هنر عاشورايي در قاب عكس
نویسنده: مهدي نورعليشاهي
19 دی 1387 ساعت 12:19
نمایشگاههای مختلفي از آثار هنرمندان کشورمان در اين ايام با موضوع عاشورا و عزاداری در جاي جاي ايران برپاست.
اين روزها همه جا عطر محرم پيچيده است و هنرمندان نيز براي آنكه از قافله ارادتمندان حسيني عقب نمانند، تمام تلاش خويش را ميكنند تا به سهم خويش در جهت اعتلاي فرهنگ حسيني قدم بردارند؛ موضوعي كه با توجه به كاركرد هنر و ميزان تاثيرگذاري آن شايد وظيفه ايشان را سختتر بنمايد.
عكاسي به واسطه آنكه يكي از سريعترين رسانهها در انتقال پيام به شمار ميرود و از سويي ديگر يكي از فراگيرترين اين رسانههاست شايد نقش اساسيتر و سهم بيشتري در اين حوزه هنر عاشورايي داشته باشد و عكاس عاشورايي وظيفهاي بس بيشتر.
عكس عاشورايي چيست؟ شايد مهمترين پرسش در حوزه هنر عكاسي عاشورا همين مورد به شمار رود؛ از اولين تصاوير و صحنههايي از مراسم عزاداري ايرانيان از مراسم عاشورايي كه در دوران قاجار با دوربينهايي ابتدايي در تكيه دولت تهران به ثبت رسيد، تا امروز هر ساله هزاران هزار صفحه جديد بر تصاوير عاشورايي عكاسان ايراني و حتي غيرايراني از اين اجتماع بزرگ عاشقي و دلدادگي به ثبت تاريخ رسيده است.
عاشورا در طول تاريخ همواره محملي براي انديشهورزي در باره ماهيت آزادگي و حقطلبگي در ميان مردم و هنرمندان هر دوره بوده است و از سويي ديگر، بحث عاطفي آن در ميان مردم محل بروز بيشمار احساسات و عواطف پاك و بيآلايش بوده كه در اين ميان داراي ظرفيت و پتانسيل بسيار بالايي براي عكاسي نيز به شمار ميرود.
موضوعي كه به واسطه اين عوامل عكاسي از آن را بسيار سخت جلوه ميدهد، از سويي عكاس خود دچار درگيري با اين احساسات ميشود و از سويي ديگر او موظف است كه عمق اين رويداد را از دريچه دوربين خود به دنيا بنمايد.
فرصت كوتاهي كه هر ساله براي عكاسان در به تصوير كشيدن تصاوير عاشورايي وجود دارد، يكي ديگر از مواردي است كه عكاسي از عاشورا را با توجه به ويژگيهاي خاص خود متفاوت جلوه ميدهد.
بايد قبول كرد خلق اثري در حوزه هنر عاشورايي پيش از آنكه نيازمند ابزار براي خلق آن اثر باشد، نيازمند درك صحيح و بالاي هنرمند از مفهوم عاشورا و اين واقعه مهم تاريخ تشيع دارد؛ موضوعي كه در تمامي آثار ماندگار هنر عاشورايي در رشتههاي مختلف به چشم ميخورد و با توجه با عناصر شكلدهنده در هنر عكاسي شايد در اين حوزه سختتر بنمايد.
اين اهميت بالاي موضوع را در بيان هنرمندانه آن از سويي سختتر مينمايد و از سويي ديگر براي هنرمندي كه خود را عاشق اين مرام و مسلك و دلداده آن ميداند، كاري شيرين و دلنشين است.
خلق عكسهاي عاشورايي با نگاهي معناگرايانه دغدغه بيشمار عكاس ايراني است كه با توجه به برگزاري نمايشگاههاي متعددي كه سالانه در كشورمان با عنوان نمايشگاه عكسهاي عاشورايي برگزار ميشود، اين امر را سرعت ميبخشد.
اما آنكه چه تعداد از اين تصاوير در محدوده عكسهاي عاشورايي قرار ميگيرد و اصولا تعريف عكس عاشورايي چيست، بحثي ديگر است كه نگاه تيزبينانه را ميطلبد.
عكس عاشورايي چيست؟
سادگي استفاده از دوربين عكاسي كه در سالهاي اخير به واسطه ورود به دنياي ديجيتال همهگير شده و بسياري به واسطه سهولت استفاده از اين ابزار خود را عكاس ميدانند وجود نگاه عكاسانه اولين عاملي است كه بايد به همراه خلق يك عكس هنري باشد و در حوزه هنر به خلق ميپردازند، اما آنكه اين خلق كردنهاي هنري به چه ميزان با آنچه كه بايد باشد همخوان و همراه است، موضوعي ديگر است كه بايد به آن به ديده تامل نگريست.
اين يك واقعيت است كه بسياري از آثاري كه در نمايشگاههاي عكس عاشورا به ديوار آويخته ميشوند، كمترين تاثير را در انتقال مفاهيم اصلي قيام عاشورا دارند و صرفا براي آنكه ديواري خالي نماند و نمايشگاهي ترازنامه پايان كاري خود را پر رنگتر بنمايد، به آن نمايشگاه راه مي يابند.
اما اين را كه كدام يك از اين آثار در حوزه عكسهاي عاشورايي قرار ميگيرند، بايد از متوليان برگزاري و يا داوران اين نمايشگاهها سراغ گرفت.
نمايشگاههايي كه در بسياري موارد متولي غيرهنري در پس برگزاري آن قرار گرفته است و مانند بسياري از نمايشگاههاي ديگر هنري! كه به مناسبتهاي مختلف، نهادهاي دولتي غيرمرتبط با فرهنگ و هنر آن را برگزار ميكنند، كمتر بار كارشناسي را به دوش ميكشند.
در تعريف عكس عاشورايي شايد بايد به اين نكته بسنده كرد كه عكس عاشورايي تنها ثبت يك رويداد نيست، بلكه آميزش حس و حال دلدادگي با ابزارهاي امروزي براي بيان زيباترين و در عين حال ماناترين اتفاق بشري است.
نمايش باورهاي قومي و آييني ايرانيان
اين يك واقعيت است كه تنوع قومي و فرهنگي در كشورمان ايران را به عنوان كشوري متفاوت در جهان جلوه داده است و اين امر با توجه به اينكه گوشه گوشه ايران هر يك داراي ويژگيهاي خاص در رفتارهاي آييني مختص به خويش هستند، عكاسي ميتواند مهمترين امر در نمايش باورهاي قومي و آييني ايرانيان به شمار آيد.
اما كاركرد عكسهايي كه از آيينهاي عاشورايي در نقاط مختلف ايران گرفته ميشود چيست؟ شايد در سادهترين نگاه بگوييم اين آثار ميتوانند به عنوان اسناد و مدارك مردمشناسي ايرانيان در اقامه عزا در ايام سوگواري عاشورا مورد استفاده قرار بگيرند.
عكاسيهاي به نمايش در آمده در نمايشگاههاي بزرگ عكاسان عاشورايي بخوبي نشاندهنده اين است كه چند شور و حال مردمي در شهرهاي بزرگ ايران در واقع تبديل به نوعي اقامه عزا به طور رسمي شده است، اما عكسهاي عاشورايي شهرها و روستاهاي كوچك ايران بخوبي نشانگر آيينها و فرهنگهاي قومي ايشان است كه هركدام با مفهومي واحد و البته به شيوهاي خاص و البته منحصرا براي آن نقطه به عزاداري پرداختهاند.
عكسهاي عاشورايي شهرها و روستاهاي كوچك ايراننشانگر آيينها و فرهنگهاي قومياست كه هريك با مفهومي واحد به عزاداري پرداختهاند
در اين خصوص به عنوان مثال نخل گرداني در بجستان در شمال شرق ايران گرچه از نظر ظاهري با مراسم آييني شاخسي واخسي در شمال غرب كشور و در شهرهاي ترك نشين ايران متفاوت است؛ اما همه ايشان با باور قلبي يكسان به اقامه عزا مي پردازند و اين شايد وجه اشتراك همه عكسهاي عاشورايي باشد كه از عزاداريهاي مردم ايران در تمام ايران به ثبت رسيده است.
اين موضوع را ميتوان در اجراي مراسم تعزيه نيز در سراسر كشور سراغ گرفت كه تعزيه گرچه يك معناي واحد در اتفاقي واحد به تصوير ميكشد؛ اما در جاي جاي ايران با لهجههاي مختلف و حتي زبانهاي مختلف به اجرا درميآيد.
تاثير فرهنگ عاشورايي در رفتارهاي فردي و اجتماعي خانواده ايراني چيزي نيست كه بخواهيم آن را در قاب يك عكس عاشورايي به طور كامل بازجوييم، ولي عكاس عاشورايي سعي دارد در اين ميان با حداقل فضايي كه او در اختيار دارد بيشترين دريافت خويش را در اين ميان داشته باشد.
نگاه مدرن به عكاسي عاشورايي
اگر تعريف هنر عاشورايي را واسطهاي براي انتقال مفاهيم عاشورايي در قالب عكس يا هر هنر ديگر بدانيم، شايد يكي از مهمترين مواردي كه هنرمند عاشورايي آن را به عنوان امري مهم در بيان هنر خويش به شمار ميآورد به روزرساني هنر براي انتقال بهتر مفاهيم يكي از مهمترين دغدغههاي وي به شمار ميرود.
در اين ميان، شايد مهمترين دغدغه عكاسان عاشورايي در اين امر خلاصه شود كه بخواهند نگاهي مدرن را در عكاسي از برپايي عزاداري در گوشه گوشه كشورمان داشته باشند.
امري كه گرچه برخي موارد با فرمگرايي بعضي از آثار عكاسان برجسته اين حوزه هنر عاشورايي را به سمت و سويي فرماليستي پيش برده است، اما بايد قبول داشت نگاه مدرن عكاسانه دغدغه امروز بسياري از عكاسان اين حوزه است و در بيشتر آثار به ثبت رسيده در اين حوزه كه در چند سال اخير در نمايشگاههاي متعدد به نمايش درآمدهاند، بخوبي ميتوان اين مهم را سراغ گرفت.
از آنجا كه عكسهاي عاشورايي تاريخ مصرف ندارند بيشتر آثار توليد شده در اين باره، سالها ميتواند به عنوان منبعي كامل در خصوص آيينهاي عاشورايي مورد استفاده قرار گيرد.
اما بسياري از هنرمندان اين حوزه معتقدند بايد نگاهي مدرن به هنر عاشورايي داشت تا به مانايي اين هنر كمك كند. استفاده از ابزارهاي مدرن در ارائه هنر يكي از راهكارهاي اين امر است كه ميتوان مفاهيم عاشورايي را به نسل نو معرفي كند.
موضوعي كه بيترديد ميتواند زمينههاي همگرايي بيشتر در تمركز بر يافتههاي ذهني هنرمندان عاشورايي در عصر حاضر داشته باشد و در اين ميان به خلق آثاري بديع در حوزه هنر عاشورايي بدل شود.
اين موضوع تا جايي پيش رفته است كه يكي از عكاسان عاشورايي در جايي بصراحت گفته است، اين روزها اثري از ماندگاري و تاثيرگذاري برخوردار ميشود كه از نفوذ فرهنگي جامعه برخوردار باشد و آثاري با موضوع ايثار، شهادت و فرهنگ عاشورا به دليل غناي معنايي و دلبستگي مردم به اين مفاهيم نسبت به ديگر موضوعات ابعاد گستردهتر و تاثيرگذارتر دارند.
عكاس عاشورايي و عكس عاشورا
شايد به دليل نوع مفهوم و محتوي كار عكاسي عاشورا، نتوان عنوان خاصي را براي عكاسي عاشورايي در نظر گرفت؛ از سويي سابقه آثار عكاسي شده در حوزه عكس عاشورايي نشان مي دهد كه عكاسان اين حوزه بيشتر به دنبال خلق عكس هنري در زمينه عكسهاي عاشورايي هستند و نبايد از واقعيت گذشت كه گرچه در اين زمينه در چند سال گذشته آثار متعددي نيز خلق شده است؛ اما هنوز اثري ماندگار در اين حوزه به چشم نميخورد كه بتوان آن را به طور كامل نمونهاي از عكس عاشورايي مثال زد.
چندي پيش يكي از عكاسان برجسته كه آثار بسياري در حوزه عكس عاشورا دارد به روشني گفته بود كه از اينكه عكاسي عاشورا را تنها به ثبت يك واقعه محدود كند، ناراضي است و او مي كوشد به گونهاي عكاسي كند تا بار هنري عكسها بيش از بار اجتماعي و سنتي آن مورد توجه قرار گيرد.
هرچند اين نيز يك واقعيت است كه با توجه به عمق موضوع شايد نتوان هيچ وقت عكسي كامل با توجه به مفاهيم دخيل در هنر عاشورايي خلق شود؛ اما تلاشهاي صورت گرفته در اين حوزه خود گوياي همت هنرمندان كشورمان در خلق آثاري با اين موضوع است.
فرم و محتواي آثار عاشورايي در حوزه عكس كاملا ارتباط دوسويه با هم دارند و عكاسي از اين مفهوم نيازمند بررسي كارشناسانه و مطالعات قوي دارد.
هر چند همانطور كه در چند سطر بالا نيز گفته شد، يكي از مواردي كه باعث شده است هنر عاشورايي و به طور خاص عكاسي عاشورا در چند سال اخير مورد توجه قرار گيرد، تعدد برگزاري نمايشگاههايي از اين دست است؛ اما بايد نگاهي كارشناسانه به مفهوم عكس عاشورا در دنياي امروز داشت.
اين امر از آن رو مي تواند مورد توجه قرار گيرد كه در چند سال اخير و با توجه به هجمه بالاي تبليغات رسانهاي غرب عليه جهان اسلام و مخصوصا جهان تشيع تصاوير نهچندان مورد قبولي از عاشورا در ذهن مخاطب جهاني نشسته است و اين شايد نتيجه كمكاري در ارائه مفاهيم عاشورايي از سوي هنرمندان داخلي به شمار رود.
هر ساله بسياري از عكاسان غربي در ايام محرم تصاويري را روي خروجي خبرگزاريهاي خويش از برگزاري مراسم عاشورايي ميگذارند كه اگر نام آنها را جز سياه نمايي چيز ديگري بگذاريم، به بيراهه رفتهايم.
و اين هجمه تبليغاتي وظيفه هنرمند عاشورايي و در اينجا عكاس عاشورايي را در بيان صحيح اين مفاهيم سختتر مينمايد. موضوعي كه بايد در برگزاري نمايشگاههاي عكاس عاشورا به آن به ديده تامل و البته حساسيت نگريست.
کد مطلب: 4635
آدرس مطلب: https://www.armaneheyat.ir/interview/4635/هنر-عاشورايي-در-قاب-عكس