استخاره

1 مهر 1388 ساعت 0:09

استخاره از سنت‌های اسلامی و متکی بر اعتقاد به وجود خداوند و صفات عالمیت و رحمانیت اوست. بدون این اعتقادات هیچ اعتباری برای استخاره فرض نمی‌شود.


انسیه نوش‌آبادی:استخاره در لغت به معنای طلب خیر است و در اصطلاح، سنتی است که بر طبق آن، بنده قبل از انجام هر کاری دعا می‌کند و از خدای خود می‌خواهد تا خیرش را در مسیر آن عمل پیش آورد و سپس با توکل و اعتماد به خدا، اقدام می‌کند.

بدیهی است که چنین برداشتی از استخاره، مقبولیت کاملی دارد و نزد شیعه و سنی، پسندیده و معقول است. (اگرچه متأسفانه این نوع استخاره نزد عوام، غریب و ناآشناست و چندان رایج نیست؛ چراکه استخاره بیشتر متأثر از معنای دوم و خاص آن قرار گرفته است.)

در هر حال وقتی این مفهوم کلی تخصیص می‌خورد و شکل و شرایطی بر آن بار می‌شود، بلکه به‌قول برخی معنای دیگری از آن اراده می‌شود، جای ابهامات و نظریات نیز باز می‌شود و گروهی موافق و گروه دیگری مخالف در مقابل آن می‌ایستند.

در این معنا استخاره برای تشخیص بهترین امر در بین امرین و یا اختیار فعل و ترک یک امر، از راه توسل به قرآن کریم و یا شیئی همچون تسبیح صورت می‌گیرد و به وسیله آن بنده از خدای خود می‌خواهد که آنچه را خیر اوست، مشخص و به وی تفهیم کند.

این مسئله برخلاف آنچه برخی اشکال می‌کنند، هیچ منافاتی با عقل ندارد؛ زیرا اگر عقل پذیرفته باشد که خدا وجود دارد و نیز می‌پذیرد که او عالم است به تمام امور بندگان؛ از جمله خیر و شر ایشان، تأیید می‌کند که او رحمان است و در مقابل طلب و دعای بندگان سر اجابت دارد؛ پس باید بپذیرد که تقاضای بنده برای آگاه شدن بر خیر خود و پاسخ‌گویی و اجابت از جانب پروردگار نیز امری درست و معقول است و جای رد و انکار ندارد. امام سجاد (ع) می‌فرماید:

«خدایا از تو به‌واسطه علمت درخواست خیر می‌کنم ... درباره‌ام به خیر حکم‌فرما و شناخت انتخاب را به من الهام کن.»۱

جایگاه استخاره

آیا اعتقاد به استخاره تعطیل و انزوای عقل را موجب نمی‌شود؟ بدین معنا که برای هر کاری می‌توان سراغ استخاره رفت و از استمداد عقلی در امور زندگی بی‌نیاز شد.

در حدیثی از رسول اکرم (ص) خطاب به امیرالمؤمنین (ع) آمده است که:
«یا علی ماحار من استخار و ماندم من استشار»؛ «ای علی هیچ‌کس دچار حیرت و سرگردانی نشد؛ چون استخاره کرد و پشیمان نشد؛ وقتی مشورت کرد.»۲

از مضمون حدیث برمی‌آید که جای استخاره در مواضع حیرت و تردید است؛ یعنی جایی که عقل از تشخیص عاجز مانده است؛ بنابراین با استخاره می‌توان به بهترین وجهی از تحیر نجات یافت و با دلگرمی و اطمینان خاطر طرفی را برگزید و ضمن تقویت توکل، با خوش‌بینی در مسیر کار قدم برداشت؛ اما جایی که عقل به‌درستی راه خیر و شر را تشخیص می‌دهد؛ به‌هیچ‌روی محلی برای استخاره نیست که بخواهیم درباره صحت و سقم آن بحث کنیم. حضرت امام (ره) در کشف‌الاسرار در این باره می‌فرماید:

«پس از آنکه انسان، به کلی در امری متحیر و وامانده شد، به‌طوری که نه عقل، او را به‌ خوبی و بدی آن راهنمایی کرد و نه عاقل دیگری، راه خیر و شر را به او فهماند و نه خدای جهان درباره آن کار تکلیفی و فرمانی داشت که راهنمایی او باشد، در این صورت که هیچ راهی برای پیدا کردن خوب و بد در کار نیست و دین‌دار و بی‌دین به‌ناچار، یک طرف را اختیار می‌کند و کورکورانه و متحیرانه و دودل، آن را انجام می‌دهند، در این حالِ بیچارگی و دودلی و تحیر، اگر یکی پیدا شود و انسان را به یک‌سوی کار دلگرم کند و با اراده راسخ و امیدوارانه، به کار وادار کند، چه منت بزرگی به انسان دارد.

