کد مطلب : ۳۵۲۳۷
سخنرانی دکتر محمدرضا سنگری در اندیشکده هیأت
تبیین برای خویشتن بانی و خویشتن یابی است / هیأت مردمیترین تشکل اجتماعی و دینی و بهترین کانون برای تبیین است
در ادامه، متن کامل این سخنرانی را میخوانید:
جهاد تبیین چیست؟ چرا باید به این مسئله بپردازیم و چرا در کلام رهبر معظم انقلاب اسلامی؛ هیأتهای مذهبی، بهعنوان مرکز و محور توجه و پرداختن به جهاد تبیین مطرح شدهاند؟
قرآن؛ کتاب جهاد تبیین
من قرآن را کتاب جهاد تبیین میدانم. تبیین و تبیان، روشنگری است. یعنی معلوم کردن مرزها، خطقرمزها، خطرگاهها و حریمها و جداکردن حق و باطل از یکدیگر. در این صورت مبنا، اساس و کل گستره قران کریم، جهاد تبیین است.
کار همه انبیا تبیین و تبیان بوده است، و همه کسانی که رهرو و سالک قران و پیامبران هستند، حتماً باید وظیفه جهاد تبیین - یعنی مجاهد عرصه روشنگری بودن – را بر عهده بگیرند.
اما سؤال بعدی این است که چرا باید تبیین اتفاق بیفتد؟
هشت برداشت قرآنی از تبیین:
طبق تحقیقی که در باب جهاد تبیین از قرآن داشتم، هشت برداشت از تبیین در این کتاب آسمانی وجود دارد.
نخستین نکته: تبیین برای پرواز اندیشه
تبیین، برای تقویت تفکر و بالابردن سطح اندیشه و پروازهای بلند فکری است.
«كَذَلِكَ يُبَيِّنُ اللّهُ لَكُمْ آيَاتِهِ لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ» (آیه 242 بقره)
اینچنین خداوند آيات خود را براى شما تبيين میکند، شايد كه انديشه كنيد.
همچنین در آیه 266 سوره بقره آمده است «كَذَلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمُ الْآيَاتِ لَعَلَّكُمْ تَتَفَكَّرُونَ»
تبیین برای تفکر زایی و رشد و بارور کردن اندیشههاست.
دومین نکته: تبیین برای راهیابی و راهشناسی
تبیین برای ره یابی و راهشناسی است. وقتی فضا غبارآلود، تاریک و مهآلود میشود، ممکن است برخی مسیر را نبینند و راه را گم کنند و به بیراه بروند، بنابراین جهاد تبیین فرصتی است که از میان انبوه غبارها، چراغی روشن شود تا راه کاملاً معلوم و مشخص شود.
نباید در راهرفتن زمان و توان را از دست دارد. زیرا کسی که راه را به بیراهه میرود؛ هم زمان و همتوان را از دست میدهد. قرآن کریم میفرماید: «كَذَلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمْ آيَاتِهِ لَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ» (آل عمران آیه 103)
بنابراین برای هدایت و راه یابی، نیازمند جهاد تبیین هستم.
سومین نکته: تبیین بهمثابه پایداری و مقاومت روشنگرانه
جهاد تبیین پایداری و مقاومت روشنگرانه است؛
«سَنُرِيهِمْ آيَاتِنَا فِي الْآفَاقِ وَفِي أَنْفُسِهِمْ حَتَّى يَتَبَيَّنَ لَهُمْ أَنَّهُ الْحَقُّ»(53 فصلت)
برای درک حقیقت، نیازمند جهاد تبیین هستیم.
چهارمین نکته: تبیین برای رفع اختلاف
برای رفع اختلاف به جهاد تبیین نیاز است، چون ممکن است چندگانگی، تشتت و ابهام رخ دهد، بهگونهای که نیروهای همراه، مقابل هم قرار گیرند و همدیگر را نفی، تحقیر و یا تضعیف کنند، به همین منظور برای پرهیز از آن، نیازمند جهاد تبیین هستیم.
قرآن کریم میفرماید «وَمَا أَنْزَلْنَا عَلَيْكَ الْكِتَابَ إِلَّا لِتُبَيِّنَ لَهُمُ الَّذِي اخْتَلَفُوا فِيهِ وَهُدًى وَرَحْمَةً لِقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ» ( 64 نحل)
اگر قرار باشد اختلاف زدایی و جداییها را حذف کنیم تا به پیوند و ارتباط برسیم، نیازمند جهاد تبیین هستیم.
پنجمین نکته: تبیین برای خویشتن بانی و خویشتن یابی
جهاد تبیین ما را از خطا و لغزش نگاه میدارد. خویشتن بانی و خویشتن یابی نتیجه جهاد تبیین است.
«َذَلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ آيَاتِهِ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ يَتَّقُونَ»(187 بقره)
پایش خود و دیگران - خویشتن بانی و نگهداری از خطا و لغزش - رهآورد جهاد تبیین است.
ششمین نکته: تبیین برای بهانه زدایی
نتیجه جهاد تبیین؛ بهانه زدایی است تا اینکه کسی نگویید نمیدانستم.
«رُسُلًا مُبَشِّرِينَ وَمُنْذِرِينَ لِئَلَّا يَكُونَ لِلنَّاسِ عَلَى اللَّهِ حُجَّةٌ بَعْدَ الرُّسُلِ وَكَانَ اللَّهُ عَزِيزًا حَكِيمًا» (165 نسا)
ممکن است برخی بگویند ما نمیدانستیم، بنابراین ما باید جهاد تبیین را انجام دهیم تا همه آگاه باشند و بدانند و بهانه را از دیگران بگیریم. همیشه چانه و بهانه، بازدارنده است. بخشی از کسانی که در عاشورا حضور نیافتند و اباعبدالله (ع) را همراهی نکردند، یا بهانه داشتند و یا چانهزنی کردند، بنابراین باید روشنگری صورت گیرد تا این دو عنصر کندکننده، بازدارنده و برگرداننده از راه، دامنگیر جامعه نشود.
هفتمین نکته: تبیین برای هموار کردن راه
جهاد تبیین، جاده را همواره کردن است تا انسانها در دامچالهها نلغزند
در مسیر حق، همواره دامچالههایی وجود دارد. کمین گاه هایی هست که در آن دشمن در رصد ماست و در مرصاد قرار دارد. ما برای اینکه چالهها، دامها و فتنهها را بشناسیم - به تعبیر قرآن رشد را از غی بازشناسیم – نیاز به جهاد تبیین داریم.
هشتمین نکته: جهاد تبیین برای بازدارندگی
تبیین برای برداشتن نقاب از چهره دشمن است. دشمن دست خود را در پوشش مخملین قرار داده است، اما پنجههای خونین را در پشت این پوشش مخملی پنهان کرده است، باید نقابها را کنار بزنیم تا دستان خونآلود آنها عریان شود، بنابراین ضرورت دارد که حقیقت و واقعیت دشمن را بهتر و دقیقتر بشناسیم.
دشمن همیشه پشت چیزی پنهان میشود.
خطبه 50 نهجالبلاغه بهترین توضیح برای جهاد تبیین است
حضرت علی علیهالسلام در خطبه 50 نهجالبلاغه، به موضوع جهاد تبیین به بهترین شکل پرداخته است:
«إِنَّمَا بَدْءُ وُقُوعِ الْفِتَنِ أَهْوَاءٌ تُتَّبَعُ وَ أَحْكَامٌ تُبْتَدَعُ، يُخَالَفُ فِيهَا كِتَابُ اللَّهِ وَ يَتَوَلَّى عَلَيْهَا رِجَالٌ رِجَالًا عَلَى غَيْرِ دِينِ اللَّهِ. فَلَوْ أَنَّ الْبَاطِلَ خَلَصَ مِنْ مِزَاجِ الْحَقِّ لَمْ يَخْفَ عَلَى الْمُرْتَادِينَ، وَ لَوْ أَنَّ الْحَقَّ خَلَصَ مِنْ لَبْسِ الْبَاطِلِ انْقَطَعَتْ عَنْهُ أَلْسُنُ الْمُعَانِدِينَ، وَ لَكِنْ يُؤْخَذُ مِنْ هَذَا ضِغْثٌ وَ مِنْ هَذَا ضِغْثٌ فَيُمْزَجَانِ، فَهُنَالِكَ يَسْتَوْلِي الشَّيْطَانُ عَلَى أَوْلِيَائِهِ وَ يَنْجُو الَّذِينَ سَبَقَتْ لَهُمْ مِنَ اللَّهِ الْحُسْنى.»
از دلایل اینکه انسانها راه را گم میکنند، رفتن بهسوی هوای نفس است، دیگران ازآنجاکه میخواهند به خواستههای پلید خود برسند فضا را به هم میریزند و تاریک میکنند، ذهنها را مشوش میکنند، شبههافکنی و شبهه زایی میکنند، ما هرسال در هیأتها با تعدادی شبهه مواجه میشویم که بهخصوص متوجه نسل جوان است و این ممکن است زمینه لغزندگی و از دست رفتگی را فراهم کند. ممکن است گاهی ما این ریزشها را نبینیم که کسانی سال گذشته در هیأت بودند اما امسال نیستند و دلیل آن همین أَهْوَاءٌ تُتَّبَعُ وَ أَحْكَامٌ تُبْتَدَعُ است. این برساختها، این دروغهایی است که دیگران طرح میکنند و پشت آن هم هواوهوسها و خواستههای پلیدی است که دارند.
يُخَالَفُ فِيهَا كِتَابُ اللَّهِ وَ يَتَوَلَّى عَلَيْهَا رِجَالٌ رِجَالًا عَلَى غَيْرِ دِينِ اللَّهِ.
زمینه این تاریک کردن و شبههافکنی و مهآلود کردن فضا این است که جوانان به چیزی غیر از دین پناه ببرند و در مسیر غیر حق قرار گیرند.
فَلَوْ أَنَّ الْبَاطِلَ خَلَصَ مِنْ مِزَاجِ الْحَقِّ
همه کسانی که در مقابل حق قرار میگیرند، کمی از حق را میگیرند؛ اما پشت حق پنهان میشوند تا باطل خودشان را مطرح کنند.
گاهی شاهد هستیم، افرادی برای رسیدن به اهداف پلید و ناپاک خود، شعارهای بسیار زیبا همچون دفاع از حقوق بشر، آزادی، روشنگری و ایجاد «فضای باز» را سر میدهند، اما پشت این شعارها زیبا پنهان میشوند، تا به هدف خود برسند.
جهاد تبیین نباشد؛ دشمن با شعارهای بهظاهر زیبا، ناحق را حق جلوه خواهد داد
دراینخصوص با موارد زیادی روبهرو هستیم بهگونهای که امروز بهجای هنرمند متعهد و مسئول؛ عنوان حکومتی میگذارند، اما وطنفروش بیگانه ستا که از دلارهای دشمن ارتزاق میکند، را نیروی مستقل می نامند. جاسوسی سیاسی را عنوان زندان سیاسی میگذارند، هرزگان را که زیر چتر صهیونیستها و سعودیها قرار دارند، بهعنوان خوانندگان بدون مرز مینامند.
همچنین اسم قاتلان مرزبانی را مبارزان مدنی میگذارند، کسانی که اموال مردم را به غارت میبرند، معترضان مظلوم میگذارند. برای اینکه وجه اسلامی را در این عناوین به کار نگیرند از عناوین انسانی استفاده میکنند بهگونهای که به محکومان قتل و غارت، بیگناهان قربانی میگویند، اما مدافعان اسلام را که از ناموس انسانها و از انسانهای بیدفاع، دفاع میکنند، مدافعان اسد مینامند.
همچنین طلابی که عاشقانه، مجاهدانه وارد عرصه شده و برای دفاع از سلامت جامعه در عرصه اجتماعی حضور مییابند، به آنها ساندیس خور میگویند، همچنین کسانی که خواهان بیعفتی و روابط نامشروع هستند را فعالان حقوق زنان میگویند، عیاشان خوشگذران را وطنپرست گذاشتهاند. نامهای زیبایی که بر جبهه باطل میگذارند، باعث میشود حق و باطل را با هم آمیخته و مردم دچار سردرگمی شوند.
جهاد تبیین میتواند دشمنان را رسوا کند
اینجاست که جهاد تبیین آغاز میشود:
فَلَوْ أَنَّ الْبَاطِلَ خَلَصَ مِنْ مِزَاجِ الْحَقِّ لَمْ يَخْفَ عَلَى الْمُرْتَادِينَ،
اگر ما بتوانیم این درآمیختگی را تفکیک کنیم و بگوییم کجا باطل و کجا حق است، دیگران به تردید نمیافتند.
وَ لَوْ أَنَّ الْحَقَّ خَلَصَ مِنْ لَبْسِ الْبَاطِلِ انْقَطَعَتْ عَنْهُ أَلْسُنُ الْمُعَانِدِينَ
اگر لباس باطل را از تن حق بیرون بیاوریم، اگر جهاد تبیین را انجام دهیم، همه معاندینی که با تسلط بر رسانهها زبانشان باز شده تا جو تبلیغی ضد دین را به راه بیندازند، رسوا خواهند شد.
با این اوصاف جهاد تبیین جایگاه رفیع و مهمی دارد.
وقتی صحبت از جهاد تبیین بیان میشود ما با یک میدان روبهرو هستیم. در این میدان دو طرف داریم، یک طرف حق و طرف دیگری باطل است، جبهه؛ جبهه حق و باطل است. یکسو جبهه یزید، عبیدالله زیاد، عمر سعد، خولی، شبث ابن ربعی و شمر ... است و سوی دیگر حضرت اباعبدالله، حضرت علیاکبر، ابوالفضلالعباس، قاسم، حبیب است.
قدمهای مهم جهاد تبیین:
اولین قدم: در میدان حضور داشتن و دشمنشناسی است / دومین قدم: باید رزم و شیوه برخورد با دشمن را بدانیم
وقتی میخواهید وارد این میدان شوید، اولین مسئله این است که باید رزم و شیوه برخورد با دشمن را بدانید، ممکن است در جنگ امروز در جهاد تبیین هیچ سلاحی احساس نشود، هیچ خنجری بهظاهر حلقومی را قطع نکند، اما امروز شمرها، حلقوم فرهنگی ما را مورد هدف قرار دادهاند، خولی ها و شبث ابن ربعیها در میدان هستند. پس در جهاد تبیین اولین مسئله، در میدان حضور داشتن و شناخت دشمن است.
دشمن برای ما همه چیز آماده کرده است، هم اینک دستکم 45 شبکه وجود دارد که علیه حق ایستادهاند، حتی شبکه شیعه دارند و روایات اهلبیت (ع) را میخوانند اما در این شبکه شیعی، ملکه انگلیس مقدس و از نوادگان حضرت زهرا (س) معرفی میشود، در لندن برای قمه زدن، پلیس محافظ میگذارند و آمبولانس خبر میکنند. باید دقت شود. اگر دقت شود، خواهید دید که دشمن چه چیزها را تبلیغ میکند تا شیعه را تضعیف کند، پس دشمن همه امکانات را به میدان آورده است:
أَلَا وَ إِنَّ الشَّيْطَانَ قَدْ جَمَعَ حِزْبَهُ وَ اسْتَجْلَبَ خَيْلَهُ وَ رَجْلَهُ
پس اول باید دشمن را بشناسیم و دوم رزم بلد باشیم. یعنی باید شیوه مقابله با دشمن را بدانیم که چه سلاحی به کار میبرد ما هم از همان امکانات علیه او استفاده کنیم.
سومین قدم: تمرین کافی داشتن/ چهارمین قدم: فهم مسیر و نقشه دشمن
سومین قدم برای مقابله با دشمن تمرین کافی داشتن و چهارمین قدم اینکه بدانیم دشمن از کجا به ما حمله میکند، مسیر حرکت او را بدانیم.
یکی از یاران اما حسین (ع) نافع بن هلال است که من نام او را بادیگارد اباعبدالله میگذارم. ایشان میفرماید شب عاشورا ناگهان دیدم از سمت دشمن کسی به سمت ما میآید، نزدیک که شد متوجه شدم حضرت اباعبدالله (ع) هستند. عرض کردم: آقا چرا تنهایی در شب به سمت دشمن رفتهاید؟ حضرت فرمودند «رفتم تا شناسایی کنم دشمن فردا از کجا ممکن است حمله کند. من میخواهم مسیر حرکت دشمن را بشناسم.»
این برای همه ما پیام دارد. ما باید ببینیم دشمن از کجا ضربه میزند با کدام روش و شیوه و عناصر و نیروها! او را در داخل و خارج بشناسیم و حواسمان باشد ممکن است از طریق خودیها به ما ضربه بزند یا به خودی ضربه بزنیم.
باید بدانیم که چگونه وارد میدان شویم و با کدام امکانات و ظرفیتها، در میدان حضور داشته باشیم، در میدان جنگ است که شناخته میشویم.
حضرت علیاکبر (ع) در رجز دوم خود میفرماید: «الحرب قد بانت لها حقایق و ظهرت من بعدها مصادق» جنگ است که حقیقت انسانها را مشخص میکند.
اگر در میدان آمدید حقیقت بیشتر برای شما مشخص میشود، اگر نیایید و خود را در این فضای مقابله قرار نگرفتید، نمیتوانید به این واقعیت برسید.
صداقتها را در میدان میتوان، شاهد بود. اگر میخواهیم بسنجیم و ارزیابی کنیم که فرد چقدر صادقانه سخن میگوید، چقدر اینکه میگوید امام حسین (ع) را دوست دارم صادقانه است، باید او را در میدان بیابیم. پس آنانی که در حاشیه هستند، آنانی که میگویند ما روضهمان را میخوانیم و به این کارها کاری نداریم، در میدان نیستند، و چون در میدان نیستند با اباعبدالله نیستند و دست تأیید امام زمان (عج) روی شانه آنها نخواهد نشست.
چرا هیأت کانون جهاد تبیین است؟
حال سؤال این است که چرا برای جهاد تبیین باید از هیأتهای مذهبی شروع کرد؟ چرا این مسئولیت بزرگ به هیأتهای مذهبی سپرده شده است؟ به گمان من چند دلیل دارد.
دلیل اول: هیأت مردمیترین تشکل اجتماعی و دینی است
هیأت مردمیترین تشکل اجتماعی و دینی است. همه گروههای سنی بهصورت داوطلبانه در آن حاضرند و در حتی در هزینههای هیأت مشارکت هم میکنند. بنابراین مردمیترین تشکل هیأت است و مردم در آن حضور دارند.
روش پیامبران اینگونه بود که در میان مردم (فی الناس) بودند، برای مردم (للناس) بودند، و از مردم (من الناس) بودند و با مردم سخن میگفتند. اگر قرار باشد در جهاد تبیین مخاطب ما مردم باشند، بهترین جا هیأت است.
دلیل دوم: هیأتهای مذهبی، بزرگترین حامی حق و دفاع از ارزشهای دینی و انقلابی بودهاند
دلیل دوم این است که هیأتهای مذهبی، پشتوانه تاریخی دارند و تجربه زیسته ما نشان میدهد که هیأت در بزنگاهها و خطرگاهها به میدان میآید، وقتی هیأتها را نگاه میکنیم، شاهد هستیم که شهدای زیادی در این راه دادهاند، وقتی حرکت جهادی صورت میگیرد، بیشترین نیروی را از هیأتهای مذهبی شاهد هستیم.
این هیأتیها هستند که در لحظههای سخت، کارها را سازماندهی میکنند و نیروها را به میدان میفرستند؛ بنابراین ما این تجربه را از هیأت داریم که هیأت در لحظههای سخت و دشوار، میتواند بزرگترین حامی حق و دفاع از ارزشهای دینی، مذهبی و انقلابی باشد.
دلیل سوم: هیأت، قویترین پشتوانه، یعنی عاشورا را دارد
در دفاع از حق، قویترین پشتوانه را هیأتها دارند و این قویترین پشتوانه، عاشوراست. ظرفیتی عظیم تمامنشدنی و گسترده. حضرت اباعبدالله الحسین علیهالسلام، امام مجاهدِ مبین است. امامی که جهاد کرد و حقیقت را تبیین کرد. امام حسین (ع) در تمام طول مسیر جهاد تبیین میکند. با جوانها یک طور سخن میگوید و با پیران بهگونهای دیگر. با جوانان که مواجه میشوند چون میدانند احساسات و عواطف آنها قوی است، از جنایات بنیامیه صحبت میکنند، در مواجهه با پیران که پیامبر را درک کردهاند از روایات استفاده میکنند.
دیگر پشتوانه هیأتها، حضرت زینب (س) - راوی روایت غالب از عاشورا - هستند. بزرگترین مجاهد برای تبیین عاشورا بعد از اباعبدالله (ع)، حضرت زینب هستند. درست گفتهاند که کربلا دو چهره دارد: شهادت و اسارت و این اسارت روشنگرانه را امام سجاد (ع)، حضرت زینب (س)، حضرت امکلثوم، حضرت سکینه و حضرت فاطمه صغری انجام میدهند.
دلیل چهارم: هیأتها ظرفیت هنری دارند
هیأت جایگاه هنر است. یعنی از ظرفیت هنری مانند صدا، اجرا، شعر، نمایش و استفاده میکند. هیأت جایگاه هنر است یعنی از زبان هنر که زبانی رساتر، تأثیرگذارتر و ژرفتر است استفاده میکند؛ بنابراین هیأت، پشتوانه فرهنگی و هنری هم دارد.
دلیل پنجم: هیأت مورد اعتماد جامعه است
هیأتهای مذهبی مورد اعتماد جامعه هستند. زنان در هیأت شرکت میکنند و فرزندانشان را به هیأت میسپارند.
دلیل ششم: هیأت تشریفات ندارد
و تشریفات و تعارفات ندارند. منتظر نمیشوند و بهسرعت دستبهکار میشوند و با تمام همتشان تلاش میکنند.
دلیل هفتم: هیأت همواره همراه نظام و انقلاب بوده است
از ابتدای انقلاب تاکنون هیأتها همواره در کنار نظام و مدافع ارزشهای نظام بوده است.
محراب، رزمگاهی است برای تمرین جهاد تبیین
به میدان بیاییم! اهل محراب باشیم. هر روز نماز میخوانیم و هر بار در محراب قرار میگیریم. محراب یعنی نبردگاه و رزمگاه.
ما در طول روز تمرین میکنیم؛ 17 رکعت نماز، 17 تمرین بزرگ است برای حضور در میدان تبیین.
امیدوارم همه ما، بهخصوص در محرمی که پیش روست بتوانیم وظیفه خود را در میدان جهاد تبیین بهدرستی انجام دهیم.