مقتلنگاری
حجتالله جودکی
6 مرداد 1387 ساعت 11:17
تاریخنگاری در میان مسلمانان با سیرهنویسی آغاز شد و با نگارش کتب مغازی، مقاتل، فتوح، مسالک و ممالک، خراج، حدیث، رجال، کلام و ... تکامل یافت (این موارد شاخههای کمکی علم تاریخ هستند) مورخان بر اساس تمایل عقیدتی ـ سیاسی خویش مقتل مشاهیر مورد وثوق خود را تحریر کردند و اخبار و احادیث پیرامون زندگی، کیفیت، زمان و مکان قتل یا شهادت آنها را گردآوری نمودند.
به گزارش خیمه، مقاتل مختلف و متنوعی نگاشته شد که نام آنها گرایش مذهبی ـ سیاسی مؤلف و نام مؤلف تا اندازهای درجه اعتبار گفتههایش را تعیین میکند.
کتبی که تحت عنوان مقتل علی، مقتل عثمان، مقتل حجر بن عدی، مقتلالحسین و ... تحریر شدهاند، از این گونهاند. هر چه کیفیت قتل و یا شهادت فرد مورد نظر، پرحادثه بوده و بر اذهان مردم آن روزگار بیشتر تأثیر گذاشته، مورخان بیشتری به آن عنایت کردهاند و باعث نگارش مقتلهای متفاوتی در آن باب شده است.
واقعه دردناک کربلا و شهادت سبط رسول خدا، مسلمانان بلاد اسلام را در شعاع وسیعی و تا مدت زمان طولانی ـ تا عصر حاضر ـ متاثر کرد، آنسان که تاکنون اندیشههای بسیاری را به خود مشغول نموده و صدها کتاب و رساله در موردش نوشتهاند.
بعد از واقعه کربلا، محبت شدید شیعه به اهلبیت و شدت تنفرش از بنیامیه موجب شد در طول تاریخ به حادثه دردناک کربلا، شاخ و برگهای زیادی اضافه گردد تا بیش از پیش بیانگر مظلومیت خاندان امام حسین(ع) و ستمگری و بیرحمی بنیامیه باشد. این احساسات و عواطف کمکم به بیان داستانهایی در خصوص قساوت دشمن تبدیل گشت و هر ساله بر تأثر شیعیان افزود تا جایی که بعد از گذشت چند قرن به قدری تکرار شد که بزرگان شیعه هم به نقل آن پرداختند.
این شاخ و برگهای اضافی سپس جزء وقایع کربلا قلمداد شد و به درون کتب تاریخ و مقتل راه یافت و تشخیص سره از ناسره را در واقعه «طف» مشکل کرد. مراثی و اشعار سوزناک نه تنها از این جنبههای اضافی و تا حدی نادرست مایه گرفت، بلکه موجب رواج و توسعه این تحریفها و خرافات گردید.
چهرههای درخشانی که با خلوص نیت در روز عاشورا جان در طبق اخلاص نهادند و مردانه به صفوف دشمن زدند و با تمام وجود به این دنیای پر زرق و برق پشت کردند، در برخی از کتب مقاتل و در بعضی از اشعار و مراثی به موجودات زبونی تبدیل شدند که از دشمن با ذلت و خواری تقاضای جرعهای آب میکردند.
تشبیهات و توجیهات نامعقول ستم مضاعفی در حق این شهیدان روا داشت و این جسارت تا بدان حد رسید که از زبان سالار شهیدان، مداحان و روضهخوانان سرودند: «مگر من از گوسفندی کمترم، گوسفند را قبل از کشتن آب میدهند». و بسیاری مطالب سخیف دیگر که موجب وهن شهدای کربلاست.
نویسندگان جاهل و دوستان نادان با این جهتگیریهای غلط، چهره کربلايیان را مخدوش نمودند و بهزعم خویش تلاش کردند برای امام و اصحابش آبرو و حیثیت بیشتری کسب کنند. لذا هر روز بر تعداد سپاهیان دشمن افزودند (نخستین مقتل مکتوب، تعداد سپاهیان دشمن را پنج هزار نفر و کشتههای آنان را هشتاد و هشت نفر ذکر میکند؛ رک به:قیام جاوید/ مقتل الحسین ابی مخنف/ ترجمه حجت الله جودکی/ ص 64 و 119/ تبیان/ 1377، مقایسه کنید با اسرار الشهاده ملا آقا دربندی که تعداد سپاه عمر بن سعد را در کربلا، یک میلیون و ششصد هزار نفر و تعداد کسانی را که فقط به دست امام حسین(ع) کشته شدند، سیصد هزار نفر ذکر میکند).
و در این خیالبافی آنقدر پیش رفتند که نوشتند امام تا بدان حد از سپاه دشمن کشت که خون رکابش را گرفت، بعد برای توجیه این سخن نا به جا حدیث تراشیدند که خداوند جبرئیل را فرستاد و به امام یادآوری کرد که من تو را نفرستادم که نسل بندگانم را براندازی! و امام ناگهان دریافت که راه را به خطا رفته است، لذا اعلام کرد: الهی رضا برضائک، مطیعا لامرک و.. این نویسندگان و گویندگان اساساً به تالی فاسد این سخنان اندیشه نکردهاند و نمیدانند که دروغ بستن به ائمه گناه است و حتی موجب بطلان برخی فرایض میشود.
نکته دیگر این که گرچه بیان مسائل سوزناک، احساسات را علیه دشمن بر میانگیزد، ولی پرمسلم است که شعور و شناخت صحیح و درست و بیغرضانه در همه اعصار و در نزد همه افراد بهتر مقبول میافتد. به بیان واضحتر این که، پاسخ به ندای «هل من ناصر ینصرنی» امام حسین (ع) با دروغ و پیرایه بستن به نهضت او که سبب خشنودی عوام میگردد، منافات دارد.
در ثانی امروزه روشن شده است که نقل اخبار به تقلید از گذشتگان، بدون تدبر و اندیشه در آن، دردی را دوا نمیکند و شناخت سطحی که از واقعیات تاریخی به دست میآید، فقط میتواند برای لحظهای انسان را دلمشغول بدارد، در حالی که شناخت واقعی و عمیق رویدادهای تاریخی به آدمی عبرت میدهد که چگونه با مشکلات درآمیزد و تجربه گذشتگان را به خدمت بگیرد. پا به جای نیکان گذارد و از خواری و ذلتی که سرانجام ستمگران است، دوری گزیند.
این توصیه امام علی (ع) باید آویزه گوش همه باشد که فرمود: «چون خبری را شنیدید آن را از روی تدبر و اندیشه در آن دریابید نه از روی نقل لفظ آن، زیرا نقل کنندگان علم بسیارند و اندیشه کنندگان در آن، اندک» (ترجمه و شرح نهج البلاغه/ فیض الاسلام/ حکمت شماره 94/ انتشارات فقیه/ بینا )
به لحاظ محتوائی مقاتل را میتوان به سه دوره زمانی تقسیم کرد. نخست مقاتلی که تا قرن پنجم هجری نگاشته شده است؛ این مقاتل به دلیل نزدیکی زمانی با حادثه عاشورا دارای کمترین اشکال هستند.
به ندرت مطالب سخیف و بیپایه و خلاف عقل در آنها وجود دارد (از میان نسل اول مقاتل میتوان کتابهای زیر را نام برد: تاریخ طبری ذیل حوادث سالهای 60 و 61 هجری، طبری مقتلالحسین را از ابومخنف و عمار دهنی نقل میکند. رک به مقدمه قیام جاوید. الارشاد فی معرفه حجج الله علی العباد/ شیخ مفید/ محمد بن محمد نعمان/ ترجمه رسولی محلاتی/ ج دوم/ صفحه 24- 129/ انتشارات علمیه اسلامیه/ بیتا.
شاید عیب بزرگ این مقتل حذف اسناد آن باشد، چرا که مؤلف فقط به این بسنده کرده که مقتل را از کلبی و مدائنی و دیگران نقل میکند و گاهی از برخی اشخاص مثل حمید بن مسلم، فرزدق، علی بن حسین، ضحاک بن عبدالله، فاطمه دختر امام حسین(ع) و دو نفر از افراد قبیله بنیاسد که در طول راه همراه امام بودهاند، نام میبرد.
تنها نکته تحریفی این مقتل نقل پیشنهاد سه گانه عمر بن سعد از زبان امام حسین (ع) است که شیخ مفید بدون نقد و تحلیل آن را پذیرفته است. (رک به مقدمه قیام جاوید. مقاتل الطالبیین/ اصفهانی، ابو الفرج/ ترجمه رسولی محلاتی/ صدوق/ بی تا. برای نقد مطالب این مقتل رجوع کنید به مقدمه قیام جاوید)
دوم مقاتلی که تا دوره تیموریان نوشته شدهاند که عامل تحریف در آنها به وفور رسوخ کرده است و تحریف، جابجائی، کاستی، فزونیها و دگرگونی متون به جا مانده را شامل میشود. در این مقاتل نویسندگان تلاش کردهاند بهترینها را برای خود و بدترینها را برای دشمن بنویسند.
معجزات و کرامات غیر واقعی به سپاهیان امام نسبت دادهاند و مطالب خلاف عقل و عرف در آنها فراوان است (از میان نسل دوم کتب مقاتل میتوان کتابهای زیر را نام برد: مقتلالحسین خوارزمی/ خوارزمی، ابی مؤید موفق بن احمد مکی/ انتشارات مفید/ بی تا. اللهوف علی قتلی الطفوف/ ابن طاوس، از این کتاب سه ترجمه به زبان فارسی وجود دارد: الف ـ آهی سوزان بر مزار شهیدان/ زنجانی، سید احمد/ انتشارات جهان/ بیتا. ب – زندگانی حضرت ابا عبدالله الحسین/ ترجمه و شرح لهوف/ صحفی، سید محمد/ بی جا/ 1352. ج ـ چاپ سنگی مسلک دوم این کتاب با ترجمه شیخ عباس قمی. مثیر الاحزان/ ابن نما حلی، جمالالدین احمد بن محمد بن فهد/ مؤسسه امام مهدی، 1406 ق. روضة الواعظین و بصیرهالمتعظین، نیشابوری فارسی، محمد بن فتال، انتشارات شریف رضی/ 1375. خلاصهای از مقتل ابو مخنف است که مطالب سخیف و تحریف شدهای را به آن افزوده است. مثل: زیاد نمودن کشتههای دشمن جهت بیان رشادت و جنگاوری اصحاب امام، نوحهسرائی جنیان بر امام، سخن از نامهای که سیصد سال قبل از شهادت امام حسین در یکی از کلیساهای روم خبر داده بود که: آیا آن امت که حسین را کشتند، امید به شفاعت جدش در روز قیامت دارند؟ یا این که پس از شهادت امام هر سنگی که از روی زمین بیتالمقدس برداشته میشد، در زیر آن خون تازه وجود داشت و ... )
نسل سوم مقاتل با نگارش کتاب روضهالشهدا توسط ملاحسین کاشفی شروع میشود و در دوران صفویه و قاجاریه به اوج خود میرسد. در این مقاتل به کلی اهداف نهضت حسینی واژگونه شدهاند و تلاش فراوانی صورت گرفته تا شیعیان صرفاً بر مصائب سیدالشهدا گریه کنند. آنچه که در این مقاتل آمده با آنچه که توسط مقتلنویسان نخستین نوشته شده، بسیار متفاوت است.
در این مقاتل به دلیل برجسته شدن مسائل منفی الحاقی به نهضت کربلا، اهداف اصلی و مهم و به عبارتی پیام اصلی عاشورا و کربلا به دست فراموشی سپرده شده است. در عوض مسائل حاشیهای که اغلب جنبههائی از حقیقت را هم در بر دارد، به شکلی محوری همه چیز را تحت شعاع خود قرار داده است (از میان نسل سوم مقاتل به ذکر سه کتاب زیر بسنده میشود: روضهالشهداء/ کاشفی، ملا حسین واعظ/ کتابفروشی اسلامیه/ 1371.
برای بررسی تحریفات موجود در این کتاب رجوع کنید به: لؤلؤ و مرجان/ محدث نوری، میرزا حسین/ دارالکتب الاسلامیه/ 1375. حماسه حسینی/ مطهری، مرتضی/ صدرا/ 1374/ ج1/ ص 53 و 05. طوفان البکاء/ جوهری، محمد بن ابراهیم مروی/ چاپ سنگی/ بیتا).
بخش منظوم این کتاب بیش از قسمتهای منثور آن است که به صورت قصیده، غزل، مثنوی و قطعه بیان شده است. این اشعار و مراثی سوزناک بیش از پیش خواننده را تحت تأثیر قرار میدهد. به همین دلیل وعاظ و اهل منبر به ویژه روضهخوانان به این کتاب عنایت خاصی داشتهاند.
این کتاب بعد از روضهالشهداء کاشفی، یکی از منابع و مآخذ ایشان است. بیشتر اشعار کتاب در حکم وهن به ائمه است و کتاب به لحاظ سند بسیار ضعیف است. در واقع آنچه را که کاشفی در روضهالشهداء آغاز کرد و پیرایههای بسیاری بر نهضت حسینی بست، جوهری با اشعار نغز خود کامل نمود و با توجه به تأثیر اشعار بر عوامالناس، بسیاری از این تحریفات در بین مردم جاودانه گردید. (اکسیر العبادات فی اسرار الشهادات، مشهور به اسرار الشهادة/ فاضل دربندی، ملا آقا بن عابد/ چاپ سنگی/ دار الطباعه میرزا امان الله/ بیتا).
از این کتاب چند ترجمه در دست است:
الف) انوار السعاده فی ترجمه اسرارالشهاده/ مجهول.
ب) قسمتی از این کتاب توسط خود دربندی تحت عنوان السعادات الناصریه و الافوات الروحانیه برای ناصرالدین شاه قاجار ترجمه شده است.
پیرامون کتاب اسرار الشهاده رجوع کنبد به: مطهری/ همان/ ج 1/ ص 55 و 105. محدث نوری/ همان/ ص 161 و 185 ) به عنوان مثال در این مقاتل تکیه فراوانی بر مشکل بیآبی در کربلا میشود و مطالب سخیف و نادرستی در این خصوص بیان میگردد. در مقاتل نخستین آمده است که امام و یارانش در صبح عاشورا خیمه مخصوص بر پا داشتند که افراد در آنجا به نورهکشی میپرداختند. (قیام جاوید ص 79) روضهخوانان ما متأسفانه به این نکته توجه ندارند که در فقه شیعه تأکید شده است، مادامی که حتی حیوانی مثل سگ ممکن است از خطر بیآبی تلف شود، با آب موجود نمیتوان وضو گرفت و آب را باید صرف حیات آن حیوان نمود.
به طور مسلم امام و اصحابش بر این نکته واقف بودهاند و با علم به کمآبی، صبح عاشورا غسل کردند. دیگر این که تحریفگران به این نکته توجه نکردهاند که شعار امام حسین «هیهات من الذله» بود، لذا ما هم نباید ایشان را ذلیل کنیم.
نسل سوم مقتلنویسی که با روضهالشهدای کاشفی آغاز شد، چند بدعت و تحریف آشکار وارد نهضت کربلا کرد که البته با اعتراض علمای بزرگ شیعه روبهرو شد، که از آن جملهاند، محدث نوری صاحب مستدرک و کتاب لؤلؤ و مرجان (محدث نوری/ همان)، شیخ عباس قمی در نفسالمهموم (نفسالمهموم/ قمی، شیخ عباس/ بصیرتی/ 1405 ق).
این کتاب یک بار توسط مرحوم کمرهای و بار دیگر توسط مرحوم شعرانی ترجمه شده است. نکتهای که نفسالمهموم را در میان کتب مقاتل ممتاز کرده است، یکی تبحر و مهارت و اشراف مؤلف بر کتب پیشینیان و اخبار و حدیث است، دیگری روحیه نقادانه او که هر آنچه را مخالف واقع و عقل تشخیص میدهد به صراحت نقد و یا رد میکند و در این خصوص وارد جزئیات مسائل میشود.
شیخ عباس قمی در این کتاب حداقل سی مرتبه موضوعات مختلف را نقد کرده است. ویژگی مهم نفسالمهموم این است که خواننده با بررسی و مطالعه دقیق این کتاب میتواند حداقل با مهمترین مقاتلی که از قرن دوم هجری تا پایان قاجاریه نگارش یافتهاند، آشنا شود و نمونه آرای هر کدام از این مقاتل را در یک موضوع مشخص ببیند) و برخی دیگر از آثارش، علامه محسن امین در نوشتههایش و از جمله رساله معروف عزاداریهای نامشروع که توسط زندهیاد جلال آل احمد ترجمه و چاپ شده است (عزاداریهای نامشروع/ امین، محسن/ ترجمه جلال آل احمد/ بوشهر/ 1364 به همت قاسم یا حسینی). شهید مطهری در کتاب تحریفات عاشورا (همان) و بسیاری از بزرگان دیگر که ذکر اسامی آنها موجب اطاله کلام میشود.
این بزرگان داستانهای مجعولی همچون عروسی قاسم در کربلا (داستان عروسی قاسم بن حسن را نخستین بار کاشفی در روضهالشهداء نقل کرده است. کاشفی/ همان/ ص 320 - 329 ). شهادت رقیه دختر سه ساله امام حسین(ع) در خرابههای شام (شهادت رقیه دختر سه ساله امام حسین، نخستین بار در کتاب کامل بهائی نقل شده است، کامل بهائی/ عماد الدین طبری، حسن بن علی بن محمد بن علی بن حسن طبری/ ج 2/ ص 179/ بیتا)؛ اسبی به نام ذوالجناح (نام ذوالجناح را نخستین بار روضهالشهداء نقل کرده است، کاشفی، همان، ص 353)؛ تقاضای ملتمسانه امام از سپاه دشمن برای جرعهای آب، پیشنهاد سهگانهای که عمر سعد از قول امام برای ابن زیاد فرستاد؛ (رک به: مقدمه قیام جاوید)؛ مسئله اربعین و آمدن اسرا در همان سال نخست بر سر مزار شهیدان؛ (این مسئله را نخستین بار ابنطاوس در لهوف ذکر کرده است. رک به: آهی سوزان بر مزار شهیدان، ترجمه لهوف/ ترجمه سید احمد زنجانی/ ص 196، انتشارات جهان/ بیتا)؛
داستان زعفر جنی (این داستان را نخستین بار کاشفی نقل کرده است، رک به: محدث نوری/ همان/ ص 183)؛ داستان منصور ملک (فرهنگ عاشورا/ محدثی، جواد/ ص343/ نشر معروف/ 1374. به نقل از مرآهالعقول/ علامه مجلسی/ ج 5/ ص 368)؛
داستان مسلم گچکار (منتهیالآمال/ قمی، شیخ عباس/ ج1/ ص 751/ هجرت/ 1373)؛ سفر امام در روز عاشورا به هندوستان (جوهری/ همان)؛ خون چکیدن از درختان و آسمان در روز عاشورا (همان/ وی مطالب دیگری را هم نقل میکند، مثل: خون چکیدن از نخل زرآباد قزوین در روز ظهر عاشورا، آمدن زعفر جنی و منصور ملک به یاری امام حسین (ع) و مأیوس برگشتن ایشان؛ به طیالارض رفتن امام حسین در روز عاشورا از کربلا به هندوستان و نجات دادن سلطان قیس از چنگال شیر و ... )؛
داستان دو طفل مسلم بن عقیل (رک به: بر شطی از حماسه و حضور/ مجموعه مقالات/ مقاله تحریفات عاشورا و داستان دو طفل مسلم/ حجت الله جودکی/ ص 235 – 241/ سازمان تبلیغات اسلامی/ 1375)؛ افزودن بر شهدای کربلا و تعداد کشتههای دشمن، اشعار و مراثی توهینآمیز، آمدن حضرت زهرا(س) در هر بعد از ظهر بر سر قبر امام حسین، داستان طرماح بن عدی، آمدن پیامبر به قتلگاه کربلا و زنده کردن مجدد امام حسین(ع) (رک به: مقدمه قیام جاوید) و بسیاری مطالب کذب دیگر را با صراحت رد کرده و تأکید نمودهاند که باید از بیان این دروغها هرچند که موجبات گریستن را فراهم میکنند، خودداری کرد.
کد مطلب: 2298
آدرس مطلب: https://www.armaneheyat.ir/interview/2298/مقتل-نگاری