اینجا دین‌داران می‌گویند، خدای عالم که پناه بیچارگان و دادرس افتادگان است، در حالت تحیر و دودلی که در آن حال، انسان بیشتر از همه حالات، محتاج به دستگیری است، خداوند متعال از عالم رأفت و رحمت، یک راه امید بر روی انسان باز کرده است؛ پس اگر انسان به او پناه ببرد و عرض کند: «بارالها! این وقتی است که عقل ما و دیگران در پیدا کردن راه خوب و بد، وامانده است و راه چاره برای ما نیست. تو که چاره‌ساز بیچارگان و عالم به اسرار پنهانی، ما را به یک سوی کار راهنمایی کن و اراده ما را به یک طرف قوی کن، تو به ما دلگرمی ده و از ما دستگیری کن.» در این صورت، خدای جهان که بر پیدا و نهان قادر است، یا دل او را به یک‌سو می‌کشاند و راهنمای قلب او می‌شود که مقلب‌القلوب است یا دست او را به یک طرف تسبیح می‌اندازد یا به‌وسیله قرآن دل او را گرم می‌کند.»۳

مشروعیت استخاره

استخاره به گفته بسیاری از اعراب از جمله ابن ادریس۴، دعاست و مشروعیت خود را از همان آیاتی می‌گیرد که مشروعیت دعا از آن آیات استنباط می‌شود. «قل مایعْبَؤُ بِکُم ربی لولا دعائُکُم.»؛ «بگو ای رسول ما، خداوند هیچ اعتنایی به شما نمی‌کرد، اگر دعای شما نبود.»۵

پاسخ‌طلبیدن از راه قرآن، تسبیح و رقعه منافاتی با دعا‌بودن استخاره ندارد؛ اما به دلیل آنکه بسیاری بر این مسئله اشکال کرده‌اند، در مورد مشروعیت این نوع استخاره دلیل دیگری نیز ذکرکردنی است.
قرآن در مورد تکفل و سرپرستی حضرت مریم (س) که مورد اختلاف بین زکریای پیامبر (ع) و دیگران بود، می‌فرماید: «وَمَا كُنتَ لَدَیهِمْ إِذْ یلْقُون أَقْلاَمَهُمْ أَیهُمْ یكْفُلُ مَرْیمَ»؛ «نبودی نزد آنها که قلم‌های خود را می‌انداختند که کدام‌یک سرپرستی مریم را به عهده گیرد.»

در اینجا نیز راهنمایی خواستن از خداوند از راه ابزاری به نام قلم صورت گرفته که چون با قصد طلب راهنمایی از خدا انجام گرفته است، نوعی استخاره تبیینی است.۶

اما دلیل روایی چه بر مشروعیت استخاره نوع اول «دعایی» و چه بر مشروعیت استخاره نوع دوم «تبیینی» فراوان است. پیامبر اکرم (ص) خود استخاره می‌کردند و به استخاره سفارش می‌کردند.
امیرالمؤمنین (ع) می‌فرماید: «در سفر یمن که به امر پیغمبر (ص) می‌رفتیم، از جمله سفارش‌های ایشان این بود که فرمود: «یا علی! در این سفر در هیچ‌جا استخاره را ترک نکن.»»۷

مراد از خیر در استخاره چیست؟

به نظر می‌رسد که مبنای بیشترین نارضایتی‌ها و حرف و کنایه‌ها درباره استخاره ناشی از سوءتفاهم در معنای «خیر» باشد؛ زیرا به‌طور قطع در برخی اوقات خیر نزد پروردگار با خیر نزد بنده یکسان نخواهد بود؛ چه بسا بنده خدا خیر خود را در یک امر مادی زودگذر بداند، حال آنکه خدای علیم و حکیم چیزی بهتر و پایدارتر و یا دفع شری بزرگ‌تر را برای او اراده کرده باشد.

کسی که به خدا اعتماد و توکل دارد و تشخیص او را به تشخیص خود ترجیح می‌دهد، باید به آنچه پروردگار برای او اختیار کرده است، راضی باشد؛ وگرنه استخاره معنا ندارد؛ زیرا دلیلی در کار بود که رجحان یک طرف استخاره بر طرف دیگر را موجب شده و تردید را از بین برده است؛ پس دیگر جای استخاره نیست.

آیت‌الله شهید دستغیب می‌گوید: «چقدر مسلمانان عادت زشتی پیدا کرده‌اند، می‌خواهد فلان معامله را بکند، استخاره می‌کند که اگر منفعت فراوانی می‌برد، خوب بیاید. اینکه استخاره نشد، درحالی‌که عرض شد، استخاره دعاست که خدا خیرش را برایش پیش آورد؛ مانند امام حسین (ع) که بر سر قبر پیغمبر (ص) آمده بود و پس از گریه فراوان عرض کرد: «پروردگارا تو شاهدی که من می‌خواهم امر به معروف و نهی از منکر کنم، تو رضای خودت را برای من پیش آور.» این‌طور بود که در عالم واقع، رسول خدا (ص) خیرش را برایش تعیین فرمود که باید به کربلا بروی.»

دعای استخاره امام سجاد (ع) در صحیفه، راهنمای ما در طلب استخاره است که می‌فرماید: «پروردگارا هر گاه دو خاطره در دلم خطور می‌کند و یا دو کار به نظر می‌آید -کاری که رضای تو در آن است و کاری که سخط تو در آن است- خدایا اراده مرا بر طبق رضای خودت بگردان.»۸

مبنای خیر و شر در این دعا به‌طور کامل روشن و بر اساس رضا و سخط الهی است؛ واقعیتی که تا پذیرفته نشود، اختلافات نیز حل نخواهد شد.

تکرار استخاره

تکرار استخاره امری نکوهیده و بی‌منطق است و آشفتگی خاطر و باقی ماندن حیرت و حتی افزایش آن را موجب می‌شود. اگر تکرار ناشی از شک به پروردگار باشد، به این صورت که شک داریم، آیا جواب استخاره تصادفی بوده و یا اینکه هدایتی از جانب پروردگار صورت گرفته است؟ به عبارت دیگر شک کنیم، به اینکه آیا خداوند به استخاره ما توجهی داشته است یا نه؟ این امر با شروط اخلاقی استخاره که همان اعتماد و توکل است، منافات دارد و از اساس، کار را خراب می‌کند. اگر شریعت مقدس خود، استخاره را تجویز کرده است که همین‌طور است؛ پس پاسخ استخاره تضمین شده است؛ مگر آنکه از ابتدا به شرایط آن عمل نشده باشد؛ اما اگر تکرار به دلیل رسیدن به پاسخ دل‌خواه است، همان‌طور که پیش‌تر نیز اشاره کردیم، در چنین فرضی از ابتدا جایی برای استخاره نبوده است و در حدیثی از امام صادق (ع) وارد است که: «هرکس یک بار، خیر خود را از خداوند طلب کند، درحالی‌که به آنچه پروردگار برای او پدید می‌آورد، راضی باشد، خداوند متعال، به‌یقین آنچه را خیر است، برای او میسر می‌سازد... . هرکه در کار خود از خداوند طلب خیر کند و یکی از دو طرف آن کار، [انجام دادن یا انجام ندادن] برای او واقع شود، اگر در دل او چیزی پدید آید، خداوند را در قضای خود، متهم کرده است.»۹

استخاره وکالتی نیست

استخاره گرفتن بر خلاف تصور عوام، اختصاصی به قشر علما و عرفا ندارد، هرکسی می‌تواند با رعایت اصول آن برای خود استخاره کند و سزاوار است که همین‌طور باشد.

علامه مجلسی می‌فرماید: «اولی و احوط، آن است که هرکس برای خودش استخاره کند؛ زیرا ما هیچ حدیثی نداریم که کسی به وکالت از دیگری استخاره کند و اگر وکالت در استخاره جایز و یا بهتر بود، شایسته و سزاوار بود که اصحاب، از امامان تقاضای استخاره کنند و اگر چنین چیزی بود، نقل می‌شد و دست‌کم یک روایت در این مورد به ما می‌رسید. به‌علاوه آن‌کس که مضطر و حاجتمند است، اگر خودش استخاره کند به اجابت نزدیک‌تر است و دعای او به اخلاص در نیت نزدیک‌تر خواهد بود.»

سپس به‌ قول سیدبن طاووس استناد می‌کند که فرموده است: «من حدیث صریحی ندیدم، کسی برای دیگران استخاره کند و اصل آن است که هرکس برای خودش استخاره کند.»۱۰

با آنکه استخاره هرکس برای خود، امری آسان‌تر و بهتر است؛ اما به دلیل استقبال زیاد مردم از روش استخاره با قرآن با وجود ناتوانی بیشتر ایشان از فهم مفاهیم قرآن و درک معانی آیات، همچنین اهمیت و حساسیت استخاره به‌ویژه در زمینه اتخاذ تصمیمات مهم، گاه چنان اهمیت می‌یابد که مردم را نه تنها در خانه روحانیت می‌کشاند، بلکه برای یافتن اشخاص خاص و علمای والامقام در بین ایشان تعقیب می‌کند. به نظر می‌رسد که مطلع نبودن از انواع دیگر استخاره همچون استخاره با تسبیح، کاغذ و یا استخاره قلبی و مشورتی که بسیار آسان‌تر از استخاره با قرآن است، در پدید آمدن این مشکل سهیم بوده است.

شاید هم این باور نادرست که استخاره با قرآن بهتر و مطمئن‌تر است، روی‌گرداندن از انواع دیگر را موجب شده است؛ حال آنکه نظر علما برخلاف این مطلب است.

شهید دستغیب، استخاره با کاغذ را توضیح می‌دهد و می‌فرماید: «بهترین راه برای رفع حیرت که در روایات رسیده است، استخاره است؛ آن‌هم استخاره «ذات الرقاع» یعنی استخاره با کاغذ که مشهور فقها هم به آن عمل کرده‌اند.»۱۱

حاج شیخ عبدالکریم حائری (بنیانگذار حوزه علمیه قم) از استخاره با قرآن پرهیز می‌کرد و فرمود: «من درست نمی‌فهمم؛ مثلاً «یسبح لله ما فی السموات و الارض» نسبت به موضوع استخاره، خوب است یا بد.»۱۲

استخاره با تسبیح که روایت آن از امام عصر (عج) به ما رسیده است، نیز یکی از روش‌های آسان در استخاره است که بسیار سریع و مطمئن جواب را مشخص می‌سازد. در این روایت آمده است که:

«تسبیح را می‌گیری و سه بار بر محمد و آل او صلوات می‌فرستی؛ سپس میانه تسبیح را گرفته، دو تا دو تا رد می‌کنی، اگر آخری فرد بود، خوب است و به معنای «انجام بده» خواهد بود و اگر جفت آمد، بد است و مفهوم آن «انجام نده» خواهد بود.»۱۳

آشنایی و ارجاع مردم با دفاتر استخاره نیز راه‌‌حل مناسبی در این زمینه است؛ به‌ویژه که برخی از آنها ضمن آنکه ساعات زیادی از روز را برای پاسخ‌گویی قرار می‌دهند، جواب استخاره را همراه با توضیحاتی درباره آنکه بسیار موجب دلگرمی و اطمینان خاطر است، همراه می‌سازند.

استخاره ویژه

مقصود از استخاره ویژه، استخاره‌ای است که به وسیله قرآن، تسبیح و ... انجام می‌شود و استخاره‌کننده نه تنها از خوبی یا بدی کار خبر می‌دهد، بلکه نیت انسان را نیز بیان می‌کند و یا از حوادث آینده اطلاع می‌دهد و در بسیاری از موارد به صورت شگفتی‌آور مطابق واقع درمی‌آید.
بی‌تردید این نوع استخاره‌ها هرچند کم، واقعیت دارند و نمی‌توان آنها را انکار کرد و روشن است که توانایی ویژه‌ای در انجام این استخاره‌ها وجود دارد.

کسانی که استخاره ویژه می‌گیرند، گاه تشخیص آنها مستند به آیه قرآن است و گاه چندان کاری به مفاد آیات ندارند، بلکه هرچه به ذهن آنها خطور کند، همان را مطرح می‌کنند. بعضی از آنها فقط یک لحظه قرآن را باز می‌کنند و بدون کمترین تأمل در آیات پاسخ می‌دهند. از برخی اهل ریاضت نقل شده است که با یک‌بار باز کردن قرآن پاسخ ده‌ها استخاره را می‌داده‌اند و یا آنکه با دست گذاشتن روی جلد قرآن پاسخ استخاره را می‌داده‌اند. به تعبیر برخی استفاده از قرآن برای برخی از اینها بیشتر بهانه است؛ وگرنه آنها به قدرت پیش‌گویی خود متکی هستند؛ اما استخاره بدان صورت که در روایات آمده است با پیش‌گویی‌های مذکور متفاوت است؛ خواه برآمده از ریاضت باشد یا اوراد خاص یا عوامل مشابه دیگر.

در هر صورت، در مورد استخاره‌های ویژه که گاه محصول زهد و گاه محصول ریاضت و یا ... وردخوانی و از این قبیل است، باید با احتیاط عمل کرد؛ نه بی‌دلیل انکار کرد و نه بی‌تحقیق و بررسی لازم تأیید کرد.۱۴

ضمن آنکه آن توضیحاتی که از سوی دفاتر استخاره برخی آقایان ارائه می‌شود، از این مقوله خارج است و مبتنی بر علم تفسیر و تأویل آیات آن عالم است و اگر از دایره تعریف‌شده استخاره نیز خارج شود، در نهایت بیش از تفأل نخواهد بود. هم‌اکنون این نوع پاسخ مفصل در استخاره، بسیار مورد توجه و استقبال مردم واقع شده است، تا آنجا که برقراری تماس تلفنی با برخی از این دفاتر، کار بسیار مشکلی شده و برای حل مشکل از شبکه هوشمند سراسری نیز کمک گرفته شده است.

وجود این دفاتر برای جامعه ما سراسر خیر و برکت است؛ اما آنچه گاهی برای برخی مراجعان به‌شدت شکست و نارضایتی را موجب می‌شود، بیشتر به افراط‌کاری و اشتباه در توجه نداشتن به جایگاه استخاره از سوی خودشان است؛ چراکه این‌گونه پاسخ‌ها، تنبلی مردم در تفکر و مشورت با دیگران را موجب می‌شود و ایشان را به سمت استخاره در هر کاری سوق می‌دهد که به نتایج نامطلوبی منجر می‌شود.

پی‌نوشت:

۱. صحیفه سجادیه، دعای ۳۳
۲. بحارالانوار، ج ۸۸، ص ۲۲۵، نک مفاتح الغیب، ص ۴۳، فروع کافی، ج ۳، ص ۴۷۰
۳. کشف الاسرار، ص ۸۹ تا ۹۴، با گزینش و تلخیص
۴. دایر›‌المعارف بزرگ اسلامی، استخاره
۵. نرقان، ص ۷۷
۶. استخاره برتر، سیدمحمد علی مدرسی، ص ۱۱۳
۷. استخاره و نقش آن در زندگی، احمد لقمانی، ص ۲۹ به نقل از بحار الانوار ج ۸۸، ص ۲۲۲
۸. کندوکاوی درباره استخاره و تفأل، ابوالفضل طریقه‌دار، ص ۹۳
۹. فتح‌الابواب، ص ۲۵۷ و بحار، ج ۸۸، ص ۲۲۳
۱۰. بحار الانوار، ج ۸۸، ص ۲۸۵
۱۱. استعاذه، شهید دستغیب، ص ۹۶ تا ۱۰۶
۱۲. استخاره و نقش آن در زندگی ص ۳۸، به نقل از کتاب آیت‌الله مؤسس، کریمی جهرمی، ص ۵۵
۱۳. بحار، ج ۸۸، ص ۲۵۰، ح ۴
۱۴. استخاره برتر، خلاصه از ص ۱۴۰ تا ص ۱۴۴


کد مطلب: 13208

آدرس مطلب: https://www.armaneheyat.ir/issue/13208/استخاره

آرمان هیأت
  https://www.armaneheyat.ir