تاریخ انتشار
يکشنبه ۲۴ آبان ۱۳۸۸ ساعت ۱۳:۲۰
۰
کد مطلب : ۸۹۵۵
اسناد

اصول سياست فرهنگي كشور

اصول سياست فرهنگي كشور
مقدمه:
پدیدآورنده وحافظ فرهنگ بشری مردم اند .امااین نقش اساسی گاه می تواند حركات منظم ، ناهماهنگ و پراكنده وگاه كاملاً‌ منظم، منسجم، برنامه‌ریزی شده وهدایت یافته باشد .

در طول تاریخ بشری هرگاه دولتها وسازمانهای رسمی از مسیر فرهنگی مردم جدا افتاده وبرای خویش سیروسیاستی دیگر اعم از غیرمردمی وضدمردم داشته اند بخصوص هرگاه مردم به دلائل متعدد جغرافیائی ، اقتصادی ، سیاسی ، روحی ونظائر آن ازتشكل وتعامل فرهنگی دوروپراكنده شده اند‌، فرهنگ لاجرم سیلان وجریان مطلوب وكمال یافته خویش راكم وبیش از دست داده وچه بسا به انقطاع وگسیختگی مبتلاشده است‌.

دراین صورت انسان نتوانسته است از بارفرهنگی و بنیه عقلانی خویش درهیات اجتماع و به نحوی كه مقتضای روح جمعی است حداكثر بهره برداری رابعمل آورد ودراستحصال واستخراج ذخائر وجود در حد اعلاتوفیق یابد ظهور انسان درهیات وحیثیت جمعی خویش بقدری مهم وموثراست كه امام خمینی رضوان الله علیه دراین باب می‌فرمایند:

اگر انسان‌ها دركلمه مباركه الله مجتمع شدند وهمه بت ها را شكستند به همه مقصدهای عالی می رسند ... ماتجربه كرده ایم .... كه آنوقت كه توجه به خدای تبارك وتعالی مجتمعاً نداشتیم ولویكی یكی هم داشتیم نتوانستیم كاری انجام بدهیم..

درجهان امروز كه نقش ونیروی اجتماعی فرهنگ نسبت به گذشته بمراتب افزونتر شده است . ضرورت هماهنگی وهمسوئی صاحبنظران وكارشناسان و برنامه‌ریز ان هركشور با نیازهای فرهنگی جامعه نیز بیشتر احساس می‌شود.

جامعه رشید جامعه ا ی است كه بتواند نیازهای فرهنگی خویش رادر رهگذر حیات وحركت اجتماعی بازشناخته ،ازتظاهرات وتمایلات كاذب یا گذرا تفكیك كند وقدرت پاسخگویی به این نیازها وبهره گیری از آنها رادرجهت رشد وكمال معنوی ومادی داراباشد . شرط لازم برای تحقق چنین مطلوبی آنست كه درهركشور زمامداران اصول گرا و واقع گرا بتوانند به منظور همراهی باجریان عظیم وعمیق واصیل فرهنگ درجامعه وحداكثر بهره گیری از دریای لایزال اراده وایمان معنوی والهی مردم بطور هماهنگ وهمسو سیاست‌گزاری و برنامه‌ریزی كرده، اهم محورهای لازم برای این حركت راتشخیص داده و تعیین كنند.

سیاست فرهنگی دراین جهت و در این مسیر است كه تدوین می‌شود‌. سیاست فرهنگی در حقیقت همان توافق رسمی و اتفاق نظر مسئولان و متصدیان امور درتشخیص‌، تدوین وتعیین مهمترین اصول و اولویت‌های لازم‌الرعایه درحركت فرهنگی است‌. سیاست فرهنگی را می‌توان اصول راهنمای كارگزاران فرهنگی و مجموعه علائم ونشانه‌هایی دانست كه مسیرحركت را نشان می‌دهد به عبارت دیگر نوعی دستورالعمل فرهنگی است كه روشنگر حركت است‌. بسیاری از نقاط كور و نكات مهم اما مبهم به مصداق اینكه گفته‌اند «خود، راه بگویدت كه چون باید رفت» درحین حركت و در اثنای كسب تجربه است كه روشن خواهدشد‌. بنابراین سیاست فرهنگی درهمه موارد لزوماً گویای نكات بدیع و بی‌سابقه و غیرمكشوفه نیست:

معاهده‌ای است كه سلسله‌ای از اولویت‌ها و اصول و فروع یك حركت فرهنگی را رسمیت می‌دهد و هم‌فكری و هم‌جهتی را با همكاری و هماهنگی توام می‌كند. میثاقی است ملهم از آرمان‌ها و اعتقادات‌،ناظر بر تجربه‌ها و واقعیات. محدود به ظرفیت‌ها وامكانات، توجه به آینده اهداف بعید و قریب‌، كه به هرحال در ظل و ذیل قانون اساسی قرارگرفته است‌.

مسوولان‌، متصدیان و همه مراجع ومراكز فرهنگی وابسته به دولت ونظام جمهوری اسلامی ایران، مجریان و مخاطبین سیاست فرهنگی كشور در درجه اول‌اند‌. سایرافراد و جمعیتها نیز لازم است با درجات و نسبت‌های مختلفی كه دارند و این امر از شان اجتماعی و نیز نوع و نحوه فعالیت فرهنگی آنها ناشی می‌شود به تناسب مورد با مواد و مفاد این سیاست‌، فرهنگی برخورد داشته و نقض‌كننده آن نباشد.

توجه به نكات ذیل درخصوص سیاست فرهنگی كشور ضروری است:
- سیاست فرهنگی‌، سیاست انقلاب اسلامی است‌. انقلاب اسلامی بدین معناست كه فرهنگ اسلامی دركلیه شئون فردی و اجتماعی كشور اصل و پایه و مبنا قرارگرفته است‌. بنابراین نباید فراموش كرد كه انقلاب اسلامی حقیقتاً انقلاب فرهنگی است و اگر نگوئیم همه اختیارات وامكانات‌، قدرمسلم اینست كه می‌توانیم بگوییم بیشترین و مهمترین و عمده‌ترین تلاش‌ها و توانمندی‌ها باید برای تكامل و توسعه و تحرك فرهنگی درهمه شئون فردی واجتماعی به بهترین نحو صرف شود.

اگر در قول و قرار شفاهی و كتبی، نود درصد راه‌حل‌ها و درمان‌ها را فرهنگی دانسته و ده درصد آن را غیرفرهنگی بدانیم اما عملاً‌ این نسبت را معكوس كرده، ده درصد امكانات و توانایی‌ها را به فرهنگ و نود درصد آنرا به امور دیگر متوجه سازیم، درچنین حالتی از سیاست فرهنگی چندان نصیبی نخواهیم برد.

سیاست فرهنگی جمهوری اسلامی متخذ از جهان بینی و انسان‌شناسی اسلامی است و مبتنی برمبانی و مفاهیمی از این قبیل است.

- حاكم بودن بینش توحیدی بر تمامی شئون و عرصه‌های حیات فردی و اجتماعی و نقش و تاثیر بنیادی اعتقاد به اصول و فروع دیانت مانند وحی ، نبوت ، امامت ، عدالت ، معاد، تبری وتولی درجامعه اسلامی.

- جاودانگی وجود انسان و كرامت و شرافت ذاتی او به عنوان خلیفه‌الله و امانتدار خداوند‌، صاحب اراده و اختیار، دارای قدرت تعقل و انتخاب درجریان سرنوشت و نیز نقش عقل و تجربه دراستمرار حركت تكاملی وی.

- برخورداری انسان از فطرت الهی كه ریشه و منشاء رشد و خیر و صلاح او است.

- همانندی و برابری انسان‌ها در آفرینش و عدم تمایز بین رنگ‌ها و نژادها و صنوف دیگر انسانی و جهان‌شمول بودن پیام اسلام و دعوت انسان‌ها به همكاری و تعاون همگانی در انجام كارهای نیك و انسانی.

- سرنوشت مادی و معنوی بشر و قابلیت رشد و شكوفایی وی در همه وجوه و زمینه‌های فردی و اجتماعی، مادی ومعنوی، جسمی وروحی، عقلی و عاطفی و ملازمه این وجود با یكدیگر.

- خیرخواهی، كمال جویی، آرمانخواهی، ظرفیت علمی نامحدود و كشش فطری انسان به سوی علم و دانایی، جمال وزیبائی، تقدیس و پرستش و خیراخلاقی.

- زایندگی و قدرت ایمان در خلق ارزش‌های معنوی و فضایل اخلاقی و ایجاد روحیه استقلال، حریت، عزت نفس و تحكیم مناسبات انسانی در جامعه.

- تربیت‌پذیری آدمی و به فعلیت درآمدن استعدادها و خلاقیت‌های وی درطریق پی‌ریزی بنای جامعه‌ای موحد، عدالت خواه، دانش‌طلب، متكی بر جهاد و اجتهاد، متصف به اعتدال و واقع‌بینی و نیز بهره‌مند از مباحثات و مبادلات فكری، نقادی‌ها و تحقیقات علمی، عبرت‌آموزی‌ها و تجربه‌اندوزی‌های تاریخی

- اصالت ارزشهای معنوی وفضائل اخلاقی درجامعه اسلامی وجایگاه والای تقوی ، علم وجهاد در تعیین مرتبه كرامت وفضیلت انسانها

- تاثیرپذیری انسان از عوامل مثبت و منفی محیط اجتماعی و آفات و موانع فرهنگی آن و مسؤولیت نظام اسلامی در سالم‌سازی محیط، تحقق قسط و عدل، تامین حق مشاركت مردم در همه امور با توجه به لزوم زدودن علل و عوامل زمینه ساز كفر و نفاق، فقر و فساد ظلم و استبداد، سلطه و استكبار اندیشه‌ها و دیدگاه‌های و فتاوی حضرت امام خمینی (رضوان االله تعالی علیه ) به عنوان بهترین شاخص و معرف اسلام ناب محمدی(ص) و تمییز آن از انواع و اشكال مختلف اسلام‌نمایی در داخل و خارج كشور، بر سیاست فرهنگی نظام جمهوری اسلامی ایران حاكم است.

دایره معانی و مصادیق كلماتی كه در متن مصوبه سیاست فرهنگی بكار رفته، محدود به حدودی است كه از مبانی اسلامی و دینی مجسم در خط فكری و فقهی امام و وصایای گرانقدر الهی سیاسی ایشان سرچشمه می‌گیرد. بنابراین اگر در سلسله كلمات و جملات این متن، متشابهات و مبهماتی باشد، ‌محكماتی نیز هست كه ارجاع آن به این، گره‌گشای مشكل خواهد بود.

اندیشه‌ها و دیدگاه‌های امام در عرصه‌های عرفانی، فرهنگی و هنری همانند عرصه‌های سیاسی اقتصادی و اجتماعی، راهنما و راهگشاست و بر سیاست فرهنگی و هنری كشور پرتوافكن خواهد بود. آنچه امام درباره انواع موسیقی، فیلم، سریال، ورزش و امور دیگری از این قبیل فرموده‌اند تابلو راهنماست.

كلام و پیام آن بزرگ‌مرد در باب فكر و فرهنگ بر صحیفه دل‌ها و كتیبه جان‌ها نقش شده است:
«فرهنگ مبداء همه خوشبختی‌ها و بدبختی‌های یك ملت است»، خروج از فرهنگ بدآموز غربی و نفوذ و جایگزین‌شدن فرهنگ آموزنده اسلامی، ملی و انقلاب فرهنگی در تمام زمینه‌ها درسطح كشور آنچنان محتاج تلاش و كوشش است كه برای تحقق آن سالیان دراز باید زحمت كشید «خطر تحجرگرایان و مقدس‌نماهای احمق،... كم نیست» در جمهوری اسلامی جز در مواردی كه اسلام و حیثیت نظام درخطر  باشد آن‌هم با تشخیص موضوع از طرف كارشناسان دانا هیچكس نمی‌تواند رای خود را بر دیگری تحمیل كند. ما اگر توانستیم نظامی بر پایه‌های نه شرقی و نه غربی واقعی و اسلام پاك و منزه از ریا و خدعه و فریب را معرفی نماییم انقلاب پیروز شده است. راه اصلاح یك مملكت فرهنگ آن مملكت است اصلاح باید از فرهنگ شروع شود. امیدواریم بشر به رشدی برسد كه مسلسل‌ها رابه قلم تبدیل كند. آن‌قدری كه قلم و بیان در خدمت بشر بوده است مسلسل‌ها نبوده‌اند ... اسلام هم كه امر فرموده است جهاد بكنند ... اساس بر اینست كه دفاع از حق بكنند و حق را و علم  را جانشین مسلسل بكنند.

تبلیغات كه همان شناساندن خوبی‌ها و تشویق به انجام آن و ترسیم بدی‌ها و نشان‌دادن راه گریز و منع از آن از اصول بسیار مهم اسلام عزیزاست. چهارچوب اسلام‌ناب محمدی (ص) كه در ترسیم قهر و خشم و كینه مقدس و انقلابی علیه سرمایه‌داری غرب و كمونیسم متجاوز شرق است و نیز راه مبارزه علیه ریا و حیله و خدعه را به مردم و به خصوص جوانان سلحشورمان نشان دهید این مسئله كه نظام در اهداف خودجدی است و در صورت به خطرافتادن ارزش‌های اسلامی با هركس در هر موقعیت قاطعانه برخورد می‌نماید باید به عنوان یك اصل خدشه‌ناپذیر برای تمامی دست‌اندركاران و مردم تبلیغ گردد.

- قانون اساسی به عنوان مظهری دیگر از بینش فرهنگ اسلامی و جلوه‌ای دیگر از افكار و اندیشه‌های امام و رهبر، الهام‌بخش و استحكام بخش سیاست فرهنگی است.

مفاد قانون اساسی خصوصاً آنچه در اصول دوم و هچنین هفتم تا سی‌ام در باب فرهنگ و لوازم اجتماعی و سیاسی آن آمده است و به عبارت دیگر رهنمودهایی كه درباره مسائل و موضوعاتی از قبیل فضایل اخلاقی، كرامت انسانی، آزادی استقلال تجارب بشری، تتبع و ابتكار، آگاهی‌های عمومی، مشاركت مردمی، امر به معروف و نهی ازمنكر و نظائر آن ذكر شده است، برسیاست فرهنگی كشور حاكم بوده و خواهدبود.

- «سیاست» فرهنگی به معنای عام و عرفی آن مجموعه‌ای از اهداف، مبانی. اصول، اولویت‌ها و خط‌مشی اجرایی را شامل می‌شود، هرچند به معنای خاص فقط قسمت اخیر را به ذهن متبادر می‌سازد.

اهداف:
اهداف كلی فرهنگی در نظام جمهوری اسلامی و نیز اهدافی كه غرض و غایت تدوین این مجموعه را تحت عنوان سیاست فرهنگی مشخص می‌سازد به شرح ذیل است‌:

الف: اهداف فرهنگی جمهوری اسلامی
۱- رشد و تعالی فرهنگ اسلامی انسانی و بسط پیام و فرهنگ انقلاب اسلامی در جامعه جهانی
۲- استقلال‌طلبی و زوال مظاهر منحط و بانی نادرست فرهنگ‌های بیگانه و پیراسته‌شدن جامعه از آداب و‌ رسوم و منحرف و خرافات
۳- به كمال رسیدن قوای خلاقه و شایسته وجود آدمی در همه شئون و به فعالیت درآمدن استعدادات خداداده و استحصال دفائن عقول و ذخائر وجودی انسان
۴- آراسته‌شدن به فضائل اخلاقی و صفات خدایی در مسیر وصول به مقام انسان متعالی
۵- تحقیق كامل انقلاب فرهنگی در جهت استقرار ارزش‌های مورد نظر اسلام و انقلاب اسلامی در زندگی جمعی و فردی و نگاهبانی از آنها و استمرار حركت فرهنگی برای رسیدن به جامعه مطلوب
۶- درك مقتضیات و  تحولات زمان و نقد و تنقیح دستاوردهای فرهنگی جوامع بشری و استفاده از نتایج قابل انطباق با اصول و ارزش‌های اسلامی

ب: اهداف سیاست فرهنگی
۱- تعیین و تدوین اصول راهنما و اولویت‌های لازم‌الرعایه در حركت فرهنگی كشور و رسمیت‌دادن به آن، ‌با الهام از آرمان‌ها و اعتقادات‌، با توجه به ظرفیت‌ها و واقعیات و با بهره‌گیری از تجربیات داخلی و جهانی و امكانات و ابزارهای مختلف و مناسب
۲- ایجاد وحدت رویه و هماهنگی فرهنگی در میان دستگاه‌های مختلف نظام جمهوری اسلامی و بسیج امكانات‌، تلاش‌ها و برنامه‌های فرهنگی در جهت پاسخگویی به نیازهای فرهنگی جامعه و هدایت تلاش‌ها و نیازهای موجود.
۳- تكیه و تاكید بر آرمان‌ها و ارزش‌های معنوی و فرهنگ اسلامی و حفظ و ترویج فرهنگ و بسیج تقویت روحیه و ایثار و فداكاری در راه ارزش‌های مقدس اسلامی با توجه به لزوم درك مقتضیات و تحولات زمان و همچنین تقویت نقاط قوت و رفع نقاط ضعف و مهیاشدن برای مواجهه صحیح و همه جانبه باضرورت‌ها و تحولات
۴- تمهید و تدارك لازم در جهت همسویی و عدم مغایرت طرح‌ها و برنامه‌های اقتصادی‌، اجتماعی و غیرفرهنگی اما دارای نتایج فرهنگی‌، باسیاست فرهنگی كشور
۵- تسهیل و تقویت اموربرنامه‌ریزی‌، نظارت و ارزیابی فرهنگی در عین حمایت از تعدد‌، تنوع وآزادی فعالیت‌های فرهنگی مردمی‌، مبادله و مرابطه فرهنگی میان بخش‌های دولتی و غیردولتی در جهت افزایش تحرك‌، جهاد و اجتهاد فرهنگی‌، ارتقاء‌دانش و آگاهی عمومی و اعتلای روحیه‌، تتبع‌، تحقیق و ابتكار

ج:‌اصول سیاست فرهنگی
اصول سیاست فرهنگی كشور كه راهنمای مسوولان ومدیران و برنامه‌ریزان و كارگزاران فعالیت‌های فرهنگی خواهد بود بدین شرح است:
۱- بازشناسی و ارزیابی مواریث و سنن تاریخی و ملی در عرصه‌های مختلف دینی‌، علمی‌، ادبی و هنری و فرهنگ عمومی‌، و نگاهبانی از مآثر و مواریث اسلامی و ملی و حفظ و احیاء دستاوردهای مثبت و ارزشمند تمدن اسلام در ایران.
۲- شناخت جامع فرهنگ ومدنیت اسلام و ایران و ترویج اخلاق و معارف اسلامی و معرفی شخصیت‌ها و عظمت‌های تاریخ اسلام و ایران
۳- ارتباط فعال با كشورها و ملت‌ها و تحكیم پیوند مودت و تقویت همبستگی با مسلمانان و ملل دیگر جهان
۴- شناخت فرهنگ و تجربه‌های بشری و استفاده از دستاوردهای علمی و فرهنگی جهانی با بهره‌گیری از كلیه روش‌ها و ابزار‌های مفید و مناسب
۵- تحكیم وحدت ملی و دینی با توجه به ویژگی‌های قوی و مذهبی و تلاش در جهت حذف موانع وحدت
۶- تلاش مستمر در جهت رشد علمی و فرهنگی و فنی جامعه و فراگیرشدن امر سواد و تعلیم و تربیت
۷- اهتمام به امر زبان و ادبیات فارسی و تقویت و ترویج و گسترش آن
۸- بسط زمینه‌های لازم برای شكوفایی استعدادها و خلاقیت‌ها و حمایت از ابتكارات و ابداعات
۹- پاسداری از حریت و امنیت انسان در عرصه‌های گوناگون فرهنگی‌، سیاسی، قضایی و اقتصادی
۱۰- فراهم ساختن شرایط و امكانات كافی برای مطالعه و تحقیق و بهره‌گیری از نتایج آن درهمه زمینه‌ها
۱۱- تقویت تفكر و تعقل و قدرت نقادی و انتخاب در عرصه تلاقی و تضارب افكار
۱۲- «مقابله باخرافات و موهومات‌، جمود و تحجرفكری‌، مقدس مآبی‌، و ظاهر‌گرائی ومقابله باافراط درتجددطلبی وخود باختگی دربرابر بیگانگان تحت شعار واقع گرایی"
۱۳- ترویج روحیه قیام به قسط وعدالت اجتماعی
۱۴- ارزش دادن به كارواهمیت بخشیدن به تلاش وكوشش در جهت استقلال و خوداتكایی در عین التزام به كفاف‌، قناعت و مبارزه با روحیه اسراف و تبذیر
۱۵- پرورش روح و جسم با اهتمام همه جانبه به امر ورزش و تربیت بدنی به عنوان یك ضرورت مهم اجتماعی
۱۶- تقویت و احیاء و معرفی هنراصیل و سازنده در تمامی عرصه‌ها و زمینه‌های سازگار با روح تعالیم اسلامی
۱۷- اهتمام و  اقدام همه جانبه به منظور شناخت نیروها و نیازها و مقتضیات جسمی و روحی نسل جوان كشور و فراهم آوردن زمینه‌های مناسب و مساعد برای تكامل و تعالی شخصیت علمی و عقیدتی جوانان و مسوولیت‌پذیری و حضور مستقیم و مشاركت هرچه بیشتر آنان در عرصه‌های مختلف حیات فردی و اجتماعی

۱۸- تقویت شخصیت و جایگاه واقعی زن مسلمان به عنوان مادر و ترویج و فراهم آوردن زمینه‌های لازم برای ایفای نقش و رسالت اساسی خود به عنوان «مربی نسل آینده» و اهتمام به مشاركت فعال زنان در امور اجتماعی، فرهنگی، هنری و سیاسی و مبارزه با بینش‌ها و اعتقادات نادرست در این زمینه.

۱۹- گسترش زمینه مشاركت و مباشرت مردم در امور فرهنگی، هنری، علمی و اجتماعی و همچنین حمایت از فعالیت‌ها و اقدامات غیردولتی به منظور همگانی‌شدن فرهنگ و توسعه امور فرهنگی با نظارت دولت.

۲۰- اتخاذ سیاست‌های ایجابی و مثبت در امور فرهنگی‌، هنری‌، اجتماعی و ایجاد مصونیت برای افراد و جامعه‌، و اهتمام به جاذبه و رحمت و جامع‌نگری و دوراندیشی و شور و مشورت و پرهیز از خشونت و شتاب‌زدگی و ‌یك‌سونگری و استبداد رای.

۲۱- آموزش وتشویق برای تقویت روح اجتماعی و مقدم داشتن مصالح جمعی بر منافع فردی، احترام گذاشتن به قانون و نظم عمومی به عنوان یك عادت و سنت اجتماعی و پیش‌قدم بودن دولت در دفاع از حرمت قانون و حقوق اشخاص.

۲۲- تلاش برای شناخت ومعرفی اركان هویت اصلی وملی به منظور این هویت وهمچنین به منظور استحكام و استمرار استقلال فرهنگی.

۲۳- گسترش روحیه نقد و انتقاد‌پذیری و حمایت از حقوق فردی و اجتماعی برای دعوت به خیر و همگانی‌شدن امر به معروف و نهی از منكر بر مبنای حكمت، موعظه حسنه‌، شرح صدر و جدال به آنچه احسن است

۲۴- توسعه و اعتلای تبلیغات فرهنگی و هنری به نحو مناسب به منظور ترویج و تحكیم فضایل اخلاقی

۲۵- توجه به فرهنگ و هنر روستا به منظور بالابردن سطح فرهنگی در روستاها و همچنین تقویت خلاقیت‌های اصیل و با ارزش روستائی و عشایری

د: منبهات در سیاست فرهنگی
۱- تلقی نادرست از زهد و ترك دنیا به صورتی كه مغایر با تحرك و رشد و آینده‌نگری و پیشرفت اجتماعی باشد
۲- بی‌اعتنایی به نظم عمومی و بدبینی تاریخی كه نسبت به دولت وجود داشته است
۳- تصور مغایربودن شریعت اسلامی با هرگونه نوآوری و مبانیت داشتن تقوا و تعهد با تخصص
۴- مخفی شدن فساد عقیده واخلاق
۵- گرایش به راه‌حل‌های شتاب‌زده و خشونت‌آمیز در مورد مشكلات اجتماعی و معضلاتی كه نیازمند به تحقیق و تدبیر است
۶- تشبت به شرع برای فرار از قانون و بالعكس
۷- توجیه تخلف از نظم اجتماعی به بهانه عدم سوء‌نیت
۸- خودداری از قدرشناسی اجتماعی به بهانه پاداش اجتماعی و توقع ایثار
۹- عدم توجه كافی به مراتب خصائل مختلف انسان‌ها و خوب یا بددانستن آنان بطور مطلق
۱۰- عدم توجه به نقش عوامل ومسائل اجتماعی‌، سیاسی‌، اقتصادی و محیطی در اصلاح جامعه و اكتفاكردن به وعظ و نصیحت در هدایت و تربیت دینی و اجتماعی
۱۱- مدون نبودن فلسفه سیاسی و نظر‌یه مدیریت در جامعه با وجود مبادی و مواد اولیه لازم در منابع فقه اسلامی
۱۲- برداشت نادرست از بعضی مفاهیم دینی
۱۳- تحت‌الشعاع قرارگرفتن حق در مقابل شخصیت
۱۴- رواج بعضی خرافات در پوشش سنن قومی یا عقاید دینی
۱۵- نقد ظاهری سنت‌های خودی با تمسك به ظواهر‌، سنت‌ها و افكار بیگانه
۱۶- ریاكاری، نفاق، تملق و خطر گسترش آن به صورت اخلاق اجتماعی
۱۷- پرده‌دری‌، حرمت شكنی‌، قانون‌شكنی و جوسازی به عنوان یك وظیفه دینی یاحركت انقلابی
۱۸- سوءظن به مردم و میل به تجسس در زندگی شخصی آنان و تفسیر نادرست اعمال آنها و متهم كردن آنان
۱۹- بی‌اعتنایی به امور و ارزش‌های ملی در جامعه و نیز بی‌حرمتی به فرهنگ و سنن اقوام و ملل دیگر
۲۰- نهی از منكر با توسل به منكرات دیگر
۲۱- بی‌توجهی نسبت به ارزش‌های معنوی‌، مبانی و مواضع اصولی و غفلت از فریضه دینی -اجتماعی امر به معروف و نهی ازمنكر
۲۲- كار خود را ملاك خوب و بددانستن و قوانین را بنا بر رای خود تفسیر و اجرا كردن و در مقابل كسی مسوول نبودن
۲۳- غفلت از سوابق غرب‌زدگی و ریشه‌های التقاط و عدم توجه كافی به حل مسائل عصر با رجوع به معارف دینی و مطرح نبودن شیوه‌های درك و فهم فرهنگ‌های دیگر و طرق ارتباط با آنها
۲۴- عوام‌زدگی و عوام‌فریبی با تكیه برباورها‌، عادات و شیوه‌های نادرست رایج در جامعه به نام طرفداری از محروم یا دفاع از دیانت
۲۵- عدم اهتمام به تعاطی افكار و تبادل آراء و تمسك به روش‌های غیرمنطقی در برخورد با افكار دیگران و ترجیح راه‌حل‌ها و برخوردهای سلبی در موارد غیرضروری
۲۶- بازخواست نكردن از كسانی كه قوانین را بنا بر ر‌ای خود تفسیر و اجرا می‌كنند

هـ: خط مشی فرهنگی
كه به منظور اجرای اصول سیاست فرهنگی با عنایت به فصول اهداف مبانی و منبهات تنظیم شده ون نشان‌دهنده «اولویت‌ها و سیاست‌های كلی»، «سیاست‌های اجرائی» و همچنین تعیین كننده مراكز نظارت، اجرا و هماهنگی، است از این‌قرار است :

اولویت‌ها و سیاست‌های كلی
۱- اولویت دادن به كودكان و نوجوانان و جوانان دركشور
۲- اولویت دادن به كشورها و مجامع اسلامی و ایرانیان درخارج از كشور
۳- اهتمام بیشتر به كشف استعدادها و خلاقیت‌های فرهنگی وهنری وآموزش وتربیت نیروی انسانی
۴- حمایت‌های معنوی ومادی ازمراكز و فعالیت‌های فرهنگی و هنری و تامین اجتماعی ازباب فرهنگ وهنر و تشویق آنان به آفرینش‌ها و ابداعات فرهنگی و هنری
۵- اولویت دادن به اعتلای مقام زنان درسطح كشور باتوجه به مكانت والای زن ونقش اساسی زن مسلمان در تحكیم مبانی خانواده وبرنامه های اجتماعی، فرهنگی، علمی وهنری
۶- ایجاد زمینه‌های مناسب جهت بهره گیری مطلوب ومتعادل فرهنگی وهنری از اوقات فراغت و تفریح
۷- افزایش ظرفیت‌های مراكز فرهنگی بالحاظ نمودن رشد جمعیت كشور
۸- تشویق سرمایه گذاری ومشاركت مردم وهدایت انگیزه‌های معنوی آنان درجهت تامین نیازهای بخش فرهنگ وهنر و ایجاد تسهیلات لازم دراین زمینه وتضمین حقوق سرمایه گذاران
۹- كمك به تامین مواد اولیه وتقویت صنایع تولید مواد و ملزومات فرهنگی و هنری
۱۰- سازماندهی بازار وترویج محصولات فرهنگی وهنری واصلاح شبكه های توزیع
۱۱- توجه به بازسازی ،نوسازی ،تجهیز و توسعه ظرفیت‌های تاسیسات ومراكز فرهنگی وهنری موجود و استفاده ازتكنولوژی جدید وارتباط جمعی و بهره‌برداری حداكثر از آن
۱۲- تمركز درسیاست گذاری، عدم تمركز دراموراجرائی و هماهنگی تشكیلات و فعالیت‌های فرهنگی وهنری
۱۳- تقویت ظرفیت‌های پژوهشی و نظام آماری واطلاعاتی برای برنامه ریزی وارزشیابی فعالیت‌های فرهنگی
۱۴- سازماندهی و بهره برداری مطلوب از امكانات و تاسیسات فرهنگی وهنری نهادهای دولتی غیرفرهنگی و جلوگیری از دوباره‌كاریها در امور غیرضروری
۱۵- تقویت ارتباط مناسب و مكمل میان بخش فرهنگی وبخش آموزش كشور ، بویژه درزمینه تربیت نیروی انسانی وگسترش فعالیتهای فرهنگی وهنری درمراكز آموزشی
۱۶- اختصاص دادن درآمدهای حاصل ازخدمات وتولیدات فرهنگی و هنری واستفاده از آن دربازسازی وتوسعه بخش فرهنگ واطلع رسانی
۱۷- آموزش متسمر نیروی انسانی ومدیران شاغل دربخش فرهنگ

فرهنگ وهنر
۱۸- تاسیس مجتمع‌های فرهنگی‌، هنری‌، سینمایی و شبكه‌های توزیع و فروش زنجیره‌ای درسراسر‌ كشور به منظور عرضه سریع و ارزان محصولات و تولیدات فرهنگی و هنری
۱۹- ایجاد‌، تقویت و تجهیز كتابخانه‌های عمومی‌، سالن‌های سینما، تالارهای نمایش‌، نگارخانه‌ها، موزه‌های هنری به تناسب جمعیت
۲۰- تقویت و ایجاد مراكز و تاسیساتی مانند هنرستان‌ها‌، فیلم‌خانه‌های ملی‌، لابراتور و مراكز سینمائی كشور، استودیوهای بزرگ ضبط موسیقی ایرانی‌، شهرك سینمائی‌، فرهنگستان علوم (گروه هنر) و شبكه سراسری خانه‌های فرهنگ و موزه
۲۱- هدایت و ترویج و آموزش عمومی هنر و ادبیات به ویژه هنرهای سنتی ملی و اسلامی و برگزاری جشنواره‌ها و مسابقات منطقه‌ای و سراسری با اختصاص جوایز و پاداش‌های مناسب
۲۲- كمك به افزایش تولید سینمایی و هنری و نیز نمایش فیلم و اجرای تئاتر در مراكز آموزشی كارگری و كارمندی به منظور همگانی‌كردن فرهنگ و استفاده از انواع آموزش‌های تخصصی دولتی و آزاد
۲۳- كمك به ایجاد كانون‌های مخصوص نویسندگان و هنرمندان و مترجمان و روزنامه‌نگاران و خبرنگاران و تقویت جریان‌ها و تشكل‌های متعهد
۲۴- وضع مقررات لازم برای حمایت قانونی از آثار و تولیدات فرهنگی، علمی وهنری
۲۵- كمك به توسعه ارتباطات سازنده میان هنرمندان و نویسندگان و محققان داخلی وخارجی
۲۶- تشكیل و تقویت و تجهیز مراكز اطلاعات فرهنگی و هنری و مراكز حفظ و تنظیم اسناد، مدارك و شناسنامه‌های فرهنگی و هنری
۲۷- ایجاد و تقویت مجتمع های پژوهشی وتحقیقات كاربردی در زمینه ها وبخشهای مختلف فرهنگی
۲۸- پژوهش در فرهنگ عامه وگویشهای مختلف و جایگزین كردن لغات واسامی مناسب فارسی
۲۹- توسعه و تقویت كرسی‌های زبان و ادبیات فارسی در مراكز علمی و دانشكده‌های داخل و خارج از كشور و نیز تقویت فرهنگستان زبان و ادب فارسی و پاكسازی اماكن از واژه‌ها و اسامی بیگانه
۳۰- ذكر تاریخ هجری درمورد حوادث جهان اسلام و ایران پس از اسلام و نیز در موارد ضرورت ذكر تاریخ میلادی تاریخ هجری در كنار آنی نیز آورده شود.

امكانات
۳۱- تعیین جایگاه مناسب برای بخش فرهنگ در نظام بودجه‌ریزی كشور و تخصیص اعتبارات به نحوی كه ثبات مالی لازم برای برنامه‌ریزی دراز مدت فراهم شود و فعالیت‌ها و برنامه‌های فرهنگی تابع تغییرات بودجه جاری كشور نباشد.
۳۲- استفاده از امكانات بانك‌ها و صندوق‌های قرض‌الحسنه در جهت تامین اجتماعی نویسندگان‌، هنرمندان و محققان امور فرهنگی و هنری و اختصاص صندوق وام و بیمه ویژه
۳۳- برقراری مقررات لازم به منظور تخفیف‌ها و معافیت‌های ویژه مالیاتی و گمركی برای همه دست‌اندركاران امورفرهنگی و هنری و استفاده از خدمات عمومی و امكانات اولیه توسط آنان و توسعه صادرات آثار فرهنگی هنری و ایجاد بازار آثار هنری در داخل و خارج به منظور بهره گیری معنوی وایجاد منابع درآمد
۳۴- افزایش امكانات فرهنگی و هنری مناسب درمساجد ، حسینیه ها ، تكایا ،انجمن ها ودفاتر ومراكز فعالیت های مذهبی وتبلیغی به معنای اخص
۳۵- حمایت از فعالیتهای فرهنگی وهنری مراكز مذهبی وتبلیغی درجهت سیاست فرهنگی كشور وافزایش میزان بهره گیری مناسب از ظرفیت‌ها وامكانات موجود آنها
۳۶- اختصاس بخشی از تبلیغات شهری برای طرح مسائل وموضوعات فرهنگ عمومی درمورد محیط زیست ،بهداشت ،‌جمعیت ،مهاجرت ،تولید ، نظم ،قانون ،مصرف ونظائرآن
۳۷- حمایت از مطبوعات و كمك به گسرتش وارتقاء‌كمی و وكیفی مطبوعات ودستیابی آنها به شیوه های مطلوب وجامع در انتشار اخبار ومطالب ونظرات منطقی مختلف بارعایت استقلال وآزادی درچهارچوب قوانین ونیز توسعه وتقویت فعالیت آنها در داخل وخارج كشور
۳۸- توسعه ، تقویت وتجهیز خبرگزاری جمهوری اسلامی ایران
۳۹- تاسیس وتقویت مركز آموزش عالی تربیت نیروی انسانی لازم برای وسائل ارتباط جمعی همچنین تاسیس وتقویت نمایندگی های مطبوعاتی و وسائل ارتباط جمعی درخارج كشور به منظور بهره گیری از تجربه ها و تحقیقات داخلی وخارجی درعرصه فعالیتهای خبری وتبلیغی
۴۰- افزایش پوشش جمعیتی وجغرافیائی صدا و تصویر شبكه های استانی ،كشوری وبرون مرزی ونیز افزایش وارتقاء ‌كمی وكیفی برنامه های صداوسیما متناسب با نیازهای تبلیغی وفرهنگی انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی ایران
۴۱- تقویت واحد مركزی خبر بابهره‌گیری لازم از دانش فنی جدید وانتخاب شیوه های موثر ومتنوع تبلیغاتی باتوجه به اصول وارزشهای اسلامی و انسانی

دانشگاه
۴۲- بهره گیری از نظریات وتجربه های مسوولان ، دانشمندان ، استادان ودانشجویان درزمینه امور فرهنگی ،هنری ووسائل ارتباط جمعی و جهت دادن به پایان نامه ها ورساله های دانشجویان در زمینه تحقیقات وپژوهش‌های فرهنگی مورد نیاز

تاریخ انقلاب اسلامی و دفاع مقدس
۴۳- جمع آوری اسناد وآثار انقلاب اسلامی وتدوین وتكمیل تاریخ انقلاب
۴۴- تاسیس وتقویت موزه های بزرگ وكوچك جنگ در مركز ومناطق كشور وساختن بناهای یادبود وحفظ اسناد وآثار ونیز تدوین وتكمیل تاریخ دفاع مقدس

زیارت و سیاحت
۴۵- توسعه ایرانگردی وجهانگردی وتولید مواد فرهنگی وهنری لازم برای معرفی مناطق زیارتی و سیاحتی ایران وبرنامه ریزی در زمینه جذب مسافرین خارجی وسیروسفر داخلــی باافزایـــش بهره‌وری ازامكانات زیارتی ،سیاحتی وتفریحی كشور ، بارعایت قوانین وارزش‌های مقدس انقلاب به منظور شناسایی فرهنگ وتمدن اسلام وایران

روابط خارجی
۴۶ - ایجادوتحكیم ارتباط میان فرهنگستان‌های جمهوری اسلامی ایران باسایر فرهنگستان‌ها وگسترش انجمن های فرهنگی در ارتباط باسایر كشورها وتاسیس وتقویت مراكزی مانند رایزنی فرهنگی ، دانشگاه بین الملل اسلامی ومركز تحقیقات فرهنگی بین الملل
۴۷ - استفاده از مراكز علمی وفرهنگی غیررسمی وفعال درخارج بابهره گیری از تجارب نمایندگی های جمهوری اسلامی ایران در كشورهای دیگر وتامین حضور فعال وموثر جمهوری اسلامی ایران در صحنه های فرهنگی جهان بخصوص حج واماكن مذهبی وافزایش تولیدات فرهنگی وهنری برای خارج از كشور
۴۸ - ارسال گروه‌ها ومواد وامكانات فرهنگی وهنری برای نقاط مختلف جهان وتجهیز نمایندگی های فرهنگی ایران درجهت گسترش وافزایش حضورفرهنگی ، هنری ، تبلیغی ، خبری ومطبوعاتی جمهوری اسلامی ایران درصحنه بین الملل

سازمان‌ها و مراكز نظارت، اجراء و هماهنگی
۴۹ - مسوولیت نظارت وایجاد هماهنگی های لازم دراجرای اصول سیاست فرهنگی برعهده شورای عالی انقلاب فرهنگی است كه تحت ریاست رئیس جمهور انجام می گیرد.
۵۰ - وزارتخانه های فرهنگ وارشاد اسلامی ، آموزش وپرورش، فرهنگ وآموزش عالی ، بهداشت ،درمان وآموزش پزشكی وزارت امورخارجه وسازمان‌های صداوسیما وتربیت بدنی ، بطور اخص مجریان سیاست فرهنگی نظام جمهوری اسلامی ایران می باشند.
تبصره الف - دستگاه های مزبور موظفند هر شش ماه یكبار گزارش عملكرد خودرا دراجرای سیاست‌های فرهنگی به دبیرخانه شورای عالی انقلاب فرهنگی تسلیم كنند
تبصره ب ـ سازمان برنامه وبودجه وسایر دستگاه‌هایی كه اجرای سیاست فرهنگی به نحوی با آنها ارتباط پیدا می‌كند یامنوط به پشتیبانی آنها است موظف به همكاری وایجاد تسهیلات لازم برای تحقق سیاست فرهنگی نظام می باشند.
تبصره ج - مراكز ودستگاههای فرهنگی وتبلیغاتی كه به نحوی از بودجه دولتی وامكانات عمومی استفاده می كنند موظفند فعالیتهای فرهنگی خود را درچهارچوب سیاست فرهنگی كشور انجام دهند.
اصول سیاست فرهنگی طی جلسات متعدد مورد بحث وبررسی قرارگرفته و نهایتاً درجلسه شماره
۲۸۸ شورای عالی انقلاب فرهنگی مورخ ۷۱/۰۵/۲۰ به تصویب نهائی رسید.

شاخص های فرهنگی جمهوری اسلامی ایران
مصوب پانصد و سیمین جلسه مورخ ۱۳۸۲/۰۹/۲۵ شورای عالی انقلاب فرهنگی
تاریخ ابلاغ: ۱۳۸۲/۱۰/۱۵ شماره ابلاغ: ۵۱۲۳/دش

شرح:
شورای عالی انقلاب فرهنگی در جلسة ۵۳۰ مورخ ۱۳۸۲/۹/۲۵ ، در اجرای بند «الف» ماده ۱۶۲ قانون برنامه سوم توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی كشور، به پیشنهاد وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، ارزش‎های اساسی نظام جمهوری اسلامی و شاخص‎های فرهنگی متناسب با آن را در سه حوزة ۱ـ تغییرات فكری، بینشی و رفتاری ۲ـ مصرف كالاها و خدمات فرهنگی ۳ـ نیروی انسانی، فضاها و تجهیزات فرهنگی دولتی و غیردولتی به این شرح تصویب كرد:

ارزش‌هاى اساسى نظام جمهورى اسلامى
۱ـ مشروعیت الهى نظام اسلامى
۲ـ اولویت حفظ نظام اسلامى
۳ـ كارآمدى نظام اسلامى
۴ـ عمل به تكلیف
۵ـ استقلال‌طلبى، ظلم ستیزى و استكبار ستیزى
۶ـ آزادى مشروع
۷ـ مشاركت سیاسى، اجتماعى و فرهنگى
۸ـ بسط و گسترش عدالت اجتماعى و حمایت از محرومان
۹ـ وحدت كلمه آحاد ملت و دولت و ملت
۱۰ـ خودكفایى علمى و نهضت نرم‏افزارى
۱۱ـ التزام علمى به دین اسلام
۱۲ـ ایثارگرى و شهادت طلبى
۱۳ـ وجدان كار و مسئولیت‏پذیرى
۱۴ـ پیوند دین و سیاست و عدم جدایى آنها
۱۵ـ حفظ و احیاى هویت دینى و ملى و مبارزه با تهاجم فرهنگى بیگانه
۱۶ـ احترام به قانون و انضباط اجتماعى
۱۷ـ حفظ و احیاى معنویات و اخلاق اسلامى و نفى مادى‏گرى و تجمل‏گرایى
۱۸ـ خردورزى و منطق گرایى، پاى بندى به عقل وتجربه و مبارزه با خرافات وعوام فریبى
۱۹ـ خدمت رسانى به مردم
۲۰ـ اسلامى شدن مراكز آموزشى و فرهنگى
۲۱ـ حفظ كیان خانواده و تأكید بر جایگاه زنان، جوانان و نخبگان در جامعه

۱ـ شاخص‌هاى تحولات فكرى، بینشى، رفتارى
۱ـ۱ـ میزان اعتقاد به خدا و روز جزا
۱ـ۲ـ میزان پاى بندى به شعائر فردى و اجتماعى دین اسلام
۱ـ۳ـ میزان اعتقاد و التزام به ویژگى‏هاى انسان كامل از نظر دین
۱ـ۴ـ میزان اعتقاد و التزام به ویژگى‏هاى اقتصادى اسلامى
۱ـ۵ـ میزان پاى بندى به هویت ملى و دینى
۱ـ۶ـ میزان پاى بندى به روابط شرعى میان زن و مرد
۱ـ۷ـ میزان پاى بندى به قانون
۱ـ۸ـ میزان پاى بندى به شیوه‏هاى ارتقاء اجتماعى بهنجار
۱ـ۹ـ میزان اعتماد مردم به یكدیگر، به گروه‌ها، اقشار، اقوام، نخبگان و دولت
۱ـ۱۰ـ میزان اعتقاد و التزام به حاكمیت ضوابط بر روابط
۱ـ۱۱ـ میزان اعتقاد به نفس عمل و نه صرفا عامل عمل
۱ـ۱۲ـ میزان پرهیز از توجیه اعمال نابهنجار و فرار از مسئولیت
۱ـ۱۳ـ میزان اعتقاد گروهها و اقشار مختلف اجتماعى به دخالت دین در امور سیاسى
۱ـ۱۴ـ میزان مشاركت سیاسى، اجتماعى
۱ـ۱۵ـ میزان اعتقاد به تعهد در واگذارى مسئولیت‏‌ها (التزام به ارزشهاى ملى و دینى)
۱ـ۱۶ـ میزان خوشبینى و امید نسبت به اوضاع آینده كشور
۱ـ۱۷ـ میزان اعتماد متقابل میان نخبگان سیاسى، اجتماعى
۱ـ۱۸ـ میزان وجدان كار
۱ـ۱۹ـ میزان مطابقت كالاها و خدمات فرهنگى تولید شده با ارزشهاى نظام جمهورى اسلامى
۱ـ۲۰ـ میزان اعتقاد و اعتماد به توان خودى در توسعه علمى، صنعتى كشور و عدم اعتماد به بیگانگان
۱ـ۲۱ـ میزان خدمات رسانى به مردم
۱ـ۲۲ـ میزان پاى بندى به سنت‏هاى مقبول شرعى و عرفى
۱ـ۲۳ـ میزان پاى بندى به موازین عقلى و دورى از خرافات
۱ـ۲۴ـ میزان اعتقاد به دفاع از كیان اسلامى و دفع تهاجم بیگانگان از جمهورى اسلامى
۱ـ۲۵ـ میزان اعتقاد به سهم كشور درتولید علم و اطلاعات و پژوهش‌هاى علمى در عرصه‏هاى جهانى

۲ـ شاخص‌هاى مصرف كالاها و خدمات فرهنگى
۲ـ۱ـ سرانه مطالعه كتب غیردرسى
۲ـ۲ـ سرانه مطالعه روزنامه
۲ـ۳ـ سرانه استفاده از رسانه‏‌هاى سمعى و بصرى
۲ـ۴ـ سرانه استفاده از هنرهاى نمایشى (سینما، تئاتر و موسیقى زنده)
۲ـ۵ـ سرانه شركت در مراسم و مجالس مذهبى
۲ـ۶ـ سرانه بازدید از نمایشگاه‏هاى فرهنگى و هنرى
۲ـ۷ـ سرانه بازدید از موزه‏ها، اماكن و آثار تاریخى (میراث فرهنگى)
۲ـ۸ـ سرانه مسافرت هاى سیاحتى و زیارتى
۲ـ۹ـ سرانه فعالیت‌هاى ورزشى بر حسب ساعت (فردى و همگانى)
۲ـ۱۰ـ میزان برخوردارى خانوار از رایانه
۲ـ۱۱ـ میزان بهره‏مندى افراد از رسانه‏هاى مكتوب و صوتى، تصویرى خارجى
۲ـ۱۲ـ میزان استفاده از برنامه‏‌هاى رادیو و تلویزیون (به تفكیك)

۳ـ شاخصهاى توسعه فرهنگى، نیروى انسانى، فضاها و تجهیزات فرهنگى
الف ـ كتاب
۳ـ۱ـ شمارگان كتاب
۳ـ۲ـ سهم عناوین كتاب‌هاى چاپ اول به كل عناوین
۳ـ۳ـ سهم عناوین كتاب‌هاى تألیف شده به كل عناوین منتشر شده
۳ـ۴ـ نسبت عناوین كتاب‌هاى ترجمه شده به كل عناوین
۳ـ۵ـ مصرف كل كاغذ فرهنگى (چاپ ونشر)
۳ـ۶ـ نسبت شمارگان كتاب هاى دینى به كل شمارگان كتابها
۳ـ۷ـ نسبت عناوین كتاب‌هاى دینى به كل عناوین كتاب
۳ـ۸ـ نسبت شمارگان قرآن كریم به كل كتاب‌هاى منتشره و كتابهاى دینى
۳ـ۹ـ تعداد مؤلفان و مترجمان
۳ـ۱۰ـ تعداد تشكل‌هاى صنفى، حرفه‏اى در بخش كتاب
۳ـ۱۱ـ تعداد كتابفروشی‌ها
۳ـ۱۲ـ سرانه زیربناى كتابخانه‏‌هاى عمومى (كتابخانه‏‌هاى عمومى شهرى، مساجد و روستایى)
۳ـ۱۳ـ نسبت كتاب‌هاى امانت داده شده به كل موجودى كتاب در كتابخانه‏‌هاى عمومى
۳ـ۱۴ـ تعداد مراجعان به كتابخانه‏‌هاى عمومى
۳ـ۱۵ـ تعداد مراجعان به كتابخانه‏‌هاى مراكز آموزشى (مدارس و مراكز آموزش عالى)
۳ـ۱۶ـ تعداد كتابخانه‏‌هاى مجهز به فناورى اطلاعات و ارتباطات
۳ـ۱۷ـ تعداد ناشران كشور به تفكیك فعال و غیرفعال
۳ـ۱۸ـ ظرفیت چاپخانه‏‌ها به تفكیك ورق

ب ـ مطبوعات
۳ـ۱۹ـ سرانه شمارگان مطبوعات (به جز روزنامه) به ازاء هر ده هزار نفر
۳ـ۲۰ـ عناوین مطبوعات به جز روزنامه
۳ـ۲۱ـ سرانه شمارگان روزنامه
۳ـ۲۲ـ عناوین روزنامه
۳ـ۲۳ـ عناوین مطبوعات غیرفارسى داخلى به كل عناوین مطبوعات
۳ـ۲۴ـ تعداد نشریات الكترونیكى
۳ـ۲۵ـ تعداد مطبوعات حوزه دین به كل مطبوعات
۳ـ۲۶ـ تعداد دكه‏ها و مراكز تك فروشى مطبوعات
۳ـ۲۷ـ تعداد اعضاى شاغل در هیئت تحریریه مطبوعات
۳ـ۲۸ـ تعداد تشكل‌هاى صنفى، حرفه‏اى در بخش مطبوعات

پ ـ سینما
۳ـ۲۹ـ سرانه ظرفیت سالن‌هاى سینما (صندلى / سالن)
۳ـ۳۰ـ تعداد فیلم‌هاى سینمایى تولید شده
۳ـ۳۱ـ تعداد فیلم‌هاى وارداتى اكران شده
۳ـ۳۲ـ تعداد تماشاگران فیلم‏‌هاى داخلى
۳ـ۳۳ـ تعداد تماشاگران فیلم‏‌هاى خارجى
۳ـ۳۴ـ تعداد تشكل‌هاى صنفى، حرفه‏‌اى درحوزه سینما
۳ـ۳۵ـ نسبت فیلم‌هاى مذهبى تولید شده به كل فیلم‌ها
۳ـ۳۶ـ نسبت فیلم‌هاى تاریخى، ملى تولید شده به كل فیلم‌ها

ث ـ موسیقى، تئاتر و سایر فعالیت‌هاى هنرى
۳ـ۳۷ـ سرانه صندلى مراكز اجراى برنامه موسیقى وتئاتر
۳ـ۳۸ـ عناوین موسیقى تولید شده به تفكیك موضوع
۳ـ۳۹ـ شمارگان موسیقى تولید شده
۳ـ۴۰ـ تعداد نمایش‌هاى اجرا شده
۳ـ۴۱ـ نسبت نمایشنامه‏هاى مذهبى تولید شده به كل نمایشنامه‏ها
۳ـ۴۲ـ نسبت نمایشنامه‏هاى تاریخى، ملى تولید شده به كل نمایشنامه‏ها
۳ـ۴۳ـ تعداد تماشاگران برنامه‏هاى هنرى
۳ـ۴۴ـ شمارگان نوارهاى صوتى تولید شده به تفكیك موضوع
۳ـ۴۵ـ تعداد فروشگاه‏هاى عرضه محصولات هنرى
۳ـ۴۶ـ تعداد ناشران آثار صوتى، تصویرى
۳ـ۴۷ـ تعداد نگارخانه‏ها
۳ـ۴۸ـ تعداد تشكل‌هاى صنفى، حرفه‏اى در بخش هنر

ج ـ ورزش
۳ـ۴۹ـ ظرفیت اسمى سالن‌ها و میادین ورزشى (تماشاگران)
۳ـ۵۰ـ تعداد تماشاگران مسابقات ورزشى
۳ـ۵۱ـ سرانه مساحت اردوگاه‌هاى فرهنگى – تفریحى به كل دانش آموزان
۳ـ۵۲ـ سرانه فضاهاى ورزشى ثبت شده به تفكیك عمومى و دانشجویى
۳ـ۵۳ـ سرانه فضاهاى ورزشى مدارس
۳ـ۵۴ـ تعداد ورزشكاران فعال در ورزش‌هاى قهرمانى
۳ـ۵۵ـ تعداد ورزشكاران شركت كننده در مسابقات بین‏‌المللى
۳ـ۵۶ـ تعداد باشگاه‏‌هاى ورزشى
۳ـ۵۷ـ تعداد تشكل‌هاى صنفى، حرفه‏اى در بخش ورزش
۳ـ۵۸ـ تعداد مسابقات ورزشى بین‏‌المللى برگزار شده در داخل

چ ـ رادیو، تلویزیون
۳ـ۵۹ـ میزان تولید و پخش برنامه‏هاى رادیویى
۳ـ۶۰ـ میزان تولید و پخش برنامه‏هاى تلویزیونى
۳ـ۶۱ـ گیرنده‏هاى رادیویى و تلویزیونى به ازاء هر خانوار

ح ـ خبرگزارى
۳ـ۶۲ـ تعداد خبرهاى تولید شده بر حسب كلمه و به تفكیك موضوع و زبان
۳ـ۶۳ـ تعداد مشتركین اخبار خروجى
۳ـ۶۴ـ تعداد خبرگزاری‌هاى داخلى
۳ـ۶۵ـ تعداد دفاتر خبرگزارى‏هاى خارجى در ایران
۳ـ۶۶ـ تعداد دفاتر خبرگزارى ایران در خارج از كشور
۳ـ۶۷ـ تعداد خبرنگاران خبرگزارى‏هاى داخلى
۳ـ۶۸ـ تعداد خبرنگاران خارجى شاغل در كشور

خ ـ سایر رسانه‏‌هاى صوتى، تصویرى
۳ـ۶۹ـ تعداد سایت‏‌هاى اینترنتى فارسى زبان داخلى
۳ـ۷۰ـ تعداد وبلاگ‌ها و آى اس پى‏هاى فارسى زبان
۳ـ۷۱ـ تعداد نرم‏‌افزارهاى چند رسانه‏اى تولید شده داخلى به تفكیك موضوع

د ـ امور مذهبى
۳ـ۷۲ـ نسبت مساجد داراى امام جماعت به كل مساجد
۳ـ۷۳ـ نسبت مساجد داراى كتابخانه و محل اجتماعات فرهنگى به كل مساجد
۳ـ۷۴ـ نسبت مساجد مجهز به فناورى اطلاعات و ارتباطات به كل مساجد
۳ـ۷۵ـ تعداد زائران اماكن مذهبى خارج از كشور
۳ـ۷۶ـ تعداد كانون‌هاى قرآنى موجود در كشور
۳ـ۷۷ـ تعداد موقوفات جدید ثبت شده (در طى سال)
۳ـ۷۸ـ تعداد رقبات به تفكیك نوع
۳ـ۷۹ـ تعداد مدارس دینى به تفكیك جنسیت
۳ـ۸۰ـ تعداد مؤسسات آموزشى و پژوهشى دینى
۳ـ۸۱ـ تعداد طلاب كشور
۳ـ۸۲ـ نسبت روحانیون كشور به ازاى هر هزار نفر جمعیت
۳ـ۸۳ـ نسبت تشكل‌ها و هیأت‌هاى دینى به تشكلهاى غیر دولتى
۳ـ۸۴ـ نسبت تشكل‌ها و هیأت‌هاى دینى بانوان به كل تشكل‌هاى دینى
۳ـ۸۵ـ نسبت مجتمع‏هاى در اختیار تشكل‌هاى دینى به كل مجتمع‏ها
۳ـ۸۶ـ تعداد حسینیه‏هاى موجود در كشور
۳ـ۸۷ـ تعداد سایت ونرم‏افزارهاى دینى
۳ـ۸۸ـ تعداد سخنرانى‏هاى مذهبى
۳ـ۸۹ـ تعداد مؤسسات خیریه ثبت شده
۳ـ۹۰ـ تعداد اماكن مذهبى اقلیت‏هاى دینى
۳ـ۹۱ـ تعداد نمازخانه‏ها
۳ـ۹۲ـ تعداد آگهى‏هاى فرهنگى، مذهبى در رسانه‏ها و تبلیغات شهرى به كل آگهى‏ها

ذ ـ میراث فرهنگى و امور سیاحتى
۳ـ۹۳ـ تعداد آثار تاریخى ثبت شده (منقول و غیر منقول)
۳ـ۹۴ـ تعداد اماكن تاریخى مكشوفه
۳ـ۹۵ـ تعداد آثار تاریخى مرمت شده به كل آثار تاریخى
۳ـ۹۶ـ تعداد موزه‏ها
۳ـ۹۷ـ تعداد تخت‏هاى اماكن اقامتى عمومى
۳ـ۹۸ـ تعداد بازدید كنندگان از موزه‏ها و آثار تاریخى
۳ـ۹۹ـ ضریب اشغال اماكن اقامتى عمومى (نفر / تخت)
۳ـ۱۰۰ـ تعداد سفرها به خارج از كشور (به استثناى زائران اماكن مذهبى)
۳ـ۱۰۱ـ تعداد گردشگران داخلى به اماكن زیارتى و سیاحتى
۳ـ۱۰۲ـ تعداد گردشگران وارد شده به كشور
۳ـ۱۰۳ـ نسبت شركت كنندگان در اردوهاى دانشجویى و دانش آموزى به كل گردشگران داخلى

ر ـ اقتصاد فرهنگ، پژوهش و مشاركت فرهنگى
۳ـ۱۰۴ـ ضریب جینى
۳ـ۱۰۵ـ درآمد سرانه
۳ـ۱۰۶ـ نسبت بودجه فرهنگى دولت به كل بودجه عمومى
۳ـ۱۰۷ـ سهم اعتبارات پژوهشى فرهنگى به كل اعتبارات پژوهشى
۳ـ۱۰۸ـ تعداد واگذارى مدیریت مراكز فرهنگى، هنرى و ورزشى دولتى به بخش‌هاى غیردولتى
۳ـ۱۰۹ـ تعداد مؤسسات فرهنگى، هنرى غیر دولتى NGOها
۳ـ۱۱۰ـ تعداد انجمن‌هاى فرهنگى، هنرى غیردولتى
۳ـ۱۱۱ـ میزان تقدیر از پدیدآورندگان كالاها و خدمات فرهنگى
۳ـ۱۱۲ـ میزان یارانه اختصاص یافته به كالاها و خدمات فرهنگى
۳ـ۱۱۳ـ تعداد مراسم برگزار شده براى تجلیل از مشاهیر دینى، علمى و فرهنگى

زـ مبادلات فرهنگى
۳ـ۱۱۴ـ تعداد دفاتر نمایندگى فرهنگى ایران در خارج از كشور
۳ـ۱۱۵ـ تعداد كرسى‏هاى زبان و ادبیات فارسى در خارج از كشور
۳ـ۱۱۶ـ تعداد مبلغان مذهبى اعزام شده به خارج از كشور
۳ـ۱۱۷ـ تعداد دانشجویان و طلاب خارجى شاغل به تحصیل در داخل
۳ـ۱۱۸ـ تعداد فیلم‏هاى ایرانى اكران شده در خارج از كشور
۳ـ۱۱۹ـ تعداد نمایشنامه‏هاى ایرانى اجرا شده در خارج از كشور
۳ـ۱۲۰ـ دفعات اجراى برنامه موسیقى زنده در خارج از كشور
۳ـ۱۲۱ـ تعداد بازدیدكنندگان خارجى از كشور
۳ـ۱۲۲ـ تعداد همایشهاى برگزار شده در خارج از كشور توسط ایرانی‌ها
۳ـ۱۲۳ـ تعداد مراكز اسلامى خارج از كشور كه توسط ایرانی‌ها اداره مى‏‌شود
۳ـ۱۲۴ـ تعداد مراكز ایرانشناسى خارج از كشور كه توسط ایرانی‌ها اداره مى‏‌شود
۳ـ۱۲۵ـ تعداد كتابهاى فارسى ترجمه شده به زبانهاى دیگر
۳ـ۱۲۶ـ تعداد كتابهاى به زبان غیرفارسى كه از سوى ایرانیان نوشته ومنتشر شده است

ژ ـ وسایل ارتباطى
۳ـ۱۲۷ـ سرانه خط تلفن به ازاء هر ۱۰۰۰نفر
۳ـ۱۲۸ـ تعداد دفاتر پست به ازاء هر ۱۰۰۰۰۰ نفر
۳ـ۱۲۹ـ تعداد مشتركین تلفن همراه به ازاء هر ۱۰۰۰۰ نفر


اهداف و سیاست‌های كلی فرهنگی برنامه سوم توسعه كشور
مصوب چهارصد و سی و نهمین جلسه مورخ ۱۳۷۷/۱۲/۲۲ شورای عالی انقلاب فرهنگی
تاریخ ابلاغ: ۱۳۷۸/۰۱/۲۳ شماره ابلاغ: ۳۱۳/دش

شرح:
۱- اعتلا و تعمیق معرفت، بصیرت و باورهاى اسلامى و ارتقا و تحكیم ارزش‌هاى اسلام و انقلاب اسلامى در همه ابعاد.
۱-۱-گسترش كمى و ارتقاى كیفى آموزش مبانى اعتقادى بطور جامع و همه‏جانبه و ترویج معارف و توسعه تربیت اسلامى با تأكید بر سیره عملّى معصومین(ع) و دیگر اسوه‏‌هاى مذهبى بویژه حضرت امام‏خمینى رضوان‏الله تعالى‏‌علیه.
۲-۱-تعظیم شعائر و مراسم و احیاى سنتهاى اصیل مذهبى و استفاده شایسته و نوین از ایام‏الله و اعیاد و مناسبتهاى اسلامى و پیراستن آنها از هرگونه افراط و تفریط و روش‌هاى نادرست.
۳-۱-تبیین و ترویج و گسترش فرهنگ و ارزشهاى انقلاب اسلامى و دفاع مقدس بویژه معرفى جلوه‏ها و نمونه‏هاى ایثار و اخلاص و سیره بسیجى.
۴-۱-گسترش آموزش و فرهنگ انس با قرآن در جامعه اسلامى با تكیه بر تفكر و تدبر در قرآن.
۵-۱-توسعه پژوهش‏هاى نظرى و كاربردى در زمینه شناخت و تبیین معارف و ارزشهاى فرهنگ اسلام و انقلاب اسلامى و حمایت از آن.
۶-۱-مقابله با خرافات، انحرافات و بدعتهاى اعتقادى، تحجر فكرى و ظاهرگرایى و خودباختگى در برابر فرهنگ بیگانه و افراط در تجددطلبى.
۷-۱-طراحى و تدوین شاخص‌ها و شیوه‏هاى مناسب براى ارزشیابى فرهنگ عمومى و بررسى مستمر میزان تحقق ارزش‌هاى مطلوب در اخلاق و رفتار جامعه.
۲-گسترش زمینه‏هاى مناسب براى شناسایى، هدایت و حمایت استعدادها و خلاقیت‏هاى انسانى و شكوفا شدن روحیه ابداع و نوآورى در حوزه‏هاى مختلف از طریق:
۱-۲-تشویق و حمایت مراكز فرهنگى در جهت شناسایى و جذب نویسندگان و هنرمندان و نخبگان علمى و فرهنگى كشور و معرفى نمونه‏هاى برجسته و ارج گذارى شایسته مادى و معنوى بر آثار برگزیده و ارزشمند آنها.
۲-۲-ایجاد تسهیلات براى معرفى خلاقیت‏ها و آثار و برقرارى ارتباط نخبگان با مراكز فرهنگى بین‏المللى بویژه در كشورهاى اسلامى.
۳-۲-ایجاد و گسترش نظام‏‌هاى تشویقى و تربیتى مناسب براى رشد خلاقیت و ابتكار در اقشار مختلف جامعه بویژه جوانان و زنان با اولویت مناطق محروم.
۴-۲-تحول مطلوب نظام آموزشى و تربیتى و روزآمد كردن روش‌هاى آن و تشویق دانش‏آموزان و دانشجویان به خلاقیت و اندیشه ورزى و افزایش قدرت تحلیل و نگارش و حل مساله و ایجاد دگرگونى در نظام فراگیرى و افزایش معلومات.
۵-۲-ارتقاى جایگاه پژوهش در مدیریت و سیاستگذارى و برنامه ریزى فرهنگى و ارتباط مستمر دستگاه‌هاى فرهنگى با پژوهشگران.
۶-۲-تدوین و تصویب قوانین و راهكارهاى مورد نیاز براى تشویق و حمایت از نقد در زمینه‏‌هاى فرهنگى و حمایت قانونى از حقوق پدیدآورندگان آثار و فعالیت‏هاى فرهنگى.
۳-گسترش فرهنگ مشاركت عمومى با تاكید بر اصل مسئولیت اجتماعى از طریق:
۱-۳-فراهم كردن زمینه‏هاى لازم در آموزش و پرورش و آموزش عالى براى مشاركت و همكارى دانش آموزان و دانش‏جویان در فعالیت‏ها و نگهدارى از محیط ها و مراكز آموزشى و فرهنگى.
۲-۳-بازنگرى و اصلاح قوانین و مقررات براى جلب و تأمین مشاركت عمومى و ایجاد انگیزه سرمایه گذارى و فعالیت در بخش‏هاى تعاونى و خصوصى.
۳-۳-فضا سازى فرهنگى و اجتماعى براى تقویت و رشد احساس مسوولیت عمومى و گسترش فرهنگ مشاركت با استفاده از رسانه‏ها، مساجد و مراكز تبلیغات اسلامى بر اساس آموزه‏هاى دینى و اخلاق اسلامى.
۴-۳-اهتمام به اشاعه فرهنگ گفتگو و تبادل افكار در جامعه
۵-۳-تشویق و ترغیب مردم به خود اتكایى و جلب همكارى آنها در مدیریت مراكز فرهنگى اجتماعى از طریق كمك به شكل گیرى و تقویت تشكل‏هاى داوطلبانه مردمى.
۴-تحكیم وحدت و همبستگى ملّى، ضمن احترام به آداب و رسوم و فرهنگ‌هاى محلى از طریق:
۱-۴-ایجاد زمینه‏هاى مناسب براى حفظ وحدت كلمه بویژه در میان كانون‌ها و اقشار تاثیر گذار.
۲-۴-تلاش مستمر در راه تقویت و ترویج زبان و خط فارسى، هنرهاى ملّى و فرهنگ عامه به منظور حفظ و استمرار هویت اصیل ملّى.
۳-۴-گسترش مراكز، فعالیت‌ها و توسعه جشنواره‏ها و مسابقات فرهنگى در مناطق و استانها و ایجاد شرایط مناسب براى ارایه فعالیت‏هاى فرهنگى استان‌ها در سطح ملّى و بین‏المللى.
۴-۴-احترام به فرهنگ و سنن پسندیده طوایف و جوامع روستایى و نیز پى ریزى توسعه منطقه‏‌اى بر مبناى ویژگی‌هاى بومى و فرهنگ خاص هر منطقه در جهت تقویت فرهنگ اسلامى ایرانى.
۵-۴-استفاده شایسته از نمادهاى اسلامى ایرانى در انواع تولیدات و تبلیغات و برنامه‏هاى فرهنگى، اقتصادى، اجتماعى، سیاسى.
۶-۴-همگرایى بین طوائف و اقشار اجتماعى و مقابله فرهنگى با گرایش‌ها و حساسیت‌هاى قومى و منطقه‏اى در قالب تشكل‌هاى گوناگون.
۷-۴-اهتمام به تحكیم اتحاد اسلامى به عنوان مهمترین ركن و ضامن وحدت ملّى بر اساس تعالیم و سیره امام خمینى(ره)
۸-۴-گسترش فرهنگ ایرانگردى و مهاجر پذیرى با رفع موانع موجود و بسیج امكانات لازم براى توسعه آن.
۵-ایجاد زمینه‏هاى رشد كمى و كیفى آثار و خدمات فرهنگى از طریق:
۱-۵-حمایت از تأسیس، توسعه و گسترش مراكز عرضه آثار فرهنگى و امكانات تفریحى در سراسر كشور به ویژه در نقاط مستعد و محروم.
۲-۵-ایجاد مؤسسه‏هاى اعتبارى به منظور حمایت از تولید و عرضه آثار و خدمات فرهنگى و استمرار پرداخت یارانه‏هاى بخش فرهنگ.
۳-۵-بازنگرى قوانین و تسهیل مقررات مربوط به تأسیس و فعالیت مؤسسه‏ها و نهادها و تشكل‏هاى غیر دولتى در راستاى ایجاد زمینه سالم رقابت در حوزه تولید و آفرینش و ارائه آثار و خدمات فرهنگى.
۴-۵-تشویق فعالیتهاى فرهنگى فوق برنامه در مدارس، اماكن، و مراكز آموزش عالى و دستگاهها و سازمانهاى مختلف دولتى و غیر دولتى.
۵-۵-استفاده از نهادهاى صنفى و حرفه‏اى در ارزشیابى كمى و كیفى آثار و خدمات فرهنگى.
۶-۵-تدوین راهبرد و تعیین جایگاه صنایع فرهنگى و فن‏آورى مرتبط با فرهنگ در توسعه صنعت كشور و تشویق سرمایه‏گذارى در تأسیسات زیر بنایى حوزه فرهنگ.
۷-۵-تقویت و توسعه نظام اطلاع رسانى فرهنگى.
۶-گسترش فرهنگ استفاده بهینه از منابع عمومى و ثروت‏هاى ملّى با تقویت وجدان كارى و انضباط اقتصادى و ایجاد روحیه قناعت و صرفه جویى از طریق:
۱-۶-تقویت و توسعه آموزش‏هاى عمومى در زمینه صرفه‏جویى و مصرف بهینه منابع ملّى و جلوگیرى از سوء استفاده از منابع.
۲-۶-استفاده از امكانات و ظرفیتهاى فرهنگى موجود در كشور براى بهره بردارى بهینه از منابع عمومى.
۳-۶-طراحى و اجراى نظام ها و روشهایى براى پاسخگویى بخش‏‌هاى عمومى (دولتى و غیر دولتى) در خصوص مصارف منابع عمومى.
۴-۶-اصلاح و كارآمد نمودن نظام‏ها و روشهاى ارزشیابى عملكرد كاركنان و دستگاههاى دولتى و عمومى در جهت مصرف مناسب منابع ملّى .
۵-۶-گسترش فرهنگ ساده زیستى و مردمى بودن بویژه در میان مدیران و كارگزاران نظام.
۶-۶-ارائه الگوهاى مناسب مصرف منابع عمومى و ثروت‏هاى ملّى.
۷-۶-طراحى و اجراى نظام تشویق و تنبیه در بخش دولتى براساس وجدان كارى و انضباط اقتصادى.
۸-۶-توسعه آموزش‌هاى مدیران دولتى در زمینه رعایت انضباط اقتصادى و پاسخگو نمودن آنها از طریق تقویت نظام بازرسى و ارزشیابى.
۷-شناساندن فرهنگ و ارزش‌هاى والاى اسلام، ایران و انقلاب اسلامى به جهانیان و شناخت فرهنگ‌هاى سایر ملل و بهره‏گیرى از جنبه‏هاى مثبت آنها از طریق:
۱-۷-حفظ و مرمت، احیا و معرفى آثار و بناهاى تاریخى و فرهنگى اسلامى ایرانى
۲-۷-تشویق و حمایت از بازشناسى و تصحیح و ترجمه و انتشار متون ادبى، هنرى، دینى، عرفانى، فلسفى و علمى تمدن اسلامى ایرانى با استفاده از زبان مناسب و شیوه‏هاى هنرى نو.
۳-۷-جمع آورى، پژوهش و نشر دانش فنى بومى در حوزه‏هاى میراث فرهنگى، صنایع دستى و علوم و صیانت از آنها.
۴-۷-ایجاد زمینه مناسب براى گفتگوى علمى و تعامل فكرى در میان صاحبنظران ادیان و تمدنهاى مختلف و ایجاد تسهیلات براى برقرارى ارتباط نخبگان و موسسه‏هاى فرهنگى با مجامع فرهنگى بین‏المللى.

۵-۷-حمایت از مراكز و كرسی‌هاى ایران شناسى و آموزش زبان فارسى و تلاش در جهت گسترش آنها در خارج از كشور.
۶-۷-توسعه پوشش فعالیت‌هاى فرهنگى براى مخاطبان در كشورهاى دیگر بویژه براى ایرانیان خارج از كشور و تدوین معیارها و مقررات لازم.
۷-۷-تقویت و گسترش مبادله استاد و دانشجو با كشورهاى مختلف و ایجاد زمینه‏هاى حضور موثر مبلغان، قاریان، دانش‏‌آموزان، نخبگان علمى و دینى و ورزشكاران و هنرمندان در صحنه‏هاى بین‏الملل.
۸-۷-تبیین حقایق اندیشه تشیع در سطح جهان با تاكید بر حفظ وحدت امت اسلامى.
۹-۷-معرفى و ترویج اهداف و ارزش‌هاى انقلاب اسلامى بویژه احیاى اسلام به عنوان الگوى عملّى زندگى اجتماعى.
۱۰-۷-تدوین معیارهاو مقررات براى تبادل فرهنگى با خارج از كشور با اولویت حوزه‏هاى تمدن ایرانى و اسلامى
۸-حفظ مبانى و ارزشهاى دینى و ملّى در برنامه‏ریزى‏هاى توسعه كشور از طریق:
۱-۸-اولویت بخشیدن به جایگاه و نقش محورى فرهنگ دینى و ملّى در برنامه ریزیهاى توسعه كشور.
۲-۸-مطالعه و بررسى اجتماعى و فرهنگى و ارزشیابى میراث و سنن ملّى براى رسیدن به الگوى توسعه ملّى.
۳-۸-مطالعه مستمر وضع فرهنگ عمومى و بررسى پیامدها و آسیب‏‌هاى فرهنگى اجراى برنامه‏هاى توسعه و ارائه پیشنهادهاى مناسب براى اصلاح برنامه.
۴-۸-ایجاد زمینه هماهنگى و همگامى بین دستگاه‌هاى مختلف در برنامه‌ریزی‌هاى علمى، اقتصادى، اجتماعى و فرهنگى در طول برنامه سوم توسعه.
۵-۸-تحكیم باورها و پاى‏بندى به حفظ ارزش‌هاى دینى و ملّى در سیاستگذارى‏ها و برنامه‌ریزی‌هاى توسعه و ارائه راه كارهاى اجرائى آن
۶-۸-حمایت از توسعه نهادهاى كارآمد تربیت دینى و مردمى در سراسر كشور
۹-آراستگى سیماى جامعه به مظاهر اسلام و انقلاب اسلامى از طریق:
۱-۹-حفظ و احیا و مرمت بافت‏هاى ارزشمند قدیمى شهرها با رعایت اصول نوین برنامه‏ریزى و معمارى شهرى و تشویق و ترویج استفاده روز آمد از دانش و مصالح و منابع بومى در این خصوص.
۲-۹-تدوین معیارها و شاخصهاى شهرسازى و معمارى اسلامى ایرانى و بازنگرى قوانین و مقررات در ساخت و سازهاى شهرى و روستائى
۳-۹-تشویق و ترویج طراحى و تولید پوشاك و مدل‏‌هاى آرایشى مناسب بر اساس باورها و سنت‏هاى اسلامى و ملّى.
۴-۹-كمك به تبیین و معرفى الگوهاى عینى زندگى بر اساس سنت‏ها و باورهاى اسلامى و ملّى در زمینه‏هائى مانند تفریحات و ورزش، سرگرمى‏ها و بازیها، تزئینات و تجملات.
۵-۹-ترویج فرهنگ اقامه شعائر و فرائض دینى در جامعه و تهیه قوانین و مقررات لازم براى منطبق نمودن برنامه زندگى اجتماعى با آن.
۶-۹-متناسب كردن امكانات و شرایط و ظواهر اماكن عمومى اعم از اماكن تفریحى، هنرى، سیاحتى، مسافرتى و ورزشى با معیارهاى زندگى اسلامى بویژه ایجاد مساجد و دیگر بناها و فضاهاى تبلیغى.

۷-۹-توسعه مساجد و اماكن مذهبى متناسب با نیازهاى زمان در برنامه‏ریزى شهرسازى.-
۸-۹-زمینه‏‌سازى براى ایجاد تحول در نحوه اداره و بهره بردارى مطلوب‏تر از اماكن و فضاهاى تبلیغى و دینى.
۹-۹-رعایت ارزش‌هاى اسلامى در كلیه تبلیغات شهرى و رسانه‏اى و هماهنگى آن با فرهنگ دینى و ملّى جامعه.
۱۰-شناخت ویژگیها و نیازهاى جوانان و زمینه‏سازى براى رشد، كمال و پیشرفت آنها از طریق:
۱-۱۰-ایجاد ظرفیت‏هاى لازم براى گسترش مطالعات و تحقیقات پیرامون مسایل مختلف جوانان.
۲-۱۰-اعمال اصلاحات ضرورى در ساختار ادارى و نهادهاى قانونى و تدوین راهكارهاى هماهنگ اجرایى براى پاسخگویى به نیازهاى جوانان.
۳-۱۰-كمك به توسعه و گسترش تشكل‏هاى غیر دولتى جوانان.
۴-۱۰-استفاده از ظرفیت‌ها و خلاقیت‏هاى جوانان براى مشاركت فعال در ارتقاى فرهنگى و سازندگى و توسعه كشور.
۵-۱۰-اهتمام علمى و عملى به تقویت باورهاى اسلامى و ملّى و تحكیم ارزش‌هاى انقلاب اسلامى و ارتقاى فرهنگ خود باورى جوانان و افزایش توان علمى آنان در شناخت سنت‌ها و فرهنگ مردم و كشف شیوه‏هاى مناسب مراودات فرهنگى.
۶-۱۰-گسترش آموزش هاى فرهنگى و توسعه امكانات تفریحى بویژه براى كودكان، نوجوانان و جوانان.
۱۱-اصلاح بینش عمومى و باورهاى فرهنگى جامعه نسبت به جایگاه و نقش زن و ارتقاى نقش موثر و سازنده زنان در جامعه و خانواده بر اساس تعالیم اسلامى از طریق:
۱-۱۱-ایجاد و تقویت شرایط فرهنگى اجتماعى و الزامات مناسب براى بهره مندى نظام از شایستگى‏ها و توانمندى‏هاى زنان در تمام سطوح.
۲-۱۱-بازنگرى در نظام ارزش‌گذارى كار زنان بویژه در بخش‏هاى فرهنگ و تعلیم و تربیت و خانواده.
۳-۱۱-توجه به نیازهاى دختران جوان بر اساس الگوهاى تربیت اسلامى براى تقویت روحیه جامعه پذیرى آنان.
۴-۱۱-تقویت منابع فعالیت هاى فرهنگى، تفریحى و ورزشى بانوان و توزیع عادلانه‏تر امكانات در سراسر كشور بویژه در مناطق محروم.
۵-۱۱-اهتمام به تقویت معیارهاى پذیرفته شده در نگرش به زن و خانواده و سعى در وحدت رویه بر اساس آن معیارها.
۶-۱۱-كمك به معرفى الگوى زن مسلمان با توجه به معیارهاى اسلامى و مقتضیات روز.
۷-۱۱-هدایت و گسترش پژوهش‌هاى مربوط به زنان براى احیا و اعتلاى ارزشهاى زن مسلمان.
۸-۱۱-تقویت جایگاه خانواده به عنوان ركن بنیادین جامعه اسلامى و سعى در استحكام مبانى آن بر مبناى اخلاق و حقوق اسلامى.
۹-۱۱-توسعه فرهنگ عفاف در كلیه سطوح برنامه‏ریزى بمنظور استحكام خانواده و تثبیت ارزشهاى اسلامى.
۱۰-۱۱-زمینه سازى براى ارتقاى فرهنگى و منزلت اجتماعى زنان خانه‏دار.
۱۱-۱۱-ایجاد مصونیت و حفظ امنیت خانواده از نظر فرهنگى، اجتماعى و اقتصادى و انجام مطالعات در شناسایى و معرفى عوامل تهدید كننده بنیان خانواده.
۱۲-۱۱-آشناسازى جامعه با حقوق، توانایی‌ها و مسئولیت‌هاى اعضاى خانواده و گسترش آموزش دانش خانواده در سطوح مختلف.

