از چرایی نبود اقدامی برای رونق تعزیه تا موضع‌گیری در برابر اجرای «اپرای عاشورا»

ایکنا , 10 آبان 1394 ساعت 11:11

نفس اعتراض به اقدامی منافی با شعائر دینی در جریان «اپرای عاشورا» در ابتدای امر درست و نشان از نگرانی طیفی از جامعه نسبت به تضییع شدن دستورات دینی است، اما در ادامه باید پرسید که چرا معترضان نسبت به سایر بدعت‌هایی که در اقامه عزای حسینی رو به توسعه است سکوت می‌کنند؟


اخیراً اجرای «اپرای عاشورا» اثر بهزاد عبدی که در تالار وحدت و توسط ارکستر سمفونیک تهران اجرا شد، حواشی بسیاری به دنبال داشت و عمده حاشیه‌ای که برای این اثر فاخر نمایشی به وجود آمد تک‌خوانی زن این اپرا بود که مورد اعتراض جامعه مذهبی کشورمان قرار گرفت که به این واسطه حرمت و شأن عاشورای اباعبدالله‌الحسین(ع) هتک شده است. با بالا گرفتن دامنه اعتراضات که بیشتر هم متوجه ارشاد و سوء‌مدیریت دستگاه متولی فرهنگ و هنر کشور بود، شخص وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی به اتفاق تنی چند از معاونان به تماشای این اپرا نشستند و همگی اذعان داشتند که هیچ فعلی منافی عفت و خلاف فقه و شرع اسلامی به انجام نرسیده است و همگی با اثری فاخر در حوزه نمایش‌های عاشورایی مواجه بوده‌اند. ادعای ارشاد مبنی بر مبرا بودن «اپرای عاشورا» از هر گونه مظاهر منافی عفت عمومی حسین نوش‌آبادی، سخنگوی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی نیز در نشست خبری اخیر خود از آنجا که جزء کسانی بوده که به اتفاق وزیر ارشاد شاهد این اپرا بوده است بر این موضوع صحه گذاشت که در جریان اجرای این اثر نمایشی یک زن به اتفاق مردی در صحنه‌هایی از نمایش همخوانی دارند و به این‌گونه نیست که صدای زن بر مرد بازیگر غالب باشد، لذا آنچه که در شبکه‌های اجتماعی و فضای مجازی از تک‌خوانی زن منتشر شده است با انگیزه و اغراض سیاسی بوده که نوعاً مربوط به پشت صحنه نمایش و لحظات تمرین و آماده‌سازی گروه نمایشی برای حضور در صحنه و اجرای این اپرا بوده است. این گونه اظهارات در مورد «اپرای عاشورا» البته تنها به نوش‌آبادی منحصر نشده و بسیاری دیگر از مسئولان و مدیران فرهنگی و هنری و حتی مدیریت تالار وحدت و حراست این مجموعه نمایشی ادعایی در راستای تصدیق حرف‌های نوش‌آبادی و سایر مسئولان ارشاد در طول اجرای این نمایش داشته‌اند. حتی با چنین فرضی باز شکل دیگری از اعتراضات از سوی برخی جناح‌های مخالف و طبقات اجتماعی مرتبط با جامعه روحانیت و البته بعضاً مراجع عظام تقلید قوت گرفت، مبنی بر اینکه اساساً چه حقی برای یک گروه نمایشی و خواننده زن این نمایش وجود داشته که بتواند پشت صحنه و در حضور افراد و گوش‌های نامحرم روی صدای خود برای آماده‌سازی نمایش کار کند. با وجود قابل تأمل بودن این اظهارنظر و حقانیت آن، باید گفت که قطعاً در مواجهه با چنین اثر فاخری می‌توان با نقاط قوت بی‌شماری نیز برخورد کرد و به این واسطه درصدد رفع این مورد غیرشرعی البته به فرض صحت داشتن برآمد و نه اینکه با ایراد و حساسیت بیش از حد از تلاش و کوشش گروه سازنده صرفنظر کرد و آن را نادیده گرفت. نباید کلیت یک اثر فاخر هنری را به واسطه برخی موضوعات جزئی بی‌حیثیت کرد با نگاهی به گذشته نمونه مشابهی از این اعتراضات را می‌توان سراغ گرفت که به نظر می‌رسد ابتدا از یک نگرانی نسبت به پایمال شدن شعائر دینی و ریختن قبح برخی از دستورات مؤکد دینی ناشی می‌شود، اما در باطن همانطور که سخنگوی ارشاد به آن اشاره داشت تنها با اغراض صنفی و سیاسی نضج می‌یابد که اصالت و اعتبار اثر هنری را تحت‌الشعاع خود قرار می‌دهد و آن را ضایع می‌کند؛ به طور مثال چرا باید قابلیت‌های یک اثر هنری همچون «مختارنامه» با موضوعی مرتبط با عاشورا که همچنان پس از گذشت 5 سال از پخش نخستین آن از تلویزیون، رسانه ملی چنان به آن فخر و مباهات می‌فروشد و به انحای مختلف در این ایام شاهد پخش مکرر آن هستیم تنها به این دلیل که در تیتراژ پایانی آن لالایی‌های یک زن جنوبی به شکل تک‌خوان پخش و بعد تبدیل به تم اصلی موسیقی عنوان‌بندی می‌شود، همه حیثیت «مختارنامه» را از بین ببرد؟ تصور این است که جریان همواره معترض در این مورد و مواردی مشابه بدون در نظر گرفتن تمام قابلیت‌های موجود در اثر هنری، هیچگاه درصدد اصلاح برنیامده و با اعتراض یک‌سویه خود اصلاً معتقد به این مسئله هستند که چرا باید چنین آثاری تولید شوند در حالیکه با کمی درنگ به روشنی می‌توان دریافت که در طول سال آن هم با اهتمام و اتکا به توان تخصصی گروهی هنرمند دغدغه‌مند است که چنین آثاری تولید می‌شوند و به جای توقف این جریان تولیدی که خلأ هنر دینی را موجب می‌شود باید به فکر هدایت درست و نظارت اصولی بر عملکرد آنها بود. نبود ساز و کار منطقی هدایت و تولید آثار هنری با موضوعات دینی و عاشورایی موجب می‌شود تا حساسیت‌ها به بعد از تولید اثر موکول شود که در آن صورت بدون در نظر گرفتن رنج و مرارتی که گروه هنری در جریان تولید یک اثر هنری کشیده‌اند، تمام قابلیت‌های آن را به واسطه یک خطای قابل اغماض و یا قابل رفع زیر سؤال ببرند؛ درست مانند فیلم «رستاخیز» که بنا به گفته سخنگوی وزارت ارشاد، این وزارتخانه و سازمان سینمایی در هیچ یک از مراحل تولید نظارتی بر آن نداشته است که به نظر می‌رسد به این واسطه و برخورد ابتدا به ساکنی که با این فیلم شد، روایت سینمایی آن از موضوعی حساسیت برانگیز این چنین برخورنده و زننده به نظر آمد. با وجود اینکه در تولید آثاری همچون «رستاخیز» که حال در اپرای عاشورا نیز نمونه آن تکرار می‌شود توقع این است که از سوی وزارت ارشاد به عنوان متولی اصلی فرهنگ و هنر کشور جدیتی در اتصال گروه‌های هنری تولیدکننده آثاری این‌چنینی با بدنه علمی و فقه اسلامی وجود داشته باشد، اما این گروه‌ها غالباً با نیت خیر و بدون نظارت کارشناسی و با تکیه بر برداشت‌های شخصی خود اقدام به تولید می‌کنند که در نهایت خروجی آن چیزی غیرقابل قبول از سوی طیف مذهبیون از کار درمی‌آید و البته این میان ارشاد نیز موضعی منفعلانه به خود گرفته و گروه‌های هنری و جریان مذهبی به عنوان دو گروه متخاصم رو در روی هم می‌ایستند. در این میان چیزی که مهم است اینکه طیف مذهبیون اغلب در مواجهه با یک اثر هنری که به موضوعات خاصی همچون عاشورا اشاره دارند، آن را با چیزی که پای منابر و در شرح مقاتل از وقایع عاشورا شنیده‌اند مقایسه می‌کنند که البته این قیاس مع‌الفارق است؛ چرا که اثر هنری بازنمایی یک رویداد تاریخی با استفاده از ابزار هنری است و نه تمام و کمال منطبق با آن. آن چیز که مسلم است اینکه هر عرصه‌ای چه فرهنگی چه هنری چه سیاسی و چه اجتماعی و چه و چه و چه برای خود اقتضائاتی دارد، ویژگی و ظرفیتی دارد و با استفاده از ابزار خاص خود در جهت انتقال پیام مورد نظر بهره‌گیری می‌کند. آنچه در جریان یک نمایش رخ می‌دهد هیچ شباهتی به خطابه و منابر مذهبی و یا جریان فراگیر و مؤثر مداحی ایام محرم و صفر که حال اجرای اپرایی را با آن قیاس می‌کنند نداشته و ندارد. باید زمینه برای نقد متقابل در حوزه‌های فرهنگی و هنری فراهم شود وقتی که به‌حق در مورد «اپرای عاشورا» می‌گویند که حتی خواننده زن برای تست و تمرین حق نداشته و ندارد که پشت صحنه روی صدای خود کار کند چون ممکن است گوش اجنبی صدای او را بشنود، پس چرا این اعتراض در مورد سایر حوزه‌های فرهنگی عاشورا صورت نمی‌گیرد که مثلاً مداحی به خود اجازه می‌دهد که با تقلید از شیوه فلان خواننده که ممکن است آهنگی شاد خوانده باشد به مداحی اهل بیت(ع) بپردازد که در این صورت با رعایت انصاف و عدالت می‌توان ایراد به برخی فرازهای اپرای عاشورا را موجه دانست و آن را مغرضانه جلوه نداد. شاید یکی از دلایل چنین اعتراض غیرمنصفانه‌ای نگرانی گروهی از اشاعه شیوه غربی از اجراهای نمایشی یعنی اپرا باشد که شاید هیچ ریشه‌ای در باورهای آئینی و نمایشی ایرانیان نداشته باشد و مثلاً تأکید بر این نکته که تا زمانی که تعزیه یعنی نسخه ایرانی و معادل اپرا وجود دارد، چرا باید این گونه به نمایش اپرا بها داد. در اینجا باید از این گروه نگران پرسید که آیا قادرند پاسخی قانع کننده به این سوال بدهند که برای احیا و ترویج تعزیه و هنر شبیه‌خوانی به شخصه چه کرده‌اند؟ مگر نه اینکه تعزیه و شبیه‌خوانی با پیشینه چند هزار ساله اکنون در خدمت هنر و فرهنگ اهل بیت(ع) درآمده و مورد وثوق مراجع عظام و علماست، پس چرا جز اجرای چند مجلس آن هم به شکل مناسبتی و مقطعی هیچ تلاشی در طول سال برای رونق این سنت نمایشی صورت نمی‌گیرد، روندی مأیوسانه که اگر تا چندسال دیگر اینگونه پیش رود جز نقل خاطره‌ای از برخی شاهدان و مخاطبان قدیمی تعزیه چیز دیگری از آن باقی نخواهد ماند. با این تفاصیل آیا بهتر نیست گروه معترض و دلواپس به جای چوب لای چرخ گذاشتن و اخلال در روند تولید معدود این گونه نمایش‌ها که اگر نباشد دیگر چیزی از ردپای هنر نمایش به مناسبت ایام سوگواری محرم و صفر را در طول سال نمی‌توان مشاهد کرد، تمرکز و حساسیت خود را بر روی ناهنجاری و بدعت‌هایی بگذارند که در اقامه عزای حسینی به وفور در حال بروز است و هیچ‌کس واکنشی به منظور جلوگیری از گسترش آنها از خود نشان نمی‌دهد، بگذارد؟


کد مطلب: 27837

آدرس مطلب: https://www.armaneheyat.ir/article/27837/چرایی-نبود-اقدامی-رونق-تعزیه-موضع-گیری-برابر-اجرای-اپرای-عاشورا

آرمان هیأت
  https://www.armaneheyat.ir