مغز «نیت» در پوسته «عمل»
1 شهريور 1388 ساعت 0:01
انتقال مؤثر پیام به مخاطب و تأثیرگذاری در بیننده و شنونده، آداب و اصولی ثابت و مشترک دارد که نسبت به همه انسانها و در همه زمانها و مکانها یکسان است؛ در عین حال اندکی معیارهای مشخص به اقتضای شرایط فرهنگی و اجتماعی مخاطب را نمیتوان نادیده گرفت.
محمدرضا زائری:اصول و ضوابط مشترک طی قرنها تجربه به شکل سنتی و دهها سال تجربه به شکل مدرن شکل گرفته و آزموده شده و به صورت قواعد معین درآمده است. بخشی از این آداب و اصول را در روزگار قدیم به شکل مدون و منسجم از استاد میآموختند و بخش دیگر را به صورت شخصی و تجربی در خلال کار فرامیگرفتند.
به مرور زمان سخنران میفهمید، چگونه به شنوندگان نگاه کند و کجا دستان خود را حرکت دهد و چه وقت صدای خود را بالا برد تا احساس مخاطب را به تصرف درآورد و میآموخت چگونه میتواند در او بیشتر تأثیر بگذارد.
در روزگار جدید اما با تحولات سریع اجتماعی و دستاوردهای نوبهنوی فنآوری، دیگر مجال خودآزمودن و در تجربه به نتیجه رسیدن نیست. باید آداب ادب را از اهل تخصص آموخت و از تجربه دیگران درس گرفت؛ زیرا دنیای رسانههای جدید مهلت آزمون و خطا به اصحاب خود نمیدهد.
اگر به قصد ابلاغ رسالت الهی و دعوت مخاطبان به سوی پیام حق و عدل از رسانهها و واسطهها (چه سنتی و چه مدرن) بهره میگیریم، باید آداب و اصول ادب را نیز مراعات کنیم تا این هدف بهتر محقق گردد و پیام با تأثیر بیشتر به مخاطب منتقل شود.
اگر قرار است، فیلم بسازیم، اگر میخواهیم برنامه تلویزیونی داشته باشیم، اگر قصد داریم با صدا و موسیقی، احساس و عاطفه شنونده را برانگیزیم، اگر بناست با تصویر، چشم بیننده را تسخیر کنیم، اگر میخواهیم با هدف الهی و به نیت عبادت و خدمت از این وسیلهها برای تأمین آن نیت بهره ببریم، باید از حاصل تجربه و کار دیگران گرچه غربی و مسیحی بهره بگیریم.
ما در دنیا زندگی میکنیم؛ با همه اقتضائات و لوازم زندگی دنیا، با همه محدودیتها، با همین گوشت و پوست و استخوان. قوانین فیزیکی بر همه ما حاکم است؛ با گوش میشنویم، با چشم میبینیم، رنگهای گوناگون بر حواس و احساس ما تأثیرات متفاوت دارند. فرکانسهای مختلف صوتی در ما بازخوردهای گوناگون ایجاد میکنند.
دیگران سالها تجربه کردهاند و به بررسی و پژوهش مشغول شدهاند و به نتایجی رسیدهاند و بر اساس این آزمونها و آموختنها و تأملها و مطالعات بر روی انسان دانش علوم ارتباطات و هنر و سینما و موسیقی و ... شکل گرفته است.
قانون «لاتنفذون الا بسلطان» تفاوتی نسبت به ایمان و تقوای انسان ندارد. این اساس زندگی در دنیاست؛ چه اسحاق سیب را به زمین بیندازد و چه علامه مجلسی فرقی نمیکند، قانون جاذبه برای هر دو یکسان است.
اگر از دنیا و قواعد حاکم بر زندگی انسان در دنیا سخن میگوییم، باید این اصول را بپذیریم. صدای خوش با طبع انسان سازگار است؛ چه قرآن تلاوت کنند و چه شعری از حافظ بخوانند. تصویری نورانی پس از تاریکی بر چشم و ذهن انسان بیشتر تأثیر دارد و مؤثر است؛ چه نمایی از گنبد امام هشتم (ع) باشد و چه تصویری از برج ایفل.
نیت خیر و قصد قربت و اخلاص و ولایت امیرالمؤمنین (ع) و عشق سیدالشهداء (ع) نه تأثیر سوء صدای بد را برطرف میسازد و نه در تکنیکها و اصول فنی و هنری تغییری ایجاد میکند، بلکه تنها به کاری که تاکنون تنها دنیایی بود، بُعد و امتداد اخروی و الهی میدهد.
کار هنری و رسانهای باید نخست اصول ثابت دنیایی را رعایت کند تا در ظرف دنیا و در سیطره حاکمیت ماده و کثرت و کمیت به نتیجه مطلوب برسد و هدف خود را محقق سازد و در مخاطب تأثیر کند و عاطفه و احساس یا تأمل و تدبر او را برانگیزد و پیام مورد نظر را هر چه هست، منتقل سازد.
تا اینجا فقط کار در محدوده دنیاست و با پایان دنیا و مرگ تمام میشود. عمر کار کوتاه و دامنه تأثیرش محدود است. از اینجا به بعد مؤمن میتواند با اخلاص و نیت خیر کار خود را بزرگ و ماندگار کند و میتواند به کار خود بُعد و امتداد اخروی و الهی بدهد.
موسیقی قوی و عالی، سریال تلویزیونی جذاب و پرمخاطب، پوستر گرافیکی زیبا و بدیع، سخنرانی مؤثر و احساسی، همه بدون عشق به اباعبدالله (ع) و بدون قصد قربت و بدون نیت الهی عمری به کوتاهی حیات دنیا دارند؛ اما وقتی به کیمیای اخلاص و ولایت متبرک شوند، به ابدیت میپیوندند و به رحمت بیپایان الهی متصل میشوند.
حال اگر اثری هنری با تلاشی ادبی یا کاری رسانهای اخلاص و قصد قربت و عشق و ولایت و ... همه را داشت؛ اما از اصول و قواعد ثابت و اساسی این عالم برای برقراری ارتباط با مخاطب بیبهره بود، ممکن است در آخرت به کار بیاید؛ اما در دنیا خاصیتی ندارد! حساب این دو از هم جداست.
گریه نیمه شب یا طول رکوع و قنوت یا قرائت مداوم قرآن در تغییر کیفیت فنی و هنری اثر رسانهای تأثیر ندارد، چنانکه انسان بیبهره از دانش پزشکی هرچه هم مؤمن باشد، در درمان دیگران بهکار نمیآید و انسان بیاطلاع از اخترشناسی، هرچه هم نماز شب بخواند، در پیشبینی حرکت کواکب به کار نمیآید.
به همین دلیل موسیقی موریس ژار یا بازی آنتونی کوئین در فیلم ماندگار و بینظیر «الرسالـ‹» (محمد رسولالله) بعد از سالها همچنان بر مخاطب انسان در محدوده دنیا تأثیرگذار است و فرقی هم نمیکند که پیش از بازی این صحنه یا ساخت آن قطعه، آب نوشیده یا دعا خوانده باشند. بازیگر باید خوب بازی کند و آهنگساز باید کارش را بلد باشد؛ چنانکه بازیکن فوتبال اگر از عهده بازی برنیاید، هرچه هم توسل کند و قرآن بخواند بر حریف توانمند پیروز نخواهد شد.
حال اگر کسی اصول و قواعد فنی و هنری را رعایت کرد و در عین حال با قصد قربت و نیت خیر بدان دست یازید، به کاری ماندگار و الهی دست مییابد و اثری چون اذان مؤذنزاده اردبیلی به جای میگذارد. مرحوم رحیم مؤذنزاده اگر آن روز با زبان روزه و با نیت الهی به ذکر الله اکبر زبان گشود، این وضو و زبان روزهاش نبود که کارش را برای مخاطب دنیایی ماندگار میکرد، بلکه او در کار خود توانمند و قابل بود و اضافه بر آن نور الهی وضو و روزه کار او را آسمانی و اخروی کرد.
شاید این تقسیم و ترتیب را به این شکل بتوان بهتر نشان داد: (با اندکی تسامح)
نقل میکنند، در مجلسی با حضور مرحوم علامه امینی، هنگامی که محفل ذکر مصیبت و انس به حال خوش و مناسبی رسیده بود، کسی برخاست و با صدایی نامناسب و لحنی ناموزون چند بیت خواند و مجلس را به سردی کشاند و حال جمع را برهم زد. میگویند، مرحوم علامه با تندی از وی پرسید: «چرا خواندی؟» او گفت: «میخواستم من هم ثوابی ببرم...» و مرحوم علامه پاسخ داد: «اگر نمیخواندی، بیشتر ثواب میبردی!»
کد مطلب: 13384
آدرس مطلب: https://www.armaneheyat.ir/issue/13384/مغز-نیت-پوسته-عمل