تاریخ انتشار
يکشنبه ۱۷ شهريور ۱۳۸۷ ساعت ۱۱:۲۸
۰
کد مطلب : ۲۷۶۰

صبحدل، گره‌گشای دل‌تنگی فلق

نویسنده: محمدرضا اسدزاده
صبحدل، گره‌گشای دل‌تنگی فلق
به گزارش خيمه، شب‌ها که بر تارک سحر می‌نشينی و دل به آوايی می‌سپاری که انديشه‌ات را به سوی لايتناهی کوچ می‌دهد، با ترنم زيبای صدايش دل به دست جذبه‌ای شورانگيز می‌دهی.

آن‌گاه که سفره‌‌ دلت از سرا تا ثريا گسترده می‌شود و قلبت آشيان مرغ حق، صدای ياری آشناست که انگار محرم خلوت انس توست؛ سال‌ها بوده و هست و خواهد بود. بی‌آن که بشناسی‌اش؛ صدای مردی که برای نشان‌دار کردن لحظه‌های آسمانی من و تو روی زمین، هزار و يک کار ريز و درشت کرده است. و حالا، کم‌تر نشانی از او در یادها هست.

 ماه‌ها، يک به يک می‌آيند و می‌روند و صدای او، در هر ماهی، به نسیمی در دل می‌پیچد؛ هر روز، هر ساعت، هر ماه؛ سحر به شور آوای دل‌نشينی در سکوت صبح‌گاهان، وقت ظهر در غفلت روزمرگی‌های ما آدميان و هنگامه غروب، به نوايی از گل‌دستگانی که با صدایش، رنگی تازه می‌گيرد.

صدای او می‌آيد، می‌پيچد و می‌رود و چه حيف که با رنگ دنيايی ما، غريبه است و مگر نه آن که این غریبگی‌ها و فراموش‌کاری‌ها، ریشه در غفلت ما دارند؟

بگذار به روی خودمان نیاوریم که ما و حتی آن‌ها که از نزدیک با او بوده‌اند و نيز رسانه‌هايی که هر زمان صدای «صبحدل» را به ما می‌رسانند، فراموش‌کار شده‌اند. دوستی می‌گفت رسانه، فراموشکار است و اين همه سهم بزرگی دارند و داريم در فراموش‌کاری!


صبحدل مسجد هدایت
اگر چه از کودکی، اهل دل بوده است، اما آن‌گاه که دست تقدیر او را به مسجد «هدایت» لاله‌زار کشاند و در کنار آيت‌الله «طالقانی» نشاند، مسیرش به گونه‌ای ديگر رقم خورد.

روزی که از او از مسیر طی شده و راه رفت پرسیدم و نام «طالقانی» بزرگ را بردم؛ گفت: «او محرم خلوت انس بود، اما در جلوت» و در جامعه و در متن مردم نه در کنج عزلت خویش.

استاد «حسین صبح‌دل» صبح‌دلی را در مسجد هدایت آن هم در لاله‌زار آن زمان، خوب آموخته بود و اگر این مسیر، او را به حسینیه ارشاد پیوند داد و همراه مرحوم «همایون» شد و هم‌شریعه «مرحوم شریعتی» و هم‌فکر شهید «مطهری» و شهید « مفتح» و شهید «هاشمی‌نژاد» این‌ها همه در مسیر صبح‌دلش بود و عشقی که در اعماق وجودش سرشته شده بود؛ عشقی که ریشه در عاشورای سال 60 داشت.


صبحدل مسجد قبا
رهگذر عاشق، ذی‌الحجه 1345 بود که به خانه دوست رفت و خود را «خسی در میقات» یافت؛ آن‌گونه که وقتی بازگشت، عزم کرده بود تا در مسیر محرمان خلوت انس بماند و از آشفتگی‌های زمان، غم نخورد و از همان زمان تا شش سفر بعد، تنها مداح و قاری قرآن کاروانداران بود.

در همان سفرهای نخستین، با دکتر علی شریعتی، انس گرفت و پس از او، هم‌سفر مسافری از مسافران خانه خدا شد که بسیار او را دوست می‌داشت و او کسی نبود جز آیت‌الله «سید علی خامنه‌ای» و این تازه، آغاز یک مسیر بلند بود.

این بود که در همان سال‌ها، همراه شهید مفتح در مسجد قبا، سرود به یاد ماندنی «خمینی ای امام» را ساخت تا بازگشت رهبرش را پاس دارد.

در و دیوار کوچه‌های اطراف مسجد قبا، هنوز او را می‌بینند؛ اگرچه کم‌تر، اما جوشش نوای استاد صدای گرمش هنوز لابه‌لای دیوارها و درخت‌های اطراف مسجد طنین دارد. صدای «ای مجاهد ای مظهر شرف
ای گذاشته ز جان در ره هدف». صدای « خمینی ای امام خمینی ای امام» و ...


صبحدل مسجد ارک
از دوستان پدر، ردیف‌های موسیقی را آموخته بود و در تنظیم اشعار مداحی در دستگاه‌های آوازی ایرانی، مهارت داشت. همین بود که او را وا می‌داشت تا حرکتی نوین و انقلابی در نغمات دینی پدید آورد؛ پشتوانه‌ای معنوی و هنرمندانه که دغدغه هنر معنوی شیعی را در دل او می‌پروراند و تلاش‌هایش را در مسیر فرهنگ آسمانی اهل‌بیت(ع) عشق سامان می‌بخشد.

از مسجد هدایت تا حسینیه ارشاد و نیز مسجد قبا و بالاخره ساختمان ارک رادیو، مسیری بود که او از سال 40 تا پیروزی انقلاب اسلامی پیموده بود. از همان زمان که به ارک آمد و در رادیو مشغول شد، کمابیش ظهرها به مسجد ارک نیز سری می‌زد

قدیمی‌های مسجد ارک استاد صبحدل را به خوبی می‌شناسند و هنوز هر زمان صدای اذانش در مسجد می‌پیچد، یاد او می‌کنند؛ او ظهرها که در محل رادیو بود، برای نماز به مسجد ارک می‌آمد و گاهی همان جا اذان می‌گفت و اذان زنده صبحدل چه شنیدنی بود و روح‌افزا.


صبحدل و جاودانه شجریان
سال 57 بود که به رادیو آمد. در آغاز دعاهای سحر ماه رمضان را با دقت فراوان و با روح دستگاه‌های آواز اصیل ایرانی تهیه کرد و در مناسبت‌های دینی و ملی اجرا می‌کرد.

استاد، اصرار فراوانی در تولید آوازها و نغمه‌های عرفانی و معنوی در برنامه‌های معارفی رادیو داشت و این نشان‌دار کردن لحظات معنوی مردمان، می‌آفرید؛ آنچنان که جاودانه‌ای که امروز به نام«ربنا» هنگام افطار با آواز استاد «محمدرضا شجریان» خلق شده به ابتکار و همت حسین صبحدل بوده است.

بالاخره او بود که گروه‌های کر واحد موسیقی رادیو را تشکیل داد و کلاس‌های آواز «استودیو 2» را راه انداخت و خوانندگانی هم چون«اصفهانی» و «مختاباد» را در تهیه آثار و نغمات فرهنگی و مذهبی حمایت می‌کرد و نیز پی گیر بود تا آثار تولید شده موسیقی، به دست علما و روحانیون برسد و نظر آنها را جویا شود.

اینها همه، دغدغه‌های هنرمندی متعهد است که امروز، مصداق«رجال صدقوا ما عاهدو الله علیه فمنهم من قضی نحبه و منهم من ینتنظر...» است.


هنرمند فراموش شده
صداقت، نظم، اعتماد به نفس، جست‌وجوگری، پویایی و نشاط، تواضع و اخلاص و ...؛ این همه، از ویژگی‌های صبحدلی است که اینک همه او را در دل می‌ستایند.

پیرغلامی که همه او را در رادیو می‌شناسند و در مسجد قبا، در مسجد هدایت و ارک قدیمی‌های حسینیه ارشاد و اهل فرهنگ و هنر، همه او را می‌شناسند؛ اگرچه هنوز در کنار ما زندگی می‌کند، اما دیگر این روز‌ها با ما حرف نمی‌زند. گاهی اشاره‌ای می‌کند و زمانی برمی‌‌خیزد و گاهی می‌نشیند.

دیگر به رادیو نمی‌رود و در خانه به استراحت مشغول است و کم‌تر کسی این روزها سراغ او را می‌گیرد. با همه این احوال، صدای اذان او هر روز در کوچه و بازار و خانه و خیابان به گوش می‌رسد.

شاید همه این‌هاست که محمد اصفهانی را وا‌می‌دارد تا از او چنین بگوید: «انسان قابل تقدیری است که متأسفانه دچار فراموشی شده و سازمان صدا و سیما هم ایشان را فراموش کرده است. من از سال 1351 که به دبستان علوی می‌رفتیم، ایشان را می‌شناسم که داور مسابقات قرآن بودند و مرا خیلی تشویق کردند.

این تشویق‌ها جرقه پیشرفت من بود. در تلاوت قرآن و برنامه‌های ماه رمضان با ایشان همکاری می‌کردم و حتی«ادیت» و کار با دستگاه ریل را از ایشان یاد گرفتم؛ استاد صبحدل در انجام کارها بسیار وسواس و دقت داشت. برایش مهم نبود که پشتیبانی می‌شود یا نه؛ ارائه کار به بهترین شکل برایش اهمیت داشت. اذان ایشان نیز در سبکی بین ایرانی و عربی گفته شده که به دلیل ارتفاع بالای صدا و نوع آهنگ‌سازی و نگرش وی، از بهترین اذان‌هاست.»1

این را «سهیل محمودی» شاعر نیز اشاره می‌کند: «او صاحب نغمه جاودانی اذان، مبتکر تهیه ربنا و آواز پیش از آن با صدای استاد شجریان، تهیه دعای سحر با صدای خوانندگان گوناگون، آوازها و نغمه‌های عرفانی و ... است.

او خادم معارف وحیانی و فرهنگ اهل‌بیت و سالک هنرمند طریق فضایل علوی است. هنگامی که من قطعه‌ای را قرائت می‌کردم، به من درباره عشوه خواندن آن توصیه‌هایی می‌کرد تا با آوازی که قرار بود پخش شود، هماهنگی داشته باشد.»2


اذان گلدسته‌ای صبحدل
اذان صبحدل، اذان مبارزان انقلابی «روح‌الله» است؛ اذان نمازگزارانی است که چه در حصار و چه در فرار و قرار، ایمان و امید و رویش را در خود حس می‌کنند؛ اذان صبحدل، اذان انقلاب اسلامی است و اگر آن دوست، صبحدل را «بلال عصر» ما می‌نامد، خطا نخوانده است.

اگر شهید «مطهری» گفت: «وقتی جنازه مرا از زمین برمی‌دارید، اذان صبحدل را پخش کنید»، به خوبی می‌دانست که این مؤذن، ریشه در اندیشه‌ای عمیق دارد و اگر مقام معظم رهبری در دیداری با اصحاب رادیو، به صبحدل اشاره می‌کنند و می‌گویند: «اذان باید گلدسته‌ای باشد؛ مثل اذان صبحدل که صدای گلدسته‌هاست».


ایمان دینی و صدای موسیقی
حالا خیلی‌ها پیرمرد را می‌شناسند اما او دیگر هيچ‌کس را نمی‌شناسد؛ خيلی از قديمی‌ها و مبارزان انقلاب، سراغش را می‌گيرند؛ آنها که سرود «خمینی ای امام» را شنيده‌اند و «راه امام در کلام امام»، «بانگ توحيد»، «طلايه‌داران انقلاب»، «حماسه رزمندگان»، «ماه محرم» و مناجات‌های راديو و دعای هنگام تحويل سال را و ... بیش از 1300 اثر راديويی دیگر، گويای زندگی صبحدل است.

او که روييد و روياند و صدايش برای ما محرم شد و شعبان و رمضان و نوروز و بهمن و ... او که رمز روییدن با ایمان را در عرصه هنر خوب می‌داند صبحدل که فهمیده است چگونه می‌توان آواز خواند، نت نوشت با سازها سروکار داشت و دستگاه‌های آوازی را آموخت، اما با ایمان ماند و راه پیمود و محرم خلوت انس بود.

او که نه کسوت هنرمندی‌اش به سلامت روح و روانش آسيب زده و نه صيانت از روح و ایمان دينی‌اش او را از سرود و صدا و موسيقی دور کرده است.


خدایا! به سلامت دارش
پيرمرد از 76 سال تا امروز خانه‌نشين شده است؛ عزلتی برگزيده و خلوتی در خانه. اگرچه صدای اذانش هر روز به خانه من و تو می‌رسد، اما سایه بیماری بر سرش سنگین افتاده و استاد را به دنيايی بيگانه با ما و آشنا با بيگانه برده است.

ای پيک راستين، خبر يار ما بگو
احوال گل به بلبل دستان‌سرا بگو
ما محرمان خلوت انسيم، غم مخور
با يار آشنا سخن آشنا بگو
اينک تنها در اين مجال از آن يگانه می‌خواهيم که هر کجا هست به سلامت داردش.

پی‌نوشت:
1 و 2. برگرفته از دو هفته‌نامه آموزشی راديو، شماره 34
با تشکر از دوست و همکار گرامی«سيدمحمد موسوی» مدير گروه اروپای شبکه «صدای آشنا» که اطلاعاتی از استاد در اختيارم گذاشت.
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما