کد مطلب : ۱۰۳۶۶
عاشوراپژوهان
درباره سید محسن امین
سيد محسن امين در سال ۱۲۸۴ ه در خانوادهای متدين، اهل علم و صالح در شقراء جبل عامل ديده به جهان گشود. نسب ايشان به امام علی بن حسين بن ابی طالب(ع) میرسد.
علوم مقدماتی مثل قرآن و نحو را نزد تعدادی از علمای جبل عامل خصوصاً شيخ موسی شراره آموخت. علیرغم تمامی شرايط دشواری كه داشت، در سال ۱۳۰۸ ه برای ادامه تحصيل رهسپار نجف اشرف شد و تحصيل سطح و خارج را آغاز نمود.
او نزد نخبگان علمی آن روزگار نجف اشرف تلمذ كرد. بعضی از اساتيد ايشان عبارتند از: سيد علی بن سيد محمود جبل عاملی، سيد احمد كربلائی، شيخ محمد باقر نجم آبادی، شيخ فتح الله (شيخ الشريعه)، شيخ محمد كاظم خراسانی (صاحب كفايه)، شيخ رضا همدانی (صاحب مصباح الفقيه)، شيخ محمد طه نجف در بحث خارج و... .
امین، پس از سفر پربار علمی و تحصيل به نجف اشرف، با كوله باری از علم و اجتهاد به دمشق باز گشت و در پرتو هدايتهای قرآنی به دريای بيكران تحقيقات علمی و اجتماعی و سياسی وارد شد تا يك دگرگونی اسلامی را رقم بزند. بنابراين به جزئيات جامعه نظر انداخت و حركت نوگرايانه خود را برای درمان دردهای جامعه آغاز نمود.
بر همين اساس كوشيد تا نهضت حسينی را به جايگاه واقعی ظلم ستيزی آن باز گرداند و عاشورای حسينی را از شائبههايی مثل قمهزنی و زنجيرزنی و ساير شيوههايی كه معنای عاشورا و كربلا را خدشهدار میسازند، پاكسازی نمايد.
او به بعضی از اقدامات ناروايی كه بعضی از خطيبان در حق نهضت حسينی و مفاهيم بلند آن روا میدارند اشاره داشت و اين عادتها را نوعی عقبماندگی به حساب آورد. از اين رو او را به كفر و الحاد متهم كردند. حتی گفتند كه او دشمن امام حسين(ع) است. تهمتهای ناورايی به او نسبت دادند. گفتند او میخواهد جلوی عزاداری را بگيرد و به نقش عاشورا و كربلا پايان دهد.
علامه سيد محسن امين نقش مرجعيتی خويش را از منظر انقلابی پیگرفت و كوشيد تا از اين طريق بعضی از مشكلات موجود در جامعه را حل و درمان كند. لذا تشويق كرد كه دختران به مدرسه فرستاده شوند. آن هم در شرايطی كه درس خواندن دختران حرام بود. زيرا معتقد بودند كه نقش دختران به خانه منحصر است. او از وسايل جديد آموزشی در كار تحصيل استفاده كرد و دو مدرسه محسنيه و يوسفيه را تأسيس نمود. اين دو مدرسه نقش برجستهای را در بالا بردن سطح فرهنگ جامعه و بيداری مردم ايفا نمودند.
يكی از ويژگیهای علامه امين آگاهی و علم گسترده ايشان بود. روش نگارش ايشان گاهی ساده و روان است مثل كتاب «معدن الجواهر» و گاهی ديگر وسيع و دايرة المعارفی، مثل دايرة المعارف «أعيان الشيعه».
علامه سيد محسن امين روش باز را در زندگی در پيش گرفت و زندگی خود را وقف مردم – بدون در نظر داشت موقعيت و وابستگی ايشان – نمود. بدين لحاظ توانست به باورها و دلهای مردم راه پيدا كند. در برابر اشغال ايستاد و امت اسلامی را عليه آن به حركت درآورد. بنابراين در صفوف حركتهای ملیگرايانه در سوريه و لبنان جايگاهی خاص يافت. به نحوی كه از خانه شخص ايشان برای شش ماه تمام برای مقابله با تحتالحمايگی فرانسه فرمان تقابل صادر شد.
علیرغم موضعگيری قاطع در برابر اشغالگری و درك خطرات آن برای كشور، به دشمن و مخالفان با ديدی واقعگرا نگاه میكرد و مزايای آنها را انكار نمینمود. نقل شده است كه ايشان درباره راز موفقيت غربیها گفتند: «غربیها سه فضيلت را از اسلام گرفتند و به قوت و توانمندی دست يافتند. انديشه عميق و عزم مصمم و ثبات قدم، غربی خوب میانديشند، سپس تصميم جدی میگيرند و وقتی به ميدان عمل وارد شدند، چنان ايستادگی و ثبات قدم از خود نشان میدهند كه به اهداف و خواستههای خود دست میيابند.»
علامه سيد محسن امين، پيشگام وحدت حقيقی است و تمام نيرنگهای فرانسه نتوانست او را از اهداف اصلیاش باز دارد. همه جا ميگفت: «انما المؤمنون إخوة» و مسلمانان را به گفتگوی با يكديگر دعوت میكرد. ولی شرطش اين بود كه در بررسیهای خود به منابع اصيل طرف ديگر توجه كنند. آن هم بدور از هر گونه خرافات و دروغ و نيرنگ و اگر دچار اختلاف شدند دستور قرآن روشن است: «فإن تنازعتم فی شيء فردوه إلی الله والرسول»
بدين ترتيب سيد محسن امين به دور از هر گونه تعصبی در راه خدا، گفتگو و واقعگرايی گام نهاد و كوشيد كه تصويری حقيقی از تشيع را ارائه كند. میگفت: «بسياری از چيزهايی كه به ما نسبت میدهيد حقيقت ندارند. برويد بررسی كنيد، ما برای گفتگو آمادهايم.»
او در كنار علمای دمشق عليه قانون طوايف قيموميت فرانسوی ايستاد. استعمار فرانسه میكوشيد كه بين شيعه و سنی اختلاف ايجاد كند. ايشان طی نامهای اعتراض آميز به فرانسویها گفتند:
«به عنوان مرجع معنوی مسلمانان شيعه سوريه و لبنان به اين قانون اعتراض دارم. نسبت به ايجاد تفرقه بين مسلمانان معترض هستم. زيرا ما يك امت هستيم و دينی واحد داريم. به شما اجازه نمیدهيم كه بين شيعه و سنی تفرقه ايجاد كنيد. زيرا همه ما در مسائل اسلامی خود يك گروه هستيم.» بدين ترتيب حكومت فرانسوی مجبور شد كه اين قانون را لغو كند.
ولی تلاشهای فتنهافروزانه فرانسویها پايان نيافت و كوشيدند به شيوههای گوناگون علامه امين را جذب كنند. مجلس ملی شيعه تشكيل دادند و علامه امين را به عنوان رئيس علمای شيعه در سوريه و لبنان تعيين كردند. نماينده فرانسه با نوشتهای به حضور ايشان رسيد. ايشان اين طرح را رد كرده و گفتند: «اين چيزی است كه هرگز درباره آن نخواهم نوشت و چيزی نخواهم گفت و در راه آن قدمی بر نخواهم داشت.» بعضی از مردم نسبت به اين مسأله به علامه اعتراض كردند كه اين طرح میتوانست به استقلال شيعه كمك كند. ايشان در پاسخ به آنها فرمود: «آنان با جدا كردن مراكز رسمی سنی و شيعه میخواهند برای اسلام و مسلمانان حيله كنند. همه ما مسلمانيم و از حقوق و وظايف يكسانی برخورداريم.»
هنگامی كه از سوی نماينده عالی فرانسه حقوق بسيار و مال فراوان و خانهای بزرگ و ماشينی برای ايشان اختصاص يافت، به شدت آن را رد كرد و گفت: «روزی من با خداست و كسی كه چنين است نمیتواند روزیخور نماينده تام الاختيار دولت (فرانسه) باشد.»
مسأله فلسطين بخش عظيمی از فعاليتهای سيد امين را به خود اختصاص داد. به مناسبت روز فلسطين بيانيههای بسياری صادر كرد در اين بيانيهها به جايگاه مقدس فلسطين در بين امت اسلامی و هجوم صليبيون به آن و چگونگی شكست خوردن طرحهای آنان برای سلطه هميشگی بر فلسطين و اين كه فلسطين برای هميشه هويت عربی و اسلامی خود را حفظ خواهد كرد اشاره نمود.
