کد مطلب : ۱۷۵۵۷
نشست دوم شعر هیئت :شعر هیئت، محتوا و درونمایه
شعر هیئت، محتوا و درونمایه
شعر هیئت شاخهای از شعر دینی و آیینی است. درونمایه و محتوای این گونة شعری را در طول حدود یک سده عمر خویش، مسائل و موضوعاتی چون سوگ و مصائب بزرگان دین ـ بهویژه اهلبیت ـ و شادی و سرور چون ولادتها و مناسبتهای بزرگ چون بعثت، غدیر و ازدواج علی علیهالسلام در برگرفته است. البته سهم مرثیه و سوگ در شعر هیئت چشمگیرتر است. جز سوگ و سور بزرگان دین، در چند دهة بعد از پیروزی انقلاب، سرودههای ویژة شهدا و سور سرودههای جشن¬های ملی ـ دینی مانند پیروزی انقلاب و پیروزیهای جنگ تحمیلی، حوزة شعر هیئت را بارورتر کرده است. در شعر هیئت، نیایش و تحمیدیه، مواعظ و آموزههای اخلاقی و گاه مسائل اجتماعی و سیاسی نیز کاربرد دارد ... .
همچون هر پدیدهای دیگر که در گذر زمان، تغییر و تحول می پذیرد، شعر هیئت در طول حیات خویش، مسائل و موضوعات متنوع و متکثری را در خود گنجانده است، اگر دو دورة شعر هیئت ـ قبل و بعد از انقلاب اسلامی ـ را با هم مقایسه کنیم تأثیر عناصر سیاسی، فرهنگی، ملی، قومی حتی تاثیر تحولات جهانی را در آن خواهیم دید.
برای نمونه، تا پیش از انقلاب و بهویژه هشت سال دفاع مقدس و پیامدهای آن، برگزاری مراسم شهدا بسیار بسیار اندکیاب بوده است؛ محدودیتها و تنگناهای فرهنگی و سیاسی نیز امکان برگزاری چنین مجالسی نمیداده است. اما اکنون یکی از برنامههای گسترده و مستمر، برپایی یادها و یادمانها و مراسمی در این زمینه شده است؛ که برپایی چنین مجالسی، مداحان و ذاکران و به تبع آن شاعران را برانگیخته، تا شعر و نوحة ویژة این مجالس را تهیه کنند.
امروزه هیئات چنان با سیاست پیوند و گره خوردهاند که برخی مناسبتهای ملی و سیاسی در آنها بازتاب یافته و سرودهها و اشعار ویژهای را بر «حوزة شعر هیئت» افزوده است. گاه این فضای تازه چنان شده است که برخی مداحان هیئت، در هیئت چهرهای سیاسی شناخته و شناسانده میشوند.
این تنوع و تکثر موضوع در هیئت که منجر به گونهگونی شعر هیئت شده است، پژوهشگران را برمیانگیزد تا نه تنها این قلمروها و گونهها را بررسی و تبیین که آسیبها و نابایستههای این عرصه را نیز دقیق و عمیق و عالمانه رصد کنند و راهکارهای مناسب برای اعتلا و ژرفایابی شعر هیئت را بیابند.
در طول تاریخ تشکیل هیئتها، بهرهگیری از شعر، رسم و سنت رایج بوده است. هر چند منبر و وعظ پابهپای دیگر مراسم در هیئات رونق داشته و اهل منبر از شعر برای وعظ و مدح و مرثیه بهره میگرفتهاند، اما پایگاه و جایگاه اصلی شعر در هیئت، اختصاص به ذاکر و مداح داشته است.
مداح و ذاکر با خواندن قصاید بلند به نوعی قدرتنمایی میپرداختند. گاه نیز با لباس خاص و با انتساب به شاعری خاص شناخته میشدند. شعرها معمولاً به حافظه سپرده میشد و گاه خواندن از کتاب و دفتر و همراه داشتن یادداشت، نوعی ناتوانی و ضعف تلقی میشد.
شعر هیئت در گذشته، مساحتها و قلمروهایی بسیار محدود داشته است و چون شکلگیری هیئتها برای برپایی مراسم تاسوعا و عاشورا بوده، محوریترین سرودهها، در باب شهادت جانسوز ابا عبدالله و یاران وی ـ بهویژه شهدای بنیهاشم مانند ابولفضلالعباس، علیاکبر، قاسم، علیاصغر و به ندرت دیگر صحابه و پس از آن دربارة مسائل پس از شهادت مانند اسارت کاروان بازماندة کربلا و ماجراهای کوفه و شام و مدینه و اربعین حسینی بوده است.
در سالهای پس از انقلاب، نه تنها ساختار هیئت تغییر یافت که محتوا و درونمایة شعر هیئت متأثر از شرایط اجتماعی و سیاسی و انقلابی، تغییر چشمگیر پیدا کرد و مداحان و ذاکران هم در بهرهگیری از سبکها و هم نغمات و سرودهها، دگرگونیهای فراوانی را رقم زدند.
با توجه به این تحولات و تغییرات، شعر هیئت، مشحون از نوآوریها در ساخت و محتوا شده است. تبیین و تحلیل محتوای امروز شعر هیئت، پشتوانة تصحیح و تعمیق این راه خطیر و اصلاح و ارتقای این گونه شعر است.
درونمایه و محتوای شعر هیئت را موضوعات و مسائلی چند تشکیل میدهد:
الف: سوگ و مرثیه
... سوگ و مرثیه در شعر هیئت با تکیه برعناصر زیر صورت میگیرد.
ـ مظلومیت و ستم دیدگی
ـ توصیف و طرح مصائب و رنجها
ـ سوگسرودههای فاطمی
ـ سوگ شهدا
ب: سور سرودهها و مولودیهها
ج: شعر عاشقانه ـ عارفانة هیئت
د: نیایشها، تحمیدیهها (نیایش و پرستش)
... نیایشهای هیئت معمولاً چند گونهاند:
ـ نیایشهای مشهور شاعران شاخص مانند: شعر الهی سینهای ده آتش افروز از وحشی بافقی. و ملکا ذکر تو گویم از سنایی
ـ نیایشهای شاعران معاصر مانند نیایشهای موسوی گرمارودی، محمدعلی مجاهدی
ـ نیایشهای شاعران ذاکر و مداح مانند علی انسانی، غلامرضا سازگار
محتوا و درونمایة نیایشها از همان شیوة ادعیه پیروی میکند. در ادعیه درونمایه و ساختار معمولاً بدین گونه است که نخست صفات جمال و جلال خداوندی مطرح و پس از آن عجز و ناتوانی و گناهکاری بنده و سرانجام درخواستها و نیازها طرح میشود. نکتهای که قابل طرح و بهگونهای نوعی آسیب در نیایشهای هیئت (البته برخی نیایشها) است؛ تنزل و افق پایین خواستههاست ... .
هـ : سرودههای وعظی و تعلیم و تربیتی (حکمی و تربیتی)
... گاه نکات اخلاقی و تربیتی در سرودههای مرثیه و مدیحه هست؛ اما «شعر اخلاقی» همانند شعر نیایش، سهم کمتر و حتی اندکتر از شعر نیایشی در هیئت دارد. با این همه در مجموعهها و دفاتر شعر آیینی، سرودههای اخلاقی که به قصد عرضه در هیئت سروده شدهاند، کم و بیش دیده میشود.
شعر سیاسی ـ اجتماعی هیئت
تاریخ هیئتها در عصر صفویه، با تکیه بر اسناد و مدارک از جمله گزارش جهانگردانی که ایام سوگواری محرم را در اصفهان گزارش کردهاند، نشان میدهد که در آن روزگار هیئت و دستههای عزاداری بهشدت دچار بدعتها و خرافات و گاه زد و خوردهای خونین میان هم بودند؛ گاه نیز بازیچة حکومت میشدند.
«پییترو دلاواله» جهانگرد ایتالیایی در ایران مینویسد: «وزیر اصفهان و خزانهدار شاه، با عدة زیادی از سواران نظارت میکنند که در مدخل خیابانها به میدان، دستهها به جان هم نیفتند؛ امری که غالباً پیش آمده و عدهای کشته شدهاند. البته شاه عباس از این درگیریها لذت میبرد و با قدرت از دستهای جانبداری میکند؛ اما پس از درگیری آنان، خود را به یکی از خانهها میرساند و از پشت پنجره، تماشاگر این درگیریهای شوم میشود ...»
... در سالهای بعد از انقلاب ـ بهویژه سالهای دفاع مقدس ـ هیئتها کاملاً در صحنة مسائل سیاسی و اجتماعی بودند. درگیری مستقیم با مسائل جنگ، حضور در جبههها، حتی برپایی هیئتها در سنگرها و مساجد و حسینیههای جبهه، با همان مراسم و آیین و با حضور مداحان ـ مداحان همراه با کاروانهای اعزامی ـ تأمین نیازهای جبهه و پشتیبانی و حمایت از جبههها و تدارک اقلام مورد نیاز جبهه و پشت جبهه و یاری شهرهای جنگزده، بخشی از فعالیتهای هیئات محسوب میشود. هماکنون با ورود به هیئات، تصویر شهدای هر هیئت، سند همکاری و افتخار هیئت است. در هنگام حرکت هیئات در محرم نیز بخشی از هویت هیئت را همین تصاویر تشکیل میدهد.
شعر هیئت در سالهای دفاع مقدس، به چند گونه با مسائل انقلابی و سیاسی جامعه پیوند مییابد:
۱ـ طرح کلی مسائل انقلاب و دفاع مقدس (درج در سرودهها) ...
