معرفی کتاب قيام جاودانه
محمد علی امیرگل
1 فروردين 1386 ساعت 10:15
قیام جاودانه یا سختی چند پیرامون عاشورا و آفاق آن، نام کتابی است از استاد محمدرضا حکیمی که پیرامون قیام جاودانهی سیدالشهدا نگاشته شده است.
شماره 32-31 - ربیع الاول و ربیع الثانی 1428 - فروردین و اردبیبهشت 1386
قیام جاودانه
محمدرضا حکیمی در سال 1314 در مشهد زاده شد. پدرش مرحوم حاج عبدالوهاب حکیمی از متشراعان و محترمین بازار مشهد بود. حکیمی درسال 1320 ابتدا راهی مکتب و سپس مدرسه شد و رد سال 1326 در حوزهی علمیهی خراسان تحصیلات خود را آغاز کرد و بیست سال به علماندوزی و خودسازی پرداخت. ایشان در طی این مدت به فراگیری دروس مقدمات و سطح و بعد از آن به درس خارج پرداخت و در کنار آن، سالیان درازی به تحصیل فلسفه و کلام همت گماشت و ادبیات عرب را نزد شیخ محمدتقی ادیب نیشابوری فراگرفت. حکیمی همچنین از محضر استادانی همچون آیتالله شیخ مجتبی قزوینی خراسانی، آیتالله العظمی سید محمدهادی میلانی و آیتالله میرزا احمد مدرس یزدی بهرهها برد و جهت فراگیری نجوم، تقویم و برخی علوم دیگر به محضر استادانی چون حاج شیخ اسماعیل نجومیان، حاج سید ابوالحسن حافظیان و حاجی خان مخبری شتافت.
محمدرضا حکیمی در سال 1348 اجازهی اجتهاد را از شیخ آقابزرگ تهرانی دریافت کرد. حکیمی که خود از مرزبانان حماسهی جاوید است، در طول چند دهه نسل معاصر را با عمق اندیشه و گستردگی آثار مردان بافضیلت آشنا کرده و با نگارش دهها کتاب مخاطبین خود را به سرچشمهی زلال وحی نزدیک کرده است.
کتابهای ذیل از آثار استاد است: بعثت، عید غدیر، عاشورا، مهدی، خورشید مغرب، کلام جاودانه، قیام جاودانه، الحیاه (دایرهالمعارف بزرگ اسلامی)، مکتب تفکیک، فریاد روزها، جهشها، بیدارگران اقالیم قبله، امام در عینیت جامعه، هویت صنفی روحانی، حماسهی غدیر، ادبیات و تعهد در اسلام، دانش مسلمین، حماسهی مرزبانان جاوید.
قیام جاودانه / محمدرضا حکیمی / دفتر نشر فرهنگ اسلامی / چاپ اول 1373 / 231 صفحه / قیمت 2550 ریال
قیام جاودانه یا سختی چند پیرامون عاشورا و آفاق آن، نام کتابی است از استاد محمدرضا حکیمی که پیرامون قیام جاودانهی سیدالشهدا نگاشته شده است.
این کتاب در هفت فصل ترتیب یافته که موضوعات آن عبارتند از: عاشورا و جهان اسلام، عاشورا و انسان نو، عاشورا و عدالت، عاشورا، انقلابها و حکومتها، حکومت مسانخ، اسلام و مردم (دین مردمی)، طاغوتزدایی، تنها راه رهایی و عدالت، محو سیمای فقر.
قبل از تألیف این کتاب، نویسندهی محترم در دو کتاب دیگر خویش به نامهای «بعثت و غدیر، عاشورا و مهدی» و «امام در عینیت جامعه» به حادثهی جانگداز کربلا و شخصیت والای حسین بن علی (ع) اشاره داشته، درسهای بزرگ عاورا را یادآوری نموده است و فلسفهی شورشهای شیعی را در طول تاریخ پرفراز و نشیب خود متأثر از قیام خونین حسین بن علی (ع) و یاران فداکار و عاشق او میداند.
در سرآغاز کتاب آمده است:
یکی از نشانههای بسیار سترگ رسالتهای بزرگ، جداسازی حق از باطل در همهی نمودهای حق و همهی نمودهای باطل است.
اینجاست که رسالتداران بزرگ، و خورشیدسازان قرون و اعصار آرام نمیگیرند و برای زدودن سیاهیهای باطل به پا میخیزند تا فروغ دامنگستر حق دوباره جان گیرد و بر پهنههای زیست انسانی بتابد.
از آغاز سلطنت اموی در دمشق همهگونه زمینهسازی فراهم آمد به جز آنچه امویان پیش از آن کرده بودند که در تاریخ معروف است. در تاریخ بشر هیچگاه فاجعهای به این عظمت رخ نداده بود که کسی مانند یزید بن معاویه در جای کسی مانند پیامبر آخرالزمان و آورندهی قرآن بنشیند و به نام خلیفه و جانشین پیامبر خدا و نمایندهی نظام قرآنی و مجری احکام قرآن بر مردم حکم راند.
پس رسالت جداسازی حق از باطل و عدل از ظلم به منظور پایداری حق و عدل و نابودی باطل و ظلم، همواره رساتی عظیم است و عاشورای عشیم است و تجلی تام ادای این رسالت است.
به همان اندازه که فاجعهی قرار گرفتن یزید در جای پیامبر اسلام (ص) بزرگ است و ظلماتآفرین و جاهلیت زندهکن، بیداریآفرینی عاشورا نیز بزرگ است.
نویسنده در قسمتی دیگر با قلم روان و محکم خویش که حاصل مطالعات عمیق و کوششهای توانفرسای او در تبیین درست مسائل اعتقادی، اجتماعی، سیاسی است، به تشریح ابعاد عاشورا و تأثیر آن در جهان اسلام پرداخته و با الگو قرار دادن انقلاب عاشورا به عنوان سرمشقی سازنده و تعیین کننده برای هر حرکت و انقلابی بر جهان مینویسد:
ما مسلمانان برای ساختن جامعههای خویش و محتوا بخشیدن به حرکتهای خود سرمشقهای بسیار داریم، قرآن کریم که داستان انقلابهای انبیایی را نقل کرده است برای همین منظور است، بر هم زدن جامعهی ناسالم و ساختن جامعه و فرو افکندن نظام ناسالم و ساختن نظام سالم و همچنین است:
سیرهی انقلابی پیامبر اکرم (ص) در برابر اشرافیت قریش و سرمایهداری جاهلیت، حکومت علی (ع) و منشورهای آفتابسان نهچالبلاغه خطبهی فاطمیه در دفاع از آرمان حکومت قرآنی. این ها همه میتوانند برای هر حرکتی و انقلابی سرمشقهایی سازنده و تعیین کننده باشند، بلکه تحقق راستین یک انقلاب اسلامی به همین است که تعالیم و روشها و سیرههایی که یاد شد در آن تحقق یابد و به ثمر برسد.
و از همین روست که یادآوری میکنند:
باید محافل و مجالسی که به نام آن بزرگواران و با ذکر فداکاریهای آنان و ذکر مصائب ایشان برپا میشود، از شرح این مقاصد اصلی و هدفهای عالی تهی نباشد و هیچگاه در جهت ضد آن مقاصد و هدفها حرکت نکند وگرنه ادامهی راه و دنبالهی رسالت اولیای خدا محسوب نخواهد گشت، و هدفهای الهی آنان را زنده نگاه نخواهد داشت و از آن ارج و ارزشی که باید نزد اولیای خدا داشته باشد بینصیب خواهد بود و در نتیجه اجر خدایی را نیز از دست خواهد داد، چون اجر و پاداش خدا تابع اولیای خداست و رضا خدا تابع حرکت در جهت هدفهای الهی و سازنده و تربیتی دین خدا، همراه با اجرای عدل و قسط و تداومبخشی به راه آنان است.
هنگامی که میبینیم اباعبدالله الحسین (ع) میفرماید: ما قیام کردیم تا به داد مظلومان برسیم، به خوبی روشن میشود که جامعهی حسنی و امت عاشورایی نیز باید در جهت دفاع از مظلومان ستمدیدگان حرکت کند، چه ستمدیدگان اقتصادی، چه ستمدیدگان سیاسی و مجالس حسینی باید القا کنندهی این فکر و جهت دهندهی این اقدام باشد و روشن است که برای این منظور باید جامعه را همواره از ظلم اقتصادی و معیشتی که آثاری ویرانگر دارد، آگاه ساخت و آثار ویرانگر هریک را روشن کرد و همه را به مبارزه با انواع آن فراخواند و نیز نباید از شناساندن ظالمان و ستمگران بهویژه ستمگران اقتصادی و معیشتی غفلت ورزید که تا آنان شناخته نشوند، چه بسا به جای این که با آنان مبارزه شود و طرد گردند، مورد احترام نیز قرار گیرند و با کیفیاتی و هزینهگذاریهایی در همه جا نفوذ کنند و به مقاصد پست دنیایی خویش دست یابند و به بیشتر از آنچه دارند برسند و نوالهای هم به این و آن برای اسکات و رضا بدهند و خود را به خیلی جاها نزدیک کنند و به ریش هرچه دردمند و انقلابی و آگاه و انساندوست و مکتبدان و علیمرام و عاشوراشناس و عدلباور و قسطگرا و تعهدشعار است، بخندند. همچنین به خون شهیدان و به روزگار دردناک جانبازان و معلولان و ... اری گردش روزگار عجیب است.
نویسندهی کتاب که در همهی کتابها و نوشتههای شعورگستر خود عدالت را از اساسیترین محور مکتب و دفاع از کیان اسلام و قرآن میداند، در سومین فصل از کتاب که عنوان عاشورا و عدالت را در خود جای داده است، به تبیین موضوع عدالت در خطبهی عاشورا پرداخته و مینویسد:
هنگامی که مینگریم در خطبهی عاشورا سخن از عدل میرود و از این که عدالت از میان رفته است، میفهمیم که ما نیز باید از دفاع از عدالت و فلسفهی عاشورا دم بزنیم و خود را وارث عاشورا بدانیم.
در انتهای همین گفتار یعنی عاشورا و عدالت، نویسنده با تأسف از شناخت کم دوستان نسبت به عاشورا و تاکید صرف بر جنبهی عاطفی عاشورا و کوچک شمردن عظمتهای آن از طرف دشمنان میگوید: افسوس که سرایندگان عاشورا، ذات عاشورا را نسرودند یا کمتر سرودند. ذات عاشورا نماز است و عدالت، نه تنها عزاداری و مصیبت. اگر کسی عاشورا را با تمام ابعاد آن بشناسد، اصل مصیبت امام را فراموش میکند. و برای عاشورای حسینی به سوگ مینشیند.
واژههای عاشورا، تنها تشنگی، شهادت و اسارت نیست. نماز و عدالت نیز هست. نماز واژهی شب عاشوراست، تشنگی و شهادت و اسارت سکوی پرتاب است.
نویسنده سپس با دردهای تراکم یافته در استخوان انسان محروم و مظلوم و همهی بیدادهایی را که بر ستمدیدگان رفته است و میروم، زمزمهی زیبایی با عاشورا دارد و لحظههایی در جاذبهی این حضور شگرفت انسانیت محو میگردد و مینویسند:
عاشورا! ضربان شگرف انسانیت است در هرجا و هر روز.
عاشورا! ضربان خورشید است در سینهی خاک. عاشورا بلوغ روز است در استلام آفتاب.
عاشورا صیرورت روح کلی است در تکاپوی پرشکوه تکلیف.
عاشورا بازخواندن تورات و انجیل و زبور است در معبد اقدام.
عاشورا آبروی نمازگزاران است و عزت مسلمانان.
در بخشهای دیگر کتاب که شامل عاشورا، انقلاب و حکومتها، حکومت مسانخ و اسلام و مردم، طاغوتزدایی و تنها راه رهایی و عدالت و محو سیمای فقر است، نویسنده کوشش فراوانی جهت تطبیق دادن و آنچه که به عنوان آرمانهای بزرگ و شکوهمند وجود داشته و دارد با آنچه که در بستر آن قرار داشته و داریم برمیآید و به ترک غفلت و مسامحه نسبت به اهداف و نتایج عاشورا و چهرهی درخشان حسین بن علی (ع) میپردازد.
کد مطلب: 10015
آدرس مطلب: https://www.armaneheyat.ir/issue/10015/معرفی-کتاب-قيام-جاودانه