«نفس‌المهموم» را از رو بخوانید/ کاری نکنیم اصل مجلس عزا از فلسفه‌اش دور بماند

ایکنا , 23 مهر 1394 ساعت 12:00

رهبر معظم انقلاب در بیاناتی که درباره عزاداری عاشورا برای شاعران و مادحین بیان کرده‌اند، به این نکته اشاره داشتند که «کتاب «نَفَس‌المهمومِ» مرحوم محدّث قمی را باز کنید و از رو بخوانید، برای مستمع گریه‌آور است. چه لزومی دارد که ما به خیال خودمان، برای مجلس‌آرایی کاری کنیم که اصل مجلس عزا از فلسفه واقعی‌اش دور بماند؟!»


در آستانه فرا رسیدن محرم‌الحرام و ایام عزاداری شهادت اباعبدالله‌الحسین(ع) و یاران باوفای ایشان، جملات برگزیده از بیانات رهبر معظم انقلاب درباره عزاداری سیدالشهدا(ع) انتخاب شده که در ادامه از نظر می‌گذرد: «اگر برای ذکر مصیبت، کتاب «نَفَس المهمومِ» مرحوم محدّث قمی را باز کنید و از رو بخوانید، برای مستمع گریه‌آور است و همان عواطفِ جوشان را به‌وجود می‌آورد. چه لزومی دارد که ما به خیال خودمان، برای مجلس‌آرایی کاری کنیم که اصل مجلس عزا از فلسفه واقعی‌اش دور بماند؟!» (۱۳۷۳/۰۳/۱۷) «وقتی شعر را می‌خوانیم، به فکر باشیم که از این شعر ما ایمان مخاطبان زیاد شود. پس، هر شعری را نمی‌خوانیم؛ هر جور خواندنی را انتخاب نمی‌کنیم؛ جوری می‌خوانیم که لفظ و معنا و آهنگ، مجموعاً اثرگذار باشد. در چه؟ در افزایش ایمان مخاطب.»(۱۳۸۶/۰۴/۱۴) امام حسین(ع) را فقط به جنگِ روز عاشورا نباید شناخت «امام حسین(ع) را فقط به جنگِ روز عاشورا نباید شناخت؛ آن یک بخش از جهاد امام حسین(ع) است. به تبیین او، امر به معروف او، نهی از منکر او، توضیح مسائل گوناگون در همان منا و عرفات، خطاب به علما، خطاب به نخبگان- حضرت بیانات عجیبی دارد که تو کتاب‌ها ثبت و ضبط است- بعد هم در راه به سمت کربلا، هم در خود عرصه‌‌ کربلا و میدان کربلا، باید شناخت.»(۱۳۸۸/۰۵/۰۵) «شعری که شما با صدای خوش و با آهنگِ زیبا می‌خوانید، تأثیر آن در بسیاری از موارد از یک گفتار علمىِ منطقىِ فلسفی یا غیرفلسفی بیشتر است؛ اگر آنچه که خوانده می‌شود، به درستی انتخاب شده باشد و جهات صوری و معنوی در آن لحاظ شده باشد. جهات صوری، زیبایی شعر است؛ شعر را بایستی درست و خوب انتخاب کرد. شعر یکی از نمادهای برجسته هنر است. هر بافته نظمی، شعر نیست؛ شعر خصوصیات خودش را دارد؛ باید شعر انتخاب کرد. خوشبختانه شعرای خوبی هم داریم؛ شعرایی که درباره‌ اهل‌بیت(ع) با زبان‌های مختلف می‌سرایند و زیبا و شیوا و خوب می‌سرایند؛ و وقتی شما مشتری‌اش باشید، این تقاضا، عرضه را هم به دنبال خودش می‌آورد. پس شعر خوب، آهنگ خوب و صوت خوب مهم است. البته آهنگ خوب به معنای تقلید از آهنگ موسیقی‌های لهوىِ مضلّ عن سبیل‌اللَّه نیست؛ این را توجه داشته باشید. بعضی از آهنگ‌ها، آهنگ‌های بدی است، آهنگ‌های غلطی است، آهنگ‌های لهوی است؛ این را نباید به وادی حرفه مداحی و خواندن مداحی کشاند. عیبی ندارد که شکل‌های جدیدی را در خواندن و قرائت اشعار و آهنگ‌سازی‌های گوناگون ابتکار کنید؛ اما از این تشابه و تداخل بپرهیزید. البته آهنگ‌های لهوىِ مضلّ عن سبیل‌اللَّه را می‌گویم، نه حالا هر آهنگی که یک وقتی در یک مضمون دیگری خوانده شده، آن را بخواهیم منع کنیم؛ نه، آهنگ‌هایی که لهوی است و مضلّ عن سبیل‌اللَّه است؛ اینها را نیاورید. بهترین شعر ذکر مناقب متقن است مسئله بعد، مضمون است. بهترین مجموعه شعری که می‌شود در یک منبرِ مداحی انسان فکر کند، چیزی است که در آن، اولاً منقبت اهل‌بیت(ع) باشد. ذکر مناقب آنها دل‌ها را روشن می‌کند، شاد می‌کند، شوق را در انسان برمی‌انگیزد، اشک را از چشم‌ها جاری می‌کند. البته منظور، مناقب متقن است. اینجور نباشد که انسان به حرف‌های سست تکیه کند. این همه مناقب اهل‌بیت(ع) در کتاب‌های معتبر وجود دارد؛ از آنها استفاده بشود؛ از گفته‌های افرادی که خودشان سندند، ثقه و معتبرند؛ مثل همین شعری که امروز یکی از آقایان از مرحوم آشیخ محمدحسین اصفهانی - مفتقر - خواندند. خب، این بزرگوار استاد مجتهدین است. مجتهدین بزرگ و مراجع تقلید بزرگ، در فقه و اصول و فلسفه شاگردهای او هستند. ایشان شاعر هم بوده. خب، این شعر می‌شود سند. یا روایات گوناگونی که در کتب مناقب وجود دارد، شرح حال ائمه (ع)، مناقب معتبر. پس یک بخش، بخش مناقب اهل‌بیت(ع) است. بخش دیگر، نصایح است، که این نصایح هم می‌تواند از زندگی خود این بزرگواران گرفته شود. امروز ما محتاج نصیحتیم. برای رشد اخلاق در جامعه، برای گسترش خلقیات خوب، برای اعتلای روحیه همدلی و برادری و صفا و اخوتی که در جامعه دینی مطلوب است، احتیاج داریم به نصیحت. اینها را از کی یاد بگیریم؟ پایه‌های اخلاق در کلمات ائمه(ع) است، در رفتار ائمه(ع) است. ما اخلاق را در جامعه رشد بدهیم؛ مردم را به خیرخواهی، به امید، به تعاون، به اخوت، به صبر، به حلم، به شکر، به احسان، به ایثار، به گذشت دعوت کنیم؛ از اخلاق بد، از تنگ‌نظری، از ناامیدی، از بدبینی، از بدخواهی برای این و آن، از حسد، از بخل و بقیه سیئات اخلاقی، مردم را پرهیز بدهیم. این کار با زبان شعر خیلی بهتر است و بهتر ادا می‌شود تا زبان نثر و زبان نصیحت‌آمیز. گوینده‌ای مثل ما بنشیند به مردم نصیحت کند، خیلی معلوم نیست تأثیر عمیقی ببخشد؛ اما وقتی خواننده‌ای همین مضمون را در یک شعرِ زیبا و خوب و با لحن خوب بیان می‌کند، مثل آب گوارایی است که انسان می‌نوشد؛ تمام سلول‌های بدن انسان از این آب بهره‌مند می‌شود، تا اعماق وجود انسان اثر می‌گذارد. البته اخلاقیات باید تکرار شود. گفتن اثر دارد، شنیدن اثر دارد؛ اما این اثر، دائمی و ابدی نیست؛ مؤثرات دیگری هم در جامعه هست که در جهت عکس آن کار می‌کند. لذا بایستی اخلاقیات گفته بشود، باز گفته بشود، باز تکرار بشود. صاحب حرفه مداحی که خود را مفتخر کرده است به اینکه در این راه خدمت و کار کند، اگر بخواهد همه این خصوصیات را جمع کند، اولاً احتیاج دارد به مطالعه و کار. به قول معروف، بی‌مایه فطیر است. احتیاج به مطالعه هست، احتیاج به کار هست. البته مداح‌های قدیمی ما مقید بودند حتماً از حفظ بخوانند؛ بد می‌دانستند که از رو بخوانند. امروز خوشبختانه اینجور نیست. هیچ لازم نیست که حالا مثلاً ساعت‌ها صرف وقت کنند، قصیده‌ای را، شعری را حتماً حفظ کنند؛ نه، از رو هم بخوانند. منبری‌ها هم همین جورند. ما در دوران جوانی و نوجوانی هرگز ندیده بودیم که منبری از جیبش کاغذ در بیاورد، حدیث را از رو بخواند؛ این را بد می‌دانستند. مطالعه شرط اول مداحی مرحوم آقای فلسفی (رضوان اللَّه علیه) این سنت غلط را شکست؛ از جیبش کاغذ در آورد، روایت را از رو خواند. خب، ایشان واعظ درجه یک کشور بود. حالا هم وعاظ یاد گرفته‌اند. برای اینکه درست بخوانند، برای اینکه بجا بخوانند، برای اینکه آنچه می‌خواهند بخوانند، بخوانند، کاغذ را از جیبشان در می‌آورند، حدیث را می‌خوانند؛ مطلب را که نوشته‌اند، می‌خوانند؛ شعر را می‌خوانند؛ این خیلی کار را آسان کرده. مداحی هم همین جور. بنابراین مطالعه کردن، یادداشت کردن، یادداشت داشتن، با حساب و کتاب و مطالعه حرف زدن، شرط اول است. شرط دوم این است که در مطالعات خود، با قرآن و حدیث آشنا شوید. انس با قرآن برای همه لازم است؛ این را ما به همه توصیه می‌کنیم، به همه جوان‌های کشور توصیه می‌کنیم. امروز خوشبختانه همین جور هم شده؛ انسان در میان دانشجوها، در میان طلاب، در بین جوان‌های غیردانشگاه و حوزه، عناصری را می‌بیند که با قرآن انس دارند؛ بعضی‌شان قرآن را حفظ هم دارند؛ بعضی هم که حفظ ندارند، قرآن را فی‌الجمله درک می‌کنند؛ یعنی ولو حالا تمام جزئیات را هم ندانند، مضمون را می‌فهمند؛ این خیلی چیز مغتنمی است.»


کد مطلب: 27426

آدرس مطلب: https://www.armaneheyat.ir/article/27426/نفس-المهموم-رو-بخوانید-کاری-نکنیم-اصل-مجلس-عزا-فلسفه-اش-دور-بماند

آرمان هیأت
  https://www.armaneheyat.ir