لحن و ملودی
گفتوگو با سیدمجید بنیفاطمه
1 فروردين 1389 ساعت 0:16
پیش از این درباره خطوط فاصله و مرزهای مشترک بین هنر موسیقی و مقوله مداحی و مرثیه در قالب یادداشت، مقاله، گفتوگو و میزگرد مباحثی را طرح کردیم و درباره اینکه زیباییشناسی مداحی بر چه محورهایی استوار است، به اختصار پرداختهایم. در این شماره در گعدهای که با سیدمجید بنیفاطمه داشتیم، درباره مضمونسازی و محتوای اشعار و همچنین باید و نبایدهای ملودیسازی گفتوگو کردیم که در ادامه مختصری از آنچه در جمع بیان شد، میآید
گروه هیئت: در همین مباحث از دوستان زیادی یاد کردیم که انشاءالله در شمارههای بعدی با آنها هم گفتوگو خواهیم کرد. این مختصر، فتح بابی است برای ورود به حوزه موسیقی مذهبی و نغمهها و نواها با رویکردی جدید که از این شماره به بعد در دستور کار گروه هیئت و موسیقی قرار گرفته است.
لطفاً کمی درباره شعر «تو آرزوی لب سقا» توضیح دهید؟
این شعر را محمد صمیمی سروده و اولین بار محمود کریمی آن را خواند. من معتقدم اگر کار ارزندهای تکراری هم باشد، ارزش دارد، دوباره اجرا شود؛ بنابراین کار را اجرا کردم.
این نوحه، هم از حیث پیامی که در متن شعر وجود دارد و هم از نظر ملودی، بسیار زیباست.
محمد صمیمی در مضمونسازی تواناست و میتواند، از وجوه گوناگون به موضوعی نگاه کند و آن را بپروراند؛ مثلاً اگر از محمد صمیمی بخواهی درباره علیاصغر(ع) از این منظر که او به مادرش دلداری دهد، شعر بسراید، این کار را بهخوبی انجام میدهد.
از دوستان دیگر هم کسانی هستند که شما با آنها در تماس باشید و این دغدغهها را داشته باشند؟
من، صمیمی، زنگنه، مهدی سهرابی و سعید پاشا درباره این موضوع با هم تعامل داریم. رابطه ما بسیار نزدیک است، کاملاً از سلیقه کاری هم آگاهیم و میتوانیم با هم همکاری کنیم؛ البته رابطه من با صمیمی نزدیکتر است و ایشان بیشتر از سایر دوستان، سلیقه و صدای مرا میشناسد.
دوستانی که نام بردید، هم از توانایی مضمونسازی و هم از نگاه نو برخوردارند؟
بله؛ بهویژه زنگنه که به نوعی با محمد صمیمی رقیب هستند. گاهی محمد روضهایتر فکر میکند و زنگنه فنیتر. ملودیهای زنگنه معروف است، با دستگاهها آشناست و بسیار خوب کار میکند.
او شاگردپرور است؛ حاج منصور ارضی. هرکدام از شاگردهای حاج منصور نظیر سعید حدادیان، حسن خلج و... برای خودشان کسی شدهاند. در بعضی از جلساتِ زنگنه مثلاً اگر ۴۰ نفر باشند، ۳۰ نفرشان شاعرند و سبک میسازند؛ مثلاً کسی به نام «سعید پاشا» که دانشجوست و سن و سال چندانی هم ندارد، بسیار خوب میسراید.
در مضمونسازی و محتوای اشعار نوحهها، مهمترین نکته، رعایت شأن و منزلت مفاهیم، مضامین و بزرگانی که صحبت از آنهاست و پرهیز از غلو و تحریف در روایات و مستندات است؛ در ملودیسازی و حوزه صوت و لحن چه باید و نبایدهایی را باید در نظر بگیریم؟
باید چارچوب معقول و منطقیای را در ساخت ملودیها در نظر بگیریم. نکته مهم این است که به بهانه پرشور و پرانرژی بودنِ جوانان، نمیتوانیم کاری را بسازیم که خارج از شرع و عرف باشد.
من معتقدم، به جای اینکه ۱۰۰ کار بسازیم، ۱۰ تا بسازیم؛ اما ماندگار بسازیم. رعایت این نکته درباره برخی نوحهها باعث شد، آنها برای ترانهخوانها و خوانندهها الگو شوند. رعایتنکردن این موضوع هم به برخی کارهای ضعیف و نادرست منجر شده است.
بعضی کارها ترانه است. حالا اگر ترانه داخل هم بود، بد نبود؛ اما برخی کارها ترانههای بیرونمرزی است و انجام این کارها خوشسلیقگی هم نیست.
البته عدهای هم معتقدند، چه اشکالی دارد، در ظرفی که دیگری شراب نوشیده، من سکنجبین بخورم؟
کسانی که در جلسات ما شرکت میکنند، با اطمینان خاصی میآیند و اگر من بهترین شعر را هم روی یک ملودی اقتباسی و بیرونمرزی بگذارم؛ ولو اینکه در جلسه، مردم با آن رابطه برقرار کنند، بعد از دریافتن موضوع ناراحت میشوند و احساس میکنند که به آنها توهین شده است.
چرا؟
مخاطبان همیشه انتظار دارند، کار دست اول بشنوند. من خودم چند بار در جلسات از کارهای محمودآقا اجرا کردم؛ اما چندان مورد پسند نبود. چرا؟ چون از شما کار جدید میخواهند.
اگر بخواهند، آنچه دیگران خواندهاند، گوش دهند، نزد او میروند؛ ضمن اینکه «اگر ز باغ رعیت، مَلک خورَد سیبی / برآوَرند غلامان او درخت از بیخ» استفاده نادرست و غیراصولی عدهای، از ملودیهایی که استفاده از آنها چندان هم ضروری نیست. ممکن است به رویآوری به انواع گوناگونی از ابتذال منجر شود.
مسلماً درباره این موضوع هم مانند هر موضوع دیگری، افراط مورد تأیید هیچکس نیست؛ اما منطق و عقبه این عقیده این است که همانطور که در گذشته کسانی نظیر «داریوش رفیعی» ملودیهایی را از روی نوحههای پیشتر اجراشده میساختند و مواردی از این دست کم نیست، چه اشکالی دارد، بین این دو حوزه بدهبستان وجود داشته باشد و حتی ملودیهای ترانههای فاخر در نوحهها استفاده شود؟ چرا درباره این موضوع حس ناخوشایندی در میان برخی مخاطبان و سلیقهها وجود دارد؟
مخاطب توقع دارد و میگوید مرزهای مرا نشکن و شیشه خیال مرا خراب نکن. من دلم نمیخواهد، آهنگ آن خانم و آقای لسآنجلسی را بشنوم؛ ضمن اینکه دست ما از نمونههای مطلوب داخلی کوتاه نیست. هماکنون کاری که سیدمحمد جوادی انجام میدهد، میتواند انقلابی ایجاد کند. در حوزه شعر کارهای بسیار خوبی شده، شاعر جوانی شعر میخواند، و فرشچیان گریه میکند. در حوزه ملودی هم باید خودمان ابداع کنیم.
هماکنون مجموعهای که متولی این کار باشد، وجود دارد؟
خیر؛ وجود ندارد. کارهایی هم که انجام میشود، مطلوب نیست و گاهی پراشتباه است.
کد مطلب: 13481
آدرس مطلب: https://www.armaneheyat.ir/issue/13481/لحن-ملودی
آرمان هیأت
https://www.armaneheyat.ir