۱۲-ساماندهى نهادها و ایجاد هماهنگى میان دستگاه‌هاى فرهنگى كشور از طریق:
۱-۱۲-مشخص كردن نقش و قلمرو دستگاه‌ها و نهادهاى خارج از حوزه فرهنگ و فرهنگى به معناى خاص از نظر تأثیر آنها بر فرهنگ عمومى و آثار و خدمات فرهنگى.
۲-۱۲-تفكیك سطوح سیاستگذارى، برنامه‏‌ریزى و اجرایى در بخش فرهنگ و تعیین دستگاه‌هاى خاص براى هر سطح.
۳-۱۲-بازنگرى و شفاف ساختن نظام نظارت و ارزشیابى فعالیت‏هاى فرهنگى و كارا نمودن آن.
۴-۱۲-كاهش تصدى دولت و محدود كردن فعالیت‏هاى مربوط به آثار و خدمات فرهنگى توسط دستگاه‌هاى دولتى و واگذارى آن به بخش خصوصى.
۵-۱۲-بهبود بخشیدن به شیوه‏هاى تبلیغات دینى و ساماندهى شبكه تبلیغى و تشكل‌هاى دینى - مردمى به منظور ارتقاء سطح كیفى و كمى تبلیغات.
۶-۱۲-ارتقاء منابع انسانى بخش فرهنگ و ایجاد انگیزه براى جذب نیروهاى كارآمد.
۷-۱۲-تعیین نهاد مسوول براى بررسى و ارزیابى مستمر وضعیت و تحولات فرهنگ عمومى بویژه از جهت اخلاقى، دینى و معنوى.
۸-۱۲-تدوین چهارچوب قانونى براى گزارش سالیانه دولت درباره رشد فرهنگى و دینى بویژه دین‏باورى نسل جوان با توجه به نقش دستگاههاى اقتصادى، سیاسى و فرهنگى در آن.
۹-۱۲-تدوین ساز و كار مناسب براى ایجاد ثبات در مدیریت‏ها و برنامه‏هاى مؤثر در نهادهاى فرهنگى و آموزشى.
۱۳-ایجاد زمینه‏هاى مناسب براى تقویت بنیه مادى و رونق اقتصاد فرهنگ از طریق:
۱-۱۳-وضع یا اصلاح قوانین مربوط به حوزه تولید و توزیع آثار و خدمات فرهنگى.
۲-۱۳-زمینه‏سازى، ایجاد تسهیلات و حمایت از صادرات محصولات فرهنگى در بازارهاى جهانى.
۳-۱۳-توسعه صنعت ایرانگردى و جهانگردى از طریق تبیین و تدوین الگوى متناسب با ارزش‌هاى نظام و انقلاب اسلامى و رفع موانع و مشكلات موجود و معرفى جاذبه‏هاى گردشگرى ایران در سطح بین‏الملل خصوصا جاذبه‏هاى معنوى و اسلامى در سطح بین‏الملل و جهان.
۴-۱۳-تدوین راهبرد و تعیین جایگاه صنایع فرهنگى و فن‏آورى مرتبط با فرهنگ در توسعه صنعت كشور و تشویق سرمایه‏گذارى در تأسیسات زیربنایى حوزه فرهنگ.
۵-۱۳-ایجاد مؤسسه‏هاى اعتبارى به منظور حمایت از تولید و عرضه آثار و خدمات فرهنگى و استمرار پرداخت یارانه‏هاى بخش فرهنگ.
۶-۱۳-تبیین و ترویج فرهنگ مسوولیت‏پذیرى خانواده‏ها در تأمین نیازهاى فرهنگى و تدوین شیوه‏هاى افزایش سهم مصرف فرهنگى در كل هزینه‏هاى خانوار.

۱۴-ساماندهى نظام اطلاع‏رسانى براى استفاده از فن‏آورى‏هاى جدید و چاره‏اندیشى براى مصون ماندن از آثار منفى آن از طریق:
۱-۱۴-تقویت و ساماندهى مراكز مطالعاتى موجود براى شناخت همه جانبه آثار و عوارض تحولات فن‏آوریهاى جدید.
۲-۱۴-تقویت مراكز مطالعاتى و پژوهشى و برنامه‏سازى و توسعه امكانات فنى و تجهیزاتى رسانه‏هاى جمعى داخلى.
۳-۱۴-تجهیز و تقویت مراكز فرهنگى و آموزشى موجود براى مقابله با آثار مخرب فن‏آوری‌هاى جدید.
۴-۱۴-اهتمام جدى به تقویت و توسعه نظام اطلاع رسانى فرهنگى و دینى.
۵-۱۴-افزایش ظرفیت تولید و پخش و تكمیل پوشش رادیویى و تلویزیونى در شبكه‏هاى سراسرى، استانى، شهرى و برون‏مرزى.
۶-۱۴-ایجاد و توسعه امكانات ماهواره‏اى سازمان صدا و سیما براى انتقال امواج رادیویى و تلویزیونى در سطح منطقه‏اى و جهانى.
۱۵- تحكیم مبانى و اركان فرهنگ اسلامى و مقابله با تهاجم فرهنگى بیگانه از طریق:
۱-۱۵-توجه به حفظ ارزش‌هاى دینى و ملّى در سیاستگذاریها و برنامه‌ریزی‌ها و فعالیتهاى تمام بخش‌هاى اقتصادى، سیاسى و اجتماعى در راستاى مقابله با تهاجم فرهنگى.
۲-۱۵-نظام مند كردن نحوه مقابله با تهاجم فرهنگى در عرصه‏هاى مختلف اجتماعى.
۳-۱۵-تبیین پایه‏‌هاى تفكر اسلامى در همه ابعاد زندگى و ارائه الگوهاى مناسب براى جامعه و بویژه جوانان.
۴-۱۵-تبیین شیوه‏هاى مناسب براى اسلامى كردن حوزه علوم انسانى و اجتماعى و حمایت از پژوهشهاى این حوزه.
۵-۱۵-تبیین كارآمدى نظام دینى در اداره امور جامعه و پاسخگویى به شبهات مطرح شده.
۶-۱۵-تبیین و گسترش فرهنگ امر به معروف و نهى از منكر با در نظر گرفتن شیوه‏ها و روشهاى نوین و صحیح اسلامى.
۷-۱۵-تدوین برنامه‏هاى مناسب در شیوه‏هاى تبلیغ سنتى و بهره‏گیرى از قالب‏هاى متنوع و نوین هنرى در عرضه مفاهیم والاى فرهنگ اسلامى.
۸-۱۵-هدایت و گسترش پژوهش‌هاى فرهنگى با تاكید بر فرهنگ خودى و شناخت راه‌هاى نفوذ فرهنگ بیگانه.
۹-۱۵-تبیین و تبلیغ نقاط ضعف فرهنگ مهاجم.
۱۰-۱۵-تدوین ضوابط و مقررات قانونى و اتخاذ تدابیر حقوقى و قضایى مؤثر براى مقابله با ترویج فرهنگ بیگانه.
مصوبه فوق در جلسه ۴۳۹مورخ ۷۷/۱۲/۲۵ به تصویب شورایعالى انقلاب فرهنگى رسید.


سیاست‌های مقابله با تهاجم فرهنگی
مصوب چهارصد و پنجاه و نهمین جلسه مورخ ۱۳۸۷/۱۲/۲۴ شورای عالی انقلاب فرهنگی
تاریخ ابلاغ: ۱۳۷۸/۰۹/۰۸ شماره ابلاغ: ۳۰۰۰/دش

شرح:
مقدمه:
مفهوم تهاجم فرهنگى
تهاجم فرهنگى عبارت است از تلاش برنامه‏‌ریزى شده و سازمان یافته تمام یا بخشى از یك یا چند گروه اجتماعى - فرهنگى یا ملت یا جامعه یا تمدن و یا دولت، براى تحمیل مبانى و اصول اجتماعى، باورها، ارزش‌ها، اخلاقیات و رفتارهاى مورد نظر خویش بر سایر گروهها و جوامع و ارائه اطلاعات انبوه به ملتها و تغییر در نظام و ارزش‏هایشان، بطورى كه تصمیم‏گیرى‏ها در كشور مورد تهاجم منجر به تأمین سیاسى و اقتصادى و... كشورهایى بشود كه از این حربه استفاده مى‏كنند.

هدف از تهاجم فرهنگى كنترل فرآیند تصمیم‏‌گیرى و شیوه اطلاع‏رسانى و تغییر در نظام ارزشهاست كه منجر به استیلاى سیاسى و اقتصادى آنها می‌شود، بدین ترتیب كه « مهاجم فرهنگى » سعى مى‏كند با استفاده از برترى اقتصادى، سیاسى، نظامى، اجتماعى و فن‏آورى، به مبانى اندیشه و رفتار یك ملت هجوم آورد و با تحدید، تضعیف، تحریف و احیانا نفى و طرد آنها، زمینه حاكمیت اندیشه، ارزشها و رفتارهاى مطلوب خویش را فراهم آورد. اساسا كالاهاى فرهنگى این گروه دو دسته است كه یكى مصرف داخلى دارد و دیگرى كالاهاى مصرفى صادراتى است كه پوچ‏گرایى و فساد را رواج می‌دهد و در واقع در اثر تهاجم این نوع اخیر از كالاها در كشورهاى مقصد فرهنگ مهاجم به این كشورها راه مى‏یابد. براى مثال مى‏توان به ویژگى اخلاق كار اشاره نمود كه هیچ‏گاه به كشورهاى مورد تهاجم منتقل نشده است. این ترویج از طریق زور نیست بلكه با بهره‏گیرى از قوانین بازتاب‌هاى شرطى است كه انسان بر طبق آن به محرك‌هاى خارجى پاسخ می‏دهد.
بنابراین، تهاجم فرهنگى به مفهوم نفى هویت فرهنگى و ملى كشور مورد هجوم، براى برقرار كردن سلطه فكرى و فرهنگى از طریق تغییر باورها، رفتارها، روش‌ها وآداب و رسوم زندگى فردى و اجتماعى آن ملت، منطبق با الگوهاى فرهنگ مهاجم خواهد بود.

خرده فرهنگ‌ها
در درون هر فرهنگ الگوهاى متنوعى قابل مشاهده است كه جامعه‏‌شناسى به آنها خرده فرهنگ می‏گوید. خرده فرهنگ، فرهنگ بخشى از جامعه است كه در عین اینكه با فرهنگ كل جامعه پیوند دارد داراى ویژگی‌هاى منحصر به خود نیز مى‏باشد. تنوع خرده فرهنگ‌ها كه گاه توأم با تعارض با یكدیگر نیز هست می‏تواند زمینه ساز تهاجم فرهنگى باشد. اگر تمدن و مدنیت‏پذیرى را مجموعه‏اى از اندوخته‏هاى معنوى و مادى جامعه بدانیم خرده فرهنگها بخشى از مدنیت و تمدن جامعه را شامل مى‏شوند كه اسباب گسست فرهنگى را فراهم مى‏آورند.
ویژگی‌هاى تهاجم فرهنگى در جامعه داراى دو بعد سخت افزارى یا ساختارى (اسباب تهاجم فرهنگى) و بعد كاركردى (شامل زمینه‏هاى بروز تهاجم فرهنگى) است. بعد كاركردى داراى دو بخش است كه بخش دوم آن نیز به شرح زیر داراى تقسیماتى است.

۱- خانواده
۲- جامعه
۱-۲- كودكان ( دختران ، پسران ).
۲-۲- نوجوانان ( دختران، پسران).
۳-۲- جوانان (دختران، پسران).
۴-۲- جامعه زنان ( مادران ).
۵-۲- جامعه‏مردان ( پدران).
هر یك از این زیرگروهها داراى خرده فرهنگهایى هستند كه عموما در تعارض با یكدیگر عمل مى‏كنند. حوزه تأثیرپذیرى تهاجم فرهنگى از طریق خرده فرهنگ‌ها را مى‏توان در عدم دستیابى به عزم و وحدت ملى بازشناخت.

تهاجم و تبادل فرهنگى
فرهنگ در وجه پویایى و خلاقیت، كاركردهاى متفاوتى دارد. تبادل و تعامل فرهنگى از جمله این كاركردهاست. آنچه ما تهاجم فرهنگى مى‏خوانیم وجهى خاص از كاركرد ویژه یك فرهنگ در برابر فرهنگ دیگر است؛ وجهى كه در آن فرهنگ مهاجم با تلاش براى تسلط بر فرهنگ مورد تهاجم، فرآیند دوسویه تعامل را به كشمكشى مخرب بدل می‌كند. كاركرد این فرآیند ، با لحاظ تبیین یكى از ویژگی‌هاى مهم فرهنگ‌ها، یعنى تبادل و تعامل، بهتر شایان درك خواهد بود.
- تبادل فرهنگى، آموختن و فراگرفتن انتخابى پاره‏اى از اندیشه‏ها و رفتارها از فرهنگ‌هاى دیگر به وسیله عموم افراد یك جامعه است.
- در تبادل فرهنگى، هدف، بارور كردن و كامل نمودن فرهنگ ملى است، ولى هدف تهاجم فرهنگى، تسلط بر فرهنگ دیگر و خود باخته و دنباله‏‌رو نمودن آن و احیانا، از بین بردن فرهنگ دیگر است.
- تبادل فرهنگى با آگاهى و اراده است، ولى تهاجم فرهنگى با تحمیل خودآگاهانه یا ناخودآگاهانه انجام مى‏شود.
- در تبادل فرهنگى، فرهنگها گیرنده عناصر مطلوب فرهنگى یكدیگرند، اما در تهاجم فرهنگى، فرهنگ مهاجم هنجارها، باورها و ارزشهاى خود را كه در فرهنگ مورد تهاجم نامطلوبند، بر فرهنگ مورد تهاجم تحمیل مى‏كند.
- تبادل فرهنگى، با اتكاء به نقاط قوت فرهنگ‌ها انجام مى‏شود، ولى تهاجم فرهنگى، با اتكاء به نقاط قوت فرهنگ مهاجم و نقاط ضعف فرهنگ مورد تهاجم به وقوع مى‏پیوندد.
در زمینه شناسایى مرز میان تبادل فرهنگى و تهاجم فرهنگى، چگونگى انتخاب و تعیین، اصول زیر، نقش محورى دارد:

۱- اصل گزینش.
این سؤال از دیرباز فراروى اندیشمندان غیرغربى بوده است كه در برابر فرهنگهاى بیگانه چه موضعى باید اتخاذ كرد؟ گروهى كه شیفته فرهنگ جدید اروپایى بوده‏اند، حتى بعضا با نیت خدمت به مردم و كشور خویش، تسلیمى بى‏چون و چرا و استحاله كامل در فرهنگ غربى را توصیه كرده‏اند و گروه دیگر، خزیدن به كنج انزوا و محبوس نمودن خود در حصار جزمیت را توصیه كرده‏اند، اما راه صحیح آن است كه آنچه مفید و مثبت است را به فرهنگ خودى جذب كرد و در عین حال از آفات و ناهنجارهاى فرهنگهاى دیگر پرهیز نمود. تشخیص خوبها و بدها نیز، باید براساس معیارهاى ارزشى فرهنگ خودى سنجیده شود.البته آنچه در فرهنگ خودى قابل ذكر است، اینكه در فرهنگ خودى نیز مى‏تواند ارزشهاى منحطى وجود داشته باشد. رژیم قبل نیز از طریق برخى اقدامات ظاهرى و مضحك سعى داشت نشان دهد كه حافظ فرهنگ خودى است.

۲- اصل تحصیل و جذب
گزینش ویژگى‏هاى مثبت فرهنگ‏هاى دیگر، به تنهایى نمى‏تواند نقشى مؤثر دربالندگى و رشد فرهنگ ایفا كند. از طرف دیگر، اتكاى صرف به گزینش مزبور، فرهنگ را آسیب‏پذیر خواهد ساخت. پس از گزینش یك جزء فرهنگ دیگر، باید آن جزء تجزیه و تحلیل و سپس سنخیت آن با فرهنگ خودى سنجیده شود، تا بتواند در مجموعه فرهنگ خودى ثبوت و قرار یابد.

۳- اصل تولید فرهنگى
سومین اصل در نظریه تعامل فرهنگى، تولید فرهنگى است. یعنى فرهنگى بالنده است كه علاوه بر پاسخگویى به « سوالات موجود» ، «سؤال‏ساز» نیز باشد. در این مقام، فرهنگ از حالت «واكنشى» صرف خارج و به جایگاه «كنشى» صعود مى‏كند.

با توجه به سه اصل فوق در تعامل فرهنگى، درمى‏یابیم كه تعامل، گزینش صرف یا تسلیم در برابر فرهنگ بیگانه نیست، بلكه فرآیندى است كه در آن، فرهنگ خودى با توجه به غَناى درونى خویش و با درنظر داشتن نیازهاى خود، جزئى از فرهنگ بیگانه را گزینش و تحلیل كند و آن را در قالب یك بازتولید فرهنگى، همگون و هم‏سنخ با ماهیت خود، به كار مى‏گیرد؛ اما اگر هر یك از این سه اصل و یا جملگى از جریان تعامل خارج شوند و قدرت فرهنگى فرهنگ بیگانه در این دادوستد اعمال و حاكم شود، پدیده‏اى شكل مى‏گیرد كه آن را «تهاجم یا هجوم فرهنگى» مى‏نامیم.

فرهنگ مهاجم، فرصت گزینش ، شناخت و تجزیه و تحلیل مواد تشكیل دهنده خود( ارزشها، مبانى، معیارها و…) را به فرهنگ مورد هجوم نمى‏دهد، بلكه با برخوردارى از قدرت تهاجمى خود، ارزشها و معیارهایى را بر آن تحمیل مى‏كند، كه گاه حتى در حیطه سرزمین خودش نیز فاقد مطلوبیت و مشروعیت است.

تعامل فرهنگى، عاملى در جهت رشد، شكوفایى و غنى‏شدن فرهنگهاست. ولى هجوم فرهنگى، ارزش‌ها و معیارهاى مذهبى و ملى فرهنگ مورد هجوم را از ساحت آن زدوده و یا تضعیف مى‏كند و فرهنگى با ارزش‌هاى مغایر و متضاد با گذشته جانشین مى‏سازد.

هدف هجوم فرهنگى، كمرنگ كردن و در صورت امكان، هدم و نابودى باورها و ارزشهاى فرهنگى و جانشینى ارزش‌هاى مورد نظر خویش است. در حالى كه تعامل فرهنگى، غناى فرهنگهاى متعامل را افزایش مى‏دهد و با آشنا نمودن فرهنگ‌ها با یكدیگر، افق‌هاى دید آنها را وسعت مى‏ بخشد و آنها را رساتر مى‏سازد. تهاجم فرهنگى با انگیزه ایجاد دگرگونى‏هاى مطلوب در بخشهاى اساسى، فرهنگ مورد تهاجم ( شناختها، باورها، ارزشها، گرایشها، رفتارها و كردارها ) صورت مى‏گیرد.

بنابراین، هنگامى كه فرهنگى از وجه تعامل با فرهنگ‏هاى دیگر خارج شود و از راههاى اعمال قدرت، چون غالبیت سیاسى یا اقتصادى و در نهایت با قدرت فرهنگى سعى در تحمیل ارزش‌هاى خود به فرهنگ دیگر نماید، كاركرد فرهنگ غالب را « تهاجم فرهنگى » مى‏نامند. هدف تهاجم ترویج بخشى منحط و غیركارآمد از فرهنگ است. اگر مصداق یك تهاجم استیلاى فرهنگى برتر بر فرهنگى منحط باشد، پسندیده است، مانند آنچه در صدر اسلام مسلمین انجام دادند.

مراحل و ابعاد تهاجم فرهنگى
۱- شناخت ملتها
طبیعى است كه نفوذ در هر جامعه و بهره‏بردارى بیشتر و بهتر از آن وتربیت هر ملت به صورت دلخواه، مستلزم شناخت زبان، تاریخ و جغرافیا، آداب و رسوم آن جامعه و آگاهى از روحیات و خصلتها و باورها و اعتقادات آن ملت است. از این رو كشورهاى سلطه‏گر براى پیشبرد اهداف خود مجبورند وضع گذشته و حال جوامع مورد نظر را مطالعه كنند ودر این راه از علوم گوناگون به خصوص علوم اجتماعى و جامعه‏شناسى بهره جویند.
مهاجمان فرهنگى به تجربه دریافته‏اند كه براى گشودن زمینه تسلط بر ملتها باید در وهله اول فرهنگ آن جوامع را مطالعه كنند و شناخت جامعه‏شناسانه و روان‏شناسانه قوى از مردم آنها به دست آورند. این ویژگى تهاجم، اصلى‏ترین شناسه توسعه‏طلبى و فرهنگ ستیزى نظام سرمایه‏دارى است، كه در رأس مهاجمین به فرهنگ سایر ملل، فعال است.

۲- بى‏ هویت كردن و از خود بیگانه ساختن ملتها
براى اینكه ملتها وابستگى به فرهنگ سرمایه‌‏دارى را بپذیرند و تقلید و پیروى از الگوهاى آن را از ضروریات اجتناب ناپذیر زندگى خود بدانند، لازم است كه احساس كنند خود چیزى ندارند و یا آنچه دارند بى‏ارزش و غیر مفید است. این خودكم‏بینى و احساس نیازمندى سبب مى‏شود، دست نیاز به سوى دنیاى سرمایه‏دارى دراز كنندو براى جبران عقب‏ماندگى و رسیدن به قافله تمدن، فرهنگ سفارشى آنها را بپذیرند. لذا براى ایجاد آن احساس و نیاز، نظام سرمایه‏دارى اقدام به بى‏اعتبار ساختن فرهنگ بومى و از خود بیگانه ساختن ملت‌ها مى‏كند و براى دستیابى به این هدف از راهها و ابزارهاى گوناگونى بهره مى‏گیرد، كه مهمترین آنها به قرار زیر است:

۱-۲- تضعیف باورها و اعتقادات مذهبى
رفتار انسان، محصول اندیشه و بینش اوست كه مجموعه جهان‏بینى، رفتار و افكار انسان را شكل می‌دهد. در جامعه اسلامى هر فرد مسلمان براساس جهان‏بینى اعتقادات و باورهاى مذهبى خویش رفتار مى‏كند و مهاجم فرهنگى درصدد است این باورها و اندیشه‏ها را تضعیف و تخریب نماید.
۲-۲- بی‌ارزش ساختن ارزش‌هاى اخلاقى و ترغیب به رهاشدن از قیود مهاجمان فرهنگى از راه طرح و ترویج اندیشه‏ها و نظریاتى كه مبانى و ریشه ارزش‌ها و اخلاق را می‌سوزاند مانند :دنیاگرایى، رفاه‏طلبى و مصرف‏گرایى، آزادى بى‏قید و نسبى‏بودن ارزش‌هاى اخلاقى كه معمولا با ابزار هنرى و ادبى انجام مى‏گیرد و همچنین با گسترش فساد و فحشا از طریق تئاتر، سینما، تلویزیون، ماهواره و مجلات و نظایر آن، تلاش كرده‏اند تا عملا اخلاق را از جوامع بزدایند.

۳-۲- تحقیر و تحریف تاریخ
فرهنگ هر جامعه ریشه در تاریخ آن جامعه دارد و تاریخ هر ملت ، شناسنامه و حافظ هویت و اصالت آن است. از این رو سلطه‏گران براى به اجرا درآوردن مقاصد خود و تحمیل فرهنگ دلخواه خویش، دست به تحقیر و تخریب تاریخ ملتها مى‏زنند. در این راستا تا جایى كه بتوانند این ملت‌ها را بى‏تمدن وتاریخ خود را داراى تمدن باستانى و باسوابقى روشن معرفى مى‏كنند و در حالى كه مردم جوامع از تاریخ خود بى‏خبر و یا به آن بى‏توجه‏اند، آموزش تاریخ خود را براى آنان ضرورى و مهم جلوه مى‏دهند و چنین القا مى‏كنند كه چون تاریخ آنها اهمیتى ندارد و در تمدن و پیشرفت نقشى نداشته است، شایسته نیست مورد مطالعه و آموزش قرار گیرد. به همین علت كودكان و نوجوانان جوامع تحت سلطه، تاریخ و قهرمانان كشورهاى سلطه‏‌گر را به خوبى مى‏شناسند، ولى از تاریخ و نقطه‏هاى عطف تاریخى‏شان و دانشمندان و قهرمانان جامعه خود اطلاعى ندارند و اگر هم اطلاعى داشته باشند، نادرست و نامنظم است.۱

سلطه‏‌طلبان اگر دریافتند كه تاریخ ملتى به قدرى پرآوازه است كه نمى‏توانند آن را از مردمش بستانند، دست به تحریف تاریخ آن ملت مى‏زنند و بخشهاى كم‏اهمیت آن را مهم و با عظمت نشان مى‏دهند تا از قسمتهاى مهم و اصل تاریخ خود غافل بمانند.

۴-۲- تخریب و نفى هویت ملى
پیوندهاى ملى و بومى سبب پایدارى جامعه وایجاد هویت واحد مى‏شوند. بى‏هویت جلوه‏دادن اقوام و یا ایجاد تفرقه‏هاى فرهنگى - زبانى، موجبات گسستگى پیوندهاى اجتماعى را فراهم مى‏آورد و هویت ملى و فرهنگى را خدشه‏دار مى‏سازد. دشمنان سعى مى‏كنند به روش‏هاى گوناگون این ویژگیها را از هم متمایز و در مقابل یكدیگر قرار دهند. یكى از ترفندهاى قدیمى مهاجمان در سده‏هاى اخیر ایجاد تفرقه‏هاى قومى، قبیله‏اى و مذهبى است. آنان با ایجاد و تقویت جریانهاى انحرافى و نیز حمایت از تشكل‏هاى وابسته در زمینه‏هاى اقتصادى، فرهنگى، سیاسى‏و اجتماعى سعى در برهم زدن وحدت و یكپارچگى جامعه دارند.

۵-۲- تخریب الگوها و اسوه‏هاى خودى
انسان‏ها و به ویژه جوانان براى تنظیم چگونگى حیات فردى و اجتماعى نیازمند الگویند. الگوها هر چه بیشتر با فرهنگ خودى سازگار باشند، رفتار اجتماعى جامعه از همسویى و هماهنگى بیشترى برخوردار خواهد شد. مهاجمان فرهنگى با درك این نیاز، سعى در تخریب الگوهاى مذهبى و ملى دارند و تلاش می‌كنند با استفاده از امكانات و ابزارهاى تبلیغى ، نظیر فیلمهاى تلویزیونى و سینمایى، برنامه‏هاى ماهواره‏اى، كتب و مجلات و نشریات و حتى تبلیغات تجارى و اقتصادى، الگوهاى منطبق با فرهنگ خویش را بسازند و در بین گروههاى مختلف جامعه رواج دهند. تاریخ جوامع اسلامى به ویژه جامعه شیعى ایران، مملو از شخصیتهاى علمى، اجتماعى و مبارزاتى است كه هر یك به نوبه خود مى‏توانند الگوهاى سازنده‏اى براى جامعه باشند. الگوپذیرى بعضى از جوانان از نوع و طرح لباس، آرایش مو، رفتارهاى اجتماعى، لوازم مصرفى بیگانگان و غیره، نمونه‏اى از هجوم فرهنگى بیگانه است.

۶-۲- ترویج خط و زبان بیگانه
خط و زبان، دو نمود از هویت ملى هر جامعه و عامل پیوند اجتماعى به شمار مى‏روند. از طریق این دو وسیله ارتباطى، پیامها مبادله مى‏شوند و مواریث فرهنگى از نسلى به نسل دیگر انتقال مى‏یابند. خط و زبان فارسى كه خود یكى از مفاخر ادب بشرى است، طى قرون متمادى و بیش از هزار سال با فرهنگ اسلامى در آمیخته و هویت اسلامى - ایرانى یافته است. مهاجمان فرهنگى سعى در بى‏اعتبار كردن این میراث گرانبها دارند و درصدد ترویج خط و زبان خویش هستند. از این رو تلاشى كه در بعضى از كشورهاى منطقه به منظور محو آثار فارسى از زبان‏هاى بومى صورت مى‏گیرد، در همین زمینه است. حذف واژه‏هاى عربى و تزریق واژه‏هاى انگلیسى و فرانسوى به زبان فارسى در زمان گذشته را نباید اتفاقى تلقى كرد. متأسفانه كماكان عده‏اى سعى دارند با استفاده از واژه‏ها و اصطلاحات بیگانه در گفتگوها و مكتوبات، دانسته یا ندانسته این ترفند دشمن را رواج دهند. در كنار این خطر باید به این مسئله نیز وقوف داشت كه در دنیاى معاصر زبان انگلیسى یك زبان علمى است.

۷-۲- تحقیر استعدادها و توان مردم
اگر مردم نیرو و استعدادهاى خدادادى خود را بشناسند و باور كنند، دیگر دست نیاز به سوى بیگانه دراز نخواهند كرد. دشمنان براى اینكه این دست همیشه دراز بماند و این احساس نیاز تداوم یابد، توانایی‌ها و استعدادهاى مردم و به ویژه جوانان را تحقیر و در بسیارى موارد سركوب مى‏كنند.

۸-۲- تعارض علم ودین
مهاجمان فرهنگى براى القاى شبهات عقیدتى، بزرگنمایى مشكلات فكرى، غافل نمودن از مبانى استدلالى و منطقى، ترویج سطحى‏نگرى از یك سو و تحجرگرایى از سوى دیگر و در نتیجه آسیب‏پذیرى عقیدتى و جز آن، در تلاشند تا ارزش تعالیم و باورهاى اسلامى را خدشه‏دار سازند و تعلیمات آن را در پاسخگویى به نیازهاى فكرى - فرهنگى جدید نسل جوان در عصر حاضر ناتوان جلوه دهند.

۹-۲- ناكارآمد نشان دادن دین
یكى از شبهات عقیدتى، مطرح كردن مسئله « ناكارآمد بودن دین درامر حكومت است » كه شبهه‏اى قدیمى و نشأت گرفته از تفكر جدایى دین از سیاست است. حال آن‏كه در مكتب اسلام، دین و دولت، دنیا و آخرت همانند عقل و دین ملازم وقرین‏اند؛ ملازمتى كه در تفكر غربى، انكار شده است.
در اسلام ، رهبرى دینى و سیاسى در بسیارى از مقاطع و به ویژه در صدر اسلام، یكى بوده است. به خصوص كه علاوه بر وظایف اساسى دولت اسلامى در خصوص تأمین نظم و آرامش و تنظیم روابط اجتماعى، فراهم آوردن مقدمات تعالى روحى و سعادت معنوى جامعه نیز بر عهده حكومت اسلامى نهاده شده است. اما سكولاریسم ( اصطلاح سكولار به معناى روزگار و دنیاست و در اندیشه تمدن غربى به تفكرى اطلاق مى‏شود كه مربوط به این دنیا بوده و بى‏ارتباط با مسائل دینى و اخروى باشد. پس از آن كه غرب با حاكمیت كلیسا به منازعه پرداخت و طبقه روشنفكران و علم‏گرایان جدید صحنه تفكر را در دست گرفتند، این طرز فكر كه كلیسا باید خارج از صحنه فعالیتهاى اجتماعى قرار گیرد و در مسائل سیاسى و دولتى مداخله نكند، گسترش یافت. از آن پس « سكولاریسم » نام مكتبى شد كه مذهب را از سیاست جدا مى‏داند. این جدایى نه تنها جنبه‏هاى فردى، بلكه نظام قضایى، اجتماعى و تربیتى و سیاسى را نیز در برمى‏گیرد. ) ، به صورت ابزارى ، ایده جدایی دین از سیاست، یا ناكارآمد بودن دین در امر حكومت را القاء و تبلیغ مى‏كند و غربزدگان در كشورهاى مسلمان و به ویژه ایران نیز، همین اندیشه را رواج داده‏اند.

۳- تحمیل فرهنگ
بدیهى است مردمى كه از فرهنگ خود دور شوند و یا از انتساب به فرهنگ و تمدن و تاریخ خود احساس حقارت كنند، در پذیرش و قبول هویت فرهنگى جدید آمادگى بسیار دارند؛ در این هنگام است كه مهاجم فرهنگى، فرهنگ دلخواه خود را با وسایل گوناگون و به وسیله تبلیغات فراوان و ظاهرى آراسته و فریبا در بین مردم می‌گستراند تا به تدریج، مردم با ارزش‌ها، معیارها و عقاید مورد نظر او خو بگیرند و فرهنگ وارداتى در آنها پدیدار شود؛ اهم روشها و ابزارهایى كه دشمن به این منظور از آنها استفاده مى‏كند، عبارتند از :

۱-۳- آموزش
سردمداران تمدن و فرهنگ غرب، پس از آنكه حضور مستقیم و بی‌واسطه خویش را در سایر كشورها، به منظور گسترش نفوذ و سلطه اقتصادى، سیاسى، اجتماعى، ممكن و مقدور ندیدند، سعى كردند نمایندگانى از بین خود ملت‌ها برگزینند و مسؤولیت فراهم آوردن زمینه سلطه‏پذیرى را به آنان واگذار كنندكه اكثر غربگرایان خود باخته درجهان سوم عهده‏دار این وظیفه شدند. آنان كه معمولا پس از مسافرت به غرب و تحصیل و حشر و نشر در آن دیار، مقهور پیشرفت و فن‏آورى برتر غرب مى‏شدند، پس از بازگشت به كشور خویش به بلندگوى فرهنگ بیگانه تبدیل مى‏گشتند. از طرف دیگر، در پى پذیرش باورهاى علمى، به ویژه باور برترى دانش تجربى و همچنین اخذ دانش تجربى از غرب، به علت ناسازگارى شیوه‏هاى تحصیل دانش جدید با شیوه‏هاى دستیابى به دانش قدیم، شیوه‏هاى تحصیل دانش قدیم مورد انتقاد قرار گرفت و به دنبال آن الگوهاى جدید مطرح و فراگیر شد. الگوهاى یاد شده ، هم از نظر سازمانى و هم از نظر شیوه‏هاى آموزش، اشاعه یافت و كمك مؤثرى به تحقق و شكل‏گیرى پدیده تهاجم فرهنگى نمود.

۲-۳- تبلیغات
اگر تبلیغات را مهمترین سلاح نظام سلطه به منظور نفوذ فرهنگى در جوامع بدانیم، چندان مبالغه نكرده‏ایم. اهمیت تبلیغات را از حجم عظیم سرمایه‏‌گذاری‌هایى كه دراین زمینه شده است، مى‏توان دریافت. امروز سلطه‏طلبان از آخرین پیشرفتهاى روان‏شناسى و پیشرفته‏ترین دستاوردهاى صنعتى براى تبلیغات رنگارنگ خود سود مى‏جویند. شبكه‏هاى ماهواره‏اى همچون تار عنكبوت، فضاى پیرامون كره زمین را احاطه كرده‏اند. با تبلیغ، كاهى را كوه و كوهى را كاه و حق را ناحق و ناحق را حق جلوه مى‏دهند. از سوى دیگر، پخش یك سویه گزارش‏هاى خبرى از طریق خبرگزارى‏هاى خارجى و شبكه‏هاى رادیویى و تلویزیونى سراسرى غربى، نمایش مداوم فیلم‌هاى سینمایى و مجموعه‏ها و كارتون‏هاى تلویزیونى امریكایى، اروپایى و ژاپنى و نظایر آنها، در انتقال نمادها و ارزشها و شیوه‏هاى زندگى فریبنده جوامع سرمایه‏دارى، نقش‏هاى اصلى را ایفا مى‏كنند.

۳-۳- ارتباطات
در قرن حاضر، چشمگیرترین پیشرفتهاى فن‏آورى در عرصه ارتباطات رخ داده است. به واسطه این پیشرفت‏‌ها افراد بشر به آسانى مى‏توانند در كمترین زمان ممكن با یكدیگر ارتباط برقرار كنند و بر روى افكار و شكل زندگى یكدیگر تأثیر بگذارند و آن را دگرگون سازند. این ویژگى، رسانه‌‏هاى ارتباطى را ابزار دست مهاجمان فرهنگى قرار داده است، تا به واسطه آن بر ذهن و دل انسانها تسلط پیدا كنند و تعیین كنند كه انسان‌ها باید به چه فكر كنند یا به چه فكر نكنند، از چه واقعه‏اى مطلع شوند، چه بپوشند، چه بخورند و چگونه زندگى كنند. در حالى كه مردم جهان سوم از وقایع پیرامون محل زندگى خود اطلاع ندارند، با نام‌هاى رؤساى جمهورى امریكا و هنرپیشگان هالیوود و خوانندگان غربى به خوبى آشنا هستند. به واقع، بمباران خبرى و تبلیغى بدون وقفه با استفاده از دستاوردهاى پیشرفته فن‏آورى ارتباطى، مانند ماهواره و ویدئو، بسیارى از مردم كشورهاى غیرپیشرفته را از هویت خود بیگانه كرده و در ایمان و اعتقاد آن‏ها به فرهنگ بومى و سنت‏هاى خودى ، خلل وارد ساخته است. از طریق دو دسته اطلاعات جارى و تاریخى در تصمیم‏گیرى‏هاى ملى مداخله صورت مى‏گیرد. این امر گاه حتى مسئولان یك كشور را نیز به سمت تصمیم‏گیرى‏هایى هدایت مى‏كند كه به نفع خود است و در عین حال مسئول احساس آزادى و استقلال و كرامت انسانى نیز مى‏نماید. مكان بارز آن رویكرد مسئولین فرهنگى جامعه ما نسبت به موسیقى « پاپ » است.

۴-۳- انتشارات
انبوه انتشارات گوناگونى كه در صدها هزار نسخه چاپ و منتشر می‌شود، اهمیت و تأثیر آن را در شكل‏گیرى فرهنگ عمومى مردم نشان مى‏دهد. تأثیر تبلیغات غیرمكتوب یا شفاهى بر مخاطبان فورى است، ولى انتشارات بر خوانندگان، نفوذى دیرپا و ماندگار دارد و به همین لحاظ اهمیت بیشترى نیز دارد. در این روش مى‏تواند مفاهیم مورد نظر در قالب داستان‌هاى شیرین و جذاب درآید و با كیفیت مطلوب وعكس‌ها و طرح هاى زیبا و با تعدادى وسیع در اختیار علاقه‏مندان قرار گیرد. براى نمونه مى‏توان به انتشار كتاب « آیات شیطانى » در طرح‌ها و اندازه‏هاى گوناگون و با زبان‌هاى متفاوت اشاره كرد. انواع برگه‏هاى تبلیغاتى كه همراه كالاها وارد كشور مى‏شوند، یكى دیگر از ابزارهاى نفوذ و القاى فرهنگ بیگانه است؛ اولین تأثیر منفى آن ورود تعداد زیادى واژه و اصطلاح بیگانه به زبان فارسى است. یعنى ورود كالاهاى خارجى به خودى خود، حامل فرهنگ بیگانه است.

۵-۳- تحقیقات
پژوهش‌هایى كه كشورهاى غربى درباره جوامع شرقى به ویژه جوامع اسلامى انجام مى‏دهند، همواره به منظور كشف حقایق و خدمت به جهان اسلام نیست، بلكه بسیارى از این پژوهش‌ها براى شناخت نقاط قوت و ضعف این جوامع و یافتن راه‌هاى نفوذ و رخنه در آنهاست. از این روست كه گاهى بودجه تحقیقاتى مستشرقان از طریق مراكز دفاعى و نظامى یا سیاسى پرداخت مى‏شود، نه دانشگاه‌ها و مراكز علمى، بنابراین یكى از بهترین و مطمئن‏ترین راه‌هاى القاى فرهنگ بیگانه، انتشار نتایج بعضى از این پژوهش‌ها توسط مهاجمان فرهنگى است.۲

عوامل درونى سلطه‌‏پذیرى فرهنگى یا پذیرش تهاجم فرهنگى
تبادل و برخورد فرهنگى بین جوامع مختلف، امرى طبیعى و اجتناب‏ناپذیر است. تنویر افكار و رشد فرهنگى جامعه ، در پرتو تبادل فرهنگى با دیگران قابل حصول است. ولى اگر جامعه‏اى از درون تهى و آسیب‏پذیر شد، تبادل فرهنگى تبدیل به تهاجم فرهنگى مى‏شود. ضعف و ناتوانى و آسیب‏پذیرى در درون فرهنگ هر جامعه است كه زمینه سلطه‏پذیرى را فراهم مى‏سازد. عوامل درونى سلطه‏پذیرى اعم از فرهنگى و غیر فرهنگى را باید شناسایى و مرتفع كرد تا زمینه آسیب‏پذیرى به حداقل برسد. به طور معمول خلاء فرهنگى و فكرى زمینه مساعدى براى تهاجم فرهنگى است. اگر اندیشه اسلامى موجود و دستاوردهاى فكرى انقلاب اسلامى نتواند نیازهاى فكرى و فرهنگى افراد جامعه به ویژه نسل جوان وتحصیل كرده و تشنه حقیقت و انسانیت را پاسخ دهد، میدان براى هجوم فكرى و تبلیغى غرب باز مى‏شود. عوامل درونى آسیب‏پذیرى را مى‏توان در سه حوزه كلان نظرى و ساختارى و برنامه‏ریزى- اجرا دسته‏بندى كرد:

حوزه اول - آسیب‏‌پذیریهاى ناشى از مشكلات نظرى
۱- آسیب‏پذیرى در فهم ودرك مسائل فرهنگى و هنرى بین صاحب نظران غیرحكومتى و مسئولان نظام كه موجب تعارض در معیارها و ارزش‏هاى فرهنگى جامعه شده است.
۲- عدم تعمیق بینش، دانش و تربیت دینى به عنوان مبانى فرهنگ و اندیشه ملى
۳- تعارض نظریه فقهى در مرجعیت با نظریه مرجعیت حاكم.
۴- عدم تبیین دقیق و همه جانبه اندیشه‏هاى مختلف.
۵- پاسخ ندادن استادان و صاحبنظران حوزه و دانشگاه ومراكز تحقیقاتى به نیازهاى نظرى و فكرى جامعه
۶- عدم تبیین مبانى و سیاستهاى اصولى نظام در عرصه فرهنگ و هنر( ادبیات ، فیلم، تئاتر، موسیقى، نقاشى و غیره)
۷- تفكر انفعالى جامعه علمى و فنى كشور در برابر غرب و تأثیرپذیرى فرهنگى ناشى از آن.
۸- وجود بنیانهاى فكرى مبنى بر ناكارآمدى نظام حكومت مبتنى بر دین
۹- عدم شناخت دقیق و عمیق غرب در ایران و روى آوردن به سطوح ظاهرى آن
۱۰- بى‏توجهى به گذشته تاریخى كشور در مسیر شناخت و برنامه‏ریزى حال و آینده
۱۱- عدم ارتباط نظام‏مند معرفتى بین حوزه و دانشگاه در جهت حل مشكلات فكرى و بینشى و عقیدتى
حوزه دوم - آسیب‏پذیریهاى ناشى از اشكالات یا ویژگیهاى ساختارى ( فرهنگى ، اجتماعى، سیاسى، اقتصادى )
الف - فرهنگى
۱- فقدان الگوى فرهنگى در سطوح مختلف فرهنگى
۲- وجود ضعف‏هاى جدى در نظام تعلیم و تربیت
۳- یكسان پندارى عملكرد مدیران، روحانیون و اسوه‏هاى فكرى با ارزش‌هاى دینى و دامن‏زدن به این‏باور در نگرش‏عمومى
۴- عدم وجود الگوى تبیینى براى تعمیق ارزش‌ها و باورهاى دینى در جامعه

ب - اجتماعى
۱- نارسایى در گستره عدالت اجتماعى
۲- مطلق‏گرایى در تحقق و تأمین ایده‏آلها و آرمانها بدون توجه به واقعیات موجود
۳- ناهمگونى نهادهاى اجتماعى و تداخل در وظایف
۴- فقدان پیوند متسحكم بین نهادهاى اجتماعى و اقشار گوناگون مردم
۵- جوان بودن جمعیت كشور

ج - اقتصادى
۱- نارسایى در گستره نظام اقتصادى مبتنى بر دین
۲- عدم توجه به اقتصاد بومى و منطقه‏اى در فرآیند نوسازى اقتصادى
۳- نارسایى در رویكرد اقتصاد فرهنگ و هنر كشور

د - سیاسى
۱- آمیختگى مصالح فرهنگى نظام با منافع گروهها
۲- تسلط بعضى خرده فرهنگ‏ها از طریق سیاسى بر فرهنگ ملى در تاریخ كشور
۳- كم توجهى به نظرات مردم در تصمیم‏گیرى‏هاى سیاسى
۴- نقش تخریب متقابل جناحهاى سیاسى ( گرایش‏هاى مختلف سیاسى در مجموعه طرفداران نظام )كه‏نتیجه‏اش اجماع مركب بر ناتوانى و ناكارآمدى و حتى فریبكارى نظام است.
۵- قطبى شدن فضاى سیاسى كشور ( قطب‏هاى افراطى)و تضعیف فضاى اعتدال و عقلانیت و صمیمت
حوزه سوم - آسیب‏پذیریهاى ناشى از اشكالات برنامه‏ریزى - اجرا
۱- فقدان نظام ارزیابى عملكرد فرهنگى دستگاهها و نهادهاى رسمى و غیررسمى
۲- عدم توجه به سیاستهاى مصوب فرهنگى نظام جمهورى اسلامى
۳- كم توجهى به فرهنگ بر نظام برنامه‏ریزى كشور
۴- عدم شناخت كافى از نیازهاى فرهنگى جامعه
۵- عدم توجه به نیازهاى فرهنگى مناطق مختلف كشور در برنامه‏ریزى فرهنگى
۶- توزیع نامناسب امكانات فرهنگى
۷- كم‏توجهى به نیازهاى طبیعى و جدید جامعه بویژه طبقه جوان دربرنامه‏ریزیهاى فرهنگى
۸- تضعیف یا عدم توجه به نهادهاى فرهنگى سنتى( مانند كانونها و هیئت‏هاى مذهبى، فعالیتهاى محلی مذهبى )و عدم جایگزینى نهادهاى جدید
۹- وجود آثار نسبتا عمیق سیاستهاى فرهنگى دوران گذشته و به ویژه دوران پهلوى
۱۰- تغییرات مكرر در سیاستگذارى و جهت‏گیریهاى سازمانى
۱۱- فرآیند جهانى شدن و عدم جلوگیرى از آثار مضر آن در فرهنگ خودى

سیاست‌هاى مقابله با تهاجم فرهنگى
الف - سیاستهاى كلى
۱- مشخص كردن نقاط تهدید و مورد هجوم
۳- تعمیق شناخت و باور دینى
۳- اصلاح رفتار مدیران
۴- ترویج و گسترش معرفت وارزشهاى اسلامى - ایرانى و انقلاب اسلامى و رسوخ در قلوب افراد
۵- ایجاد زمینه‏هاى مناسب براى شناسایى، هدایت استعدادها و حمایت از خلاقیتهاى انسانى و كوشش براى شكوفا شدن روحیه ابداع هنرى و نوآورى در حوزه‏هاى مختلف.
۶- تلاش هر چه بیشتر براى برقرارى عدالت اجتماعى
۷- اهتمام به آراستگى سیماى جامعه به مظاهر اسلام وانقلاب اسلامى
۸- رعایت اصول و ارزشهاى اسلامى - ایرانى در برنامه‏ریزى‏هاى توسعه كشور
۹- ساماندهى و هماهنگ كردن فعالیت‏هاى فرهنگى نهادها و دستگاه‌هاى فرهنگى كشور
۱۰- تلاش در جهت قانونمندى بیشتر در فعالیتهاى فرهنگى و معنوى
۱۱- ایجاد زمینه‏هاى رشد كمى وكیفى آثار و خدمات فرهنگى و بهره‏‌گیرى از فن‏آورى مناسب روز و پویاسازى و فعال كردن عناصر فرهنگ
۱۲- فراهم آوردن امكان استفاده بهینه از آثار و خدمات فرهنگى براى عموم مردم
۱۳- گزینش و اولویت بندى بخشهاى مورد تهاجم
۱۴- تحكیم وحدت و همبستگى ملى ضمن احترام به آداب و رسوم و فرهنگ‏هاى محلى
۱۵- اهتمام به اطلاع‏رسانى صحیح و بارور كردن اوقات فراغت جامعه از طریق رسانه‏ها
۱۶- احیاء و حمایت از نهادهاى فرهنگى مردمى
۱۷- توجه به بخش فرهنگ در نظام كلى برنامه‏ریزى توسعه كشور
۱۸- ارزیابى و بازشناسى مستمر سیاستها، معیارها و ضوابط فعالیتهاى فرهنگى در بخشهاى مختلف
۱۹- اهتمام نسبت به معرفى شخصیتهاى تاریخى اسلام وایران
۲۰- توجه به كارآمد بودن دین در امر حكومت و مبارزه با تفكر جدایى دین از سیاست
۲۱- افزایش شناخت و مطالعه دقیق در زبان، تاریخ، جغرافیا، آداب و رسوم اسلامى و ایرانى و آگاهى از روحیات و گرایش‌ها و باورهاى مردم كشور براى برنامه‏ریزى فرهنگى مبتنى بر واقعیت‏ها
۲۲- توجه به اهمیت و نقش ابزارهاى هنرى و به كارگیرى شیوه‏ها و بیان هنرى در ترویج مفاهیم و معارف اسلامى، ایرانى و تعمیق و اصلاح فرهنگ عمومى
۲۳- ارائه الگوها و سرمشق‏هاى مناسب براى آحاد جامعه
۲۴- گسترش فرهنگ امر به معروف و نهى از منكر
۲۵- تكیه بر نیروهاى مؤمن و متعهد آموزش دیده فرهنگى
۲۶- تفكیك نتایج عملكرد مدیران بخشهاى گوناگون از ارزشهاى دینى
۲۷- مشاركت و بسیج مردمى براى رسیدگى به مشكلات فرهنگى
۲۸- هماهنگى بین ارگان‌ها و نهادها براى جلوگیرى از ثأثیر منفى بعضى از برنامه‏ها و فعالیت‏هاى غیرفرهنگى مؤثر بر فرهنگ
۲۹- توسعه و گسترش زبان و ادبیات فارسى در كشور.
۳۰- شناخت و بهره‏گیرى از امكانات جهان اسلام و دنیاى شرق براى تقویت خود و مقابله با تهاجم
۳۱- ایجاد توافق بر روى ابعاد فرهنگ اسلامى
۳۲- توجیه و اطلاع‏رسانى به شخصیت‌ها و گروههاى مرجع نسبت به پیامدهاى نامطلوب مواضع و رفتار آنان
۳۳- اولویت بخشیدن به اصل مهم پاسخگویى منطقى و با سعه صدر به پرسش‌ها و ابهامات، به جاى تخطئه سیاسى یا ارزشى

ب - راهبردهاى اجرایى
۱- جوانان
۱-۱- آشنا ساختن جوانان به افكار و آراء و دیدگاههاى حضرت امام خمینى (ره) و مبانى انقلاب اسلامى
۲-۱- تعمیق بینش نسل جوان در مواجهه علمى با فرهنگها و مظاهر تمدن و تبادل و اشاعه فرهنگى
۳-۱- تلاش در جهت آشنا ساختن جوانان با جنبه‏هاى مثبت فرهنگى اقوام و ملتها و تمدنها و وجوه اشتراك و افتراق آن با فرهنگ خودى
۴-۱- تشویق جوانان نسبت به امر اسلام‏شناسى و ایران‏شناسى در مراكز علمى و دانشگاهى و هدایت تلاشهاى آنان در حوزه فرهنگ وتمدن اسلامى

۵-۱- اهتمام نسبت به معرفى منابع اصیل فرهنگى اسلام و ایران به جوانان
۶-۱- نقد و بررسى، اصلاح، تصحیح و تنقیح متون و منابع و مآخذ علمى و فرهنگى اسلام وایران جهت تسهیل امر استفاده علمى نسل جوان
۷-۱- نیازسنجى و بررسى تقاضاهاى فرهنگى جوانان و پاسخگویى مناسب به آن از طریق ارائه الگوسازى مناسب
۸-۱- تقویت تفكر و تعقل و قدرت نقادى و انتخاب در عرصه تلاقى و تعارض افكار
۹-۱- فراهم آوردن امكان حضور فعال و مشاركت جوانان در برنامه‏ها و فعالیتهاى فرهنگى و اصلاح نگرش جامعه مبنى بر اعتماد و باور داشتن به توانایى‏ها و شایستگی‌هاى نسل جوان
۱۰-۱- نشاط آفرینى فرهنگى از طریق ایجاد و گسترش تسهیلات ورزشى و پرورش و تقویت روح و جسم
۱۱-۱- معرفى هنر اصیل و سازنده به جوانان
۱۲-۱- گسترش مراكز مشاوره و راهنمایى جوانان
۱۳-۱- فراهم ساختن شرایط و امكانات كافى براى مطالعه و تحقیق
۱۴-۱- ایجاد اشتغال براى جوانان
۱۵-۱- ایجاد شرایط لازم براى ازدواج جوانان

۲- آموزش و پرورش
۱-۲- تأكید بر رسالت تربیتى - علمى مراكز آموزشى و تربیت همراه با آموزش وتقدم امور تربیتى در آموزش و پرورش
۲-۲- به كارگیرى شیوه‏هاى آموزشى جدید مبتنى بر پرورش اندیشیدن درست، منطقى و آزاد و پاسخ منطقى به سؤالات و ابهامات و ایجاد روحیه پرسشگرى
۳-۲- تقویت كتابخوانى در مدارس
۴-۲- توجه به اصلاح مداوم كتابهاى درسى و تكمیل آنها بر اساس نیازهاى آموزشى عصر حاضر
۵-۲- توجه به تربیت فردى و خانوادگى دانش آموزان
۶-۲- توجه و برنامه‏ریزى براى تربیت سیاسى - اجتماعى دانش‏آموزان
۷-۲- تقویت واهتمام به آموزش مربیان پرورشى و معلمان
۸-۲- لزوم هماهنگى در فعالیت‏هاى تربیتى مدارس كشور
۹-۲- توجه به نهاد خانواده و ارتباط مستمر بین مدرسه و خانواده از طریق انجمن اولیاء و مربیان
۱۰-۲- برنامه‏ریزى مناسب براى غنى‏سازى اوقات فراغت دانش‏آموزان و گسترش فعالیت‏هاى فوق برنامه مدارس
۱۱-۲- توجه به امر ورزش مدارس
۱۲-۲- تقویت مراكز مشاوره و راهنمایى دانش‏آموزان
۱۳-۲- تقویت تشكلهاى دانش‏آموزى در مدارس به ویژه تشكلهاى مذهبى

۳- دانشگاهها و نظام آموزش عالى
۱-۳- اهتمام در جهت نشر و معرفى اندیشه‏هاى امام خمینى(ره) و مبانى نظام
۲-۳- تربیت نسل انقلابى و اسلامى كه پیام انقلاب را درك و با حفظ و عمل به آن موجب ماندگارى و استمرار بركات انقلاب و درون‏‌زایى ارزشهاى انقلابى شود.
۳-۳- اهتمام به تعاطى افكار و تبادل آراء با تمسك به روشهاى منطقى
۴-۳- توجه كافى به حل مسائل عصر با رجوع به معارف دینى و آراء و دیدگاههاى حضرت امام خمینى (ره) و رهبر معظم انقلاب اسلامى
۵-۳- اهتمام به تأمین نیازهاى فرهنگى و تقویت علمى اساتید.
۶-۳- اهتمام به امر آموزش و پژوهش در علوم انسانى
۷-۳- ایجاد نظام برنامه‏ریزى، نظارت و ارزیابى فرهنگى و اجتماعى در دانشگاهها
۸-۳- قانونمند كردن فعالیتهاى فرهنگى و پشتیبانى مادى و معنوى از فعالیتهاى قانونى در دانشگاه
۹-۳- گسترش زمینه‏هاى ارتباط دانشگاهها با دستگاهها و سازمانهاى فرهنگى
۱۰-۳- بهره‏گیرى هر چه بیشتر از مشاركت دانشجویان و اساتید در تولید و اجراى برنامه‏هاى فرهنگى
۱۱-۳- حفظ و تعمیق پیوندهاى اسلامى - ایرانى دانشجویان بورسیه شاغل به تحصیل با اندیشمندان ایرانى در خارج از كشور
۱۲-۳- گسترش زمینه‏هاى ارتباط دانشجویان غیرحضورى وشبانه با نهادها و سازمانهاى فرهنگى دانشگاه

۴- حوزه‏هاى علمیه
۱-۴- تبیین مبانى تفكر و نظام اجتماعى اسلامى در ابعاد اقتصادى، سیاسى، اخلاقى، فرهنگى و...
۲-۴- توجه بیشتر به مقتضیات و تحولات زمان و نقد و تنقیح دستاوردهاى فرهنگى جوامع بشرى و استفاده از نتایج قابل انطباق با اصول و ارزشهاى اسلامى
۳-۴- پاسخگویى به مسائل عصر و بهره‏‌گیرى و توجه بیشتر به آراء و اندیشه‏هاى حضرت امام خمینى (ره) و رهبر معظم انقلاب اسلامى
۴-۴- تلاش در جهت ترویج فرهنگ فراگیر و ناب اسلامى و مقابله با خرافات، موهومات، جمود و تحجر فكرى، مقدس‏مآبى و ظاهر گرایى
۵-۴- تنظیم نظام آموزشى حوزه و تقویت تحقیقاتى آن متناسب با نیازهاى فرهنگى كشور، به ویژه نیازهاى فرهنگى جوانان
۶-۴- تربیت نیروى انسانى متخصص متناسب با اهداف انقلاب و نظام جمهورى اسلامى
۷-۴- توجه بیشتر به وحدت حوزه و دانشگاه و راهكارهاى عملى آن
۸-۴- اهتمام به جذب هر چه بیشتر نخبگان فكرى به حوزه‏هاى علمیه
۹-۴- برنامه‏ریزى براى ارتباط مستقیم و گسترده با تمامى اقشار مردم در جامعه ایران
۱۰-۴- توجه بیشتر به روشهاى كارآمد و نوین تبلیغ و ارشاد توسط حوزه‏هاى علمیه
۱۱-۴- تبیین مبانى نظرى مسائل فرهنگى و هنرى ( ادبیات، فیلم، تئاتر، موسیقى.… )متناسب با مقتضیات روز
۱۲-۴- تلاش براى هماهنگى بیشتر بین مراجع دینى و رهبرى مذهبى - سیاسى
۱۳-۴- آینده‏نگرى و جلو بودن از زمان در نظریه‏پردازى و تبیین آراء اسلامى
۱۴-۴- پرهیز ازسوق دادن فعالیت دینى و فرهنگى روحانیت به نهادهاى رسمى و دولتى و اتكاء هر چه بیشتر به فرهنگ‏سازى خودجوش در روابط متقابل روحانیت با مردم
۱۵-۴- ترویج فرهنگ قرآن، نهج‏البلاغه و فرهنگ معاد در میان اقشار جامعه جهت سالم‏سازى اخلاق اجتماعى
۱۶-۴- بهره‏گیرى از هنر مشروع و مؤثر در تبلیغ دینى
۱۷-۴- صیانت از روشهاى سنتى تبلیغ همراه با بازسازى آن
۱۸-۴- آسیب‏شناسى تبلیغ دینى
۱۹-۴- توجه به نیازهاى متنوع و متكثر انسان و جامع‏نگرى در آن و نگاه متوازن و متعادل
۲۰-۴- توجه به علم كلام و مسائل نوین آن
۲۱-۴- توجه به علوم انسانى با نگاه اسلامى
۲۲-۴- ایجاد نظام ارزیابى و سنجش در تبلیغ و آثار آن
۲۳-۴- مشخص نمودن آسیب‏هاى فرهنگى ناشى از نادیده گرفتن مبانى دینى و آسیب‏هاى ناشى از عدم توجه به واقعیات اجتماعى
۲۴-۴- نگاه متعادل و متوازن به مراسم جشن و عزادارى مذهبى
۲۵-۴- تكیه بر مردم و خودجوشى آنان در تبلیغ
۲۶-۴- برخوردارى از موضع فعال و نه منفعل در تبلیغ دین در سطوح گوناگون

۵- مساجد
۱-۵- توجه به مساجد و ساماندهى امور آن به عنوان مراكز نشر و گسترش فرهنگ اسلامى
۲-۵- توجه به بهسازى فیزیكى مساجد و زیباسازى آن
۳-۵- تربیت امام جماعت عالم و آشنا به مسائل روز و جوانگرا
۴-۵- استفاده از فضاى مساجد براى مطالعه كتب دینى و علمى و فكرى و تبادل فكرى و تبادل آراء
۵-۵- دعوت از متفكران دانشگاهى براى سخنرانى در مساجد
۶-۵- همكارى در فعالیتهاى كمك آموزشى و تربیتى و تفریحى
۷-۵- ایجاد فضاى سبز مثلا پارك در كنار مساجد
۸-۵- ایجاد مراكز مطالعه روزنامه و مجلات در كنار مساجد و فعال نمودن كتابخانه‏هاى مساجد
۹-۵- ایجاد زمینه همكارى بین نهادهاى مردمى و مساجد
۱۰-۵- تقویت كانونهاى فرهنگى و هنرى مساجد
۱۱-۵- ترسیم جایگاه مساجد در نظام كشور و تعیین ساختار مناسب براى آن
۱۲-۵- ایجاد ارتباط بین مسجد و مدرسه در هر محل
۱۳-۵- ترمیم، اصلاح و آموزش خادمین مسجد، هیأت امنا و عوامل دیگر

ج - دستگاههاى تبلیغى و رسانه‏هاى گروهى
۱- برنامه‏هاى فرهنگى و هنرى
۱-۱- توجه نهادها و رسانه‏هاى گروهى به تولید مؤثر فرهنگى
۲-۱- ترویج مفاهیم و معارف اسلامى و رعایت حد اعتدال در تبلیغ
۳-۱- تقویت روحیه تقوا و اخلاق اسلامى
۴-۱- الگوسازى مناسب و توجه به سیره پیامبر )ص( و ائمه اطهار )ع(
۵-۱- توجه به تاریخ اسلام و معرفى اصحاب و یاران پیامبر گرامى و ائمه اطهار )ع(
۶-۱- یادآورى حماسه ایثار شهدا، جانبازان و آزادگان در دوران انقلاب و دفاع مقدس
۷-۱- حفظ روحیه و شور انقلابى مردم
۸-۱- هماهنگى در تبلیغ و فعالیت‏هاى رسانه‏اى
۹-۱- به كارگیرى قالبهاى متنوع هنرى براى عرضه مفاهیم فرهنگ اسلامى
۱۰-۱- جمع‏آورى دقیق‏ترین و آخرین اطلاعات مربوط به فعالیت‏هاى فرهنگى و اطلاعاتى و ارتباطى در سطح جهانى واستفاده از آن‏ها در برنامه‏ریزى و فعالیت تبلیغاتى كشورى و بین‏المللى
۱۱-۱- نیازسنجى مخاطبان و توزیع متناسب برنامه‏ها
۱۲-۱- تربیت نیروى انسانى دست‏اندركار در عرصه‏هاى فرهنگى متناسب با اهداف فرهنگى نظام به ویژه در بخشهاى تصمیم‏گیرى و ارزیابى و نظارت مستمر بر فعالیت آنها
۱۳-۱- بهینه‏سازى و روزآمدكردن روشهاى سنتى تبلیغ در عین حال استفاده از روشهاى نوین
۱۴-۱- فعالتر شدن تبلیغات اسلامى در نمادهاى محلى فرهنگى
۱۵-۱- گسترش كیفى فعالیت تبلیغات اسلامى
۱۶-۱- گسترش فعالیت‏هاى كارشناسى تبلیغات اسلامى
۱۷-۱- كمك به نهادهاى مردمى براى فعال شدن روزمره در مسائل فرهنگى و فكرى
۱۸-۱- گسترش اردوهاى مذهبى - تفریحى در سراسر كشور خصوصا روستاها
۱۹-۱- استفاده‏ كامل از فضاهاى فرهنگى - مذهبى مانندحسینیه‏هابراى ایجاد تحرك جغرافیایى - فرهنگى
۲۰-۱- تقویت مراكز فرهنگى و هنرى و كمك به افزایش تولیدات این مراكز
۲۱-۱- تشكیل و تقویت و تجهیز مراكز اطلاع‏رسانى و حمایت وهدایت صحیح این مراكز
۲۲-۱- تقویت مراكز پژوهشى فرهنگى
۲۳-۱- تشویق مردم به مشاركت و هدایت انگیزه‏هاى آنان درجهت فعالیت در امور فرهنگى و هنرى

۲-مطبوعات
۱-۲- كمك به ایجاد تفاهم ملى در جهت توسعه فكرى و فرهنگى از طریق تعاطى افكار و تبادل آراء و تمسك به روشهاى منطقى
۲-۲- كمك به ایجاد ثبات براى توسعه اقتصادى، اجتماعى و فرهنگى و جلوگیرى از غربزدگى و التقاط
۳-۲- گسترش فرهنگ نقد و گفتگو با توجه به ارزشهاى معنوى، مبانى و مواضع اصولى
۴-۲- صیانت خودجوش و درون‏زا از ارزشهاى دینى و انقلابى به وسیله مطبوعات
۵-۲- روشن كردن گسل‏هاى اجتماعى و فرهنگى در چارچوب قوانین
۶-۲- نزدیك‏كردن نظریه‏هاى موجود در جامعه با طرح علمى و كارشناسى این نظریات و نقد صحیح
۷-۲- سعى در تقریب ذهنى داخل كشور و خارج از آن بوسیله برجسته‏كردن ساختارهاى اقتصادى و ساختارهاى فرهنگى با احترام به ارزشهاى ملى وفرهنگى اسلامى
۸-۲- فراهم آوردن امكان گفتگوهاى كارشناسى براى رسیدن به راهبردهاى فرهنگى در جهت اهداف ملى بدون پرده‏درى، حرمت‏شكنى، قانون‏شكنى و جوسازى
۹-۲- بررسى مشكلات اجتماعى براى یافتن راه‏حل‏هاى عمومى
۱۰-۲- بررسى راههاى جلوگیرى از نفوذ سیاسى ، فرهنگى و اجتماعى دشمنان براى حفظ استقلال كشور
۱۱-۲- توسعه و تقویت خبرگزارى داخلى
۱۲-۲- ارتقاء كمى و كیفى با دستیابى به شیوه‏هاى مطلوب و جامع در انتشار اخبار و مطالب
۱۳-۲- جلوگیرى از عوام‏زدگى و عوام‏فریبى و تكیه بر باورها، عادات و شیوه‏هاى درست

۳- صدا و سیما
۱-۳- تلاش در جهت تبیین و تعمیق بخشیدن ایمان مذهبى مخاطبان با بهره‏گیرى از بهترین ابزارهاى هنرى در كلیه برنامه‏هاى صداوسیما
۲-۳- ارائه الگوهاى مناسب براى اقشار مختلف مخاطبان بویژه كودكان و نوجوانان و جوانان در برنامه‏‌هاى مختلف با شیوه‏هاى مستقیم و غیرمستقیم
۳-۳- فراهم سازى زمینه‏هاى ارتقاء آگاهى مخاطبان )بینش و دانش( در زمینه‏هاى مختلف علوم و فرهنگ، بویژه دین در كلیه برنامه‏‌ها با جهت‏گیرى مناسب و منطقى
۴-۳- ارتقاء بخشیدن كیفیت محتوایى كلیه برنامه‏هاى صداوسیما با ارتباط جدى و عمیق‏تر و مستمر با اساتید حوزه و دانشگاه
۵-۳- بكارگیرى ابزارهاى نوین و فن‏آورى جدید در تهیه كلیه برنامه‏هاى صداوسیما براى ارتقاء كیفیت تصویرى برنامه‏ها
۶-۳- توجه جدى جهت عملى نمودن فرمایشات و رهنمودهاى حضرت امام خمینى)ره( و مقام معظم رهبرى پیرامون صداوسیما
۷-۳- بهره‏گیرى از تولیدات داخلى و در صورت لزوم برنامه‏هاى خارجى تلویزیونى با توجه به ارزشهاى اسلامى و عدم مغایرت آنها با دیندارى، كفرستیزى، ساده‏زیستى و اخلاق اسلامى
۸-۳- افزایش پوشش جمعیتى و جغرافیایى صداوتصویر
۹-۳- تقویت مراكز خبرى با بهره‏گیرى از دانش فنى جدید و انتخاب شیوه‏هاى مؤثر و متنوع تبلیغاتى
۱۰-۳- بهره‏گیرى از نظریات و تجربیات مسئولان، اساتید و كارشناسان امور فرهنگى و هنرى و ارتباط جمعى
۱۱-۳- ایجاد زمینه‏هاى مناسب براى بهره‏گیرى مطلوب و متعادل فرهنگى و هنرى از اوقات فراغت و تفریح
۱۲-۳- تقویت ارتباط مناسب و مكمل بخش فرهنگ با مردم
۱۳-۳ هماهنگى در تصمیم‏گیرى و برنامه‏ریزى فرهنگى با بخش‏هاى فرهنگى
سیاستهاى فوق در جلسات ۴۴۴مورخ ۷۸/۴/۱ ، ۴۴۵ ، مورخ ۷۸/۴/۱۵، ۴۴۷ مورخ ۷۸/۵/۱۲ ، ۴۵۰ مورخ ۷۸/۷/۲۰، ۴۵۱ مورخ ۷۸/۸/۴، ۴۵۲ مورخ ۷۸/۸/۱۸ ، ۴۵۳ مورخ ۷۸/۹/۱۸، ۴۵۵ مورخ ۷۸/۱۰/۱۴، و ۴۵۹ مورخ ۷۸/۱۲/۲۴ شوراى‏عالى انقلاب فرهنگى به تصویب نهایى رسید.


«سیاست‌های ساماندهی شئون فرهنگی در مناسبتهای مذهبی»

مصوب ششصد و سومین جلسه مورخ ۱۳۸۶/۰۲/۱۱ شورای عالی انقلاب فرهنگی

تاریخ ابلاغ: ۱۳۸۶/۰۳/۰۶ شماره ابلاغ: ۱۲۳۸/دش

شرح:
شورای عالی انقلاب فرهنگی در جلسه ۶۰۳ مورخ ۸۶/۲/۱۱ سیاستهای سامان‌دهی شئون فرهنگی در مناسبتهای مذهبی را به شرح ذیل تصویب كرد:

مقدمه:
نهضت حسینی(ع) و حماسه عاشورا، تجدیدحیات اسلامی و اوج و قله تاریخی مقابله با ستم و ستمگر و احیاء حق طلبی و عدالت خواهی است که همان روح فرهنگ تشیع است. این واقعه عظیم همواره چون مشعلی فرا راه شیعه، مسلمانها بلکه بشریت در عرصه مواجهه با الحاد، استبداد و استکبار بوده است. بدین سبب همیشه این سرمایه بزرگ و سترگ، در معرض آسیب تحریفات نظری و انحرافات رفتاری بوده است. در روزگار ما نیز آفات و انحرافاتی که مایه وهن این حماسه عظیم است در زمینه مراسم تعزیت و مجالس سوگواری، رخ داده و موجب نگرانی علماء، فرهیختگان و ارادتمندان سیدالشهداء(ع) گشته است.

پدیده های ناشایست و ناخوشایندی از قبیل:
الف) ارتکاب حرکات خلاف موازین شرعی و مخالف جوهر دینی و قدسی حماسه عاشورا.
ب) تظاهر به رفتارهای موهن و غیرمعقول و نامناسب با روح عقلانی و حماسی نهضت حسینی(ع) همچون «قمه زنی».
ج) استفاده از تصاویر، شمایل و نشانه های غیرواقعی ائمه و اولیاء(ع) و چاپ گسترده آنها که خلاف قداست و حرمت معصومین و شأن عزاداری آنها است.
د) ذکر اکاذیب و نسبت مطالب خلاف واقع به ساحت اهل بیت پیامبر اعظم(ص) استنیالی انقلاب
فرهنگین‌هایی در شورای عالی، ایفاد می شود. ساماندهی مراسم سوگواری حضرت سیدالشهداء(ع)» مطرح و به شرح پیوست به تصو به ویژه یاران و خاندان حضرت سیدالشهداء و خواندن نوحه ها و آوازها و اجراء موسیقی های مبتذل و خلاف شئون که باعث مخدوش شدن فضای فکری حماسی و جنبه های حزن انگیزی و عبرت آموزی محرم شده و به این مراسم مقدس جنبه تفننی و تفریحی بخشیده و سبب از بین بردن خاصیت و خصلت آئینی مبتنی بر هویت ایرانی و اسلامی آن می گردد.
بنا به مراتب فوق، سیاست ها و خط مشی های اجرائی ذیل تبیین و معرفی می شوند.

فصل اول - سیاست ها و خط مشی های اجرائی
۱) غنابخشی فکری و محتوایی مجالس و مراسم سوگواری درجهت ارتقاء و تعمیق بصیرت و معرفت اقشار و آحاد جامعه درباره فلسفه، عمق و ابعاد و تعلیمات و تبعات حماسه حسینی (ع) و مقابله با تحریفات و اکاذیب پدید آمده در این زمینه.
۱/۱) اهتمام بیشتر به توسعه اندیشه ها و نظرات امام راحل، مقام معظم رهبری و متفکران بزرگ از جمله استاد شهید مرتضی مطهری درباره محرم و آیین های عزاداری سالار شهیدان (ع).
۲/۱) تهیه برنامه های منظم و منسجم رسانه ای برای نقد و بررسی شعر و مداحی و تعزیه خوانی و همچنین مناظره فکری فقهی توسط متخصصان.
۳/۱) ایجاد پایگاه اطلاع رسانی اینترنتی برای تدوین و ترویج برنامه ها و مراسم سوگواری مناسب در بیرون از مرزهای کشور به منظور ایجاد بصیرت و ارتقاء معرفت دینی و خنثی سازی نسبت های دروغین معاندین و مخالفین فرهنگ و حماسه عاشورای حسینی با استفاده از فناوری های نوین ارتباطی.
۴/۱) تبیین و تشریح فلسفه و ضرورت و نقش تاریخی قیام عاشورا و ارائه تحلیل های مناسب از فرآیند شکل گیری نهضت حسینی و نفی تحلیل های ناصواب غیرمنطبق با واقعه عاشورا و شعائر حسینی از طریق رسانه ها به ویژه صدا و سیما با همکاری دستگاههای ذیربط فرهنگی.
۲) صیانت از روش های اصیل و سنتی عزاداری و بررسی راهکارهای تقویت و توسعه آن متناسب با روح حماسی عاشورا و ذوق، سلیقه و گرایش های نسل امروز.
۱/۲) اصلاح و صیانت تعزیه خوانی و آموزش گروههای تعزیه خوان.
۲/۲) معرفی سبک ها، آداب و اشعار و روش های اصیل و صحیح عزاداری وتجلیل از پیش کسوتان و مجالس نمونه.
۳/۲) نوآوری و تبلیغ سبک های جدید متناسب با شئون مراسم سوگواری.
۴/۲) برنامه ریزی به منظور ارتقاء کیفیت مداحی و آشناسازی مداحان با سیره زندگانی و مراثی و مقاتل ائمه معصومین(ع).
۳) زدودن خرافات و انحرافات پدید آمده و رفتارهای موهن و خلاف موازین در زمینه مراسم و برنامه های سوگواری.
۱/۳) بررسی و انجام مطالعات پیرامون خرافات و بدعت ها در نحوه شکل گیری و چگونگی نفوذ آن در مراسم و مجالس سوگواری و راههای مقابله و رفع آن.
۲/۳) برگزاری جلسات کارشناسی و کارگاههای آموزشی مستمر با مداحان، روضه خوانان و مسئولین هیأتهای مذهبی توسط سازمان تبلیغات اسلامی و صدا و سیمای جمهوری اسلامی.
۴) شناسایی و مقابله ریشه ای با عناصر و جریانهای سازمان یافته و منحرف تأثیرگذار در مراسم سوگواری ائمه معصومین به ویژه سالار شهیدان (ع).
۱/۴) شناسایی عناصر منحرف و برنامه ریزی برای مواجهه مناسب و قانونی با آنان و خطوط فکری جریانهای سازمان یافته و هدایت شده و مقابله سنجیده مؤثر با آنها با همکاری دستگاههای مسئول قضایی و امنیتی کشور.
۲/۴) استفاده از ظرفیت اعزام مبلغ درجهت روشنگری و بدعت زدایی.
۵) ایجاد ساز و کارهای مناسب جهت ساماندهی و تقویت هیأتهای مذهبی، مداحان، مدیحه سرایان و نهادهای متصدی امر عزاداری.
۱/۵) تجلیل از خادمان فرهنگ عاشورایی اعم از سخنرانان، مداحان، شاعران، نویسندگان و مسئولین هیأتهای مذهبی.
۲/۵) انتشار نشریه تخصصی به صورت مستمر ویژه هیأتهای مذهبی به منظور تقویت ارتباط و انتقال مفاهیم و موضوعات لازم و نیز متون و مقاتل معتبر.
۳/۵) پشتیبانی و تغذیه فکری مبلغین و سخنرانان مذهبی.

فصل دوم - اجراء
۱) سازمان تبلیغات اسلامی موظف است با همکاری دستگاههای دولتی و غیردولتی به ویژه سازمان صدا و سیما، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، دفتر تبلیغات اسلامی، نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاهها نسبت به اجرای سیاست ها و خطوط مشی فوق اقدام و گزارش آن را سالانه به شورای عالی انقلاب فرهنگی ارائه نماید.

۲) ادارات کل استانی سازمان تبلیغات اسلامی موظفند سالانه، گزارش برنامه های خود را درجهت تحقق ساماندهی شئون فرهنگی مراسم سوگواری تهیه و برای بررسی و تصمیم‌گیری متناسب با منطقه درچارچوب این طرح به شورای فرهنگ عمومی استان ارائه نمایند.سازمان تبلیغات اسلامی نیز مكلّف گزارش کلان کشوری را به شورای عالی انقلاب فرهنگی جهت بررسی و تصمیم گیری های تکمیلی و روزآمد ارائه نماید.

این سیاست ها مشتمل بر یک مقدمه و دو فصل در جلسه ۶۰۳ مورخ ۸۶/۲/۱۱ شورای عالی انقلاب فرهنگی به تصویب رسید.
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما