تاریخ انتشار
پنجشنبه ۱ مرداد ۱۳۸۸ ساعت ۰۰:۱۰
۰
کد مطلب : ۱۴۰۲۴

باید مركزی فعالیت‌های «خانم‌جلسه‌ای‌ها» را ساماندهی كند

گفت‌و‌گو با دکتر فرزانه غفاری
باید مركزی فعالیت‌های «خانم‌جلسه‌ای‌ها» را ساماندهی كند
سرویس جامعه: با وجود این، علاقه شدیدش به مسائل فرهنگی و دینی و مطالعات بسیار او در این عرصه از او در عرصه فرهنگ مذهبی یك پژوهشگر ساخته است. دكتر غفاری كه خود از بانیان برگزاری جلسات مذهبی زنانه است، بر این باور است كه هدف از تشكیل این جلسات باید احیای فرهنگ اصیل فاطمی باشد تا زیربنای لازم برای پیاده‌سازی چنین الگویی در جامعه فراهم شود. در عین حال، ایشان از این موضوع هم آگاه است كه در حال حاضر تعدادی از جلسات مذهبی زنانه در حال پیمودن مسیر متفاوتی هستند و بیشتر از اصل، به حواشی می‌پردازند. با وصف این دكتر غفاری معتقد است كه آفت‌های به‌ وجود آمده در برخی جلسات آن‌قدر شیوع پیدا نكرده كه قابل حل نباشد و معتقد است كه رسانه‌های عمومی، مسئولان و متصدیان برگزاری مجالس مذهبی و فرهنگی می‌توانند با نوشتن مطالبی مفید در این زمینه و برگزاری میزگردها و همایش‌هایی كاربردی، آفت‌های ایجاد شده در مجالس مذهبی را ریشه‌كن كنند. وی كه چند سال است در دانشگاه‌های تهران تدریس می‌كند، معتقد است كه نباید عنوان «خانم‌جلسه‌ای» را به صورت كلی برای همه زنانی كه در جلسات مذهبی سخنرانی یا مداحی می‌كنند، به‌كار برد. به باور او، خانم‌جلسه‌ای‌ها تنها بخشی از افرادی هستند كه در زمینه مسائل مذهبی فعالیت می‌كنند و در حالی كه كارشناسان، مبلغان مذهبی و افراد توانمند بسیاری در كشور به صورت پراكنده وجود دارند كه اگر شناسایی و ساماندهی شوند، می‌توانند در مقابله با آفت‌های به‌وجود آمده در هیئت‌های زنانه به نحو مطلوبی نقش داشته باشند.

لطفاً بفرمایید كه حضور زنان در مجالس مذهبی زنانه را از منظر روانشناسی چگونه می‌توان ارزیابی کرد؟
برپایی مجالس عزاداری و روضه‌خوانی در مناسبت‌های مختلف به‌ویژه در ماه‌های محرم و صفر از دیرباز در كشور ما رواج داشته است. هم مردان، هم زنان گه‌گاه در جلسات مشترك یا به صورت جداگانه برای اهل بیت (ع) به امر مقدس عزاداری که عبادت ارزشمندی است، می‌پرداختند.

در واقع شاید تقسیم‌بندی مجالس مذهبی بر مبنای جنسیتی (تقسیم به دو دسته مردانه و زنانه) و سپس تحلیل و بررسی هر کدام از این دسته‌ها، به دلیل تشابهات زیاد سبک و سیاق در برگزاری، چندان هم درست و واقعی نباشد؛ اگرچه در میان بانوان برگزاری مجالس مذهبی با نام‌های گوناگونی مانند مولودی‌ها و سفره‌های ختم انعام یا جلسات احكام و روخوانی قرآن، همچنین روضه‌های ماهانه در اول، وسط و آخر هر ماه در منازل، به صورت محلی و منطقه‌ای تا حد زیادی رواج دارد. این رواج نشان‌دهنده آن است که برگزاركنندگان این جلسات فقط گروهی موسوم به «خانم‌جلسه‌ای‌ها» نیستند؛ ولی چرایی برگزاری این گونه مجالس و مناسبت‌ها قابل ارزیابی است.

به طور کلی حضور زنان و حتی مردان در مجالس مذهبی ناشی از یك نیاز عاطفی و دینی است و نمی‌توان زنان را در این مقوله از مردان جدا دانست. کسانی که در این قبیل مجالس شرکت می‌کنند، تمایل بیشتری به خودسازی، تخلیه سنگینی گناهان و برداشتن گامی دیگر برای دین دارند؛ اما بانوان به طور ویژه به دلیل ماهیت خلقتشان كه حساس‌ترند و دقیقاً به جزئیات مسائل تربیتی، خانوادگی، اجتماعی، دینی و ... می‌نگرند، فراگیری آموزش‌های دینی، اعتقادی و تربیتی را از طریق این مجالس بسیار مفید می‌دانند و برای حضور در این جلسات، بیشتر سعی می‌کنند.
مهم‌تر اینكه گروه بی‌شماری از بانوان، در مقایسه با مردان برای حضور در این جلسات بیشتر فرصت دارند؛ بنابراین حضور آنها پر رنگ‌تر و قوی‌تر است.

از سوی دیگر، برای بانوانی كه مسئولیت‌های كاری و مناصب اجتماعی دشواری ندارند و به سبب ساختار درون‌خانه‌ای به امر خطیر خانه‌داری و حفظ سنگر خانه پرداخته، مسئولیت تربیت فرزندان را به طور مستقیم برعهده دارند، شركت در این جلسات نوعی حضور اجتماعی مثبت و سالم نیز محسوب می‌شود كه هم فواید دنیوی و هم صواب اخروی دارد؛ یعنی هم مطالب پرباری را در زمینه‌های گوناگون می‌آموزند و هم نوعی گردهمایی مطلوب برای آنها محسوب می‌شود.

البته بحث ما در حال حاضر شامل كیفیت این جلسات نیست و در علل انگیزه‌های زنان در خصوص حضور در مجالس مذهبی است كه در آسیب‌شناسی این جلسات اشاراتی خواهم داشت.

 شما در اظهاراتتان به این مسئله اشاره كردید كه داشتن زمان آزاد بیشتر، حضور كمتر زنان در مشاغل زمان‌گیر و مسائل روحی و شخصیتی آنها باعث شده كه زنان حضور چشمگیری در هیئت‌های زنانه داشته باشند؛ ولی پرسش من این است كه صرف‌نظر از مسائلی كه به آن اشاره شد، جداسازی زنان در هیئت‌های مشترك، ندیدن سخنران و این موضوع كه هیئت‌های بزرگ مذهبی اصولاً به صورت مردانه برگزار می‌شوند، عاملی نبوده تا زنان به تشكیل هیئت‌های مجزا سوق یابند؟

آیا به نظر شما تصوراتی در خصوص جنس دوم دیدن زن یا نگاه مردسالارانه باعث شکل‌گیری این نوع هیئت‌ها شده است؟

من لازم می‌دانم برای اینكه بتوانم به این پرسش‌های شما پاسخ دهم، بحث را كمی بازتر مطرح كنم؛ چون این پرسش شما را نمی‌توان با عبارت‌های بله یا خیر جواب داد.
در واقع باید بگویم كه تشكیل جلسات مذهبی با ساختاری مردسالارانه یا زن‌سالارانه كه شما طرح كردید به اعتقاد من قضاوت یا تحلیل صحیح و جامعی نمی‌تواند باشد. به نظر من، طبیعی است كه وقتی مجالس یا هیئت‌های بزرگ عزاداری در ایام یا مناسبت‌های مهم دینی مانند عاشورا، فاطمیه، ۲۸ صفر یا انواع مولودی‌ها تشكیل می‌شوند و دسته‌های خیلی بزرگ عزاداری در محلات راه‌اندازی می‌شوند، مردان از زنان جدا باشند. همچنین در این موارد لزوماً باید مداحان و سخنران مرد به جای مداحان و سخنران زن در هیئت‌ها و تشكل‌های بزرگ خیابانی برنامه اجرا كنند؛ ولی این مسئله به برگزاری هیئت‌های كوچك زنانه ارتباطی ندارد.

از دیرباز در كشور عزیز ما ایران مرسوم بوده كه گروه بی‌شماری از بانوان به استفادۀ منطقی و اصولی از اوقات فراغت خود، هنگام نبود همسر و فرزندان در خانه علاقه‌مند بودند؛ چون می‌خواستند از مسائل روز دینی و فرهنگی جامعه باخبر باشند؛ بنابراین با نام‌های گوناگون مثل ختم انعام، روضه‌های ماهانه، آموزش‌های احكام و جلسات روخوانی قرآن و مولودی‌ برای ائمه اطهار (ع)، این جلسات و گردهمایی‌ها را تشكیل می‌دادند.

اکنون نیز شاهد هستیم كه رفته‌رفته سبك و سیاق جلسات تغییر یافته است؛ زیرا ما در دورۀ گذار به سر می‌بریم و بیشتر زنان در مشاغل و فعالیت‌های اجتماعی، به طور فعال حضور دارند. آنها نیز مثل مردان از نظر زمانی برای شركت در این جلسات با كمبود وقت مواجه شده‌اند؛ پس در نتیجه می‌توانم بگویم به اعتقاد من، جداگانه برگزار شدن این مجالس ربطی به جریان ویژه و جدیدی در هیئت‌ها ندارد و حتی ما شاهد هستیم، در جلسات مذهبی مشتركی كه از بانوان نیز برای شركت در آنها دعوت می‌شود، باز هم خانم‌ها به گرمی از حضور در این جلسات استقبال می‌كنند.
: گاه ما از زبان خواهران شركت‌كننده در مجالس مذهبی زنانه می‌شنویم كه هیچ كنترلی روی گفتار و كردار آنها وجود ندارد و این محافل، گاه به مكانی برای بیان برخی خرافات بی‌پایه و اساس تبدیل می‌شود.

همین مسئله به باور بسیاری از كارشناسان دینی و حتی شركت‌كنندگان در این مجالس باعث شده، برخی از مجالس مذهبی كم‌رونق شوند؛ در صورتی كه هیئت‌های زنانه می‌توانند مكانی برای بالا بردن فرهنگ مذهبی مردم باشند. آیا شما این موضوع را تأیید می‌كنید كه فعالیت غیراصولی و ناشایسته برخی از آنها چنین پی‌آمدی دارد؟

در نقش مهمِ این‌گونه جلسات، از این منظر كه پایگاه مهمی برای تبلیغات اسلامی و بالا بردن فرهنگ مذهبی كشور هستند، هیچ شكی نیست؛ ولی در خصوص دیدگاه كم‌رونق شدن این مجالس باید بگویم كه به اعتقاد من، این مجالس نه تنها كاهش نیافته، بلكه تعداد آنها تا آنجایی كه من اطلاع دارم، روزبه‌روز در حال افزایش است...

 بحث بر سر تعداد نیست. آیا از نظر كیفیت هم شاهد رشد در این مجالس بوده‌ایم؟
دقیقاً می‌خواهم همین مسئله را عرض كنم. الحمدلله از من و همكارانم برای شركت در این جلسات بسیار دعوت می‌شود و نظر من این است كه تعداد این جلسات رو به افزایش است؛ اما در خصوص كیفیت و میزان بازدهی این جلسات نیز باید بگویم كه من موافق آسیب‌شناسی این جلسات هستم؛ به عبارت دیگر، من هم اعتقاد دارم كه یكی از عوامل اصلی‌ای كه به هیئت‌های زنانه آسیب‌ وارد کرده، حضور خانم‌جلسه‌ای‌هایی است كه از تحصیلات رسمی دینی و حوزوی برخوردار نیستند؛ ولی این مسئله تمام کسانی را كه به نام خانم‌جلسه‌ای فعالیت می‌كنند، شامل نمی‌شود و تنها گروه خاصی از آنها را فرامی‌گیرد.

در واقع باید بگویم كه ما نمی‌توانیم طیف وسیعی از خانم‌جلسه‌ای‌ها را كه بسیار صادقانه و خدمتگزارانه فعالیت می‌كنند و حركت‌های ارزشمندی را در سطح جامعه بین بانوان دارند، زیر سؤال ببریم. باز تأكید می‌كنم كه سخن من متوجه برخی از خانم‌جلسه‌ای‌هاست و اینكه آنها كسانی هستند كه خودشان را از لحاظ علمی، فرهنگی، دینی، عرفانی، معنوی، روان‌شناسی و ... آماده و توان‌مند نكرده‌اند؛ اما به خودشان اجازه می‌دهند كه در مسند یك مقام والا و ارزشمند بنشینند. این‌ گروه، پتانسیل‌های بسیار خوبی برای یك نظام اسلامی و دینی محسوب می‌شوند و مسئولان فرهنگی باید روی این ظرفیت عظیم و كلان انسانی و اسلامی برنامه‌ریزی مدونی داشته باشند.

از عوامل دیگری كه قبلاً به آنها اشاره كردم و شاید بتوان آن را از عوامل كمرنگ شدن كیفیت برگزاری جلسات مذهبی نام برد، بحث مشغولیت‌های روزمره انسانی است كه مبتلا به یك زندگی مدرن صنعتی شده و متأسفانه از وی مجال یك حضور پررنگ در این مجالس سلب شده است.

از عوامل آسیب‌رسان دیگر در این زمینه می‌توان به افزایش جمعیت و كثرت این‌گونه جلسات و کم‌ بودن نیروهای متخصص و كارشناس یا همان خانم‌‌جلسه‌ای‌های زبده و تحصیل‌كرده اشاره كرد كه متأسفانه باعث شده، بانیان برگزاری این جلسات ناگزیر شوند از کسانی استفاده كنند كه در این خصوص، در حد لازم شایستگی ندارند.
عامل دیگر هزینه‌های هنگفتی است كه بانیان برگزاری این جلسات باید برای حضور استادان و پیشكسوتان این امر متقبل شوند. بانیان، گاه برای صرفه‌جویی در بودجه ناچارند از کسانی دعوت كنند كه به هزینه‌های كمتر قانع هستند و در واقع برای رسیدن به آن مبلغ حتی با نداشتن علم كافی در این مجالس حضور می‌یابند كه این مسئله هم باز جای تأمل دارد؛ ولی آنچه همیشه برای خود من در نقش یكی از بانیان برگزاری همین نوع جلسات‌ و هیئت‌ها مطرح بوده، دعوت از سخنران و مداحان تحصیل‌كرده و برجسته بوده است؛ هرچند بسیاری از اوقات انسان ناگزیر است كه برای صرفه‌جویی در هزینه‌ها دعوت از بعضی از این خانم‌های سرشناس و تحصیل‌كرده را فاكتور بگیرد و دست به دامن دیگران شود.

عوامل متعدد دیگری هم وجود دارند كه به جای خود نیاز به تحقیق و بررسی دارند. ما نمی‌توانیم همه مجالس مذهبی زنان را در یك سطح قرار دهیم و از بُعد عقلانیت و خرافات آنها را بررسی کنیم. در واقع این‌گونه مجالس در سطوح و طیف‌های بسیار گوناگونی برگزار می‌شوند. خود من مجالسی را سراغ دارم كه سخنرانان و مداحان آنها همگی از استادان سطح بالای دانشگاه‌ها و حوزه‌ها هستند و روند و مسیر جلساتشان را به زیبایی و هوشمندی كامل به سمت عقلانیت پیش می‌برند. از طرفی جلساتی نیز با كیفیتی بسیار پایین و آمیخته با خرافات داریم كه متأسفانه تفكرات جامعه زنان را به سمت سطحی‌بینی و سطحی‌نگری سوق می‌دهند.

