گفتوگو با قاسم واثقی
مهندسی مجدد هیئتهای مذهبی
1 دی 1388 ساعت 0:05
گروه هیئت: «دکتر قاسم واثقی»، مؤلف کتاب «مهندسی مجدد هیئتهای مذهبی» معتقد است، پدیدههای طبیعی و پدیدههای اجتماعی هرگاه قدرت سازگاری و انطباقشان را با محیط (محیط طبیعی و محیط اجتماعی) از دست دهند، مرگشان فرا میرسد. ایشان با اشاره به اینکه تغییرات محیطی و پیدایش نیازهای جدید، مهندسی مجدد سازمانها را میطلبد، در کتاب «مهندسی مجدد هیئتهای مذهبی» ضرورت بازمهندسی هیئتها را مطرح میکند و با تأکید بر لزوم بازتعریف رسالت هیئتها، تعاریف جدیدی از هویت، فلسفه و کارکرد هیئتهای مذهبی ارائه میدهد.
اکنون در مقدمه، نکاتی به قلم خود استاد و سپس پرسشهای خیمه درباره کتاب و پاسخهای ایشان را بخوانید:
مقدمه دکتر واثقی
پیش از پاسخگویی به سؤالات، لازم است برای ایجاد فهم مشترک و یا دستکم برای تبیین تلقی خود از مفهوم و ماهیت هیئت مذهبی، به نکاتی اشاره کنم.
«هیئت مذهبی» در نگاه من، به معنی تشکل مردمی است که با هدف تعلیم و ترویج معارف و ارزشهای اسلامی فعالیت میکند که از آن، اغلب به «جلسات مذهبی» تعبیر میشود. این تلقی از هیئت مذهبی، با دستهها یا هیئتهای عزاداری و یا جلسات مداحی و دعا و زیارات، بسیار متفاوت است. آن جلسات و تشکلها، گردهماییهایی مقدس و مغتنم بهشمار میآیند؛ ولی مقصود ما از هیئت مذهبی، مفهوم دیگری است. نزدیکترین تعبیر به هیئت مذهبی در نگاه کتاب «مهندسی مجدد هیئتهای مذهبی»، «انجمنهای اسلامی» است.
در کتاب مورد اشاره، دو بیان و تصویر از هیئتهای مذهبی ارائه شده است؛ یکی از آنها مربوط به گذشته هیئت است. در واقع یک نگاه تاریخی به موضوع است؛ یعنی تصویری از آنچه بودند و تلاشهای مؤثری که انجام دادند و موجودیت مبارک خود را به اثبات رساندند که حتی میتوان گفت در بسترسازی برای شکوفایی و پیروزی انقلاب اسلامی، نقش بیبدیلی را ایفا کردند.
هیئتها در نگاه تاریخی، به شرح زیر تعریف شده است:
«گروه و جمعیتِ بهنسبت کوچک، غیر دولتی، غیر رسمی و سازماننیافته، متشکل از متدینان و مذهبیها، داوطلب و باانگیزه، از سنین و مشاغل مختلف است که با اشراف و هدایت مستقیم و غیر مستقیم یک روحانی، برای تعلیم معارف اسلامی و تأدیب به آداب اسلامی، تشکیل میشد.» (صفحه ۱۷ کتاب)
کلیدواژههای این تعریف و مؤلفههای مختلف هویت هیئت مذهبی در صفحات بعدی این کتاب تشریح شده است.
آنگاه پس از بررسی شرایط استقرار جمهوری اسلامی و تبیین چالش هویتی و بحران رسالت که برای هیئت پیش آمده است، ضرورت بازمهندسی هیئتها مطرح شد که مهمترین اقدام، بازتعریف رسالت هیئتها بود؛ بنابراین تعریف جدیدی از هویت، فلسفه و کارکرد هیئت مذهبی در قالب «بیانیه رسالت» ارائه شد؛ از اینرو، امروز، هرگاه از هیئت مذهبی سخن میگوییم، تصویری از آن را در نظر داریم که در بیانیه رسالت آمده است.
