مؤسسه وعظ و خطابه
8 شهريور 1387 ساعت 11:22
تبليغ در ايران اسلامي از ديرباز امري خودجوش بود که در اين ميان وعاظ و خطبا با بيان مفاهيم مذهبي و مواضع ديني در قبال مسائل مستحدثه جامعه، بخصوص تاريخ معاصر و قرن اخير، نقش مهمي در تهييج افکار و احساسات مردم داشتند.
خطابه و وعظ يک هنر بسيار ظريف و غني است. «خطابه از آن جهت که يک هنر و يک فن است و هر فن و هنر معمولاً ميتواند اثر اجتماعي داشته باشد و يک فکر و يک عقيده را تقويت يا تضعيف کند، از بزرگترين عوامل اجتماعي به شمار ميرود و هيچ هنري به اندازه هنر خطابه نميتواند اثر اجتماعي داشته باشد.»1
لذا رژيم رضاخان با شناخت عوامل نفوذ کلام روحانيون در ميان مردم در صدد بهانهجويي جهت تعرض به اين حرفه برآمد و به بهانه اين که وعاظ از معلومات کافي برخوردار نيستند و به جاي هدايت، مردم را گمراه ميکنند،2 دست به ايجاد مؤسسه وعظ و خطابه زد.
وعاظ و خطباي واقعي هرگز حاضر نبودند مدح رژيم را بگويند. از آنجا که «هر دولتي و مقامي سخنگويي دارد، ميگويند امروز سخنگوي دولت چنين و چنان گفت، يا سخنگوي کاخ سفيد اينطور گفت، دين اسلام هم بايد سخنگو داشته باشد، سخنگوي دين، خطبا و اهل منبرند».3
رژيم گذشته دريافته بود که سخنگوي دين، هرگز دين خود را به دنياي حاکمان نخواهد فروخت، لذا حکومت رضاخان جهت تربيت وعاظ مورد نظر که از نظر توانايي، در جهت خواستههاي رژيم قرار گيرند، دست به ايجاد چنين مؤسسهاي زد که «گامي به سوي انهدام روحانيت»4 بود.
هيأت دولت در 19 خرداد 1315 «براي تربيت اکابر و روشن ساختن اذهان عموم و هدايت افکار طبقه جوان و دانشآموزان کشور و آشنا ساختن عامه به اوضاع عصر جديد» مؤسسه وعظ و خطابه را به تصويب رساند.5
اساسنامه شامل سه فصل زير بود: 1. مجالس وعظ و خطابه 2. کنفرانسهاي عمومي 3. تعليم تاريخ معاصر.
روحانيون، وعاظ و اهل منبر از اين اقدام رژيم استقبالي نکردند و همچنان به کار خود ادامه ميدادند. رژيم رضاخاني به خاطر تحتفشار قرار دادن روحانيون، طي نامهاي از سوي سرپاس مختاري به شهرباني دستور داد جلوي وعاظي که در مؤسسه جهت تحصيل شرکت نکردهاند، گرفته شود. در اين نامه آمده است:
«... معروض ميدارد به کلانتريها دستور داده شد به وعاظ اهل منبر اخطار نمايند در صورت خودداري از تحصيل در مؤسسه وعظ و خطابه، از پوشيدن لباس روحانيت ممنوع خواهند شد.»6
هدف اصلي رژيم از ايجاد اين مؤسسه، تربيت بزرگسالان (اکابر) و تربيت وعاظ و روحانيون دولتي بود که بتوانند خدمات رژيم شاهنشاهي را با قدرت نفوذ کلام و بيان در ميان مردم تبليغ کنند و از دولت و خدمات شايان آن تعريف و تمجيد لازم را به عمل آورند. رژيم رضاخان در عمل، مانند بعضي از اقدامات ديگر، چون ميخواست امور ديني را دولتي سازد و در کنترل خود درآورد، نتوانست موفقيتي کسب کند. به دنبال آن دولت مجبور شد در سال 1317 «سازمان پرورش افکار» را تأسيس کند.
«دولت ذکاءالملک تقريباً شش ماه قبل از کشتار (گوهرشاد) اين طرح استعماري را به مورد اجرا گذارد و هنگامي که مرحوم آيتالله حائري يزدي در باب اين قضيه با حضرت امام مذاکره ميکردند، به امام گفتند که طرح بدي نيست، ديگر هر بيصلاحيتي عمامه سر نميگذارد و حضرت امام فرموده بودند که بلي، طرح خوبي است، لکن اينها ميخواهند خوبها را بشناسند و بعد همه را نابود کنند و از بين ببرند».7
هدف اصلي رژيم رضاخان از ايجاد دانشکده معقول و منقول و مؤسسهي وعظ و خطابه، تربيت روحانيون درباري بود. امام خميني در اين زمينه در کتاب کشفالاسرار مينويسد:
تبليغات روحاني در آن بيست سال که ممکن نبود انجام بگيرد، مجالس تبليغ آنها حکم ترياک قاچاق يا بدتر از آن را پيدا کرده بود. مدارس علمي را که سرچشمهي اين منظور بود، در تمام کشور از آنها گرفته يا بستند و يا مرکز فحشاء مشتي جوان تازهرس قرار دادند. مدرسه مروي را در تهران که از آن هزاران عالم روحاني بيرون آمده بود، جايگاه مشتي ارامنه کردند.
مدرسه سپهسالار را به مشتي جوانها که با نام مدرسه موقوفات، براي پشت ميز نشستن تربيت ميشدند واگذار کردند و امروز هم به همان حال باقي است. گويندگاني به نام وعظ و خطابه از پيش خود انتخاب نمودند که بعضي از آنها به جاي دعوت به دين، دعوت به مقاصد شوم رضاخان که مقاصد اجانب بود، ميکردند».8
به نقل از «سقوط»؛ مؤسسه مطالعات و پژوهشهاي سياسي ص 872 تا 874
پينوشت:
1. مرتضي مطهري، ده گفتار، تهران، انتشارات اسلامي، 1363، ص 152.
2. عبدالله رازي، تاريخ ايران از ارامنه باستان تا سال 1316، تهران، اقبال، 1317، ص 863.
3. سي خاطره از عصر فرخنده پهلوي، تهران، جعفري، 1335، ص 386.
4. مسعود کوهستاني، مؤسسه وعظ و خطابه، گنجينه اسناد، سال اول، دفتر اول، بهار 1370.
5. همان
6. سند شماره 1
7. سينا واحد، قيام گوهرشاد، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي، 1366.
8. امام خميني، کشفالاسرار، ص 332 ـ 333
کد مطلب: 2448
آدرس مطلب: https://www.armaneheyat.ir/interview/2448/مؤسسه-وعظ-خطابه