۲ـ سرودههای ویژه با طرح مسائل خاص (سرودههای خاص) ...
آسیبشناسی محتوا و درونمایة شعر هیئت (توصیهها)
شعر هیئت در دو قلمرو و مرثیه و مدیحه باید در ترازوی نقد مستمر قرار گیرد؛ تا پیرایهها، کژفهمیها و تحریفها از ساحت آن زدوده شود. برای رسیدن به این هدف:
۱ـ شعر ـ مرثیه یا مدیحه ـ نباید از هدف روشنگری و شناساندن چهره و شخصیت و حقیقت دین و اهلبیت تهی باشد. شعری که فاقد این ویژگی ها باشد نامناسب و حداقل «ناقص» است.
۲ـ شعر باید از اولیاء و اهلبیت «اسوه» بسازد؛ نه «اسطوره»؛ نه با توصیفهای صوری و ظاهری و تمرکز بر زیبایی سطحی چهره و قامت ـ که در غیر اولیاء نیز هست ـ آنها را فرو کشد و نه چنان آنان را غیر عادی و دستنیافتنی و اسطورهای معرفی کند که جای «اسوه» شدن و امکان «اقتدا» به آنان سلب شود. به دیگر زبان، نه غلو صورت گیرد و نه وهن.
۳ـ هدف اولیای دین در توصیفها و خیالبندیهای شاعرانه گم نشود. وقتی از کربلا و عاشورا میگوییم، با انگیزة فقط تحریک عواطف ـ به هر قیمت ـ کاری نکنیم که هدف گم شود؛ در آن صورت نوع دیگری از مظلومیت برای حسین را رقم زدهایم؛ تا این سخن استاد شهید مرتضی مطهری مصداق نیابد که: «امام حسین علیهالسلام سه مرحله شهادت دارد: شهادت تن به دست یزیدیان، شهادت شهرت و سمعه و نام نیک به دست بعدیها بالاخص متوکل عباسی و شهادت هدف به دست اهل منبر
۴ـ شعر، پس از مطالعة دقیق تاریخ اسلام یا شخصیتی که دربارة او شعر سروده شده است، عرضه شود. درست است که شعر گزارش یا منظوم کردن واقعة تاریخی نیست؛ اما نباید با مسلمات تاریخی ناهمخوانی داشته باشد. کم نیستند سرودههایی که در آنها جغرافیای وقایع اشتباه است، حوادث پیشآمده برای یک شخصیت به شخصیت دیگر نسبت داده شده و شعر از نظرگاه موضوع، محتوا و مصادیق مخلوط و مخدوش است.
۵ـ مخاطبهای خاص یا اندیشیدن به مخاطب عام ـ سطوح متفاوت مخاطب ـ ممکن است شاعر را به فروکشیدن و تنزل افق شعر بکشاند. گاه دیده میشود شاعری نامور و توانا، شعری ضعیف عرضه میکند و وقتی علت پرسش میشود، میگوید به تناسب مخاطب و مجلس سرودهام.
توجه به مخاطب بسیار مهم است؛ اما باید توجه کرد که سرودن برای معصومین هیچگاه به اعتبار ملاحظات مجلس، سست و ضعیف و سطحی نشود.
۶ـ نقدپذیری لازمة رشد شعر است و نقدگریزی و نگذارندن شعر از صافی نگاه صاحبنظران شعر شناس و موضوعشناس، ممکن است به شعر هیئت و ساخت مقدس اهلبیت، آسیب وارد کند.
یکی از اشکالات شعر هیئت، مخفی کردن شعر تا لحظة خوانش است؛ تا شعر «لو رفته» و «کهنه» نباشد و همین باعث میشود که گاه شعر بدون عبور از نقد و نظر صاحبنظران عرضه شود. بر این میتوان «شتاب» و «بلافاصلگی» تولید تا مصرف، را افزود. گاه شاعر در تنگنای زمان شعر را میسراید و به مداح میسپارد و در نتیجه فرصتی برای بررسی و نقد نمییابد؛ طرفهتر آن که شاعر و مداح یکی باشند و این شعر با همان نکتة پیشگفته ـ مخفی کردن برای حفظ تازگی ـ بی هیچ واسطهای از تولید به مصرف برسد؛ در آن صورت «نقد» صورت نگرفته و شعر چه از نظرگاه صورت و چه محتوا ممکن است از لغزشها و کاستیها سرشار باشد، مطالعة سرودهها و اشعار مداحان ـ حتی مداحان بزرگ ـ گویای چنین کاستیهایی است، شگفت آن که گاه لغزشهای بارز وزنی و قافیهای نیز در آنها یافت می¬شود و در مجالس رسمی و بزرگ، در حضور بزرگان و شعرآشنایان عرضه و اجرا میشود.