وقتی عقل تعطیل میشود
تبدیل چشمه زلال به «سراب»
1 مهر 1388 ساعت 0:15
پرده اول: من جزء سیویكم قرآن هستم!
کسی كه دارای یك تعمیرگاه ماشین است مدعی شده است، روزی در صحرا و روی بلندی ۳ خورشید بر او ظاهر شدند كه هر خورشید نور یك نبی الهی بوده است. خورشیدها به او گفتند: «برو خودت را پیدا كن كه مأموریت خطیری داری!» وی مدعی است كه مدت ۱۱ سال ریاضت كشیده است و همواره شبها در زیر گنبدی دوار در هندوستان او را تعلیم دادهاند تا برای انجام رسالتش آماده شود. در نهایت در اواخر خرداد و اوایل تیر به او وحی میشود كه به نام «مهدی صغیر»! ظهور كند و بشر را به سعادت برساند! وی كه همه چیز را با اعداد ابجد محاسبه میكند، طالع خود را در قلب العقرب میبیند و خود را نیز جزء سیویكم قرآن معرفی میكند!
گروه جامعه:
پرده دوم: طلسمی بده تا رابطهام با شوهرم بهتر شود
زن فریبخورده كه به دنبال وردی برای بهبود روابط خود با شوهرش بود، به سمت زن فریبكاری هدایت میشود تا رابطه خود و شوهرش را بهتر كند و کسانی را نیز كه شوهرش را طلسم كردهاند، شناسایی و طلسم آنها را خنثی كند. زن فریبكار در ابتدا به او میگوید، تعدادی از عكسهای خانوادگیات را بیاور تا من به تو بگویم چه كسی شوهرت را طلسم كرده است.
وقتی خانم فریبخورده عكسها را میبرد، زن فریبكار از میان عكسها یكی را انتخاب میكند و میگوید: «این زن با من تماس داشته و برای بههمزدن زندگی تو از من طلسم گرفته است.» زن فریبخورده با دیدن عكس میگوید: «او «جاری» من است.» و با گریه و زاری از زن فریبكار میخواهد، دیگر به او طلسم ندهد؛ ولی زن فریبكار میگوید: «نمیتوانم، چون او به من پول زیادی داده است و من تكلیف دارم، در قبال پول او وظیفهام را انجام دهم. اگر تو میخواهی طلسمهای او را خنثی كنی، تو هم باید پول بیشتری پرداخت كنی.»
زن فریبكار هر باری كه با این خانم دیدار داشت، میگفت كه «جاری» تو آمد و پول بیشتری داد و دوباره طلسم گرفت. تو هم پول بیشتری بده تا طلسم او را خنثی كنی! به این ترتیب زن فریبخورده طی مدت كوتاهی ۵ میلیون تومان به زن فریبكار میدهد و هر بار اورادی را از او برای نابودی طلسم میگیرد؛ ولی درنهایت تصمیم میگیرد كه با جاری خود صحبت كند و از او بخواهد كه دیگر زندگی او را بههم نزد. بعد از اینكه مشخص میشود، جاری این خانم هیچگاه برای متلاشی كردن زندگی این زن اقدام نكرده است، زن فریبخورده از زن فریبكار شكایت میكند؛ ولی پس از شكایت، زن فریبكار منزل خود را ترك میكند و كسی از او -كه حتی نامش نیز جعلی بود- خبری ندارد؛ زنی كه بعدها مشخص شد، عدهای دیگر را نیز فریب داده است!
پرده سوم: من قدرت طیالارض دارم!
آقای م. ع مدعی است كه قدرت طیالارض دارد. او درباره این موضوع میگوید: «هنگام طیالارض به حالت چرت میروم و جنی در كالبد من قرار میگیرد كه جسم من به زمین نیفتد و روحم از آن خارج میشود و برای اجرای به دستورهای حضرت مهدی (عج) میرود و برمیگردد. موقع برگشت آن جن از جسم من خارج و من داخل میشوم!
پرده چهارم: اهل بیت (ع) احادیث را از طریق من به مردم میرسانند
کسی به نام ف، م، ق كه مدعی ارتباط با اهل بیت (ع) است، میگوید كه هماكنون اهل بیت (ع) احادیث جدید را از طریق او به جهانیان ارائه میكنند! وی مؤسس فرقهای با نام «فرقه قانونیان» است كه بهتازگی دامنه تبلیغات آن به استانهای خراسان نیز رسیده است. وی كه معروف به «م» است، خود را نماینده قانون الهی، فیلسوف و مبتكر غنیترین نرمافزار فلسفی جهان میداند!
پرده پنجم: ۵ سال در آسمان به جنگهای ملكوتی مشغول بودم
داستان این یكی بهراستی خواندنی است. مردی بعد از یك ترم تحصیل در رشته پزشكی ترك تحصیل میکند و به مطالعات غیرمنظم و غیرآكادمیك در حوزه معارف اسلامی روی میآورد و پس از زمان كوتاهی به دیگران میگوید که به علومی دسترسی پیدا كرده است كه علم پزشكی و بسیاری از علوم دیگر در آن مستتر است! در همین حین او شروع میکند به آموزش انرژی درمانی و به ادعای خودش از سال ۶۹ تا ۷۴ برای زمینهسازی ظهور در آسمان به جنگهای ملكوتی مشغول میشود، پس از آن نیز به لطف حضرت زهرا (س)! برای شفای بیماران اقدام میکند و این اجازه را نیز از حضرت زهرا (س) داشته است كه توانایی مذكور را به دیگران منتقل كند. کسب این توانایی ۲ سال طول كشید و پس از آن وی انرژی درمانی را كنار میگذارد.
او كه امروزه مریدان خاصی برای خود دارد، پیامبران اولوالعزم (ع) را نیز تمسخر میکند و در مواردی به صراحت ادعا میكند: «در عوالم بالا دست من از عیسی [ع] هم بازتر است.» این مرد در مورد دیگری میگوید: «اگر موسی [ع] عرضه داشت، امتش را به سوی ظهور هدایت میكرد!»
او تا حدی در جاهطلبی خود پیش میرود كه ادعا میكند: «اگر حضرت خضر [ع] و حضرت موسی [ع] آداب ظهور را رعایت نكنند، در زمان ظهور به آنان اجازه رجعت نخواهم داد.» وی حتی در اظهارات خود چنین تلقین میكند كه از زمینهسازان ظهور است و او باید كسانی را كه بعد از ظهور در حكومت امام زمان (عج) حضور دارند، تأیید كند. وی حتی مدعی است، حكومت راستین و مذهب واقعی و اصلی شیعه در دست اوست و تنها اوست كه میداند، مردم چه كاری باید انجام دهند تا رستگار شوند!
پرده ششم: ممنونم كه ظهور مرا ۴۰ سال جلو انداختید
یكی از این خانمهای مدعی، بهرغم داشتن همسر در زمان حال، خود را همسر آینده امام دوازدهم (عج) معرفی میكند و در یكی از سخنرانیهای خود خطاب به شنوندگان میگوید: «هر كسی بخواهد، مرده خود را قبل از ظهور ببینید، من او را زنده خواهم كرد.» اما كرامات دروغین این خانم به داشتن دم مسیحایی محدود نمیشود. وی در سال ۱۳۷۷ در مجلس بانوان شهرستان ساوه پیشگویی میكند كه حضرت ولیعصر (عج) پس از حكومت آقای خاتمی ظهور میكند! پیشگوییهای این زن به فالهای قهوه نیز میرسد و بخشی از الهامهایی كه مدعی است، در خواب یا دیدارهایش با امام زمان (عج) دریافت كرده است، با فال قهوه، سبك و سنگین میكند و برای آنها تأیید میگیرد.
او اعلام میكند كه حضرت بدون محاسن ظهور میكند و از میان غذاهای ایرانی به قورمه سبزی علاقهای خاص دارد! تصویری كه این زن از امام زمان (عج) برای پیروانش ترسیم میكند، شخصیتی خشن و خطرناك است، تا آنجا كه امام زمان (عج) را مسبب جنگ جهانی چهارم میداند و میگوید: «در سال ۷۰ از امام (عج) به من خبر رسید كه من نمیتوانم بیایم؛ زیرا مردم حق را نمیشناسند و اگر بیایم باید بكشم! به همین دلیل نمیآیم كه نكشم!» و یا «حضرت در مورد كتابهای من فرمودند: «در حال حاضر كتابهای شما به اندازه خون همه انسانها میارزد.»»
این زن خود را وابسته به مهدی موعود (عج) نمیداند، بلكه در خیالهایش امام دوازدهم (عج) شخصیتی وابسته به او دارد كه تصمیمگیریهای او، اهدافش را برای ظهور تغییر میدهد و بدون او قادر به انجام كاری نیست. «آقا در یکی از رویاها به من گفت: «ممنونم از شما كه ۴۰ سال ظهور مرا جلو انداختید.»» و یا «حضرت فرمودند اگر من سه نفر مثل شما داشتم، تا حالا آمده بودم.»
وقتی كه عقل تعطیل میشود
مطالبی كه بدان اشاره شد تنها نمونههای بسیار كوچكی از اظهارات مدعیان ارتباط با ائمه اطهار (ع)، رمالان، جادوگران، جنگیران و مدعیان خدایی است كه بهرغم بیان هشدارهای بسیاری از شخصیتهای دینی و مذهبی و همچنین برخوردهای صورت گرفته با آنها، باز مریدان چنین کسانی برای شنیدن چنین ادعاهایی گوشهای شنوایی دارند؛ درحالیكه در بسیاری از موارد، بهراحتی میتوان غیرمنطقی بودن بسیاری از ادعاهای واهی آنان را كه در برخی مجالس دینی مطرح میکنند، آشكار كرد.
این عده كیستند؟
دعانویسی، رمالی، سحر و جادو از دیرباز در زندگی اجتماعی انسان نقش داشته است و همواره عدهای در پی این بودهاند تا برای رفع مسائل و مشكلاتشان دست به دامان مدعیان برخورداری از علوم غریبه شوند؛ با وجود این امروز صاحبان ادعاهای دروغین از نظر چیستی ادعا به گروههای بسیاری تقسیم میشوند؛ یكی مدعی جنگیری است، دیگری ادعای ارتباط با عالم اسرار را دارد، یكی با فال قهوه آینده انسانها را پیشگویی میكند و دیگری برای بهبود روابط زن و شوهر طلسم یا ضدطلسم مینویسد. یكی تبلیغ عرفانهای غربی را میكند و دیگری عرفانهای شرقی را اصیلتر معرفی میكند و ... نمونههای بسیار دیگری كه امكان اشاره كردن به تمام آنها وجود ندارد.
در میان تمام این گروهها، دو گروه مدعیان مهدویت و مدعیان ارتباط با امام دوازدهم (عج) در كشور ما به دلیل حساسیتهای مذهبی حاكم بر جامعه توجهات بیشتری را به خود جلب میكنند. زمان پیدایش مدعیان مهدویت به پس از حادثه كربلا و قیام محمد حنفیه برمیگردد؛ اما مدعیان ارتباط با امام زمان (عج) مختص دوران غیبت كبری هستند. از سویی دیگر، مدعیان ارتباط با امام زمان (عج) نیز بسته به چرایی ادعایشان به گروههایی تقسیمشدنی هستند كه از آن جمله میتوان به كلاهبرداران با انگیزههای مادی، دستنشاندههای قدرتهای مستكبر برای براندازی حكومتهای دینمحور، بیماران روانی و خرافهپرستان اشاره كرد.
پرسشی امروز توجه بسیاری از كارشناسان مسائل دینی و فرهنگی را به خود جلب كرده است كه چرا بهرغم پیشرفت علم و گسترش ابزارهای اطلاعرسانی، هنوز کسانی هستند كه به این عده و فعالیتهایشان جذب میشوند؟ درباره همین موضوع دكتر رضا شاهبهاری با اشاره به اینكه در بررسی این مسئله باید به شخصیت کسانی كه به سمت مدعیان دروغین جذب میشوند، توجه کرد، میگوید: «اگر به شخصیت جذبشوندگان توجه کنیم، ملاحظه میكنیم كه آنان از جمله كسانی هستند كه مشكلاتی داشتهاند و بیشتر زخمخوردههای اجتماعی و کسانی هستند كه دستشان از همهجا كوتاه است و رانده شدهاند.»
این استاد دانشگاه تهران در سخنرانی خود با موضوع روانشناسی خرافات در دانشگاه امام حسین (ع) میافزاید: «برای مثال بیماری كه پزشكان او را جواب كردهاند، وقتی میشنود كه فلانكس نبات میدهد و یا فلانی دعا میخواند، همچون غریقی كه به همهچیز چنگ میزند، به سمت این گروه مدعی جذب میشود؛ چه بسا همان قدرت تغییر ذهن و القای ذهنی از نظر عاطفی باشد كه گاه گزارشهای مثبتی هم از اینگونه تجویزها میشنویم؛ درحالیكه این طور نیست و تنها همان قدرت ذهن انسانهاست که چنین اثری دارد.»
دكتر شاهبهاری درباره ویژگیهای مدعیان دروغین نیز میگوید: «بهطور معمول مدعیان، انسانهای تحكمكنندهای هستند و میخواهند دیگران را زیر سلطه بگیرند و میخواهند به این وسیله عقده حقارت خود را حل كنند كه البته موفق نمیشوند. بر همین اساس مدعیان اجازه نمیدهند حلقههای طرفدارانشان چندان زیاد شود كه نتوانند آنها را جمع كنند.» دكتر شاهبهاری، همچنین اشاره کرد: «این عده در كنار اینكه بهصورت ذاتی خوی بهرهكشی و استعمارطلبی دارند، دارای صفاتی به شرح ذیل نیز هستند: خودخواهاند، به همه چیز به صورت منفی نگاه میكنند و بارقه امید در وجود آنها نیست، از خودراضیاند و همه چیز را برای خودشان میخواهند، فكر میكنند مركز عالم هستند و همه چیز حتی انبیا و اولیا باید همگام با آنها حركت كنند.»
این استاد دانشگاه تهران میافزاید: «صفت بعدی مدعیان دروغین تکبر زیاد است؛ بهطوری که حتی نمیشود به آنها كوچكترین اعتراضی كرد. مدعیان دروغین به شدت اغواگرند. اغواگران وقتی كسی را به دام بیندازند، نجات قربانیان از دام آنها بسیار مشكل است؛ زیرا کسی كه به یك مدعی دروغین جذب میشود، او را مرشد خود میداند و باور میكند؛ بنابراین هرچه در هدایت آنها تلاش كنی، تأثیری ندارد. برای هدایت آنان هیچ چارهای نیست؛ مگر اینكه رواندرمانی شوند.»
شاهبهاری درباره دیگر ویژگیهای مدعیان دروغین میگوید: «از دیگر ویژگیهای مدعیان دروغین سوءظن نسبت به اطرافیان و حتی به نزدیكترین بستگان خود است. مدعیان دروغین همچنین از ترفند تكرار برای اثرگذاری استفاده میكنند؛ برای مثال اینقدر برای اطرافیان خود از ارتباط با امام زمان (عج) صحبت میكنند كه شناخت مخاطب خود را برهم میریزند؛ بهصورتی كه بعد از مدتی مخاطب به این باور میرسد كه مدعی بهراستی كراماتی دارد و با ائمه (ع) در تماس است. مدعیان دروغین احساس میكنند كه با دیگران بهطورکامل تفاوت دارند و چنین متصورند كه قادرند چیزهایی را درک کنند كه دیگران از فهم آنها عاجزند. نكته آخر اینكه این مدعیان دروغین بهشدت دچار تحریفشناختی ادراك هستند؛ بهگونهای كه دیگران را زیر سلطه خود میدانند.»
قرآن چه میگوید؟
در قرآن كریم تمام انسانها به واقعیتنگری دعوت شدهاند و انسان از هرگونه اموری مانند دروغ، فریب، لهو و لغو و سخنان بیاساس و بیهوده كه او را از صراط مستقیم حق دور میكند بر حذر داشته شده است. قرآن درباره این مطلب با صراحت میفرماید: «و ان هذا صراطی مستقیما فاتبعوه و لا تتبعوا السبل فتفرق بكم عن سبیله»؛ «این راه، مستقیم است، از آن پیروی كنید و از راههای پراكنده (انحرافی) پیروی نكنید كه شما را از راه حق دور میسازد.» درباره همین موضوع حجتالاسلام والمسلمین سیدهاشم حسینی بوشهری، نایبرئیس جامعه مدرسین قم میگوید: «نمونههای بسیاری در قرآن كریم وجود دارد كه نشان از تأكید حضرت حق بر واقعیتگرایی و دوری از خرافات دارد. این تأكیدات، راه درست را به مسلمانان نشان میدهد، مبنی بر اینكه باید از هرگونه افسانه، خرافه و امور منحرف بركنار بود.»
قرآن در این مورد میفرماید: «فبشر عبادی الذین یستمعون القول فیتبعون احسنه...»؛ «پس بندگانم را بشارت بده، همان كسانی كه سخنان را میشنوند و از نیكوترین آنها پیروی میكنند، آنان كسانی هستند كه خداوند هدایتشان كرده و آنها خردمنداناند.» قرآن در جایی دیگر میفرماید: «والذین هم عن الغو معرضون»؛ «مؤمنان از هرگونه لغو و امور بیهوده دوری میجویند.» حجتالاسلام والمسلمین بوشهری با اشاره به چنین آیاتی نتیجهگیری میكند كه باید خطر را شناخت و با دوری از بیهودگیها و خرافات، از پوچی و بیمحتوایی خارج شد و این درس بزرگی است كه قرآن به ما آموخته و ما را به خطر عظیم بیهودهگرایی متوجه كرده است.
عملكرد علما؛ مثبت یا منفی؟
از آنجایی كه علما در جایگاه كارشناسان و دستاندركاران امور دینی در صف اول مقابله با چنین جریانها و اقداماتی قرار دارند، مردم جنگ با خرافات را وظیفه علمای دینی قلمداد میكنند و از آنها انتظار دارند كه با اندیشیدن تمهیداتی، جامعه را از سرگردانی نجات دهند؛ ولی قضاوت مقامات و كارشناسان مسائل فرهنگی و دینی درباره عملكرد علما متفاوت است.
نگاهی به اظهارات مقام معظم رهبری نیز نشان میدهد كه ایشان نقش بسیار مهمی را برای علما و حوزههای علمیه شیعه در روند خرافهزدایی قائل هستند. درباره همین مطلب مقام معظم رهبری گفته است: «روحانی آگاه و اصیل باید بر مبنای سیره پیامبر (ص) و روش علمای اسلام با اینگونه خرافات خطرناك، شجاعانه و بدون ملاحظه مقابله كند.»
ایشان با اشاره به اینكه شیعه با آزادی فكری و تكیه بر عقل و منطق و استدلال رشد كرده است، میافزایند: «یكی از مسائل مهم كنونی جلوگیری از آمیخته شدن معارف دین با خرافه است كه علما و برجستگان باید با تبیین صحیح معارف اهل بیت (ع)، از رواج مسائل خرافی ممانعت کنند.» بنابر اظهارات مقام معظم رهبری، تقویت ارتباط با مردم، افزایش قدرت فهم و تحلیل سیاسی، حفظ قداست روحانیت، سلامت مالی و اخلاقی، ذیطلبگی، افزایش مهارتهای دینی برای پیروزی در میدان پیكار جهانی اندیشهها و مبارزه شجاعانه با خرافات از جمله وظایفی است كه عمل به آنها حفظ جایگاه بینظیر روحانیت و استمرار ویژگیهای تاریخی آن را موجب خواهد شد.
نقش رسانهها چیست؟
به باور بسیاری از صاحبنظران و كارشناسان مسائل دینی، امروزه رسانهها در سطح جامعه باید به منظور مقابله با ترویج خرافات و عرفانهای ساختگی اطلاعرسانی دقیقی داشته باشند تا جامعه را از گمراهی خارج كنند؛ در همین حال عدهای نیز معتقدند كه در اصل پرداختن به چنین مسائلی بهویژه موضوع مدعیان دروغین مهدوی زمینه انتشار بیشتر چنین دیدگاههایی را فراهم میكند.
بهرغم چنین تقابلی در دیدگاههای موجود بسیاری از بزرگان معتقدند كه دیگر نمیتوان چنین احكام كلی صادر كرد؛ زیرا نپرداختن رسانهها به چنین مباحث خطیری باعث شده است، مدعیان با بهرهگیری از ابزارهای رسانهای موجود در عصر حاضر، خود به تبلیغ دیدگاههایشان بپردازند؛ درحالیكه اگر رسانهها در یك جامعه اسلامی به چنین موضوعاتی نپردازند، رسانههای ضداسلام و ضدانقلاب كه برای اجازه منتظر نمیمانند.
آیتالله خزعلی از فقهای سابق در شورای نگهبان و عضو مجلس خبرگان رهبری نیز درباره نقش رسانهها میگوید: «به نظر من مجازات چنین کسانی تنها زندان نیست، بلكه باید در مجامع عمومی رسوا شوند. رسانهها هم در مورد آنها اطلاعرسانی كنند.» ایشان با اشاره به اینكه دشمنان انقلاب به این نتیجه رسیدهاند كه ممكن است، از راه اعتقاد به خرافه، بنیان ایستادگی و مقاومت ملت را با سستی روبهرو كنند، میافزاید: «به همین دلیل از راه مدعیان دروغین ارتباط با امام زمان (عج) سعی میكنند، در ایمان مردم نفوذ كنند. من امیدوارم كه رسانههای گروهی به صورت مستند و مستدل به آشكارساختن چهره واقعی دروغگویان بپردازند و از دولت و مجلس در مورد چگونگی برخورد با آنها سؤال كنند.»
بنابر اظهارت آیتالله خزعلی، وظیفه رسانههاست كه اطلاعرسانی درستی داشته باشند، با متخصصان صحبت كنند، از مدعیان نشانه بخواهند و در صورت ناتوانی از ارائه دلیل، ضعف آنان را در رسانهها مطرح كنند؛ زیرا رسواكردن چنین کسانی واجب است.
وقتی كه غرب پرچمدار دعوت جهان به سوی عرفان میشود!
بررسی سیر عرفان در تاریخ و شناسایی عرفان صادق از عرفانهای كاذب، از جمله موضوعات جالب توجه محققان حوزه و دانشگاه است؛ بهویژه اینكه در سدههای اخیر با توجه به شكست فلسفههای دینستیز و بیگانه با معنویت و بروز سرخوردگی انسان معاصر از مكاتب لیبرالیستی و كمونیستی، محملی را برای رویكرد دوباره دنیای معاصر به جریانهای معنویتگرا فراهم كرده است؛ اما آنچه درباره این موضوع اهمیت دارد و نگرانیهایی را بهوجود آورده است، پرچمداری غرب برای دعوت جهانیان به سمت معنویت است! درحالیكه گسترش روزافزون فرقههای معنویتگرا در اروپا و آمریكا و انتشار فرآوردههای فرهنگی، صوتی، تصویری و نوشتاری به صورت گسترده، زمینههای مساعدی را برای ترویج فرق انحرافی بهوجود آورده است كه همین مسئله میطلبد، مسئولان فرهنگی و دینی كشور بهصورت جدی برای مقابله توجه داشته باشند.
حجتالاسلام والمسلمین عبدالحسین خسروپناه از استادان حوزه و دانشگاه نیز در نشستی كه چندی پیش به همت مجمع عالی حكمت اسلامی در سالن همایش مدرسه دارالشفای قم برای نقد و بررسی عرفانهای كاذب برگزار شد، گفت: «امروز در ایران ما با چهار دسته از عرفانهای كاذب روبهرو هستیم؛ یكی عرفانهای شرقی كه از هند و چین اخذ شده و یا عرفانهایی كه مهد آن در آمریكا و اروپا بوده است؛ مثل عرفان دون خوان، پائولو كوئیلو و ...، دوم عرفانهای متأثر از فرادرمانی مثل هیپنوتیزم و تلهپاتی، سوم عرفانهایی كه منشأ دینی دارند؛ مثل عرفان مسیحی، یهودی، زرتشتی و ... و چهارم عرفانهای بومی و فرقههای صوفیانه كه متأسفانه نقد منسجمی در مورد این عرفانها در كشور صورت نگرفته است!»
با توجه به مطالبی كه در این گزارش بدانها اشاره شد، لازم است با توجه به آفاتی كه چنین فعالیتها و اقداماتی در كشور ما بهوجود آورده است، نه تنها نقد منسجمی در مورد این فعالیتها صورت بگیرد، بلكه قطبهای فرهنگی جامعه نظیر حوزههای علمیه، دانشگاهها و مراكز فرهنگی و رسانهای كشور، سیاست منسجم و فعالانهتری برای مقابله مؤثر در پیش گیرند.
کد مطلب: 13244
آدرس مطلب: https://www.armaneheyat.ir/issue/13244/تبدیل-چشمه-زلال-سراب