تاریخ انتشار
يکشنبه ۲۲ دی ۱۳۸۷ ساعت ۱۷:۰۳
۰
کد مطلب : ۴۵۱۴

سقاخانه، محرم کاشمر و میراث فرهنگی

سقاخانه، محرم کاشمر و میراث فرهنگی
به گزارش خیمه، يافته‌ها نشان مي‌دهد كه صددرصد مردم كاشمر شيعه‌اند؛ از ظهر روز اول محرم مساجد و تكايا محل اجتماع هيات‌هاي عزاداري مي‌گردند.

معمولا هيات‌هاي عزاداري به صورت گروه‌هاي سينه‌زني و زنجيرزني از شب پنجم حركت خود را در سطح شهر و كوچه‌ها آغاز مي‌كنند.

شب تاسوعا مجالس روضه‌خواني داير است و هيات‌ها زودتر از روزهاي قبل بيرون مي‌آيند و به تكيه ابوالفضلي مي‌روند و در مسير حركت افرادي كه نذري دارند گوسفندي جلوي عزاداران ذبح مي‌كنند.

از شب عاشورا چهره شهر و روستا دگرگون مي‌شود؛ مردم از زن و مرد و كوچك و بزرگ سياهپوش هستند؛ روز عاشورا محل تجمع و عزاداري دسته‌ها باغ مزار است.

در شب و روز اربعين سالار شهيدان مراسم روضه‌خواني در مساجد برقرار است؛ سينه‌زني، زنجيرزني، شبيه‌سازي، نخل‌گرداني، علم‌بندي، علم‌گرداني، شام غريبان، پرده‌خواني و پرده‌گرداني از شيوه‌هاي مراسم عزاداري ماه محرم در كاشمر هستند.

و اينك شهر ديگر به تمام معنا حال وهوايي خاص ايام سوگواري را به خود گرفته است؛ سال 77 مرکز خراسان شناسی آستان قدس رضوی اقدام به چاپ کارت پستال های از دیدنی های خراسان نمود؛ سهم کاشمر فقط عکسی از آیین عزاداری مردم در محرم بود؛ شهر از اول محرم دچار تغییرات فراوانی می شود.

کاشمر سقاخانه‌ای قدیم در خیابان قائم دارد؛ مکانی در حاشیه مسجد جامع و كنار بازار قديم شهر، در جوار ارگ حکومتی دوران قاجار؛ زنان کاشمری به این مکان ارادت و اعتقادی عجیب دارند، اينان برابر حاجت و نيازشان در اين مكان شمع روشن می کنند، نان و ماست می دهند؛ روضه‌خوانی هم به راه است؛ روزگاری در اين جا آبی گوارا هم نثار عشاق حسینی می‌شد.

همزمان با محرم در حرکتی خود جوش و مردمی شاهد استقرار سقاخانه های ویزه اين ايام و به خصوص روزهاي تاسوعا و عاشورا در سطح شهر و به خصوص در خیابان امام هستیم.

داربستی و پارچه های سیاه و و چند پرچم با نوای نوحه خوانی مداحی دلسوخته و چند تصوير از عزيزان درگذشته بخشی از بضاعت قابل اعتنایی اين جوانان در این کار است؛ بانيان اين سقاخانه‌ها عموماً جوان هستند.

خوش تیپ و رعنا، شالی سیاه بر گردن انداخته و به فراخور از عزاداران حسینی با شربت و چای و لیوانی آب سرد پذیرایی می کنند.برخي سير داغ و شيركاكائو توزيع مي‌كنند.

بعضی ها با پرداخت وجه و اهدا شكر و تامين بخشي از نيازهاي سقاخانه با باني در ثواب شریک مي‌شوند، پارسال يكي از اين بانيان مي‌گفت: «دلم می خواست وُسعم بیشتر می بود و خاک پای این مردم می شدم.»

اشک در چشمانم می دَود. این همه خلوص در عصر ماشین و دود و رویش هندسی سیمان و آهن؛ امثال او در این شهر بسیارند.

از شولی و شله زرد و نذر های خانگی هیچ نمی گویم؛ ولی حیفم می آید نگویم که پیران و جوانانی را سراغ دارم که غذای نذری را به در خانه ها و سرای این و ان می برند؛ چه بسیار منازلی که در این دهه تبدیل به تکیه می شوند بر حسب نذری و ارادتی و عهدی گفته و یا نا گفته.

چه بسیار افرادی که ناشناس؛ بانی خِیر این تکیه و آن محفل می شوند. اینان در کمال گمنامی عهده دار هزینه های پیدا و نا پیدای مجالس عزا می شوند؛ زیدی می گفت: «بعد از مرگ برخي متوجه مي‌شويم كه باني خير فلان تكيه و هيات فلاني بوده است.»

اگر غريبه اي وارد كاشمر شود از اين همه شور تعجب مي كند؛ از ديد صاحبنظران اين سوگواري جاذبه گردشگري دارد؛ اگر در سطح شهر قدم بزنيم متوجه مي شويم كه هيچكدام از متوليان امور شهر به مراسم اين ماه از اين منظر توجه نمي كنند.

تصور بفرماييد اگر گردشگراني شيعه مذهب در اين روزها به كاشمر دعوت شوند لابد براي اينان ديدن مراسمي چون: شبيه خواني ها، نخل گرداني، بازار بني اسعد و آيين هاي جاري و ساري در حركت دستجات عزا نظير: شبيه سازي ها، گروه جني ها، علامت گرداني ها و علم برداشتن ها جالب خواهد بود.

به اين موارد حضور دستجات در باغ مزار را اضافه بفرماييد؛ روستاهاي شهرستان هم مملو از آيين هاي خاص خود از است از طَرق كوهسرخ تا فدافن، از خضربيگ تا قلعه بالا.

آيين هاي اطعام عزاداران، پخت شله زرد، توزيع چاي و شربت، احداث سقاخانه‌ها و سفره‌هاي نذري از ديگر جاذبه‌هاي اين حوزه است.

بازديد از تكايا و مجالس عزا نيز، براي ديدن فُرم آذين‌ها و چيدمان اسباب عزا قابل طرح است؛ در يك كلام اگر مسئولان ميراث فرهنگي با كمك ساير اركان شهر بتوانند اين مهم را نهادينه كنند به طور قطع مي توان عنصر گردشگري مذهبي و علمي را در شهر سامان داد.

با توجه به اين واقعيت كه آيين هاي سوگ بر حسب ماه قمري برگزار مي‌شود مي‌توان در خلال ماه‌هاي شمسي گردشگران را به بازديد از مناظر ديدني شهرستان و اماكن تاريخي نيز دعوت كرد.

گزارش از حميدرضا بي‌تقصير
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما