سومین جلسه صبح کتاب خیمه با بررسی «نفس المهموم» برگزار شد:
«نفسالمهموم» آخرین کتاب در مقتلنویسی کلاسیک است
26 شهريور 1393 ساعت 9:06
محمد اسفندیاری در نشست نقد و بررسی کتاب "نفس المهموم" درباره رویکرد این کتاب گفت: متاسفانه در بیشتر آثار تاریخنگاری اجتهادی کمتر دیده میشود و ما مطالبی که در آن روایات و دلالتهای صحیحی وجود داشته باشند کمتر میبینیم در حالی که در 50 ساله اخیر تاریخنگاری علمی شده است. در کتاب نفس المهموم از این گونه روایات نامعتبر دیده میشود.
سومین جلسه صبح کتاب خیمه با موضوع بررسی کتاب «نفس المهموم» اثر شیخ عباس قمی ظهر امروز، سهشنبه ۲۵ شهریورماه، با حضور محمدرضا سنگری، عضو هیئت علمی دانشگاه تهران و محمد اسفندیاری، عاشوراپژوه، در بنیاد دعبل خزاعی برگزار شد.
سنگری در این نشست با اشاره به نگارنده کتاب «نفسالمهموم» گفت: با توجه به اینکه شناخت شخصیت نویسنده در روشن کردن آفاق و اضلاع یک اثر میتواند یاریگر ما باشد و این جزئی از شناخت اثر است. شخصیت مؤلف این کتاب شیخ عباس بن محمدرضا معروف به شیخ عباس قمی است که در سال ۱۲۹۴ قمری در قم به دنیا آمد و اکنون صدمین سال تولد این کتاب است که ما آن را بررسی میکنیم.
وی افزود: شیخ عباس در ۲۲ سالگی به نجف میرود و شاگرد میرزاحسین نوری میشود و شاید به جرئت میتوان گفت و نخستین کسی است که به نقد جدی آثار عاشورایی میپردازد. شیخ میرزا حسین نوری که مزارش در کنار شیخ عباس قمی است، شاگرد علامه شیخ مرتضی انصاری بود. شیخ عباس ۶۵ اثر دارد که یکی از آثار شاخصش «مفاتیحالجنان» است و کتاب مشهور دیگرش «نفسالمهموم» است.
عنوان «نفسالمهموم» برگرفته از روایت امام صادق(ع) است
سنگری ادامه داد: نامگذاری این کتاب برگرفته از روایتی از امام صادق(ع) بوده و روایت در جلد ۴۴ بحارالانوار صفحه ۲۷۸ درج شده است که اینگونه است؛ «اندوهناکی ظلمی که بر ما رفته تسبیح است و راز ما را پنهان داشتن جهاد فی سبیلالله است».
سنگری با اشاره به عنوان اثر بیان کرد: عنوان کتاب رویکرد آن را نشان میدهد، هر چند امام حسین(ع) مظلوم است و در این مسئله تردیدی نیست، اما وقتی عنوان کتاب از «نفسالمهموم» آغاز میشود، سوگیری نویسنده نیز مشخص میشود و حتی پس از دوره صفویه عنوان بسیاری از کتابها با همین واژگان بود، مانند دمع، بکاء و حزن و ... که نگاه به مسئله عاشورا از همین سوگ ناشی میشود. پیشتر اشاره شد که کربلا چهار ضلع دارد و هر کس میخواهد آن را درست ببیند، باید به اضلاع آن توجه کند و یک بعد از آن سوگ و مرثیه است که فقط کارکردی در گذشته نیست و امروز نیز برای باروری عواطف و احساسات و گرهخوردگی قلبی ما با کربلا به کار میرود و بعد دیگری از آن حماسه است، پیامها و درسهای کربلا و عرفان کربلا ابعاد دیگر آن است.
کتاب حاصل مطالعه در ۱۸ مقتل است
این عاشوراپژوه گفت: این کتاب حاصل مطالعه در ۱۸ مقتل است و خود گفته که مقاتل معتبر را استفاده کرده است. همچنین وی در این حوزه سه کتاب دارد که «نفسالمهموم»، «نفثهالمصدور» و «منتهیالآمال» از آن جمله است. یک خصوصیت در این زمینه وجود دارد که قابل اغماض نیست و به گونهای از کتابهای گوناگون گرفته و در یک اثر آورده که هیچ یک قابل تشخیص و بیگانه از هم نیست. یعنی وقتی از منابع مختلف در یک اثر استفاده میشود، زبان متفاوت آثار حس میشود، اما در این آثار این گونه نیست.
تلاش وی این بوده که از روایات صحیح استفاده کند و بیتردید شاگرد یک محدث بودن در این زمینه تأثیر داشته است و به «لؤلؤ و مرجان» بیشتر توجه داشته است. فضای تحلیل در آن کم است، اما یکسره بیتحلیل نیست، در پاورقیها نظراتی از خود را بیان کرده است. حدود ۵۵۲ صفحه «نفسالمهوم» و ۸۰ صفحه «نفثةالمصدور» به ترتیب نظراتی که از خود بیان کرده بیشترشده است.
کتاب با ذکر منبع همراه است
سنگری با اشاره به ویژگیهای دیگر این کتاب بیان کرد: کتاب با ذکر منبع همراه است که در گذشته کمتر معمول بوده است و فصلبندی آن نیز قابل توجه است که کمی به کتابهای عصر ما شباهت دارد و مقدمه و پنج باب و یک خاتمه دارد که در مقدمه آن، همانند کتابهای ۱۰۰ سال پیش عمل کرده است و از فضائل امام حسین(ع) آغاز میکند و در «نفثةالمصدور» ۲۰ نکته برای روضهخوانان و ذاکرین دارد که در نگارش آن نگاهی هم بر کتاب «لؤلؤ و مرجان» داشته است.
وی با اشاره به انواع مقتلها گفت: یک گونه از مقتلها نقل محض است، نوع دیگر تطبیق و سومی نقل و نقد است که کتاب «نفسالمهوم» در برزخ اینها قرار گرفته است، یعنی هم نقل، تطبیق و اندکی نقد داشته است.
نگارش کتاب با رویکرد زودن تحریفات و دروغها
سنگری با بیان اینکه شیخ عباس قمی این کتاب را با رویکرد زودن تحریفات و دروغها نوشته است، تصریح کرد: پس از دوره صفویه مقتلخوانی رواج یافته و در حال حاضر نیز فضا مشحون از تحریفات و غلو است و اگر در این راستا کتابی منقح از این موارد باشد و کتابی باشد که جایگزین کتابهای دیگر شود و از جعلیات و تحریفات به دور باشد، ارزشمند و ستودنی است.
وی ادامه داد: اینکه این کتاب کمتر تحلیلی است، آیا نویسنده نمیتوانست تحلیل ارائه کند، بی تردیب میتوانست، اما قصدش از نگارش این کتاب، اثری پیراستهتر بوده است تا به عنوان یک مقتل خوانده شود و از همین رو نحوه نگارش آن به صورت مقتلخوانی است و اینکه اقوال گوناگون را آورده، قصدش این بوده تا با آوردن اسناد بتوان قول درست را یافت.
سنگری یکی از ویژگیهای این کتاب را پیوستگی مسیر حوادث کربلا دانست و بیان کرد: این ویژگی در کتابی چون «لهوف» کمتر دیده میشود و حذف حوادث در این اثر کمتر رخ داده است.
تغییر نام کتاب در برخی ترجمهها نوعی تجارت فرهنگی است
به گفته وی، ترجمههای مختلفی از کتاب «نفسالمهموم» انجام شده که در برخی موارد مترجمان نام کتاب را تغییر دادهاند که این موضوع را میتوان یک تجارت فرهنگی یا بازی با میراث یک فرهنگ دانست و به همین دلیل وزارت ارشاد باید آن را بررسی کند و نسبت به این موضوع توجه بیشتری داشته باشد. دو ترجمه شعرانی و کمرهای از این اثر مناسب است اما در رابطه با ترجمه شعرانی باید گفت مترجم فارسیدانتر از کمرهای بوده و ترجمه خوبی را ارائه کرده است و یکی از ایرادهای ترجمه کمرهای این است که به جای شعر عربی، شعرهایی را جایگزین کرده است.
«نفسالمهموم» کتابی توصیفی است و نه تحلیلی
محمد اسفندیاری در ادامه این نشست درباره این کتاب گفت: «نفسالمهموم» کتابی توصیفی بوده و تحلیلی نیست که نقدی در آن صورت گرفته باشد و از منابع بحارالانوار استفادههای زیادی کرده است و این اثر پُر از نقل اقوال است، از این رو نباید از این کتاب انتظار بیشتری داشت و شیخ عباس قمی نیز در ابتدای کتاب میگوید که من این کتاب را از منابع معتبر جمعآوری کردهام و در آن تحلیل نیست. حتی نظریه مختار آن مشخص نیست؛ چرا که در برخی کتابها اقوال مختلف وجود دارد و در نهایت نویسنده نظر مختار خود را بیان کرده است.
وی ادامه داد: این کتاب اثری خوشخوان است و خواننده را در دستانداز نمیافکند و مخاطب را با زندگی امام حسین(ع) آشنا میکند و در این زمینه کتاب «لهوف» هم کتاب خوشخوانی است با این تفاوت که «نفسالمهوم» مفصلتر از لهوف است. از این کتاب چند ترجمه شده است که دو ترجمه اعتبار بیشتری دارد، یکی «دمعالسجوم» ترجمه مرحوم میرزاابوالحسن شعرانی و دیگری «رموزالشهادة» ترجمه محمدباقر کمرهای است که هر دو مترجم این اثر در فضل و فضیلت علمی از شیخ عباس قمی کم ندارند و افراد بسیار برجستهای بودند.
«نفسالمهموم» آخرین کتاب از مقتلنویسی کلاسیک است
اسفندیاری در ادامه گفت: این کتاب را به اعتباری میتوان آخرین کتاب از سلسله کتابهای کلاسیک مقتلنویسی خواند. بعد از شیخ عباس قمی به طور کلی مقتلنویسی و نگاه به امام حسین(ع) دگرگون میشود و دلیل آن این است که مسلمانان وارد دنیای جدیدی میشوند و جهان اسلام از خواب سیاسی بیدار میشود و از خمود و جمود خارج میشوند و رویاروی حکومتهای استبدادی و استعماری قرار میگیرند و حساسیت اجتماعی و سیاسی مسلمانان زیاد میشود، سبب میشود که نگاه به امام حسین(ع) نیز تغییر مییابد.
وی افزود: در این کتاب از امام حسین(ع) یک چهره مظلوم نشان داده شده است و مانند کتابهای گذشته امام حسین(ع) قهرمان مظلومیت حماسه کربلاست و در دوره جدید یعنی قرن چهاردهم امام حسین قهرمان مظلومیت نیست، بلکه الگوی جهاد و شهادت است؛ چرا که یک انسان فداکار بود و این دو زاویه دید بسیار متفاوت است؛ چرا که وقتی امام(ع) الگوی مظلومیت شود، کارکرد این نگاه تعزیه، روضه و عزاداری میشود و در غیراین صورت کارکرد اجتماعی و سیاسی مییابد و تمام جنبشهایی که پس از بوده با نام و یاد امام حسین(ع) بوده است و حتی اهل سنت هم چنین نگاهی به امام(ع) داشتند.
وی گفت: اگر بخواهیم کتاب را با نگاه امروزی نگاه کنیم، میتوان اشکالات بسیاری بر آن گرفت؛ به عنوان مثال اگر یک کتاب کلامی را که عالمی ۱۰۰ سال پیش نوشته با عالمی که ۵۰۰ سال پیش نوشته مقایسه کنید، کمتر میتوانید بر آن خرده بگیرد در این مدت دیدگاههای کلامی تغییر نیافته اما دیدگاههای تاریخی و اجتماعی مسلمانان بسیار دگرگون شده است. «نفسالمهموم» در این راستاست؛ چرا که ما در گذشتگان خود تاریخنگاری اجتهادی و علمی نداشتیم. بحثهای موشکافانه علمی در فقه وجود داشته است، اما عالمان چندان در تاریخ چندان دقت نداشتند؛ چرا که بسیاری تاریخ را علم نمیدانستند.
اسفندیاری ادامه داد: «نفسالمهموم» نیز خالی از این تسامحات نبوده و چندان دقیق نیست و از سوی دیگر اقوال گوناگون را مطرح کرده و نظر خود را بیان نکرده است، به عنوان مثال تعداد زخمهایی که بر بدن امام حسین(ع) وارد شده، از تعداد زخمهای تیر تا شمشیر، در قولهای گوناگون متفاوت است. اینجا انتظار میرود که نویسنده همه اقوال را مطرح نکند و یا قول قویتر را بیان کرده و نظر مختار خود را بیان کند.
اسفندیاری نیز درباره ترجمههای انجام شده از کتاب «نفسالمهموم» گفت: دقت در ترجمه شعرانی نشان میدهد که وی ادیبتر بوده و با متون روایی آشنا بوده است، اما کمرهای عربیدان نبود و به موضوع تسلط بیشتری داشت. البته در این راستا برای ترجمه متون دینی باید مترجم هم زبان مبداء، زبان مقصد و هم متون روایی را بداند.
جلسات صبح کتاب خیمه توسط انتشارات خیمه با همکاری بنیاد دعبل خزاعی به صورت ماهانه برگزار می شود.
کد مطلب: 20825
آدرس مطلب: https://www.armaneheyat.ir/gallery/20825/1/نفس-المهموم-آخرین-کتاب-مقتل-نویسی-کلاسیک
آرمان هیأت
https://www.armaneheyat.ir