تاریخ انتشار
سه شنبه ۳۱ شهريور ۱۳۸۸ ساعت ۱۲:۱۴
۰
کد مطلب : ۸۷۰۵
آیین ایرانی

خون‌ر‌‌‌یزی‌های آیینی

خون‌ر‌‌‌یزی‌های آیینی
ما در مناسبت‌ها و رویدادهای زندگی‌مان قربانی می کنیم، برای تولد کودک، زیر پای عروس و داماد، زیر پای زوار وقتی که از زیارت برمی‌گردند، پس از خرید خانه یا تغییرات اقتصادی کلان در زندگی، پس از وقوع چندین حادثه ناگوار پشت سر هم و...

همان طور که از این مثال‌ها برمی‌آید قربانی کردن و خون ریختن، جزء مناسکی است که در لحظات غم و شادی و نیز پس از تجربه‌های شکست و موفقیت برگزار می‌شود و حضوری همه جانبه در زندگی امروزمان دارد.

قربانی کردن، تنها صرف ریختن خون یک جان‌دار و تقسیم گوشت آن بین فقرا نبوده بلکه با ریزه‌های بیشتری همراه است، مثلا در مواقعی که قربانی با هدف دور کردن بلا از یک خانواده و جلوگیری از حوادث ناگوار بیشتر برای آنها صورت می‌گیرد، برخی اعتقاد دارند که باید از خون قربانی برداشته و به بدن، لباس، خانه و لوازم اشخاصی که قربانی برای آنها صورت می‌گیرد مالید و یا در روز عروسی تاکید می‌شود که عروس و داماد حتما باید از روی خون قربانی رد شوند. این خون‌ریزی‌های آیینی چیست و به کدام نیاز جوامع پاسخ می‌دهد؟

انسان ابتدایی، انسانی طبیعی‌تر بود، به این معنا که ابزارهای کمتری برای فهم طبیعت و نیز غلبه بر آن در اختیار داشت. به همین دلیل آسیب‌پذیرتر بود و در مواجهه با آن احساس خطر بیشتری می‌کرد. همین احساس باعث می‌شد که به دنبال راه‌حلی برای در اختیار گرفتن این قوا باشد، اما پس از آنکه فهمید قدرت این کار را ندارد سعی کرد به هر شکل ممکن، این نیروها را نرم کرده و خشم احتمالی‌شان را فرونشاند.

این کار را نیز از طریق نیایش، زاری و التماس انجام ‌می‌داد و برای درگیرشدن خواسته‌های خود، گاه هدایایی نیز به درگاه این نیروهای مافوق طبیعی اهداء می‌کرد. یکی از مهمترین شگردهای ذهن او در این زمینه، قربانی کردن یا همان خون‌ریزی‌های آیینی بود که از آن در مواقع بحرانی استفاده می‌کرد.

قربانی در ابتدا اشکال متفاوتی داشت و محققان در فرهنگ‌های باستانی اولیه، اشکال متنوعی از قربانی انسانی را شناسایی کرده‌اند. بعضی فرهنگ‌ها برای بهتر شدن کشاورزی و مصون ماندن محصول از هزار و یک اتفاق طبیعی ناخواسته، مردی را کشته و خونش را با بذرها در زمین می‌پاشیدند تا به زمین حیات دهد.

بعضی دیگر پس از ادا شدن نذرهایشان و برای اثبات حسن نیت خود به نیروهای حاکم بر هستی، یکی از فرزندان خود را که جزء ارزشمندترین دارایی هایشان محسوب می‌شد قربانی می‌کردند. برخی دیگر به هنگام بروز بیماری‌های خطرناک و همه‌گیر، یکی از مردم را به پیشگاه خداوندان قربانی می‌کردند.

به تدریج انسان برای قربانی به جای قرعه‌کشی در میان مردم عادی، از اسرا، دشمنان و یا مجرمان و زندانیان محکوم به اعدام استفاده کرد. در یونان باستان چنین بود که به این افراد مشروب زیادی خورانده و پس از آنکه مست شدند آنها را به قربانگاه می‌بردند. به این ترتیب، دایره قربانی انسانی تنگ‌تر شد.

مدتی بعد بشر به جایی رسید که تصمیم گرفت به جای کشتن یک انسان، کار دیگری انجام دهد، مثلا در یکی از معابد یونان این رسم ممنوع اعلام شد و برای احترام به اعتقادات مردم قرار شد شخصی را که قرعه قربانی به نامش می‌افتد شلاق بزنند. تدبیر دیگر چنین بود که به جای خون او خون حیوانی ریخته شود.

این اتفاقی است که در داستان حضرت ابراهیم در مورد قربانی کردن اسماعیل و نیز در داستان عبدالمطلب در قربانی کردن عبدالله می‌افتد. محققان، این تصمیم را نقطه عطفی در تاریخ تفکر بشری می‌دانند. به مرور، جریان‌های دیگری هم در اندیشه بشری پدید آمدند که همین قربانی حیوانی را نیز زیر سوال بردند.

از این جمله می‌توان به ایران باستان و زرتشت اشاره کرد که قربانی کردن گاو و سایر چهارپایان را منع و قربانی‌کنندگان را نفرین کرد. او به جای قربانی کردن از مردم می‌خواست که با نیایش، خدا را عبادت کنند و خود هیچ‌گاه موجودی را برای عبادت، ذبح نکرد. با این‌حال عده‌ای معتقدند که پس از زرتشت، با این سنت منع قربانی به صورت ملایم‌تری برخورد شده و مواردی از آن در این دین راه پیدا کرده است.

علاوه بر خونریزی، قربانی اشکال دیگری هم داشته مثلا افراد، محصولات کشاورزی، مجسمه، لوازم زندگی و سایر چیزهای ارزشمند خود را به پیشگاه خدایان پیشکش می کردند و یا در اسناد آمده که خشایارشا یک جام پر از شراب و یک قبضه شمشیر به عنوان قربانی در دریا می اندازد. در اسطوره هابیل و قابیل نیز می بینیم که قربانی قابیل، دسته‌ای گندم است.

بررسی تحول قربانی و مفهوم آن می‌تواند مطالبی را درباره تغییر ساختار اندیشه بشری به ما نشان دهد. یکی از این تغییرات، تغییر نگاه انسان به معبود است. امروز دیگر معبود، آن وجود ناشناخته، دور، مرموز و ترسناکی نیست که باید به هر شیوه ممکن، راضیش نگه داشت تا غضب نکند و این رضایت، با دادن یا بخشش چیز گرانبهایی به او حاصل نمی‌شود. آن صاحب طبیعت، غنی‌تر از آن است که نیازی به ما داشته باشد و به ما نزدیک‌تر از آن است که نتوانیم در درونمان بخوانیمش. نفس این اندیشه، گرچه جدید نیست و افراد مختلفی از جمله زرتشت، در دوره‌های مختلف تاریخی به آن باور داشته‌اند اما بحث اساسی، عمومیت آن در ساختار تفکری غالب یک جامعه است.

منبع: مقاله قربانی از روزگار کهن تا امروز، مجله هنر و مردم، شماره 167و 166.
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما