کتاب‌الله و عترت

22 اسفند 1388 ساعت 13:47

خیمه-هیئت: «محمد جنتی‌راد» از مداحان اهل بیت (ع) است. جنتی به توجه همزمان به قرآن و اهل‌بیت (ع) تأ کید فراوان دارد و در جلساتی در غرب، شرق و مرکز تهران در جمع علاقه‌مندان مکتب اهل‌بیت (ع) و تعالیم قرآنی به این موضوعات می‌پردازد.
یادداشت زیر گزیده‌ای از سخنان ایشان در جمع گروه هیئت ماهنامه خیمه است:


من اعتقاد دارم که امروز، بايد به وصيت آخر پيامبر که درد پيغمبر، خواسته و انتظار پيغمبر بود، يعني امانت «کتاب‌الله» و «عترت» پرداخته شود.

ما به مصلحت و صلاح به سني‌ها برادر مي‌گوييم و اين وحدت بسيار زيبا و چشمگير است؛ برادران سني به «کتاب‌الله» تأکيد بسيار دارند و ما متأسفانه فقط روي «عترت» تأکيد داريم و کتاب‌الله را تا حدود زيادي رها کرده‌ايم.

در گذشته در هيئت‌ها رحل، تجويد، روخواني و تفسير بود؛ ولي اکنون به يک سورة کوثر که کوچک‌ترين سوره است اکتفا مي‌شود و اين زيبا و بسنده نيست؛ بنابراين من بر آن شدم، از جواني‌‌ و بنيه‌ام استفاده کنم و به اين دو خواستة پيغمبر که درد و نگراني ايشان هم بود، بپردازم. جمعه‌ها در شرق تهران (خيابان پيروزي، خيابان شهيد کرمشاهيان، کوچه سعيدي‌زاده، حسينية دستجردي‌ها) از ابتداي قرآن سه الي دو آيه را مي‌خوانيم، تفسير مي‌کنيم و مي‌فهميم. قرآن به ما نمي‌گويد مرا حفظ کنيد و مرا ختم کنيد، قرآن مي‌گويد مرا بفهميد و عمل کنيد.

من به کساني که مي‌گويند قرآن را سريع بخوانيد و رد شويد، انتقاد شديد دارم. سريع خواندن قرآن مثل سريع خوردن غذاست که انسان هيچ لذتي از مزة غذا نمي‌برد و فقط شکمش را سير مي‌کند و به معدة خود ضرر مي‌رساند يا مثل موج راديو که اگر سريع بچرخانيم شايد هزار صدا بيايد که همة آن صداها براي ما نامفهوم است؛ ولي اگر روي يک موج بايستيم يا راديو جوان، يا راديو معارف، يا راديو پيام، يا راديو قرآن است.

آيات قرآن را خداوند تبارک و تعالي به ما ارزاني داشته است؛ چرا بايد آنها را سريع بخوانيم؛ البته اگر بحث ماه مبارک رمضان باشد، فيه تأمل.

ما از عترت هم غافل نمی‌شویم؛ در حسينيه‌اي در غرب تهران (طرشت بالاتر از ميدان آزادي، خيابان آزادي، ورودي اول سمت راست، خيابان سهرورد، خيابان شهيد بايندري‌ها، حسينية قمر بني‌هاشم) هر هفته سه‌شنبه‌ها سفرة امام حسين (ع) پهن است.

چندی پیش ديدم آنجا هزينه مي‌کنند از آنها خواستم اجازه دهند من در آنجا سخنراني کنم. مسئول حسينيه، حاج آقا احمدي از پيرغلامان امام حسين (ع) قبول کردند. اين حسينيه قدمت ۵۰ ساله دارد. پيرغلامان در آنجا حضور دارند، نفس مي‌کشند و دست‌هايشان مي‌لرزد؛ ولي چايي براي نوکران امام حسين (ع) دم و کفش‌هاي نوکران امام حسين (ع) را جفت مي‌کنند.

در دوراني که سس مايونز، مهرام، چي‌توز و ... را که از طريق تبليغات رنگين شده در تلويزيون، راديو و سايت با استفاده از موسيقي‌هاي خاص و روان‌شناسي‌ها و ابزار به روز شده تبليغ مي‌کنند ما هنوز نتوانسته‌ايم زوات مقدسة اهل بيت (ع) و آيات کريمة قرآن که واقعاً غريبه است و از ما دور شده را بشناسانيم. قرآن نه فقط در متن زندگي ما جاري و ساري نيست؛ حتي در بعضي از زندگي‌ها در حاشيه هم قرار ندارد.

حضرت آيت‌الله سیبوی رضوان‌الله، ۳۸ سال امام جماعت حرم قمر منير بني‌هاشم اباالفضل العباس (ع) بود؛ ايشان مي‌فرمود: «اگر ذره‌اي درک و به روز بودن در اذهان مواعظ و مداحان بود، فخرفروشي نمي‌کردند و با مردم خاکي مي‌شدند؛ مردم هم به آنها احترام متقابل گذاشته و آنها را تافتة جدا بافته نمي‌ديدند بلکه از خود مي‌ديدند.» استادم حضرت آيت‌الله مجتهدي تهراني رضوان‌الله تعالي که بيشتر اشاره‌هايي که در منبرها به کار می‌برم از اين استاد الگوگيري کردم، مي‌فرمود: «مثل پليس سر چهارراه نباشيد، پليس سرچهارراه به اين مي‌گويد برو و به آن مي‌گويد بيا، همه را به مقصد مي‌رساند و خود درجا مي‌زند.» من نبايد درجا بزنم، اگر رسانه به من اجازه بدهد حرف بزنم، سريع این کار را انجام می‌دهم. اگر راديو به من اجازه بدهد با رضايت خاطر مي‌روم. اگر جرايد مانند خيمه و در هر جا، فضايي براي تبليغ غريبي به نام حجت‌بن‌الحسن (ع) باز باشد باید فرصت را مغتنم شمرد. من جنتي، مجموعة خيمه و هر کس دلسوز اسلام است بايد با رضايت خاطر این کار را انجام دهد.

مشکلي که اخيراً با آن مواجه هستيم اين است که هيئت‌ها نسبت به کتاب‌الله خيلي ضعيف شده‌اند که نتيجة اين ضعيف شدن، تهي شدن است. در هيئت‌ها سينه‌زني با سبک‌هاي غربي مرسوم شده است. استادم مي‌فرمود: «اگر کسي در مجلس ختم مادر شما ترانه‌اي از ترانه‌هاي لس‌آنجلسي بخواند؛ آيا شما ناراحت نمي‌شويد، نمي‌گوييد ختم مادر من عروسي است که شما اين کار را کرده‌ايد؟»؛ پس خواندن اين‌گونه ترانه‌ها در ختم مادر سادات، مادر کائنات، حضرت زهرا (س) تهي شدن است.

من دوستدار همة علمايي هستم که متين، زيبا، با تواضع و طمأنينه سخن مي‌گويند؛ اما جوان امروز از طولاني شدن سخنراني خسته مي‌شود؛ ممکن است شخصيتي که در بين منبري‌ها چهرة آشنايي دارد، آرام سخن بگويد و همه او را بپذيرند؛ ولي امروز آن روز نيست که با لغات بازي کنيم؛ بلکه بايد با ادبيات روز، تبليغات دين را انجام دهيم.

اميرالمؤمنين (ع) فرمود: «جوان‌هاي خودتان را به روز و با انتظارات روز تربيت کنيد، آنگونه که شما تربيت شديد، مختص شماست؛ آنها را به تاريخ روز تربيت کنيد.»

در بعضي از روضه‌ها سخناني گفته مي‌شود که اگر سيدالشهدا (ع) تشريف بياورد، مي‌گويد: ما در کربلا مشاهده‌گر اين سخنان نبوديم؛ يعني في‌صدور الذاکرين نه مقتل، نه روايت و نه حقيقت. درست است که در خود تاريخ هم اختلافاتي وجود دارد؛ ولي اين اختلافات جزئي است نه کلي و نبايد به اين اختلافات دامن زد.

سخنران بايد به مسائل روز آشنا و به‌روز باشد بايد با لسان جوان جلو بيايد؛ مثلاً عالمي به نام حاج آقا محسن قرائتي که ۳۰ سال است در صدا و سيما حضور دارد و کهنه نمي‌شود، دلیلش به روز صحبت کردن است؛ بنابراين هر هفته خواهان ويژة خود را در تلويزيون دارد. خيلي مهم است که يک روحاني ۳۰ سال دوام بياورد و در شب‌هاي جمعه براي ملتي سخن بگويد و اين به دلیل به‌روز بودن است.

اگر براي امام زمان (عج) که باقيماندة کربلا، باب‌الله، عين‌الله و واسطة فيض الهي است، مجلس مي‌گيريم، بايد ذره‌اي بينديشيم که انتظار امام (عج) چيست؟ براي امام زمان مجلسي مي‌گيريم و از ايشان سؤال مي‌کنيم، يا امام زمان (عج) آيا شما دوست داريد در مجلس مولودي شما دست بزنيم؟ خب، همه‌مان دست مي‌زنيم. دوست داريد ترانه‌خواني شود؟ همه‌مان مي‌خوانيم. براي ما شما ملاک هستيد. مگر اميرالمؤمنين (ع) قرآن را کاغذ پاره معرفي نکرد و فرمود: «آن کاغذ است و قرآن ناطق منم.»؛ ولي همه گفتند: «علي تو ما را به جنگ قرآن ...».

مجلسي، مجلس است که اگر امام زمان (عج) وارد آن شود، بتوان آن مجلس را ادامه داد. در بعضی مجالس امروز اگر حجت خدا وارد شود، همه‌مان بايد پنهان شويم. سخنراني که فقط سياسي سخن بگويد و مداحي که فقط به سياست بپردازد مسیرش را گم کرده است؛ البته درست است که سياست ما عين ديانت ماست؛ اما حسين (ع) را بايد ياري کرد و نبايد از حقيقت عاشورا و حقيقت زوات مقدسة اهل بيت (ع) دور شد.

امام زمان (عج) چه انتظاري از ما دارد؟ اگر مجلس براي خشنودي حضرت مهدي (عج) است، رضايت ايشان لازم است. من سخنران باشم؟ مداحي کنم؟ مياندار سينه‌زني باشم؟ شما بگو، من چه کنم؟ من دوست دارم آن باشم که امامم مي‌خواهد اگر الآن من سخنران شدم، چون دلم مي‌خواهد؛ مداح شدم، چون دلم مي‌خواهد و چاي دم‌کن امام حسين (ع) شدم چون دلم مي‌خواهد. بزرگان دين ما به خواست امامشان عمل مي‌کردند و زندگي‌شان در خدمت امامشان بود.

برخی مجالس امروز سليقه‌اي شده است؛ وقتي در اين مجالس مي‌پرسيد؛ چرا از خود خون مي‌ريزيد؟، مي‌گويند: «اين کار، کار عشق است و ربطي به دين ندارد». همان‌ها در شام مي‌گفتند: «حسين (ع) خارجي است» و اينها هم با اين يک بيت شعر غلط، مي‌گويند: «حسين خارجي است.» اين کار، يعني حسين‌حسين گفتن کار عشق است و ربطي به دين ندارد؛ يعني دين چيز ديگري است و حسين خارج دين است؛ بنابراين قمه مي‌زنم، سرم را به ديوار مي‌کوبم. اين آفاتي است که هيئت‌ها را گرفتار کرده است.

توصيه مي‌کنم کتاب «اسلام و مقتضيات زمان» مرتضي مطهري را مطالعه کنيد. اگر غيرمعصومی در مقابل ما قرار گيرد و صحبت معصوم را تأييد کند در کنارش هستيم و اگر به صحبت معصوم عمل نکند با عملش مخالفت مي‌کنيم. ما به کسي لبيک مي‌گوييم و با کسي هم‌پا و هم‌فکر هستيم و طرح رفاقت مي‌ريزيم که (در مکتب تشيع، مقام رفيق داراي احترام و خيانت به رفيق در دنیا و آخرت داراي عذاب بسياري است) به محمد (ص) و آل محمد (ص) لبيک گو باشد.

آقاي شيخ احمد کافي فرموده بود: «المؤمن کَيس»؛ «مؤمن بايد زيرک باشد» برای رسیدن به تعالی و قرار گرفتن در مسیر درست، باید با انتخاب الگوهای مناسب و پرهیز از خود اجتهادی تلاش کنیم بهترین عملکرد را داشته باشیم.


کد مطلب: 12403

آدرس مطلب: https://www.armaneheyat.ir/interview/12403/کتاب-الله-عترت

آرمان هیأت
  https://www.armaneheyat.ir