کد مطلب : ۱۲۵۹۱
درباره کتاب «روضه الشهدا»
به گفته صاحبنظران با نگارش کتاب روضه الشهدا، مقتلنويسی دگرگونی فراوانی يافت و نسل سوم مقاتل پا به عرصه حيات گذاشت. اين نسل از مقاتل در دوران صفويه و قاجاريه از لحاظ کمی و کيفی رشد فراوانی کردند.
آنچه از لحاظ بينشی در مقتلنويسیهای اين دوره وجود دارد، آن است که در اين مقاتل پيش از آنکه متنی تاريخی در اختيار بگذارند، عمدتاً از زاويه اندوه و غم و مصيبت و ابتلا به قضيه نگاه شده است.
لذا متنی حزنآور آن هم به قصد روضهخوانی تهيه کردهاند. غالب اين آثار برای مجالس سوگواری تاليف شده و هدف عمده آنها فراهم کردن زمينه برای گريستن بوده است. دقت در اسامی کتابهای اين دوره نشانگر آن است که چند مفهوم کليدی در آنها وجود دارد که عبارت است از بکا، حزن، ابتلا، اشک و مصيبت کربلا در اين دوره از زاويه اين مفاهيم مورد توجه قرار گرفته و ديد تاريخی در آنها کمتر مد نظر بوده است.
علامه شعرانی و کتاب روضه الشهداء
مرحوم شيخ ابوالحسن شعرانی مصحح کتاب روضه الشهدا در مورد اين کتاب و مولف آن مینويسد: «کمال الدين حسين بن علی واعظ کاشفی در قرن نهم میزيست، وی داماد ملاعبدالرحمن جامی است و اصلاً از مردم سبزوار است و همه آثار او به زبان فارسی نگاشته شده است.
کاشفی بيشتر عمر خود را به وعظ و خطابه در شهرهای سبزوار، نيشابور و هرات گذرانيد. کتاب روضه الشهدا از بلايا و مصائب انبيا آغاز کرده تا به حضرت خاتم الانبيا رسيده است. پس از آن از مصائب اهل بيت(س) و تاريخ وفات آنان سخن به ميان آورده و در اين معانی مبتکر است. بيشتر آنچه در السنه و افواه مشهور است از آن کتاب است. با اينکه گاهی در تاريخ و پارهای مطالب با روايات ديگر اختلاف دارد.»
وی در مورد مذهب ملاحسين کاشفی مینويسد: کاشفی اگر شيعی بود در باطن يا اگر سنی بود و به مذهب ابوحنيفه تظاهر میکرد، در اصول با يک نفر عالم شيعی فرق نداشت، گرچه بنای تاليفات ملاحسين کاشفی به روش اهل سنت است اما هيچ فرد شيعی ابتکاری مانند روضه الشهدا نکرده است.
اين کتاب بيش از هر کتاب فارسی در افکار و عقايد مردم رسوخ کرده و در قلوب آنان موثر شده است و مطالب آن دهان به دهان و قلم به قلم از سينه به سينه و از کتابی به کتابی نقل شده است. مهارت نويسنده در وعظ و تسخير قلوب به حدی است که در وصف نمیآيد و از آن بايد قياس گرفت که هنگام حيات در مواعظ شفاهی چه تاثيری در مستمعين میگذاشته است و به راستی کلمه واعظ که برای او برگزيدهاند، بجا بوده است.
گفته میشود که اهل منبر و وعاظ کتاب روضه الشهدا را از همان آغاز تاليف در مجالس بر دست گرفته عين عبارت را میخواندند و در بيان مصائب اهل عصمت به خواندن از روی آن اکتفا میکردند، چون میدانستند بهتر از آن نمیتوانند تقرير کنند و از اين جهت ذاکران مصائب اهل بيت به روضهخوان مشهور شدند.
با این همه، مرحوم حسين نوری صاحب مستدرک در کتاب لولو و مرجان۳ و شهيد مطهری در کتاب حماسه حسينی۴ به شدت بر ملاحسين کاشفی و کتاب روضه الشهدا تاختهاند و او را به عنوان بدعتگذار و تحريفگر سرزنش کردهاند.
شهيد مطهری مینويسد؛ «کتاب معروفی است به نام «روضه الشهداء» که نويسنده آن ملاحسين کاشفی است. اين داستان زعفر جنی و عروسی قاسم اول بار در کتاب اين مرد نوشته شده و من اين کتاب را نديده بودم و خيال میکردم در آن يکی دو تا از اين حرفها است. تاريخش را که میخوانيم معلوم نيست شيعی بوده يا سنی و اساساً بوقلمون صفت بوده است.
اولين کتابی که در مرثيه به فارسی نوشته شده همين کتاب است. من نمیدانم اين بیانصاف چه کرده است. وقتی که اين کتاب را میخواندم، ديدم حتی اسمها جعلی است. يعنی در اصحاب امام حسين(ع) اسمهايی را ذکر میکند که اصلاً وجود نداشتهاند. در ميان دشمن هم اسمهايی را میگويد که همه جعلی است. داستانها را به شکل افسانه درآورده است.»
با این همه «روضه الشهدا» که به وسیله میرزا ابوالحسن شعرانی، تصحیح شده است، بارها تجدید چاپ شده و به وسیله مترجمان و ناشران مختلف منتشر شده است.