تاریخ انتشار
شنبه ۲۳ آذر ۱۳۸۷ ساعت ۱۴:۴۲
۰
کد مطلب : ۴۰۸۰

امام هادی(ع) و مبارزه با جریان شیعیان غالی

نویسنده: عبدالله ایرانی
امام هادی(ع) و مبارزه با جریان شیعیان غالی
امروزه یکی از آسیب‌های هیات‌های مذهبی درباره افراط و تفریط‌هایی است که نسبت به مقام و جایگاه اهل بیت(ع) روا داشته می‌شود. برخی آنان را از عالَم هستی فراتر برده و جنبه الوهیت به آنها می‌بخشند و عده‌ای نیز آنها را انسان‌هایی ضعیف معرفی می‌کنند.

امام هادی(ع) در ادامه فعالیت امامان پیشین، با غالیان درگیر شد، زیرا در میان اصحاب او نیز افرادی از غالیان وجود داشتند، احمد بن محمد بن عیسی یكی از شیعیان دانشمند و معتدل كه سخت به ائمه طاهرین دل بسته و با هر گونه غلوی در دین مخالف بود.

مشكلات درونی شیعه كمتر از مشكلاتی نبود كه از خارج و به وسیله دشمنان بر آنان وارد می‌شد به‌ویژه كه مشكلات درونی در افزایش مشكلات خارجی تاثیر مستقیم داشت به همین جهت، امامان شیعه(ع) به هر شكلی بود سعی داشتند تا دامن تشیع را از لوث غلّو پاك كرده و افرادي كه غلو مي كنند، را از خود طرد نمایند و بدین‌وسیله راهی برای حل مشكلات درونی خود پیدا كنند.

اما غلوكنندگان به منظور سودجويی ویا به به دلیل كج فكری، خود را منتسب به ائمه شیعه(ع) كرده و مخالفت‌های ائمه با خود را نوعی تقیه قلمداد می‌كردند؛ آنچنان كه در بلاد دور دست كه شیعیان از علم و فقه و فرهنگ شیعی رشد یافته‌ای برخوردار نبودند، عده‌ای فریب غالیان را خورده و از نظر عقیدتی به انحراف كشانده می‌شدند؛ این جریان در بدنام ساختن شیعیان نزد فرق دیگر بسیار مؤثر می‌افتاد.

امام هادی(ع) در ادامه فعالیت امامان پیشین با غالیان درگیر شد، زیرا در میان اصحاب او نیز افرادی از غالیان وجود داشتند .

احمد بن محمد بن عیسی یكی از شیعیان دانشمند ومعتدل كه سخت به ائمه طاهرین دل بسته وبا هر گونه غلوی در دین مخالف بود.نقل كرده كه طی نامه ای از امام هادی(ع) سؤال شد : احادیثی را به شما وپدرانتان نسبت داده اند كه دلها از شنیدن آنها مشمئز می شود وبدان دلیل كه این احادیث از پدران بزرگوارتان نقل می شود جرات رد آن را به خود نمی دهیم آنگاه ادامه می دهد .

علی بن حسكه وسالم بن یقطین كه خود را از موالی ومنسوبان شما معرفی می كنند نقل می كنند كه در آیه (إنّ الصلاهٔ تنهی عن الفحشاء والمنكر ) فحشاء ومنكر اشاره به شخصی است كه اهل ركوع وسجود نبوده است همین طور منظور از زكات مردی مشخص است نه پرداخت مبلغی درهم ودینار واموری از فرائض وسنن ومعاصی را بر همین منوال تاویل می كنند ، اگر مصلحت می دانید این امر را برای ما روشن فرمائید وبه پیروانتان منت گذاشته ، آنها را از منجلاب این چنین تاویلات انحراف آمیز نجات دهید.

آن حضرت در جواب نوشتند:(لیس هذا من دیننا فاعتزله) این گونه تاویلات از دین مانیست از آن بپرهیزید.

مانند همین نامه از ابراهیم بن شیبه وسهل بن زیاد نیز روایت شده است به طوری كه جواب امام در پاسخ یكی از آنها بسیار مفصل بوده ودر آن علاوه بر رد محمد بن حسكه وانكار ولایت ووابستگی او به خاندان رسالت ، سخنان وی را باطل شمرده وشیعیان خود را به اجتناب از آنها امر فرموده است .

حتی از آنها خواسته به هر كدام كه از این دو نفر دسترسی پیدا كردید بی درنگ به قتلشان اقدام كنید . در روایت دیگری محمد حسكه وقاسم یقطینی از سوی امام مورد لعن ونفرین قرار گرفته اند .

علی بن حسكه استاد قاسم شعرانی یقطینی بوده كه او نیز از بزرگان غلات و مطرود ائمهٔ طاهرین(ع) است. حسن بن محمد بن بابای قمی و محمد بن موسی شریقی نیز از شاگردان علی بن حسكه بوده‌اند.

از كسانی كه مورد لعن امام هادی(ع) قرار گرفته‌اند، محمد بن نصیر نمیری و فارس بن حاتم قزوینی بودند. امام ضمن نامه‌ای كه در آن از ابن بابای قمی بیزاری جسته‌اند، فرموده‌اند: «او (ابن بابا) گمان برده كه من او را به نبوت بر انگیخته‌ام وا و باب من است، سپس خطاب به شیعیان می فرماید: اگر توانستید او را بكشید.»

محمد بن نصیر نمیری كه ادعای نبوت می‌كرد، رئیس فرقه نمیریه ویا نصیریه بوده است. گفته شده است كه او معتقد به تناسخ وربوبیت امام هادی(ع) وهمچنین معتقد به جواز نكاح با محارم وازدواج مرد با مرد بوده وادعا داشت كه از طرف امام هادی(ع) به نبوت مبعوث شده است محمد بن موسی بن حسن بن فرات نیز او را پشتیبانی می كرده است . پیروان محمد بن نصیر كه نصیریه خوانده شده اند از مشهورترین فرقه های غالی بوده اند كه خود به چند گروه تقسیم می شدند .

از دیگر غالیان این دوره عباس بن صدقه، ابو العباس طرفانی(طبرانی) و ابو عبدالله كندی، معروف به شاه رئیس بود كه همه از بزرگان غلات بوده‌اند.

امام هادی(ع) دستور داد فارس بن حاتم دستور را تكذیب و هتك نمایند ودرباره اختلافی كه میان فارس بن حاتم وعلی بن جعفر پیدا شده بود ، جانب علی بن جعفر را گرفته وابن حاتم را رد وطرد كرد.همچنین دستور قتل ابن حاتم را صادر نمود وبرای قاتل وی سعادت اخروی وبهشت را تضمین كرد . سر انجام شخصی از شیعیان به نام جنید پس ازكسب اجازه شفاهی از امام ، ابن حاتم را به قتل رساند .

روایات زیادی كه درباره ابن حاتم در رجال كَشّی آمده ، وجود خطر بزرگی از جانب او را كه موجودیت شیعه را تهدید می كرد ه ، نشان می دهد. شیعیان مكرر درباره او از امام هادی(ع) پرسشهائی كردند وامام در جواب تمامی این پرسشها از وی بیزاری می جستند .

سری بن سلامه نامه دیگری را در باره غالیان وفساد آنها به امام هادی(ع) فرستاد كه امام در جواب آن ، شیعیان را دعا فرمود وآنها را به ثبات قدم ومقاومت در برابر غلات دعوت كرد.

از دیگر غالیانی كه خود را از اصحاب امام هادی(ع) قلمداد می كرد احمد بن محمد سیاری است كه بیشتر علمای رجال او را غالی وفاسد المذهب دانسته اند .

كتاب القراءات از مصادر اصلی روایاتی است كه در تحریف قرآن توسط برخی از افراد نادان به آن ، استدلال شده است.

به ویژه كه امام هادی(ع) خود به سلامت قرآن از تحریف ودست نخوردگی آن از نظر كلیه فرق اسلامی تاكید ورزیده است:
قد اجتمتِ الامهُٔ قاطبهًٔ لا اختلاف بینهم إنَّ القرآن حقٌ لا ریبَ فیهِ عندَ جمیع اهلِ الفرق.

حسین بن عبید از دیگر غالیانی بود كه خود را از اصحاب امام هادی(ع) می دانست. احمد بن محمد بن عیسای قمی كه از عالمان ضد غلو شهر قم بود ، او را همراه جمعی دیگر به اتهام غلّو از قم بیرون راند. چنانكه پیش از این نیز متذكر شدیم قمی ها اندیشه ناب شیعی داشته وكوچكترین غلوی را تحمل نمی كردند. بدین سبب گاهی اشخاصی را كه حتی از غلات نبوده وگاه از مفوضه به شمار آمده ویا روایات نقل شده توسط راویان غالی را روایت می كردند ، تحمل نكرده از قم بیرون می كردند .

به هر روی تكذیبها وطردهای مكرر ائمه(ع) از غالیان سبب شد كه آنها رو به به زوال گذارده ومهمترین سلاحشان كه انتساب وتمسك واهی به ائمه طاهرین(ع) بود از دست بدهند. با این حال اندیشه های غالیان تا قرنها باقی ماند وهنوز نیز مذاهبی در این گوشه وآن گوشه جهان اسلام یافت می شود كه نسبتی با این فرقه های گمراه دارند.افزون بر آن ، تاثیرهای فكری آنها در متون حدیثی شیعه باقی مانده وگاه كسانی ، برای مسائلی كه سابقه ای در تشیع اصیل ندارد به آنها استناد می كنند .

فتح بن یزید جرجانی ضمن روایت مفصلی ازامام هادی(ع) اعتراف می‌كند كه او بر این باور بود كه امام نیازی به خوردن و آشامیدن ندارد، زیرا با مقام امامت سازگار نیست؛ و امام هادی(ع) خطاب به وی فرمود: «ای فتح بن یزید! حتی پیامبران كه اسوه ما هستند می‌خورند و می‌آشامند و در بازارها راه می‌روند و هر جسمی این چنین است ، جز خدا كه جسم را جسمیت بخشیده است.»
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما