کد مطلب : ۷۸۸۲
مراجع شیعه
درباره آیتالله محمد حسینی شاهرودی
خانواده
پدرش مرحوم آية الله العظمى حاج سيد محمود حسينى شاهرودى بود. مادرش هم دختر مرحوم آيتالله شيخ محمدرضا فاضل نيشابورى از زاهدان معروف و از مدرّسين عقائد و اخلاق در حوزه نجف اشرف بهشمار مىرفت.
منزل ايشان همواره محل رفت و آمد مردم بود و حتي زنان بسياري براي اصلاح قرائت قران و نماز خود و يادگيري احكام شرعي به مادر سيد محمد مراجعه ميكردند.
تحصیلات
سيد محمد در سايه اين محيط معنوى وپاك تعليمات اوليّه ودروس ابتدائى و مقدماتى را نزد پدر و مادرش فراگرفت. مقدمات را نزد پدر خويش و نيز مرحوم شيخ على شهربابكى و مرحوم شيخ شمس زنجانى كه از اساتيد ممتاز علم منطق بودند فراگرفت.
بعضى از دروس سطح مانند رسائل و مكاسب را نيز نزد پدرش به صورت خصوصى فراگرفت و براي يادگيري كتاب كفاية الاصول در درس مرحوم آيتالله العظمى ميرزا هاشم آملى و مرحوم آيتالله شيخ عبدالحسين رشتى حاضر شد.
ايشان در سال ۱۳۶۰ هجرى قمرى و در سن شانزده سالگى به آخرين مرحله دروس حوزوى يعنى درس خارج قدم نهادند كه در اين سن وسال كم، شروع در درس خارج بى سابقه يا كمنظير بوده است.
اجتهاد
آيتالله شاهرودي درس خارج را نزد پدر بزرگوارشان آموختند و به درجه احتهاد نايل آمدند. معظّمله در سال ۱۳۷۵ هجرى قمرى پس از امتحانهاى متعدّدى كه از ايشان به عمل آمد موفّق به كسب اجازه اجتهاد از مرحوم آيتالله العظمى حاج سيد محمود شاهرودى شدند كه با توجه به سختگيري آن مرحوم در زمينه اعطاء اجازه اجتهاد در حوزه علميه نجف اشرف معروف به ذوالشهادتين بودند، يعنى اجازه اجتهاد ايشان ارزش اجازه اجتهاد از دو نفر از علماء را داشت.
همچنين ايشان از مرحوم آيتالله العظمى سيدجمال الدين گلپايگانى كه از شاگردان ميرزاى نائينى بودند اجازه اجتهاد درياف نمودند و در سال ۱۳۸۹ قمري نيز اقدام به چاپ رساله عمليه كردند.
تدریس
آيتالله سيد محمد حسيني شاهرودي از ابتداء جوانى از مدرسين سطوح عاليه دروس حوزوى بهشمار مىرفتند و رموز و معضلات و مطالب سخت و دشوار كتب درسى را بهخوبى براى شاگردان شرح داده و روشن مىنمودند و اين امر همزمان با ابتداى حضور ايشان در درس خارج بود.
اولين جلسات تدريس خارج را نيز تقريباً در سال ۱۳۸۳ هجرى قمرى، در سن سى ونه سالگى و در مسجد هندى كه از مهمترين مراكز تدريس در حوزه علميه نجف اشرف به شمار مىرفت شروع نمودند كه تاكنون اين درس ادامه دارد.
عزیمت به ایران
در پى اخراج توسط رژيم بعث عراق از نجف اشرف در سال ۱۴۰۰ هجرى قمرى،ایشان به جمهورى اسلامى ايران هجرت کردند و در شهر قم مقیم شدند ایشان همچنان به تدريس فقه و اصول و تربيت و تهذيب شاگردان ميپرازند.
تالیفات و خدمات
از ايشان تا كنون پانزده كتاب به چاپ رسيده است كه از جمله آنها ميتوان به «ذخيرة المؤمنين ليوم الدين» به زبان عربى، «توضيح مناسك الحج» به زبان عربى و فارسي، «كتاب الطهارة» كه تقريرات بحث خارج فقه ايشان است و توسط اخوى گرانقدرشان به رشته تحرير درآمده است، كتاب «الصوم» در احكام روزه به زبان عربى، حاشيه بر عروة الوثقى، كتاب «فى الحدود»، كتاب درسهايى ويژه بانوان و رساله مختصر الاحكام به زبان اردو اشاره كرد.
كمك به طلاب حوزههاى علميه، پرداخت شهريه حوزههاى علميّه ديگر شهرستانها، واگذارى زمين جهت منزل مسكونى طلاب، فرستادن وكلا و مبلغين و تشويق آنها براى ترويج احكام اسلامى به نقاط مختلف ايران وكشورهاى ديگر و اعطاى كمكهاى اقتصادى به ساكنان آن مناطق، كمك براي تامين هزينههاى مختلف مانند هزينه معالجه، سفر، تعمير و خريد منزل، ازدواج و غيره، حل و فصل نزاعها ومشكلات اجتماعى، تاسيس مجتمع مسكونى جهت اسكان طلاب، تأسيس حسينيه و مسجد از اين جملهاند.
پدرش مرحوم آية الله العظمى حاج سيد محمود حسينى شاهرودى بود. مادرش هم دختر مرحوم آيتالله شيخ محمدرضا فاضل نيشابورى از زاهدان معروف و از مدرّسين عقائد و اخلاق در حوزه نجف اشرف بهشمار مىرفت.
منزل ايشان همواره محل رفت و آمد مردم بود و حتي زنان بسياري براي اصلاح قرائت قران و نماز خود و يادگيري احكام شرعي به مادر سيد محمد مراجعه ميكردند.
تحصیلات
سيد محمد در سايه اين محيط معنوى وپاك تعليمات اوليّه ودروس ابتدائى و مقدماتى را نزد پدر و مادرش فراگرفت. مقدمات را نزد پدر خويش و نيز مرحوم شيخ على شهربابكى و مرحوم شيخ شمس زنجانى كه از اساتيد ممتاز علم منطق بودند فراگرفت.
بعضى از دروس سطح مانند رسائل و مكاسب را نيز نزد پدرش به صورت خصوصى فراگرفت و براي يادگيري كتاب كفاية الاصول در درس مرحوم آيتالله العظمى ميرزا هاشم آملى و مرحوم آيتالله شيخ عبدالحسين رشتى حاضر شد.
ايشان در سال ۱۳۶۰ هجرى قمرى و در سن شانزده سالگى به آخرين مرحله دروس حوزوى يعنى درس خارج قدم نهادند كه در اين سن وسال كم، شروع در درس خارج بى سابقه يا كمنظير بوده است.
اجتهاد
آيتالله شاهرودي درس خارج را نزد پدر بزرگوارشان آموختند و به درجه احتهاد نايل آمدند. معظّمله در سال ۱۳۷۵ هجرى قمرى پس از امتحانهاى متعدّدى كه از ايشان به عمل آمد موفّق به كسب اجازه اجتهاد از مرحوم آيتالله العظمى حاج سيد محمود شاهرودى شدند كه با توجه به سختگيري آن مرحوم در زمينه اعطاء اجازه اجتهاد در حوزه علميه نجف اشرف معروف به ذوالشهادتين بودند، يعنى اجازه اجتهاد ايشان ارزش اجازه اجتهاد از دو نفر از علماء را داشت.
همچنين ايشان از مرحوم آيتالله العظمى سيدجمال الدين گلپايگانى كه از شاگردان ميرزاى نائينى بودند اجازه اجتهاد درياف نمودند و در سال ۱۳۸۹ قمري نيز اقدام به چاپ رساله عمليه كردند.
تدریس
آيتالله سيد محمد حسيني شاهرودي از ابتداء جوانى از مدرسين سطوح عاليه دروس حوزوى بهشمار مىرفتند و رموز و معضلات و مطالب سخت و دشوار كتب درسى را بهخوبى براى شاگردان شرح داده و روشن مىنمودند و اين امر همزمان با ابتداى حضور ايشان در درس خارج بود.
اولين جلسات تدريس خارج را نيز تقريباً در سال ۱۳۸۳ هجرى قمرى، در سن سى ونه سالگى و در مسجد هندى كه از مهمترين مراكز تدريس در حوزه علميه نجف اشرف به شمار مىرفت شروع نمودند كه تاكنون اين درس ادامه دارد.
عزیمت به ایران
در پى اخراج توسط رژيم بعث عراق از نجف اشرف در سال ۱۴۰۰ هجرى قمرى،ایشان به جمهورى اسلامى ايران هجرت کردند و در شهر قم مقیم شدند ایشان همچنان به تدريس فقه و اصول و تربيت و تهذيب شاگردان ميپرازند.
تالیفات و خدمات
از ايشان تا كنون پانزده كتاب به چاپ رسيده است كه از جمله آنها ميتوان به «ذخيرة المؤمنين ليوم الدين» به زبان عربى، «توضيح مناسك الحج» به زبان عربى و فارسي، «كتاب الطهارة» كه تقريرات بحث خارج فقه ايشان است و توسط اخوى گرانقدرشان به رشته تحرير درآمده است، كتاب «الصوم» در احكام روزه به زبان عربى، حاشيه بر عروة الوثقى، كتاب «فى الحدود»، كتاب درسهايى ويژه بانوان و رساله مختصر الاحكام به زبان اردو اشاره كرد.
كمك به طلاب حوزههاى علميه، پرداخت شهريه حوزههاى علميّه ديگر شهرستانها، واگذارى زمين جهت منزل مسكونى طلاب، فرستادن وكلا و مبلغين و تشويق آنها براى ترويج احكام اسلامى به نقاط مختلف ايران وكشورهاى ديگر و اعطاى كمكهاى اقتصادى به ساكنان آن مناطق، كمك براي تامين هزينههاى مختلف مانند هزينه معالجه، سفر، تعمير و خريد منزل، ازدواج و غيره، حل و فصل نزاعها ومشكلات اجتماعى، تاسيس مجتمع مسكونى جهت اسكان طلاب، تأسيس حسينيه و مسجد از اين جملهاند.