 خانم دكتر شما به مسئله خوبی اشاره كردید. خود شما كه استاد دانشگاه و تحصیل‌كرده‌ هستید، معتقدید كه بانی هیئت‌ در بعضی موارد ناچار شود، به دلیل ناتوانی در تأمین هزینه مورد نیازِ بعضی از استادان، از خانم‌جلسه‌ای‌های سطح پایین‌تر استفاده كند. این پرسش در حال حاضر برای من پیش آمده كه وقتی می‌دانیم كه نمی‌توانیم از یك انسان صالح برای سخنرانی یا مداحی در جلسه دعوت كنیم و کسی كه دعوت می‌شود، آن خصوصیاتی كه باید از نظر علمی، فرهنگی و دینی داشته باشد، ندارد و از نظر فن بیان آدم ضعیفی است، چقدر می‌توانیم انتظار داشته باشیم، زنانی كه در آن جلسه شركت كرده‌اند، بتوانند از حضور در آن مجلس استفاده كرده و از آن خانم‌جلسه‌ای تأثیرپذیری داشته باشند؟
ابتدای بحث شما با مسائلی كه در انتها مطرح كردید، كمی متفاوت است. ما در ابتدا در خصوص عوامل كم‌رونق شدن این جلسات و كاهش كیفیت آنها صحبت كردیم كه اگر بخواهیم آنها را بشماریم، می‌تواند بالغ بر ۱۰۰ عامل باشد. شاید بیان من واضح نبوده كه باعث شده، این ذهنیت در شما ایجاد شود؛ ولی من در خصوص یكی از عوامل كم‌رونق شدن این جلسات كه یك محور مهم بحث ماست، صحبت كردم؛ در حالی كه عوامل بسیار زیادی وجود دارند كه یك مورد آن را من خودم مشاهده كردم؛ چون دوستان من کسانی هستند كه بانیان هیئت و برگزاری این‌گونه جلسات هستند و در طول سال به مناسبت‌های مختلف هیئت برگزار می‌كنند. پس اولین و بزرگ‌ترین دغدغۀ آنها هزینه برگزاری این جلسات -از هزینه سخنرانی گرفته تا هزینۀ آژانس رفت و برگشت- است كه باینان باید متقبل شوند.

بسیاری از آنها امیدوارند، وضعیتی به وجود آید كه یا ارگانی بحث مالی این قضیه را پوشش بدهد یا استادان و نیروهای كارشناس دینی مناسب و زبده را به آنها معرفی كنند؛ پس تأكید می‌كنم كه یكی از دلایل كم‌رنگ شدن این مجالس و فراهم شدن فرصتی برای ظهور خانم‌جلسه‌ای‌ها می‌تواند مسئله مالی باشد كه باز می‌گویم، این مسئله تنها یكی از عوامل می‌تواند باشد.

 من قبول دارم كه مسئله مالی تنها یك عامل است؛ ولی در پس همین مسئله كه به نظر شما كوچك‌ترین عامل است، مسائل بسیار دیگری نیز وجود دارند. وقتی در یك جلسه به دلیل مشكلات مالی، یك مداح یا سخنرانِ ضعیف دعوت می‌شود، این کس به‌ طور قطع، نمی‌تواند نیازهای فكری و فرهنگی زنانی را كه در آن مجلس شركت كرده‌اند، برآورده كند. شما منكر این مسئله هستید؟
نه؛ منكر نیستم؛ ولی در خصوص تعداد کسانی كه توانمند هستند نیز بحث دارم و معتقدم میزان چنین کسانی با این كیفیتی كه مد نظر شماست، بسیار محدود است.

پس به نظر شما برای حل این مشكل باید چه كار كرد؟
باید بگویم كه دغدغۀ ما، بانیان هیئت‌ها و كسانی كه در این خصوص كارشناس هستند، این است كه چرا ما برای استفاده از نیروهای كارشناس اصیل دینی كه هدفمند در این عرصه پا گذاشته‌اند، با محدودیت مواجه هستیم و بالعكس، چرا حضور و فعالیت‌های آن دسته از خانم‌جلسه‌ای‌های مورد بحث، روز به روز در حال افزایش است؟

 به نظر شما چطور می‌توانیم، بدون اینكه بحث خودگردانی و خودجوش بودن هیئت‌های زنانه را نفی كنیم، اقداماتی در نظر بگیریم كه بتوان سطح فرهنگی این جلسات را برای توسعه فرهنگ عمومی كشور بالا برد؟
این پرسش خیلی خوبی است. ما نباید جلسات و هیئت‌های كنونی را با هر سبك و سیاقی كه الآن دارند، زیر سؤال ببریم؛ بلكه باید به دنبال اصلاح كیفیت و رشد دادن این هیئت‌ها باشیم. به اعتقاد من، باید یك اداره، سازمان یا ارگانی خاص به صورت جدی و عملی عهده‌دار سازماندهی این جلسات شوند.

ما در كشور سازمان‌ها و مراكز مختلفی داریم كه می‌توان برای این مسئله‌ از توان آنها كمك گرفت؛ سازمان‌هایی مثل سازمان تبلیغات اسلامی، سازمان رسیدگی به امور مساجد، حوزه‌های علمیه بانوان و ...؛ ولی هیچ‌كدام از این مراكز یا سازمان‌ها به صورت جدی مسئولیت رسیدگی به امور هیئت‌ها را عهده‌دار نشده‌اند. خود من برای گرفتن پارچه برای هیئت، دعوت سخنران و ... به مراكز مختلفی مراجعه كرده‌ام؛ ولی متأسفانه هیچ‌وقت ارگان شفاف و مشخصی نداشتیم كه بدانیم باید از اول به آنجا مراجعه كنیم. در حالت كلی به نظرم شناسایی و جذب انسان‌های شایسته از طریق یك فراخوان عمومی، برگزاری آزمون و گزینش‌های مربوط به این گروه، برگزاری كلاس‌ها و كارگاه‌های آموزشی، صدور گواهینامه و مجوز برای آنها از اقدامات اولیه‌ای است كه در پاسخ به پرسش شما باید به آنها اشاره كنم.

برای ساماندهی فعالیت‌های پراكنده باید مركزی باشد تا افراد علاقه‌مند و مایل به فعالیت در این عرصه را دعوت كرده و با برگزاری كارگاه‌ها و آموزش‌های فشرده علمی و دینی، اعتقادی و اجتماعی آنها را كارآزموده و برای برگزاری جلسات مذهبی آماده كنیم. من نمونه چنین اقدامی در سازمان حج و زیارت سراغ دارم كه برای مبلغان خود دوره‌های بسیار فشرده و سنگینی را گذاشته‌اند و نتایج آن نیز بسیار خوب و عالی بوده است. ما نیز باید به همین طریق از کسانی كه از پتانسیل‌های خوبی برخوردارند و در سطح جامعه پراكنده هستند؛ ولی متأسفانه ساماندهی نشده‌اند، استفاده كنیم.

به نظر من سازمان تبلیغات اسلامی می‌تواند عهده‌دار چنین مسئولیتی باشد. به این ترتیب نه تنها می‌توان نیروی كافی برای حضور در جلسات مذهبی تربیت كرد، بلكه می‌توان تسهیلاتی نیز برای آنها در نظر گرفت تا آنها چشمداشت مادی از متولیان هیئت‌ها نداشته باشند. من فكر می‌كنم بزرگ‌ترین كمكی كه می‌توان به بانیان هیئت‌ها كرد، این است كه ارگانی حمایتی ایجاد شود تا بدون اینكه استقلال عمل این هیئت‌ها به زیر سؤال رود، تأمین نیروی كارشناس را به همان ترتیبی كه گفتم، بر عهده گیرد. به نظر من امكان اجرایی شدن این ایده به صورت كامل وجود دارد؛ ولی در همین حال تا زمانی كه برای این مشكلات چاره‌ای اندیشیده نشود، خلاءهای موجود در كیفیت برگزاری جلسات مذهبی همچنان به قوت خود باقی می‌ماند. به این ترتیب ما نه تنها این سنت اصیل دینی و اعتقادی را حفظ كرده‌ایم و كیفیت برگزاری آن را نیز افزایش داده‌ایم، بلكه مانع از این شده‌ایم كه این سنت تبدیل به روشی برای كسب درآمد عده‌ای شود.

در جمع‌بندی اظهاراتم باید بگویم كه ما باید به صورت جدی به پرورش نیروهای كارآمد و متخصص در امر دینی و تبلیغات دینی توجه كنیم و فكر می‌كنم كه این تنها راه‌حل برای این مسئله است؛ چون تا وقتی ما عرضه و تقاضا را دو كفه ترازو ندانیم، هیچ‌وقت دو كفه ترازو، متعادل نخواهد شد؛ چون از یك طرف مردم، این نوع از خانم‌جلسه‌ای‌ها را می‌خواهند و از طرفی، می‌بینیم كه افراد باصلاحیت در جامعه كم داریم و کسانی در جلسات شركت می‌كنند كه كم‌كم دیدگاه مردم نسبت به آنها تغییر می‌كند و در نهایت به تدریج دیدگاه‌شان نسبت به دین به خطر می‌افتد و این تفكر به وجود می‌آید كه دین دقیقاً همان چیزی است كه خانم‌جلسه‌ای‌ها آن را مطرح می‌كنند؛ در حالی كه وقتی یك استاد با تفكر دینی صحیح وارد یك جلسه می‌شود، فضای زیبا و مقتدرانه علمی در جلسه حاكم می‌شود و به راحتی از عهده پاسخ‌گویی به شبهات جوانان برمی‌آید.

مجالس روضه به نظر من یك جهاد بسیار زیبا و یك سنت بسیار اصیل دینی و اعتقادی است كه باید مسئولان و ارگان‌های ذیربط به آن بهای بیشتری بدهند.

شما در كلامتان صرف‌نظر از تأكید به نقش مراكز و ارگان‌های مختلف فرهنگی و مذهبی تأكید خاصی بر نقش سخنران و بانیان برگزاری این مجالس به عنوان یك الگو دارید. به نظر شما، آیا سخنرانان و بانیان برگزاری چنین جلساتی می‌توانند برای مقابله با آفت‌های ایجاد شده در جلسات مذهبی نقش مهمی داشته باشند؟

به نظر من بانیان و استادان محترمی كه در این جلسات به سخنرانی می‌پردازند یكی از عوامل كلیدی در مقابله با آفت‌هایی نظیر رواج مُد و مُدگرایی هستند كه امروزه در برخی از جلسات مذهبی رایج شده است و می‌توانند نقش‌آفرینی مثبتی در این خصوص داشته باشند. البته این به شرطی امكان‌پذیر خواهد بود كه سخنرانانی كه در این جلسات شركت و بانیانی كه این جلسات را برگزار می‌كنند، آن‌قدر مسلط و توانمند باشند كه بتوانند با ارائه استدلال‌های علمی و منطقی و همچنین صحبت‌های مستند مخاطبان خود را كه بیشترشان مخاطبان عام هستند، قانع كنند؛ اما اگر کسانی در جلسات سخنرانی كنند كه خودشان به موضوعاتی كه برای مردم بیان می‌كنند، پایبند نباشند و با پوشش و عملكرد خودشان، به این مسئله دامن بزنند، به طور قطع کسانی كه در این جلسه شركت كرده‌اند و به این خانم‌ها به چشم یك الگو نگاه می‌كنند نیز از آنها تأثیرپذیری نخواهند داشت.

 به نظر شما آیا مبلغان زن می‌توانند به اندازه روحانیان بر روی مخاطبان خود تأثیرگذاری داشته باشند؟
به طور كلی تأثیرگذاری یك سخنران بر مخاطب نه به جنسیت، بلكه صددرصد به نفوذ كلام، اخلاص، ایمان، صداقت، باور قلبی و سطح علمی آن شخص بستگی دارد. البته سطح مخاطبان را نیز در این میان نمی‌توان نادیده گرفت. ما نمی‌توانیم بگوییم یك استاد و سخنران در یك جلسه همان تأثیر را دارد كه در جلسه دیگری خواهد داشت. مخاطبان یك سخنران در یك جلسه ممكن است کسانی باشند كه سطح مطالعه و سواد آنها بسیار بالاست و با توجه كامل و با نگاهی نقادانه در جلسه حضور می‌یابند كه در این صورت نوع نگاه استاد به این جلسه نیز با جلسه دیگری كه در همان روز برگزار می‌شود، ولی مخاطبان آن در سطح متوسط و یا عوام یر تحصیل‌كرده هستند، متفاوت خواهد بود.

اعتقاد من این است كه این تأثیرگذاری و تأثیرپذیری لازم و ملزوم یكدیگر هستند و به نظرم مردانه یا زنانه كردن این مسئله تأثیر چندانی نخواهد داشت و احساس می‌كنم با توجه به سطح بالای علمی و دینی كه زنان ما در خودشان احساس می‌كنند، برای آنها تفاوتی نداشته باشد كه یك روحانی برای آنها سخنرانی می‌كند یا خانمی در سطح مدرس حوزه یا استاد دانشگاه. مهم‌ این است كه مردم ما تشنه حقیقت هستند و آنچه مردم در حال حاضر از ما می‌خواهند، بیان حقایق و باورهای اصیل دینی است. در واقع آنها به دنبال کسانی هستند كه بتوانند به سؤالات و شبهات آنها پاسخ دهند و حال اینكه یك خانم به سؤالات آنها پاسخ می‌دهد یا یك آقا، اهمیت چندانی برای آنها ندارد.

 با توجه به پتانسیلی كه شما در هیئت‌های زنانه سراغ دارید و در اظهاراتتان تا حدودی به آنها اشاره كردید، لطفاً به این موضوع نیز اشاره كنید كه دیدگاه فقها نسبت به جلسات زنانه چگونه است؟
تا آنجا كه من مطلع هستم، توجه و استقبال فقها از این مجالس زنانه در كل مورد توجه و تقدیر است.

 ارزیابی شما درباره این موضوع چگونه است؟
به هر حال ما در هیئت‌های مختلفی در منزل استادان بزرگوار شركت كرده‌ایم و با آنها در تعامل بوده‌ایم. نظراتی رد و بدل شده و احساس می‌كنیم كه فقها در كل با این فعالیت‌ها مخالف نیستند و چه بسا استقبال گرمی از این نشست‌ها و جلسات مذهبی می‌كنند كه با هدف آگاه كردن بانوان تشكیل می‌شود. این بزرگواران در خصوص برگزاری چنین جلساتی، یك حكم كلی دارند و با كسی تعارف ندارند. این عزیزان به شدت مخالف جلساتی هستند كه در آنها انحراف وجود دارد، حال این جلسات مردانه باشد یا زنانه برای آنها فرقی ندارد؛ یعنی هر آنچه كه در مسیر جلسات مذهبی ما در مسیر اشاعه فرهنگ شیطانی و خرافی باشد و خلاف ارزش‌های دینی ما باشد، فقها با آن مخالف‌اند.
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما