«اکبرشريعت»مداح و رزمنده دارابي که طنين نواي «کربلا کربلا ما داريم مي آييم» او جاوداني شد ؛ بالاخره پس از سال ها به آرزويش يعني رفتن به کربلا مي رسد .
مشاور اجرايي استاندار فارس در ديداري که با اين رزمنده و جانباز جنگ تحميلي داشته است نويد سفر به کربلا و نيز زيارت امام رضا(ع) را به «شريعت» مي دهد تا او با لبخندي که بر پهناي صورتش هويداست بگويد: از لطف شما متشکرم و اجرتان با ابا عبدالله.
...
پيرمرد رزمنده را در يکي از کوچه هاي خيابان احمدي نو پيدا کرديم. جايي حوالي ميدان شهيد فهميده. هنوز ضامن نارنجک قصه غصه هايش را نکشيده بود و اغلب فکر مي کردند شهيد شده. خبر پارسي که از او سراغ گرفت ضامن نارنجک سکوتش را شکست تا بگويد «بر دلم ترسم بماند آرزوي کربلا!» موج انفجار بغضش،خيلي ها را گرفت! محمد محسني مشاور رسانه حوزه استاندار فارس وقتي گفت و گوي ما را با رزمنده ديروز، در شاخه طوبي منتشر کرد ترکش آن به سيد محمود موسوي مشاور اجرايي استاندار هم رسيد تا قصه غربت بچه هاي جنگ در استانداري هم «فهميده» شود!
ديدار با مردي که تقريبا تمام سال هاي جنگ را در جبهه بوده و به وضوح مي شد عطر دلنشين شهدا را از او استشمام کرد نه براي من که براي ياران استاندار فارس هم آرامبخش بود.
ابتدا «سيد محمود موسوي» مشاور اجرايي استاندار فارس لب به سخن مي گشايد و با صدايي که مي شود بغض را از ميان آن شنيد، مي گويد: گاهي وقت ها غرق در مسائل روزمره مي شويم و فراموش مي کنيم که در دهه ۶۰سرافرازاني بودند که امروز بايد به آنها لقب شهيد زنده بدهيم. کساني چون «اکبر شريعت» که با سابقه ۱۰۰ ماه رزمندگي هيچکس درجه و نشان نظامي اش را نمي داند.
مصاحبه او را که در مجله شاخه طوبي خواندم هنوز در گوش و سر و مغزم طنين مي افکند و امروز خوشحالم که به ديدار يکي از اسطوره هاي سال هاي دفاع مقدس آمده ام و خدا را شاکرم که در اين ديدار حامل خبري خوش براي مردي باشم که هنوز آرزويش را در سکوت پر از بغضش به وضوح مي تواني ببيني.
"موسوي" وقتي از شريعت سئوال مي کند : غير از آرزوي رفتن به کربلا چه آرزو و يا مشکل ديگري دارد، با سکوت طولاني شريعت مواجه مي شود. گويا او مي خواست با سکوتش به حال قهرمان دشت کربلا گريه کند!
نگاهش را به قاب عکس همسر مرحومش مي اندازد و باز هم سکوت مي کند!گويي زيستن، بي زيارت مولايش حسين (ع)برايش دشوار بود! مشاور استاندار مي پرسد چرا حرف نمي زني مرد خدا و شريعت سکوتش را مي شکند و کوتاه مي گويد: سال هاست قرص مي خورم که حرف نزنم!
جمع به من نگاه مي کنند و مي گويند : با توان کمي که از اين رزمنده باقي مانده و اصرار بر سکوتي که دارد چگونه آن مصاحبه زيبا را گرفتي؟ واقعا مصاحبه با او کار خيلي سختي است!
تلاش جمع براي به حرف درآوردن «شريعت» خيلي نتيجه بخش نيست و او فقط به تشکر از جمع بسنده مي کند. مشاور استاندار اصرار دارد که بپرسد آيا «اکبر شريعت» جانباز است يا نه و او خيلي مختصر پاسخ مي دهد: ترکش زياد در بدنم دارم اما نرفته ام براي جانبازي پرونده سازي کنم!
وقتي مسئوليتش در جبهه را از او سئوال مي کنيم مي گويد همه سال هاي جنگ را پرسنل توپخانه در مرکز هدايت آتش بوده است!
سيد محمود موسوي بازهم از مشکلات شريعت مي پرسد و او با همان صداقت سکوتش، چند کلامي گفت و دوباره باز هم سکوت معنا دارش بر سرت آوار مي شود!
مشاور استاندار وقتي سکوت ادامه دار و پر از فرياد خواننده نواي ماندگار کربلا کربلا ما داريم مي آئيم را مي بيند ترجيح مي دهد او را با خودش تنها بگذارد قبل از خداحافظي اما نويد سفر به کربلا و نيز زيارت امام رضا(ع) را به شريعت مي دهد نا او با لبخندي که بر پهناي صورتش هويداست بگويد:از لطف شما متشکرم و اجرتان با ابا عبدالله.
"موسوي" اما به اين هم بسنده نمي کند و به نمايندگي از استاندار مي گويد: بنياد جانبازان را موظف مي کنيم پيگير پرونده جانبازي و درماني ات شود. او همچنين از ابراز علاقه استاندار فارس، براي ملاقات با اين رزمنده خبر داد و اعلام کرد استاندار در اولين فرصت شريعت را ديدار و به مشکلاتش رسيدگي خواهد کرد.
"صمداني" فرماندار و از مديران دوره اصلاحات در استان فارس نيز در اين ديدار مشاور اجرايي استاندار را همراهي مي کرد.
او نيز در سخناني کوتاه خوشحال از اينکه توفيق پيدا کرده است به زيارت يادگاران دفاع مقدس بيايد،مي گويد: ديدار با امثال شريعت براي من بازگشت به تاريخ است. به روزهاي عشق و حماسه. روزهايي که راه قدس از کربلا مي گذشت و کربلا پايتخت عشق چه واژه غريبي بود! بخصوص براي هم نسلان ما که روياي شبانه شان بوسه بر ضريح امام آزادگان بود.
وقت رفتن است و مي خواهيم از «شريعت» خداحافظي کنيم ؛ "محمد امين جعفري" نويسنده و شاعر که همراه با من زودتر از ياران استاندار به ديدار «شريعت» آمده بود،يادآور مي شود: قبل از آمدن دوستان، «شريعت» از قيمت کولر گازي سئوال کرده است . "موسوي" از او مي پرسد: بدگرما هستي ؟شريعت مي گويد: خيلي اصلا طاقت گرما را ندارم…
مشاور اجرايي استاندار فارس بلافاصله قول يک دستگاه کولر گازي به او را مي دهد و وقت رفتن هم نگاهي به فيوز برق او در حياطش مي اندازد و مي گويد: اين فيوز براي کولر گازي جواب نمي دهد بايد عوض شود….
از خانه شريعت بيرون مي زنيم همه حس خوبي دارند. از امام محمد باقر (ع) نقل شده است که ايشان فرموده اند: «… هيچ عبادتي نزد خدا از داخل کردن سرور و خوشحالي بر مومن محبوب تر نيست.» و در حديثي ديگر فرموده اند: «خداوند به حضرت موسي وحي فرمود: اي موسي! من بندگاني دارم که بهشت را برايشان مباح مي کنم و ايشان را در بهشت حاکم و مختار مي نمايم. پس موسي گفت: پروردگارا! ايشان که فرمودي چه گروهي هستند؟ حق تعالي فرمود: اين ها گروهي هستند که دل برادر مومن خود را شاد و خوشحال نموده اند!»
يادآور مي شود هزينه سفر به کربلا و مشهد مقدس اکبر شريعت را مسئوول يکي از موسسه هاي اعتباري که نخواست نامش فاش شود تقبل کرده است.
ساعتي پس از ديدار، مشاور رسانه حوزه استاندار به تلفن همراهم زنگ مي زند و مي گويد: ياسايي فرد دبير جبهه تدبير و توسعه ايران اسلامي که در اين ديدار همراهمان بود خريد کولر گازي را عهده دار شد و اظهار اميدواري کرد توانسته باشد هرچند کوتاه اما لبخند را بر لبان اين رزمنده باسابقه جبهه ها بنشاند. محسني به خواهش ياسايي فرد از من مي خواهد نامي از او در گزارشم نبرم اما وقتي آيه «ان احسنتم ، احسنتم لانفسکم» را در ذهنم مرور مي کنم به خودم اين جسارت را مي دهم تا با ياد کردن از کار خير او ديگران را نيز تشويق به اين کار کنم و ياد آور شوم که اگر «نيکي کنيد، به خودتان نيکي کرده ايد.»