نگاهی به نقش ارتباطات سنتی در دنیای معاصر
نویسنده: دکتر محمدمهدی فرقانی*
4 آذر 1387 ساعت 10:47
ارتباطات سنتي بهويژه بخش مذهبي آن در مقاطع مختلفي از تاريخ دو قرن اخير ايران، نقش و كارآيي خود را به ظهور رسانده است و این بدان معناست که شبكه ارتباطات سنتي در شكلگيري و تكوين جنبشهاي معاصر ايران چه نقشی ايفا كرده است.
ارتباطات سنتي به مفهومي كه مورد نظر در اين مقاله است، به طور عمده به ارتباطات انساني، شفاهي، چهرهبهچهره و بيواسطه فردي و گروهي اطلاق ميشود كه بهرغم ظاهر ساده و ابتدايي ميتواند كاركردهاي پيچيده و متنوعي داشته باشد.
اين نوع ارتباطات گرچه به دليل گسترده و پيچيده شدن جوامع انساني كاركرد گذشته خود را از دست دادهاند، اما هنوز هم از نفوذ و اعتبار خاصي برخوردارند، زيرا به طبيعت انساني و نيازهاي عاطفي و معنوي او نزديكترند. در عين حال ارتباطات نوين نيز هر جا براساس زيرساختهاي ارتباطات سنتي شكل گرفتهاند، موفقتر و كارآمدتر بودهاند.
اين نوع ارتباطات در گذشته و پيش از پيدايي وسايل ارتباطي جديد تنها وسيله اطلاعرساني، مبادله پيامها و برقراري ارتباط بين افراد و گروههاي مختلف اجتماعي بودهاند و در جوامعي كه به لحاظ پيشينهۀ تاريخي داراي نظام منسجم و كارآمد ارتباطات سنتي بودهاند، تامين نيازهاي اطلاعاتي از طريق اين شبكه براي عموم مردم به نوعي فرهنگ و عادت تبديل شده است.
به همين دليل در كشورهايي كه ارتباطات نوين بيتوجه به چنين پشتوانه و پيشينهاي و بدون استفاده از عناصر موثر ارتباطات سنتي شكل گرفتهاند، از نفوذ، اعتبار و كارآيي لازم برخوردار نيستند و شايد نتوانند اعتماد، همراهي و همدلي عمومي را به نحو مطلوب جلب كنند.
شايد كار بزرگ امروز آشتي دادن و در خدمت يكديگر قرار دادن اين دو نظام و در عين حال تفكيك ويژگيها، نقشها و كاركردهاي هر كدام به طور مستقل بهويژه در كشورهايي است كه پيشينه تاريخي، فرهنگي و تمدني گرانقدر، اصيل، خلاق و كارآمد دارند؛ چيزي كه به جرأت ميتوان گفت در بسياري از كشورها مورد غفلت قرار گرفته و به عمد يا به سهو به حاشيه رانده شده است.
شناخت كاركردها و قابليتهاي شبكه ارتباطات سنتي، در كنار شبكه ارتباطات همگاني و نيز فناوريهاي نوين ارتباطي امكان بهرهگيري از آن را در جهت اهداف توسعه ملي فراهم ميسازد.
تعريف ارتباطات سنتي
ارائه يك تعريف جامع و مانع از ارتباطات سنتي چندان ساده نيست؛ اما ميتوان حتي به يك تعريف اوليه از آن نيز دل بست؛ به اين اميد كه صاحبنظران با ارايه ديدگاههاي خود آن را كامل كنند. براين اساس، تعريف زير ارائه ميشود:
"ارتباطات سنتي به گونهاي از ارتباطات اطلاق ميشود كه بر پايه باورها، تاريخ، فرهنگ و عقايد عمومي جامعه شكل گرفته و در عين حال آنها را ترويج و تقويت ميكند. غالباً ميانفردي و چهرهبهچهره است و ساخت و محتواي نخبهگريز و عوامگرا دارد. در اين نوع ارتباطات، دريافت بازخورد و عكسالعمل مخاطب سريع و آني است و ارتباط دوسويه و متقابل نيز به راحتي برقرار ميشود. بنابراين، شبكه ارتباطات سنتي، اغلب بهمعناي واقعي، ارتباطي (دوسويه) عمل ميكند و نه رسانهاي (يك سويه).
نقش ارتباطات سنتي در جنبشهاي اجتماعي
ارتباطات سنتي، بهويژه بخش مذهبي آن در مقاطع مختلفي از تاريخ دو قرن اخير ايران، نقش و كارآيي خود را به ظهور رسانده است. البته اين بدان معنا نيست كه زمينههاي عيني جنبشهاي اجتماعي را ناديده بگيريم و ارتباطات سنتي را عامل پيدايي يا نضج آنها بدانيم.
هدف، بازنمايي نقشي است كه شبكه ارتباطات سنتي در شكلگيري و تكوين جنبشهاي معاصر ايران ايفا كرده است.
همچنين توجه به اين نكته ضروري است كه به طور كلي ميان ارتباطات سنتي و رسانههاي كوچك بايد تمايز قائل شد، زيرا در ارتباطات سنتي، اصولاً استفاده از تكنولوژي به مفهوم امروزي آن مورد نظر نيست و اين نوع ارتباطات غالباً از نظر طبقهبندي در زمره ارتباطات ميانفردي و گروهي قرار ميگيرد ولي در رسانههاي كوچك نظير نوار كاست و سيستمهاي صوتي، تكنولوژيهاي جديد نيز به كار گرفته ميشوند.
بنابراين شايد بتوان آنها را به دو نوع رسانههاي كوچكِ سنتي و رسانههاي كوچكِ نوين تقسيم كرد..
اما بايد اذعان كرد كه امروزه ديگر ارتباطات سنتي نيز نميتواند بدون استفاده و كاربرد تكنولوژيهاي جديد، نفوذ و تاثير خود را در رقابت با رسانههاي الكترونيك و رسانههاي نوين همچون گذشته حفظ كند. بنابراين، استفاده از تكنولوژيهاي جديد و در عين حال ساده در ارتباطات سنتي امروزي تقريباً اجتنابناپذير شده است.
در اين مطالعه هر جا از ارتباطات سنتي ياد ميشود، بيشتر ارتباطگران سنتي (سخنرانان، وعاظ، نقالان و...)، پيامهاي خاص ارتباطات سنتي (مذهبي، سياسي، ايدئولوژيك، فولكلوريك و...)، شيوههاي القاء و تاثيرگذاري (وعظ، خطابه، روضهخواني، نقالي و...) و حتي مكانهاي خاص ارتباطات سنتي (مسجد، قهوهخانه، تكيه و...) مورد نظر هستند، نه وسايل و ابزارهاي مورد استفاده براي توسعه دادن حوزه انتشار آنها.
زيرساختهاي ارتباطات سنتي
بيشتر كشورهاي جهان سوم از زيرساختهاي موثر و قدرتمندي در زمينه ارتباطات سنتي برخوردارند كه در صورت آگاهي هوشيارانه نسبت به آن ميتوانند شبكه ارتباطات مدرن و مستقل را به منظور پاسخگويي به نيازهاي ملي و تاريخي خود پيريزي كنند.
در كشور ما ارتباطات سنتي از ديرباز و حتي قبل از ورود اسلام به ايران، از كارآيي و نفوذ قابلملاحظهاي برخوردار بوده است.
بازارها،ميدانهاي عمومي،كاروانسراها،چاپارخانهها،حمامهايعمومي، شبنشينيها و مهمانيهاي دوستانه و خانوادگي و حتي شيوه و سبك معماري شهرها كه در آنها از بازارچههاي محلي، سكوها و مكانهايي كه افراد يك محله در اوقات فراغت گردهم مينشستند و به مبادله اخبار و اطلاعات ميپرداختند، استفاده ميشد.
محلهاي تجمع نظير قهوهخانهها از جمله اجزاي اين شبكه هستند كه از ديرباز در اين آب و خاك، نقش اجتماعي و ارتباطي خود را ايفا ميكردند.
بعد از ورود اسلام به ايران، ارتباطات سنتي ما داراي نهادها و سازمانهاي وسيعتر، كارآمدتر، منسجمتر و متناسبتر با نيازهاي زمان شد و ارتباطگراني زبردست و ماهر شبكه ارتباطي گستردهاي را در سطح كشور پديد آوردند كه تار و پود آن تا اعماق جامعه ريشه دوانيد.
ارتباطات سنتي در روزگاري كه هنوز از وسايل ارتباطي مدرن نشاني نبود، موثرترين، دقيقترين و در عين حال جذابترين شيوههاي ارتباطي را به كار ميگرفت؛ محتواي پيامهاي خود را از نيازها و مصالح مخاطبان برداشت ميكرد؛ آنها را پرورش ميداد و پيامهاي مناسب را براي آنها ميساخت.
بدين ترتيب وحدت ملي و ايدئولوژيك را حفظ ميكرد؛ آگاهيهاي وسيع سياسي، اجتماعي، اقتصادي و فرهنگي به مخاطبان ميداد و كوتاهترين راه را از منبع پيام تا ذهن مخاطب انتخاب ميكرد و موثرترين شيوهها و وسيلههاي ارتباطي را به كار ميگرفت.
ارتباطات سنتي ما از آنجا كه عمدتا، ارتباطات ميانفردي، چهرهبهچهره و گروهي بوده است، همواره با دريافت سريع عكسالعمل و بازخورد مخاطب، موثرترين تاكتيك را براي نفوذ و اقناع انتخاب ميكرده است و انعطاف لازم را براي تغيير بافت و محتواي پيام و تشديد تاثير بر مخاطب از خود نشان ميداده است.
حتي در مواردي لحن سخنرانيها، وعظ و خطابهها، نقاليها و شاهنامهخوانيها با توجه به شور و حال و هيجان مستمعين تغيير ميكرده و با استفاده از علايق و اعتقادات مردم، شكل مناسب خود را مييافته است.
شايد از همين روست كه در هر خيزش و جنبش اجتماعي در طول تاريخ و حتي در عصر ارتباطات الكترونيك، حضور مستقيم و موثر شبكه پرتنوع و گسترده ارتباطات سنتي را آشكارا ميتوان ديد و نيز ميتوان نقش و تاثير آن را با همه دشواريهايي كه به خاطر شفاهي بودن و كلامي بودن اين نوع ارتباطات براي بررسي وجود دارد، مورد مطالعه قرار داد.
مسجد و منبر، تكيه و حسينيه، مجالس روضهخواني، وعظ و خطابه، بازار، قهوهخانه، زورخانه، عتبات و مراكز متبركه و حريم امن حرمها عمدهترين مراكز ارتباطات سنتي بودهاند كه در گردآوري مردم، ايجاد ارتباط، همدلي و همفكري در ميان آنها، شكل دادن و تفهيم منافع مشترك جمعي و درنهایت، آگاه كردن توده مردم از خوب و بد آنچه در پيرامون آنها ميگذرد، حتي تا امروز نيز جايگاه مهم خود را حفظ كردهاند.
مراكز و نهادهاي ارتباطات سنتي
مراكز و نهادهاي ارتباطات سنتي متعدد و متنوعاند و بهويژه تا قبل از پيدايش وسايل ارتباطي نوين و بهويژه پيش از روي كار آمدن راديو و تلويزيون، پرتعدادتر و در برخي زمينهها كارآمدتر بودند.
عمدهترين مراكز ارتباطات سنتي عبارتند از: مساجد، تكايا و حسينيهها، مجالس روضهخواني و وعظ و خطابه، حوزههاي علميه، بازارها، قهوهخانهها، زورخانهها، عتبات متبركه، حمامهاي عمومي، ميدانگاهها و بازارچههاي محلي، كاروانسراها و نيز شبنشينيها و ديدو بازديدهاي دورهاي ميان افراد خانواده، دوستان يا اهالي يك محل و منطقه.
هر كدام از اين مراكز، در طول تاريخ، كاركردهاي خاص خود را داشتهاند و در عين حال در بسياري از مواقع بهويژه در مقاطع حساس تاريخي به صورت يك شبكه ارتباطي مشترك عمل كردهاند.
شايد بيشترين پيوند و ارتباط را بتوان بين مراكز ارتباطي مذهبي از قبيل حوزههاي علميه، مساجد و تكايا و مجالس وعظ و خطابه با بازار يافت كه در طول ادوار مختلف به دلايل فرهنگي، اقتصادي و سياسي نه تنها سست نشده، بلكه مستحكمتر نيز شده است.
حتي از نظر جغرافيايي نيز معمولاً تركيب بازار، مسجد و تكيه و حتي مدارس و حوزههاي علميه در يك مجموعه قرار داشته است و هنوز در بسياري از شهرهاي ايران و نيز ديگر كشورهاي اسلامي ميتوان نشانههاي روشن اين همزيستي را يافت.
هر يك از اين مراكز ارتباطات سنتي خود يكي از نهادهاي جامعه مدني به حساب ميآيد كه در زماني كه اين نوع جامعه مدني در غرب شكل نگرفته بود، در ايران با قدرت عمل ميكرد و نقش اجتماعي، سياسي و فرهنگي خود را بهخوبي در تنظيم روابط گوناگون ميان مردم و نيز بين مردم و حكومت ايفا ميكرد.
در عين حال، اگر از جنبه گرايشها و صبغههاي مذهبي به مجموعه شبكه ارتباطات سنتي نگاه كنيم، خواهيم ديد كه در بيشتر آنها اين ويژگي مشترك است.
يعني، اگر از مساجد، تكايا و حسينيهها و مجالس وعظ و خطابه و حوزههاي علميه ـ كه در اصل خاستگاه مذهبي دارند ـ بگذريم، تمايلات و علایق مذهبي را به اشكال گوناگون ميتوان در بازارها، قهوهخانهها و زورخانهها نيز مشاهده كرد.رابطۀ بازار با مراكز ديني و مذهبي و ارتباط بازاريان با علما و مراجع ديني رابطهاي بينياز از توضيح و استدلال است.
همچنين در قهوهخانهها، بهويژه آنها كه داراي نقال، شاهنامهخوان و پردهخوان بودهاند، ذكر نام و ياد خداوند، ائمه اطهار، دعاهاي مذهبي، صلوات، توسل و نيت براي برآورده شدن حاجات معمول و مرسوم بوده است.
در زورخانهها نيز اشعاري در مدح ائمه بهويژه مولاي متقيان حضرت علي(ع) توسط مرشد در طول برگزاري مراسم ورزش باستاني با آواي دلنشين قرائت ميشد و به طور كلي فضايي روحاني و معنوي بر آنها حاكم بود. در مورد حمامهاي عمومي نيز اين نكته شايان ذكر است كه در گذشته، صحن بيروني حمامها در بسياري از اوقات، محل برگزاري نمازهاي يوميه توسط افرادي بوده است كه پس از استحمام فرصت را براي راز و نياز با پروردگار مناسب ميدانستند.
اما در عين حال حمامهاي عمومي سابق را اگر چه از جمله مراكز ارتباطات سنتي ميتوان شمرد، اما نبايد خصلت مذهبي را در مورد آنها به عنوان وجه غالب در نظر گرفت. بنابراين، شايد بتوان مراكز ارتباطات سنتي را بهرغم وجوه مشترك و علایق مشابهي كه دارند از حيث پايگاه اجتماعي و ايدئولوژيك به دو بخش مذهبي و غيرمذهبي تقسيم كرد.
بخش مذهبي شامل حوزههاي علميه، مساجد و تكايا، منابر، مجالس وعظ و خطابه، عتبات و تا حدودي بازارهاي سنتي است و بخش غيرمذهبي ـ و نه ضدمذهبي ـ نيز شامل قهوهخانهها، زورخانهها، حمامها، بازارچهها، ميدانگاهها و امثال آن خواهد بود.
در بررسي نقشها و كاركردهاي ارتباطات سنتي، اين نتيجه به دست ميآيد كه شبكه ارتباطات سنتي نيز همانند رسانههاي نوين از طريق سهگونه ساز و كار بر افكار عمومي تاثير ميگذارد.
اين سه زمينه عبارتند از:
1ـ تقويت عقيده موجود؛
2ـ ساختن عقيده تازه؛
3ـ تغيير عقيده و گرايش به عقيده ديگري كه با عقيده قبلي متفاوت و يا حتي متضاد است.
اما در عين حال مطالعات نشان ميدهد كه ارتباطات سنتي عمدتاً به جاي تغيير عقيده بر تقويت و تثبيت عقايد تأكيد ميكند و در اين زمينه موفقتر از ساير زمينههاست. به طور كلي، يكي از دلايل عمده تأثيرگذاري شبكه ارتباطات سنتي را ميتوان در همسويي آن با حركت فكري جامعه دانست.
در اشكال مختلف ارتباطات سنتي ميتوان هر دو شيوه ارايه پيام، يعني يكطرفه (مونولوگ) و دوطرفه به صورت بحث و گفتوگو (ديالوگ) را ديد؛ ولي در مجموع شيوه يكطرفه (مونولوگ) بيشتر مورد استفاده قرار ميگيرد.
شيوه مزبور بر تودههاي كمسواد مؤثرتر است،ولي شيوه دوطرفه از حيث تأثيرگذاري بر افراد و گروههاي باسواد، تحصيلكرده و پخته كارآمدتر است و به همين دليل ميبينيم كه ارتباطات سنتي در گذشته و نيز امروز، در ميان تودههاي وسيع مردم پايگاه محكمتري دارد.
شيوههاي عملكرد ارتباطات سنتي
شبكه ارتباطات سنتي از شيوههاي گوناگوني براي بيان و انتقال پيامهاي خود سود ميبرد.
وعظ، خطابه و سخنوري، تعزيهخواني، نوحهخواني، نقالي، پردهخواني، شاهنامهخواني، چاوشي و... از جمله اين شيوههاست كه صرفنظر از چند نوع اخير، يعني نقالي، پردهخواني، شاهنامهخواني و چاوشي كه برخي منسوخ و پارهاي نيز بهشدت تضعيف شدهاند، ساير شيوهها حتي در عصر سلطه وسايل ارتباطي نوين همچنان كارآيي و قدرت نسبي خود را حفظ كردهاند.
اين شبكه از آنجا كه پيامهاي خود را غالباً به صورت شفاهي و از طريق ارتباط چهرهبهچهره يا گروهي منتقل ميكند، از تاثيرگذاري قابلتوجهي برخوردار است.
بعد از پيروزي انقلاب اسلامي بسياري از اشكال ارتباطات سنتي بهويژه بخش مذهبي آن و عليالخصوص وعظ و خطابه و سخنراني و نيز نوحهخواني و تعزيه، از آنجا كه به طور گستردهاي به راديو و تلويزيون راه يافته، به نظر ميرسد كه ماندگارتر شده است.
البته پخش اين مراسم از تلويزيون و راديو، دو خاصيت متفاوت ميتواند دربرداشته باشد:
الف. از آنجا كه مردم قادر خواهند بود اين مراسم را در خانه و جلوي تلويزيون تماشا كنند، ممكن است از ميزان مشاركت و حضور مستقيم آنها در كوچه، خيابان، مسجد و تكيه كه محل اجراي اين آيينهاست، كاسته شود.
ب. اين اتفاق در عين حال ميتواند افراد متعلق به نسلهاي مختلف را با مراسم آييني و سنتي مذکور آشنا كند و در نتيجه با توجه به افزايش مشغله و گرفتاريهاي عمومي كه خودبهخود از ميزان حضور در جمع ارتباطگران سنتي ميكاهد، آن را از فراموشي و رنگباختگي نجات دهد.
برخي انتقادها و نظريات مخالف در 3ـ2 دهه اخير بر اين باور بودهاند كه فراگير شدن راديو و بهويژه تلويزيون باعث كاهش توجه مردم و مشاركت عمومي در برخي آيينهاي ارتباطات سنتي شده است.
اين ديدگاه چنين نتيجه ميگيرد كه از زماني كه مراسمي همچون نقالي و شاهنامهخواني در قالب برنامههاي تلويزيوني و راديويي به مردم عرضه شده است، آنها در جايگاههاي اصلي و سنتي عرصه را بر خود تنگ ديده و قهوهخانهها، ميدانگاههاي شهري و روستايي و مراكز تجمع مردم و اجراي اين قبيل نمايشها، از وجود نقالان و شاهنامهخوانان خالي شده است.
اما اگر توجه كنيم كه يكي از راههاي دستيابي به شيوهها و ابزارهاي مستقل ارتباطي و افزايش كارآيي آنها پيوند زدن ارتباطات سنتي با ارتباطات نوين است.
ميتوان نتيجه گرفت كه اگر راهيابي اين آيينها به وسايل ارتباطي نوين با مطالعات و برنامهريزي هاي علمي و دقيق صورت گيرد، قادر خواهند بود در شناساندن فرهنگ، تاريخ، سنن و آداب و رسوم غني نياكان ما كه خود تكيهگاهي در برابر امواج تهاجم فرهنگي خارجي است، به نسل جوان كمك كنند و به جدايي و دوري تاريخي اين دو نظام پايان دهند و شيوههاي ابتكاري جديدي را كه با فرهنگ ملي و اعتقادي سازگارتراست، ارايه كنند.
برخي ويژگيهاي ارتباطات سنتي
با توجه به آنچه پيرامون ساختار، عملكرد، نقش و تاثير شبكه ارتباطاتي سنتي بيان شد، ميتوان به برخي ويژگيهاي عمومي و مشترك اجزاي اين شبكه اشاره كرد و سپس به تعريفي هر چند غيرجامع از ارتباطات سنتي رسيد.
پارهاي از مشخصههاي ارتباطات سنتي به شرح زيرند:
1- ارتباطات سنتي، عمدتاً ميانفردي و چهرهبهچهره است و از عمق، قدرت و تاثيرگذاري بيشتري بر مخاطب برخوردار است.
2- در ارتباطات سنتي، ارتباطگر غالباً در معرض ديد و در دسترس مخاطبان است.
3- شخصيت، خصوصيات فردي و رفتاري، صدا و حالات چهره و قيافه در ارتباطات سنتي، نسبت به ارتباطات نوين، نقش تعيينكنندهتري در موفقيت يا عدم توفيق ارتباط دارد.
4- در ارتباطات سنتي از ابزارهاي تكنولوژيك و پيچيده يا استفاده نميشود و يا استفاده محدودي به عمل ميآيد و بنابراين به طبيعت زندگي انساني نزديكتر است.
5- واژگان و فرهنگ بيان در ارتباطات سنتي به فرهنگ توده بسيار نزديك است و معمولاً از فرهنگ نخبگان فاصله دارد.
6- ارتباطگران سنتي غالباً با مردم، در كنار آنها و در پيوند و ارتباط مستقيم با تودهها به سر ميبرند.
7- منافع شبكه ارتباط سنتي، كمتر از ارتباطات نوين با منافع هيات حاكمه و بخش دولتي پيوند خورده و بنابراين از قيد نظارت، سلطه و توقعات اين بخش آزاد است و ميتواند در صورت لزوم، افشاگري كند و واقعيتها را بگويد.
8- تعدد و تنوع و در عين حال غيررسمي بودن مراكز و نهادها و نيز ارتباطگران سنتي، امكان اعمال كنترل و سانسور را بر آنها كاهش ميدهد.
9- پيامهاي شبكه ارتباطات سنتي از حيث شكل و محتوا به زبان و درك مردم نزديكتر است.
10- محتواي پيامهاي ارتباطات سنتي، بهطور عمده ريشه در فرهنگ، باورها، اعتقادات، ارزشها و هنجارهاي جامعه دارد و به همين دليل راحتتر و سريعتر جذب و پذيرفته ميشوند.
11-حضور برخي از عناصر و ارتباطگران سنتي در ميان مردم و در خصوصيترين محافل آنها همچون خانهها، مراسم عقد و عروسي، طلاق و نيز جلسات طرح مسايل شرعي، به اين شبكه قدرتي فوقالعاده بخشيده است؛ به طوري كه بسياري از مردم، آنها را محرم رازهاي زندگي خود ميدانند.
12- احساس نوعي اطمينان و اعتقاد نسبت به صحت پيامهاي اين شبكه و نيز صراحت اين پيامها كه مبتني بر اعتقادات و سنتهاست و هم با مشاهدات و تجربههاي تاريخي مخاطبان هماهنگي دارد، پذيرش پيامهاي آن را ممكنتر و گستردهتر ميسازد.
13- ارتباطگران، نهادها و پيامهاي ارتباطات سنتي در طول يك و نيم قرن اخير، بسياري اوقات يا در تعارض با ساختار و نظام قدرت مستقر در جامعه بودهاند يا دست كم با آن از در سازش وارد نشدهاند و يا خود را از آن بركنار داشتهاند و همين امر، آنها را از وجاهت و مشروعيت برخوردار ساخته است.
14- عامل انساني، احساسات و عواطف و در نتيجه،تحريكپذيري و نشان دادن واكنشهاي سريع و آني در ارتباطات سنتي، نقش غالباً برجستهاي دارند و به همين دليل از اين شبكه به منظور بسيج عمومي در مواقع لازم و نيز در زمينه امور توسعه ميتوان استفاده كرد.
15- پايگاهها و نهادهاي ارتباطات سنتي، اغلب چندمنظورهاند و براي امور و مقاصد مختلف مورد استفاده قرار ميگيرند، از مسجد و تكيه گرفته تا قهوهخانه، بازار و.... بنابراين آنها نهادهاي نخبهگرا و مردمگريز نيستند، بلكه بسياري اوقات، پناهگاه، استراحتگاه يا محل دستيابي به آرامش، تجديد قوا و ديدارهاي رودررو هستند.
16- تبليغ در ارتباطات سنتي غالباً مستقيم و صريح صورت ميگيرد و از صفات ارزشي در آن بهوفور استفاده ميشود. افراد و اشياء در ارتباطات سنتي ممدوحاند يا مذموم، مشروعاند يا نامشروع، سياهاند يا سفيد و معمولاً حدوسط در آن به ندرت وجود دارد.
* عضو هيات علمي گروه ارتباطات دانشگاه علامه طباطبايي
کد مطلب: 3765
آدرس مطلب: https://www.armaneheyat.ir/interview/3765/نگاهی-نقش-ارتباطات-سنتی-دنیای-معاصر