در جست و جوی ترجمان رسانهای دین
1 فروردين 1389 ساعت 0:50
نسبت رادیو و دین موضوعی است که متخصصان رسانه، درباره آن، دیدگاههای مختلفی دارند؛ از این رو در میزگردی با حضور دو صاحبنظر این عرصه «عبدالله گودرزی» و «عبدالکریم خیامی» درباره این موضوع گفتوگو کردیم.
عبدالله گودرزی، متولد ۱۳۴۵، طلبه حوزه علمیه از سال ۱۳۶۱ و کارشناس ارشد فلسفه غرب از دانشگاه شهید بهشتی از سال ۱۳۷۶ به رادیو وارد شد. او در سالهای ۸۰-۱۳۷۸ مدیرگروه معارف شبکه پنج سیما (شبكه تهران) بود. از آن زمان به مدت سه سال مدیرگروه جوان و اندیشه رادیو جوان بوده است. حجتالاسلام والمسلمین گودرزی از سال ۱۳۸۳ تاکنون مدیرگروه ایران و اندیشه رادیو ایران است.
عبدالکریم خیامی، متولد ۱۳۵۴، کارشناس ارشد جامعهشناسی و دانشجوی دکتری فرهنگ و ارتباطات، مدیر و مؤسس اداره ارزیابی برنامههای صدا و سیما و مدیر و مؤسس رادیو تجارت است. عبدالكریم خیامی در سالهای ۸۶-۱۳۸۲ مدیریت گروه اجتماعی و سپس طرح و برنامه رادیو جوان را بر عهده داشت و هماکنون مدرس دانشگاه و مشاور رئیس مرکز نظارت و ارزیابی سازمان صدا و سیماست.
حاصل این میزگرد را در ادامه میخوانید:
پروفسور سیدحمید مولانا در دیباچه کتاب «الگوی مطبوعات و رسانههای اسلامی» میگوید: «با مرور تاریخ مطبوعات و رسانههای ایران در صد سال گذشته درمییابیم که هنوز پرسشهای درستی در مورد رسانههای اسلامی طرح نشده تا پاسخهای درستتر به آن داده شود؛ گویی فقط با گرتهبرداری و نگاه وارداتی به سیاستگذاری برنامهریزی در عرصه رسانهها پرداخته شده است.» به نظر میرسد، تعمیم این سخن در بررسی فعالیتها و عملكردهای رادیو و تلویزیون در ایران نیز بیراه نباشد. با گذشت بیش از سی سال از پیروزی انقلاب اسلامی، ما هنوز با مسائل زیادی در عرصه رسانهای کشور دست به گریبان هستیم و به طور حتم نخست باید به طرح پرسشهای مناسب در چنین عرصهای دست پیدا کنیم.
آقای گودرزی، به نظر شما که پیشینه برنامهسازی و برنامهریزی را در سازمان صدا و سیما دارید، مسئله اصلی رسانههای ما بهویژه رادیوهای عرصه رسانه و دین که میتواند، کلید حل دیگر مسائل باشد، چیست؟
گودرزی: طرح این پرسش نشان از دغدغهای دارد که بهدرستی برای برنامهریزان دیروز و امروز وجود داشته و دارد. به عقیده من این مسائل و مشکلات، مختص کشور ما نیستند و در ابعاد جهانی باید دیده شوند. رسانههای جدید که ماهیتی جدید دارند، در کل دنیا به آسیبهایی دچار هستند. رسانهها مخاطبان متنوعی با سلایق متفاوت دارند؛ پس محیط رسانه بسیار متغیر است. این، موضوعِ کارِ سیاستگذاری و برنامهریزی را بسیار مشکل میکند. از سوی دیگر، چون تأثیرگذاری رسانهها بسیار گسترده است و رسانهها در همه حیطههای اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و... تأثیرگذارند، کار برنامهریزی باز هم دشوارتر میشود. این ابعاد از جنبه مخاطبان، ذات رسانه و نیروهایی که در رسانه مشغول به كار هستند، نیاز به دقت و عمقبخشی بیشتری را در کار رسانهای به وجود میآورد.
پس شما معتقد هستید، با توجه به محیط متغیر رسانهای و مسائل مربوط به ذات رسانه و قدرت عمل و شعاع گسترده رسانهها در جامعه در محیطی قرار گرفته و میگیریم که نمیتوانیم به آنگونه برنامهریزی كه مدنظر ماست، دست پیدا کنیم؟!
گودرزی: بله؛ همینطور است.
به نظر شما گام اول چه میتواند باشد تا بتوانیم در این محیط پیچیده موفق باشیم؟
گودرزی: من نیروهای فکری را بر نیروهای اجرایی و عملیاتی مقدم میدانم. باید در سازمان، اتاق فکر داشته باشیم و نیروهای فهیم را به مدد بطلبیم. برای تشکیل این اتاق فکر هم نیروسازی بسیار مهم است. ما باید بتوانیم، از نیروهای باسواد و متخصص استفاده کنیم؛ ضمن آنکه در کنار این اتاق فکر، برنامهریزی مناسب و ساماندهی و بعد کنترل در برنامهسازی ضروری است.
سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران دارای گروههای برنامهسازی دینی با نامهای مختلفِ گروههای اندیشه یا معارف در ایستگاهها و كانالهای رادیویی و تلویزیونی خود است. برخی اینگونه به این تقسیم ساختاری ایراد میگیرند که ایجاد و راهاندازی این گروهها به آن معنی است که فقط این گروهها باید به مقوله دین توجه کنند و سایر گروهها باید به راه دیگری بروند. نظر شما که از سال ۱۳۷۶ در گروههای معارف «صدا» و «سیما» فعالیت داشتهاید، در این باره چیست؟
گودرزی: این نگاه که شما فرمودید، افراطی است. اگرچه خود من هم اعتقاد دارم که اگر نیروسازی برای سازمان به نحوی باشد که متدینان مشغول به کار باشند، در هر گروهی که فعالیت كنند، آن خمیرمایه باعث میشود، روح برنامهها دینی شود. نباید نگاه گروه تفریحات ما غیردینی باشد. در این صورت همان سکولارسازی اتفاق میافتد؛ در عین حال ما در صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران به گروههایی هم نیاز داریم که پیامهای دینی را بهطور مستقیم طرح کنند؛ مثل: برنامههای اذانگاهی، داشتن تلاوت قرآن و پیامهای مستقیم دینی با هدف ایجاد بصیرت دینی در مخاطبان؛ اما باید در جاهای دیگری مانند سریالها و برنامههای تفریحی هم به طور غیرمستقیم، دینی کار کرد و نباید گروههای دیگر را از دین و برنامه دینی جدا كرد. بعضی وقتها هم اینکه بهدرستی به دین پرداخته نمیشود، ناشی از سادهسازی، تنبلی، نبود شناخت درست و مشکلات اینچنینی برنامهسازی است که فرافکنی میشود. اگر گروهها وظایف خود را بهدرستی انجام دهند، این مشکلات اتفاق نمیافتد.
آقای خیامی! آقای گودرزی در سخنان خود به تلویح، تفسیری از سخنان متفکر، شهیدمرتضی مطهری را طرح كرد و دین را روش زندگی نامید. ایشان معتقد است، دین باید در همه عرصههای زندگی جاری باشد. طبیعی است، مدیریتِ پیام در چنین رسانهای بسیار مهم است؛ مدیریتی كه دستکم سه رأس اساسی دارد: محیط، مخاطب، ذات و ظرفیت رسانه. به نظر میرسد، با چنین سخنی، ما موفق نبودهایم، به رسانه دینی با تعریف آن متفکر شهید، دست پیدا کنیم. نظر شما چیست؟
خیامی: اگر در مورد جامعه آرمانی، همچنین رسانه آرمانی صحبت کنیم، میتوانیم بگوییم که نیازی به وجود گروههای برنامهساز معارف نیست؛ اما نیاز به برنامههای معارفی در حال حاضر وجود دارد. به گفته برخی صاحبنظران عرصه ارتباطات، رسانهها شبیه جوامع خود هستند؛ بنابراین مدیریت و مهندسی پیام هم متناسب با جامعهای که رسانه در آن کار میکند، باید انجام گیرد. در رسانهای که ما از آن صحبت میکنیم، دو نیاز وجود دارد؛ برنامههایی درباره خود دین که از متون مقدس و دینی صحبت میکنند و برنامههای دینیای که اعم از این برنامهها هستند. برنامه دینی یعنی وقتی که از طبیعت، اقتصاد و... هم صحبت میکنیم، دینی بگوییم که البته این نوع برنامهسازی مشکلتر هم هست. ریشه نقصی که ما الآن در مهندسی و مدیریت پیام داریم نیز اینجاست؛ چراکه فقط گفتوگوی مستقیم از دین را برنامه دینی میدانیم. این اشتباهی اساسی است. تصور اشتباهی است که فکر کنیم، برنامه ورزشی نمیتواند، دینی باشد. مسائل دیگری هم مانند حوزه نیروی انسانی، ساختار سازمانی، ذات رسانه و... هم وجود دارند.
گاه به نظر میرسد، برنامههای دینی از نظر محتوایی به آسیب دچار هستند و مخاطب بهره چندانی از آنها نمیبرد. این آسیب را چگونه باید برطرف کرد؟
خیامی: همانطور که گفتم، رسانهها شبیه جامعه خودشان هستند. برخی برنامهسازان، برنامهریزی خود را کاملاً با جامعه منطبق میسازند. میگویند، سرعت زندگی افزایش یافته است؛ بنابراین سرعت برنامه ما هم باید افزایش یابد. طول آیتمها باید کوتاه شود و خلاصه، پیام در پنج دقیقه شلیک شود. حال آنکه با تبعیت محض از سلیقه مخاطب، کار رسانه، تنزل سطح فکری مخاطب میشود.
دسته دیگری از برنامهسازان، رسانههای خود را راهبر جامعه میدانند و میگویند جامعه باید از من تبعیت کند. من هیچیك از این دو طیف را نمیتوانم بپذیرم. تعامل با جامعه و مخاطب با تکنیک همدلی و سپس نقد لازم است؛ یعنی رسانه باید با استفاده از روش همدلانه رابطهای متعامل با جامعه برقرار کند و آنگاه با نقد آن روبهرو شود.
گودرزی: البته سعی ما بر این بوده که با درنظرگرفتن اقتضائات زمانه، بحثهای معرفتی را هم در جای خود داشته باشیم. ما در برنامههای «عصر گفتمان» و «گپ عصرانه» در رادیو جوان به مباحث دروندینی با کارشناسان متنوع و متعدد و با تکیه بر سؤالات مخاطبان سعی میکردیم، بحثهای نظری و فکری خوبی عرضه کنیم. در رادیو ایران هم در برنامه «نگاه روز» همینطور. ما الآن در رادیو ایران هر روز برنامه سخنرانی داریم که نشان میدهد، ما میتوانیم منبر را هم در رادیو داشته باشیم. من معتقدم، اگر ما با هوشمندی لازم، آن فرآیند تولید پیام را بهدرستی انجام دهیم، اتفاقاً میتوانیم، مخاطب را پای برنامه میخکوب کنیم؛ مثل تجربهای که در برنامه «والعصر» داشتیم که با وجود اینکه در آن از هیچگونه موسیقی رایج برنامه استفاده نکردیم، موفق بود و حتی مخاطبان جدیدی را به رادیوی ما اضافه کرد.
شما به عنوان کسی که در فرایند برنامهریزی گروههای معارفی رادیوها شرکت داشته و دارید، آیا قرارگیری برنامههای معارفی رادیوها در جدول پخش (كنداكتور) رادیو بهدرستی صورت گرفته است؟ به عبارت دیگر، آیا برنامههای معارفی رادیوها در ساعات مناسبی پخش میشوند؟
گودرزی: لازم نیست زمان برنامههای معارفی تغییر کند و از یک ساعت مثلاً به ۱۰ ساعت برسد. ما باید ببینیم از این رادیویی که داریم، در مجموع پیام دینی منتقل میشود یا خیر. فرقی ندارد که برنامه معارفی باشد یا نباشد؛ بنابراین به نظر من قبل از بحث جدول پخش (کنداکتور) لازم است بسنجیم که نیروهایی که داریم تا چه حد متعهد هستند و اخلاص دارند. اگر نیرو، مخلص و همه حرکات و سکناتش دینی باشد، برنامهاش هم دینی میشود. اگر برنامهساز خودش به مبانی دینی معتقد نباشد، برنامهاش در حد حرف است و هیچ تأثیری بر مخاطب ندارد. برای اینکه شما بتوانید، کاری که رسالت پیامبران(ع) است، انجام دهید، باید خودتان را تا حدی به حواشی آفتاب نزدیک كنید.
با نگاهی واقعبینانه تا چه اندازه آنچه در مورد نیروی انسانی مد نظر شماست، امروز در رادیو محقق شده است؟
گودرزی: من فکر میکنم، ما هنوز خیلی راه داریم تا به آنجا برسیم. این نگاه هنوز در سازمان جا نیفتاده است. وقتی برنامهساز میخواهد، کاری را شروع کند، باید برای رضای خدا کار کند. اگر فقط بخواهد، آنتن را پر کند، فایدهای ندارد.
اما تحقق این امر در دست رسانه نیست؛ یعنی رسانه نمیتواند، برای خود نیرو تولید کند؛ مگر اینکه منظور شما ظرفیتهایی چون دانشکده صدا و سیما باشد؛ اما به نظر میرسد، آن ظرفیت هم نمیتواند نیازهای رسانه ما را پاسخگو باشد!
گودرزی: خب؛ این هم یکی از آسیبهای رسانه است؛ ضمن آنكه مشکل ما فقط نیروی متعهد نیست. ما به نیروی متخصص هم احتیاج داریم. اگر نیرویی به مبانی دین معتقد باشد؛ اما رسانه را نشناسد و سواد و توانمندی نداشته نباشد، به درد کار رسانهای نمیخورد.
آقای خیامی! آقای گودرزی به آسیبشناسی نیروهای رادیو توجه کردند. شما که در رادیو جوان مدیریت داشتید، جایگاه گروههای معارف را با توجه به هویت رادیو چگونه ارزیابی میکنید؟
خیامی: من ناظر بر واقعیت صحبت میکنم. با توجه به اینکه رسانه، بخشی از این جامعه است، اگر نواقصی در جامعه ما وجود دارد، به رسانه هم منتقل میشود. همانطور که شکل جامعه عوض شده و از رسانههای جهانی تأثیر پذیرفته است، رسانه هم از فضای جهانی تأثیر میگیرد. مدلی که به نام مدل: «مناسک رسانهای: الگویی برای تبلیغ دینی» از سوی دکتر خجسته نامگذاری شد، برای برنامههای دینی رادیو خوب است؛ اما کافی نیست و نمیتواند همه منظور ما را پوشش دهد. گفته شد که در حیطه آیینسازی، رسانه و دین، هر دو، مشترک هستند. این امر در جایی درست است که آن آیین، هم مقبول و هم مشروع باشد؛ اما در مورد اموری که مشروع است و مقبول نیست، روشن نیست که میخواهیم چه کنیم. مدل مناسک رسانهای اینجا پاسخ کاملی به ما نمیدهد. عرضه قالب نو در رادیو دشوار؛ اما استفاده از ترکیبهای نو راحتتر است و میتواند در برنامههای دینی استفاده شود.
آقای گودرزی! فرایند ارزیابی و نظارت متناسب با مأموریتها و وظایف در رادیو، بهویژه در عرصه برنامهسازیهای دینی تا چه اندازه شکل یافته است؟ شما در گزارشهای مراجع نظارتی تا چه اندازه دغدغههای خود و آقای خیامی را پررنگ میبینید؟
گودرزی: با توجه به اینکه گروههای برنامهساز، مجری برنامهریزیها هستند و با توجه به شتابِ فعالیت رسانه، حتماً لازم است، سازمان دیگر و اتاق فکر دیگری باشد تا اینها را نقد کند و راه را به آنها نشان بدهد، گروه برنامهساز نمیتواند، خود، این جایگاه و نقش را داشته باشد. با وجود سازمانها و مراکز پژوهشی موازی سازمان، این فاصله و شکاف همیشه وجود داشته و الآن هم هنوز پر نشده است. از سویی، گروههای برنامهسازِ معارفی، همافزایی ندارند و مانند جزایر پراکنده، هرکدام بهتنهایی کوشش میکنند که پیامی را به مخاطب منتقل کنند. از سوی دیگر نظارت هم مشکلات خاص خود را دارد. نظارت باید ناظر به فردا باشد؛ اما نظارتی که در حال حاضر موجود است، بیشتر نقطهای و ایستاست و کمکی به برنامهساز نمیکند. گروههای برنامهسازی مشکلاتی دارند که از مسائل روزمره تا بحث محتوای برنامه را شامل میشود. این دست و پنجه نرمکردن با مشکلات آنقدر فراگیر است که پرداخت به آینده را مجال نمیدهد.
آقای خیامی! رهبر فرزانه انقلاب اسلامی در حکم تمدید دوره ریاست سازمان، انتظاراتی مشخص را از رئیس سازمان مطالبه كرد. دین به عنوان نمود فعالیتها، از جمله این مطالبات است. به نظر شما، چه گامهایی در کوتاهمدت میتواند برداشته شود تا سازمان به آنچه باید، دست یابد؟
خیامی: درباره حكم رهبر فرزانه انقلاب اسلامی به نظر میرسد، باید چند کار انجام شود؛ یکی در حوزه مدیران ارشد است. اگر مدیری به هر دلیلی تناسب یا توانایی انجام کار خود را ندارد، باید جابهجا شود. گاهی نیاز به مدیریت بحران است. نکته دوم، مدیریت فرایند است. در حال حاضر ما در حوزه آموزش، شاخصسازی و کنترل، مدیریت فرایند نداریم. از دوستان برنامهساز هم همین را میشنویم که آنچه از دانشکده میآموزند، برای آنها کاربردی نیست. این چند موضوع باید با هم انجام شوند که تحققپذیر است. بخشی از مشکلات ما هم به ساختار سازمانی بازمیگردد. نمیگویم سازمان باید کوچک یا بزرگ شود، بلکه لازم است که متناسب شود. بدنه سازمان باید کمکم آماده برونسپاری شود؛ بنابراین وقت مدیران باید صرف آمادهسازی برای برونسپاری شود.
آقای گودرزی! شما به عنوان مدیرگروه برنامهساز درباره اولویتهای کوتاهمدت و بلندمدت رادیو در مورد دین، سخن بگویید.
گودرزی: یکی از مهمترین مواردی که رهبر فرزانه به آقای ضرغامی فرمود، این بود که: «خودت باش.» این بسیار معنا دارد و به معنای شناخت جایگاه خود است. محیط ناپایدار حاكم بر رسانه ما و مخاطبان متنوع یک مشکل و چگونگی رساندن پیام دینی مشكل دیگری است. اگر توجه ما به این باشد که خداوند از ما چه خواسته، با توجه به تجاربی که کسب کردهایم، آینده روشنی پیش رو داریم. ما باید سعی کنیم، رضایت خداوند را به دست آوریم. اگر تلاش ما بهدرستی همین باشد، خداوند خود فرموده است که «لنهدینهم سبلنا». خداوند، خود، راه آن را باز میکند. در عرصه مدیران، ما مدیران متدین حزباللهی میخواهیم؛ البته با همان تخصص و سواد و فهم رسانهای که در زمان بحران بتوانند، دست ما را بگیرند.
کد مطلب: 13530
آدرس مطلب: https://www.armaneheyat.ir/issue/13530/جست-جوی-ترجمان-رسانه-ای-دین
آرمان هیأت
https://www.armaneheyat.ir