تاریخ انتشار
سه شنبه ۹ تير ۱۳۸۸ ساعت ۱۴:۰۹
۰
کد مطلب : ۷۳۴۸
چهره‌

درباره امام موسی صدر

درباره امام موسی صدر
جد پدري ايشان مرحوم آيت‌الله سيد اسماعيل صدر، جانشين مرحوم آيت‌الله ميرزا‌حسن شيرازي و مرجع مطلق زمان خود، و جد مادري ايشان مرحوم آيت‌الله حاج‌آقا حسين قمي، جانشين مرحوم آيت‌الله سيد ابوالحسن اصفهاني و رهبر قيام مردم مشهد بر عليه رضا‌خان بود.

امام موسي صدر پس از اتمام سيكل اول و بخش مقدمات علوم حوزوي، در خرداد سال ۱۳۲۲ رسما به حوزه علميه قم پيوست، و طي مدتي كوتاه، ضمن بهره‌گيري از محضر حضرات آيات سيدمحمدباقر سلطاني طباطبايي، شيخعبدالجواد جبل عاملي، امام خميني و سيدمحمد محقق داماد، دروس دوره سطح را به پايان رسانيد. وي از ابتداي بهار سال ۱۳۲۶ وارد مرحله درس خارج گرديد، و تا اواخر پاييز سال ۱۳۳۸، يعني قريب سيزده سال تمام، از مدرسين بزرگ حوزه‌هاي علميه قم و نجف كسب فيض نمود. اساتيد اصلي دروس خارج ايشان در قم، حضرات آيات سيدحسين طباطبايي بروجردي، محقق داماد، صدر و سيد محمد حجت، و در نجف حضرات آيات سيدمحسن حكيم، سيدابوالقاسم خويي، شيخ حسين حلي و شيخ مرتضي آل‌ياسين بودند.

امام موسي صدر دروس فلسفي را نزد حضرات آيات سيدرضا صدر و علامه سيدمحمد حسين طباطبايي در قم، و نزد آيت‌الله شيخ صدرا بادكوبه‌اي در نجف فرا گرفت. دوستان اصلي هم بحث امام موسي صدر را در قم، حضرات آيات سيدموسي شبيري زنجاني، شهيددكتر بهشتي، سيد عبدالكريم موسوي اردبيلي و شيخ‌ناصر مكارم شيرازي، و در نجف آيت‌الله شهيد سيدمحمد باقر صدر تشكيل مي‌دادند. امام موسی صدر در طول زندگی حوزوی خود شاگردان برجسته‌ای را تربیت کرده است. معروف‌ترین آنان در ایران آیت الله شیخ یوسف صانعی از مراجع معظم امروز ، و در لبنان شهید عباس موسوی دبیرکل سابق حزب‌الله است.

امام موسي صدر در كنار تحصيلات حوزوي، دروس دبيرستان خود را به اتمام رساند، و در سال ۱۳۲۹ به عنوان اولين دانشجوي روحاني در رشته «حقوق در اقتصاد» به دانشگاه تهران وارد، و در سال ۱۳۳۲ فارغ التحصيل گرديد.

امام موسي صدر قبل از عزيمت به نجف اشرف، از سوي علامه طباطبايي مسئوليت نظارت بر نشريه «انجمن تعليمات ديني» را بر عهده گرفت. وي همزمان با تحصيل در حوزه علميه نجف، به عضويت هيئت امناء جمعيت «منتدي النشر» در آمد، و پس از بازگشت به قم ضمن اداره يكي از مدارس ملي اين شهر، مسئوليت سردبيري مجله تازه تاسيس «مكتب اسلام» را عهده‌دار گرديد. از مهمترين اقدامات امام موسي صدر در آخرين سال اقامت در شهر قم، تدوين طرحي گسترده جهت اصلاح نظام آموزشي حوزه‌هاي علميه بود، كه با همفكري حضرات آيات دكتر بهشتي و مكارم شيرازي صورت گرفت.

امام موسي صدر در اواخر سال ۱۳۳۸ و به دنبال توصيه‌هاي حضرات آيات بروجردي، حكيم و شيخ مرتضي آل‌ياسين، وصيت مرحوم آيت الله سيد عبدالحسين شرف‌الدين رهبر متوفي شيعيان لبنان را لبيك گفت و به عنوان جانشين آن مرحوم، سرزمين مادري خود ايران را به سوي لبنان ترك نمود. اصلاح امور فرهنگي، اجتماعي، اقتصادي و سياسي جامعه شيعيان لبنان از يكسو، و استفاده از ظرفيت‌هاي منحصر به فرد لبنان جهت نماياندن چهره عاقل، عادل، انسان‌دوست و با زمان مكتب اهل بيت به جهانيان از سوي ديگر، اهداف اصلي اين هجرت را تشكيل مي‌داد. امام موسي صدر براي نيل به اين اهداف، و با توجه به جغرافياي اجتماعي و سياسي لبنان در منطقه و جهان، از همان بدو ورود فعاليتهاي خود را سه حوزه موازي سازماندهي نمود:

بازسازي هويت، انسجام و عزت تاريخي شيعیان لبنان
امام موسي صدر از زمستان سال ۱۳۳۸ و همزمان با آغاز فعاليت‌هاي گسترده ديني و فرهنگي خود در مناطق شيعه‌نشين لبنان، مطالعات عميقي را به منظور ريشه‌يابي عوامل عقب‌ماندگي اجتماعي، اقتصادي و فرهنگي شيعيان لبنان به اجرا گذارد. حاصل اين مطالعات، برنامه‌هاي كوتاه مدت، ميان‌مدت و درازمدتي بود كه از اواسط سال ۱۳۳۹ و در راستاي سياست محروميت‌زدايي، طراحي و اجرا گرديد. امام موسي صدر در زمستان سال ۱۳۳۹ و پس از تجديد سازمان جمعيت خيريه «البر و الاحسان»، با تنظيم برنامه‌اي ضربتي جهت تامين نيازهاي مالي خانواده‌هاي بي‌بضاعت، ناهنجاري تكدي را به كلي از سطح شهر صور و اطراف آن برانداخت. وي در فاصله سالهاي ۱۳۴۰تا ۱۳۴۸ و در چارچوب برنامه‌اي ميان‌مدت، با طي سالانه ص‌هزار كيلومتر در ميان شهرها و روستاهاي سراسر لبنان، ده‌ها جمعيت خيريه و مؤسسات فرهنگي و آموزش حرفه‌اي را راه‌اندازي نمود.

حاصل این کار كسب اشتغال و خودكفايي اقتصادي هزاران خانواده بي‌بضاعت، كاهش درصد بي‌سوادي، رشد فرهنگ عمومي، و به اجرا در آمدن صدها پروژه كوچك و بزرگ عمراني در مناطق محروم آن كشور بود. امام موسي صدر در تابستان سال ۱۳۴۵ و پس از اجتماعات عظيم و چند روزه شيعيان لبنان در بيعت با ايشان، رسما از حكومت وقت درخواست نمود تا همانند ديگر طوائف آن كشور، مجلسي براي سازماندهي طايفه شيعه و پيگيري مسائل آن تاسيس گردد. مجلس اعلاي اسلامي شيعیان كه اولين بخش از برنامه درازمدت امام صدر به شمار مي رفت، در اول خرداد سال ۱۳۴۸ تاسيس، و خود آن بزرگوار با اجماع آراء به رياست آن انتخاب گرديد.

امام موسي صدر از بهار سال ۱۳۴۸ تا اواسط زمستان سال ۱۳۵۲ با دولت وقت لبنان به گفتگو نشست، تا آنها را براي اجراي پروژه‌هاي زيربنايي و وظايف قانوني خود در قبال مناطق شيعه‌نشين و محروم آن كشور ترغيب نمايد. در پي امتناع دولت لبنان از پذيرش اين مطالبات و نيز اتمام حجت با آن، جنبش محرومان لبنان در اوايل سال ۱۳۵۳ به رهبري امام موسي صدر شكل گرفت، و راهپيمايي‌هاي مردمي عظيمي در شهرهاي بعلبك، صور و صيدا عليه دولت به وقوع پيوست. اوج‌گيري بحران خاورميانه، صف‌آرايي احزاب افراطي مسيحي در برابر مقاومت فلسطيني، و  كشيده شدن برخي اختلافات جهان عرب به لبنان، امام موسي صدر را بر آن داشت تا براي حفظ ثبات كشور و ممانعت از سركوبي فلسطيني‌ها، توده‌هاي مردم را موقتاً از عرصه رويارويي با دولت كنار كشاند، و پيگيري مطالبات بر حق شيعيان را تا آمدن رئيس جمهور بعد به تاخير اندازد. امام موسي صدر در سال ۱۳۵۴ علي‌رغم كارشكني‌هاي شديد دولت، مجدداً با اجماع آراء به رياست مجلس اعلاي اسلامي شيعیان برگزيده شد. با آغاز جنگ داخلي لبنان در فروردين سال ۱۳۵۴، تمامي تلاش‌هاي امام موسي صدر مصروف پايان دادن به اين بحران صرف گرديد. وي در خرداد آن سال در مسجد عامليه بيروت به اعتصاب نشست، و به پشتوانه مشروعيت مردمی و مقبوليت وسيع وشخصیت کاریزماتیک خود در ميان تمامي مذاهب، آرامش را به تابستان لبنان بازگردانيد. با شعله‌ور شدن مجدد آتش جنگ و پديدار شدن ابرهاي شكست بر آسمان جبهه مسلمانان، امام صدر در ارديبهشت ۱۳۵۵حافظ اسد را وادار نمود تا با اعزام نيروهاي سوري به لبنان، موازنه قوا و آرامش را به اين كشور بازگرداند. حل اختلافات مصر با سوريه و متعاقب آن برپايي كنفرانس رياض در مهر ۱۳۵۵، آب سردي بود كه امام موسي صدر بر آتش جنگ داخلي لبنان فرو ريخت. این آرامش تا زمانی‌که امام صدر در لبنان حضور داشت ، ادامه پیدا کرد.

پرچم‌داري حركت گفتگوي اديان و تقريب مذاهب در لبنان
هدف استراتژيك امام موسي صدر آن بود تا طايفه شيعه لبنان را همسان ديگر طوائف، و نه مقدم بر آنان، در تمامي عرصه‌هاي حيات سياسي، اجتماعي، فرهنگي و اقتصادي آن كشور مشاركت دهد. وي از اولين روزهاي هجرت به لبنان در زمستان سال ۱۳۳۸، با طرح شعار «گفتگو، تفاهم و همزيستي»، پايه‌هاي روابط دوستانه و همكاري صميمانه‌اي را با مطران يوسف الخوري، مطران جرج حداد، شيخ محي‌الدين حسن و ديگر رهبران ديني مسيحي و اهل سنت آن كشور بنا نهاد.

در طول حضور دو دهه امام صدر در لبنان، هيچ مراسم سرور يا اندوهي از شيعيان نبود كه امام صدر در آن شركت جويد، و تني چند از فرهيختگان مسيحي و اهل سنت در معيت وي نباشند. حمايت جوانمردانه امام صدر از بستني فروشي مسيحي در اوايل تابستان سال ۱۳۴۱در شهر صور، كه به فتواي صريح ايشان مبني بر طهارت اهل كتاب منجر گرديد، توجه تمامي محافل مسيحي لبنان را به سمت خود جلب نمود. در اواخر تابستان ۱۳۴۱ مطران گريگوار حداد به شهر صور آمد، و از امام صدر براي عضويت در هيئت امناء «جنبش حركت اجتماعي» دعوت نمود. از اواخر سال ۱۳۴۱ حضور گسترده امام موسي صدر در كليساها، ديرها و مجامع ديني و فرهنگي مسيحيان آغاز گرديد. سخنراني‌هاي تاريخي امام صدر در ديرالمخلص واقع در جنوب، و كليساي مارمارون در شمال لبنان طي سال‌هاي ۱۳۴۱و ۱۳۴۲، تاثيرات معنوي عميقي بر مسيحيان آن كشور بر جاي نهاد.

امام صدر در تابستان سال ۱۳۴۲ و طي سفري دو ماهه به كشورهاي شمال آفريقا، طرحي نو جهت همفكري مراكز اسلامي مصر، الجزاير و مغرب با حوزه‌هاي علميه شيعه لبنان در انداخت. وي در بهار سال ۱۳۴۴، اولين دور سلسله گفتگوهاي اسلام و مسيحيت را با حضور بزرگان اين دو دين الهي، در مؤسسه فرهنگي «الندوه اللبنانيه» به راه انداخت.

وي پس از جنگ شش روزه اعراب و اسرائيل در سال 1346 به ديدار پاپ شتافت، و نشستي كه ابتدائا نيم ساعت پيش بيني شده بود، به تقاضاي پاپ بيش از دو ساعت به درازا كشيد. امام موسي صدر از سال ۱۳۴۷ به عضويت مركز اسلام‌شناسي استراسبورگ در آمد، و از رهگذر همفكري و ارائه سمينارهاي متعددي در آن، انتشار آثاري ذي‌قيمت چون «مغز متفكر جهان شيعه» را زمينه سازي نمود.