میگفت: «همان گونه كه فلسطين آن همه بحرانهای سخت و دشوار را پشت سر گذاشت و هويت عربی خود را حفظ كرد، حاميان امروز فلسطين نيز پيروزی فلسطين و شكست دشمنان آن را رقم خواهند زد و از اين بحرانها نيز با هويت عربی بيرون خواهد رفت.»
ايشان از اينكه فلسطين به دست صهيونيستها بيفتد و مردم فلسطين گرفتار محنت و بلا و ويرانی و مصيبت شوند هشدار داد و دعوت كرد كه «با بذل و بخششهای عظيم بايد مردم فلسطين را ياری داد و به اندك قناعت ننمود.» بارها تأسف خود را از قضيه فلسطين ابراز داشت میفرمود: «انسان نميتواند ديده فرو بندد در حالی كه برادرانش گرفتار تيغ و خار هستند و زندگی برای انسان آزاد گوارا نيست در حالی خانواده و نزديكانش حقشان پايمال میشود. زندگی چه لذتی دارد در حالی كه بلا و اضطراب انسان را از هر سو محاصره كرده است و آسايش چه خوبی دارد اگر نزديكان انسان از تنگنا و عسرت شكايت داشته باشند.»
تعداد تأليفات سيد محسن امين از پنجاه و هفت جلد میگذرد كه دربردارنده مسائل عقيدهای و تاريخی و حديث و منطق و اصول و نحو و صرف است. ايشان رديههای گوناگون و سفرنامههايی نيز دارند. بعضی از كتابهای او عبارتند از:
اعيان الشيعه، تاريخ جيل عامل، شرح ايساغوجی در منطق، الدر المنظم فی علم الأصول، حاشيه بر عروة الوثقی، معادن الجواهر، المنيف فی علم التصريف، الأمالی، البحر الزخار فی شرح احادیث الائمة الاطهار، حذف القتول عن علم الاصول، المجالس السنیه فی مناقب و مصائب العترة النبویه و ... .
وی در نيمه شب يكشنبه ۴ رجب ۱۳۷۱ ه برابر با ۳۰/ ۳/ ۱۹۵۲م وفات يافت. انبوهی از هيئتها مردمی و علمايی جنازه آن بزرگوار آن تشييع كرده و در كنار حضرت زينب(س) در كنار دواتها و قلمهای خود به خاك سپرده شد. در بسياری از پايتختها و شهرهای عربی و اسلامی برای ايشان مجلس فاتحه و بزرگداشت برپا شد و شعرا در مرگ او مرثيه سرودند.
علوم مقدماتی مثل قرآن و نحو را نزد تعدادی از علمای جبل عامل خصوصاً شيخ موسی شراره آموخت. علیرغم تمامی شرايط دشواری كه داشت، در سال ۱۳۰۸ ه برای ادامه تحصيل رهسپار نجف اشرف شد و تحصيل سطح و خارج را آغاز نمود.
او نزد نخبگان علمی آن روزگار نجف اشرف تلمذ كرد. بعضی از اساتيد ايشان عبارتند از: سيد علی بن سيد محمود جبل عاملی، سيد احمد كربلائی، شيخ محمد باقر نجم آبادی، شيخ فتح الله (شيخ الشريعه)، شيخ محمد كاظم خراسانی (صاحب كفايه)، شيخ رضا همدانی (صاحب مصباح الفقيه)، شيخ محمد طه نجف در بحث خارج و... .
امین، پس از سفر پربار علمی و تحصيل به نجف اشرف، با كوله باری از علم و اجتهاد به دمشق باز گشت و در پرتو هدايتهای قرآنی به دريای بيكران تحقيقات علمی و اجتماعی و سياسی وارد شد تا يك دگرگونی اسلامی را رقم بزند. بنابراين به جزئيات جامعه نظر انداخت و حركت نوگرايانه خود را برای درمان دردهای جامعه آغاز نمود.
بر همين اساس كوشيد تا نهضت حسينی را به جايگاه واقعی ظلم ستيزی آن باز گرداند و عاشورای حسينی را از شائبههايی مثل قمهزنی و زنجيرزنی و ساير شيوههايی كه معنای عاشورا و كربلا را خدشهدار میسازند، پاكسازی نمايد.
او به بعضی از اقدامات ناروايی كه بعضی از خطيبان در حق نهضت حسينی و مفاهيم بلند آن روا میدارند اشاره داشت و اين عادتها را نوعی عقبماندگی به حساب آورد. از اين رو او را به كفر و الحاد متهم كردند. حتی گفتند كه او دشمن امام حسين(ع) است. تهمتهای ناورايی به او نسبت دادند. گفتند او میخواهد جلوی عزاداری را بگيرد و به نقش عاشورا و كربلا پايان دهد.
علامه سيد محسن امين نقش مرجعيتی خويش را از منظر انقلابی پیگرفت و كوشيد تا از اين طريق بعضی از مشكلات موجود در جامعه را حل و درمان كند. لذا تشويق كرد كه دختران به مدرسه فرستاده شوند. آن هم در شرايطی كه درس خواندن دختران حرام بود. زيرا معتقد بودند كه نقش دختران به خانه منحصر است. او از وسايل جديد آموزشی در كار تحصيل استفاده كرد و دو مدرسه محسنيه و يوسفيه را تأسيس نمود. اين دو مدرسه نقش برجستهای را در بالا بردن سطح فرهنگ جامعه و بيداری مردم ايفا نمودند.
يكی از ويژگیهای علامه امين آگاهی و علم گسترده ايشان بود. روش نگارش ايشان گاهی ساده و روان است مثل كتاب «معدن الجواهر» و گاهی ديگر وسيع و دايرة المعارفی، مثل دايرة المعارف «أعيان الشيعه».
علامه سيد محسن امين روش باز را در زندگی در پيش گرفت و زندگی خود را وقف مردم – بدون در نظر داشت موقعيت و وابستگی ايشان – نمود. بدين لحاظ توانست به باورها و دلهای مردم راه پيدا كند. در برابر اشغال ايستاد و امت اسلامی را عليه آن به حركت درآورد. بنابراين در صفوف حركتهای ملیگرايانه در سوريه و لبنان جايگاهی خاص يافت. به نحوی كه از خانه شخص ايشان برای شش ماه تمام برای مقابله با تحتالحمايگی فرانسه فرمان تقابل صادر شد.
علیرغم موضعگيری قاطع در برابر اشغالگری و درك خطرات آن برای كشور، به دشمن و مخالفان با ديدی واقعگرا نگاه میكرد و مزايای آنها را انكار نمینمود. نقل شده است كه ايشان درباره راز موفقيت غربیها گفتند: «غربیها سه فضيلت را از اسلام گرفتند و به قوت و توانمندی دست يافتند. انديشه عميق و عزم مصمم و ثبات قدم، غربی خوب میانديشند، سپس تصميم جدی میگيرند و وقتی به ميدان عمل وارد شدند، چنان ايستادگی و ثبات قدم از خود نشان میدهند كه به اهداف و خواستههای خود دست میيابند.»
علامه سيد محسن امين، پيشگام وحدت حقيقی است و تمام نيرنگهای فرانسه نتوانست او را از اهداف اصلیاش باز دارد. همه جا ميگفت: «انما المؤمنون إخوة» و مسلمانان را به گفتگوی با يكديگر دعوت میكرد. ولی شرطش اين بود كه در بررسیهای خود به منابع اصيل طرف ديگر توجه كنند. آن هم بدور از هر گونه خرافات و دروغ و نيرنگ و اگر دچار اختلاف شدند دستور قرآن روشن است: «فإن تنازعتم فی شيء فردوه إلی الله والرسول»
بدين ترتيب سيد محسن امين به دور از هر گونه تعصبی در راه خدا، گفتگو و واقعگرايی گام نهاد و كوشيد كه تصويری حقيقی از تشيع را ارائه كند. میگفت: «بسياری از چيزهايی كه به ما نسبت میدهيد حقيقت ندارند. برويد بررسی كنيد، ما برای گفتگو آمادهايم.»
او در كنار علمای دمشق عليه قانون طوايف قيموميت فرانسوی ايستاد. استعمار فرانسه میكوشيد كه بين شيعه و سنی اختلاف ايجاد كند. ايشان طی نامهای اعتراض آميز به فرانسویها گفتند:
«به عنوان مرجع معنوی مسلمانان شيعه سوريه و لبنان به اين قانون اعتراض دارم. نسبت به ايجاد تفرقه بين مسلمانان معترض هستم. زيرا ما يك امت هستيم و دينی واحد داريم. به شما اجازه نمیدهيم كه بين شيعه و سنی تفرقه ايجاد كنيد. زيرا همه ما در مسائل اسلامی خود يك گروه هستيم.» بدين ترتيب حكومت فرانسوی مجبور شد كه اين قانون را لغو كند.
ولی تلاشهای فتنهافروزانه فرانسویها پايان نيافت و كوشيدند به شيوههای گوناگون علامه امين را جذب كنند. مجلس ملی شيعه تشكيل دادند و علامه امين را به عنوان رئيس علمای شيعه در سوريه و لبنان تعيين كردند. نماينده فرانسه با نوشتهای به حضور ايشان رسيد. ايشان اين طرح را رد كرده و گفتند: «اين چيزی است كه هرگز درباره آن نخواهم نوشت و چيزی نخواهم گفت و در راه آن قدمی بر نخواهم داشت.» بعضی از مردم نسبت به اين مسأله به علامه اعتراض كردند كه اين طرح میتوانست به استقلال شيعه كمك كند. ايشان در پاسخ به آنها فرمود: «آنان با جدا كردن مراكز رسمی سنی و شيعه میخواهند برای اسلام و مسلمانان حيله كنند. همه ما مسلمانيم و از حقوق و وظايف يكسانی برخورداريم.»
هنگامی كه از سوی نماينده عالی فرانسه حقوق بسيار و مال فراوان و خانهای بزرگ و ماشينی برای ايشان اختصاص يافت، به شدت آن را رد كرد و گفت: «روزی من با خداست و كسی كه چنين است نمیتواند روزیخور نماينده تام الاختيار دولت (فرانسه) باشد.»
مسأله فلسطين بخش عظيمی از فعاليتهای سيد امين را به خود اختصاص داد. به مناسبت روز فلسطين بيانيههای بسياری صادر كرد در اين بيانيهها به جايگاه مقدس فلسطين در بين امت اسلامی و هجوم صليبيون به آن و چگونگی شكست خوردن طرحهای آنان برای سلطه هميشگی بر فلسطين و اين كه فلسطين برای هميشه هويت عربی و اسلامی خود را حفظ خواهد كرد اشاره نمود.
میگفت: «همان گونه كه فلسطين آن همه بحرانهای سخت و دشوار را پشت سر گذاشت و هويت عربی خود را حفظ كرد، حاميان امروز فلسطين نيز پيروزی فلسطين و شكست دشمنان آن را رقم خواهند زد و از اين بحرانها نيز با هويت عربی بيرون خواهد رفت.»
ايشان از اينكه فلسطين به دست صهيونيستها بيفتد و مردم فلسطين گرفتار محنت و بلا و ويرانی و مصيبت شوند هشدار داد و دعوت كرد كه «با بذل و بخششهای عظيم بايد مردم فلسطين را ياری داد و به اندك قناعت ننمود.» بارها تأسف خود را از قضيه فلسطين ابراز داشت میفرمود: «انسان نميتواند ديده فرو بندد در حالی كه برادرانش گرفتار تيغ و خار هستند و زندگی برای انسان آزاد گوارا نيست در حالی خانواده و نزديكانش حقشان پايمال میشود. زندگی چه لذتی دارد در حالی كه بلا و اضطراب انسان را از هر سو محاصره كرده است و آسايش چه خوبی دارد اگر نزديكان انسان از تنگنا و عسرت شكايت داشته باشند.»
تعداد تأليفات سيد محسن امين از پنجاه و هفت جلد میگذرد كه دربردارنده مسائل عقيدهای و تاريخی و حديث و منطق و اصول و نحو و صرف است. ايشان رديههای گوناگون و سفرنامههايی نيز دارند. بعضی از كتابهای او عبارتند از:
اعيان الشيعه، تاريخ جيل عامل، شرح ايساغوجی در منطق، الدر المنظم فی علم الأصول، حاشيه بر عروة الوثقی، معادن الجواهر، المنيف فی علم التصريف، الأمالی، البحر الزخار فی شرح احادیث الائمة الاطهار، حذف القتول عن علم الاصول، المجالس السنیه فی مناقب و مصائب العترة النبویه و ... .
وی در نيمه شب يكشنبه ۴ رجب ۱۳۷۱ ه برابر با ۳۰/ ۳/ ۱۹۵۲م وفات يافت. انبوهی از هيئتها مردمی و علمايی جنازه آن بزرگوار آن تشييع كرده و در كنار حضرت زينب(س) در كنار دواتها و قلمهای خود به خاك سپرده شد. در بسياری از پايتختها و شهرهای عربی و اسلامی برای ايشان مجلس فاتحه و بزرگداشت برپا شد و شعرا در مرگ او مرثيه سرودند.