مضمون ناب
1 فروردين 1389 ساعت 0:14
تو آرزوی لب سقا، شریعه در خروشه
هزار هزار چشمه خواهش، زیر پاهاش میجوشه
دل فرات زار میزنه، کهای تشنه لبتر کن لبهاتو
شدم شبیه شوره زار، دارم مینوشم اشک چشماتو
نام شعر: تو آرزوی لب سقا
شاعر: محمد صمیمی
اجرا در مداحی: محمود کریمی، سعید حدادیان، سیدمجید بنیفاطمه
شعله به جون من نکش،بیا ومشکن جام دستاتو
بهم بگو وقتی بهم رسیدی
تو انعکاس نور من چی دیدی
آب روان قطرهای از تو به کام من حرومه
اگه تو مشکم تو نمونی کار سقا تمومه
یادت بمونهای فرات که ارباب من تشنه آبه
تویی همون بارونی که تو رویای طفل ربابه
تا خیمه گاه خنک بمون که مثل آتیش دلها کبابه
رسوندنت به خیمه آرزومه رسوندنت تمام آبرومه
یه قطره از من ننوشیدی برو خدا نگهدار
ولی بزار خواهشی کنم برای آخرین بار
کنار من نفس بکش که عطر تو حل شد توی خونم
همین که با نوازش حلالم کردی از تو ممنونم
خدا میدونه تا ابد برای لبهات روضه میخونم
شعری که خواندید از «محمد صمیمی» است. ایشان مهندس معدن است و به گفته خودش، علاقه باعث شد که به سمت شعر گرایش پیدا کند. صمیمی روضهخوانی را از خواندن زیارت عاشورا در ۹ سالگی در جلسات قرآن مادربزرگش شروع کرد و اولین شعرش را در ۱۶ سالگی سرود. شعر «تو آرزوی لب سقا» اولینبار توسط «محمود کریمی» و بعد «حدادیان» خوانده شد؛ سپس «مجید بنیفاطمه» این شعر را خواند. صمیمی در گفتوگویی که در سایت تبیان آمده، گفته است: «من شعر «تو آرزوی لب سقا» رو برای حاجآقا حدادیان که در منزلش بودم، خواندم که حاج سعیدآقا پس از شنید شعر برخاستند و تابلوی بزرگی را که بر روی دیوار بود، به من دادند.»
رابطه معنویای که بسیاری دوستان با این شعر و نوحه آن برقرار کردند، باعث شد، به آن بپردازیم. در ادامه گزیدهای از گفتوگویی که با محمد صمیمی در سایت تبیان* آمده و یادداشتی از «مهدی امینفروغی» درباره شعر و گعدهای با مجید بنیفاطمه آمده است. در شمارههای آتی تلاش میکنیم، نشستی اختصاصی با مجید صمیمی داشته باشیم.
آقای صمیمی در چه حوزههایی شعر میسرایید؟
اشعار من به لطف امام حسین(علیهالسلام) در حوزههای آیینی است که این هم با گرایش تخصصی شعر اهل بیت(علیهمالسلام) میباشد.
آیا سرودن شعر برای اهل بیت(علیهمالسلام) با دیگر موضوعات متفاوت است و حس دیگری میطلبد؟
ببینید شعر گفتن خودش تخصص پیچیدهای دارد که در حال حاضر تا مقطع دکترا تدریس و آموزش داده میشود. برای اهل بیت شما باید تمام تخصص شعر گفتن را داشته باشید. و بیشتر از آن که باید بدانید و آن نیز ارتباط خاص با اهل بیت است به خاطر برقرار کردن حس با ائمه میباشد.
آیا حس نمیکنید شعر گفتن برای اهل بیت (علیهالسلام) روزی میخواهد؟
به مساله ی خیلی مهمی اشاره کردید کسانی که تمایل دارند به سمت شعر گفتن بروند فکر میکنند ما تخصص برای شعر گفتن نداریم یعنی هر چی که وجود دارد از امام حسین (علیه السلام) است. من به این مساله اعتقاد ندارم و نظر بر این است که ما کار فنی و تخصصی انجام میدهیم اما در پایان آنچه را که بر روی کاغذ پیاده میکنیم اعتقاد دارم روزی آقا امام حسین (علیه السلام) است.
اولین باری که شعر گفتید چه حالی داشتید؟ آیا در شرایط خاصی بودید (شرایطی مثل غم یا شادی خاصی )؟
بیشتر شعرهایم را در مجالس اهل بیت(علیهم السلام) و برای آن مجالس سروده ام، نه برای چاپ شدن در کتاب ها.
منظور از سوالم حال عرفانی شما است؟
در نوجوان و جوانی بیشتر شور و گریه را دوست داشتم به همین خاطر بیشتر شوق جلسه را میدیدم و شعر میسرودم. اما در ادامه ارتباط با امام حسین(علیه السلام) شدت برقرار میگیرد و احساس نزدیکی با آقا ایجاد میشود.
در مورد کدام یک از اهل بیت(علیهم السلام) بیشتر شعر میگویید؟
بنده ارادت خاصی به حضرت زینب(علیهاالسلام) دارم و بیشتر در شعرهای خاصی که مورد عنایت قرار گرفته ام، شعرهایی بوده که برای این بانوی بزرگوار بوده است.
شعر خوب چه ویژگیهایی باید داشته باشد؟
سوالی که شما مطرح کردید پاسخ مفصلی را میطلبد اما اگر بخواهم کوتاهترین پاسخ را خدمت شما عرض کنم باید بگویم؛ جدای از بحثهای فنی، اعتقادی و زبان شناسی که هر کدام، ویژگیهای خودش را دارد و در نوع خود نیز خیلی مهم است؛ ولی مهم اینست که شعر باید فقط برای اهل بیت سروده شود که آن موقع شعر خوبی خواهد شد. به طور مثال شعر "از حرم تا قتلگاه زینب صدا میزد حسین. به لحاظ فنی شاید پیچیده نباشد اما از لحاظ محتوایی بسیار خوب است.
چه ویژگیهایی در اشعار اهل بیت(علیهمالسلام) بایدلحاظ شود که هم، شان ایشان حفظ شود و هم جنبه عشق و عرفان در آن اشعار باشد؟
احسنت به این سوال. این دو تا مسئلهای که شما فرمودید بسیار مهم است و شاعر برتر اهل بیت کسی است که بتواند با در نظر گرفتن این دو خط قرمز؛ بهترین مسیر را انتخاب کند. ما در حال حاضر الحمدالله شاعرهای خوب، زیاد داریم اما شاعر خُبره میان اینها خیلی کم است که بتواند این مرز را پیدا کند. شما در سوالتون جواب را هم مطرح کردید شاعر خوب، شاعری است که این دو مرز را رعایت کند یعنی هم حرمت اهل بیت حفظ شود و هم مردم را به عشق اهل بیت وادار کند. ممکن است شما برای این که کسی را عاشق کسی بکنید حرمت کسی را بشکنید اما شاعر خوب کسی است که این موارد را رعایت کند، که این نیز هنر میخواهد.
علت ماندگاری یک شعر چیست؟ مثل شعر شهریار و...؟
این سوال، پاسخ مفصلی را میطلبد. باز مجبورم موارد قبلی را تاکید کنم یعنی علاوه بر ملاحظات فنی، ملاحظات محتوایی، ملاحظات اعتقادی و ریشههای آیینی، نظر خود آقا نیز مطرح است که مثلا شعر "بر مشامم میرسد هر لحظه بوی کربلا" که ایراد قافیه دارد یعنی یکی از ستونهایش خراب است (مانند ساختمانی میماند که یکی از ستونهایش خراب باشد مسلما پس از چند سال خراب میشود) اما با وجود این که این شعر یکی از پایههایش خراب است اما میراث فرهنگی شده است. یعنی نظر خود اهل بیت هم مهم است و باید به شعر نظر کنند.
پینوشت:
* گزیده گفتوگو با محمد صمیمی در سایت تبیان با ویرایشی که در سایت است، آمده است و خیمه در پرسش و پاسخ، اعمال ویرایش و هیچ دخل و تصرفی نکرده است
کد مطلب: 13479
آدرس مطلب: https://www.armaneheyat.ir/issue/13479/مضمون-ناب
آرمان هیأت
https://www.armaneheyat.ir