امام موسي صدر در بهار سال ۱۳۴۸ و بلافاصله پس از افتتاح مجلس اعلاي اسلامي شيعیان، از شيخ حسن خالد مفتي اهل سنت لبنان دعوت نمود، تا با همفكري يكديگر براي توحيد شعائر، اعياد و فعاليتهاي اجتماعي طوائف اسلامي، تدبيري بينديشند. وي در همين خصوص طرح مدوني را به اجلاس سال ۱۳۴۹ «مجمع بحوث اسلامي » در قاهره ارائه نمود، و متعاقب آن به عضويت دائم اين مجمع درآمد. امام موسي صدر در سال ۱۳۴۹ رهبران مذهبي مسلمانان و مسيحيان جنوب لبنان را در چارچوب «كميته دفاع از جنوب» گرد هم آورد، تا براي مقاومت در برابر تجاوزت رژيم صهيونيستي چاره‌انديشي نمايند.

وي در زمستان سال ۱۳۵۳ و در اقدامي بي‌سابقه، خطبه‌هاي عيدموعظه روزه را در حضور شخصيت‌هاي بلندپايه مسيحي لبنان در كليساي كبوشيين بيروت ايراد نمود، و اگر آتش جنگ داخلي شعله‌ور نمي‌شد، در پي آن بود تا كاردينال ماروني لبنان را براي ايراد خطبه‌هاي يكي از نمازهاي جمعه شهر بيروت دعوت نمايد. امام موسي صدر در زمستان سال ۱۳۵۵ و در جمع سردبيران جرائد بيروت، با پيش‌بيني صريح حذف فاصله‌ها و روند جهاني‌شدن در اواخر قرن بيستم، قرن بيست و يكم را قرن همزيستي پيروان اديان، مذاهب، فرهنگ‌ها و تمدن‌هاي گوناگون ناميد، و بر رسالت تاريخي لبنان جهت ارائه الگويي موفق در اين زمينه پاي فشرد. امام موسي صدر در اواسط سال ۱۳۵۷موفق شد رهبران مسلمان و مسيحي لبنان را جهت برپايي يك جبهه فراگير ملي متقاعد نمايد، و در اين مسير تا آنجا پيش رفت كه حتي موعد تاسيس و اولين گردهمايي آنان را براي پس از بازگشت خود از سفر ليبي مشخص نمود.

تاسيس جامعه مقاوم و مقاومت لبناني در برابر تجاوزات اسرائيل
امام موسي صدر از سال ۱۳۴۳ و يك سال پيش از تأسيس جنبش فلسطيني فتح، در پي انديشه تبديل جامعه مصرفي لبنان به جامعه‌اي مقاوم در برابر تجاوزات آينده رژيم صهيونيستي برآمد. وي در بهار سال ۱۳۴۴ گروهي از جوانان مؤمن شيعه را به مصر اعزام نمود، تا در دوره‌اي شش ماهه فنون نظامي را فرا گيرند.

با بازگشت اين جوانان كه اولين كادرهاي مقاومت لبنان بودند، عمليات ايذايي مشترك رزمندگان فلسطيني لبناني در شمال فلسطين اشغالي آغاز گرديد. بخش اعظم نيروهاي رزمنده از جوانان شيعه لبنان، و فرماندهي عمليات بر عهده رزمندگان فلسطيني بود. اين نوع عمليات مشترك تا اوايل سال ۱۹۷۲ ادامه يافت. اولين شهيد شيعه در عمليات ايذايي بر عليه رژيم صهيونيستي، از جوانان شهر مرزي «ناقوره» بود كه در سال ۱۳۴۷ به شهادت رسيد.

در مهر ۱۳۴۸ مؤسسه صنعتي جبل عامل يا كارگاه كادرسازي امام صدر رسماً آغاز به كار نمود. در پي بمباران شديد جنوب لبنان توسط رژيم صهيونيستي در سال ۱۳۴۹ و واكنش نامناسب دولت وقت، اعتصابي بي سابقه به دعوت امام موسي صدر لبنان را فرا گرفت، به گونه‌اي كه دولت وقت را بر آن داشت براي بازسازي مناطق جنگي و برپايي پناهگاه‌هاي مناسب در آن، مجالس جنوب را تاسيس نمايد. از اوايل سال ۱۳۴۱ عمليات ايذايي جوانان شيعه در داخل فلسطين اشغالي شكلي مستقل به خود گرفت، هر چند تا سالها پس از آن نيز به صلاحديد امام صدر، افتخار آن به نام «نيروهاي مخصوص جنبش فلسطيني فتح» ثبت مي گشت.

در شهريور سال ۱۳۵۱و كمتر از ۲۴ساعت پس از اشغال ۴۸ ساعته دو روستاي «قاناي جلي» و «جويا» به دست سربازان رژيم صهيونيستي، نشست فوق‌العاده مجلس اعلاي اسلامي شيعیان با حضور تمامي اعضاء در روستاي جويا برگذار گرديد، و از همان روز اولين بذرهاي «مقاومت لبناني» توسط امام موسي صدر پاشيده شد.

يك ماه پس از اين حادثه و به هنگام تجاوز نيروهاي صهيونيستي به روستاي «فاووق» در جنوب لبنان، اولين عمليات غير رسمي مقاومت لبنان به اجرا در آمد، كه حاصل آن چند كشته و مجروح اسرائيلي بود. از پاييز سال ۱۳۵۱ آموزش نظامي جوانان شيعه شتاب بيشتري گرفت. اولين شهيد مقاومت لبنان «فلاح شرف‌الدين» مؤذن چهارده ساله مؤسسه صنعتي جبل عامل بود كه در زمستان ۱۳۵۲ و پس از به هلاكت رساندن چند تن از سربازان رژيم صهيونيستي، در روستاي مرزي «بنت جبيل» به شهادت رسيد.

در خرداد سال ۱۳۵۴ و به دنبال وقوع انفجاري در اردوگاه نظامي عين البنيه در كوههاي بقاع، كه به شهادت ۲۷تن از جوانان شيعه انجاميد، امام موسي صدر رسما ولادت «گروه‌های مقاومت لبنان» را اعلان نمود. با پايان يافتن جنگ داخلي لبنان و انتقال دامنه ناآراميها به جنوب، واحدهاي مقاومت لبنان رسما در نقاط استراتژيك مناطق مرزي مستقر شدند. اولين عمليات بزرگ مقاومت لبنان عليه تجاوزات اسرائيل در اواخر سال ۱۳۵۵ صورت گرفت كه پس از چند روز درگيري، به آزادسازي شهركهاي «طيبه» و «بنت جبيل» منجر گرديد.

امام موسي صدر اولين شخصيتي بود كه در زمستان سال ۱۳۵۶، طرح سازشكارانه توطين پناهندگان فلسطيني در جنوب لبنان را افشا، و با مواضع شجاعانه خود از تحقق آن جلوگيري نمود. در حمله گسترده سال ۱۳۵۷ اسرائيل به جنوب لبنان و به رغم عقب نشيني احزاب چپ و گروه‌هاي فلسطيني، جوانان مقاومت لبنان و دانش‌آموزان مؤسسه صنعتي جبل عامل در منطقه اشغالي باقي ماندند، و به رغم امكانات اندك تا به آخر عليه اشغالگران صهيونيست ايستادگي كردند.

امام موسي صدر اگرچه لبنان را محل اصلي فعاليت‌هاي خود قرار داده بود، اما هيچ‌گاه از ديگر مسائل جهان اسلام غافل نبود. انقلاب اسلامي ايران، امنيت حوزه‌هاي علميه، اتحادي عربي اسلامي جهت مبارزه با اسرائيل و گسترش تشيع در آفريقاي سياه، مهمترين دغدغه‌هاي خارج از لبنان ايشان را تشكيل مي‌دادند.

در پي دستگيري امام خميني و در اوايل تابستان ۱۳۴۲، امام موسي‌صدر راهي اروپا و شمال آفريقا گرديد، تا از طريق واتيكان و الازهر، شاه ايران را براي آزادسازي امام تحت فشار قرار دهد. با آزاد‌شدن امام در پايان اين سفر، آيت‌الله خويي تصريح نمود كه اين آزادي، بيش از هر چيز مرهون سفر آقاي صدر بوده است. در پي تبعيد امام به تركيه در پاييز سال ۱۳۴۳، امام موسي‌صدر اقدامات مشابهي را به انجام رساند، تا ضمن تامين امنيت آن بزرگوار، ترتيبات انتقال ايشان به عتبات عاليات را فراهم سازد.

در نيمه دوم دهه چهل و پس از آماده‌شدن اولين كادرهاي نظامي مقاومت لبنان، ده‌ها تن از جوانان مبارز ايراني به لبنان آمدند، و زير نظر آنان فنون نظامي را فرا گرفتند. در اواخر دهه چهل و مقارن
با تاسيس مجلس اعلاي اسلامي شيعیان، امام خميني در پاسخ برخي فضلاي ايراني مقيم نجف، امام صدر را اميد خود براي اداره حكومت پس از شاه ناميد.

در زمستان ۱۳۵۰ و بر اساس تقاضاي مراجع وقت، امام موسي صدر درباره برخي زندانيان سياسي با شاه گفتگو نمود، كه بعضي از آنان از جمله حجت‌الاسلام هاشمي رفسنجاني، اندكي بعد از زندان آزاد گرديدند. با به قدرت رسيدن حافظ اسد در سال ۱۳۵۰ و آغاز همكاري‌هاي تنگاتنگ وي با امام صدر، سوريه به امن ترين كشور خاورميانه براي مبارزين ايراني بدل گرديد. امام موسي صدر در تابستان ۱۳۵۶ جوانمردانه سينه سپر نمود، و با اقامه نماز، تدفين و برپايي مراسم چهلمين روز شهادت دكتر شريعتي در بيروت، از سست‌شدن پيوند جوانان تحصيل‌كرده با روحانيت، جلوگيري به عمل آورد.

به دنبال درگذشت مرحوم حاج آقا مصطفي خميني در پاييز سال  ۱۳۵۶وي پسر عموي خود شهيد آيت‌الله سيد محمد باقر صدر را بر آن داشت تا بيش از پيش به حمايت از امام خميني برخيزد. امام موسي صدر در بهار سال ۱۳۵۷ لوسين ژرژ نماينده روزنامه لوموند در بيروت را به نجف فرستاد، تا با انجام اولين مصاحبه بين‌المللي با امام خميني، افكار عمومي جهانيان را با انقلاب اسلامي ايران آشنا سازد. امام موسي صدر در ديدارهاي مكرر سال ۱۳۵۷ خود با رهبران سوريه، عربستان سعودي و برخي ديگر از كشورهاي جهان عرب، اهميت انقلاب اسلامي ايران، پيروزي قريب‌الوقوع آن، و ضرورت همپيماني آنان با اين انقلاب را به آنها گوشزد نمود. وي در شهريور ۱۳۵۷ و يك هفته پيش از ربودن شدن خود، با انتشار مقاله «نداي پيامبران» در روزنامه لوموند، امام خميني را به عنوان
تنها رهبر انقلاب اسلامي ايران معرفي نمود. بدون ترديد بزرگترين خدمت امام موسي صدربه انقلاب اسلامي ايران آن بود كه در سالهاي ۱۳۵۶تا ۱۳۵۷ و پس از قريب دو دهه ترويج ارزش‌هاي زيباي اسلام راستين در لبنان، عموم مردم، خصوصا شيعيان و بالاخص كادرهاي مقاومت آن كشور را با اين انقلاب آشنا و مرتبط نمود.

امام موسي صدر در سوم شهريور سال ۱۳۵۷ و در آخرين مرحله از سفر دوره‌اي خود به كشورهاي عربي، بنا بر دعوت رسمي معمر قذافي وارد ليبي، و در روز ۹شهريور ربوده گرديد. دستگاه‌هاي قضايي دولت‌هاي لبنان و ايتاليا، و همچنين تحقيقات انجام شده از سوي واتيكان، ادعاي رژيم ليبي مبني بر خروج امام از آن كشور و ورود ايشان به رم را رسما تكذيب نمود. مجموعه اطلاعات آشكار و پنهاني كه طي دو دهه پيش بدست آمدند، تماما دال بر آن هستند كه امام موسي صدر هرگز خاك ليبي را ترك نگفته است.

در اين ميان قرائن متعددي حكايت از آن دارند كه امام موسي صدر همچنان در قيد حيات بوده و چون برخي ديگر از علماي اسلامي، شرايط زندان حبس ابد را مي‌گذراند. آخرين خبري كه در ۱۳ارديبهشت ۱۳۸۰ توسط سايت «جبهه نجات ملي ليبي» بر روي شبكه جهاني اينترنت منعكس گرديد، مدعي آن است كه امام موسي صدر در اواخر سال ۱۳۷۶ توسط برخي زندانيان زندان ابوسليم شهر طرابلس مشاهده گرديد، و اندكي پيش از ماه رمضان گذشته به مكاني ديگر انتقال يافته است.

*نوشته دکتر محسن کمالیان
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما