مرشدان پردهخوان ایران
درباره محمد احدی
15 اسفند 1388 ساعت 12:33
فرهنگ: تسلط بر الجان، قصص، اعمال و حرکات پردهخوانی، صورت و اندام مناسب برخی از ویژگیهای مرشد احدی را شکل میبخشند.
درویش محمد احدی
پردهخوان، تعزیهخوان، معرکهگیر
سال تولد: ۱۳۳۱
محل تولد: تهران
شروع پردهخوانی: ۴ سالگی
استادان: محمدرضا احدی (پدرش)، حیدر کازرونی، محمد علی مبارک، علی نجفآبادی، حاج محمد خندان
نقاش پرده: محمد فراهانی
سن پرده: ۶۰ سال
شیوه اجرای نمایش
تسلط بر الجان، قصص، اعمال و حرکات پردهخوانی، صورت و اندام مناسب برخی از ویژگیهای مرشد احدی را شکل میبخشند. این صفات سبب میشوند تا مرشد احدی به عنوان یکی از شاخصترین پردهخوانان ایران شناخته شود. حرکات وی به هنگام سرعت کلام در بخشهایی از روایت مجلس سریع است و در مقابل در بخشهایی که نیاز به سکون و طمأنینه حس میشود بسیار صبور و مطمئن عمل میکند و همراه با آن از نگاه عمیق و ریتم آهسته در کلام بهره میگیرد. تلفیق این تندی و کندی در حرکات، ترکیببندی بسیار جذابی را در نمایشهای وی آشکار میسازد.
به کارگیری چوبدستی (مطراق یا تعلیمی یا من تشاء) در حرکات نمایشی، توفیق در استفاده از علائم و نشانههای دست، چرخش بدن در جهت انتقال مفاهیم و استفاده از لباس، پرده و اشیاء اصیل و هماهنگ از دیگر ویژگیهای اجراهای وی به شمار میرود.
شیوه اجرای آواز
مرشد احدی اغلب در محدوده فواصل دستگاه ماهور و آواز بیات ترک، آواز میخواند. در این مجموعه با بسماللهالرحمنالرحیم ... در بیات ترک آغاز میکند و در همین فواصل بیت اول شعر خود را میخواند، در ادامه از بیادبی کسی به جایی نرسید ... به درجه چهارم دانگ اول میرود، روی پرده گشایش – درجه دوم دانگ اول – ایست میکند و با بیت حقا که ادب ... در درآمد ماهور فرود میآید. در ادامه روی همین فواصل – دانگ اول تا درجه دوم – میماند. در ادامه پس از قسمت گفتارگونه، نیم بیت دل که رنجید از کسی ... را با تأکید روی درجات چهارم و پنجم دستگاه ماهور – نغمات مهم در گوشه فیلی – و ادامه شعر را در دانگ اول با ایستهایی که براساس مفهوم شعر انتخاب شده است، اجرا میکند.
نمونههای آمده نشانگر تسلط وی بر ادای نغمات در شیوه آوازهای پردهخوانی است. در این شیوه مبنا بر کثرت نغمات نیست. مرشد یا مجری، منطبق با نیازهای کلی در تغییر و تفسیر، وقایع آواز را در نسبت با گفتارهای روایی، صور نقاشی شده و هدف اصلی یعنی محتوا و موضوع پردهخوانی انتخاب کرده و آن را اجرا میکند.
پردهخوانی
پردهخوان، پردهخوانی و همه اجزاء پرده در رابطه با سلسله مرتبط و منظم حالات و موقعیتها شکل میگیرند و پردهخوانی با حضور مرشد در جایی آغاز میشود که محل حضور دائمی و موقتی مردم است. پیشواقعه، مناجات، غزل، معارفه، منقبت، قصه و دعا بخشهای اصلی پردهخوانی به شمار میروند و اشاره به آیات قرآنی، خطبهخوانی، حدیث و روایت، ذکر و گریز، وعده و وعید، تشبث و تضرح و در نهایت تزکیه جزء بخشهای پیرامونی پردهخوانی است.
انواع پرده
عنوان محوری و اطلاق کلی پرده درویشی است و اصطلاح پردهدرویشی به کلیه انواع آن گفته میشود. پردهها براساس موضوع تقسیمبندی میشوند. مهمترین پردهها با موضوع ائمه معنی پیدا میکند. پردههای حماسی با صورت رستم و سهراب و پردههای عاشقانه با صورت لیلی و مجنون، یوسف و زلیخا در درجه اهمیت بعدی قرار میگیرند. همچنین ممکن است پردههای دیگر با موضوعهای خاص نیز به کار گرفته شوند. در یک پرده چند دسته موضوع ترسیم میشود که براساس آن روایتها صورت میگیرد؛ مصیبت، شجاعت، روایت و تاریخ برخی از مضامین این پردهها را تشکیل میدهند.
شبیه نشسته علیاکبر
شبیه حضرت علیاکبر شهید اغلب در حالت معمول خوابیده و سر بر زانوی حضرت امام حسین گذاشته است. در پرده منحصر به فرد محمد فراهانی که درویش احدی با آن پردهخوانی میکند، حضرت علیاکبر به حالت نشسته نقاشی شده است. عمر پرده بیش از چند دهه است، صورتهای دارای تشخیصاند و چیدمان مجلسها از شیوه سنتی پیروی میکند. هیچ نکته خاص دیگری که این پرده را از دیگر پردهها متمایز کند به چشم نمیخورد مگر جابهجایی مجالس و صورتها که اساساً امری متداول است که نمیتواند سبب تفاوت باشد.
از آنجا که در پردههای درویش فراهانی تنها چهار صورت بزرگ نقاشی میشود، تغییر فیگور علیاکبر بسیار جلبنظر میکند و پرسش برانگیز است. در میان صدها پردهای که محمد فراهانی رقم زده است تنها در دو پرده، علیاکبر به حالت نشسته دیده میشود. یکی از دلایل آن احتمالاً تمایل ایجاد تفاوت با دیگر پردهها بوده است و دلیل دیگر شاید از اعتقاد به زنده بودن شهدا سرچشمه گرفته باشد. چشمان باز اغلب شهدا در پردههای درویی باز مرتبط به این نحوه تلقی است.
روایت
یعقوب پیغمبر بعد از تولد یوسف، همسرش را از دست میدهد. او کنیزی را از بازار خریداری میکند تا یوسف را در کنار فرزند خود شیر دهد و بزرگ کند. روزی یعقوب در مییابد که کنیز به یوسف بیمهری میکند، از این امر غضبناک شده و پسر کنیز را گرفته و در بازار میفروشد. کنیز دلش میشکند، از خدا وعده میگیرد تا یوسف هم از پدرش دور شود. حضرت یوسف فرزند یعقوب پیغمبر به دلیل حسادت برادرانش به درون چاهی در بیابان انداخته میشود و توسط کاروانی که در آن محل اطراق میکند، نجات مییابد. یوسف به همراه کاروان به شهر میرسد و در بین بردگان در معرض فروش قرار میگیرد. او که از حسن جمال برخوردار است توسط درباریان خریداری میشود. شهرت زیبایی او زلیخا همسر عزیز مصر را به دیدارش مشتاق میکند. سرانجام به دنبال دربند شدن یوسف با یک معجزه مصائب پایان میپذیرد و عشق یوسف و زلیخا عینیت مادی نیز میگیرد. بعد از ۴۰سال یوسف به فرمان پروردگار پیراهن خود را به نشان حیات خود به نزد یعقوب میفرستد. حامل پیام پسر کنیز میباشد که حالا مردی جوان و برومند شده است... .
برگرفته از مجموعه سی دفتر: مرشدان پردهخوان ایران/ حمیدرضا اردلان/ نشر فرهنگستان هنر
کد مطلب: 11656
آدرس مطلب: https://www.armaneheyat.ir/article/11656/درباره-محمد-احدی