کد مطلب : ۱۳۳۴۱
ظلمستیزی به منزله یک اصل پایدار
نگاهی به پیوندهای ادبیات دفاع مقدس با قیام عاشورا
برای مسلمانان به ویژه شیعیان جهان، قیام و نهضت عاشورا یک رویداد حماسی بزرگ و فراموش نشدنی است که تأثیر آن را میتوان در قیامها و نهضتهای عدالتخواهانه در قرون معاصر دید. وقوع انقلاب اسلامی در سال ۱۳۵۷ و شروع جنگ تحمیلی که در سال ۱۳۵۹ حکومت بعثی عراق علیه جمهوری اسلامی، آغازگر آن بود بار دیگر نهضت عاشورای حسینی را در یادها تداعی کرد که متعاقب آن نویسندگان متعهد ادبیات ویژه این دوره را متناسب با حال و هوای ایام خلق کردند. ادبیات عاشورایی، بعد از پیروزی انقلاب اسلامی فعالتر شد؛ اگر چه قبل از انقلاب نیز عاشورا یک پدیده و مفهوم ریشهدار و مظهر ظلمستیزی بود، پس از پیروزی انقلاب اسلامی، این جریان در ادبیات و هنر ما شکلی گسترده و فراگیر به خود گرفت و آثار متعددی با این پسزمینه متولد شدند. با این حال، در این خصوص کمکاری نهادهای مسئول هم مشهود است؛ چرا که سالهاست فقدان یک مرکز پژوهشی فعال و مؤثر در زمینههای تاریخی احساس میشود؛ اگر هم مرکزی با این مشخصه وجود دارد از چشم نویسندگان ما که یکی از وظایفشان، توجه به تاریخنگاری درست است، پنهان مانده است.
از سوی دیگر، دوران نگاه مستقیم به موضوعات آیینی هم سپری شده و داستانهای دینی ما باید قادر باشند در خواننده خود همذاتپنداری به وجود بیاورند. در این زمینه خیلی از کارشناسان این حوزه معتقدند، هنوز اثری جدی در حوزه ادبیات داستانی دفاع مقدس که ارتباط این ادبیات با موضوع عاشورا را به روشنی بیان کند، خلق نشده است؛ البته نباید تولید چنین آثاری به عنوان هدف اصلی مطرح باشد و از دیگر عناصر مثل خلاقیت و ... غفلت شود.
با این حال، اینک موعد تقویت این نوع از ادبیات و نقد جدی آثار است؛ اگر میخواهیم ادبیات دفاع مقدس و آثار مذهبی تداوم یابد، باید تعارف را کنار بگذاریم و آثار را از صافی نقد عبور دهیم. واقعیت آن است که بعد از انقلاب اسلامی، احساسات شورانگیز مذهبی در تار و پود ادبیات ما تنیده شد و رفتهرفته بر پختگی و قوت آن افزوده شد؛ البته این رویکرد در بخش شعر پررنگتر است؛ چرا که اغلب سرودههای موفق شاعران ما در توصیف صحنههای نبرد هشتساله و پایداری ما در برابر بیگانگان از اندیشه و حماسه بزرگ عاشورا تأثیر مستقیم پذیرفتهاست. شعرهایی که اگرچه در ظاهر با عاشورا مرتبط نبودند، وامدار اندیشه عاشورایی بودند و همین نکته عامل پیوند بیشتر مخاطبان با این آثار شد.
برای مثال، بیان دلاوریها و رشادتهای امام (ع) و یاران آن حضرت در حادثه کربلا که بهترین شکل دینداری معرفی شده به نوعی با جهان امروز و وقایع عصر حاضر شبیهسازی شدهاست. نهضت امام خمینی (ره) و جریان انقلاب اسلامی و همچنین جنگ تحمیلی، فضای بسیار مناسبی برای این شبیهسازی به وجود آورد که ما تبلور این شبیهسازی را در شعارهای مردم میتوانیم مشاهده کنیم؛ که بهواقع در همه شبیهسازیها به نوعی اندیشه «کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا» متجلی است.
بنابراین در یک نگاه کلی به این موضوع با شناسایی زمینههای ظهور و بروز این نوع ادبیات چشماندازهای آن را هم در سالهای آینده میتوان ترسیم کرد. در این خصوص مرور زمینههای اجتماعی مؤثر در شکلگیری ادبیات دفاع مقدس الهام گرفته از فرهنگ عاشورا خالی از لطف نیست.
هر یک از رویدادهای بزرگ اجتماعی وقتی به وقوع میپیوندند متعاقب خود ادبیات خاص آن دوره را هم در پی دارند که معمولاً هم توسط افرادی که در شکلگیری آن رویداد بزرگ سهیم بودهاند یا فرزندان نسلی که باعث شکلگیری آن اتفاق اجتماعی شدهاند به وجود میآید؛ چرا که گونههای مختلف ادبی در هر دورهای یکی از اشکال هویتی آن دوره تاریخی محسوب میشود که جلوههایی از نوع نگرش افراد آن جامعه به انواع پدیدههای پیرامونی را نشان میدهد. به عبارت دیگر، «ادبیات» در هر دورهای زبان مکتوب و نشانگر دیدگاههای افراد آن مقطع زمانی است. در این خصوص، یکی از رویدادهای بزرگ اجتماعی در قرن معاصر وقوع انقلاب اسلامی در کشورمان، ایران است. اکنون اینکه انتظار فوق تا چه اندازه در ادبیات خلقشده در سالهای پس از پیروزی انقلاب اسلامی تحققیافته، سؤالی است که پیشروی هر علاقهمندی به این موضوع، گسترده شده و پاسخ به آن به تحقیقات و پژوهشهای متعدد نیاز دارد.
با این حال با یک نگاه کلی به مجموع آثار ادبی منتشرشده در سه دهه اخیر فقط میتوان در برخی آثار خلقشده در این سالها نشانههای پررنگی از آن مفاهیم و ارزشهای منتهی به پیروزی انقلاب اسلامی را دید که اکثر آنها هم در سالهای اولیه پس از پیروزی انقلاب اسلامی نوشته، چاپ و منتشر شدهاند؛ این در حالی است که ادبیات دفاع مقدس در کشور ما نسبت به ادبیات انقلاب اسلامی حضور پررنگتری دارد و آثار شاخص متعددی تاکنون در این زمینه نوشته، چاپ و منتشر شده است؛ البته این موضوع تا حدودی طبیعی است؛ چرا که وقتی در ۳۱ شهریور ۱۳۵۹ و در کمتر از ۲ سال بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، جنگ تحمیلی علیه انقلاب نوپای کشور ما شروع شد به یکباره همه توجهها به آن سو جلب شد. در این میان طبیعی بود که همسو با همه اقشار جامعه، نگاه نویسندگان هم به موضوع جنگ معطوف شود که حاصل آن خلق ادبیات تازهای متناسب با شرایط آن روز جامعه بود. به این شکل قبل از اینکه ادبیات نوپای انقلاب اسلامی به بلوغ و شکوفایی برسد به صورت مقطعی از رشد و شکوفایی بازماند و در مقابل، ادبیات دفاع مقدس بنابر ضرورت آن روز جامعه که به شور، حال و هوای حماسی نیاز داشت، پایهگذاری شد و سیر صعودی خود را همراه با روزها، ماهها و سالهای تداوم جنگ طی کرد.
این ادبیات در سالهای پس از پایان جنگ هم با رویکرد متفاوتی پایههای بقای خود را مستحکمتر کرد و اکنون یکی از عرصههای قابل توجه در میان گونههای مختلف ادبی در کشور ما همین ادبیات دفاع مقدس است که سالبهسال غنای محتوایی و ادبی آن افزایش مییابد و نویسندگان جدیدی هم هر سال به مجموع نویسندگان قبلی که برخی از آنها اکنون مقام پیشکسوتی هم دارند، افزوده میشود.