کد مطلب : ۳۲۹۶۸
درسگفتارِ درونمایة مداحی: آشنایی با عناصر شعری، زیباییشناسی و آرایهها
جلسة پانزدهم: کاربست صحیح آیات قرآن در تلمیح
استاد اسماعیل امینی
درسگفتارِ درونمایة مداحی: آشنایی با عناصر شعری، زیباییشناسی و آرایهها
جلسة پانزدهم: کاربست صحیح آیات قرآن در تلمیح
استاد اسماعیل امینی
برای استفاده کردن از آیات قرآن کریم و تعابیر قرآنی، چند شیوه در شعر وجود دارد؛ اگر مستقیماً آیة قرآن کریم را عین خودش نقل کنیم، اصطلاحاً به آن «درج» و «تضمین» میگویند که در آن عین آیه را نقل میکنیم؛ مثلاً در آغاز مخزن الاسرار، نظامی میگوید:
بسم الله الرحمن الرحیم
هست کلید در گنج حکیم
بعضی از معلمان بیذوق، این بیت را به جای اینکه همین شکلی تلفظ کنند، به شاگردان و دانشآموزان خود یاد دادهاند که بخوانید: «بسم اله رحمن رحیم». برای اینکه وزن درست درآید. گویی که نظامی وزن را نمیشناخته و حالا ما بعد از قرنها کشف کردهایم که شعر نظامی اشکال وزنی داشته است و ما اشکال او را درست کردیم! در حالی که این شعر به همان صورت است: بسم الله الرحمن الرحیم؛ یعنی مفعولن مفعولن فاعلن. بعد، مفتعلن مفتعلن فاعلن؛ هست کلید در گنج حکیم. که بحر سریع است؛ در واقع، از فروع بحر صریع است و هیچ اشکالی ندارد.
گاهی شاعر آیات قرآن کریم را عیناً بهکار میبرد. گاهی، تصرف کوچکی میکند؛ هم به لحاظ معنایی ممکن است تصرفی کند، هم بهلحاظ تلفظ؛ اما اینطور نیست که درست را به غلط بدل کند؛ مثلاً مولانا میگوید:
پس عدم گردم عدم چون ارغنون
گویدم که انا الیه راجعون
یعنی انا لله و انا الیه راجعون؛ بخش آخر را آورده: انا الیه راجعون؛ یک «که» فارسی هم اضافه به عنوان موصول اضافه کرده است. اگر تغییری در صورت آیه ایجاد شود، اصطلاحاً به آن شیوة «حل و تحلیل» میگویند؛ یعنی تغییری ایجاد شده است. گاهی هم فقط به مضمون یکی از آیات اشاره میشود؛ نه به خود آیه. این نیز تلمیح محسوب میشود؛ مثلاً مولانا میگوید:
دل من گرد جهان گشت و نیابید مثالش
به که ماند به که ماند به که ماند به که ماند
به که ماند، ترجمهای است از «لیس کمثله شیء» یا «لم یکن له کفوا احد». تلمیح به این معناست، استفاده از مفاهیم قرآنی است. اما تازگیها رایج شده که بعضی دوستان شاعر، در نوع تلفظ کلمات قرآنی تغییر ایجاد میکنند؛ که پذیرفتنی نیست؛ مگر اینکه زیبایی کار آنقدر زیاد باشد که آدم بگوید میارزد؛ مثلاً در آیة: یا ایها المزّمّل، مزمل تشدید دارد؛ هم روی «ز»، هم روی «م» هم روی «ل». اینکه این آیه را اینطور بگوییم:
همین که گفتی بیا برادر
کسی صدا زد عزیز مادر
تو هم قُم اللیل باش
یا ایها المزمل ابوالفضائل
یعنی خواننده را مجبور کنیم که کلمة قرآنی را بدون تلفظی که در قرآن متداول است بخواند. یکی از دوستان شاعر شعر زیبایی گفته، اما اینطور سروده است:
عشق سوزان است بسم الله رحمن رحیم
هر که خواهان است بسم الله رحمن رحیم
در بسم الله الرّحمن الرّحیم، روی «ر» تشدید است. چون «ر» جزو حروف شمسی است، الف و لام خوانده نمیشود. در بسم الله الرحمن الرحیم. ما نمیتوانیم مثل مضاف و مضافالیه فارسی یا موصوف و صفت فارسی این کلمات را با کسره بگوییم: بگوییم رحمانِ رحیم. رحمانِ الرّحیم است. این موضوع از همینجا باب شد. تازگیها دیدهام که بعضی از مجریها و گویندهها نیز همین شکلی میگویند. میخواهد مطلبش را شروع کند، میگوید: بسم الله رحمان رحیم؛ این غلط است. اگر مسلمان دیگری که زبان فارسی نمیداند بشنود، میگوید این فارسیزبانها، آیة قرآن را چهجور میخوانند! در بسم الله الرّحمن الرّحیم، روی «ر» تشدید است؛ چون «ر» حرف شمسی است؛ پس نباید اینطور بخوانیم: بسم الله رحمان رحیم.
همچنین دیدهام بعضی از دوستان در «اللهُ اکبر» بین دو کلمه واو میگذارند؛ یعنی می گویند: الله و اکبر. انگار دو نفر را میگویند؛ در حالی که اللهُ اکبر، مبتدا و خبر است؛ یکی مبتدا و یکی خبر است؛ یعنی «و» لازم نیست و باید از ضمه استفاده کرد. تازگیها در شعر نیز این اشتباه رایج شده که به جای اللهُ اکبر که مبتدا و خبر است، به صورت معطوف یعنی با واو عطف بهکار میبرند. این نوع تغییرات بهخصوص در آیات قرآن کریم، اصلاً در شعر مجاز نیست. یعنی اگر شعری ۱۰۰ بیت داشته باشد و یکی از ابیاتش اینجور تحریف در تلفظ آیات قرآن داشته باشد، ثواب آن 99 بیت دیگر هم متأسفانه زایل میشود. زیرا ما نمیتوانیم برای ترویج معارف، روی مبانی خط بکشیم. تغییر دادن کلمات قرآنی، تغییر دادن مبانی است.
در یک مورد، آیة «شهرُ رمضان الذی انزل فیه القران» را نوشته بود: شهر الرمضان؛ یعنی الف و لام اضافی گذاشته بود. به جای شهرُ رمضان نوشته بود: شهر الرمضان. من تذکر دادم که اینطور درست است. ایشان گفت: حالا طوری نشده است؛ چه فرقی میکند؟ واقعاً فرقی نمیکند که به آیة قرآن کریم یک الف و لام از خودمان اضافه کنیم یا نکنیم!؟ به نظر من، برای کسی که شاعر است، خیلی مهم است که انس با متن قرآن کریم داشته باشد، انس با قرائت قرآن کریم داشته باشد، و در استفاده از آیات و کلمات قرآن کریم اصلاً سهلانگاری نکند.