مداح باید مخلِص و مخلَص باشد

پرنیان خلوص

گفت‌وگو با سیدعباس میرحسینی

1 فروردين 1389 ساعت 0:14

سیدعباس میرحسینی، متولد ۱۳۲۶، اهل روستایی در کاشان به نام خالدآباد است که در نزدیکی امام‌زاده علی عباس(ع) واقع شده است. او تحصیلات ابتدایی حوزوی خود را در کاشان و به مدت ۱۱ ماه با نظارت امام جمعه این شهر، مرحوم آیت‌الله سیدمهدی یثربی گذراند و بعد از آن راهی قم شد و ۱۱ سال در آنجا به تحصیلات خود ادامه داد؛ سپس به تهران و بعد از آن به ورامین رفت. ایشان حدود ۴۲ سال است، در حوزه تهران، ورامین، شهریار و... به تبلیغ دین مبین اسلام و مداحی مشغول می‌باشد.


متین رضوانی‌پور:در سی‌دی جامه‌دران (۲) که ضمیمه این ماهنامه شده، نمونه‌هایی از نوحه‌های اصیل شهر کاشان در دستگاه و آوازهای موسیقی دستگاهی ایران با صدای ایشان آمده است. در ادامه گفت‌وگوی خیمه با میرحسینی را بخوانید:


آیا به جز دوره‌های تحصیلی حوزوی در مورد مداحی و روضه‌خوانی و الحان مذهبی هم دوره‌ای گذرانده‌اید؟

البته دوره‌ای در کار نبود؛ ولی در دوران طفولیت در کاشان برخی مداحان و روضه‌خوان‌ها و روحانی‌ها از روستایی به روستای دیگری می‌رفتند، صحبت می‌کردند و روضه می‌خواندند و من که عشق و علاقه وافری به دستگاه حسینی داشتم، در مجالس ایشان روحم پرواز می‌کرد و آرزو داشتم که ‌روزی مثل آنها روضه‌خوانی کنم. در تعزیه نیز زمانی که کسی نقش امام حسین(ع) را ایفا می‌کرد و در نهایت زیبایی اشعاری را می‌خواند، شیدا و شیفته می‌شدم و آرزو می‌کردم که روزی من نیز چنین کاری را انجام دهم که خدا را شکر تا حدودی به آرزویم رسیده‌ام.

در این دوران از محضر چه استادانی بهره‌مند شدید؟

مستقیماً آموزشی ندیده‌ام؛ ولی غیر مستقیم فراوان بهره‌مند شده‌ام. یکی از استادانم که به رحمت حق رفته‌، مرحوم حاج حسن ذوالفقاری بود که بسیار به کاشان می‌آمد و حتی در یک سال، ۱۰ شب در هیئت مشهدی‌های کاشان -که یکی از هیئت‌های مشهور این شهر است- منبر داشت. من واعظ بودم و ایشان هم مداحی می‌کرد. قبل از ایشان از نوارهای حاج اسماعیل اخباری و مرحوم یاسمی استفاده می‌کردم و جلوتر از این عزیزان از مداحی جاافتاده و متین و وزین به نام حاج عباس کاتب کاشانی که در منطقه کاشان و خالدآباد و بادرود مدیحه‌سرایی می‌کرد، بسیار تأثیر گرفته‌ام.

نخستین برنامه‌ای را که اجرا کردید، در کجا و چگونه بود؟

در همان سالی که درس طلبگی را در کاشان شروع کردم، سال۴۲ یا ۴۳ که ۱۷ یا ۱۸ ساله بودم. یادم می‌آید، در مجلس مرحوم حاج قدرت‌الله شفیقی، اهل بادرود که از روحانیان و از منبری‌های خوب آن زمان بود؛ آن شب خانم والده من هم در مجلس حضور داشت که بسیار از خود ایشان خجالت کشیدم و رویم نمی‌شد، چیزی بگویم و بخوانم. آن زمان ۱۰ دقیقه صحبت کردم و ذکر مصیبت خواندم و اولین جلسه‌ای بود که اجرا کردم.

شما دستگاه‌های آوازی را هم کار کرده‌اید؟

خیر.

بیشتر از اشعار کدام شعرا استفاده می‌کنید؟

در گذشته از شعرایی چون نیر تبریزی، صامت بروجردی، جودی خراسانی و مرحوم محتشم، شرمی و خباز کاشانی استفاده می‌کردم و به‌تازگی هم بیشتر اوقات از اشعار مرحوم ژولیده نیشابوری استفاده می‌کنم.

آیا خودتان هم شعر می‌گویید؟

بسیار کم؛ نمونه‌اش را هم تقدیمتان می‌کنم که ملاحظه بفرمایید.

بیشتر چه اشعاری سروده‌اید؟

اشعاری درباره حسین ابن علی(ع)، این امام‌زاده باکرامت یعنی حضرت آقا علی عباس(ع)، حضرت فاطمه زهرا (س)، حضرت علی(ع)، حضرت علی ابن موسی الرضا(ع) و حضرات معصومین(ع)؛ البته طبع شعرِ روانی ندارم؛ ولی اگر فراغت بال داشته باشم، شعرهایی می‌گویم.

بیشتر اوقات فراغت خود را چگونه سپری می‌کنید؟

سعی می‌کنم، درباره تاریخ و تفسیر مطالعه کنم و گه‌گاهی هم راجع به فقه و اصول یا سخنوری؛ به‌ویژه آثار مرحوم فلسفی، مرحوم راشد خراسانی و....

مراسم عزاداری کاشان در قدیم به چه ترتیبی بود؟

سعی بلیغ مداحان بدین‌گونه بود که همان الحان سنتی را اجرا کنند. خودِ عزاداران نیز عزاداران سنتی بودند و از شائبه و اشعار خرافی دوری می‌کردند. در همین مورد حضرت امام خمینی (ره) و مقام معظم رهبری بسیار فرموده‌اند که هرچه عزاداری سنتی‌تر باشد، انسان به مکتب امام حسین(ع) نزدیک‌تر می‌شود. مداحان و وعاظ به این صورت مجلس را می‌گرداندند که در ابتدا قطعه شعری راجع به پندیات یا نصایح برای شنوندگان می‌خواندند و سپس به مصیبت وارد می‌شدند.

در برخی شهرها مراسم عَلَم گردشی داریم که در روز خاصی از ایام محرم اجرا می‌شود یا در شهرهای دیگر مراسم سنتی بنی اسدی وجود دارد که آن هم در اجرا، شکل خاص خود را دارد. شهر شما هم مراسمی دارد که فقط خاص خود آن باشد؟

در منطقه کاشان و حومه آن، همانند یزد، مراسم نخل‌گردانی داشتند که ابتدا قطعه شعری راجع به پندیات و نصایح می‌خواندند؛ سپس مراسم را آغاز می‌کردند.

این مراسم هم به این ترتیب انجام می‌گرفت که عده‌ای از عزاداران در جایی مثل مسجد، حسینیه یا تکیه جمع می‌شدند، عزاداری را شروع می‌کردند و عزادارانِ زنجیرزن دیگرجاها به آنها می‌پیوستند. سیل جمعیت و هیئت‌ها که وارد می‌شدند، یکی، دو مداح خوب و در حد اعلا مدیحه‌سرایی می‌کردند و مراسمِ بسیار زیبا و آبرومندانه‌ای برگزار می‌شد.

نخل از چوب درست شده بود و چند پایه داشت. زیر هر پایه‌، چند نفر قرار می‌گرفتند و پایه‌ها می‌آمد، روی دوش آنها؛ مثلاً دو یا سه نفر قسمت جلو را می‌گرفتند و قسمت چپ و راست و انتها نیز به همین ترتیب بود. در کل به اندازه آن نخل بستگی داشت که چند نفر آن را حمل کنند.

نخل‌های کاشان به اندازه‌ای بود که ۳۰ یا ۴۰ نفر می‌توانستند آن را بلند و کنترل کنند؛ البته امروز علامت‌ها جایگزین این نخل‌ها شده که من آنها را قبول ندارم. به آن نخل‌ها لباس می‌پوشاندند و خادمان حضرت اباعبدالله الحسین(ع) در شب عاشورا یا روز تاسوعا آن را به‌اصطلاح یراق می‌کردند؛ یعنی لباس می‌پوشاندند و چیزی شبیه به خورشید روی آن قرار می‌دادند و به عنوان مقدمه‌ای برای بلندکردن نخل چند نفری پیش‌خوانی می‌کردند که آن هم جنبه ذکر مصیبت داشت. مردم که آماده می‌شدند، با صدای «یا حسین، یا حسین» نخل را بلند می‌کردند و در ابتدا چند دور، دور آن حسینیه یا مسجد می‌گرداندند؛ سپس به کمک مردم و عزاداران، به سمت قبرستان یا امام‌زاده‌ای حرکت می‌کردند و در آن مزار هم نخل را می‌چرخاندند؛ بعد آن را زمین می‌گذاشتند و فاتحه‌ای می‌خواندند و ذکر مصیبتی و در نهایت برمی‌گرداندند به همان جایگاه اصلی.

در صورت امکان بعضی اشعارِ آن پیش‌خوانی‌ها را بخوانید.

البته اشعار را چندان به یاد ندارم؛ ولی آنچه در ذهنم مانده، این است که دو نفر می‌شدند و نفر اول این جمله را می‌خواند:
«تو کیستی که نمودی به هر دلی وطنی
که نی در انجمنی، نی برون ز انجمنی
تو آن حسین غریبی که روز عاشورا
جهان مصالحه کردی به کهنه پیرهنی»
و طرف مقابل جوابش را با این شعر می‌داد:
«ای تشنه‌لب تو طاقت خنجر نداشتی
گویا غریب بودی و مادر نداشتی
غسلت که داد و کی کفنت را برید و دوخت؟
بر حالت غریبیت آیا دل که سوخت؟»
که صدای شیون و گریه از جمعیت بلند می‌شد و این است مفهوم عزاداری سنتی که بسیار به دل می‌نشست.

بهترین مداحان قدیم شهر کاشان چه کسانی بودند؟

یکی مرحوم حاج عباس کاتب بود، مرحوم یاسمی و غضنفری که از مداحان خوب کاشان بودند و امروز هم حاج اسماعیل اخباری است که از مداحان شهیر است و بسیار بامهارت و مسلط می‌باشد. بیشترِ مداحان وی را به عنوان استاد قبول دارند؛ حتی در تهران و دیگر شهرها.

در این شهر به جز اشعار فارسی از اشعار دیگر زبان‌ها نظیر ترکی یا عربی و... هم استفاده می‌شد؟

ترکی نه؛ ولی عربی استفاده می‌شد. استادی داشتیم به نام مرحوم ذبیح‌الله مدرسی که استاد من در کلاس اول و دوم ابتدایی بودند و به‌خوبی یاد دارم که ایشان در شب‌های حساس به‌ویژه شب‌های نهم و دهم، نوحه‌های عربی می‌خواندند؛ از جمله:
«انا مظلوم حسین/انا مظلوم حسین»
یا:
«شیعتی مهما شربتم ما غذبهٍ فذکرونی»
از نوحه‌های اصیل شهر کاشان چه تعدادی را می‌شناسید و می‌توانید بخوانید؟
نزدیک به ۳۰ تا ۴۰ نوحه به آهنگ‌های مختلف.
به جز مداحی و روضه‌خوانی کدام‌یک از انواع الحان مذهبی را اجرا می‌کنید؟
در گذشته اذان را به سبک ذبیحی می‌گفتم. در آن زمان من نوجوان بودم و چون اذان ایشان را دوست داشتم و به دلم می‌نشست، به آن سبک می‌خواندم.

گاهی مناجات هم می‌خواندم. یادم می‌آید که استادمان مرحوم جناب ذبیح الله مدرسی فرزندی به نام حاج رحمت‌الله مدرسی داشتند و ایشان در حسینیه محله ما با این بلندگوهای بوقی قدیمی شروع می‌کردند، به مناجات‌خوانی و من هم به ایشان کمک می‌دادم.

از نظر شما منبری، مداح یا ذاکر خوب چه ویژگی‌هایی دارد؟

در درجه اول باید مخلِص و مخلَص باشد، حسن نیت داشته باشد و مداحی‌اش هم «لله» باشد که اگر «لله» بود، بسیار رونق پیدا می‌کند و خداوند هم بیشتر کمکش می‌کند و دوم هم باید تا حد بالایی سواد داشته باشد؛ به هر حال برخی مداحان را می‌بینیم که قرآن را غلط می‌خوانند و اشعار را از نظر ادبیات فارسی درست نمی‌خوانند و کامل، تسلط ندارند. از مصیبت‌هایی استفاده می‌کنند که سندیتی ندارد؛ به همین دلیل است که می‌گویم، هم باید سواد بالایی داشته و هم زیاد مطالعه کرده باشند و از اشعاری استفاده کنند که هم سنت قدیمی در آن باشد و هم به‌روز باشد.

مستمع خوب چه ویژگی‌هایی باید داشته باشد؟

آن هم باید در درجه اول نیتش «لله» باشد و ارادت کاملی به حسین ابن علی(ع) و دستگاه ایشان داشته باشد که به‌یقین در روحیه او اثر بسیار مهمی خواهد داشت.

عزاداری‌هایی که در قدیم انجام می‌شد، با عزاداری‌های امروز چه تفاوت‌هایی دارد؟

همان‌طور که خودتان ملاحظه کنید، پیش‌تر گیرایی عزاداری بیش از امروز بود. امروز با استفاده از دستگاه‌های موسیقی که روی کار آمده‌اند، مقداری جاذبه در عزاداری‌ها خلق شده؛ اما بی‌محتواست. به هر حال آقایان مراجع، حضرت امام، مقام معظم رهبری و... می‌فرمایند که عزاداری باید به سبک سنتی باشد که به دل بنشیند و هرچه این عزاداری‌ها سنتی باشد، برای وجود مقدس حضرت امام زمان(عج)هم رضایت‌بخش خواهد بود.

برای رسیدن به مطلوب‌ترین حالت عزاداری‌ها و سمت و سو دادن به راه احسن چه کارهایی باید انجام شود؟

دو نیرو نقش مؤثری دارد؛ در درجه اول جلسات تمرینی و دیدن استاد و استادان و دوم نقش رسانه بسیار مهم است که باید روی این مسئله کار کنند؛ به‌ویژه صدا و سیما.

با ورود این مدل عزاداری‌های امروزی آیا جایگاه عزاداری‌های سنتی را در خطر می‌بینید؟

تا حدودی این اتفاق افتاده است؛ چون در معرض فراموشی است و بهتر است که آن را احیا کنیم. آنچه از دل براید، لاجرم بر دل نشیند.

جوانان نوآموز چگونه می‌توانند، به مداحی کارکشته تبدیل شوند؟

- همان‌طور که گفتم، ابتدا باید استاد ببینند، شاگردی کنند، مدتی کار کنند و کتاب‌هایی را که با مهارت نوشته شده‌اند، مطالعه کنند و از اشعار مناسب استفاده کنند. اشعار روز و جدید هم باشد، اشکالی ندارد، به گونه‌ای باشد که نت، نتِ پر جاذبه‌ای باشد و دافعه نداشته باشد.

برخی معتقدند که عزاداری‌های سنتی دیگر قدیمی شده و باید از سبک‌های نو استفاده کرد. نظر شما چیست؟

البته ۷۰ درصد مخالفم و ۳۰ درصد موافق. مگر هر چیز که قدیمی شد، انسان باید کنار بگذارد؟ مثلاً فرزندی به پدر و مادرش نگاه می‌کند و می‌بیند که پیر شده‌اند. آیا می‌تواند رهایشان کند به امان خدا یا باید بیشتر خدمتشان کند؟ پس نمی‌توان گفت که اینها چون قدیمی‌اند، باید منسوخ شوند و چنین چیزی نیست و دیگر اینکه حضرت امام خمینی (ره) هم بر عزاداری سبک سنتی تکیه داشتند و آنچه ایشان در خشت خام می‌دیدند، بسیاری از ما در آینه روشن هم نمی‌بینیم.


کد مطلب: 13478

آدرس مطلب: https://www.armaneheyat.ir/issue/13478/پرنیان-خلوص

آرمان هیأت
  https://www.armaneheyat.ir