آرمان هیأت - بازتاباندن حقيقت عاشورا در قالب هنر

متن تاريخ حادثه عاشورا، گويی اساساً برای يك نمايشنامه نوشته شده است، شبيه‌پذير است، گويی دستور داده‌اند كه آن را برای صحنه بردن بسازند.

فرهنگ: سلوك هنرورزانه در راستای بازتاباندن حقيقت عاشورا در قالب هنر، نيازمند فهم سيستم يكپارچه‌ايست كه سواد بصری و معرفت معانی را به صورتی همپوشانی شده می‌طلبد.

اين اشارت‌ها در كلام اسلام‌شناسان حقيقی و نخبگان حوزوی نيز - محدود، اما مهم- جلوه دارد.

شهيد مرتضی مطهری با اشاره به ويژگی ملهم از متن فراتاريخی و جهان شمول حوادثی چون قيام عاشورا يادآور اين نكته می‌شود كه كسانی كه به خاطر يك سلسله اصول و مبانی قيام می‌كنند و نهضت می‌نمايند، در حقيقت به همه جهانيان بعد از خودشان پيامی دارند و به اصطلاح معروف وصيتی دارند؛ آيندگان بايد با پيام آنها آشنا باشند و ندای آنها را بشناسند.

در ادامه هم آن چنان كه رهبر انقلاب در بيانی وارسته، مانايی و پايايی هر تفكر و انديشه‌ای را اختصاصاً و لزوماً در گرو بيان آن به زبان هنر دانستند، اشاره متفكر شهيد مطهري نيز به جلوه يابی امتدادی حركت عاشورا در زبان هنر است؛ چه انسان وقتی تاريخ حادثه عاشورا را می‌خواند، ‌استعدادی برای شبيه‌سازی در آن می‌بيند، همان طور كه قرآن برای آهنگ‌پذيری ساخته نشده، ولی اين طور هست و حادثه كربلا هم برای شبيه‌سازی ساخته نشده، ولی اين طور هست من نمی‌دانم و شايد شخص اباعبدالله(ع) در اين مورد نظر داشته است.

متن تاريخ اين حادثه، گويی اساساً برای يك نمايشنامه نوشته شده است، شبيه‌پذير است، گويی دستور داده‌اند كه آن را برای صحنه بردن بسازند.

و آن گاه به راز اين پتانسيل متراكم و سرشار برای شبيه‌سازی و انعكاس و بازتابندگی دراماتيك واقعه اشاره می‌كند كه راز اين است كه اساساً خود اين حادثه، تمام اين حادثه، تجسم اسلام است در همه ابعاد و جنبه‌ها،‌ يعنی راز اينكه اين حادثه نمايش‌پذير و شبيه‌پذير است.