روند سریالسازی ویژه ماه رمضان از ۱۴ سال پیش در تلویزیون ایران آغاز شده و از دورهای که بیشتر آثار اجتماعی و بعدها ماورایی با تمرکز بر مسایل دینی روی آنتن میرفت به آثار طنز رسیدهایم.
گرچه معدود سریالهایی در دهههای ۶۰ و ۷۰ همچون «مهمان» (سال ۶۹)، «نیمه پنهان ماه» (سال ۷۲) یا «گردنبند» (سال ۷۶) بودند که در مناسبت ماه مبارک رمضان روی آنتن رفتند، اما همانطور که بارها تکرار شده، پخش سریالهای «گمگشته» به کارگردانی رامبد جوان و مورد استقبال قرار گرفتن آن در کنار پخش همزمان «یادداشتهای کودکی» به کارگردانی پریسا بختآور بود که موتور سریالسازی برای این ماه را روشن کرد و از سال ۸۰ به بعد شاهد پیگیری مستمر این اتفاق بودیم.
به مرور زمان و در دهه ۹۰ نیز به مرحلهای رسیدیم که برای ماه رمضان سال جاری (۹۴) علاوه بر شبکههای سراسری، شبکه برون مرزی چون آی فیلم نیز از بهترینهای عرصه سریالسازی بهره برد و برای ماه رمضان سریال ساخت. البته بماند که به دلیل ترافیک جدول پخش رمضانی این تصمیم گرفته شد که سریال «تنهایی لیلا» بعدها روی آنتن برود. با این حال ماراتن جدی در این ایام برپا است.
روی کار آمدن سریالهای طنز، اجتماعی و ماورایی!در ۱۴ سالی که از تاریخچه سریالسازی مختص رمضان در تلویزیون میگذرد، کارگردانهای مختلفی پای کار آمدهاند و البته ژانرهای گوناگونی نیز تجربه شده است. سریالهای طنز معمولا به خاطر فضای رمضان به جز ایام شبهای قدر هر سال جایگاه ثابتی را در یکی از شبکهها به خود اختصاص دادهاند، مثل آثاری که رضا عطاران تا به حال ساخته است.
پای سریالهای ماورایی هم که طی سالهای مختلف توسط برخی کارگردانها همچون علیرضا افخمی به ماه رمضان باز شده است. سریالهای اجتماعی بعضا تلخ نیز کم و پیش جدول پخش را به خود اختصاص دادهاند.
اما در سالهای اخیر با آغاز دهه ۹۰ بیشتر اینطور احساس میشود که سیما برنامه خاصی برای رمضان ندارد و از مفاهیم یا مضامین خاصی در این ماه حمایت نمیکند. خلاف دهه ۸۰ که در همه سریالها فضای روزه و ماه رمضان احساس میشد، در سالهای اخیر یا سریالها ارتباطی به ماه مبارک نداشتهاند و یا با استفاده از چند المان پیش پا افتاده ظاهری در تلاش برای ربط دادن سریالها به ماه رمضان بودهاند.
با این حال یک تنه نزد قاضی نمیرویم و موضوع مورد نظر را در گفتگو با چند تن از صاحب نظران این حوزه از جمله دو کارگردان، دو منتقد، یک بازیگر و یک تهیهکننده در میان میگذاریم. برای آغاز گزارش بهترین گزینه رامبد جوان است. شاید اگر او سریال «گمگشته» را با بازی آتیلا پسیانی نمیساخت، هیچوقت سریالسازی برای رمضان مثل امروز حالت جدی و ماموریتی به خود نمیگرفت یا آغاز این روند دیرتر رخ میداد.
فکر نمیکردم سریالسازی برای رمضان به یک فرمول تبدیل شودرامبد جوان در این باره به مهر میگوید: آن زمان واقعا فکر نمیکردم چنین اتفاقی بیفتد. نه من نه مهران رسام نه نویسندهها و در مجموع تیمی که این سریال را میساختیم به این موضوع فکر نکرده بودیم. به نظر من کسانی که برنامه میسازند هیچوقت به این نکات فکر نمیکنند بلکه تمام هم و غمشان این است که اثر جذابی بسازند که مخاطب از آن لذت ببرد. ما هم فکر نمیکردم ساخت سریال مناسبتی برای ماه رمضان به یک فرمول و جریان تبدیل بشود و تا به حال ادامه داشته باشد.
وی ادامه میدهد: مهمترین چیز برای من جذابیت بود و خوشحالم و برایم جالب است که تاکنون هنوز برای ماه رمضان سریال ساخته میشود.
این هنرمند درباره فاصله گرفتن سریالهای فعلی از حال و هوای رمضان و امکان پخش هر اثری در این ماه، اظهار میکند: فکر نمیکنم این موضوع ایرادی داشته باشد. همین که کار خوب تولید شود، تماشاچی در برهه زمانی عید یا ماه رمضان زمانی را پای تلویزیون بگذارد و از تماشای اثری لذت ببرد کافی است. مهمترین موضوع تولید کار خوب و استاندارد است.
تولید اثر استاندارد از همه چیز مهمتر استجوان تأکید میکند: البته بنا نیست محتوای آثار کاملا بی ربط با این ماه باشند. همین که برخی مفاهیم یادآوری شود خوب است؛ مفاهیمی چون آرامش، اراده، توجه کردن به دیگران و اینکه انسان باید با رفتارها و افکار بد خود مبارزه کند، اینکه نباید با دهان روزه دروغ بگوییم و... یادآوری این نکات در یک اثر نمایشی بسیار زیبا است اما اگر این اتفاق نیفتاد هم مهم این است که کار استانداردی تولید شود. به ویژه که این روزها آنقدر کارهای خوب کم ساخته میشود که تولیدشان جای تشویق و تبریک دارد، چه بهتر که موارد مفهومی هم به آنها اضافه شود.
مجری و کارگردان «خندوانه» یادآور میشود: ممکن است گاهی سیاستگذاری تلویزیون اینطور باشد که زیاده روی صورت نگیرد بنابراین مسئولان خواستههایشان را در اختیار هنرمند، نویسنده و کارگردان قرار میدهند و به مفاهیم مدنظرشان اشاره میکنند و بعد یک هنرمند در عین حال که تماشاچی از برنامه او لذت میبرد، هیجانزده یا درگیر احساسات میشود و کار او را دنبال میکند، به شکلی ظریف نکاتی را نیز در کار برای توجه او میگنجاند.
وی تصریح میکند: به اعتقاد من همه کارهای خوب هیچوقت سفارشی نبودهاند. ما وقتی سراغ ساخت «گمگشته» رفتیم این موضوع را مدنظر داشتیم که کار جذابی بسازیم، همین. اما خود من اگر همان سریال را امروز تماشا کنم احتمالا اندازه دو جلد کتاب میتوانم از آن ایراد بگیرم. این سریال آن زمان برایم تازگی داشت و خوشبختانه موفق شد تعریف جدیدی را برای برنامهسازی در ایام رمضان ایجاد کند.
انگیزه و دغدغه باشد، نیازی به مدیریت مفاهیم نداریمجوان در پایان میگوید: تصور من این است که همه نویسندهها، کارگردانها، تهیهکنندهها و بازیگران دغدغه دارند و با انگیزه کار میکنند. کارهایی که خوب هستند هم با انگیزه سازندگانش تعریف پیدا میکند. قطعا اگر چنین انگیزه و دغدغهای نباشد، هوشمندی و هنری هم در کار نخواهد بود اما اگر این مسائل با ظرافت کنار هم قرار بگیرند، دیگر نیازی به مدیریت مفهومی و موضوعی نیست. مثل برنامه این روزهای من «خندوانه» که سفارشی نیست و دغدغه همه است. همه میدانیم جامعه نباید شادی را از یاد ببرد.
پس از صحبتهای رامبد جوان، سراغ یک منتقد رفتیم و از عزیزالله حاجی مشهدی منتقد آثار تصویری و مدرس سینما ارزیابیاش درباره سابقه ۱۴ ساله سریال سازی در ماه رمضان را جویا میشویم و از او میپرسیم آیا تلویزیون در این عرصه حرکت صعودی داشته یا نزولی؟
وی میگوید: روند رو به رشد یا نزولی مجموعهسازی در تلویزیون را نمیتوان تنها با تکیه بر پسند و نظر و برآورد شخصی خود مشخص کرد. بی تردید این کار نیاز به یک پژوهش جدی و اساسی دارد تا مشخص شود که برای مثال با توجه به اقبال همگانی بینندگان برنامهها، کدام مجموعه با تماشاگران پرشمارتری همراه شده و یا در مجموع روند مجموعهسازی، به ویژه با تاکید بر مجموعههای مناسبتی، از جمله مناسبت ماه رمضان چه وضعیتی داشته است؟ واقعیت این است که به جز برخی نظر سنجیهای تصادفی و موردی، بعید به نظر میرسد که به طور اصولی و علمی چنین پژوهشی برای ارزیابی روند رشد و تعیین حرکت صعودی یا سیر نزولی این گونه تولیدات صورت گرفته باشد. با این همه، با کمی اغماض، در مجموع این روند را در سایه تجربههایی که در جریان برخی آزمون و خطاها به دست آمده است، میتوان رو به رشد ارزیابی کرد.
شتاب زدگی در آثار رمضانی امر مثبتی نیستاین منتقد درباره تمرکز مدیران و سریالسازان روی این یک ماه از مجموع سال برای رقابت با یکدیگر، اظهار میکند: چنین رقابتهایی اگر به راستی به قصد تولید مجموعهها و برنامههایی با کیفیت بالاتر و همراه با نوآوریها و بدایع قابل اعتنایی همراه باشد، صد البته که میتواند مثبت و سازنده ارزیابی شود، اما در عمل، در اکثر موارد، این رقابتها بیشتر در جهت عقب نیفتادن از یکدیگر بوده و جنبه رفع تکلیف داشته است. یعنی اگر شبکه یک سیما برنامهای برای ماه رمضان را شروع میکرده است، شبکهای دیگر هم برای عقب نماندن از این قافله، به هر قیمتی که شده مجموعهای را برای پخش آماده میساخت. بدیهی است که این گونه فعالیتهای شتابزده را نمیتوان چندان مثبت ارزیابی کرد. مشکل اصلی مدیران و شبکههای مختلف تلویزیون ما نداشتن نقشه راه مشخص و برنامههای مدون دوراندیشانه و آینده نگر است.
از حاجیمشهدی درباره استفاده از ژانرهای مختلفی چون ماورایی، طنز یا اجتماعی در دورههای مختلف میپرسم و او تأکید میکند: موقعیتهای زمانی خاصی مثل ماه رمضان که در عمل بسیاری از آدمها در مقایسه با سایر ایام سال برای حضور در جمع خانواده در مراسم افطار یا سحر اشتیاق بیشتری نشان میدهند، بی تردید فرصتهای مناسبتری برای بالا بردن میزان مخاطبان یک مجموعه یا برنامه تلویزیونی پیش میآورد. در این مسیر حتی به نظر میرسد که انتخاب نوع، قالب و ردهبندی موضوعی و گونه شناختی این برنامهها نیز چندان اهمیت ندارد. مهمتر از این مساله که برنامههای تولیدی ما در فضای طنز شکل میگیرد یا ملودرام، مضمون و درونمایه مجموعه مورد نظر، مخاطب را به درک مسایل معنوی و ماورایی دعوت میکند یا برجنبههای مختلف اخلاق فردی و اجتماعی تاکید دارد، این نکته است که تلاش برنامهسازان باید بر این هدف متمرکز شود که تلویزیون و برنامههای تولیدی، اعم از برنامههای مناسبتی یا غیر مناسبتی، بتواند در کنار وجه سرگرم کننده بودن و پرکردن بخشی از اوقات فراغت افراد جامعه، به گونهای غیر مستقیم، به تغییر رفتار و تغییر عادتها و خلق وخوی ناپسند و آزار دهنده رو به گسترش در جامعه ما از جمله دوری جستن از پدیدههای زشتی چون دروغ، خیانت، بدعهدی و تجاوز به حقوق فردی و اجتماعی همنوعان ما، منجر شود.
مینی سریالها سهلانگارانه ساخته نشوندوی درباره تلاش تلویزیون برای پر کردن خلا مفاهیم و مضامین رمضانی با ساخت مینیسریالها توضیح میدهد: واقعیت این است که در همه تلویزیونهای دنیا اعم از تلویزیونهای دولتی و یا شبکههای کابلی و خصوصی، ساخت مجموعههای کوچک و چند بخشی (مینی سریال) پدیدهای معمول و رایج است. در ایران ساخت مجموعههای کوچک و چند بخشی از گذشته، چندان معمول نبوده و به تازگی آغاز شده است. چنان که امسال، در کنار مجموعههایی مثل «پایتخت۴» ساخته سیروس مقدم، «گاهی به پشت سر نگاه کن» ساخته مازیار میری و «دردسرهای عظیم» ساخته برزو نیک نژاد، گویا قرار است که در شبهای قدر، مجموعههای کوچک «فراموشی» ساخته سعید سلطانی و «نیاز» ساخته حسین سهیلی زاده نیز پخش شود. صرف نظر از انگشت شمار بودن این برنامه به لحاظ کمی، باید توجه داشت که به دلیل مناسبتی بودن این گونه برنامهها، ساخت آنها نباید با سهل انگاری، آسان پسندی و به ویژه با شتابزدگیهای رایج همراه باشد چرا که در این صورت، تردیدی نباید داشت که خطرهایی چون تکراری بودن موضوعات، و گاه حتی کلیشهای شدن مضامین و درونمایه اینگونه مجموعهها و به خصوص شتابزدگی در تولید آنها به خاطر فشردگی زمان ساخت، به کیفیت نازل برنامهها منجر خواهد شد و همواره به عنوان آفتهای زیانبار این گونه تولیدات، راه موفقیت برنامه سازان تلویزیونی را سد خواهد کرد!
کارگردان سریال ۱۱۰ قسمتی چه می گویدجواد افشار که این روزها ساخت سریال ۱۱۰ قسمتی «کیمیا» را ادامه میدهد، کارگردانی است که در ۱۴ سال اخیر در ماه مبارک رمضان دو سریال داشته است و همین بهانهای میشود تا به عنوان سومین نفر نظر او را بپرسیم.
سازنده «سی امین روز» درباره فاصله گرفتن سریالهای رمضانی از ارتباطات مضمونی با ماه پخششان، میگوید: ما درباره چنین آثاری دو تعریف میتوانیم داشته باشیم؛ یکی اینکه سریالهای رمضان باید حال و هوا و مضمونی مرتبط با این ماه داشته باشند، نگاه بعدی نیز فستیوالی است، به این معنا که ماه رمضان فرصتی برای بهتر دیده شدن سریالهاست و شبکهها بهترین آثارشان را در این ایام رو میکنند.
به رمضان نگاه فستیوالی نداشته باشیموی ادامه میدهد: اگر هدف فستیوالی باشد نیازی به پیدا کردن سوژهها و مضامین مرتبط نیست، اما به نظر من بهتر است زمانی که ما این فرصت را داریم تا مخاطبان بسیاری را مقابل تلویزیون داشته باشیم، از این فستیوال بهره ببریم و با یک هدف گذاری درست، مضامین مناسبی را پیش روی مخاطبان قرار دهیم. با این حال در چند سال اخیر این هدف گذاری دستخوش تغییر شده است. جابجایی مدیران در این ایام نیز در این راستا بی تاثیر نبوده است.
افشار با اظهار امیدواری نسبت به بهبود اوضاع و بازگشتن به دوره قبلی، تاکید میکند: تمهیدی که اخیرا اندیشیده شده این است که در شبهای عزاداری شهادت امیرالمومنین(ع) سریالهای مرتبطی در ۴،۵ قسمت ساخته شود، به ویژه که در این ایام اصلا نمیتوان پخش آثار طنز را ادامه داد. برخی از مردم نیز هستند که فرصت شرکت در مراسم احیا را ندارند و مخاطب تلویزیون هستند مثل کهنسالان یا بیماران، بنابراین به نظر من ساخت مینیسریالها اتفاق بدی به حساب نمیآید.
تخشید جلوی موازی کاری را میگیرداین کارگردان در پایان درباره مُد شدن برخی مضامین همچون سریالهای ماورایی در برخی دورهها نیز میگوید: اشکال ما این است که پس از موفقیت یک سوژه، همه سراغ همان میروند. مثل آن میماند که در دورهای میگویند سیب زمینی کم است و همه سیب زمینی میکارند. اما امیدوارم با مدیریت جدیدی که به ویژه در اداره کل نمایش سیما با حضور آقای تخشید برپا شده، از موازی کاری جلوگیری شود. در گذشته اینگونه بود که شبکهها جداگانه تصمیم میگرفتند و همین امر باعث میشد شاهد تکرار سبکها و مضامین در سریالهای شبکهها باشیم اما اکنون در این ساختار جدید و با حضور تخشید که تجارب مختلفی در زمینههای مدیریتی دارد، تصمیم گیریهای بهتری شکل خواهد گرفت و شاهد این گونه موازی کاریها نخواهیم بود.
آنچه که افشار از آن به عنوان موازی کاری نام میبرد در واقع همان تلاش برای تکرار موفقیت سریالهایی است که با تکرار زیاد سریالسازان از روی دست هم، کم کم به عنوان یک ژانر شناخته شدند و اکنون از آنها به عنوان سریالهای ماورایی نام برده میشود. یکی از نخستین سریالهای این چنینی که قریب به ۱۰ سال پیش به کارگردانی حسین سهیلیزاده روانه آنتن شد، «آخرین گناه» بود که به موضوع چشم برزخی میپرداخت. حمیدرضا پگاه نقش اصلی این سریال را بازی میکرد و از همین رو با او نیز کوتاه گفتگو میکنیم.
تقلید نکنیم دغدغه داشته باشیماین بازیگر درباره تکرار سوژههای ماورایی در سریالهای ماه رمضان اظهار میکند: این موضوع جزو مسایلی بود که تا به حال به آن پرداخته نشده بود و بسیار متفاوت و جذاب بود. موضوعات ماورایی برای اولین بار در جامعه مطرح میشدند و خیلی خاص و قابل توجه بودند. البته من نمیتوانم آثار ماورایی را که بعد از سریال ما ساخته شد با کار خودمان مقایسه کنم، اما به نظرم اینکه یک موضوع مد شود مهم نیست بلکه کیفیت کار است که ارزش دارد. از طرفی هنرمندان نباید صرفا به تقلید بپردازند بلکه باید دغدغه داشته باشند.
پگاه یادآور میشود: خود من آن زمان از تنها چیزی که میترسیدم و آن را یک ریسک میدانستم بحث جلوههای ویژهای بود که در «آخرین گناه» استفاده شد. مثل اینکه شخصیت اصلی که ایفایش را برعهده داشتم، دیگران را به شکل حیوانات مختلف میدید. اما درباره دیگر سریالهای رمضانی معتقدم باید در این آثار سعی شود حرفها به گونه ای مطرح شود که رو نباشد.
باید در ماه رمضان انسانهای بهتری شویموی در زمینه خارج شدن سریالهای رمضانی از فضای این ماه و موضوعات مرتبط تصریح میکند: به اعتقاد من اگر این سریالها به مسائل انسانی بپردازند، کافی است. ماه رمضان میآید تا ما انسانهای بهتری شویم، بنابراین ضروری نیست که در سریالها سفره افطار بیندازند یا خیلی رو به مسائل اعتقادی توجه کنند، اما دوری از مضامین تکراری ضروری است و باید هر مضمونی به صورت به روز مورد استفاده قرار بگیرد.
این بازیگر همچنین در پایان درباره کم کاری اخیرش به ویژه در تلویزیون به این نکته اشاره میکند که اوضاع فعلی پیشنهاداتی که به او میشود، خوب نیست و اکثرا کارهای بی کیفیتی ساخته میشود.
محمدرضا شفیعی تهیهکننده پرکار سالهای اخیر تلویزیون در ماه مبارک رمضان نیز تا به حال دو سریال «جراحت» و «مادرانه» را تهیه کرده است. وقتی موضوع گزارش را با او در میان میگذارم میگوید: در ۱۴، ۱۵ سالی که سریالهای رمضانی ساخته میشوند، افت و خیزهای فراوانی را در این عرصه شاهد بودهایم. برخی سالها همه سریالها مورد استقبال قرار گرفتند و در سال دیگری مردم ناراضی بودند یا تنها یک سریال را پسندیدند. اما نکتهای که میتوان به آن توجه کرد این است که ژانر مشخصی برای ماه رمضان تعریف نشده است بلکه هر بار در فواصل مختلف مطابق نیاز جامعه، سریالسازان آثار خود را تولید کردهاند.
استفاده از بستر ماه رمضان برای اهداف فرهنگی و اجتماعیوی ادامه میدهد: میتوان از بستر ماه رمضان به عنوان جایگاهی برای پیشبرد اهداف فرهنگی و اجتماعی بهره برد و به معضلات جامعه پرداخت. در این ماه که تلویزیون مخاطبان بسیاری دارد میتوان درباره موضوعات مهم تذکر داد و آنها را مقابل چشم مردم نشان داد.
شفیعی تاکید میکند: در دوره ای ما وارد آثار ماورایی شدیم و سریالهایی چون «او یک فرشته بود» و «اغماء» ساخته شد و مورد استقبال قرار گرفت. اما اصرار دیگر سریال سازان برای رفتن سراغ مضامین مشابه باعث شد که مخاطب این آثار را پس بزند و تلویزیون ترجیح بدهد دیگر با ساخت چنین آثاری موافقت نکند. به ویژه که آخرین سریالهای این چنینی چه در حیث محتوا و چه از نظر ساختار مضحک از آب درآمده بودند.
تهیه کننده «وضعیت سفید» میافزاید: امسال نیز سری دوم «دردسرهای عظیم» و سری چهارم «پایتخت» روی آنتن میرود؛ آثاری که ویژه ماه رمضان تولید نشدهاند و حتی مخاطبان به دیدن یکی از آنها در عید نوروز عادت داشته است.
پخش سریالهای ملودرام میتواند در رمضان ادامه داشته باشدوی در زمینه تولید مینی سریالهایی مرتبط با فضای رمضان بیان میکند: در زمینه سریالهای طنز تلویزیون ناگزیر است که به چنین راهبردی روی بیاورد چون نمیتوان سریال طنزی ساخت که چهار قسمت میانی آن یکدفعه با شبهای قدر در ارتباط معنایی باشد، اما در زمینه سریالهای اجتماعی و ملودرام میتوان تمهیداتی اندیشید که قصه مرتبط با آن شبها باشد مثلا ما در سریال «مادرانه» یا «جراحت» قصه را طوری طراحی کرده بودیم که در شبهای قدر نیازی به پخش یک سریال دیگر نبود.
تا به حال با دو کارگردان، یک منتقد، یک بازیگر و یک تهیهکننده درباره کم و کیف سریالهای رمضانی گفتگو کردهایم و برای جمع بندی بهترین راه مطرح کردن موضوع با یک کارشناس دیگر است. سحر عصرآزاد منتقد سینما و تلویزیون در ابتدای حرفهایش درباره سریالهای مناسبتی به این نکته اشاره میکند: ما دهه طلایی ۸۰ را داشتیم که آغاز خوبی داشت و سریال «گمگشته» در ذهن همه ماندگار شد. آن زمان و با آغاز به کار سریالهای مناسبتی مدیران طراحی هوشمندانهای داشتند و سعی میکردند نیاز مخاطب را در ماه رمضان با سریالهای مختلف برآورده کنند.
تقسیم بندی شبکهها و تقسیم وظایف در دهه ۸۰وی ادامه میدهد: مثلا شبکه سه که مختص ورزش و جوانان بود همسو با اهداف خود سریالهای طنز با حال و هوای شاد را روانه آنتن میکرد. شبکه یک به عنوان شبکه عمومی و سراسری آثار ماورایی را به خود اختصاص میداد و سریالهایی که پیامهای مستقیم و رو داشتند و اخلاقیتر بودند از شبکه دو پخش میشدند. شبکه تهران نیز آن زمان محدود به پایتخت بود و طرح مسائل اجتماعی مختص به این شبکه میشد.
این منتقد یادآور میشود: گرچه این مرزبندیها خوشایند نیست اما لااقل مخاطبان میدانستند که با توجه به سلایقشان چه سریالی را میتوانند دنبال کنند. این برنامه ریزی دقیق در دهه ۸۰ جاری بود. رضا عطاران آثاری تولید میکرد که فضای طنز خاصی داشت و با ماه رمضان نیز مطابقت پیدا میکرد و دیگر کارگردانان نیز سبک خودشان را دنبال میکردند اما نمیدانم چرا با وجود اینکه الگوهایی به این خوبی در اختیار مدیران و سریال سازان بود در یک مسیر افول قرار گرفتهایم.
استفاده از ظاهریترین نشانهها برای ارتباط سریالها با رمضانعصرآزاد با بیان اینکه این اشکال هم در سینما و هم در تلویزیون وجود دارد، تصریح میکند: متاسفانه این مرزبندی و مخاطب سنجی به سمتی رفته که برنامه ریزان و مسئولان به این نتیجه رسیدند که همه سریالها باید در یک راستا قرار بگیرند و اهداف مضمونی و اخلاقی مشابهی را دنبال کنند. بنابراین سریالهای مناسبتی تنها هدف پیام رسانی آن هم به شیوه مستقیم و شعارزده را برعهده گرفتند و سریال سازان با ابتداییترین و ظاهریترین نشانهها مثل پهن شدن سفره افطار یا نصیحت شدن جوانها توسط بزرگترها در دل قصه سعی کردند از این ایراد که آثارشان ارتباطی با رمضان ندارد، فرار کنند.
وی ادامه میدهد: اکنون نیز با بررسی سریالهای سال ۹۴ درمییابیم دیگر اصلا مهم نیست چه چیزی روی آنتن میرود و حتی یک سریال نوروزی میتواند با اضافه کردن چند قسمت، با فضای ماه رمضان مطابقت پیدا کند و روی آنتن برود یا سریالی که برای کنداکتور معمولی تلویزیون تولید شده، در ایام مناسبتی پخش شود. متاسفانه سریالهای طنز هم از ماه رمضان فاصله گرفتهاند. با وجود اینکه ماه رمضان برای عزاداری و دور شدن از فضای شاد نیست بلکه برای دور هم جمع شدن خانوادهها است ولی این هدف اولیه فراموش شده است.
چرا مسئولان نگران نمیشوند؟!این منتقد در پایان اعلام میکند: الگوهای خوب دهه ۸۰ کنار گذاشته شدند و پیش بینی میشود همانطور که چند سال اخیر مخاطبان این آثار را پس زدند همین روند ادامه داشته باشد. متاسفانه خاصیت خاطره انگیز بودن سریالها از یاد رفته و این آثار از حال و هوای اصلیشان فاصله گرفتند. با این وجود مشخص نیست چرا این موضوع برای مسئولان و برنامه ریزان نگران کننده نیست.