کد مطلب : ۲۵۵۰
بررسي جامعهشناختي كاركردهاي اجتماعي مراسم عزاداري محرم
نويسنده: سينا كلهر
به طور كلي از ديدگاه كاركردگرايي، علت دوام و استمرار دين و مراسم ديني كاركردهايي است كه براي اجتماع بشري دارند؛ بنابراين براي شناخت كاركردهاي اجتماعي مراسم محرم مي توان از اين ديدگاه استفاده كرد.
سؤال اساسي اين است كه چرا علي رغم نظر جامعه شناسان كلاسيك مبني بر تضعيف و افول مراسم و آيين هاي سنتي در دنياي مدرن، مراسم عاشورا به صورت پرشوري در متن زندگي اجتماعي مردم ايران حضور دارد؟
ارزش هاي اجتماعي از اساسي ترين عناصر يك نظام اجتماعي هستند كه از طريق كنترل و هدايت آنها مي توان موجب تعالي يا زوال يك جامعه شد؛ اين ارزش ها در درجه اول از نيازهاي بيولوژيكي انسان سرچشمه مي گيرند و تا زماني در يك جامعه حضور دارند كه پاسخ گوي نيازهاي افراد آن جامعه باشند.
يعني اين ارزش ها تا زماني كه داراي كاركرد مثبت هستند مورد توجه مردم خواهند بود و اگر نتوانند به ارضاي نيازهاي اساسي مردم جامعه كمك كنند و يا مانع ارضاي آن نيازها شوند در آن صورت ارزش خود را از نظر مردم از دست خواهند داد.
در ميان نظريه هاي جامعه شناسي، مكتب كاركردگرايي سعي در توضيح و تبيين كاركردهاي ارزش ها و هنجارهاي جامعه دارد؛ «شايد بتوان گفت كه مسلّط ترين نگرش در جامعه شناسي معاصر در غرب نگرش اصالت كاركرد يا فونكسيوناليسم است كه ريشه هاي فكري آن نخست به اميل دوركهايم و سپس به تالكوت پارسونز باز مي گردد».(۲)
اين نگرش جامعه را همچون سيستمي «مركب از بخش هاي مختلفي كه هر يك كار ويژه و وظايف خاص خود را انجام مي دهد و بين اجزاي سيستم روابط مكمل و متقابل وجود دارد»(۳) فرض مي كند.
دوركهايم بخش قابل توجهي از مطالعات خود را صرف بررسي دين و پديده هاي ديني كرد؛ «ذات دين به نظر دوركهايم عبارت است از تقسيم جهان به دو دسته نمودهاي مقدس و غيرمقدس»(۴).
به نظر او «مذهب مستلزم وجود امر مقدس است. امر مقدسي كه از مجموعة چيزها، باورها و مراسم تشكيل شده است». از سوي ديگر «مذهب عبارت است از دستگاهي همبسته از باورها و اعمال مربوط به امور مقدس يعني مجزا [از امور عادي]، يا ممنوع؛ اين باورها و اعمال همه كساني را كه پيرو آنها هستند در يك اجتماع اخلاقي واحد به نام كليسا متحد مي كند».(۵)
در نظر وي علت مقدس بودن توتم اين است كه «توتم نماد خود گروه است، نماينده ارزش هايي است كه براي گروه يا اجتماع حائز اهميت اساسي است؛ حرمتي كه مردم براي توتم در نظر مي گيرند در واقع ناشي از احترامي است كه براي ارزش هاي اجتماعي اساسي قائل هستند. در دين موضوع پرستش در واقع خود جامعه است».(۶)
دوركهايم معتقد است «همة اديان متضمن اعمال تشريفاتي و شعائري منظم هستند كه در آن گروهي از مؤمنان گرد هم مي آيند. در مراسم تشريفات جمعي، حس همبستگي گروهي تأييد و تقويت مي شود. تشريفات افراد را از امور مربوط به زندگي اجتماعي نامقدس دور كرده و به قلمرو متعالي وارد مي كند، كه در آن تأثيرات الهي و يا خدايان سنت داده مي شوند، در حقيقت بيان نفوذ و تأثير جمع بر فرد است.»(۷)
در واقع «تشريفات و شعائر از نظر دوركهايم «براي پيوند دادن اعضاي گروه ضروري است. از اين رو است كه آنها نه تنها در وضعيت هاي عادي پرستش، بلكه در بحران هاي گوناگون زندگي كه در آن تغييرات و گذرهاي عمدة اجتماعي تجربه مي شود، مانند تولد، ازدواج و يا مرگ نيز، يافت مي شود.»(۸)
به اين ترتيب زماني كه تغييرات عمده اي در زندگي افراد رخ مي دهد تشريفات جمعي با تأييد همبستگي گروهي، آنها را در سازگاري با اين تغييرات ياري مي كند.
به نظر او «شعائر تدفين نشان مي دهد كه ارزش هاي گروه پس از در گذشت افراد به خصوص زنده مي ماند، و بنابراين وسيله اي براي مردم داغ ديده فراهم مي كند كه با شرايط تغيير يافته شان سازگار شوند.
سوگواري بيان خودبه خودي اندوه نيست يا، دست كم، فقط براي آنها كه شخصاً از مرگ متأثر شده اند چنين نيست، سوگواري وظيفه اي است كه توسط گروه تحميل مي شود».(۹)
در واقع شركت در مراسم سوگواري به اين معناست كه افراد حاضر در آن مراسم حتي بعد از مرگ آن شخص به ارزش ها و شعائر اجتماعي پايبند خواهند بود؛ همين پايبندي است كه تضمين كننده نظم اجتماعي است و از بي هنجاري جامعه جلوگيري مي كند.
علاوه بر اين دوركهايم مي گويد: «تشريفات ديني هم انديشه ها و مقولات فكري جديد را به وجود مي آورند و هم ارزش هاي موجود را مورد تأييد مجدد قرار مي دهند؛ دين تنها يك رشته احساسات و اعمال نيست، بلكه در واقع نحوه انديشيدن افراد را در فرهنگ هاي سنتّي مشروط مي كند.
حتي اساسي ترين مقولات فكري، از جمله تصور مكان و زمان، نخستين بار برحسب مقولات مذهبي تعريف شدند. براي مثال، مفهوم زمان در آغاز از شمارش فواصل موجود و بين انجام دادن مراسم ديني پديد آمد.»(۱۰)
به اين ترتيب به نظر دوركهايم با بررسي ابتدايي ترين اشكال زندگي ديني به گونه اي مناسب تر مي توان كار ويژه هاي اديان را باز شناخت و ريشه هاي شكل گيري و پيدايش اديان در اجتماع بشري را شناخت.
به نظر او «در گذشته، دين شيرازه جامعه بود- وسيله اي كه مردم با آن از علائق گوناگون زندگي روزانه شان تا اندازه اي دست مي كشيدند و به پرستش مشترك چيزهاي مقدس روي مي آوردند.»(۱۱)
بدين سان، دين با رويگردان ساختن مردم از اشتغال هاي مادي زندگي روزانه «يك نيروي به تمام معني ضد فردگرا و برانگيزانندة تعلق اشتراكي به هدف هاي اخلاقي بود. هدف هايي كه از مقاصد فردي فراتر بودند».(۲۱)
دوركهايم «به فعاليت ها و پيوندهاي اجتماعي مي انديشيد كه اشتراك در فعاليت هاي مذهبي در ميان مؤمنان پديد مي آورد»(۳۱) به اين ترتيب دين پديده اي فراگير و جمعي است و وسيله اي است كه موجب پيوند انسان ها با يكديگر مي شود.
علاوه بر اين دين در زمينه اجتماعي رخ مي دهد و يك پديده اجتماعي است «يعني دين براي انسان ها و با وجود انسان ها وجود دارد و اگر انسان ها نبودند ديني هم وجود نداشت همان طور كه ما مي دانيم حيوانات دين ندارد». (۴۱)
هاري آلپر از پژوهش گران پيرو دوركهايم «چهار كاركرد عمده دين را از نظر دوركهايم به عنوان نيروهاي اجتماعي انضباط بخش، انسجام بخش، حيات بخش، و خوشبختي بخش طبقه بندي كرده است. آيين هاي مذهبي از طريق تحميل انضباط بر نفس و قدري خويشتن داري، انسان ها را براي زندگي اجتماعي آماده مي سازند.
تشريفات مذهبي مردم را گرد هم مي آورند و بدين سان پيوندهاي مشتركشان را دوباره تصديق مي كنند و در نتيجه، همبستگي اجتماعي را تحكيم مي بخشند.
اجراي مراسم مذهبي، ميراث اجتماعي گروه را ابقا و احيا مي كند و ارزش هاي پايدار آن را به نسل هاي آينده انتقال مي دهد و سرانجام ... دين با برانگيختن احساس خوشبختي در مؤمنان و احساس اطمينان به حقانيت ضروري جان اخلاقي كه خودشان جزئي از آنند، با احساس ناكامي و فقدان ايمان در آنها مقابله مي كند.»(۵۱)
هرچند كه او معتقد است حتي جوامع امروزي نيز انسجام خود را مديون شعائري هستند كه ارزش هاي آن جوامع آنها را مورد تأييد مجدد قرار مي دهد. با اين حال به نظر او «نفوذ مذهب رو به زوال مي گذارد و اعمال تشريفاتي و شعائر تنها بخش كوچكي از زندگي افراد را اشغال مي كند.»(۶۱)
به اين ترتيب به نظر او باگذر زمان و گسترش مدرنيته اشكال سنتي دين تضعيف خواهد شد و با تضعيف آن كاركردهاي خود را از دست خواهد داد بنابراين بايد به فكر جانشيني براي آن بود. اما برخلاف نظر دوركهايم نه تنها اشكال سنتي دين تضعيف نشد بلكه همان طور كه بسياري از جامعه شناسان معاصر اعتقاد دارند دين در جوامع مدرن ظهور دوباره اي پيدا كرد. علاوه بر اين در جوامع اسلامي دين همواره در متن زندگي اجتماعي مردم حضور داشته است و مراسم و شعائر ديني بخش مهمي از زندگي اين جوامع را در برمي گيرد.
يكي از مراسمي كه در پيوند و همبستگي اجتماعي شيعيان و به خصوص ايرانيان نقش اساسي را ايفا مي كند مراسم ايام محرم است. اين مراسم كاركردهاي متعددي را براي جامعه ايراني دارد. منظور از كاركردهاي عاشورا «يعني كاركرد و هنجار آفريني هاي سلسله مناسك و مراسمي است كه همه ساله به صورت يكي از اصلي ترين رسوم پذيرفته مذهبي شيعي برگزار مي شود».(۷۱)
يكي از مهم ترين كاركردهاي مراسم ايام محرم كاركرد ايجاد همبستگي است «كاركرد تجانس وحدت و انسجام بخشيدن جامعه و به اعضاي يك گروه اجتماعي را معمولاً دين و نظام هاي قانوني برعهده داشته اند».(۸۱)
علاوه بر اين عقديده مذهبي مردم مراسم ديني چون عاشورا از مهم ترين عوامل بازدارنده ناهنجاري هاست و به عنوان الگويي براي انجام اعمال صواب مي باشد. در واقع عاشورا يك مدل است مدلي براي كساني كه در آن از مقابله يك دسته كوچك اما با ايمان بزرگ در مقابل ظلم، و پايمردي تا مرز شهادت.(۹۱)
از سويي ديگر در حالي كه صنعتي شدن و فرآيند مدرنيسم در غرب باعث جدايي انسان ها مي شود به طوري كه آنها را مي توان انبوده خلق تنهاي غرب نام نهاد، مراسم مذهبي همچون عاشورا باعث پيوند بين نسل ها شده و از دورافتادگي و جدايي انسان ها از همديگر جلوگيري مي كند.
پيوستگي و استمرار فرهنگي كاركرد ديگري است كه اين مراسم انجام مي دهد چرا كه در مراسم ايام محرم افراد متعلق به نسل هاي مختلف در كنار يكديگر جمع گشته و با يكديگر در رابطه و تعامل قرار مي گيرند.
به اين ترتيب از انقطاع و گسستگي تاريخي و فرهنگي جامعه جلوگيري مي شود علاوه بر اين در مراسم سوگواري ايام محرم مسأله طبقه و فاصله طبقاتي از بين مي رود «طبقات مختلف اجتماعي از كارگر، كاسب، استاد، دانشجو، فقير و غني، شهري و روستايي، دولتمردان و شهروندان بدون هيچ گونه صف بندي جداگانه اي و با وضعيتي يكسان در آن حضور مي يابند و اشتراك مشتركي به هم مي رسانند».(۲۰)
به طور كلي مي توان گفت كه «مهم ترين نقش محرم و عزاداري حسيني همين وحدت آفريني و ايجاد وفاق اجتماعي حول اصول و قواعدي كه جوهر و روح فرهنگ ايران اسلامي است» مي باشد.(۲۱)
جامعه پذيري، كاهش بزهكاري و آسيب هاي اجتماعي، بازيابي هويت ديني، اميد به آينده و .... ازجمله ديگر كاركردهاي مراسم عاشورا است؛ مطابق با دسته بندي آلپر از كاركردهاي عمده دين از نظر دوركهايم، مراسم عاشورا هم كاركردي انظباط بخش و هم كاركردي انسجام بخش و هم كاركردي حيات بخش و خوشبختي بخش را داراست.
چرا كه اين مراسم با تحميل انظباط بر نَفْس افراد شركت كننده در آن و آموزش خويشتن داري و تحمل و صبر بر آنها، آنها را براي زندگي اجتماعي آماده مي كند.
علاوه بر اين در اين مراسم افراد و گروه هاي مختلف گرد هم مي آيند و به اين ترتيب پيوندهاي مشتركشان را دوباره تصديق مي كنند و در نتيجه همبستگي اجتماعي خود را تحكم مي بخشند و سرانجام اين كه اين مراسم با ايجاد احساس اطمينان به حقانيت ضروري جهان اخلاقي شركت كنندگان در آن، براي آنها احساس خوشبختي فراهم مي كند.
پي نوشت ها
۱. جامعه شناسي ديني، غلام عباس توسلي، تهران، سخن، 1380.
2. جامعه شناسي سياسي، بشريه، حسين، تهران، نشرني، 1374، چاپ دوم.
۳. همان، ص 84.
4. مراحل اساسي انديشه در جامعه شناسي، ريمون آرون، باقر پرهام، چاپ اول، 1363، سازمان انتشارات و آموزش انقلاب اسلامي، تهران.
5. همان، ص۴۶.
6. جامعه شناسي، آنتوني گيدنز، منوچهر صبوري، تهران، نشرني، 1376.
7. همان، ص۴۹۳.
8. همان.
9. همان.
10. همان، ص 494.
11. زندگي و انديشه بزرگان جامعه شناسي، لوئيس كوزر، محسن ثلاثي، چاپ دوم، انتشارات علمي، تهران.
12. همان، ص۱۹۷.
13. همان، ص۱۹۸.
14. همان.
15. همان، ص۲۰۰.
16. جامعه شناسي، آنتوني گيدنز.
17. جامعه شناسي قيام امام حسين(ع) و مردم كوفه، باقي، عمادالدين، تهران، نشرني، 1379.
18. همان، ص۷۶.
19. همان، ص۷۷.
20. همان، 81.
21. محرم و وحدت ملي، حسين زاده، فهيمه، 1378، نخستين همايش محرم و فرهنگ مردم ايران، پژوهش كده مردم شناسي، تهران، سازمان ميراث فرهنگي كشور.
22. رابطه مكان گرايي و وفاق اجتماعي در آيين هاي سوگواري محرم، جانب اللهي، محمدسعيد، 1378، سازمان ميراث فرهنگي كشور.
23. قبادي، علي رضا، بررسي كاركردهاي اجتماعي مراسم ديني با تأكيد بر مراسم عاشورا، پايان نامه 1381، دانشگاه تهران.