حضور امام حسين(ع) در کتابهاي درسی کمرنگ است
28 مرداد 1387 ساعت 10:53
بررسی جايگاه امام حسين(ع)، واقعه عاشورا و ساير وقايع مرتبط با اين امام بزرگوار در کتابهای درسی را از دو منظر میتوان نگريست. نخست آنکه اين جایگاه را با توجه به اشارات مستقيمی که به زندگی، شخصيت و حوادث پيامون ايشان صورت گرفته بسنجيم و ديگر آنکه علاوه بر اين، مباحثی را نيز در نظر بگیریم که هرچند نامی از امام حسين(ع) نبرده است، اما در واقع حاوی نکاتی پيرامون ويژگیها و فضائل آن بزرگوار است.
به گزارش خيمه، البته باید دانست که این بررسیها با درنظر گرفتن فاکتورهای دیگری از جمله حجم کتاب، زمان حضور دانشآموز در مدارس و میزان بهرهمندی وزارت آموزش و پرورش از امکانات موردنیاز برای آموزش قابل ارزیابی است.
در این مجال ضمن گفتوگو با چند نفر از مسئولان سازمان تهیه و برنامهریزی کتابهاي درسی، نظر آنها را درباره حضور کیفی و کمی امام حسین(ع) در این سه مقطع تحصیلی جویا شدیم.
* حسین سوزنچی، کارشناسمسئول گروه درسی دینی و قرآن معتقد است صحبت از امام حسین(ع) در دل بحث امامت مطرح میشود و این بحث نیز به فراخور مخاطب در تمام مقاطع وجود دارد.
وی با بیان اینکه در مقطع ابتدایی بیشتر معرفی امامان و شخصیت آنها از راه ارتباط عاطفی مدنظر است، گفت:«در دوره راهنمایی، حالت بینابین معرفی شخصیت و اثبات امامت بیان میشود و در مقطع دبیرستان نیز فضای اصلی کتب دینی اثبات امامت است.»
سوزنچی افزود: «در مورد امام حسین(ع)، یک بعد زندگی ایشان مسئله امامت است و باید به مسائل دیگری نظیر امر به معروف و نهی از منکر و نماز نیز توجه کرد که اینگونه مباحث در کتابهاي درسی آورده شده است.»
وی به بررسی میزان درسهاي پرداخته شده به امام حسین(ع)، واقعه عاشورا و حوادث مرتبط با آن در کتابهاي درسی دینی اول ابتدایی تا سوم نظری پرداخت و گفت: «در کتابهای دوم و سوم پایه تحصیلی ابتدایی، به ترتیب از 23 و 28 درس، 2 و5 درس به امام حسین(ع) پرداخته است و در کتابهای اول، چهارم و پنجم هم بحثی از ایشان نشده، زیرا به دلیل محدودیت حجم کتاب، نمیتوان در همه سالها به بحث درباره همه امامان بپردازیم؛ هرچند بنای ما این بوده است که در کتاب دینی هر سال، دو امام معرفی شوند هرچند که در برخی سالها این میزان بیشتر یا کمتر نیز شده است.»
مسئول گروه دینی و قرآن کتب درسی درباره کتابهای دوره راهنمایی گفت:«در سال اول و سوم مقطع راهنمایی، به ترتیب از 22 و 20 درس ، در هر سال در یک درس در خصوص امام حسین(ع) سخن گفته شده است و در کتاب سال دوم نیز اشاره ای به ایشان نشده است.»
وی تصریح کرد: «در نسخه جدید کتاب دینی سال اول دوره راهنمایی که امسال اولین سال آزمایشی خود را گذراند، از مجموع 17 درس در سه درس درباره این شخصیت بزرگوار مطلب آمده است.»
سوزنچی گفت: «در سال اول دوره دبیرستان نیز از امام حسین(ع) مطلبی نداریم، اما در سال دوم، سه درس از 16 درس کتاب دینی و در سال سوم هم که به طور مشخص به بحث امامت و اثبات آن پرداخته، در یک درس مطالبی درخصوص ایشان آورده شده است.»
وی همچنین اظهار داشت:«راهنمای برنامه درسی که سیر کلان کار را مشخص میکند، هشت موضوع کلی برای درس تعلیمات دینی در نظر گرفته است و درآن مشخص شده که به هرکدام از این موضوعات در چه سالی و در چه حدی اشاره شود که البته این میزان باید با دوساعت در هفته بودن این درس برای دانشآموزان انطباق داشته باشد.»
مسئول گروه دینی و قرآن گفت:«کارنامه ما در این مرحله و با توجه به همین میزان مطالب موجود درباره امام حسین(ع) در کتابهای درسی قابل دفاع است، زیرا با دو ساعت در هفته، بیشتر از این نمیتوان چیزی به دانشآموز آموزش داد و در حال حاضر نیز بهرغم تقاضای ما برای اضافه کردن ساعات اختصاص یافته به درس دینی، این امکان بوجود نیامده است.»
وی درباره سطح آگاهیهای دینی که برای دانشآموزان در پایان دوره متوسطه در نظر گرفته شده و اینکه آیا دانشآموزان به آن سطح میرسند یا خیر، اظهار داشت: «بیش از 50 درصد شعارهایی که شورای عالی آموزش و پرورش به عنوان هدف طراحی کرده است، دینی است تا یک دانشآموز فارغالتحصیل در سطح خاصی از اخلاقیات و آگاهیهای دینی قرار داشته باشد. اما این در حالیست که تنها یکبیستم زمان دانشآموز در مدارس به درس دینی اختصاص یافته است و طبیعی است که این دو با یکدیگر متناسب نیستند و فاصله زیادی با هم دارند.»
وي در عين حال تاكيد كرد:«اما به گمان من با حجمی که کتابهای درسی ما دارند، مطالب راجع به امام حسین(ع) کفایت میکند، هرچند به طور مکرر به ما اعتراض میشود که چرا راجع به فلان بحث دینی در کتابها سخنی آورده نشده است، اما محدودیت زمانی و حجم مطالب، به ما اجازه بیشتر کردن مطالب موجود را نمیدهد.
* محمدمهدی اعتصامی، مسئول سابق گروه دینی و قرآن نیز معتقد است درباره آموزههای امام حسینی در کتابهای ما هنوز حق مطلب به درستی ادا نشده است و تا رسیدن به ایدهآلها در این زمینه فاصلههایی وجود دارد.
وی در مورد جایگاه امام حسین(ع) در کتابهای درسی گفت:«غیر از کتابهای دینی در سایر کتابهاي درسی نظیر زبان و ادبیات فارسی، تاریخ و مطالعات اجتماعی نیز به نحو موضوعی به مباحثی از قبیل امامت یا به طور مشخص تر امام حسین(ع) و قیام عاشورا پرداخته شده است، اما در اینجا موضوع از اهمیت بیشتری برخوردار است تا شخص.»
وی افزود:«در این کتابها ما از طریق موضوع وارد مباحث شخصی میشویم و این کار نیز با توجه به برجستگیهای تاریخی و رویکردهای تاریخی زندگی امامان صورت میگیرد و در انتخاب مثالها و نمونهها، این مسئله را مدنظر قرار میدهیم.»
اعتصامی در توضیح سخن خود گفت:«با توجه به شهرت امامی در زمینهای و همچنین زمینههای اجتماعی و مسائلی که در مورد هرکدام از ائمه بیشتر جلوه میکند، از آنها سخن گفته میشود. مثلا وقتی صحبت از آینده تاریخ میشود، بحث امام زمان(عج) محوریت پیدا میکند و یا در بحث امر به معروف و نهی از منکر، امام حسین(ع) جلوه میکند و در بحث عدالت و مساوات نیز از حضرت علی (ع) مثالهایی آورده میشود.»
وی گفت:«علاوه بر در نظر گرفتن این نکات، امامانی همچون حضرت علی(ع)، امام حسین(ع) و امام رضا(ع) به دلیل حوادث مهمی که برای ایشان اتفاق افتاده و فرهنگ مابه صورت ویژهای متاثر از ایشان است، توجه ویژه در کتابهاي درسی را میطلبند، زیرا این ائمه معصومین فرهنگ تشیع ما را تحتتاثیر خود قرار داده اند و از آنجا که منابع مکتوب درمورد آنها نیز بیشتر است، جای بیشتری برای پرداخت در کتابهاي درسی دارند.»
مسئول گروه فلسفه در خصوص اشاره مستقیم یا غیرمستقیم به امامان در کتابهای درسی گفت:«در کتابهای ما بحث کردن راجع به مستقیم یا غیرمستقیم بودن مطالب موضوعیت ندارد. مثلا اینکه درس ما درباره امام حسین(ع) باشد یا اینکه درباره شجاعت باشد ولی در متن آن به امام حسین(ع) نیز اشاره شود را نمیتوان در دو گروه مستقیم و غیرمستقیم تقسیمبندی کرد، اما میتوان گفت در حوزه اخلاقیات و اجتماعیات رویکرد ما غیرمستقیم است و در حوزه تاریخ نگاه مستقیم به ائمه معصومین داریم.»
وی تصریح کرد:«این نوع پرداخت مطالب باعث میشود استخراج آن مشکل شود و معمولا در آماری که تهیه میشود نیز از مواردی که بحث درباره امامان شده است، اما مستقیما اسم آن بزرگواران نیامده است، غفلت میشود.»
وی درباره میزان آگاهیهای دینی که دانشآموزان در پایان دوره متوسطه به آن دست پیدا میکنند، گفت: «برای تالیف هر کتاب یک برنامه وجود دارد و در آنجا توضیح داده میشود که راجع به چه موضوعاتی در کتابها صحبت شود که این موضوعات با مراجعه کارشناسان به قرآن و سیره استخراج میشود. اما در نهایت میزان پرداختن به هرکدام از این موضوعات و حجم مطالب با توجه به ظرفی که در اختیار ماست سنجیده میشود، زیرا حجم مطالب باید با 2 ساعت در هفته ای که به درس دینی دانشآموزان اختصاص یافته، هماهنگ باشد.
وی افزود: «توجه به این مسئله در نهایت باعث خواهد شد که برخی موضوعات در کتابهاي درسی مطرح نشود و به برخی موضوعات نیز در حد مختصری اشاره شود.»
اعتصامی با بیان اینکه معتقدیم ظرف ما برای تکمیل اطلاعات دینی دانشآموزان به هیچ وجه کافی نیست، گفت:«در پایان دوره متوسطه ما به 70 تا 80 درصد از اهداف خود در ارتباط با آگاهیهای دینی دانشآموزان دست پیدا میکنیم و عواملی چون کلاس درس، تواناییهای معلم و شرایط اجتماعی خود دانشآموز در این نتیجه بسیار موثر است.»
وی درباره سطح کیفی و کمی آموزههای امام حسینی در کتابهاي درسی گفت:«هنوز حق مطلب در این زمینه ادا نشده است و تا رسیدن به ایدهآلهای خود فاصله داریم و لذا نمیتوانیم بگوییم که به فراخور اهمیت واقعه کربلا، در کتابهاي درسی ما به آن پرداخته شده است، اما باید دانست که علت این مساله محدود بودن حجم و محتوای کتابهاي درسی است.»
در ادمه این بحث با محمدعلی جمالیفر، معاون متوسطه دفتر تالیف و برنامهریزی کتب درسی که تحقیقی نیز درباره جایگاه امام حسین(ع) در کتابهاي درسی داشته است، گفتوگو کردیم:
* نقش و جایگاه امام حسین (ع) در کتابهاي درسی مقاطع مختلف ابتدایی، راهنمایی و دبیرستان را چگونه ارزیابی میکنید؟
من قبل از اینکه به این سوال پاسخ بدهم باید راجع به کتاب درسی و نقش و جایگاه آن صحبت کنم، چرا که میتوان از کتاب درسی با عنوان سند رسمی نام برد که در چهرهپردازی فرهنگی یک جامعه و کشور نقش دارد، زیرا کتاب درسی گستره وسیعی دارد و هر ساله به میزان قابلتوجهی منتشر میشود و همه دانشآموزان موظفند که آن را بخوانند و امتحان بدهند. کتاب درسی از جهت انتقال ارزشها در فرهنگ جامعه ظرفیت مشخصی دارد، زیرا بر اساس یک برنامه درسی تهیه میشود و آن نیز متاثر از اهداف تعلیم وتربیت است. برنامه درسی نیز دارای چند عنصر است که مهترین آن «هدف» است و در تعیین این هدف چند عامل نقش دارند که یکی از آنها ارزشها وفلسفه اجتماعی جامعه است، یعنی آن فرهنگی که مردم یک جامعه و یک کشور به آن اعتقاد دارند و مطالبی در کتابهای درسی وجود دارد.
فرهنگ اسلامی هم در جامعه ما نقش مهمی دارد که دارای مولفههای خاص خودش است و جایگاه ائمه بهويژه حضرت امام حسین (ع) نقش برجسته و ویژهای در آن دارد.
کتاب درسی زمینه مناسبی برای انتقال ارزشها دارد. در همه کشورها هم از کتاب درسی به عنوان ابزار برای انتقال فرهنگها و ارزشهای مورد توجه و مورد قبول جامعه استفاده میکنند و معمولا یک بعد مهم تربیتی کتاب درسی معرفی الگوهاست.
اگر ما معتقدیم یک متن درسی میتواند الگو معرفی کند باید جایگاه پیامبر و ائمه معصومین به عنوان برترین الگوهای تربیتی در کتابهاي درسی ما پررنگ باشد. مثلا در کشورهای دیگر میبینیم که شخصیتهای علمی و فرهنگی و فرهیختگان خود رادر کتابهاي درسی معرفی میکنند، زیرا هم از نظر هویتسازی در جامعه نقش دارد و هم از این جهت که اینها به عنوان الگو مطرح شوند.
* شما تحقیقی در خصوص نقش و جایگاه پیامبر و ائمه اطهار در کتابهاي درسی داشتهاید. راجع به نتایج این تحقیق بگویید؟
از آنجا که کتابهاي درسی محمل بسیار خوبی برای انتقال ارزشهای اسلامی است ما خواستهایم ببینیم که جایگاه ائمه در آن به چه صورت است و بر همین اساس کتابهای درسی سال 85-86 را از اول ابتدایی تا پایان دوره نظری بر اساس سه متغیر «خاطره»، «شرح زندگی» و «حدیث»مورد برسی قرار دادیم.
البته برخی از دوستان معتقد بودند که در بعضی مواقع در کتاب درسی مصادیقی راجع به ائمه آورده شده، اما اسمی از خود آنها آورده نشده است، اما نظر من این بود که در بسیاری از مواقع این مصادیق بدون ذکر نام در وجه قالب کتابهاي درسی وجود دارد، اما در تحقیق به طور عمدي اسم ائمه را دنبال میکردم، زیرا ما وقتی میخواهیم در کتابهاي درسی به دنبال جای پای فرهنگ امام حسینی و عاشورایی باشیم توجه به اینکه در چه اندازه ای از نام شریف ایشان استفاده شده، مهم است. هدف ما در این تحقیق آن بود که در کتابهای درسی جمهوری اسلامی که قاعدتا باید بر اساس آرمانهای اسلامی باشد، به بهترین الگوهای تربیتی در چه حدی پرداخته است که نتیجه بر آن شد که جا دارد بیشتر از این، درباره ائمه در قالب این سه متغیر و یا متغیر های دیگر مطلب آورده شود تا آن نقش الگویی را ایفا کنند البته باید حجم مطالب ،طیف مخاطبان ومحتوا در کتب درسی را نیز در نظر گرفت.
* با توجه به میزان وقت و حجم کتابهاي درسی، میزان پرداخت به امام حسین (ع) را در چه حد میبینید؟
با توجه به همین محدودیتها باز هم جا دارد که بیشتر به ایشان پرداخته شود. من وقتی تحقیق را به دفتر تدوین کتب ارائه کردم آنها هم اذعان داشتند که لازم است بیشتر به این مساله توجه شود تا بتوان از این ظرافتها و سرمایه عظیم فرهنگی بیشتر و بهتر استفاده شود، هر چند که نتایج این تحقیق فقط راجع به جایگاه کنونی ما صحبت میکند و اکنون نمیتوان درباره کم و یا زیاد بودن آن نظر داد و قضاوت کرد، اما من معتقدم که بیشتر از این میتوانیم در جهت تقویت فرهنگ عاشورایی و امام حسینی حرکت کنیم، حتی اگر لازم نباشد که حتما نامی از امام حسین(ع) برده شود.
با این وجود، هدف تحقیقی که انجام شد این بود که همکاران ما در مجموعه سازمان و دفتر تالیف نسبت به این مساله توجه بیشتری داشته باشند و در مسیری که طی میکنیم از این فرهنگ و سرمایه غنی استفاده بهتری داشته باشیم، زیرا اگر معتقدیم بچهها در این دورهها حالت الگوپذیری دارند، معرفی و تبیین خوب امامان میتواند به آنها سپر فرهنگی مصونیت فرهنگی در مقابل سایر الگوهای زمینی بدهد، اکنون قضاوت راجع به کمبود مطالب در مورد ائمه در کتب درسی دشوار است، اما به نظر من این میزان کافی نیست و باید بیشتر از این به آنها پرداخته شود.
* همین اندازه مطالب را از لحاظ کیفی چگونه ارزیابی میکنید ؟
به نظر من مطالب موجود از لحاظ کیفی مطلوب است، اما جای کار بیشتری هم دارد.
* به نظر شما لحن این مطالب باید به صورت مستقیم باشد یا غیرمستقیم و کدام یک را دارای تاثیر بیشتری میدانید ؟
مطالب باید مجموعه ای آمیخته از روش مستقیم و غیرمستقیم باشد که استفاده از هر کدام از این روشها نیز بستگی دارد به خاصیت تربیتپذیری بچهها از ابتدایی تا دبیرستان.
اینکه ما در کتابهای درسی اسم امام حسین(ع)را بیاوریم، با توجه به اینکه مردم در جامعه ما، با اسم امام حسین(ع) بیگانه نیستند به ما کمک میکند بتوانیم به اطلاعات او جهت بدهیم تا دانشآموز هر چه بزرگتر میشود، بر اساس قدرت شناخت و درکش بتواند از آن پیشینه و آگاهی که در مرحله اول داشت، استفاده کرده و جوهر حرکت امام حسین(ع) شخصیت واقعی او و درسهایی که به ما داده است، فراگیرد؛ لذا اشکالی ندارد که ما از نظر کمی هم اسم ایشان را در کتابهای درسی افزایش دهیم.
* برای پایان دوره دانشآموزی رسیدن به چه سطحی از آگاهیهای دینی مد نظر است و آیا با توجه به درسها و کتابهايي که اكنون وجود دارد دانشآموز به آن سطح میرسد یا خیر؟
قضاوت کردن درباره این موضوع دشوار است، زیرا یک امر کیفی را که به تدریج باید در رفتار متجلی شود نمیتوان به صورت کمی ارزیابی کرد.
* اینکه در طول هفته 2ساعت برای درس دینی اختصاص یافته برای آنکه دانش آموز همه چیزهایی را که در بخش دینی لازم است یاد بگیرد، کافیست یا خیر؟
پرسش دشواری است، اما با توجه به تنوع مطالب و نیازهایی که دانشآموزان دارند و اطلاعاتی که باید به دست آورند، فعلا این حجم از این مطالب وجود دارد، اما نمیتوان اطلاعات مدرسهای را به صورت مجزا سنجش کرد.
جدول زیر نتایج تحقیق «جمالی فر»،معاون متوسطه را درباره میزان پرداختن کتابهاي درسی به امام حسین (ع)در سال 86-85 از پایه اول ابتدایی تا سوم نظری را نشان میدهد.
این آمار نشان میدهد که در مجموع از کل حجم صفحات کتابهای درسی در دورههای ابتدایی، راهنمایی و متوسطه به ترتیب 5/0، 17/0، 27/0 درصد به ذکر حدیث ،خاطره و شرح زندگی از حضرت امام حسین(ع) اختصاص یافته است.
کد مطلب: 2520
آدرس مطلب: https://www.armaneheyat.ir/article/2520/حضور-امام-حسين-ع-کتاب-هاي-درسی-کمرنگ