بی تو قلب حرم میگیره
گزارشی از ساخت ضریح علمدار عاشورا، حضرت ابوالفضل(ع)
8 ارديبهشت 1387 ساعت 17:49
«کفشها را باید کند»؛ این سالن، حال و هوای حرم مطهر را دارد. از داخل، صدای «تق تق» چکش استاد میآید؛ صدای منظمی که به همه صداها و همهمهها غالب است. اینجا ـ در سالن امام خمینی(ره) فرهنگسرای بهمن ـ ماکت مشابه ضریح علمدار عاشورا میهمان مردم است. یا که نه! مردم میهماناند و دسته دسته میآیند زیارت. این کارگاه، برای بازسازی قسمتهای آسیب دیده ضریح دایر شده است. با وجود این، استادکارهای اصفهانیاش میگویند 9 ماه دیگر کار دارد. ستاد بازسازی عتبات 4 سال است که با کمکهای مردمی کارش را شروع کرده و این پروژه را هم با استقبال زنان تهرانی کلید زده؛ اینجا ـ گوشهای از تهران ـ نمایشی واقعی از حال و هوای حرم امامان برقرار است.
ورودی سالن، برای کفشها نایلون گذاشتهاند. تا اینجا خیلی اتفاق خاصی نیفتاده اما وقتی وارد قسمت اصلی سالن میشوی، بیاختیار به این فکر میکنی که «وضو داری یا نه؟». روبهروی تو، ضریح تمام قد حضرت ابوالفضل(ع) است. آدمهایی هم که این سمت نردهها به نظاره ماندهاند، سعی میکنند مسئولان نمایشگاه و کارگاه بازسازی را راضی کنند که از این مرز عبور کنند، آن طرف نردهها، نمایشگاهی از وسایل و قطعات بازسازی شده حرمهای مختلف امامان برقرار است؛ سمت راست، پرچم قرمز بارگاه امام حسین(ع) به چشم میخورد و سمت چپش، پرچم حرم ابوالفضل العباس.
گوشه سالن تلویزیون بزرگی نوحه پخش میکند تا ذهنها را ببرد بین الحرمین؛ طرف دیگر، یک میز جمع و جور هست با چند دختر جوان کنارش؛ کارشان هم پذیرایی از آنهایی است که نذر کردهاند برای بازسازی ضریح کمک کنند. توی سالن، یکی دو نفر به نماز ایستادهاند. یک عده هم با تلفنهای همراه به سمت ضریح و «استادکار» ها نشانه رفتهاند. امشب قرار است کنار این ضریح نمادین، برنامه «شب شوق حسینی» برگزار شود و تهرانیها در یک حرکت نمادین، به استقبال کاروان امام حسین(ع) و علمدارش بروند.
نذر داریم...
2 مرد 50ـ40 ساله وارد می شوند. اولین جایی که میروند، پشت میز دریافت کمکهای نقدی است. زیر لب ذکری میخوانند و یکی یکی چک پولها را روی میز میگذارند؛ «از اصفهان میآییم. گفتیم نذر حضرت را بیاوریم همین جا خدمتشان». کارشان که تمام میشود اصرار میکنند که اجازه بدهند ضریح را هم زیارت کنند. این روال معمول نیست اما انگار که قسمتشان باشد، بالاخره از مرز نردهای رد میشوند. کمی بعد، هومان کوچولو هم ـ که لباس حضرت علی اصغر(ع) را پوشیده و بغل مادرش است ـ دست به دست تا کنار ضریح میرود. بچه خوبی است چون حسابی گریه میکند و باعث میشود پدر و مادرش هم بتوانند به این طرف بیایند. اینجا همه چیز پیدا میشود؛ از قطعه سنگهای حرم حضرت علی(ع) گرفته تا خشت کاشی کاری گنبد امام جواد(ع)؛ غیر از 2 طرح که کارهای تازه برای لوسترهای حرمها هستند، همگی از نمونههای قدیمیاند و یادگاری از آن فضا و حال و هوا.
«سودابه آقاجانیان» ـ از مجریهای قدیمی تلویزیون ـ در شرایطی که عملا چراغهای سالن جز نورافکنهای فیلمبرداری خاموش شده، از سیر تا پیاز بازسازی ضریح در تهران را خطاب به دوربین میگوید. او البته به عنوان مسئول امور بانوان ستاد کربلا صحبت میکند؛ «همه چیز از 2 سال پیش، از سالروز تولد حضرت زهرا شروع شد، 5 هزار زن تهرانی در سالن جمع شده بودند. وقتی مسئولان برنامه اعلام کردند که ستاد بازسازی عتبات عالیات، برای بازسازی ضریح حضرت ابوالفضل(ع) برنامه دارد، همهمه و ولولهای در سالن به وجود آمد و حرکتی خودجوش شکل گرفت. خانمها دسته دسته خودشان را به سن برنامه میرساندند و پول و طلایی را که همراه داشتند، میگذاشتند و میرفتند. انعکاس این اتفاق، باعث شد موج خاصی در تمام کشور راه بیفتد و در نهایت، زنان تهرانی، هزینه مرمت ضریح را برعهده گرفتند».
دهقانی میگوید: از این صحنهها زیاد دیدهایم. آقا و خانمی آمدند و از من قیچی خواستند. تعجب کردم، برایشان بردم. اما دیدم زن دستش را جلو آورد تا مرد النگوهایش را ببرد و برای کار ضریح بدهد».
آن طرف، هنوز ضبط تمام نشده؛ «ستاد بازسازی با توجه به قدمت 43 ساله ضریح و استهلاک آن ـ که به مرور زمان اتفاق افتاده ـ با دولت عراق مذاکراتی کرد و قرار شد قطعات معیوب و فرسوده در ایران بازسازی شود و حالا کارگاه بازسازی در سالن امام خمینی فرهنگسرای بهمن زیر نظر اساتید ایرانی در کنار نمایشگاه نمونه قطعات بازسازی شده قبلی دایر است».
این بار رفتیم کربلا!
چراغها روشن میشود و دوباره نوای چکش استاد کارها توی سالن میپیچد. این طرف نردهها هم کمکم شلوغتر میشود. هیأتیها کمکم پیدایشان شده تا شب، «شب شوق حسینی» باشد.
دهقانی میگوید: «الان داریم برای قسمت پایین ضریح ـ که قبلا ساده بوده ـ نقش «گل و بوته» و «چنگ اسلیمی» میسازیم. روش کارمان قلمزنی برجسته است. از نقره صددرصد خالص استفاده میکنیم و برای شکل گیری بهتر، ورق را روی قیر چکش کاری میکنیم». روی میز کارشان یک ورق شبیه نقش قالی وجود دارد اما استادکار اصفهانی میگوید: «این نقشه فقط برای شروع کار است. از یک جای کار به بعد، ذوق و سلیقه و هنر دست مهم میشود؛ البته همه کارهای ما شبیه طرح قدیمی است».
او و همکار جوانترش ـ محمدجواد احمدی ـ از بچگی وارد این کار شدهاند و تا حالا کلی ضریح ساختهاند. جواد 20 ساله میگوید از 9 سالگی وارد این کار شده و حالا آن قدر کاربلد است که استاد عباسپور بهاش اعتماد کند.
دهقانی هم میگوید تا حالا همراه استادش پای کار 150 ضریح بوده؛ طرحهایی که شاخصترینشان ضریح جدید امام رضا(ع)، حضرت معصومه(س)، حضرت زینب(س)، حضرت رقیه(س) و امام خمینی(ره) است. اما این یکی، یک اتفاق خاص است. 43 سال پیش ـ وقتی ضریح فعلی را میساختهاند ـ استاد 62 ساله آنها فقط یک شاگرد 19 ساله پای همین کار بوده و حالا دارد با شاگردهایش آن را بازسازی میکند. دهقانی ادامه میدهد. «برای دقیق بودن اندازهها، چهارچوب ضریح را در اندازه واقعی زده و فقط چند قطعه را برای الگو آوردهایم. هر قطعه برای هر نفر تقریبا یک هفته کار میبرد. تمام که شد، روی چهارچوب تست میزنیم و آخر کار هم میبریمشان کربلا و آنجا روی ضریح اصلی نصبشان میکنیم».
گزارش از: محسن امین
کد مطلب: 1760
آدرس مطلب: https://www.armaneheyat.ir/article/1760/گزارشی-ساخت-ضریح-علمدار-عاشورا-حضرت-ابوالفضل-ع