فرهنگ اصطلاحات مداحى
شماره سوم ماهنامه خیمه - ربیع الاول 1424 - اردیبهشت 1382
زبان حال: سخنانى كه مداح يا واعظ، با تكيه بر تاريخ و سيره ى اهل بيت(ع) به ايشان نسبت مى دهد.
زبان قال: سخنانى كه از قول اهل بيت(ع) نقل شده و در تاريخ - به صورت مستند - آمده است.
زمزمه: نوحه و ناله مستمع به همراه مداح است اين حركت، باعث ايجاد شور و هيجان در محفل عزادارى و پررونق شدن برنامه مداح مى شود.
زمزمه خوانى: تكرار يك بيت يا يك بند نوحه، توسط مستمعان يا مداح به صورت آرام.
زمينه خوانى: خواندن اشعارى در سينه زنى، به طورى كه آهنگ سينه زنى به صورت سنگين و با فاصله باشد.
زنجير زنى: زنجير زدن عزاداران در هنگام مداحى. معمولا اين حركت در دسته هاى عزادارى اجرا مى شود.
زيارت خوانى: مقصود، خواندن يكى از زيارت ها مثل «وارث»، «عاشورا» و... مى باشد كه مداح، لازم است در خواندن آنها تسلّط و با مضامين آن آشنايى داشته باشد.
سبْك: در فن مداحى، مقصود «آهنگ» و «شيوه» خواندن مرثيه يا نوحه است.
سرود: به شعرهايى گفته مى شود كه قالب آن مانند نوحه اما مضمون آن شاد است و مداح، آن را در مجالس شادى مى خواند.
سفره: تعبيرى است كه مداحان جهت تفاخر به كار مى برند. مثلا: «ما مهمان سفره ى اهل بيت هستيم» و گاه نيز مقصود، سفره ى اطعامى است كه پس از پايان عزادارى، گسترده مى شود و به سفره ى اهل بيت(ع) تعبير مى شود.
سنگين: آن گاه كه مداح، شعر را با آهنگ كشدار، بخواند به نحوى كه حالت سينه زنى، ممتد و با فاصله باشد، اصطلاحا «سنگين» گفته مى شود.
سه ضرب: سينه زدن عزاداران، به حالتى كه ميان هر سه بار سينه زدن به صورت ممتد، يك مكث كوتاه باشد.
سينه زنى: شيوه مرسومى در عزادارى ست. اهل مجلس پس از شنيدن مرثيه، به حالت ايستاده يا نشسته، متناسب و همراه با نوحه يا شعرخوانى مداح، با دست بر سينه مى كوبند.