کد مطلب : ۱۳۷۱۷
عزاداري سنتي شيعيان
جلد اول اين مجموعه ۲۶ فصل دارد که مؤلف در آن به موضوعات گوناگوني از جمله عزاداري سقايي در قرون گذشته، عزاداري سقايي در کربلا، نجف، کاظمين، همدان، اراک، آرانبيدگل، نياسر و خراسان، همچنين تغيير عزاداري در زمان حکومت پهلوي، توغ و مراسم و مواقع برداشتن آن در کاشان و مواقع و مناسبتهاي برداشتن نخل و موروثيبودن پايههاي آن، پرداخته است. در اين جلد، چيستي و کاربرد بيرق، علم و نخل و قمهزني مردم کاشان در قرون گذشته نيز بررسي شده است.
در جلد دوم و سوم به اماکن مذهبي و عزاداري سنتي شهرهاي مختلف از جمله قم، قزوين، مشهد، تهران، کربلاي معلا، نجف اشرف، کاظمين، بصره و ... و کشورهاي گوناگون نظير بحرين، کويت، عربستان سعودي، سوريه، لبنان، افغانستان، تايلند، انگلستان و ... اشاره شده است.
در جلد سوم «آغاز روضهخواني براي امام حسين(ع)و ساير پيشوايان دين و علت رايجشدن آن بين شيعيان»، «اهميت عزاداري براي تبليغ اسلام و تشيع»، «آغاز سياهپوشيدن در عزاي امام حسين(ع)و ساير پيشوايان دين و فتاواي علما دربارة جواز آن» و موضوعات درخور توجه ديگري وجود دارد.
جلد هفتم، فتاواي علما و مراجع دربارة سياهپوشکردن اماکن مذهبي براي اقامة عزاداري، روضهخواني، نوحهخواندن و گريستن و سينه و زنجيرزدن و ساير مراسم عزاداري، تغيير عزاداري سنتي به راهپيمايي و تبديل مرثيه و نوحهخواني به شعارهاي انقلاب و برداشتن نخل در ايام شهادت امام حسين(ع)و ساير پيشوايان دين را بررسي ميکند.
در اين جلد فتواي آيتالله خويي دربارة پوشيدن لباس سياه و آنچه مصداق عزاداري است؛ همچنين مواردي ديگر از فتواهاي مصداقي و مهم علما و مراجع آمده است.
مؤلف در جلد چهارم، پنجم و ششم به ذکر برخي مدايح و مراثي و ذکرهاي نوحهسرايي سقايي براي چهارده معصوم، خاصه شهداي کربلا(ع)پرداخته و آنچه بين دستهجات سقايي و سقاخوانهاي کاشان رايج است، آورده است.
معتمدي در جلد پنجم در «تذکري به پژوهشگران موسيقي آييني» مينويسد: «آقاياني که به دنبال به دست آوردن موسيقي آييني و احياکردن آن در اجتماع هستند اگر در ادعاي خود صادق و ثابت ميباشند بايد با جديت تمام عزاداري سقايي و مراسم تعزيه (شبيهخواني) را در سطح کشور و جامعة شيعه همانند دوران قبل از پهلوي خائن احيا کرده و رواج دهند، تا گمشدة خود را از اين طريق پيدا کرده و مشاهده کنند، زيرا اشعاري که براي تعزيهخواني و عزاداري سقايي ساخته شده، آهنگهاي موسيقي آييني مختلف و گوناگون بسيار جذاب و حزين و دلنشين دارد که در غيرتعزيهخواني و سقاييخواني نيست و به دست نميآيد، خاصه اگر خوانندة خوشصدايي با صوت جذاب و حزين خوانندگي کرده و خوانندگان خوش صدا و با تجربه نيز هماهنگ جواب بدهند، پژوهشگران محترم در صورتي که اين موضوع را پيگيري و تجربه کنند و سقاييخواني و تعزيهخواني را رواج دهند، حقيقت مطلب بر آنان ثابت شده و گمشدة خود را مشاهده خواهند کرد.
مَّا عَلَى الرَّسُولِ إِلاَّ الْبَلاَغُ.
آهنگهاي سقاييخواني را چگونه ميتوانيد به دست آوريد؟
چون اشعار نوحهسرايي سقايي، آهنگهاي گوناگوني دارد که بعضي از آنها از بعض ديگر جذابتر و براي خوانندگي حزينتر و روانتر است؛ بنابراين براي پيداکردن آهنگهاي آنها ميتوانيد به سقاخوانهاي با تجربه يا نوار خوانندگي آنان يا به مؤلف کتاب به آدرسي که در اول کتاب ذکر شده مراجعه کنند.»
در همين جلد حجتالاسلام سيدحسين معتمدي در تذکر و توصيهاي به عزاداران خاصه مداحان و نوحهخوانان نوشته است: «عزاداري براي اهل بيت رسول خدا خاصه حضرت سيدالشهدا(ع)يک عبادت و شعار مذهبي است، که به پيروي از سيرة ائمة معصومين(ع)و فرموده پيشوايان دين صلوات الله عليهم اجمعين در جامعة شيعه اقامه ميشود و اين همه اموال و ساعات عمرشان را مصرف آن کرده و ميکنند، بنابراين بايد اين عبادت و شعار مذهبي را به صورتي انجام داد که اولاً مقبول درگاه خداي تعالي و مرضي صاحب عزا قرار بگيرد و ثانياً اينکه در بيننده و شنونده اثر حزن گذارده و آنها را مجذوب عزاداري و تحت تأثير آن قرار دهد تا دلهايشان بر مظلوميت و مصائب اهل بيت(ع)شکسته و ديدههايشان گريان شود و اجر و ثوابي که بر آن مترتب است و امام صادق(ع)بيان فرموده «من بکي أو أبکي أو تباکي علي الحسين وجبت له الجنـ‹» به دست آيد.
بنابراين لازم است که موقع عزاداري از کارهايي که به وسيلة آنها ميتوان به اين نتيجه رسيد، استفاده کرد و از کاري که زحمات عزاداران و اجر عزاداري را از بين ميبرد، خودداري کرد که مطالب ذيل از جملة آنهاست:
۱. در موضع عزاداري قصد قربت داشتن
۲. توسل و توجه قلبي به صاحبعزا پيداکردن
۳. عزاداري را بدون ارتکاب گناه و کاري که خلاف شرع مقدس و شئونات عزاست اقامهکردن
۴. اشعار و آهنگهاي سنتي را که بسيار متين و حزين ساختهاند و با حالت عزادار و مراسم عزاداري مناسبت دارد به کار بردن
۵. از خواندن اشعار و آهنگهاي جديدي که مشابه با شعر و آهنگ نوحهخواني است؛ ولي بر وزن اشعار تصنيف و آهنگهاي طرب ساخته شده و بعضي مداحان و نوحهخوانان ناآگاه هم به عنوان شعر نوحهخواني تازه و آهنگي جديد در مجالس روضهخواني يا در بين دستهجات عزا ميخوانند و رواجش ميدهند و مردم را به خواندن اينگونه اشعار و آهنگهاي نامناسب و نامربوط معتاد کرده و رفتهرفته نوحهخواني و عزاداري را از حالت سنتي و اصيل آن خارج کرده و به شکل و صورت ديگري که مشابه با نوحهخواني و عزاداري است؛ ولي با تصنيفخواني و طرب مطابقت و مناسبت بيشتري دارد درميآورند خودداريکردن»