عاشورا و حقانيت تفكر شيعي

نویسنده: محمدعباسقلي پورليلي

26 دی 1387 ساعت 13:19

بي‌شك محتواي عاشورا حماسه عظيم و انگيزه‌ها و اهداف و درس‌هايش يك «فرهنگ » غني و ناب و الهام بخش را تشكيل مي‌دهد.


هم اكنون نيز عاشورا، كانوني است كه ميليون‌ها دايره ريز و درشت از ارزش‌ها، احساس‌ها، عاطفه‌ها، خرد ها و اراده‌ها بر گرد آن مي‌چرخد و پرگاري است كه عشق را ترسيم مي‌كند.

بي‌شك محتواي آن حماسه عظيم و انگيزه ها و اهداف و درس هايش يك «فرهنگ » غني و ناب و الهام بخش را تشكيل مي دهد و در حوزه وسيع تشيع و دلباختگان اهل بيت، كوچك و بزرگ و عالم و عامي، همواره با «فرهنگ عاشورا» زيسته، رشد كرده و براي آن جان باخته‌اند.

تا آنجا كه در آغاز تولد، كام نوزاد را با تربت سيدالشهدا(ع) و آب فرات برمي دارند و هنگام خاكسپاري، تربت كربلا همراه مرده مي گذارند و در فاصله ولادت تا مرگ هم به حسين بن علي(ع) عشق مي ورزند و براي شهادتش اشك مي ريزند و اين مهر مقدس، با شير وارد جان مي‌شود و با جان به در مي‌رود.

درباره ضرورت مداقه درباره نهضت كربلا، تاكنون بسيار نوشته، سروده و تحقيق شده است و صاحبان فكر و قلم از زواياي مختلف و با ديدهاي گونه گون به اين حماسه نگريسته اند، به گونه اي كه مجموعه آثار مربوط به قيام كربلا و مسائل جنبي آن، كتابخانه عظيمي را تشكيل مي دهد، اما همچنان زمينه و ميدان براي پژوهش و عرضه هاي جديد در اين باره باز است.

برگزاري مراسم عاشورا در نگاه انديشمندان، هرگز يك عادت نبوده و نيست. احياي عاشورا در فرهنگ تشيع يك عبادت بزرگ اجتماعي، يك حركت عظيم الهي: سياسي و حركتي حساب شده در جهت نمايش شكوه ولايت و برائت امت اسلامي از مستكبران است و اينجاست كه گريستن و گرياندن ارج مي يابد و مفهوم پيدا مي كند.

عاشوراي حسيني «سيستم دفاعي اسلام ناب محمدی(ص)» در طول قرون و اعصار است. عاشوراي حسيني درخشان ترين نمونه معروف گرايي و منكرستيزي در پهنه زمان و زمين است.

عاشوراي حسيني بلندترين فرياد بشريت مظلوم در برابر سپاه ابليس و استكبار جهاني و قله عشق و عرفان انسان نسبت به مقام اقدس ربوبي است. عاشورا نمايشگاه جاويد ارزشها و ضدارزشها در ساحل فرات است؛ نمايشگاهي كه بينندگان آن سرانجام به يكي از دو صف مي پيوندند و هر سال و هر روز بر سطح و سقف نمايشگاه مي افزايند.

آب
در حادثه كربلا، آب و عطش لازم وملزوم يكديگرند. كاروان اباعبدالله، كنار فرات فرود آمد، ليكن سپاه ابن سعد، فرات را به محاصره گرفت و آب را به روي امام حسين(ع) و اهل بيت و اصحابش بست و ميان امام و آب فاصله انداختند تا هم زودتر حسين (ع) را به تسليم وادارند و هم از خاندان رسالت انتقام بگيرند.

به نقل مورخان، از سه روز قبل از عاشورا با محاصره فرات، خيمه گاه امام در مضيقه بي آبي قرار گرفت و كودكان اهل بيت را با ديدن رود فرات، تاب تحمل عطش كمتر مي شد.

منع آب از زنان و كودكان و افراد عادي (به ويژه غيرنظاميان) در همه اديان و مذاهب، غيرقانوني و عملي غيرانساني است، به ويژه در اسلام.

سپاه اموي با بستن آب به روي ياران و فرزندان امام حسين(ع)، اين كار خلاف شرع و مغاير با شرافت انساني و جرم جنگي را مرتكب شدند و كساني همچون عمروبن حجاج و عبدالله بن حصين به اين عمل مباهات مي كردند و زخم زبان مي زدند كه: حسين! از اين آب، درندگان و پرندگان مي خورند ولي تو حق نداري از آن بچشي!

مسئله «آب»، در ابعاد و صحنه هاي مختلف نهضت عاشورا مطرح است، از قبيل: فرات و نهر علقمه، مشك و عباس، كودكان و العطش، علي اصغر و تير حرمله، سقايي و علمداري، آب خنك و سلام بر حسين، غسل زيارت، لبهاي تشنه، بستن آب در كربلا، مراسم طشت گذاري، مهريه فاطمه، برداشتن كام با آب فرات، سيراب كردن سپاه حر و... كه درباره هر كدام مي توانيد به عنوان خاص آن در اين فرهنگ مراجعه كنيد.

تشنگي كودكان و شهادت حسين با لب تشنه از فرازهاي برجسته اين حادثه است. وقتي امام سجاد(ع) نيز پيكر امام را دفن كرد، با انگشت روي قبر پدر نوشت: «هذا قبرالحسين بن علي بن ابي طالب، الذي قتلوه عطشانا».

آب، رمز طلب و تشنگي و الگوي عطشهاي حيات بخش است و آنان كه از آب هم استغنا و بي نيازي نشان مي دهند و تشنگي را طالبند، به آب حيات و سيرابي جان مي رسند.
به گفته مولانا:
آب كم جو تشنگي آور به دست
تا بجوشد آبت از بالا و پست

آتش زدن خيمه‌ها
از جنايتهاي سپاه عمر سعد، آتش زدن خيمه هاي امام حسين(ع) و اهل بيت او در روز عاشورا بود. پس از آنكه امام به شهادت رسيد، كوفيان به غارت خيمه ها پرداختند، زنها را از خيمه ها بيرون آوردند، سپس خيمه ها را به آتش كشيدند.

اهل حرم، گريان و پابرهنه در دشت پراكنده شدند و به اسارت درآمدند. امام سجاد(ع) در ترسيم آن صحنه فرموده است: به خدا قسم هر گاه به عمه ها و خواهرانم نگاه مي كنم، اشك در چشمانم مي دود و به ياد فرار آنها در روز عاشورا از خيمه اي به خيمه ديگر و از پناهگاهي به پناهگاه ديگر مي افتم.

كه آن گروه فرياد مي زدند: خانه ظالمان را بسوزانيد! اين آتش، امتداد همان آتش زدني بود كه پس از رحلت پيامبر، خانه زهرا(س) با آن سوخت و آتش كينه هايي بود كه ابوسفيان ها از بني هاشم و اهل بيت در سينه ها داشتند.

به ياد اين حادثه، در مراسم عاشورا در برخي مناطق رسم است كه خيمه هايي به نشان خيام اهل بيت برپا مي كنند، ظهر عاشورا به آتش مي كشند، تا احياگر ياد آن ستمي باشد كه روز عاشورا بر خاندان رسالت رفت.
آتش به آشيانه مرغي نمي زنند
گيرم كه خيمه، خيمه آل عبا نبود

شخصيت امام حسين(ع) از منظر امام خميني(ره)
1- قيام براي خدا: سيدالشهداء با چند نفر از اصحاب قيام كردند چون قيام لله بود و اساس سلطنت آن خبيث را درهم شكستند.

2- مسئوليت پذيري: در بحث مسئوليت پذيري از همه بارزتر و معروف تر سيدالشهداء(ع) است.

اگر وضع تفكر امام حسين(ع) مثل بعضي از مقدسين جامعه خودش بود كربلايي پيش نمي آمد يك راحت طلبي بود و كناره گيري از جامعه لكن وضع تفكر امام حسين(ع) طور ديگري بود.

3- شهادت طلبي: هر چه روز عاشورا و شهادت به امام حسين(ع) نزديك‌تر مي‌شد افروخته‌تر مي‌شد. جوانان او مسابقه مي دادند بر سر اين كه شهيد شوند، همه مي دانستند كه بعد از چند ساعت ديگر شهيدند.

4- صبر و استقامت: روز عاشورا و شب يازدهم مصائبي اتفاق افتاد كه تحمل اين همه سختي و رنج و مشقت را كسي جز حضرت زينب(س) نداشت.

5- تجليات عرفاني وجود مقدس امام حسين(ع): ما كه تابع امام حسين(ع) هستيم بايد به تفكر در مسائل عرفاني و ملكوتي امام حسين(ع) بپردازيم و ببينيم ايشان چه وضعي در زندگي داشت. قيامش و انگيزه اش نهي از منكر بود كه منكري بايد از بين برود.

فلسفه نهضت عاشورا
اگر در رابطه با فلسفه نهضت امام حسين(ع) بخواهيم سخني به ميان بياوريم بهتر آن است كه آن را از منظر يك متفكر و اسلام شناس ژرف انديش بيان كنيم كه چه كسي بهتر از امام راحل. ايشان اهداف مختلفي را براي قيام امام حسين(ع) بيان كردند كه همه اينها نه تنها با هم منافاتي ندارند بلكه مكمل هم هستند.

1- بازگرداندن جامعه به سنت و سيره پيامبر: به دليل انحراف جامعه اسلامي از سنت و سيره نبوي، امام حسين (ع) تلاش اصلي و محوري خود را باز گرداندن جامعه به سنت و سيره نبوي معرفي مي نمايد.

امام حسين(ع) در خطبه اي مي فرمايند: كه پيامبر اكرم(ص) فرموده است: اگر كسي ببيند يك سلطان جائري حلال مي شمرد حرمات الله را و مع ذلك او ساكت باشد و با قول و عمل خودش، اين انحرافي كه سلطان جائر ايجاد نموده تغيير ندهد بر خداي تبارك و تعالي واجب است كه جاي او را در آخرت همانجايي كه سلطان جائر در آن قرار دارد، قرار دهد.

2- حفظ و احياي شريعت: احياي شريعت اسلامي از دستبرد و تطاول معاندان از جمله هدف هاي والاي حسيني است. خطري كه معاويه و يزيد براي اسلام داشتند منصب خلافت نبود اين كمترين خطر بود ولي خطر اصلي اين بود كه مي خواستند:
الف) اسلام را به صورت سلطنت در بياورند.
ب) معنويت را به صورت طاغوت درآورند.
ج) اسلام را منقلب كنند و به يك رژيم كاملا طاغوتي درآورند.
د) اسلام را وارونه جلوه دهند. اينها خطرات بزرگي بود كه امام حسين
ع) با قيامش و نثار خونش آنها را رفع كرد. سيدالشهدا در اين راه جان خود را فدا كرد.

3- اقامه عدل و معروف و رفع منكر: امام حسين(ع) از همان روز اول فرمودند: مي بينيد كه به معروف عمل نمي شود و به منكر عمل مي شود. انگيزه امام اين بود كه معروف را اقامه كند و منكر را از بين ببرد. انحراف همه از منكرات است و جز خط مستقيم توحيد هر چه هست منكر است و بايد از بين برود.

4- تشكيل حكومت اسلامي: آنها كه خيال مي كنند كه سيدالشهدا براي حكومت نيامده بود خود سخت در اشتباهند. براي اينكه حكومت بايد در دست كسي مثل سيدالشهداء(ع) باشد زيرا اصل قيام انبيا از اول تا آخر اين بوده است.

5- شهادت: خون شهيد رسواگر ظالم و نشانه نزديك تر شدن پيروزي مكتب است، هر شهيدي كه مي داد ابتهاج حسين زيادتر مي شد چرا چون به هدف و يك قدم به پيروزي نزديك تر مي شد.

6- انجام اصلاحات بنيادي: بني اميه چه كساني هستند شجره ملعونه، ناگزير اسلام آوردند، با درون كفر و ظاهر اسلام، مصداق بارز نفاق هستندپس اصلاحات بنيادين ناگزير بود.

دستاوردهاي قيام عاشورا
1- حفاظت از انديشه هاي اسلامي: پيغمبر(ص) فرمود: انامنحسين يعني ديانت را او نگه مي دارد و اين فداكاري و ديانت اسلام را نگه داشته است و ما بايد اين را نگه داريم. بايد رمز بقاي مذهب و ممالك اسلامي، ممالك شيعي را بدانيم چه بوده و آن را حفظ كنيم.

2- عاشورا نماد غلبه حق بر باطل: امام حسين(ع) و يارانش كشته شده اند اما پيروزي نهايي از آن آنهاست چون مكتبشان شكست نخورد. يزيد و يارانش در مزبله تاريخ دفن شدند تا ابد. و اين است پيروزي خون بر شمشير و حق بر باطل.

پيام‌هاي عاشورا
1- رابطه دين و سياست و لزوم برخورداري از بينش سياسي
2- لزوم فداكاري در راه احياي شريعت
3- درس جاودانگي در پرتو شهادت
4- تحمل رنج ها و مشقت ها
5- درس شجاعت
6- اداي تكليف در هر صورت
7- چگونگي مبارزه، انقلاب و تسليم نشدن

احياي دين امروزه چگونه محقق مي‌شود؟
امام خميني مي فرمايد: احياي دين در اين عصر بدون احياي عاشورا ممكن نيست چون تنها راهكار براي احياي دين انقلاب بوده و تنها راه به حركت درآوردن چرخ عظيم انقلاب احياي عاشوراي حسيني است.

احياي امر به معروف و نهي از منكر
امام حسين(ع) اگر بيعت مي كرد اولا تثبيت خلافت موروثي بود، ثانيا شخصيت خود يزيد بود كه او فردي فاسق و بدتر از همه متظاهر به فسق بود.

معاويه و بسياري از خلفاي بني اميه فاسق بودند ولي يك مطلب را كاملا درك مي كردند و مي دانستند اگر بخواهند ملك و قدرتشان باقي بماند بايد تا حدودي زياد، مصالح اسلامي را رعايت كنند و مي دانستند اگر ميليون ها نفر جمعيت از نژادهاي مختلف چه در آسيا، آفريقا و يا اروپا در زير حكومت واحد درآمده اند فقط به اين دليل است كه فكر مي كنند خلفاي آنها مسلمانند، به قرآن اعتقاد دارند و الا اولين روزي كه احساس مي كنند كه خليفه خودشان ضد اسلام است، اعلام استقلال مي كردند.

معاويه هم شراب مي خورد ولي ديده نشده بود در يك مجلس رسمي و علني شراب خورده يا در حالت مستي وارد شود در حالي كه يزيد علنا در مجالس رسمي شراب مي خورد و ميمون بازي مي كرد كه حتي براي ميمونش كنيه اي به نام اباقيس بود.

اگر از امام بيعت هم نمي‌خواستند يا از او دعوت نمي كردند باز هم امام قيام مي كردند و ساكت نمي‌شد چون امام فطرتا شخصيتي منتقد، معترض، انقلابي نسبت به فسادهاي جامعه داشتند.


کد مطلب: 4873

آدرس مطلب: https://www.armaneheyat.ir/interview/4873/عاشورا-حقانيت-تفكر-شيعي

آرمان هیأت
  https://www.armaneheyat.ir