نگاهي به بزرگ‌ترين نيايش جمعي دنيا

حج، بستری برای تعامل گروهی مسلمانان است

دکترمهدی محسنیان‌راد

12 شهريور 1388 ساعت 14:44

نشریه خیمه؛ مناسک: وقتی از منظر جامعه‌شناسي و ارتباطات به «حج‎» نگاه می‎کنیم‎، آن را فضای «ارتباط گروهی» بسیار وسیع و سنگیني‎ می‎یابیم؛ فضایی که شاید هیچ مشابهی در جهان نداشته باشد.


در طول تاریخ‎، ما مکان‌هایی داشته‎ایم که اجتماع عظیمی از انسان‌ها را در خود جای داده است؛ براي مثال در همین ایران‎، معبد «چغازنبیل» یکی از‎ نمونه‎های مربوط به حدود چهار هزار سال پیش است.

این معبد عظیم که مربوط به قبل از هخامنشیان است‎، به ‎اندازه ساختمانی ۱۶ طبقه ارتفاع دارد و می‎توان تصور کرد که در این معبد، چند هزار نفر دور هم جمع می‎شدند و خدای عصر خویش را عبادت می‎کردند؛ در روم باستان هم تجمع‌های بزرگ ارتباطات گروهی را داشته‎ایم‎. 

همین حالا هم در المپیک‎، شاهد تجمع بسیار بزرگی از انسان‌ها هستیم؛ اما در المپیک‎، کسانی که حضور دارند، هم‌زمان در یک جا نیستند. الزاماً رفتاری مشابه هم ندارند و متمرکز بر یک چیز نیستند. کسی تماشاچی مسابقة فوتبال و دیگری تماشاچی مسابقه کشتی است.

در حین تماشای بازی‎، تماشاچی ممکن است، چیزی‎ بخورد و با دیگری حرف بزند و حتی حواسش به بازی نباشد؛ در حالی که در حج، جمعیتی در حدود دو میلیون نفر در مکانی فشرده دور هم جمع می‌شوند و چه‎ از نظر ارتباط کلامی و چه غیرکلامی‎، به گونه‌ای یکسان رفتار می‌کنند. چنین پدیده‌ای و چنین ارتباط گروهی‌اي در طول تاریخ حیات و تمدن بشر بی‎نظیر است‎.

بیشتر آنهایی که در حج شرکت می‎کنند، بار اولی است که به این سفر می‎آیند و هرکدام از آنها، قبل از حرکت، از کعبه و گنبد سبز پیامبر اسلام‎(ص‎) تجسمي دارند که به هنگام ورود به مدینه و یا مکه مکرمه عینیت می‎یابد. کسانی که اولین بار، وارد مسجدالحرام می‎شوند و نگاهشان به کعبه می‎افتد، به حالتی از ارتباط با خود می‎رسند که نظیر ندارد.

یکی از خصلت‌های حج در آغاز آن است که با چنین «ارتباط با خود»ی شروع مي‌شود و پس از آن است که همة ذهن‌ها بر یک حوزه متمرکز مي‌شود و رفتارهای حجاج، مشابه هم، می‎شود. در اینجا منظور من از رفتارهای مشابه‎، آن رفتارهای دستوری نیست که براي مثال می‎گوید در «سعی»‎، این مقدار از راه را به‎صورت هروله برویم یا در طواف‎، باید جهت و شکل چرخش ما چنان‎ باشد؛ بلکه به‎جز اینها نیز رفتار شرکت‎کنندگان در حج‎، بسیار به هم نزدیک و شبیه می‌شود‎.

مهم‌ترین ویژگی فضای ارتباطی حج‎، زمینه یا بافت (context) آن است. علاوه بر اینکه برای هر ارتباطی‎، فرستنده‎، گیرنده و پیام خاص در نظر گرفته می‎شود، هر ارتباطی زمینه‎هایی دارد که هم «سخت‌زمینه» و هم «نرم‌زمینه‎» را شامل مي‌شود.
 
شما وقتی در آسانسور قرار دارید، خود این فضای دربسته کوچک‎ که همان «سخت‌زمینه‎» است، فاصله بسیار کم دیگران در کنار شما و مسائلی از این قبیل، نوع و نحوة ارتباطی را که با آدم‌های داخل آسانسور برقرار می‎کنید، به شما تحمیل می‎کند؛ براي مثال در آسانسور نمی‌توانید به صدای بلند و یا دربارة موضوع خصوصی صحبت کنید.

همین مسئله سبب می‎شود که ارتباط شما با دیگران در فضایی دیگر مثل کافی‎شاپ یا مسجد، از نوع دیگری باشد. این نوع زمینه‎، همان «سخت‌زمینه» است. گاهی در یک مکان یا به‎عبارتی در یک زمینة سخت‎، چندین «نرم‌زمینه» وجود دارد؛ براي نمونه فضای ارتباطی‌اي که در خانه‎ای مشخص‎، از برگزاری جشني به‌وجود می‎آید، با فضایی که در همان خانه از برگزاری مجلس عزا ایجاد می‎شود، فرق دارد و دو نوع ارتباط را تحمیل می‌کند.

شرایط و فضای ارتباطی حج‎، هم از نظر سخت‎افزاری و هم از نظر نرم‎افزاری‎، شرایط و فضای ارتباطی ویژه‎ای است که نوع خاصی از ارتباطات گروهی را به‎ انسان‌ها تحمیل می‎کند. وقتی می‎گوییم گروه‎، منظور ما تعریف ارتباطاتی آن است‎. 

در «گروه» تعداد انسان‌ها مهم نیست. خصلتِ مهم «گروه‎» تعامل انسان‌ها با يکديگر است؛ یعنی بر یکدیگر تأثیر می‌گذارند و از هم تأثیر می‎پذیرند. ضمن اینکه این انسان‌ها از ملیت‌ها و فرهنگ‌های گوناگون هستند و در واقع یک «تکثر» سنگین فرهنگی نیز وجود دارد. 

چنین شرایطی در حج‎، به‌طرز عجیب و بسیار گسترده‎ای حس می‌شود و من وقتی دربارة علت و فلسفة حج فکر می‎کنم‎، می‎توانم حدس بزنم که یکی از آنها‎، شکل‎گیری همین تعامل گروهی‎، اثرگذاری و اثرپذیری در یک تکثر بی‌نظیر است.‎ در واقع ما یک «تکثر» بسیار گسترده، همراه با یک «وحدت‎» بسیار گسترده را شاهد هستيم.

در حج‎ ما تنوع و تکثر جدی زبان‌ها، فرهنگ‌ها و اقوام را شاهديم. کسانی را می‎بینیم که از نظر فرهنگی‎، کاملاً با ما متفاوت‌اند و خيلي از رفتارهایشان برای ما جالب یا عجیب است. ‎به زبان آمار، مسلمانان جهان در ۹۹کشور، چه به‎صورت اکثریت و چه به‎صورت اقلیت پراکنده‎اند که در ۴۵کشور، بیش از نصف‎ جمعیت را تشکیل می‎دهند.
 
به‎جز این ۹۹کشور، مسلمانان‎ در کشورهای دیگری هم به‎صورت اقلیت‌های بسیار کوچکی (که در آمار نمی‎آیند) وجود دارند. مسلمانان در حج‎، ممکن است از ۱۵۰ کشور، شرکت داشته باشند که این تکثر کشورها، تنوع در فرهنگ‌ها، اقوام و زبان‌ها را نیز به‎ دنبال دارد.

حال ببینید تنوع و تکثر در بین مسلمانان شرکت‎کننده در حج‎، تا چه حد زیاد است‎. در عین این کثرت‎، همة کسانی که در حج شرکت می‎کنند، در گام اول به نوعی از «وحدت نمادین» می‎رسند؛ مثل‎ وحدت در لباس. همین لباس‎، خود یک پیام است.
 
انسان گاهی با نوع لباس پوشیدن خود می‎خواهد پیامی را منتقل کند؛ براي مثال بگوید که من با دیگران فرق می‎کنم‎، من سیدم، من درویشم یا بالعکس، من‎ مدرنم، من ثروتمندم و ...! در حالی که در حج‎، باید همه یک مدل لباس بپوشند. پس از این مرحله، وحدت در رفتارها شکل می‌گیرد، براي مثال همه یک مسیر مدور را طی می‌کنند. همه از یک منبع آب می‌نوشند و سرانجام وحدت تفکر هم آغاز می‌شود.

من فکر می‎کنم که در نگاهمان به حج‎، نباید دچار اشتباه شویم‎. ما نباید اصراری داشته باشیم که تفاوت خودمان را با بقیة مسلمانان نمایش بدهیم.‎ در حج‎، ما باید خود را قسمتي از حدود 5/1 میلیارد مسلمان جهان بدانیم و از هر کاری که ما را از بقیة مسلمانان متمایز کند، بپرهیزیم‎.
 
باید متوجه باشیم که‎ نگاه مسلمانان دیگر نسبت به ما، چگونه است‎؟ باید کاری بکنیم که بیشتر، یکسانی و اشتراکاتمان را با بقیة مسلمانان به نمایش بگذاریم‎، نه اختلاف‌ها را. در سخنرانی‎ها و کلاس‌های آموزشی حج‎، باید تمرکز بر مسائلی باشد که به وحدت بیشتر با بقیة مسلمانان بینجامد؛ نه مسائلی که زمینه‎ساز تفرقه بین ما و دیگران‎ شود.

‎حج‎، فضای بی‎نظیر تعامل گروهی است که می‎تواند ارتباطات «بین‎الملل‎» واقعی را تحقق ببخشد؛ چون‎ تاکنون آنچه‎ بوده‎، ارتباطات «بین‎الدول‎» و «ارتباط حکومت‌ها با یکدیگر» بوده است‎. حج‎، فرصت مناسبی است، برای اینکه مسلمانان ستم‌ديدة سراسر جهان‎، با یکدیگر تعامل‎ کنند و از مسائل هم آگاه شوند.

برای تأثیرگذاری پیام‎، ما باید چند مرحله را پشت سر بگذاریم‎. اول‎، باید پیام دریافت شود. برای دریافت پیام‎، هم باید راديو يا تلویزیون روشن باشد، هم باید روی کانال مورد نظر باشد، هم باید مخاطب شنوا باشد و هم حواس ‎او متوجه تلویزیون باشد.
 
بعد از دریافت پیام‎، حالا نوبت به تأثیرگذاری پیام می‎رسد. باید ببینیم پیامی که دریافت شده‎، آیا روی مخاطب تأثیر گذاشته است‎؟ آیا این‎ تأثیر، همان تأثیر مد نظر ما بوده است‎؟ آیا تأثیر پیام‎، منجر به تغییر رفتار مخاطب شده است یا خیر؟ سرانجام آیا تأثیر نهایی پیام‎، ماندگار و دائم است‎؟ همة این‎ مراحل باید پشت سر گذاشته شود تا براي مثال یک نفر، خمیر دندانی را طی سالیان دراز، هر روز مصرف کند.
 
ببینید چه دنیایی از کار و زحمت ارتباطی باید پشت‎ تبلیغ یک خمیردندان وجود داشته باشد تا به آن نتیجه منجر شود؟ آیا شما در طول حیات بشر، معجزه‎ای از این عظیم‎تر دیده‎اید که انسانی با این امکانات‎ ناچیز ۱۴۰۰ سال پیش، تمامی مراحل ارتباطی فوق را پشت سر بگذارد تا آنجا که بروز و ماندگاری رفتارهایی برای قرن‌ها را موجب شود؟ حتی در همین حد که هر روز در ساعت‌های مشخصی‎، میلیون‌ها انسان‎، رو به سوی‎ مشخصی بایستند و براي مثال فقط بگویند: «الف‎»؟!

به نظر من‎، يكي از جلوه‎های بارز قرآن در جايگاه معجزة پیامبر اسلام‎(ص)، این «ارتباط با خود»ی است که در حج می‎بینیم‎. این ارتباط با خود، یکی از عظیم‎ترین ارتباطات با خودی‎ است که در عالم روی می‎دهد و مشاهده‌شدني هم نیست‎؛ چون در درون انسان‌ها
صورت می‎گیرد.

* عضو هيئت علمي دانشكده ارتباطات، فرهنگ و معارف‌اسلامي دانشگاه امام صادق(ع)


کد مطلب: 8161

آدرس مطلب: https://www.armaneheyat.ir/interview/8161/حج-بستری-تعامل-گروهی-مسلمانان

آرمان هیأت
  https://www.armaneheyat.ir