ویژگیهای امام حسن عسكری(ع)
17 اسفند 1387 ساعت 8:27
حضرت امام حسن عسكري(ع) يازدهمين پيشواي شيعه است. ایشان وِیژگیهای بارزی داشتند كه در اين مقاله به آن پرداخته شده است.
امام حسن عسگری(ع)، رهبري که در تمام عمر کوتاه خويش (28 سال) مدّتي را در پادگاني در سامرّا، به همراه پدرش امام هادي عليهالسلام ،تحت مراقبت بسيار شديد دستگاه استبدادي خلفاي بني عبّاس قرار داشت و بعد از شهادت پدر بزرگوارش، اين حالت استمرار يافت و نيز بارها به زندان جبّاران زمان، گرفتار شد.
دوران امامت آن رهبر بزرگ الهي بيش از شش سال به درازا نکشيد؛ آن بزرگوار، همانند پدرانش به همه فضائل و خوبيها آراسته و از همه بديها پيراسته بود.
او آن چنان در قلّه شکوهمند کمال و فضيلت قرار داشت که نه تنها دوستان و پيروانش او را ستودهاند بلکه دشمنانِ کينه ورز و سرسخت، به مدح و ستايش او پرداختهاند. براي نشان دادن اين حقيقت، به چند نمونه اشاره ميشود.
تجلّي فضائل
احمد بن عبيداللّه بن خاقان ـ که پدرش از مهرههاي مهمّ دستگاه خلافتِ ستم پيشه بني عبّاس و از وزيران آن به شمار ميرفت و خود نيز از مخالفان و معاندانِ سرسخت امامان عليهمالسلام بود و که در برههاي، از طرف حکومت، مسئوليت گرفتن ماليات را در قم، به عهده داشت.
او ميگويد: من در سامرّا نديدم و نشناختم مردي را در ميان علويّان، همانند حسنبنعلي.
وي از جهت وقار، عفاف، بزرگواري و بخشندگي، در ميان علويّان، فرماندهان ارشد نظامي، وزراء و همه مردم، «نمونه و الگو» بود. و با هر کس سخن مي گفتي، او را ميستود و به نيکي ياد ميکرد.*
روزي ابو محمّد بر پدرم عبيد اللّه بن خاقان وارد شد، من او را نگريستم؛ آثار بزرگي و عزّت و جلالت از سيماي او پيدا بود.
پدرم، مقدم او را گرامي داشت و او را بسيار تکريم کرد. من از اين روش پدرم، ناراحت و عصباني شدم، از او سبب اين بزرگداشت را پرسيدم، و خواستم که آن شخصيّت را به من معرّفي کند.
پدرم گفت: «او پيشواي شيعيان و بزرگ خاندان بنيهاشم است. او کسي است که شايستگي پيشوايي امّت را دارد، چون خصلتهاي برجستهاي دارد؛ همچون: فضيلت، پاکي، وقار و متانت، صيانت نفس، زهد و بيرغبتي به دنيا، عبادت، اخلاق نيکو، صلاح و تقوا.»
آنگاه احمد بن عبيداللّه ميافزايد: ابومحمّد ابن الرّضا، در نهايت بزرگي و والائي بود.»
اخلاق وتحوّل آفريني
حکومت ستمگر بني عبّاس، امام عسکري عليهالسلام را نزد شخصي به نام: علي بن نارمش ـ که يکي از عناصر جنايتکار و از دشمنان سرسخت آلابوطالب بود ـ زنداني کرد.
سران بني عبّاس به او گفتند: ابومحمّد ابنالرّضاء را تا توان داري، آزار و اذيّت ده و او را به قتل برسان.
از زندان نمودن حضرت، چند روزي نگذشت، تا اينکه ديدند عليبن نارمش با آن همه دشمني و عداوت، در برابر امام سر به زير افکنده و آن چنان جذبه و عظمت و خُلق و خوي حضرت عسکري در او تأثير نهاده که به حضرت نگاه نميکند.
وقتي امام عسکري عليهالسلام از اين زندان خلاص شد، علي بن نارمش آن چنان دچار تحوّل روحي و معنوي گرديد که ديدگاهش درباره حضرت، تغيير يافت و در گروه شايستگان زمان قرار گرفت.
بار ديگر امام حسن عسکري عليهالسلام را نزد صالح بن وصيف زنداني کردند، او نيز شخصي پليد و بي رحم بود.
گروهي از جنايت پيشگان بني عبّاس نزد صالح بن وصيف رفتند و درباره امام به گفت و گو پرداختند.
زندانبان به آنان گفت: آخر من چه کار کنم؟ دو نفر از بدترين افراد را بر او گماشتم، بعد از گذشت چند روز، باشگفتي ديدم آن دو به نماز، عبادت و روزه روي آوردهاند.
به آنان گفتم: چه چيز اتفاق افتاده است؟ گفتند: «ما چه گوييم در پيرامون مردي که روزها روزه و شبها تا سحر نماز ميخواند، کمتر سخن ميگويد و به کارهاي غير ضروري نميپردازد! ما هنگامي که به او مينگريستيم، بدنمان به لرزه ميافتاد و توان استقامت در خود نميديديم.»
سخاوت و بخشندگي
امام حسن عسکري عليهالسلام بسان اجداد بزرگوارش در بخشندگي و کمک به مردم يگانه روزگار بود. شخصي به نام محمد بنعلي همراه پدرش ـ که از خاندان علويان بودند؛ ولي از گروه واقفيّه به شمار ميرفتند ـ در زندگي دچار بحران شدند و در مضيقه مالي سختي قرار گرفتند.
وي ميگويد: پدرم گفت: برويم نزد اين مرد ـ امام حسن عسکري ـ چون خصلت «بخشندگي» او را زياد شنيده بوديم.
در راه که ميرفتيم، پدرم گفت: اي کاش آن حضرت براي برآوردهشدن سه نياز من، کمکم کند! من هم با خود گفتم: اي کاش به سه نياز من توجّه و عنايت کند!
نزد آن حضرت رفتيم، از حال ما پرسيد، پاسخ داديم. هنگامي که با امام خداحافظي کرده و از خانه خارج شديم، خادم حضرت آمد و به اندازهاي که نياز داشتيم و آرزو کرده بوديم، کيسه هايي از اشرفي به ما داد.
آنان با آنکه از امام عسکري عليهالسلام کرامت ديدند؛ ولي دست از مرام خود برنداشتند.
پاسداشتِ نماز
امام عسکري عليهالسلام به نماز اوّل وقت بسيار اهتمام ميداد و نماز را بزرگ ميداشت.
ابوهاشم جعفري که يکي از ياران خاصّ و ويژه آن بزرگوار بود، ميگويد: «نزد آن امام معصوم بودم. حضرت در حال نوشتن نامه بود که وقت اداء نماز فرا رسيد، آن بزرگوار نامه را به سوئي نهاد و براي خواندن نماز حرکت کرد. از نماز که فارغ شد، دوباره تشريف آورد و قلم را برداشت و شروع کرد به نوشتن نامه.»
ترغيب به خدمت رساني
ابوهاشم ميگويد:روزي در محضر امام عسکري عليهالسلام بودم، آن حضرت فرمود: «يکي از درهاي بهشت، «بابُ المعروف» است. از آن در کسي داخل بهشت نميشود مگر اينکه در دنيا کارهاي نيک انجام داده و به مردم کمک و خدمت نمايد.»
تا اين را از حضرت شنيدم، خدا را سپاس گفتم و بسي خشنود گرديدم؛ زيرا يکي از برنامههاي زندگي من، خدمت رساني به مردم و رفع نياز پا برهنگان و محرومان بود.
تا اين مطلب در دلم گذشت، حضرت به من نگاه کرد و فرمود: «بله، کساني که در اين جهان به مردم کمک ميکنند، در جهان ديگر نيز سر بلند و جايگاه آنان برجسته است. اي ابوهاشم! خدا تو را از اين گروه قرار دهد، خداي تو را رحمت کند.»
خبرنگار آزاد: امیرمحسن سلطان احمدی
کد مطلب: 5905
آدرس مطلب: https://www.armaneheyat.ir/interview/5905/ویژگی-های-امام-حسن-عسكری-ع