کد مطلب : ۲۳۰۱
بازکاوی نسخههای خطی زيارت عاشورا(2)
نویسنده:سيدحجت سجادیزاده
اول: لازمه پرداختن به يک موضوع، بيان تمام ويژگیها و نقدها و پاسخهای مطرح شده در رابطه با آن موضوع است که متأسفانه به خاطر برخی محدوديتها ناچار شديم که آن را در چند قسمت ارائه کنيم که همين موضوع باعث برخی سوء برداشتها نيز شد.
دوم: در مقام بحث علمی، صرف شبههافکن بودن يك موضوع موجب نمیشود که ما از پرداختن به آن سرباز زنيم، چرا که عدم پرداختن به شبهه برای جلوگيری از تشويش اذهان عمومی راه را برای مغرضانی که در کمين افکار و عقاید جوانان و مردم هستند و به دنبال فرصتی جهت ترويج و اشاعه اينگونه عقايد باز میکند.
شيخ راضی مبنای خود را در بسياری از جهات بر پيشفرضهای سابق خود و عقايد شخصیاش بنا نهاده است. چون شيخ راضی معتقد است که لعن جزو دين نيست و نباید لعن کرد و لعن چون از مصاديق فحش و ناسزاست، بايد از آن اجتناب نمود، به خاطر همين باور درونی، هر جا که مدرک و نسخه، خلاف مدعايش را اثبات کند، به راحتی آن را ناديده میگيرد و خود را به تغافل میزند و هر جا که دليل و مدرک مؤيد اوست، آن را با الفاظ مختلف و شيوهای گوناگون در ذهن مخاطبش جا میاندازد.
قسم اول (نسخ صحیحه که لعن ندارند) شامل شش نسخه است:
نسخه نقاش رازی، نسخه کتابخانه حضرت آيتالله مرعشی نجفی، نسخه رضیالدين بن طاووس، نسخه بخشی تونی، نسخه جد حفصی و نسخه خواجه شيراحمد که مهمترين آنها نسخه نقاش رازی است که در کتابخانه آستان قدس رضوی در مشهد نگهداری میشود.
تصويری از نسخه نقاش رازی:
شيخ راضی درباره اين نسخه مفصل سخن میگويد و در بحث اجازه اين نسخه میآورد: «در متن نسخه اينگونه آمده است: «قرأ كاتب النسخه هذه أبو مسعود عبد الجبار بن علي بن منصور النقاش الرازي على شيخه أبي إسحاق إبراهيم ماوراء النهري وأعطاه إجازة للروايه» يعنی: کاتب اين نسخه حاضر، ابومسعود عبدالجبار بن علی بن منصور بن نقاش رازی، قرائت کرد اين نسخه را بر استادش ابیاسحاق ابراهيم ماوراءالنهری و او نيز به کاتب نسخه اجازه روايت اين نسخه را صادر فرمود.
و همچنين از برخی قرائن که در حاشيه نسخه موجود است، فهميده میشود که ابنادريس آن را بر درويستی قرائت کرده است. بر اساس گفته برخی خطشناسان، اجازهای برای ابنادريس در اين نسخه هست که به خط علامه حلی است. چون در آن عبارت آمده « ... حسن مطهر بن علی ...»
از ويژگیهای اين نسخه میتوان به موارد زير اشاره کرد:
از آنجا که تاریخ نسخه (23/2/502 هجری قمری ) است، يعنی فقط 42 سال بعد از وفات مؤلف، اين نسخه از قديمیترين نسخههای خطی کتاب مصباح الکبير شيخ طوسی است.
بر اين نسخه تعدادی قرائت از جانب علمای مشهور از جمله علامه حلی و ابنادريس و درويستی وجود دارد. نسخهای است تام و کامل از ابتدا تا انتهای نسخه».
در ادامه به بيان نسخه سيدرضیالدين بن طاووس پرداخته و در شرح نسخه به بيان شرح حال کاتب نسخه میپردازد که او همان صاحب کتاب «اقبالالاعمال» و کتب ادعيه فراوان ديگر است. همينگونه تک تک نسخههای قسم اول را توضيح میدهد تا به نسخههای قسم دوم میرسد. نسخههای قسم دوم (نيمه محرف هستند) که با نسخه قديمی مختصرالمصباح مطابقت دارند ولی مقداری هم زوائد دارند. اولين نسخه، نسخه نصيرالملک است. اين نسخه فقرات مورد بحث را داراست، به استثنای اين فقره: «اولا ثم العن الثانی و الثالث والرابع».
نسخه دماوندی
نسخه بعدی، نسخه دماوندی است که در اين نسخه طبق تصوير ذيل، در فقره آخر زيارت اینگونه آمده است: «... اللهم العن يزيد بن معاويه والعن عبدالله بن زياد ...» که خود نقص فاحشی بر نسخه است.
و نسخههای فراوان ديگر که به واسطه اختلاف در نوع خط و نگارش ناسخ که در اين نوع نسخهها فراوان ديده میشود، خود خبر از عمق تحريفات صورت گرفته در نسخهها میدهد. در خاتمه به نسخههايی اشاره میکند که از قرن دهم به بعد آغازگر تحريفات در زيارت عاشورا بودهاند.
نسخههای نوع دوم از قسم سوم نسخههايی هستند که لعن در آنها آمده ولی عنوان نسخه بدل را ندارند. در اينجا به تعدادی از آنا اشاره میکنيم.
نسخه ابن ابیالجود
اين نسخه دچار اشکالات زير است:
1. تاريخ نسخه و نام ناسخ اين نسخه مجهول و نامعلوم است.
2. در نسخه مختصرالمصباح سلسله سند، متصلاً به مصنف (شیخ طوسی) میرسد در حالی که در اينجا اتصالی وجود ندارد.
نسخه کتابخانه آستان قدس رضوی
اين نسخه که قبلاً نيز اشارهای به آن شد، دارای دو خط متفاوت در صفحات مختلف نسخه است که نشانه بارز بروز و وجود تحريف در اين نسخه است.
نسخه شیخ عباس قمی (ره)
اين نسخه در مسجد گوهرشاد مشهد نگهداری میشود. علت نامگذاری اين نسخه به نسخه شيخ عباس قمی اين است که اين نسخه در دست شيخ به امانت بوده است. بنابراين به احتمال قوی او نيز زيارت را از اين نسخه نقل کرده است. اشکالات وارد بر اين نسخه عبارتند از:
1. هيچ مستندی از قبيل قرائت، اجازه و يا نام شخص مُقـابَل (کسی که نسخه بر نسخه او مقابله شده است) وجود ندارد.
2. اين نسخه از نسخههای قرن يازدهم است و حال آن که نسخه نقاش رازی به قرن ششم تعلق دارد و با آن نسخه در تعارض است.
نتیجهگیری شیخ راضی
نتيجهای که با بررسی نسخهها میتوان به آن دست يافت اين است که: بر پايه اصول اوليه مطرح شده که در آنها به بيان معيارهای شناخت نسخههای صحیح و موثق از نسخههای ناصحيح و محرف پرداختيم، تنها معتمد ما بر حسب ويژگیهای منحصر به فردی که دارا بود، از قبيل قدمت و اجازهها و اتصال تام به نسخهی مصنف، «نسخه نقاش رازی» میتواند باشد. نسخهای که فصلهای پايانی مشتمل بر لعن و سلام را ندارد. و از طرف ديگر با مراجعه به نسخههايی که ایين فقرات را دارا هستند (قسم دوم وسوم)، به ضعف آنها از قبيل دستکاری در خط نسخه، مجهوليت ناسخ و کاتب، مجهوليت تاريخ نسخه و اشکالات فراوان دیگر درمیيابيم که تمامی اين نسخهها گرفتار تحريف شدهاند.
پاسخ شیخ یوسف احمد احسایی به سخنان شیخ راضی
بعد از آن که شيخ راضی با ادله و مدارکی که ارائه نمود، وجود تحريف در زيارت عاشورای موجود در کتب ادعيه حاضر را اثبات کرد، کسانی که از مقاله مزبور اطلاع پيدا کردند، در مقام پاسخگويی و نقد سخنان شيخ راضی برآمدند که در اين ميان متقنترين و مستدلترين پاسخ توسط شيخ يوسف احمد احسايی ارائه شد. ايشان نقدهای خود را در قالب دو کتاب چاپ کرده است که به اختصار به بيان پاسخهای ارائه شده توسط وی میپردازيم.
اشکال اول
در ابتدا به شکل ارائه بحثها توسط شيخ راضی ايراد گرفتهاند. به اين صورت که پسنديده نيست چنين مباحثی در جمع انسانهای غيرمتخصص و غيرمحقق ارائه شود، چرا که هر بحثی جای مخصوص به خود را میطلبد. حتی چنين بحثهایی قابليت طرح در مجامع روشنفکری جامعه را نيز ندارند، در حالی که اين مطالب غامض و تخصصی در جمع عوام و توده جوانان خالیالذهن جامعه مطرح شده است. زيرا روشنفکر يا مهندس و يا هر شخص ديگری توانايی شناخت نسخه صحيح از ناصحيح را ندارد؛ چون به دانش نسخهشناسی اِشراف و احاطهای ندارد. پس سزاوار بود که اين مباحث در ميان اهل نظر و تحقيق مطرح میشد تا به نقد و بررسی عالمانه مطالب پرداخته شود که نهايتاً زحمات فراوانی که راضی برای گردآوری نسخهها متحمل شده است به عنوان يک تلاش علمی در اختيار جوامع علمی و تحقيقی برای استفاده محققان قرار بگيرد.
اشکال دوم
اشکال دوم، اشکالات محتوايی سخنان شيخ راضی است که در اين مباحث، فراوان با آن مواجه میشويم. از جمله در ابتدای بحث خود از زيارت عاشورا با نام زيارت متعارف ياد میکنند که برای خواننده معنای سطحی از زيارت برداشت میشود. بهتر بود از عبارت زيارت معروف و مشهور و مورد عمل ياد میکردند. احسايی چندين صفحه از کتاب خود را به بيان و اثبات اهتمام و توجه نسبت به اين زيارت مقدس که از جانب علمای شيعه از گذشته تا حال صورت گرفته اختصاص میدهند که به همين راستا از هفتادتن از علمای شيعه نام میبرند.
اشکال سوم
اشکال سوم اشکال مبنايی است، چرا که شيخ راضی مبنای خود را در بسياری از جهات بر پيشفرضهای سابق خود و عقايد شخصیاش بنا نهاده است. چون شيخ راضی معتقد است که لعن جزو دين نيست و نبايد لعن کرد و لعن چون از مصاديق فحش و ناسزاست، بايد از آن اجتناب نمود، به خاطر همين باور درونی، هر جا که مدرک و نسخه، خلاف مدعايش را اثبات کند، به راحتی آن را ناديده میگيرد و خود را به تغافل میزند و هر جا که دليل و مدرک مؤيد اوست، آن را با الفاظ مختلف و شيوهای گوناگون در ذهن مخاطبش جا میاندازد.
اشکال چهارم (ایراد اتهام به سید بن طاووس و شیخ عباس قمی)
شيخ راضی در جايی از بحث خود میگويد: «آغازگر نزاع و جنگ [درباره زيارت عاشورا و به دنبال آن جنگهای ميان شیعه و سنی]، سيد بن طاووس است.» و در جای دیگر بيان میدارد: «بيشتر جنگها و خونريزیهای واقع شده در اسلام (ميان اهل تسنن و شيعيان) به خاطر وجود همين فقرات لعن آخر زيارت است.» احسايی میگويد:«اين تهمتی بيش نيست، چرا که با اندک مراجعهای به کتاب خود سيد يعنی «مصباح الزائر» هيچ اثری از آتشافروزی و نقد و بررسی زيارت توسط سيد نمیتوان يافت، چرا که او فقط فقرات زيارات را آورده است و بس و اين جنگها و خونريزیها هيچ ارتباطی به لعنهای موجود در زيارت عاشورا ندارد.»
اشکال پنجم
اشکال پنجم کمبود سواد نسخهشناسی شيخ راضی است. به همين علت به توضيح سه اصطلاح مهم مقابله، قرائت و اجازه میپردازد. در اين راستا نسخه نقاش رازی را که حکم پايه و اساس استدلال راضی را دارد، ويران میکند. به اين صورت که: نقاش رازی در نقل نسخه خود به نسخه ماوراءالنهری اعتماد کرده است که به دليل مجهوليت اين شخص [ماوراءالنهری]، اين نسخه از اعتبار ساقط است. و تمامی اتصالات مطرح شده از قبيل اجازات علامه حلی و غيره همه بر پايه احتمالات است. هيچگاه بر شايد و احتمال نمیتوان يک بحث علمی مهم را بنا نهاد. البته شيخ راضی ادعای تطابق نسخه نقاش با نسخه سيد را مطرح کرده است که اين صرف ادعاست و نياز به دليل دارد.
اشکال ششم
شيخ راضی بر اصل قدمت نسخه تأکيد دارد و حال آن که معيار صحت يک نسخه، اقدميت آن نيست، بلکه تاميت اتصال سند نسخه به نسخه مخطوط مصنف دارای اهمیت بسزايی است. لذا شيخ يوسف احمد احسايی در پايان بحث خود از هفت نسخه نام میبرد که با وجود تأخر زمانی از نسخه نقاش، اما وجود سند صحيح متصلالسند به نسخه مصنف، باعث ارجحيت این نسخهها شده است و مُثبِت وجود لعن در زيارت عاشورا هستند.
سخن پایانی جناب احسایی
او از ميان نسخههای مخدوش شده توسط شیخ راضی که بالغ بر شصت و چهار نسخه است، برای اثبات وجود فقرات پايانی زيارت عاشورا يعنی لعنها به هفت نسخه استناد میکند که دو نسخه در درجه اول صحت قرار دارند يعنی دارای اتصال تام و کامل به نسخه مصنف هستند که عبارتند از:
نسخه اول (نسخه غیاثالدین استرآبادی)
خلاصه استدلال به اين نسخه به اين صورت است که يک مقابله مهم بر اين نسخه وجود دارد که موجب اتصال تام آن به نسخه شيخ طوسی میشود.
بيان مقابله [برابر کردن و مطابقت دادن نسخه خود به نسخه شخص ديگر]
ملا احمد بن حاجی بشروی تونی مبادرت به مقابله نسخه خود با نسخه ديگری كرده است که بر آن نسخه دو مقابله ثبت است. مقابله اول به اين صورت است که حسن بن راشد، آن نسخه را بر نسخه علی بن احمد رميلی مقابله کرده و رميلی نیز نسخهاش را بر نسخه ابنسکون مقابله کرده است. مقابله دوم به اين صورت است که عمادالدين شریف استرآبادی نسخه را بر نسخه ابنادريس مقابله کرده و ابنادريس نيز نسخهاش را با نسخه شيخ طوسی (مصنف) مقابله کرده است. به همين علت نسخه دارای اهميت فراونی است.
نسخه دوم (نسخه ابن ابیالجود)
بيان مقابله
ابن ابیالجود اجازه گرفته است از استادش سيد حيدر بن محمد حسينی و سيد حيدر بن محمد حسينی از استادش ابن شهرآشوب (صاحب کتاب معالمالعلماء) و او نيز از استادش شهرآشوب و او از استادش شيخ طوسی اجازه گرفته است. به اين صورت اين نسخه نيز به نسخه مصنف اتصال پيدا میکند. پس نسخههایی که توسط شيخ راضی مخدوش شده بود، احياء شدند و در نتيجه وجود فقرات پايانی و عدم تحريف در زیارت عاشورا را اثبات میکنند.
دعوت از اندیشمندان
بعد از بيان بسيار مختصر نقدهای شيخ راضی و پاسخهای احسايی به آن، در اينجا از همه محققان و انديشمندانی که تحقيقات و يافتههايی در باب زيارت عاشورا دارند، دعوت میکنيم که مطالب ارزشمند خود را برای اتقان بيشتر اين مباحث در اختيار اين مرکز قرار دهند.