کد مطلب : ۵۳۳۶
در میزگرد نمایشنامهنویسی دینی عنوان شد:
«تحقیر دشمن» و «بیمسئولیتی» از آسیبهای آثار دینی است
وی «تحقیر دشمن»، «نادیدهانگاری» و «بیمسئولیتی» را از آسیبهای آثار دینی عنوان کرده و توضیح داد: «شاید کمی زود باشد که بگوییم ایدهها نپختهاند. پس کجا نشانههای ابداع، خلاقیت و زیباییشناسی نوین را میبینید؟ جز نشانههای تکراری که تعزیهخوانان بعضا بیسواد به کار بردهاند چه به آن اضافه کردیم. در واقع گرفتاری ما هم شبیه نوحهخوانان است. »
مهندسپور «نقطه ضعف تعزیه و تئاتر دینی را این نکته عنوان کرد که گویا قرار نیست آیینهای مربوط به زندگی و نمایش امروز ترقی کنند» و توضیح داد: «وقتی آیینها حرکت ندارند که همه چیز منجمد شده باشد. به این بیاندیشید که چگونه مصرف شیر و لبنیات بالا نرفته اما مصرف موبایل تا این حد پیش رفته و چرا رفتارهای اجتماعیشان رشد نمیکند و باید آیینها هم همچون گذشته بماند؟»
وی با این سوال که «فهم دینی چطور اتفاق میافتد؟»، به فرایند فهم و ادراکی که موفق به بیان خود شده است، پرداخت و گفت: «هرگاه بعد از این همه سال، گفتوگوی ابراهیم و اسماعیل را در باب دلیل ساخت خانه خدا میشنویم در ما اختلال ایجاد میشود. ابراهیم مدام در حال ایجاد تضاد است. باورهای دینی در ذهن ما یک مرحله دیگر یعنی تضاد و مسئله ایجاد میکنند این به قول کیگارد مرحلهای جلوتر از ایمان است.»
مهندسپور با اشاره به ثابت نشدن خواستگاه دینی تئاتر، از هنرمندان خواست نسبت به آنچه در اثرشان بیان میشود، دقت داشته باشند.
وي افزود: «یک آدم مذهبی نمیتواند ادعا کند که جهان سکولار شده است. اگر باور داریم چیزی وجود دارد پس هست. اگر این اعتقاد را نداریم پس چرا از آن صحبت میکنیم. خود این پافشاری نشان میدهد که یک جای کار میلنگد.»
حسین پارسایی نیز با گشایش بحث تحریفات و تخیل در نمایشنامههای دینی گفت: «در یکی از تجربههای گذشته من نقطه تردید یا خردی که در کاراکتر ایجاد میشود، باعث سوال جمعی از مخاطبان شد. این سوال که «آیا جایی برای پرسش وجود دارد و یا ما تنها مجبور به بازخوانی داستانهای گذشته هستیم؟» یکی از دستاوردهای شیرین خودم در رویکرد موضوعی با ابزاری مدرن بود. اگر به این نکته توجه کنید موفق خواهید بود و تماشاگر را نیز به چالش میکشید و به تفکر وامیدارید اما در پایان آگاهی مخاطب کار را پیش میبرد. من این جمله که باید سلیقه و فرهنگ مخاطب را بالا ببریم قبول ندارم چه بسا برعکس باشد.»
وی با تاکید بر «نگاه مسئولانه نویسنده و نقش او در دوری از کلیشهها» گفت: «امروز اگر از نویسنده دفاع مقدس کلیشهها را بگیری، از هر 100 نفر 10 نفر موفق نمیشوند چیزی بنویسند. متاسفانه سعی میکنیم از طریق عوام فریبی و بر انگیختن عواطف موفق شویم.»
پارسایی در پاسخ به هنرمندی که از ممانعتهای اجرایی در مناسبتها پرسیده بود گفت: «وقتی کار موضوعی را در مناسبت اجرا کنید، دچار مشکل میشوید. چه کسی گفته در طول سال و جدا از مناسبتها کار دینی اجرا نشوند. شما باید برای موفقیت خود از مناسبتها فرار کنید چون قرار نیست مفاهیم را در یک شرایط و زمان خاص اجرا کنید. باید به مخاطب زمان فکر و اندیشه فارغ از سوگواری را بدهید. خود من هم با رویکرد سوگواری کار را شروع کردم اما با آگاهی این رویکرد را تغییر دادم . معتقدم مفهوم را نباید به خاطر خوشآمد تماشاگر عرضه کند.»
آقاخانی نيز با طرح این پرسش که در طول سه دهه پس از انقلاب، تئاتر دینی خواسته یا ناخواسته دچار الگو شده و در نحوه اجرا و ساختمان مشابهتهایی دیده میشود، درباره راه برونرفت از بسته شدن ذهن هنرمندان پرسید که مهندسپور پاسخ داد: «این مشکل، بیدلیل و به خاطر نقد نشدن و مورد گفتوگو قرار نگرفتن ایجاد شده است. گاه حاشیههای تئاتر از خود تئاتر مهمتر هستند. برای رفع این مشکل مطبوعات خوب و منتقد خوب از تئاتر مهمتر است. تعطیل شدن نهادهای جانبی، سوتفاهمها و یک شبه ره صد ساله رفتن که ما را تبديل به زباله میکند، این شرایط را ایجاد کرده است.»
پارسايي نيز در اين خصوص گفت:«وقتی میخواهیم به الگوی جدید برای تئاتر دینی برسیم، باید در نظر داشته باشیم که تنها مضمون تغییر کرده است. همین تغییر که امروز ما با دیروزمان فرق کرده در پرداخت مضامین دینی کفایت میکند. انسان معاصر چطور میتواند تغییرات بسیار ریز چون تغییر زاویه دید شما نسبت به آینه ماشین در یک روز را نادیده بگیرد؟ چه بسا امروز دانشجویان از طریق وسايل ارتباط جمعی بیشتر از استادانشان میدانند.»