متن بیانیه
«هیئتهای مذهبی، به مثابه یک نهاد اجتماعی، غیر دولتی، دارای سابقه طولانی و کارکردهای مؤثر فرهنگی، اجتماعی و سیاسی در کشور ایران و برخوردار از وجاهت و مقبولیت عمیق در ذهن و دل مردم مسلمان و انقلابی در شرایط جدید نظام جمهوری اسلامی و تحولات فکری، فرهنگی و سیاسی در عرصههای ملی، منطقهای و بینالمللی، با اتکا به عنایات خداوند متعال و توجهات حضرت ولیعصر (عج) و با اشراف روحانیت آگاه، زمانشناس، متعهد و انقلابی و نیز بهرهمند از حضور، حمایت و پشتیبانی مردم مسلمان، باانگیزه و متعهد، همچنین متعامل با دستگاههای رسمی و حکومتی،
[مسئولیتهای زیر را بر] عهده دارد:
۱. زمینهسازی ظهور امام عصر (عج)
۲. نشر و گسترش فرهنگ و ارزشهای اسلامی
۳. حفظ نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران
۴. حمایت، نظارت و هدایت مسئولان و کارگزاران جمهوری اسلامی» (صفحه ۸۰ کتاب)
به نظر شما مؤسسات و مراکز دولتی و رسمیای که بعد از انقلاب تشکیل شدند و به عقیده شما دارای همان رسالت و مأموریت فرهنگی و تبلیغی هیئتهای مذهبی هستند، در انجام مأموریت و رسالت خود موفق بودهاند؟ البته جدا از «واحد تربیتی مدارس» که به زعم من، باید این رسالت را بر دوش داشته باشند، فلسفه تشکیل واحد فرهنگی و تبلیغ در تشکلهایی مانند سپاه پاسداران، جهاد سازندگی و ... چیست؟
فعالیتهای مؤسسات و مراکز رسمی و دولتی که بعد از پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی در چارچوب نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران تشکیل شدند، برای تحقق اهداف هیئتهای مذهبی، بدون تردید مؤثر بوده است. اگر فعالیتهای آن سازمانها، در جایگاه سازمانهای موازی و در همان حال مقتدر، اثربخش نبود، هرگز فلسفه وجودی هیئت به چالش کشیده نمیشد.
نقش صدا و سیما در سالهای پس از پیروزی انقلاب اسلامی در حقیقت بیبدیل بود. سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در سالهای نخستین تشکیل خود و بهویژه در هشت سال دفاع مقدس، یکی از ارکان مهم فعالیتهای فرهنگی و تعلیم و تربیت اسلامی و انقلابی در کشور بود. در تشکیل انجمنهای اسلامی در شهر و روستاها، در اداره امور مساجد و ستادهای نمازهای جمعه در سراسر کشور، مشارکت مؤثر داشت.
شبکه گسترده بسیج مستضعفان، سازوکار کمنظیری را در این فعالیتها فراهم آورده بود. نهاد انقلابی جهاد سازندگی هم در آن سالها در کنار فعالیتهای عمرانی و اجتماعی خود در روستاها، فرصتی را برای توسعه معارف اسلامی و ترویج ارزشهای انقلاب پیدا کرده بود و از آن بهخوبی استفاده کرد.
نهادهای انقلابی در آن سالها بدون اینکه مأموریت مدون و مصرحهای را در این قبیل فعالیتها داشته باشند، برای خدمت به مردم، کشور و انقلاب در همه عرصههایی که نیاز بود -که فعالیتهای فرهنگی را هم شامل میشد- مهیا بودهاند و روح بسیجی در کالبد همه نهادهای انقلابی دمیده شده بود.
شما در کتاب «مهندسی مجدد هیئتهای مذهبی» اشاره کردهاید که «مرگ، چه برای پدیدههای طبیعی و چه در مورد پدیدههای اجتماعی، زمانی فرا میرسد که آن پدیدهها، قدرت سازگاری و انطباقشان را با محیط (محیط طبیعی و اجتماعی) از دست میدهند. آیا درباره هیئتهای مذهبی در عصر حاضر با توجه به دلایلی که درباره «بحران رسالت و مهندسی مجدد هیئتهای مذهبی» مطرح کردهاید، مرگ، پیش آمده است یا در شرف اتفاقافتادن است؟
ظهور نهادهای رسمی و مقتدر -که با کارکرد و وظایفی مشابه کارکرد هیئتهای مذهبی به فعالیتهای مؤثر پرداختند- هیئتهای مذهبی را دچار بحران رسالت کردند. مدیران و مسئولان هیئتها، اقدامات آن نهادها را در تعلیم و تربیت اسلامی در مورد طبقات مختلف جامعه، کافی تلقی کردند و بدین لحاظ، فلسفهای برای موجودیت تشکلهای مذهبیِ مردمنهاد، قائل نبودند. به اعتقاد من، بحران رسالت در مورد هیئتهای مذهبی واقعاً اتفاق افتاده است؛ ولی در سالهای اخیر، نگاه تازهای در مورد این موضوع مطرح شده و امید و انگیزه خوبی برای مهندسی مجدد هیئتهای مذهبی به وجود آمده است که باید این زمینهها و ظرفیتها به شکوفایی برسند و ساماندهی شوند.
شما در سرفصل «مهندسی مجدد و تفکر استراتژیک» اشاره کردهاید که تغییرات محیطی و پیدایش نیازهای جدید، مهندسی مجدد سازمانها را میطلبد. با توجه به این موضوع نیازهای جدید در مجموعه هیئتها چه نیازهایی هستند و بهطور کلی با توجه به تعریف ابتدایی شما از هیئتهای قدیم با اشاره به سازماننیافتهبودن آنها آیا این موضوع درباره هیئتها هم مصداق دارد؟
بدون تردید ضرورت «مهندسی مجدد» از تغییرات محیطی و پیدایش نیازهای جدید ناشی میشود. شرایط و نیازهای جدید برای لزوم مهندسی مجدد هیئتهای مذهبی به شرح زیر است:
۱. ظهور انقلاب اسلامی با اهداف ساخت دولت و جامعه اسلامی و نیز آرمانهای فرامرزی
۲. حضور اسلام در صحنه و میدان سیاست و اداره حکومت
۳. استقرار جمهوری اسلامی و نهادهای رسمی که تعلیم و تربیت دینی و گسترش فرهنگ و ارزشهای اسلامی جزو مأموریتها و وظایف آنهاست.
در چنین شرایطی، هیئتها اگر دوباره هویتیابی و مهندسی نشوند، دچار فرسودگی و احیاناً مرگ سازمانی میشوند؛ به همین لحاظ، برای حفظ هویت و اثبات فلسفه وجودی خود و پاسخگویی به نیازهای عصر حکومتداری اسلام و همراهی و تعامل مؤثر با نظام مقدش جمهوری اسلامی باید در امور زیر، دوباره تعریف شوند:
۱. سازمانیابی و داشتن آیین و روش اثربخش
۲. بازمهندسی رسالت
۳. طرحریزی استراتژیک
۴. توسعه هدف در چارچوب اهداف انقلاب اسلامی
۴. توسعه قلمرو و دامنه فعالیت
۵. تعریف و تنظیم روابط و تعامل با دستگاههای رسمی و حکومتی
به نظر شما هیئتهای مذهبی با چه روش و منشی باید به انجام رسالتها و مأموریتهای خود بپردازند تا ضمن داشتن «کارکرد سیاسی» از گرایشهای سیاسی احزاب مصون بمانند؟
آنچه در این زمینه به آنها کمک میکند، «آرمانگرایی»، «ولایتمداری»، «انقلابیگری» و «بصیرت دینی و سیاسی» است. روش و منش چهارگانه مذکور، از لوازم حضور مؤثر در صحنههای سیاسی و مصونماندن از «سیاسیکاری» و دوربودن از «تحزب» رایج است.
آیا هیئتهای مذهبی در سالهای اخیر هم مردمیبودن خود را حفظ کردهاند و هنوز تشکلهای مردمی محسوب میشوند؟
هیئتها، اغلب و از جمله در سالهای اخیر، هویتی مردمی داشتهاند؛ لکن آنچه در سالهای اخیر گسترش پیدا کرده است، هیئتهایی با هویت مورد نظر در کتاب «مهندسی مجدد هیئتهای مذهبی» نبوده است و آنها بیشتر پیشینه مداحی و عزاداری داشتهاند.
باید توجه داشت که مساعدت دستگاههای رسمی با هیئت، آنها را از مردمیبودن دور نمیکند.
به نظر شما مهندسی مجدد هیئتهای مذهبی به چه شکلی باید صورت پذیرد تا در تصمیمات راهبردی مربوط به آن دکترینهای نامبرده شما از جمله «مردمسالاری دینی» و «امکان ارتجاع حکومتگران» محقق شود؟
گامهایی باید برداشته شود که اهم آنها به شرح زیر است:
۱. تدوین رسالت و فلسفه وجود هیئتهای مذهبی
۲. تبیین، ترویج و گفتمانسازی از رسالت هیئتهای مذهبی
۳. سازماندهی مناسب هیئتها در چارچوب رسالت
۴. تدوین چشمانداز هیئتهای مذهبی
۵. تهیه و تدوین راهبردها برای تحقیق اهداف چشماندازی
۶. طرحریزی و برنامهریزی برای اجرای راهبردها
۷. تهیه سازوکارهای اجرایی راهبردها، از جمله:
۷.۱. انجام مطالعات و پژوهشهای مورد نیاز
۷.۲. تنظیم روابط و تعامل هیئات مذهبی با دستگاههای رسمی
۷.۳. تربیت کادر مدیریت هیئت در مدارس و حوزههای علمیه
به اعتقاد من، مهندسی مجدد، سازمانبخشی و فعالسازی هیئتهای مذهبی، یک نهضت اسلامی و ایجاد سرمایه اجتماعی برای تحکیم و گسترش گفتمان انقلاب اسلامی، کمک به تحقق اهداف آن و پایش استراتژیک از حرکت آن به سوی آرمانهای آن به شمار میآید.
به اعتقاد من، بحران رسالت
در مورد هیئتهای مذهبی
واقعاً اتفاق افتاده است
ولی در سالهای اخیر
نگاه تازهای در مورد این موضوع مطرح شده
و امید و انگیزه خوبی
برای مهندسی مجدد هیئتهای مذهبی
به وجود آمده است
هیئتها اگر دوباره هویتیابی
و مهندسی نشوند
به فرسودگی
و احیاناً مرگ سازمانی
دچار میشوند
مساعدت دستگاههای رسمی
با هیئت
آنها را
از مردمیبودن
دور نمیکند
کد مطلب: 12982
آدرس مطلب: https://www.armaneheyat.ir/issue/12982/مهندسی-مجدد-هیئت-های-مذهبی