ايشان اعتقاد تقلیدی را جایز نمیدانند و ادامه میدهند: «چنین اعتقادی به درد نمیخورد. اعتقاد که بنیان وجود آدمی است باید با تحقیق بهدست بیاید».
آنقدر هم که فکر میکنیم زندگیِ آرام و باصفا دور از دسترس نیست. کافی است برای رسیدن به يك زندگی زیبا و دلنشین، قوانین و رفتارهایی را رعایت کنیم اما این قوانین را از کجا باید بهدست آورد؟ اصلا از چه کسی باید شنید که دل را چگونه آرام کنیم و متواضعانه حرفهایش را بپذیریم. البته در همین شهر تهران جلسات اخلاقی بسیاری بهصورت هفتگی برگزار میشود که میتوان در این کلاسها از اساتید بزرگ، درسهای آموزندهای یاد گرفت.
به جلسه استاد اخلاق، آیتالله محمدعلی جاودان رفتهایم که در محدوده مرکزی شهر تهران تشکیل میشود. آیتالله جاودان از محضر علمایی چون علامه عسكری، آیتالله مجتهدیتهرانی وآیتالله حقشناس بهره برده است. برای آشنایی بیشتر از حال و هوای مکتبخانه اخلاق آیتالله جاودان، شب جمعه به مجتمع سادات موسوی رفتیم و چندساعتی از محضر ايشان بهره بردیم.
میدان شهدا را که بهسمت خیابان ۱۷شهریور بروید، دیگر لازم نیست بهدنبال پیدا کردن محل برگزاری جلسه اخلاق، پلاک خانهها را یکییکی بخوانید؛ چون رفتوآمد جوانان در انتهای خیابان آنقدر زیاد است که بهراحتی میتوانید مجتمع آموزشی سادات موسوي را پیدا کنید. صدای اذان که از داخل دبیرستان بلند میشود؛ آن هم زمانی که همه مدرسهها تعطیل هستند برای بعضیها چندان عادی نیست. برای همین با تعجب پرسوجو میکنند اینجا چه خبر است. گاهی اوقات برای ارضای حس کنجکاویشان وارد مجتمع میشوند اما همان یک جلسه کافی است که آنها را پای ثابت منبر حاجآقا کند.
قد قامت الصلاه...اتومبیلها خیلی منظم در حیات بزرگ مدرسه پارک شدهاند و وسط آن بساط چای برپاست ولی کسی را اطراف سماور و کتریهای بزرگ نمیبینید. کافی است سرتان را برگردانید تا متوجه شوید که بیشترشان در حال وضو گرفتن هستند تا خودشان را به نماز جماعت مغرب برسانند. صدای اذان تمام فضا را پر کرده. نمازخانه مدرسه کمکم پر میشود و چند دقیقه بعد، «قد قامت الصلاه»، «قد قامت الصلاه». جوانان پشت سر حاجآقاي باصفايی صف بستهاند و هر لحظه تعدادشان بیشتر میشود. حاجآقا تکبیر را میگویند: «الله اکبر». سکوت عجیبی همه مدرسه را پر میکند. دیگر خبری از شلوغی و هیاهوی شهر نیست. هیچ بینظمیاي دیده نمیشود و همه یکرنگ و یکصدا سر به سجده میگذارند. حاجآقا نماز را با طمانینه به پایان میرسانند و جوانی با صدای سوزناک، دعاهای بعد از نماز را میخواند.
زیارت آل یاسینتمامي برنامههاي جلسه از قبل پیشبینی شدهاند. حتی تعدادی صندلی پلاستیکی کنار دیوار برای ریشسفیدها گذاشتهاند تا افرادی که نمیتوانند روی زمین بنشینند از اين بابت مشکلی نداشته باشند.
حاجآقا روی یکی از صندلیها رو به قبله مینشینند. مثل اینکه همه آمادهاند اول مجلس مرد بزرگی را زیارت کنند. صدای مناجاتخوان بالا میرود: «سلام علی آل یاسین».
انگار دیگر همه آماده شدهاند که خدا با آنها حرف بزند. خدا با یک سوره با این جمع حرف میزند. حاجآقا جاودان هم میگویند: «جوانان سرشان شلوغ است و وقت نمیکنند قرآن بخوانند اما اینجا بهانه خوبی است كه همه با هم قرآن بخوانیم».
این جمله از شوخیهايی است که گاهی اوقات آیتالله جاودان با جوانان میکند. قرائت قرآن که تمام میشود، حاجآقا بلند میشوند و روی صندلی روبهروي مخاطبان مينشینند. با بلند شدن ايشان همه از جا بلند میشوند اما مبصری نیست که برپا بگوید. انگار دل تکتک افراد حاضر در مجلس فتوا میدهد باید به بزرگی که اخلاق ائمه را دارد احترام بگذارند.
خیلی خستهتان نمیکنمبخش اول سخنان حاجآقا جاودان که بیشباهت به آیتالله حقشناس نیست، پرسش و پاسخ از توضیحالمسائل است و امشب به اذان و اقامه اختصاص دارد. از شما چه پنهان تاکنون به این اندازه جایگاه اذان و اقامه را درک نکرده بودم. حاجآقا با لحنی که بسيار شبیه آیتالله حقشناس است، نظرات برخی از علما را در خصوص سوالات جوانان با لبخند پاسخ میدهند تا اینکه زمان سخنرانیشان فرامیرسد. خودمان را برای یک منبر طولانی آماده کرده بودیم. ساعت ۱۵:۹دقیقه است که حاجآقا به آرامی میگویند: «خیلی خستهتان نمیکنم. چند جمله از امام صادق(ع) بگویم، که دیروز هم سالگرد شهادتشان بود. تا ساعت ۱۰ تمام میکنیم. امروز میخواهم کمی بیشتر در خدمت ائمه باشیم».
بهخوبی متوجه منظور ايشان میشویم. حاجآقا میخواهند وقت بیشتر مجلس را به روضه اختصاص دهد؛ آخر سالگرد پایهگذار مذهب جعفری است.
اخلاق و کردار آدمیحاجآقا ادامه میدهند و صحبتهایشان تکلیف جوانان را در جامعه مشخص میکند. نباید بیتفاوت باشیم. این مطلب از اشارههای رندانهاش به مسائل سیاسی و اوضاع فرهنگی جامعه امروز خبر دارد. ايشان جریانات انحرافی را میشناسند و برخورد امام معصوم را در برابر آن شرح میدهند و برای اینکه مجلس را به نام استادشان مزین کنند، یکی از خاطراتشان با آیتالله حقشناس را تعریف میکنند. اینکه ایشان تا چه اندازه با تقوایی که داشتند میتوانستند از دلها خبر بدهند، سخنان کوتاهشان را حول موضوع ساختمان وجود آدمی در آخرت پیش میبرند و تاکید میکنند: «ساختمان وجود آدمی را در آخرت، اعتقادات، اخلاقیات، عمل و کردارش تشکیل میدهد».
ايشان اعتقاد تقلیدی را جایز نمیدانند و ادامه میدهند: «چنین اعتقادی به درد نمیخورد. اعتقاد که بنیان وجود آدمی است باید با تحقیق بهدست بیاید».
ايشان بعد از توصیف چنین اعتقادی که یکی از آن اعتقاد و شناخت به امام معصوم است، وظیفه امام را حداقلی و حداکثری میخوانند و حداقل وظیفه امام را مقابله با جریانات انحرافی در جامعه توصیف میکنند. حاجآقا در حالی که همه منتظر بودیم، حداکثر وظیفه امام را هم بدانیم، بحث را به جلسه آینده موکول میکنند.
دیگر اثری از خجالت کشیدن از بغل دستیتان را ندارید و کمی که گذشت، فضا گرمتر میشود. صدای ناله از هر سمت نمازخانه بهگوش میرسد. همان مناجاتخوان این بار روضه میخواند و آیتالله محمدعلی جاودن همراه با جوانان و ریشسفیدهای مجلس، چشمهایش را برای روضه اباعبدالله الحسین(ع) وقف میکند.
چگونه به مجلس آیتالله جاودان برویم؟مجلس آیتالله جاودان علاوه بر عصر پنجشنبه، روزهای دیگر هفته هم برگزار میشود. بهترین کار ممکن برای کسب اطلاعات بیشتر در این زمینه، سایت اینترنتی حاجآقا به نشانی
www.javedan ir است.
برای چه به جلسه برویم؟بسياری از پامنبرهایی آیتالله جاودان افرادی هستند که بهصورت خانوادگی به آنجا میآیند؛ بهویژه زن و شوهرهای جوان که ذوق و شوق خاصی هم دارند. آقایی که بههمراه پسر پنجسالهاش در برنامه حضور دارد، میگوید:«یک هفته درگیر روزمرگی زندگی و کار هستیم و نیاز داریم یکی از روزهای هفته از نظر معنوی شارژ شویم تا بتوانیم در برابر سختیهای زندگی دوام بیاوریم».
علی زاهدی در پاسخ به این سوال که چرا به این جلسه میآید، میگوید: «جلسه حاجآقا یکی از بهترین گزینههاست. ایشان علاوه بر اینکه نکات اخلاقی خوبی میگویند، راه خلاصی از موانع و مشکلات را هم آموزش میدهند؛ آن هم با راه حلهای دینی که مورد تاييد قرآن و ائمه(علیهمالسلام) است. ايشان همچنین سعی نمیکنند با گفتن مطالب جالب بستهبندی شده عرفانی که امروز مد شده است بازارگرمی کنند».
او برای هر یک از جوانان چه مجرد و چه متاهل پیشنهاد میکند حتما در این جلسه شرکت کنند؛ بهویژه افرادی که تازه تشکیل زندگی دادهاند.
نزدیک یکی از جوانانی که معلوم است دوستان بسیاری در بین پامنبریهای حاجآقا دارد میرویم و دلیل حضورش را در جلسه میپرسيم؛« نمیدانم چه بگویم. فقط میدانم هر کسی شیرینی چنین جایی را نچشد، درکش نمیکند؛ این را حاجآقا هم میگویند. باید در دهان آدم مزه کند. اگر مزه کرد تمام است».