تاریخ انتشار
شنبه ۱۴ شهريور ۱۳۸۸ ساعت ۰۶:۲۲
۰
کد مطلب : ۸۱۴۵
آیین ایرانی

موسيقي و اوقات فراغت در ماه رمضان

هوشنگ جاوید*
موسيقي و اوقات فراغت در ماه رمضان
تلاوت قرآن، برگزاري جلسات ختم انعام، صحيفه‌خواني (ويژه آموزش و خواندن صحيفه سجاديه) و جلسات دعاخواني و ذكر، كه اغلب در ساعات بين روز (حدود ده صبح تا ظهر) انجام مي‌شد و اين رسم هنوز به عنوان «ساعت‌دَهي» در بين زنان پاره‌اي مناطق ايران در زندگي روزمره‌شان جريان دارد، با اين تفاوت كه ديگر در اوقات عادي بيشتر به مسائل اجتماعي مي‌پردازند.

اوقات فراغت شبانه، بيشتر به مردان اختصاص داشت كه به دو صورت انجام ميشد:
اول: حضور در مجالس وعظ و خطابه و تلاوت قرآن
دوم: تشكيل شدن مجالس روايت‌گري و غزل‌خواني

روايت‌گران بومي به خلاف ماه‌هاي ديگر سال، منظومه‌هاي ديني و يا حماسه‌خواني ديني را با نواي ساز خود براي مردم تعريف مي‌كردند و در ماه رمضان، نقل و روايت آنها به منظومه‌هايي چون خاورنامه (اثر محمدبن حسام‌الدين)، حمله حيدري (از صافي اصفهاني)، حمله حيدري (از راجي كرماني)، معراج‌نامه (مخصوص حكايت معراج پيامبر(ص)) الهي‌نامه، «داوري‌خواني»: شرح قضاوت‌هاي مولا علي(ع) و جوانمردي‌هاي ايشان) اختصاص پيدا مي‌كرد.

در ميان بسياري از اقوام ايراني كه پيرو اهل سنت بودند، خواندن زندگينامه امام حسين(ع) و خواندن شرح جوانمردي‌ها و زندگاني امام علي(ع) جزو رسوم لازم و ديني واجب برگردن بزرگ خانواده بود كه بايد انجام مي‌دادند. مانند خواندن قصه‌هاي منظوم «باب روشن» در ميان تركمن‌ها و يا زندگاني امام حسين(ع) كه اينك فقط دو تن از افراد كهنسال در كل آسياي ميانه براي تركمن‌ها بازمانده كه آن دو هم خوشبختانه در ايران و در استان گلستان مي‌زيند: يكي آقاويلي آقا با نود و پنج سال سن و ديگري حسين خيوهچي هفتاد و پنج ساله.

در ميان اهل سنت جنوب خراسان، استاد نورمحمد درپور با هفتاد و شش سال سن هنوز گاه‌گداری اينگونه روايات را مي‌خواند.

در كردستان نيز اهل سنت شافعي چنين روايت‌گري‌هايي داشته‌اند كه اينك فقط مكتوباتي از آن بازمانده است و تا جايي كه مي‌دانم، سردار كاملي كه اهل آمل است در زمان حضورش در قرارگاه رمضان، در مريوان، نسخه نايابي از يك مقتل امام حسين(ع) را كه شاعري كردستاني آن را سروده بود، به چاپ رساند و باعث ماندگاري اينگونه اسناد در ذهن جامعه شد.

گرچه كه قدرش را ندانستند، اين مقتل جزو نمونه‌هاي از روايت‌گري‌هاي رمضان و محرم و صفر در بين كردهاي ايران بوده است كه فقط متن آن باقي ماند و رسم آن بكلي از بين رفته است.

تداوم و ممارست همه ساله در اجراي اينگونه روايت‌گري‌ها در ماه رمضان در ايران، باعث شد تا موسيقي آوازهاي خاصي پديد آمده و در كنار ساير نغمات موسيقي ماندگاري يابند كه هر كدام را ميتوان به عنوان «شيوه» نام برد مانند:
حمله‌خواني، كه از خواندن نسخ مختلف حمله حيدري نتيجه شده است
معراج‌نامه‌خواني كه اختصاص به حكايت معراج رفتن پيامبر اكرم (ص) دارد
باب‌خواني كه نوع خواندن يك باب از يك منظومه ديني حماسي است

هدف از اين نوع روايت‌گري مذهبي در ماه رمضان،به كارگيري صحيح از هنر موسيقي – داستان بود كه ضمن آشنا ساختن جمع با اتفاقات مختلف رخ داده در طول تاريخ مذهبي، آنان را با جنبه‌هاي مختلف سيرده ائمه طاهرين(ع) و پيامبر(ص) نيز آشنا مي‌كرد.

حكايت‌خواني و «پندنامه‌خواني» و «حكمت‌خواني» بخش‌هاي ديگري از موسيقي اوقات فراغت در ماه رمضان بود، كه اختصاص به بازگويي منظومه‌ها و حكايات اديبان زبان پارسي داشت و در عين حال از شرح ماجراها به نتايج اخلاقي و حكمي خاص ميرسيد مانند: حكايت يوسف و زليخا، كه از قصص قرآني است، حكايت شيخ ابوالپشم، حكايت عاق والدين، حكايت ذبح اسماعيل، حكايت امير حمزه صاحبقران، ابومسلم نامه‌خواني، حكايات شمسه و قهقهه و...

بيگمان هدف از تغيير زاويه حكايت‌خواني و روايت‌گري در اين ماه، در بين هنرمندان اهل فن، همانا كمك بيشتر به جريان‌سازي مفيد براي پروردن ارواح خداجو، تقويت نزديكي و ارتباط يافتن جمع به منشا هستي، ايجاد روح توسل و توكل و تبليغ رفتار علوي به هر نحو ممكن در جامعه بوده است.

كاري بسيار خطير كه امروزه رسانه‌ها با همه پيشرفتشان به لحاظ فني، از ايجاد آن عاجز مانده‌اند، اين نكته را بايد پذيرفت كه روح و باطن آن مجريان هنرمند با نوع عملي كه موظف به انجام دادنش بوده‌اند عجين بوده و به كار خود اعتقاد قلبي داشته‌اند و هدفشان صرف ايجاد سرگرمي براي گذران‌وقت نبود .

وجود و حضور مقامات جليل در موسيقي تركمن آن هم در چهار رپرتوار مختلف، زارنجي و صوفيانه در موسيقي ترك‌هاي شمال خراسان، خقانه در موسيقي كردهاي شمال خراسان، حقاني و اميري در موسيقي مازندران، شيخانه و صوفيانه در موسيقي كردستان، سرانجام و كلام‌خواني در موسيقي كرمانشاه و لرستان، عرفان مقام و ديوان مجلس در موسيقي ترك‌هاي ايران، ساقي‌نامه و صوفي‌نامه در موسيقي اصفهان و يزد، مقام‌هاي جهر و ذكر در موسيقي جنوب خراسان، بيت‌خواني‌هاي عزا در موسيقي بوشهر و بسياري ديگر شاهدي بر مدعاي من است. دستگاه‌هاي فرهنگي و هنري كشور در اين زمينه قصور ورزيده و مرتكب خطائي بس نابخشودني شده‌اند كه نمي‌توان از آن به سادگي گذشت و چشم پوشيد، براستي مسئولان اين دستگاه‌ها در برابر مواخذه نسل آينده و كنوني چه پاسخي غير از اظهار شرم مي‌توانند داشته باشند؟!

* برگرفته از کتاب «موسیقی رمضان در ایران» به کوشش هوشنگ جاوید،‌ انتشارات سوره مهر،‌۱۳۸۳
مرجع : موسیقی رمضان در ایران
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما