کد مطلب : ۹۵۶۲
علمای شیعه
درباره امام موسی صدر
امام موسي صدر در روز ۱۴خرداد سال ۱۳۰۷هجري شمسي در شهر قم ديده به جهان گشود. پدر ايشان مرحوم آيت الله سيد صدرالدين صدر، جانشين مرحوم آيت الله شيخ عبدالكريم حائري مؤسس حوزه علميه قم و از مراجع بزرگ زمان خود بود. جد پدري ايشان مرحوم آيت الله سيد اسماعيل صدر، جانشين مرحوم آيت الله ميرزا حسن شيرازي و مرجع مطلق زمان خود، و جد مادري ايشان مرحوم آيت الله حاج آقا حسين قمي، جانشين مرحوم آيت الله سيد ابوالحسن اصفهاني و رهبر قيام مردم مشهد بر عليه رضا خان بود.
امام موسي صدر پس از اتمام سيكل اول و بخش مقدمات علوم حوزوي، در خرداد سال ۱۳۲۲ به حوزه علميه قم پيوست و طي مدتي كوتاه، ضمن بهرهگيري از محضر حضرات آيات سيد محمد باقر سلطاني طباطبايي، شيخ عبدالجواد جبل عاملي، امام خميني و سيد محمد محقق داماد، دروس دوره سطح را به پايان رسانيد. وي از ابتداي بهار سال ۱۳۲۶ وارد مرحله درس خارج شد و تا اواخر پاييز سال ۱۳۳۸، يعني قريب سيزده سال تمام، از مدرسين بزرگ حوزه هاي علميه قم و نجف كسب فيض کرد.
اساتيد اصلي دروس خارج ايشان در قم، حضرات آيات سيد حسين طباطبايي بروجردي، محقق داماد، صدر و سيد محمد حجت، و در نجف حضرات آيات سيد محسن حكيم، سيد ابوالقاسم خويي، شيخ حسين حلي و شيخ مرتضي آل ياسين بودند.
امام موسي صدر دروس فلسفي را نزد حضرات آيات سيد رضا صدر و علامه سيد محمد حسين طباطبايي در قم و نزد آيت الله شيخ صدرا بادكوبهاي در نجف فرا گرفت.
دوستان اصلي هم بحث امام موسي صدر را در قم، حضرات آيات سيد موسي شبيري زنجاني، شهيد دكتر بهشتي، سيد عبدالكريم موسوي اردبيلي و شيخ ناصر مكارم شيرازي، و در نجف آيت الله شهيد سيد محمد باقر صدر تشكيل ميدادند.
امام موسی صدر در طول زندگی حوزوی خود شاگردان برجستهای را تربیت کرده است. معروفترین آنان در ایران آیت الله شیخ یوسف صانعی از مراجع معظم امروز، و در لبنان شهید عباس موسوی دبیر کل سابق حزب الله است.
امام موسي صدر در كنار تحصيلات حوزوي، دروس دبيرستان خود را به اتمام رساند، و در سال ۱۳۲۹ به عنوان اولين دانشجوي روحاني در رشته «حقوق در اقتصاد» به دانشگاه تهران وارد و در سال ۱۳۳۲ از آن فارغالتحصيل شد.
امام موسي صدر قبل از عزيمت به نجف اشرف، از سوي علامه طباطبايي مسئوليت نظارت بر نشريه «انجمن تعليمات ديني» را بر عهده گرفت. وي همزمان با تحصيل در حوزه علميه نجف، به عضويت هيئت امناء جمعيت «منتدي النشر» در آمد، و پس از بازگشت به قم ضمن اداره يكي از مدارس ملي اين شهر، مسئوليت سردبيري مجله تازه تاسيس «مكتب اسلام» را عهدهدار شد.
از مهمترين اقدامات امام موسي صدر در آخرين سال اقامت در شهر قم، تدوين طرحي گسترده جهت اصلاح نظام آموزشي حوزههاي علميه بود، كه با همفكري حضرات آيات دكتر بهشتي و مكارم شيرازي صورت گرفت.
امام موسي صدر در اواخر سال ۱۳۳۸ و به دنبال توصيههاي حضرات آيات بروجردي، حكيم و شيخ مرتضي آل ياسين، وصيت مرحوم آيت الله سيد عبدالحسين شرفالدين رهبر متوفي شيعيان لبنان را لبيك گفت و به عنوان جانشين آن مرحوم، سرزمين مادري خود ايران را به سوي لبنان ترك نمود. اصلاح امور فرهنگي، اجتماعي، اقتصادي و سياسي جامعه شيعيان لبنان از يكسو، و استفاده از ظرفيتهاي منحصر به فرد لبنان جهت نماياندن چهره عاقل، عادل، انساندوست و با زمان مكتب اهل بيت به جهانيان از سوي ديگر، اهداف اصلي اين هجرت را تشكيل ميداد.
امام موسي صدر براي نيل به اين اهداف، و با توجه به جغرافياي اجتماعي و سياسي لبنان در منطقه و جهان، از همان بدو ورود فعاليتهاي خود را سه حوزه موازي سازماندهي کرد:
بازسازي هويت، انسجام و عزت تاريخي شيعیان لبنان
امام موسي صدر از زمستان سال ۱۳۳۸ و همزمان با آغاز فعاليتهاي گسترده ديني و فرهنگي خود در مناطق شيعهنشين لبنان، مطالعات عميقي را به منظور ريشهيابي عوامل عقب ماندگي اجتماعي، اقتصادي و فرهنگي شيعيان لبنان به اجرا گذارد. حاصل اين مطالعات، برنامههاي كوتاه مدت، ميان مدت و درازمدتي بود كه از اواسط سال ۱۳۳۹ و در راستاي سياست محروميتزدايي، طراحي و اجرا شد.
امام موسي صدر در زمستان سال ۱۳۳۹ و پس از تجديد سازمان جمعيت خيريه «البر و الاحسان»، با تنظيم برنامهاي ضربتي جهت تامين نيازهاي مالي خانوادههاي بيبضاعت، ناهنجاري تكدي را به كلي از سطح شهر صور و اطراف آن برانداخت. وي در فاصله سالهاي ۱۳۴۰ تا ۱۳۴۸ و در چارچوب برنامهاي ميان مدت، با طي سالانه صد هزار كيلومتر در ميان شهرها و روستاهاي سراسر لبنان، دهها جمعيت خيريه و مؤسسات فرهنگي و آموزش حرفهاي را راهاندازي نمود كه حاصل آن كسب اشتغال و خودكفايي اقتصادي هزاران خانواده بيبضاعت، كاهش درصد بيسوادي، رشد فرهنگ عمومي، و به اجرا در آمدن صدها پروژه كوچك و بزرگ عمراني در مناطق محروم آن كشور بود.
امام موسي صدر در تابستان سال ۱۳۴۵ و پس از اجتماعات عظيم و چند روزه شيعيان لبنان در بيعت با ايشان، رسما از حكومت وقت درخواست نمود تا همانند ديگر طوائف آن كشور، مجلسي براي سازماندهي طايفه شيعه و پيگيري مسائل آن تاسيس شود.
مجلس اعلاي اسلامي شيعیان كه اولين بخش از برنامه درازمدت امام صدر به شمار ميرفت، در اول خرداد سال ۱۳۴۸ تاسيس، و خود آن بزرگوار با اجماع آراء به رياست آن انتخاب شد.
امام موسي صدر از بهار سال ۱۳۴۸ تا اواسط زمستان سال ۱۳۵۲ با دولت وقت لبنان به گفتگو نشست، تا آن را براي اجراي پروژههاي زيربنايي و وظايف قانوني خود در قبال مناطق شيعهنشين و محروم آن كشور ترغيب کند.
در پي امتناع دولت لبنان از پذيرش اين مطالبات و نيز اتمام حجت با آن، جنبش محرومان لبنان در اوايل سال ۱۳۵۳ به رهبري امام موسي صدر شكل گرفت و راهپيماييهاي مردمي عظيمي در شهرهاي بعلبك، صور و صيدا عليه دولت به وقوع پيوست.
اوجگيري بحران خاورميانه، صفآرايي احزاب افراطي مسيحي در برابر مقاومت فلسطيني، و به لبنان كشيده شدن برخي اختلافات جهان عرب، امام موسي صدر را بر آن داشت تا براي حفظ ثبات كشور و ممانعت از سركوبي فلسطينيها، تودههاي مردم را موقتاً از عرصه رويارويي با دولت كنار كشاند و پيگيري مطالبات بر حق شيعيان را تا آمدن رئيس جمهور بعد به تاخير اندازد.
امام موسي صدر در سال ۱۳۵۴ عليرغم كارشكنيهاي شديد دولت، مجدداً با اجماع آراء به رياست مجلس اعلاي اسلامي شيعیان برگزيده شد.
با آغاز جنگ داخلي لبنان در فروردين سال ۱۳۵۴، تمامي تلاشهاي امام موسي صدر مصروف پايان دادن به اين بحران صرف گرديد. وي در خرداد آن سال در مسجد عامليه بيروت به اعتصاب نشست، و به پشتوانه مشروعيت مردمی و مقبوليت وسيع وشخصیت کاریزماتیک خود در ميان تمامي مذاهب، آرامش را به تابستان لبنان بازگردانيد.
با شعلهور شدن مجدد آتش جنگ و پديدار شدن ابرهاي شكست بر آسمان جبهه مسلمانان، امام صدر در ارديبهشت ۱۳۵۵ حافظ اسد را وادار کرد تا با اعزام نيروهاي سوري به لبنان، موازنه قوا و آرامش را به اين كشور بازگرداند.
حل اختلافات مصر با سوريه و متعاقب آن برپايي كنفرانس رياض در مهر ۱۳۵۵، آب سردي بود كه امام موسي صدر بر آتش جنگ داخلي لبنان فرو ريخت. این آرامش تا زمانیکه امام صدر در لبنان حضور داشت، ادامه پیدا کرد.
پرچمداري حركت گفتگوي اديان و تقريب مذاهب در لبنان
هدف استراتژيك امام موسي صدر آن بود تا طايفه شيعه لبنان را همسان ديگر طوائف، و نه مقدم بر آنان، در تمامي عرصههاي حيات سياسي، اجتماعي، فرهنگي و اقتصادي آن كشور مشاركت دهد.
وي از اولين روزهاي هجرت به لبنان در زمستان سال ۱۳۳۸، با طرح شعار «گفتگو، تفاهم و همزيستي»، پايههاي روابط دوستانه و همكاري صميمانهاي را با مطران يوسف الخوري، مطران جرج حداد، شيخ محيالدين حسن و ديگر رهبران ديني مسيحي و اهل سنت آن كشور بنا نهاد.
در طول حضور دو دهه امام صدر در لبنان، هيچ مراسم سرور يا اندوهي از شيعيان نبود كه امام صدر در آن شركت جويد و تني چند از فرهيختگان مسيحي و اهل سنت در معيت وي نباشند.
حمايت جوانمردانه امام صدر از بستني فروشي مسيحي در اوايل تابستان سال ۱۳۴۱در شهر صور، كه به فتواي صريح ايشان مبني بر طهارت اهل كتاب منجر شد، توجه تمامي محافل مسيحي لبنان را به سمت خود جلب کرد.
در اواخر تابستان ۱۳۴۱ مطران گريگوار حداد به شهر صور آمد، و از امام صدر براي عضويت در هيئت امناء «جنبش حركت اجتماعي» دعوت کرد. از اواخر سال ۱۳۴۱ حضور گسترده امام موسي صدر در كليساها، ديرها و مجامع ديني و فرهنگي مسيحيان آغاز گرديد. سخنرانيهاي تاريخي امام صدر در ديرالمخلص واقع در جنوب و كليساي مارمارون در شمال لبنان طي سالهاي ۱۳۴۱و ۱۳۴۲، تاثيرات معنوي عميقي بر مسيحيان آن كشور بر جاي نهاد.
امام صدر در تابستان سال ۱۳۴۲ و طي سفري دو ماهه به كشورهاي شمال آفريقا، طرحي نو جهت همفكري مراكز اسلامي مصر، الجزاير و مغرب با حوزههاي علميه شيعه لبنان در انداخت.
وي در بهار سال ۱۳۴۴، اولين دور سلسله گفتگوهاي اسلام و مسيحيت را با حضور بزرگان اين دو دين الهي، در مؤسسه فرهنگي «الندوه اللبنانيه» به راه انداخت.
وي پس از جنگ شش روزه اعراب و اسرائيل در سال ۱۳۴۶ به ديدار پاپ شتافت، و نشستي كه در آغاز نيم ساعت پيشبيني شده بود، به تقاضاي پاپ بيش از دو ساعت به درازا كشيد.
امام موسي صدر از سال ۱۳۴۷ به عضويت مركز اسلامشناسی استراسبورگ در آمد، و از رهگذر همفكري و ارائه سمينارهاي متعددي در آن، انتشار آثاري ذيقيمت چون «مغز متفكر جهان شيعه» را زمينهسازي کرد.
امام موسي صدر در بهار سال ۱۳۴۸ و بلافاصله پس از افتتاح مجلس اعلاي اسلامي شيعیان، از شيخ حسن خالد مفتي اهل سنت لبنان دعوت نمود، تا با همفكري يكديگر براي توحيد شعائر، اعياد و فعاليتهاي اجتماعي طوائف اسلامي، تدبيري بيانديشند.
وي در همين خصوص طرح مدوني را به اجلاس سال ۱۳۴۹ «مجمع بحوث اسلامي» در قاهره ارائه نمود، و متعاقب آن به عضويت دائم اين مجمع درآمد.
امام موسي صدر در سال ۱۳۴۹ رهبران مذهبي مسلمانان و مسيحيان جنوب لبنان را در چارچوب «كميته دفاع از جنوب» گرد هم آورد تا براي مقاومت در برابر تجاوزات رژيم صهيونيستي چارهانديشي کنند.
وي در زمستان سال ۱۳۵۳ و در اقدامي بيسابقه، خطبههاي عيدموعظه روزه را در حضور شخصيتهاي بلندپايه مسيحي لبنان در كليساي كبوشيين بيروت ايراد کرد و اگر آتش جنگ داخلي شعلهور نميشد، در پي آن بود تا كاردينال ماروني لبنان را براي ايراد خطبههاي يكي از نمازهاي جمعه شهر بيروت دعوت کند. ا
مام موسي صدر در زمستان سال ۱۳۵۵ و در جمع سردبيران جرائد بيروت، با پيشبيني صريح حذف فاصلهها و روند جهاني شدن در اواخر قرن بيستم، قرن بيست و يكم را قرن همزيستي پيروان اديان، مذاهب، فرهنگها و تمدنهاي گوناگون ناميد و بر رسالت تاريخي لبنان جهت ارائه الگويي موفق در اين زمينه پاي فشرد. امام موسي صدر در اواسط سال ۱۳۵۷ موفق شد رهبران مسلمان و مسيحي لبنان را جهت برپايي يك جبهه فراگير ملي متقاعد کند و در اين مسير تا آنجا پيش رفت كه حتي موعد تاسيس و اولين گردهمايي آنان را براي پس از بازگشت خود از سفر ليبي مشخص کرد.
تاسيس جامعه مقاوم و مقاومت لبناني در برابر تجاوزات اسرائيل
امام موسي صدر از سال ۱۳۴۳ و يك سال پيش از تأسيس جنبش فلسطيني فتح، در پي انديشه تبديل جامعه مصرفي لبنان به جامعهاي مقاوم در برابر تجاوزات آينده رژيم صهيونيستي برآمد.
وي در بهار سال ۱۳۴۴ گروهي از جوانان مؤمن شيعه را به مصر اعزام نمود تا در دورهاي شش ماهه فنون نظامي را فرا گيرند. با بازگشت اين جوانان كه اولين كادرهاي مقاومت لبنان بودند، عمليات ايذايي مشترك رزمندگان فلسطيني لبناني در شمال فلسطين اشغالي آغاز شد.
بخش اعظم نيروهاي رزمنده از جوانان شيعه لبنان و فرماندهي عمليات بر عهده رزمندگان فلسطيني بود. اين نوع عمليات مشترك تا اوايل سال ۱۹۷۲ ادامه يافت. اولين شهيد شيعه در عمليات ايذايي بر عليه رژيم صهيونيستي، از جوانان شهر مرزي «ناقوره» بود كه در سال ۱۳۴۷ به شهادت رسيد.
در مهر ۱۳۴۸ مؤسسه صنعتي جبل عامل يا كارگاه كادر سازي امام صدر رسماً آغاز به كار نمود. در پي بمباران شديد جنوب لبنان توسط رژيم صهيونيستي در سال ۱۳۴۹ و عدم واكنش مناسب دولت وقت، اعتصابي بيسابقه به دعوت امام موسي صدر لبنان را فرا گرفت، به گونهاي كه دولت وقت را بر آن داشت براي بازسازي مناطق جنگي و برپايي پناهگاههاي مناسب در آن، مجالس جنوب را تاسيس کند.
از اوايل سال ۱۳۴۱ عمليات ايذايي جوانان شيعه در داخل فلسطين اشغالي شكلي مستقل به خود گرفت، هر چند تا سالها پس از آن نيز به صلاحديد امام صدر، افتخار آن به نام «نيروهاي مخصوص جنبش فلسطيني فتح» ثبت ميشد.
در شهريور سال ۱۳۵۱ و كمتر از ۲۴ ساعت پس از اشغال ۴۸ ساعته دو روستاي «قاناي جلي» و «جويا» به دست سربازان رژيم صهيونيستي، نشست فوقالعاده مجلس اعلاي اسلامي شيعیان با حضور تمامي اعضاء در روستاي جويا برگذار شد و از همان روز اولين بذرهاي «مقاومت لبناني» توسط امام موسي صدر پاشيده شد.
يك ماه پس از اين حادثه و به هنگام تجاوز نيروهاي صهيونيستي به روستاي «فاووق» در جنوب لبنان، اولين عمليات غير رسمي مقاومت لبنان به اجرا در آمد كه حاصل آن چند كشته و مجروح اسرائيلي بود.
از پاييز سال ۱۳۵۱ آموزش نظامي جوانان شيعه شتاب بيشتري گرفت. اولين شهيد مقاومت لبنان «فلاح شرف الدين» مؤذن چهارده ساله مؤسسه صنعتي جبل عامل بود كه در زمستان ۱۳۵۲ و پس از به هلاكت رساندن چند تن از سربازان رژيم صهيونيستي، در روستاي مرزي «بنت جبيل» به شهادت رسيد.
در خرداد سال ۱۳۵۴ و به دنبال وقوع انفجاري در اردوگاه نظامي عين البنيه در كوههاي بقاع، كه به شهادت ۲۷ تن از جوانان شيعه انجاميد، امام موسي صدر رسما ولادت «گروههای مقاومت لبنان» را اعلان کرد.
با پايان يافتن جنگ داخلي لبنان و انتقال دامنه ناآراميها به جنوب، واحدهاي مقاومت لبنان رسما در نقاط استراتژيك مناطق مرزي مستقر شدند. اولين عمليات بزرگ مقاومت لبنان عليه تجاوزات اسرائيل در اواخر سال ۱۳۵۵ صورت گرفت كه پس از چند روز درگيري، به آزادسازي شهركهاي «طيبه» و «بنت جبيل» منجر شد.
امام موسي صدر اولين شخصيتي بود كه در زمستان سال ۱۳۵۶، طرح سازشكارانه توطين پناهندگان فلسطيني در جنوب لبنان را افشا و با مواضع شجاعانه خود از تحقق آن جلوگيري کرد.
در حمله گسترده سال ۱۳۵۷ اسرائيل به جنوب لبنان و به رغم عقبنشيني احزاب چپ و گروههاي فلسطيني، جوانان مقاومت لبنان و دانشآموزان مؤسسه صنعتي جبل عامل در منطقه اشغالي باقي ماندند و به رغم امكانات اندك تا به آخر عليه اشغالگران صهيونيست ايستادگي كردند.
امام موسي صدر اگرچه لبنان را محل اصلي فعاليتهاي خود قرار داده بود، اما هيچگاه از ديگر مسائل جهان اسلام غافل نبود. انقلاب اسلامي ايران، امنيت حوزههاي علميه، اتحادي عربي اسلامي جهت مبارزه با اسرائيل و گسترش تشيع در آفريقاي سياه، مهمترين دغدغههاي خارج از لبنان ايشان را تشكيل ميدادند.
در پي دستگيري امام خميني و در اوايل تابستان ۱۳۴۲، امام موسي صدر راهي اروپا و شمال آفريقا گرديد، تا از طريق واتيكان و الازهر، شاه ايران را براي آزادسازي امام تحت فشار قرار دهد.
با آزاد شدن امام در پايان اين سفر، آيت الله خويي تصريح کرد اين آزادي، بيش از هر چيز مرهون سفر آقاي صدر بوده است.
در پي تبعيد امام به تركيه در پاييز سال ۱۳۴۳، امام موسي صدر اقدامات مشابهي را به انجام رساند، تا ضمن تامين امنيت آن بزرگوار، ترتيبات انتقال ايشان به عتبات عاليات را فراهم سازد.
در نيمه دوم دهه چهل و پس از آماده شدن اولين كادرهاي نظامي مقاومت لبنان، دهها تن از جوانان مبارز ايراني به لبنان آمدند، و زير نظر آنان فنون نظامي را فرا گرفتند.
در اواخر دهه چهل و مقارن با تاسيس مجلس اعلاي اسلامي شيعیان، امام خميني در پاسخ برخي فضلاي ايراني مقيم نجف، امام صدر را اميد خود براي اداره حكومت پس از شاه ناميد. در زمستان ۱۳۵۰ و بر اساس تقاضاي مراجع وقت، امام موسي صدر درباره برخي زندانيان سياسي با شاه گفتگو کرد كه بعضي از آنان از جمله حجت الاسلام و المسلمين هاشمي رفسنجاني، اندكي بعد از زندان آزاد شدند.
با به قدرت رسيدن حافظ اسد در سال ۱۳۵۰ و آغاز همكاريهاي تنگاتنگ وي با امام صدر، سوريه به امنترین كشور خاورميانه براي مبارزين ايراني بدل شد. ا
مام موسي صدر در تابستان ۱۳۵۶ جوانمردانه سينه سپر نمود، و با اقامه نماز، تدفين و برپايي مراسم چهلمين روز شهادت دكتر شريعتي در بيروت، از سست شدن پيوند جوانان تحصيلكرده با روحانيت، جلوگيري به عمل آورد.
به دنبال درگذشت مرحوم حاج آقا مصطفي خميني در پاييز سال ۱۳۵۶، وي پسر عموي خود شهيد آيت الله سيد محمد باقر صدر را بر آن داشت تا بيش از پيش به حمايت از امام خميني برخيزد.
امام موسي صدر در بهار سال ۱۳۵۷ لوسين ژرژ نماينده روزنامه لوموند در بيروت را به نجف فرستاد تا با انجام اولين مصاحبه بينالمللي با امام خميني، افكار عمومي جهانيان را با انقلاب اسلامي ايران آشنا سازد.
امام موسي صدر در ديدارهاي مكرر سال ۱۳۵۷ خود با رهبران سوريه، عربستان سعودي و برخي ديگر از كشورهاي جهان عرب، اهميت انقلاب اسلامي ايران، پيروزي قريبالوقوع آن و ضرورت همپيماني آنان با اين انقلاب را به آنها گوشزد کرد.
وي در شهريور ۱۳۵۷ و يك هفته پيش از ربودن شدن خود، با انتشارمقاله «نداي پيامبران» در روزنامه لوموند، امام خميني را به عنوان تنها رهبر انقلاب اسلامي ايران معرفي کرد.
بدون ترديد بزرگترين خدمت امام موسي صدر به انقلاب اسلامي ايران آن بود كه در سالهاي ۱۳۵۶ تا ۱۳۵۷و پس از قريب دو دهه ترويج ارزشهاي اسلام راستين در لبنان، عموم مردم، خصوصا شيعيان و بالاخص كادرهاي مقاومت آن كشور را با اين انقلاب آشنا و مرتبط کرد.
امام موسي صدر در ۳ شهريور سال ۱۳۵۷ و در آخرين مرحله از سفر دورهاي خود به كشورهاي عربي، بنا بر دعوت رسمي معمر قذافي وارد ليبي، و در روز ۹ شهريور ربوده شد.
دستگاههاي قضايي دولتهاي لبنان و ايتاليا و همچنين تحقيقات انجام شده از سوي واتيكان، ادعاي رژيم ليبي مبني بر خروج امام از آن كشور و ورود ايشان به رم را رسما تكذيب کرد.
مجموعه اطلاعات آشكار و پنهاني كه طي دو دهه پيش بدست آمدند، تماما دال بر آن هستند كه امام موسي صدر هرگز خاك ليبي را ترك نگفته است.
در اين ميان قرائن متعددي حكايت از آن دارند كه امام موسي صدر همچنان در قيد حيات بوده و چون برخي ديگر از علماي اسلامي، شرايط زندان حبس ابد را ميگذراند.
آخرين خبري كه در ۱۳ ارديبهشت ۱۳۸۰ توسط سايت «جبهه نجات ملي ليبي» بر روي شبكه جهاني اينترنت منعكس شد، مدعي آن است كه امام موسي صدر در اواخر سال ۱۳۷۶ توسط برخي زندانيان زندان ابوسليم شهر طرابلس مشاهده شد و اندكي بعد از آن تاریخ به مكاني ديگر انتقال يافته است.
امام موسي صدر پس از اتمام سيكل اول و بخش مقدمات علوم حوزوي، در خرداد سال ۱۳۲۲ به حوزه علميه قم پيوست و طي مدتي كوتاه، ضمن بهرهگيري از محضر حضرات آيات سيد محمد باقر سلطاني طباطبايي، شيخ عبدالجواد جبل عاملي، امام خميني و سيد محمد محقق داماد، دروس دوره سطح را به پايان رسانيد. وي از ابتداي بهار سال ۱۳۲۶ وارد مرحله درس خارج شد و تا اواخر پاييز سال ۱۳۳۸، يعني قريب سيزده سال تمام، از مدرسين بزرگ حوزه هاي علميه قم و نجف كسب فيض کرد.
اساتيد اصلي دروس خارج ايشان در قم، حضرات آيات سيد حسين طباطبايي بروجردي، محقق داماد، صدر و سيد محمد حجت، و در نجف حضرات آيات سيد محسن حكيم، سيد ابوالقاسم خويي، شيخ حسين حلي و شيخ مرتضي آل ياسين بودند.
امام موسي صدر دروس فلسفي را نزد حضرات آيات سيد رضا صدر و علامه سيد محمد حسين طباطبايي در قم و نزد آيت الله شيخ صدرا بادكوبهاي در نجف فرا گرفت.
دوستان اصلي هم بحث امام موسي صدر را در قم، حضرات آيات سيد موسي شبيري زنجاني، شهيد دكتر بهشتي، سيد عبدالكريم موسوي اردبيلي و شيخ ناصر مكارم شيرازي، و در نجف آيت الله شهيد سيد محمد باقر صدر تشكيل ميدادند.
امام موسی صدر در طول زندگی حوزوی خود شاگردان برجستهای را تربیت کرده است. معروفترین آنان در ایران آیت الله شیخ یوسف صانعی از مراجع معظم امروز، و در لبنان شهید عباس موسوی دبیر کل سابق حزب الله است.
امام موسي صدر در كنار تحصيلات حوزوي، دروس دبيرستان خود را به اتمام رساند، و در سال ۱۳۲۹ به عنوان اولين دانشجوي روحاني در رشته «حقوق در اقتصاد» به دانشگاه تهران وارد و در سال ۱۳۳۲ از آن فارغالتحصيل شد.
امام موسي صدر قبل از عزيمت به نجف اشرف، از سوي علامه طباطبايي مسئوليت نظارت بر نشريه «انجمن تعليمات ديني» را بر عهده گرفت. وي همزمان با تحصيل در حوزه علميه نجف، به عضويت هيئت امناء جمعيت «منتدي النشر» در آمد، و پس از بازگشت به قم ضمن اداره يكي از مدارس ملي اين شهر، مسئوليت سردبيري مجله تازه تاسيس «مكتب اسلام» را عهدهدار شد.
از مهمترين اقدامات امام موسي صدر در آخرين سال اقامت در شهر قم، تدوين طرحي گسترده جهت اصلاح نظام آموزشي حوزههاي علميه بود، كه با همفكري حضرات آيات دكتر بهشتي و مكارم شيرازي صورت گرفت.
امام موسي صدر در اواخر سال ۱۳۳۸ و به دنبال توصيههاي حضرات آيات بروجردي، حكيم و شيخ مرتضي آل ياسين، وصيت مرحوم آيت الله سيد عبدالحسين شرفالدين رهبر متوفي شيعيان لبنان را لبيك گفت و به عنوان جانشين آن مرحوم، سرزمين مادري خود ايران را به سوي لبنان ترك نمود. اصلاح امور فرهنگي، اجتماعي، اقتصادي و سياسي جامعه شيعيان لبنان از يكسو، و استفاده از ظرفيتهاي منحصر به فرد لبنان جهت نماياندن چهره عاقل، عادل، انساندوست و با زمان مكتب اهل بيت به جهانيان از سوي ديگر، اهداف اصلي اين هجرت را تشكيل ميداد.
امام موسي صدر براي نيل به اين اهداف، و با توجه به جغرافياي اجتماعي و سياسي لبنان در منطقه و جهان، از همان بدو ورود فعاليتهاي خود را سه حوزه موازي سازماندهي کرد:
بازسازي هويت، انسجام و عزت تاريخي شيعیان لبنان
امام موسي صدر از زمستان سال ۱۳۳۸ و همزمان با آغاز فعاليتهاي گسترده ديني و فرهنگي خود در مناطق شيعهنشين لبنان، مطالعات عميقي را به منظور ريشهيابي عوامل عقب ماندگي اجتماعي، اقتصادي و فرهنگي شيعيان لبنان به اجرا گذارد. حاصل اين مطالعات، برنامههاي كوتاه مدت، ميان مدت و درازمدتي بود كه از اواسط سال ۱۳۳۹ و در راستاي سياست محروميتزدايي، طراحي و اجرا شد.
امام موسي صدر در زمستان سال ۱۳۳۹ و پس از تجديد سازمان جمعيت خيريه «البر و الاحسان»، با تنظيم برنامهاي ضربتي جهت تامين نيازهاي مالي خانوادههاي بيبضاعت، ناهنجاري تكدي را به كلي از سطح شهر صور و اطراف آن برانداخت. وي در فاصله سالهاي ۱۳۴۰ تا ۱۳۴۸ و در چارچوب برنامهاي ميان مدت، با طي سالانه صد هزار كيلومتر در ميان شهرها و روستاهاي سراسر لبنان، دهها جمعيت خيريه و مؤسسات فرهنگي و آموزش حرفهاي را راهاندازي نمود كه حاصل آن كسب اشتغال و خودكفايي اقتصادي هزاران خانواده بيبضاعت، كاهش درصد بيسوادي، رشد فرهنگ عمومي، و به اجرا در آمدن صدها پروژه كوچك و بزرگ عمراني در مناطق محروم آن كشور بود.
امام موسي صدر در تابستان سال ۱۳۴۵ و پس از اجتماعات عظيم و چند روزه شيعيان لبنان در بيعت با ايشان، رسما از حكومت وقت درخواست نمود تا همانند ديگر طوائف آن كشور، مجلسي براي سازماندهي طايفه شيعه و پيگيري مسائل آن تاسيس شود.
مجلس اعلاي اسلامي شيعیان كه اولين بخش از برنامه درازمدت امام صدر به شمار ميرفت، در اول خرداد سال ۱۳۴۸ تاسيس، و خود آن بزرگوار با اجماع آراء به رياست آن انتخاب شد.
امام موسي صدر از بهار سال ۱۳۴۸ تا اواسط زمستان سال ۱۳۵۲ با دولت وقت لبنان به گفتگو نشست، تا آن را براي اجراي پروژههاي زيربنايي و وظايف قانوني خود در قبال مناطق شيعهنشين و محروم آن كشور ترغيب کند.
در پي امتناع دولت لبنان از پذيرش اين مطالبات و نيز اتمام حجت با آن، جنبش محرومان لبنان در اوايل سال ۱۳۵۳ به رهبري امام موسي صدر شكل گرفت و راهپيماييهاي مردمي عظيمي در شهرهاي بعلبك، صور و صيدا عليه دولت به وقوع پيوست.
اوجگيري بحران خاورميانه، صفآرايي احزاب افراطي مسيحي در برابر مقاومت فلسطيني، و به لبنان كشيده شدن برخي اختلافات جهان عرب، امام موسي صدر را بر آن داشت تا براي حفظ ثبات كشور و ممانعت از سركوبي فلسطينيها، تودههاي مردم را موقتاً از عرصه رويارويي با دولت كنار كشاند و پيگيري مطالبات بر حق شيعيان را تا آمدن رئيس جمهور بعد به تاخير اندازد.
امام موسي صدر در سال ۱۳۵۴ عليرغم كارشكنيهاي شديد دولت، مجدداً با اجماع آراء به رياست مجلس اعلاي اسلامي شيعیان برگزيده شد.
با آغاز جنگ داخلي لبنان در فروردين سال ۱۳۵۴، تمامي تلاشهاي امام موسي صدر مصروف پايان دادن به اين بحران صرف گرديد. وي در خرداد آن سال در مسجد عامليه بيروت به اعتصاب نشست، و به پشتوانه مشروعيت مردمی و مقبوليت وسيع وشخصیت کاریزماتیک خود در ميان تمامي مذاهب، آرامش را به تابستان لبنان بازگردانيد.
با شعلهور شدن مجدد آتش جنگ و پديدار شدن ابرهاي شكست بر آسمان جبهه مسلمانان، امام صدر در ارديبهشت ۱۳۵۵ حافظ اسد را وادار کرد تا با اعزام نيروهاي سوري به لبنان، موازنه قوا و آرامش را به اين كشور بازگرداند.
حل اختلافات مصر با سوريه و متعاقب آن برپايي كنفرانس رياض در مهر ۱۳۵۵، آب سردي بود كه امام موسي صدر بر آتش جنگ داخلي لبنان فرو ريخت. این آرامش تا زمانیکه امام صدر در لبنان حضور داشت، ادامه پیدا کرد.
پرچمداري حركت گفتگوي اديان و تقريب مذاهب در لبنان
هدف استراتژيك امام موسي صدر آن بود تا طايفه شيعه لبنان را همسان ديگر طوائف، و نه مقدم بر آنان، در تمامي عرصههاي حيات سياسي، اجتماعي، فرهنگي و اقتصادي آن كشور مشاركت دهد.
وي از اولين روزهاي هجرت به لبنان در زمستان سال ۱۳۳۸، با طرح شعار «گفتگو، تفاهم و همزيستي»، پايههاي روابط دوستانه و همكاري صميمانهاي را با مطران يوسف الخوري، مطران جرج حداد، شيخ محيالدين حسن و ديگر رهبران ديني مسيحي و اهل سنت آن كشور بنا نهاد.
در طول حضور دو دهه امام صدر در لبنان، هيچ مراسم سرور يا اندوهي از شيعيان نبود كه امام صدر در آن شركت جويد و تني چند از فرهيختگان مسيحي و اهل سنت در معيت وي نباشند.
حمايت جوانمردانه امام صدر از بستني فروشي مسيحي در اوايل تابستان سال ۱۳۴۱در شهر صور، كه به فتواي صريح ايشان مبني بر طهارت اهل كتاب منجر شد، توجه تمامي محافل مسيحي لبنان را به سمت خود جلب کرد.
در اواخر تابستان ۱۳۴۱ مطران گريگوار حداد به شهر صور آمد، و از امام صدر براي عضويت در هيئت امناء «جنبش حركت اجتماعي» دعوت کرد. از اواخر سال ۱۳۴۱ حضور گسترده امام موسي صدر در كليساها، ديرها و مجامع ديني و فرهنگي مسيحيان آغاز گرديد. سخنرانيهاي تاريخي امام صدر در ديرالمخلص واقع در جنوب و كليساي مارمارون در شمال لبنان طي سالهاي ۱۳۴۱و ۱۳۴۲، تاثيرات معنوي عميقي بر مسيحيان آن كشور بر جاي نهاد.
امام صدر در تابستان سال ۱۳۴۲ و طي سفري دو ماهه به كشورهاي شمال آفريقا، طرحي نو جهت همفكري مراكز اسلامي مصر، الجزاير و مغرب با حوزههاي علميه شيعه لبنان در انداخت.
وي در بهار سال ۱۳۴۴، اولين دور سلسله گفتگوهاي اسلام و مسيحيت را با حضور بزرگان اين دو دين الهي، در مؤسسه فرهنگي «الندوه اللبنانيه» به راه انداخت.
وي پس از جنگ شش روزه اعراب و اسرائيل در سال ۱۳۴۶ به ديدار پاپ شتافت، و نشستي كه در آغاز نيم ساعت پيشبيني شده بود، به تقاضاي پاپ بيش از دو ساعت به درازا كشيد.
امام موسي صدر از سال ۱۳۴۷ به عضويت مركز اسلامشناسی استراسبورگ در آمد، و از رهگذر همفكري و ارائه سمينارهاي متعددي در آن، انتشار آثاري ذيقيمت چون «مغز متفكر جهان شيعه» را زمينهسازي کرد.
امام موسي صدر در بهار سال ۱۳۴۸ و بلافاصله پس از افتتاح مجلس اعلاي اسلامي شيعیان، از شيخ حسن خالد مفتي اهل سنت لبنان دعوت نمود، تا با همفكري يكديگر براي توحيد شعائر، اعياد و فعاليتهاي اجتماعي طوائف اسلامي، تدبيري بيانديشند.
وي در همين خصوص طرح مدوني را به اجلاس سال ۱۳۴۹ «مجمع بحوث اسلامي» در قاهره ارائه نمود، و متعاقب آن به عضويت دائم اين مجمع درآمد.
امام موسي صدر در سال ۱۳۴۹ رهبران مذهبي مسلمانان و مسيحيان جنوب لبنان را در چارچوب «كميته دفاع از جنوب» گرد هم آورد تا براي مقاومت در برابر تجاوزات رژيم صهيونيستي چارهانديشي کنند.
وي در زمستان سال ۱۳۵۳ و در اقدامي بيسابقه، خطبههاي عيدموعظه روزه را در حضور شخصيتهاي بلندپايه مسيحي لبنان در كليساي كبوشيين بيروت ايراد کرد و اگر آتش جنگ داخلي شعلهور نميشد، در پي آن بود تا كاردينال ماروني لبنان را براي ايراد خطبههاي يكي از نمازهاي جمعه شهر بيروت دعوت کند. ا
مام موسي صدر در زمستان سال ۱۳۵۵ و در جمع سردبيران جرائد بيروت، با پيشبيني صريح حذف فاصلهها و روند جهاني شدن در اواخر قرن بيستم، قرن بيست و يكم را قرن همزيستي پيروان اديان، مذاهب، فرهنگها و تمدنهاي گوناگون ناميد و بر رسالت تاريخي لبنان جهت ارائه الگويي موفق در اين زمينه پاي فشرد. امام موسي صدر در اواسط سال ۱۳۵۷ موفق شد رهبران مسلمان و مسيحي لبنان را جهت برپايي يك جبهه فراگير ملي متقاعد کند و در اين مسير تا آنجا پيش رفت كه حتي موعد تاسيس و اولين گردهمايي آنان را براي پس از بازگشت خود از سفر ليبي مشخص کرد.
تاسيس جامعه مقاوم و مقاومت لبناني در برابر تجاوزات اسرائيل
امام موسي صدر از سال ۱۳۴۳ و يك سال پيش از تأسيس جنبش فلسطيني فتح، در پي انديشه تبديل جامعه مصرفي لبنان به جامعهاي مقاوم در برابر تجاوزات آينده رژيم صهيونيستي برآمد.
وي در بهار سال ۱۳۴۴ گروهي از جوانان مؤمن شيعه را به مصر اعزام نمود تا در دورهاي شش ماهه فنون نظامي را فرا گيرند. با بازگشت اين جوانان كه اولين كادرهاي مقاومت لبنان بودند، عمليات ايذايي مشترك رزمندگان فلسطيني لبناني در شمال فلسطين اشغالي آغاز شد.
بخش اعظم نيروهاي رزمنده از جوانان شيعه لبنان و فرماندهي عمليات بر عهده رزمندگان فلسطيني بود. اين نوع عمليات مشترك تا اوايل سال ۱۹۷۲ ادامه يافت. اولين شهيد شيعه در عمليات ايذايي بر عليه رژيم صهيونيستي، از جوانان شهر مرزي «ناقوره» بود كه در سال ۱۳۴۷ به شهادت رسيد.
در مهر ۱۳۴۸ مؤسسه صنعتي جبل عامل يا كارگاه كادر سازي امام صدر رسماً آغاز به كار نمود. در پي بمباران شديد جنوب لبنان توسط رژيم صهيونيستي در سال ۱۳۴۹ و عدم واكنش مناسب دولت وقت، اعتصابي بيسابقه به دعوت امام موسي صدر لبنان را فرا گرفت، به گونهاي كه دولت وقت را بر آن داشت براي بازسازي مناطق جنگي و برپايي پناهگاههاي مناسب در آن، مجالس جنوب را تاسيس کند.
از اوايل سال ۱۳۴۱ عمليات ايذايي جوانان شيعه در داخل فلسطين اشغالي شكلي مستقل به خود گرفت، هر چند تا سالها پس از آن نيز به صلاحديد امام صدر، افتخار آن به نام «نيروهاي مخصوص جنبش فلسطيني فتح» ثبت ميشد.
در شهريور سال ۱۳۵۱ و كمتر از ۲۴ ساعت پس از اشغال ۴۸ ساعته دو روستاي «قاناي جلي» و «جويا» به دست سربازان رژيم صهيونيستي، نشست فوقالعاده مجلس اعلاي اسلامي شيعیان با حضور تمامي اعضاء در روستاي جويا برگذار شد و از همان روز اولين بذرهاي «مقاومت لبناني» توسط امام موسي صدر پاشيده شد.
يك ماه پس از اين حادثه و به هنگام تجاوز نيروهاي صهيونيستي به روستاي «فاووق» در جنوب لبنان، اولين عمليات غير رسمي مقاومت لبنان به اجرا در آمد كه حاصل آن چند كشته و مجروح اسرائيلي بود.
از پاييز سال ۱۳۵۱ آموزش نظامي جوانان شيعه شتاب بيشتري گرفت. اولين شهيد مقاومت لبنان «فلاح شرف الدين» مؤذن چهارده ساله مؤسسه صنعتي جبل عامل بود كه در زمستان ۱۳۵۲ و پس از به هلاكت رساندن چند تن از سربازان رژيم صهيونيستي، در روستاي مرزي «بنت جبيل» به شهادت رسيد.
در خرداد سال ۱۳۵۴ و به دنبال وقوع انفجاري در اردوگاه نظامي عين البنيه در كوههاي بقاع، كه به شهادت ۲۷ تن از جوانان شيعه انجاميد، امام موسي صدر رسما ولادت «گروههای مقاومت لبنان» را اعلان کرد.
با پايان يافتن جنگ داخلي لبنان و انتقال دامنه ناآراميها به جنوب، واحدهاي مقاومت لبنان رسما در نقاط استراتژيك مناطق مرزي مستقر شدند. اولين عمليات بزرگ مقاومت لبنان عليه تجاوزات اسرائيل در اواخر سال ۱۳۵۵ صورت گرفت كه پس از چند روز درگيري، به آزادسازي شهركهاي «طيبه» و «بنت جبيل» منجر شد.
امام موسي صدر اولين شخصيتي بود كه در زمستان سال ۱۳۵۶، طرح سازشكارانه توطين پناهندگان فلسطيني در جنوب لبنان را افشا و با مواضع شجاعانه خود از تحقق آن جلوگيري کرد.
در حمله گسترده سال ۱۳۵۷ اسرائيل به جنوب لبنان و به رغم عقبنشيني احزاب چپ و گروههاي فلسطيني، جوانان مقاومت لبنان و دانشآموزان مؤسسه صنعتي جبل عامل در منطقه اشغالي باقي ماندند و به رغم امكانات اندك تا به آخر عليه اشغالگران صهيونيست ايستادگي كردند.
امام موسي صدر اگرچه لبنان را محل اصلي فعاليتهاي خود قرار داده بود، اما هيچگاه از ديگر مسائل جهان اسلام غافل نبود. انقلاب اسلامي ايران، امنيت حوزههاي علميه، اتحادي عربي اسلامي جهت مبارزه با اسرائيل و گسترش تشيع در آفريقاي سياه، مهمترين دغدغههاي خارج از لبنان ايشان را تشكيل ميدادند.
در پي دستگيري امام خميني و در اوايل تابستان ۱۳۴۲، امام موسي صدر راهي اروپا و شمال آفريقا گرديد، تا از طريق واتيكان و الازهر، شاه ايران را براي آزادسازي امام تحت فشار قرار دهد.
با آزاد شدن امام در پايان اين سفر، آيت الله خويي تصريح کرد اين آزادي، بيش از هر چيز مرهون سفر آقاي صدر بوده است.
در پي تبعيد امام به تركيه در پاييز سال ۱۳۴۳، امام موسي صدر اقدامات مشابهي را به انجام رساند، تا ضمن تامين امنيت آن بزرگوار، ترتيبات انتقال ايشان به عتبات عاليات را فراهم سازد.
در نيمه دوم دهه چهل و پس از آماده شدن اولين كادرهاي نظامي مقاومت لبنان، دهها تن از جوانان مبارز ايراني به لبنان آمدند، و زير نظر آنان فنون نظامي را فرا گرفتند.
در اواخر دهه چهل و مقارن با تاسيس مجلس اعلاي اسلامي شيعیان، امام خميني در پاسخ برخي فضلاي ايراني مقيم نجف، امام صدر را اميد خود براي اداره حكومت پس از شاه ناميد. در زمستان ۱۳۵۰ و بر اساس تقاضاي مراجع وقت، امام موسي صدر درباره برخي زندانيان سياسي با شاه گفتگو کرد كه بعضي از آنان از جمله حجت الاسلام و المسلمين هاشمي رفسنجاني، اندكي بعد از زندان آزاد شدند.
با به قدرت رسيدن حافظ اسد در سال ۱۳۵۰ و آغاز همكاريهاي تنگاتنگ وي با امام صدر، سوريه به امنترین كشور خاورميانه براي مبارزين ايراني بدل شد. ا
مام موسي صدر در تابستان ۱۳۵۶ جوانمردانه سينه سپر نمود، و با اقامه نماز، تدفين و برپايي مراسم چهلمين روز شهادت دكتر شريعتي در بيروت، از سست شدن پيوند جوانان تحصيلكرده با روحانيت، جلوگيري به عمل آورد.
به دنبال درگذشت مرحوم حاج آقا مصطفي خميني در پاييز سال ۱۳۵۶، وي پسر عموي خود شهيد آيت الله سيد محمد باقر صدر را بر آن داشت تا بيش از پيش به حمايت از امام خميني برخيزد.
امام موسي صدر در بهار سال ۱۳۵۷ لوسين ژرژ نماينده روزنامه لوموند در بيروت را به نجف فرستاد تا با انجام اولين مصاحبه بينالمللي با امام خميني، افكار عمومي جهانيان را با انقلاب اسلامي ايران آشنا سازد.
امام موسي صدر در ديدارهاي مكرر سال ۱۳۵۷ خود با رهبران سوريه، عربستان سعودي و برخي ديگر از كشورهاي جهان عرب، اهميت انقلاب اسلامي ايران، پيروزي قريبالوقوع آن و ضرورت همپيماني آنان با اين انقلاب را به آنها گوشزد کرد.
وي در شهريور ۱۳۵۷ و يك هفته پيش از ربودن شدن خود، با انتشارمقاله «نداي پيامبران» در روزنامه لوموند، امام خميني را به عنوان تنها رهبر انقلاب اسلامي ايران معرفي کرد.
بدون ترديد بزرگترين خدمت امام موسي صدر به انقلاب اسلامي ايران آن بود كه در سالهاي ۱۳۵۶ تا ۱۳۵۷و پس از قريب دو دهه ترويج ارزشهاي اسلام راستين در لبنان، عموم مردم، خصوصا شيعيان و بالاخص كادرهاي مقاومت آن كشور را با اين انقلاب آشنا و مرتبط کرد.
امام موسي صدر در ۳ شهريور سال ۱۳۵۷ و در آخرين مرحله از سفر دورهاي خود به كشورهاي عربي، بنا بر دعوت رسمي معمر قذافي وارد ليبي، و در روز ۹ شهريور ربوده شد.
دستگاههاي قضايي دولتهاي لبنان و ايتاليا و همچنين تحقيقات انجام شده از سوي واتيكان، ادعاي رژيم ليبي مبني بر خروج امام از آن كشور و ورود ايشان به رم را رسما تكذيب کرد.
مجموعه اطلاعات آشكار و پنهاني كه طي دو دهه پيش بدست آمدند، تماما دال بر آن هستند كه امام موسي صدر هرگز خاك ليبي را ترك نگفته است.
در اين ميان قرائن متعددي حكايت از آن دارند كه امام موسي صدر همچنان در قيد حيات بوده و چون برخي ديگر از علماي اسلامي، شرايط زندان حبس ابد را ميگذراند.
آخرين خبري كه در ۱۳ ارديبهشت ۱۳۸۰ توسط سايت «جبهه نجات ملي ليبي» بر روي شبكه جهاني اينترنت منعكس شد، مدعي آن است كه امام موسي صدر در اواخر سال ۱۳۷۶ توسط برخي زندانيان زندان ابوسليم شهر طرابلس مشاهده شد و اندكي بعد از آن تاریخ به مكاني ديگر انتقال يافته است.
مرجع : http://imamsadr.ir