عاشورای جبل عاملی
مروری بر برخی نظریات علامه فضلالله در مورد موضوعات عاشورایی*
1 تير 1389 ساعت 0:07
پاسخ علامه فضل در پایان سخنرانی در جمع خطبا و مبلغان بیروت در مورد قیام عاشورا
حاکمیتطلبی
نظر شما درباره اینکه گفته میشود، امام حسین(ع)برای به دست آوردن حکومت به پا خاست، چیست؟
امام حسین(ع)فقط امام و حاکم شرع دوران خود بود؛ به همین دلیل بود که به والی مدینه گفت: «و لکن نصبح و تصبحون، و ننتظر و تنتظرون اینا احق بالخلافه و البیعه»؛ «صبح را خواهیم دید و خواهید دید و انتظار خواهیم کشید و خواهید کشید و آنگاه مشخص خواهد شد که کدامیک از ما به خلافت و بیعت سزاوارتر است.» یا جای دیگر فرمود: «و انا احق من غیر»؛ «و من [در مورد دگرگونسازی] از دیگران محقترم.» بنابراین حسین(ع)در وضعیت اصلاحگرانه برای حقیقت قرار داشت و این وضعیت، براندازی حاکمیت موجود و جایگزینی امام(ع)در جای آن را ضروری میساخت و جایگاه ولایت معصوم و مشروع امام(ع)، اجازه کنارهگرفتن را به ایشان نمیداد؛ چون مسئله مرتبط به شخص ایشان نبود؛ بنابراین اشکالی ندارد که امام حسین(ع)برای اقامه حق و کنارزدن باطل در طلب حاکمیت باشد.
امیرالمؤمنین(ع)نیز پیش از او این قصد را داشت؛ آنگاه که فرمود: «اللهم! انک تعلم انه لم یکن الذی کان منافسـه فی سلطان. ولا التماس شیء من فضول الحطام، ولکن لنردَّ المعالم من دینک فیأمن المظلومون من عبادک و تقام المعطلـ‹ من حدودک»؛ «خداوندا! تو میدانی آنچه رفت، رقابتی بهر زعامت و درخواست بهرهای از بازمانده متاع دنیا نبود، بلکه برای آن بود که دین تو را باز بپیراییم تا بندگان ستمدیدهات در امان بمانند و حدود متوقف مانده تو اقامه شود.» روایاتی که حاکی از علم امام حسین(ع)به کشتهشدن است نیز منافاتی با آنچه گفتیم، ندارد. ایشان برای اتمام حجت با مردم قیام کردند، به این اعتبار که این حجت بر او تمام شده بود. ضرورت ندارد کسی که هدفی را دنبال میکند، از آغاز بداند که به آن خواهد رسید یا خیر؛ چون مسئله وظیفه او در دعوت، مبارزهطلبی و آمادهسازی امت است. درست چنانکه امیرالمؤمنین (ع)در بسیاری مواضع چنین کرد.
انتقامخواهی
در صحبتهایتان به شعری اشاره کردید که شاعر در آن خواهان انتقامگیری از «آلحرب» است و این عمل را نکوهش کردید. این در حالی است که میدانیم «مختار» از قاتلان حسین(ع)انتقام گرفته، همه آنان را به قتل رسانید و این عمل او مورد تأیید امام سجاد(ع)قرار گرفت.
من نگفتم که انتقامگیری و خونخواهی برای امام حسین(ع)امری منفی است؛ بلکه گفتم، مجسمکردن این واقعه به این شکل که نزاعی میان بنیهاشم و بنیحرب یا بنیامیه بوده، صحیح نیست. حرف من این است که نهضت امام حسین(ع)بود و ارتباطی به بنیهاشم به عنوان یک خاندان و بنیامیه به عنوان خاندانی دیگر ندارد. مسئله، چالش کفر و اسلام یا هدایتی و گمراهی بوده است. سخنی که من در آنجا طرح کردم، این بود که شیوه بیان باید متناسب با قیام امام حسین(ع)باشد.
شعائر حسینی
ارزیابی شما نسبت به برخی از آیینهای عاشورایی از جمله قمهزنی و... چیست؟ بهویژه که برخی فقهای بزرگ آن را از آنجا که جزو تعظیم شعائرالله شمردهاند، مجاز دانستهاند.
در این مسئله دو نکته وجود دارد:
نکته اول: امری را میتوان جزو شعائرالله قلمداد کرد که توفیقی باشد؛ یعنی حتماً شارع جزو شعائر تصریح کرده باشد؛ بنابراین در مورد آنچه از پیامبرsیا امام شارع تأییدی وارد نشده باشد، نمیتوان گفت که جزو شعائر است و آن را مصداق آیه: «وَمَن یعَظِّمْ شَعَائِرَ اللَّهِ فَإِنَّهَا مِن تَقْوَى الْقُلُوبِ»؛ «و هر کس شعائر خدا را بزرگ دارد در حقیقت، آن [حاکی] از پاکی دلهاست.» توصر نمود. در کتاب «المسائل الشرعیـه» آیتالله العظمی خویی در پاسخ به سؤالی درباره خونینساختن سر یا عملی مشابه به آن آمده است: «نصی در شعاربودن این امر نیامده است؛ بنابراین امکان حکم به استحباب آن وجود ندارد.»
نکته دوم: هنوز میان فقها اختلاف وجود دارد که آیا اضرار به نفس کلاً حرام است، یا فقط در صورتی که به مرگ منجر شود، حرام میشود. شیخ انصاری و عدهای دیگر از علما معتقدند که اضرار به نفس حرام است؛ حتی اگر به هلاک انسان منجر نشود؛ مثل خونریزی یا نظایر آن.
به این نام یعنی حرمت اضرار میگنجد؛ اما آنان که اضرار به نفس را ذاتاً حرام نمیدانند، اشکالی در این کارها نمیبینند؛ مگر آنکه به مرگ انسان منتهی شوند؛ بنابراین قمه، زنجیر یا سینهزدن را به نحوی که بر اثر آنها خون جاری شود، مجاز میدانند؛ اما آیتاللهالعظمی خویی به عنوان ثانوی معتقدند که اگر این اعمال به هتک حرمت مذهب منجر شوند، جایز نیستند؛ وگرنه جایزند.
در پاسخ به یک سؤال نیز میگویند: «در صورتی که ضرری از پیش اندیشیده یا هتک و توهینی دربرداشته باشد، جایز نیست؛ والله اعلم.» سپس در جواب دیگری توضیح میدهند که مراد از هتک حرمت و توهین «آنچه موجب خواری و سستی مذهب در انظار عمومی شود» است. چارچوب فقهی قضیه این است. من نیز همرأی با شیخ انصاری معتقدم که اضرار به نفس حرام است.
تکیه بر اشکریختن و حفظ شعائر
در سخنرانیهای سابقتان بر بعد مصیبت در نهضت اباعبدالله(ع)بهویژه اشکریختن و اساساً احیای شعائر تأکید نمیکردید؛ اما اکنون بر اینها تأکید دارید.
آنچه با شما در میان گذاشتهام، صدها بار در سخنرانیها و مجالس عاشورایی گفتهام. میتوانید به کتاب «من وحی عاشوراء» مراجعه کنید؛ ولی در محرم امسال صحبتهای خود را عمدتاً اخلاقی، موعظانه و ارشادی بیان کردم. امید است که خداوند به وسیله ما عدهای را به راه راست هدایت کند. اشکریختن عمدتاً واکنشی طبیعی نسبت به مصیبت است؛ بنابراین نیازی نیست که بگوییم، هر کس گریه کرد، چنان مقدار ثواب گیرش میآید؛ چون اگر کسی بگوید که من گریه میکنم تا فلان مقدار ثواب به دست بیاورم، گریهای غیرطبیعی خواهد کرد. گریه طبیعی گریهای ناخودآگاه است.
* پاسخ به سؤالهایی که در پایان سخنرانی ایشان از طرف خطبا و مبلغان بیروت طرح شد. سیزدهم محرم ۱۴۱۸
کد مطلب: 13835
آدرس مطلب: https://www.armaneheyat.ir/issue/13835/عاشورای-جبل-عاملی