تاریخ انتشار
پنجشنبه ۱ مرداد ۱۳۸۸ ساعت ۰۰:۱۱
۰
کد مطلب : ۱۴۰۲۵

ضرورت آموزش خانم جلسه‌ای‌های غیر حوزوی

در گفت‌و‌گو با مسئول انجمن قرآن و معارف زنان ایثارگر
ضرورت آموزش خانم جلسه‌ای‌های غیر حوزوی
سـرویــس جـامـعـه: آنچــه در ادامــه می‌خوانیــد، ماحصـل این گفت‌وگوست.

 لطفاً بگویید مُبلغ چه كسی است؟
چون می‌خواهید، بحث را با مسئله تبلیغ شروع كنید، توجه شما را به آیۀ ۳۹ سورۀ احزاب جلب می‌كنم كه می‌گوید: «این سنت خدا در حق آنان است كه رسالت خدا به خلق را تبلیغ می‌كنند و از خدا می‌ترسند و از هیچ‌كس جز خدا نمی‌ترسند و خدا برای حساب و مراقبت كار خلق به تنهایی كفایت می‌كند.» تبلیغ از ریشۀ بلوغ و بلاغ است؛ به معنای رساندن کامل پیام و رساندن کامل خبر و مُبلغ به کسی می‌گویند که با تمام توان تلاش می‌کند تا مواد تبلیغی خود را به مقصد نهایی برساند كه آن مقصد نهایی، دل مخاطب هست.

ما در قرآن کریم، واژۀ تبلیغ و مشتقات آن را بسیار داریم. بیش از ۲۷ بار واژۀ تبلیغ در قرآن ذکر شده و این نشانه اهمیت این موضوع است. البته عناوین دیگری هم از قبیل موعظه، امر به معروف، نهی از منکر و... هم داریم که اینها هم با عنوان تبلیغ ارتباط نزدیکی دارند؛ اما هیچ‌کدام از این واژه‌ها مثل موعظه و دعوت به آن اندازه‌ای که تبلیغ بار فرهنگی دارد، ندارند. حالا چون بحث دربارۀ تبلیغ و مبلغان است، نظر شما را به وجوه تبلیغ جلب می‌كنم. قرآن تبلیغ را واجب می‌داند و آیاتی از قرآن كریم وجود دارد که شاهد بر این قضیه است.

خداوند در سوره توبه، آیه ۱۲۲ می‌گوید: «نباید مؤمنان همگی (برای جهاد) کوچ کنند؛ پس چرا از هر فرقه‌ای، دسته‌ای کوچ نمی‌کنند [تا دسته‌ای بمانند و] در دین آگاهی پیدا کنند و قوم خود را وقتی به سوی آنان بازگشتند، بیم دهند؟ باشد که آنان از کیفر الهی بترسند.» یا در سورۀ آل‌عمران، آیۀ ۱۰۴ می‌فرماید: «باید از شما [مسلمانان] برخی [كه دانا و باتقواترند] خلق را به خیر و صلاح دعوت كنند و مردم را به نیكوكاری امر و از بدكاری نهی كنند و اینان [كه به حقیقت واسطه هدایت خلق هستند در دو عالم] در كمال رستگاری خواهند بود.»

حتی در سوره مائده، آیه ۶۷ به پیامبر (ص) خطاب می‌شود: «آنچه از جانب پروردگارت به سوی تو نازل شده است، ابلاغ کن و اگر نکنی پیامش را نرسانده‌ای و خدا تو را از گزند مردم نگه می‌دارد. آری خدا گروه کافران را هدایت نمی‌کند.»

آیات دیگری نیز كه در این راستا وجود دارند، همگی نشانه این است كه تبلیغ در دین اسلام واجب است و دین اسلام این را به ما هشدار می‌دهد. البته بعد از وجوب تبلیغ بحث اهمیت آن مد نظر است که روایاتی در این راستا داریم.

یك روایت از رسول مکرم اسلام (ص) است که می‌فرماید: «ای علی! اگر خداوند به دستان تو انسانی را هدایت کند، از آنچه خورشید بر آن تابیده برای تو بهتر است.» و در جای دیگر از خود امام علی (ع) روایتی است كه می‌فرماید: «پند دادن از همه هدیه‌ها بهتر است.» و یا در جای دیگر امام علی (ع) می‌فرمایند: «هر کس تو را موعظه کند، به تو نیکی کرده است.»

 با توجه به مقدمه بسیار خوبی كه شما در جهت اهمیت تبلیغ بیان كردید، وضعیت فعلی مجالس مذهبی زنانه را چطور ارزیابی می‌كنید؟
مجالس زنانه انواع مختلف دارد. یك سری از مجالس تحت عنوان هیئت برگزار می‌شوند كه از سطح بسیار علمی و كارشناسی برخوردار هستند. در این مجالس دست‌اندركاران از ماه‌ها قبل در پی این هستند که برای مناسبت‌های مذهبی، سخنران‌های وزین و با معلومات كافی دعوت کنند که به مخاطبشان مطالب علمی ارائه شود. در این مجالس تلاش می‌شود كه حتی از سازمان‌ها و مراکز علمی سخنران دعوت ‌كنند؛ اما یک سری از جلسات مذهبی زنانه كه معمولاً گه‌گاه برگزار می‌شود، این‌طور نیستند؛ پس من نمی‌توانم بگویم كه وضعیت هیئت‌ها را چگونه می‌بینم؛ ولی می‌توانم بگویم وضعیت آن هیئت‌هایی را که حساب‌شده کار می‌کنند، خیلی‌خوب می‌بینم.

به همان نسبت هیئت‌هایی را که با تفكر و حساب‌شده پیش نمی‌روند و متأسفانه تعداد آنها کم هم نیست، خوب ارزیابی نمی‌كنم. در آن هیئت‌ها بیشتر از مداحانی استفاده می‌شود كه صدای خوشی دارند و ممکن است، خیلی از مسائل غیر واقعی را در ذكر مصایب اهل‌ بیت (ع) بیان كنند. در این مجالس حتی گاه کسانی هستند كه به خودشان اجازه می‌دهند، احکام شرعی را پاسخ دهند؛ چون می‌بینند كه اگر مخاطبی از آنها پرسشی بپرسد و نتوانند به آن پرسش پاسخ بدهند، برایشان بد می‌شود و به هر صورت پاسخی می‌دهد كه ممكن است، یك بار این پاسخ درست از آب دربیاید؛ ولی در خیلی موارد هم، چون طرف بر احکام دین اشراف ندارد، قاعدتاً نمی‌تواند پاسخ درستی برای پرسش داشته باشد. البته من احساس می‌كنم خود مخاطبان هم در این جلسات تا حدی مقصرند؛ چون از هر كسی كه در این جلسات ببینند، سؤالات خود را می‌پرسند و جواب آن شخص را نیز ملاک عمل قرار می‌دهند و احکام دینشان را روی آن استوار می‌کنند.

ما نمی‌توانیم از این‌گونه مجالس ارزیابی درستی داشته باشیم. به نظر من، علت این امر به این برمی‌گردد كه ما متولیانی بر‌ای این امر نداریم؛ یعنی درست است که ما شبکه ارتباطی سازمان‌های غیر دولتی زنان را در جمهوری اسلامی داریم که به عنوان شبکه ارتباطی سعی کرده است، در كل كشور «سمن»‌ها (سازمان‌های مردم‌‌نهاد) و سازمان‌های غیر دولتی را پوشش دهد و می‌خواهد با روند خاصی برای آنها برنامه‌ریزی کند؛ ولی مجالس و هیئت‌هایی را که به‌طور روزافزون در هر محله‌ای و منطقه‌ای تشکیل می‌شوند را نتوانسته است، پوشش دهد؛ چون کار این جلسات و هیئت‌ها حساب‌شده نیست كه تحت پوشش قرار بگیرند.

 به نظر شما باید چه كسی متولی این هیئت‌ها و مجالس زنانه كه به صورت محله‌ای فعالیت می‌كنند، باشد؟
شاید متولی این امر باید سازمان تبلیغات اسلامی یا حوزه‌های علمیه خواهران در هر محله و منطقه‌ای که فعالیت می‌كنند، باشند تا این هیئت‌ها و مجالس را شناسایی كنند و به آنها یک برنامه مدون یا الگو و خط دهند که در حال حاضر چنین اقدامی صورت نمی‌گیرد. شاید یك دلیل این مسئله این است كه دستوری از مرکز مدیریت حوزۀ علمیه قم برای آنها صادر نشده است.

 شما در کلامتان گفتید که هم هیئت‌هایی داریم که کارکردشان اصولی است و هم هیئت‌هایی وجود دارند كه در آنجا هر کسی به واسطه داشتن یک صدای خوب می‌تواند این مجالس را اداره می‌کند. در کل، من این طور نتیجه‌گیری می‌کنم که زنان ما تمایل زیادی به شرکت در مجالس مذهبی دارند. شما علت تمایل خانم‌ها در ایران را به شرکت در مجالس مذهبی چگونه ارزیابی می‌كنید؟
هر کسی دوست دارد که در مورد دینش مباحثی را دریافت کند. همان‌طوری که اگر ما قلبمان درد بگیرد، پیش دندانپزشک و یا پیش دکتر عمومی نمی‌رویم و پیش یک متخصص قلب می‌رویم، زنان ما نیز به این رشد رسیده‌اند که برای نیازهایشان نزد متخصص دین بروند.

به نظر من علت اینکه زنان به هیئت‌های مذهبی خیلی علاقه‌مندند این است كه درد دین دارند و برای درد دین باید به متخصص مراجعه کنند و گاه احساس می‌کنند که متخصصان در همین مجالس هستند كه البته در بسیاری از این جلسه‌ها چنین متخصصانی هستند؛ ولی نه در همه آنها. منتها آن کسی که در مسند و منبر این مجالس نشسته است، اگر می‌بیند متخصص نیست، واقعاً نباید جوابگو باشد؛ ولی متأسفانه کسانی وجود دارند كه با اینكه می‌دانند متخصص نیستند، به پرسش‌های مردم پاسخ می‌دهند.

چقدر خوب می‌شد، اگر انسان‌ها چیزی را که نمی‌دانند با شجاعت بگویند: «نمی‌دانم ... شک دارم یا باید بپرسم و بعد جواب دهم.» چقدر بهتر می‌شود اگر در این جلسات این‌گونه سخنرانان مردم را به دفاتر مراجع، حوزه‌های علمیه و سایر مراكزی كه مخاطبان می‌توانند پاسخ درستی برای سؤالات خود دریافت كنند، راهنمایی كنند.

 شما گفتید كه زنان ما درد دین دارند. آیا این‌گونه سخنرانان كه بنا به گفتۀ شما تعداد آنها كم هم نیست، می‌توانند نیازهای دینی مخاطبان خود را برآورده كنند؟
برای پاسخ به این پرسش باید گفت، انگیزۀ مُبلغ، ابزار تبلیغ و نحوۀ ارائه مطالب، برای برطرف كردن نیازهای بانوان خیلی مهم است. اگر آن مبلغی كه به عنوان خطیب، مطالبی را ارائه می‌دهد و می‌خواهد نیاز بانوان را برطرف کند، از انگیزه و علم كافی برخوردار باشد و بداند که چگونه سخن بگوید و چطور باید از ابزارها و شیوه‌های روزِ تبلیغ استفاده کند، می‌تواند نیاز مخاطبان را برطرف کند؛ اما اگر مبلغی با این ابزار دست و پنجه نرم نکرده باشد و یا اصلاً این ابزار را نشناسد و یا بشناسد؛ ولی نمی‌داند که چگونه به کار بگیرد، نمی‌تواند نیاز زنان را برطرف کند.

به همین علت باید دوباره یك پاسخ نسبی به پرسش شما بدهم؛ یعنی آن دسته از مبلغانی كه از درجۀ بالایی در تبلیغ برخوردارند و واقعاً كارشناس هستند، می‌توانند نیاز مخاطبان را در همان مرحلۀ اولِ دریافت، احساس كرده و «به ‌روز» صحبت کنند؛ اما مبلغانی كه از علم كافی و پیش‌زمینه‌های لازم برخوردار نباشند، قاعدتاً نمی‌توانند پاسخگوی این مسائل باشند.

 اجازه بدهید پرسشم را به شكل دیگری مطرح كنم. با توجه به مسائلی که شما اشاره کردید، تعداد مبلغان زن توانمند و منطبق بر معیارهای علمی و دینی در جامعه ما بیشتر است یا تعداد کسانی كه از دانش كافی در این زمینه برخوردار نیستند؟
نظر من این است كه درصد تعداد مبلغانی كه روش‌های صحیح تبلیغ را می‌دانند و نیازهای مردم را می‌شناسند، نسبت به این کسانی که روش‌های تبلیغ را نمی‌دانند و یا به کار نمی‌بندند، خیلی بالاتر است. منتها مشکل اساسی در جای دیگر است.
كجا؟

به نظر من کسانی که می‌خواهند برای جلسات خانگی، هیئات و سایر برنامه‌های خود مُبلغ دعوت كنند، نمی‌دانند كه باید به چه كسی مراجعه كنند و ناخواسته از جلسات خود به درستی استفاده نمی‌كنند. چه اشكالی دارد كه حتی اگر می‌خواهیم کسی را به یك مجلس ختم دعوت كنیم، تنها به دنبال این نباشیم كه فقط بیاید گریه كند و بگریاند. چه بهتر می‌شود كه به دنبال این باشیم كه یك سخنران وزین دعوت كنیم تا در این جلسات قلب‌ها تكانی بخورد و در كنار مجلس عزا كه در آن مردم و اقوام برای عرض تسلیت آمده‌اند، سخنرانی خوبی هم برگزار شود.

البته من احساس می‌كنم بخشی از مشكل هم ناشی از رفتار مُبلغان تواناست كه گاه به مخاطبانی كه قصد دعوت از آنها را دارند، وقت‌های طولانی می‌دهند و مثلاً می‌گویند دو ماه دیگر می‌توانم شركت كنم. همین در نوبت‌های طولانی ماندن، عاملی می‌شود تا مراجعه‌كنندگان به دنبال دعوت از مبلغان دم‌دستی بروند. با وجود این من احساس می‌كنم كه تعداد مبلغانی که روی اصول کار می‌کنند و مردم را به سوی دین و اهداف آن دعوت می‌کنند، بیشتر از سایر مبلغانی است كه به صورت غیر اصولی فعالیت می‌كنند.

 اجازه بدهید كمی به گذشته بگردیم. تقریباً یك یا دو دهه پیش شاهد بودیم كه این روحانیان بودند كه در مجالس زنانه روضه‌خوانی یا سخنرانی می‌كردند؛ ولی با گذر زمان حضور روحانیان در جلسات مذهبی زنانه به‌تدریج كاهش یافت و ما حضور کسانی را تحت عنوان «خانم‌جلسه‌ای‌ها» شاهد بودیم و اکنون روحانیان دیگر در این صحنه نیستند. به نظر شما در گذر زمان چه اتفاقی افتاد؟
به نظر من خصلت انسان این است كه مسائل و مباحث خود را با هم‌جنس خود بهتر می‌تواند در میان بگذارد. در مورد آقایان هم همین‌طور است؛ ولی همان‌طور كه شما گفتید حضور آقایان در مجالس مذهبی زنانه در گذشته بیشتر بود.

اکنون گسترش حضور زنان در جامعه فقط محدود به افزایش نقش آنها در جلسات مذهبی نبوده است. ما بعد از انقلاب اسلامی، رشد زنان را در همه مسائل شاهد هستیم؛ از فعالیت‌های اجتماعی گرفته تا فعالیت‌های ورزشی، اقتصادی و ... كه در مسئله تبلیغ هم وضعیت به همین صورت بوده است.

من احساس می‌كنم بعد از انقلاب، زنانی كه درد دین داشتند، به این سمت‌و‌سو حركت كردند تا شرایطی ایجاد شود كه زنان بتوانند مسائل دینی خودشان را به‌ویژه مسائل شرعی را با هم‌جنس خودشان در میان بگذارند و این موضوع به سمت‌و‌سویی رفت که الآن شما می‌بینید؛ برای مثال در مقبره ائمه اطهار (ع) یا در مشهد می‌بینیم که در کنار یک آقای روحانی که به مسائل شرعی پاسخ می‌دهد، یک خانم نیز حضور دارد.

حتی در دفاتر مراجع هم وضع به همین صورت است و در كنار دفتر پاسخگویی به مسائل مردان، بخش پاسخگویی به مسائل زنان نیز وجود دارد. در هر صورت، پاسخ من برای پرسش شما درباره اینکه چگونه خانم‌جلسه‌ای‌ها رشد كردند، این است كه این مسئله یك ریشه فطری دارد كه هر کسی با هم‌کیش خود بهتر می‌تواند مسائل اعتقادی و اخلاقی و شرعی و دینی خودش را درمیان بگذارد.

 من دیدگاه شما را قبول دارم که هم‌جنس بودن باعث می‌شود یک سری مسائل راحت‌تر بین خانم‌ها بیان شود، ولی واقعیت این است که در كنار رشد خانم‌جلسه‌ای‌ها كه فرصت‌های خوبی را نیز فراهم كرده، یك سری آفت‌ها نیز به وجود آمده است. مثال این مسئله هم اظهارات خود شما در خصوص کسانی است كه سواد شرعی كافی ندارند؛ ولی در مورد مسائل شرعی نظر می‌دهند، بیان شد. به نظر شما همین مسئله باعث نخواهد شد، کیفیت جلسات مذهبی زنانه کاهش پیدا کند؟
بله؛ من این احتمال را نفی نمی‌كنم. هر چند یك خانم راحت‌تر است كه سؤالاتش را از هم‌جنس خود بپرسد، در همین حال این مسئله را نفی نمی‌كنیم كه این پیشرفت زنان مشکلاتی را نیز به بار آورده است؛ ولی این مشكل به خود خانم باز می‌گردد كه نمی‌توانند بعضی از مسائل را خوب ارزیابی كنند؛ برای مثال یک زن جوان تحصیل‌كرده هیچ‌وقت نمی‌آید، پای صحبت یك خانم‌جلسه‌ای كه به صورت غیر رسمی فعالیت می‌كند، بنشیند؛ چون می‌بیند که چیز تازه‌ای یاد نمی‌گیرد؛ اما سواد خانم‌هایی كه در این جلسات شركت می‌كنند، در حد و اندازه خانم‌جلسه‌ای غیر رسمی است و همین مسئله آنان را ارضاء می‌كند؛ چراکه اگر در جلسات مبلغان رسمی و تحصیل‌كرده شركت كند، به علت آنکه درك مسائل برایشان سخت‌تر است، مباحث سنگین‌تر را متوجه نمی‌شوند. در نهایت این مسئله باعث می‌شود كه هر كسی بنا به اصطلاح معروف «كبوتر با كبوتر» به دنبال هم‌كیش خود باشد.

 با توجه به مسائلی که تاكنون به آنها اشاره کردید، چطور می‌توان بدون اینكه وجه خودگردانی جلسات مذهبی زنانه را نفی كرد، راهكارهایی برای ارتقای سطح این مجالس در نظر گرفت؟
انجام چنین كاری مستلزم یك سری برنامه‌ریزی‌های مدون و همكاری میان متولیان امر از سازمان‌‌ تبلیغات اسلامی گرفته تا حوزه‌های علمیه بانوان است تا این مبلغان (خانم جلسه‌ای‌هایی كه در حال حاضر به صورت غیر رسمی و بدون نظارت فعالیت می‌كنند) شناسایی شوند. مرحله بعدی باید این باشد كه با یك برنامه‌ریزی منسجم نقش خانم‌جلسه‌ای‌های غیر رسمی کمرنگ‌تر شود و مردم بدانند، به کجا باید مراجعه کنند.

در همین حال باید مؤسسات، انجمن‌ها و كانون‌های رسمی قرآنی و مذهبی را نیز تقویت كرد؛ زیرا مخاطبان بسیاری جذب این مراكز می‌شوند. دیگر اینکه هرچند بعد از پی‌گیری‌های به عمل آمده، حالا درس‌هایی كه بانوان در حوزه‌های علمیه مختلف در سراسر كشور می‌خوانند، همگی از اعتبار واحدی برخوردار است، متأسفانه هنوز در حوزه‌های علمیه برای تحت پوشش گرفتن مبلغان غیر رسمی اقدامی صورت نگرفته است.

به نظر من سازمان تبلیغات و آن مراکزی که برای مباحث دینی ردیف بودجه در مجلس دارند، باید در این خصوص نیز برنامه‌ریزی كنند؛ چون هنوز این خلاء وجود دارد. در واقع باید بگویم همان‌طور که برای آموزش طلاب برنامه‌ریزی شده است، باید برای آموزش کل جامعه زنان و حتی کسانی که پای مجالس این مبلغان نیز می‌نشیند، برنامه‌ریزی مدونی صورت بگیرد تا هر کسی نتواند از هر جایی جلسه‌ای برای خودش برپا کند.

پیام شما به بانوان شرکت‌کننده در مجالس مذهبی و مسئولان چیست؟
پیام من این است که منشور حقوق و مسئولیت‌های زنان* را مطالعه کنند تا ببینند که قانون ما و مجلس شورای اسلامی، چه حقوق و مسئولیت‌هایی را برای زنان تصویر کرده است كه یک بخش آن حقوق و مسئولیت‌های فردی، یک بخش حقوق و مسئولیت‌های خانوادگی و یک بخش هم حقوق و مسئولیت‌های اجتماعی زنان است.

زنان ما باید به این منشور مراجعه و آن را مطالعه كنند که با این حقوق و مسئولیت‌ها آگاه باشند تا نه به خودشان، نه به خانواده‌شان و نه به اجتماع ضرر بزنند و همیشه در حیطۀ خودشان و در حد وظایف خودشان حرکت کنند و به این ترتیب حقوق اطرافیان یا خانواده‌شان ضایع نشود. پیام من این است که این منشور حقوق اسلامی زنان را تمام زنان ما به طور عمیق مطالعه كنند.

 من ارتباط پیامتان را با موضوع بحث که مجالس مذهبی زنانه بود، درک نمی‌کنم؟
بحث هیئت‌های زنان باید در همین چارچوب سوق داده می‌شد و من فکر می‌کنم که در مباحثم به این اشاره کردم که اگر در واقع زنان آگاه باشند، بهتر می‌توانند در جلسات مبلغان (رسمی و غیر رسمی) از دینشان آگاهی دریافت کنند؛ پس پیام من این است که این منشور را كه در بخش‌های مختلف برنامه‌ریزی، طراحی و کارشناسی شده و متخصصان ساعت‌های متمادی برای تهیه آن وقت گذاشته‌اند، مطالعه کنند که با حقوق خودشان آشنا شوند تا بهتر بتواند، وقتی وارد مجالس زنانه می‌شوند، ببینند که آیا این خانم‌جلسه‌ای‌ها از حقوقشان حرف می‌زنند و یا فقط جلسه روضه است.

پی‌نوشت:
* این منشور در تاریخ ۳۱/۶/۱۳۸۳ در جلسه ۵۴۶ شورای عالی انقلاب فرهنگی جهت تبیین حقوق و تکالیف زنان در اسلام مبتنی بر قانون اساسی و اندیشه‌های بنیان‌گذار انقلاب و رهبر معظم و با بهره‌گیری از سند چشم‌انداز ۲۰ ساله و سیاست‌های کلی نظام به تصویب رسید. برای اطلاعات بیشتر به آدرس:
www.irancultur.org/provs/view.php?id= ۱۳۷۴ رجوع کنید.
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما